eitaa logo
تاریخ تشیع
196 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
4هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @mehdi6869
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدعلی ⚫️: « (ع)» علیه السلام در نیمة سال 212 ق نزدیک شهر در روستای ، چشم به دنیا گشود و در ماه سال 254 ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط به رسید. ایشان پس از 33 سال را بر عهده داشتند نام آن حضرت بود البته ، و هم گفته اند.👇👇👇👇👇👇 لقب های آن را ، ، ، ، ، و... ذکر کرده اند. اش است و به ایشان می گویند علیه السلام از آغاز در حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در ایفا کردند؛ به طوری که حکومت از موقعیت ممتاز احساس خطر کرده و حضور ایشان در را به صلاح ندانست، برای کنترل بیشتر تصمیم گرفت ایشان را از به منتقل کند. در سال 233 ق بنابه هایی که از های علیه السلام داده بودند، به داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود به ، مردم که سخت مشتاق و شیفتة خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که اعلام کرد که کاری به السلام ندارد و هیچ خطری السلام را نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل بر علیه حاکم سلاح جمع آوری می شود به خانه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز و نیافتند . جالب اینکه خود پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز ، ، و در او نیافتم» در ساعات اولیه ورود به به شکلی آمیز با برخورد کرد و نه تنها به استقبال نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص بود و به « » شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار در تمامی رفت و آمدها و ارتباطات تحت بود و به محض شنیدن اینکه از و نگهداری می کند، شبانه به خانة می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند. در طول مدت حضور السلام در هر روز بر و محبوبیت آن افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر علیه السلام و بودند و سخت می داشتند. البته نفوذ منحصر به نبود و شامل درباریان هم می شد. حتی اهل کتاب هم به می گذاشتند. وقتی در اقدامات خود علیه علیه السلام ناکام ماند، به خود اعلام کرد که در کار علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به رسید ایجاد آمادگی فکری جهت ورود به عصر فراهم کردن زمینة ورود به عصر ، از اقدامات اساسی علیه السلام بود، که همواره را متوجه این امر می کردند. در این راستا علیه السلام هم ا انجام داده اند: الف) 👈 بیان فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر ؛ ب) 👈 بشارت به حضرت ومخفی بودن و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما گردد؛ ج) 👈 کم کردن تماس مستقیم با ؛ به طوری که در مسائل از طریق نامه یا پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر و ارتباط غیر مستقیم با آمادگی داشته باشند؛ 👈 ) تأیید برخی از کتب و روایی و) 👈 ارجاع سؤالات به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های ؛ با توجه به و آن روز 2. مبارزه با کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، علیه السلام را تا مقام (نعوذبالله) بالا می بردند. علیه السلام ـ همانند قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، را افرادی و معرفی می فرمود و خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود گروه دیگری از ، بودند که معمولاً با گیری از ، به شکل در مقابل علیه السلام می ایستادند. علیه السلام را از نزدیک شدن و نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شد
ری علمی و عملی وی بر دیگران پس از پدرش را نخستین دلیل بر وی دانسته‌اند واقعه و اسارت واقعه امام (ع) در واقعه و در روزی که امام (ع) و یارانش به رسیدند، 😭😭به شدت بیمار بود به گونه‌ای که در مواردی که می‌خواستند او را به برسانند،😔 عده‌ای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت می‌کند پس از واقعه ، امام و اهل بیت امام (ع) را به اسیری گرفتند و روانه و کردند. هنگام بردن اسیران از به ، بر گردن امام (ع) غل و [جامعه، طوق مانندی است که دست‌ها و گردن را با آن به هم می‌بندند] نهادند و چون بود و نمی‌توانست خود را بر پشت نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم بستند😔😔 زیاد، امام (ع) و سایر کربلا را در زندان نگهداشت و نامه‌ای به نوشت و از کسب تکلیف کرد. پاسخ داد، اسیران و سرهای کربلا را به بفرستد. ابن زیاد، امام (ع) را غل بر گردن نهاد😔😔 و با همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه کرد ✍خطبه امام (ع) در شام خواند و خود و پدر و خویش را به مردم شناساند و به گفت که آنچه و کارگزاران او بر زبان‌ها انداخته‌اند، درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمی‌خواسته است جمعیت را بر هم بزند و در بلاد اسلام برانگیزد. او برای حق و به دعوت به پاخاست تا دین را از که در آن پدید آمده، بزداید و به سادگی و پاکی عصر خود برساند به ✍به نوشته مفید، امام حسین (ع)، به دستور یزید، از به سوی حرکت کردند. (ع) که سال پس از واقعه زنده بود،همواره تلاش می‌کرد یاد و خاطره کربلا را زنده نگه دارد. هر گاه آب می‌نوشید به یاد پدر بود و بر (ع) گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت😭😭😭 در روایتی از (ع) آمده است، « (ع) چهل سال بر پدر گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شب‌ها به نماز می‌ایستاد، هنگام افطار که برای ایشان آب و غذا می‌برد ✍بعد از در سال ۶۳ قمری، مردم علیه امویان قیام کردند که این در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با بن حنظله -که پدرش حنظله به الملائکه معروف بود- بیعت کردند و را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن می‌رسید، نخست در خانه مروان بن حکم به افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.[۴۰] (ع) از آغاز خود را کنارکشید و با مردم همراه نگشت، چون پایان کار را می‌دانست👇👇👇👇 در روزهای پرگیرودار حره، مروان بن حکم (از اهل بیت(ع)) نزد بن عمر رفت و از او خواست تا وی را نزد خود نگاه دارد، ولی نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد به (ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را $قبول فرمود و خانواده مروان را همراه با زن و خود به (چشمه‌ساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه ) فرستاد👇👇👇👇 در این ، ۴۰۰ خانواده را تحت کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر ( لشکر یزید در حره) در بود آنان را می‌پرداخت🍃 ✍نهضت یکی دیگر از نهضت‌های پس از واقعه بود که رهبری آن را بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان در بر عهده داشتند.[۴۳] توابین در بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و در آن زمان از نسل (س)، کسی بن (ع) برای این کار وجود نداشت؛ اما سیاسی خاصی بین (ع) و توابین وجود نداشته است.[ قیام ✍قیام سومین جنبش پس از واقعه است و درباره ارتباط سجاد(ع) با این جنبش ابهاماتی وجود دارد. گفته شده که پس از آنکه موفق شد در ، را به سوی خود جذب کند، از (ع) جست، روی خوش نشان نداد سپاسگزارم