eitaa logo
تاریخ تشیع
179 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽🕊: دینی، و در ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پیاده روی با جمعیت میلیونی،خاریست در چشم و ، آنها که چشم دیدن عشق و علاقه ملت معتقد و مذهبی ایران به سید و سرور شهیدان را ندارند، همواره سعی در ایجاد شبهه دارند. وقتی در تاریخ جست و جو میکنیم، در میابیم که در ایران باستان نیز چنین مرسوم بوده و مردم از خانه های خود تا آتشکده پیاده روی کرده و نذورات خود را به آتشکده اهدا میکردند، برای اثبات این مطلب چند مورد از اسناد بیشمار را ذکر میکنم: 1⃣ مجدد و احیا کننده ، در کتاب خود، به نقل از می نویسد: پس از ، پیاده از () به آن( ) می رفتند 📚 ابراهیم پور داوود، گات ها،انتشارات:اساطیر 1378،صفحه 24 goo.gl/X9vCy7 👈🏻 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 2⃣ شرق شناس و ایران پژوه مشهور دانمارکی،در کتاب خود این چنین مینویسد: یا آتش سلطنتی، در (شیز) واقع در آذربایجان بود. 👈🏻پادشاهان در ایام سختی بزیارت این می‌شتافتند و و مال و ملک و در آنجا نذر می‌کردند.👉🏻 وبهرام پنجم سنگهای قیمتی تاجی را، که از خاقان و زنش گرفته بود، باین آتشکده فرستاد. خسرو اول نیز نظیر این را عطا نمود. خسرو دوم نذر کرد، که اگر موفق به مغلوب نمودن بهرام چوبین بشود، زینت‌های زر و هدیه‌های سیم بآتشکده آذرگشنسپ بفرستد و به وعده خویش وفا کرد. این آتشکده را آذرخوش می‌گفتند. آذر بزبان عجم «آتش» و خوش «نیکو» است. 👈🏻شاهنشاهان ایران هنگام رسیدن به پادشاهی با کمال احترام پیاده بزیارت این معبد می‌رفتند و نذرها می‌کردند و هدیه و خواسته بسیار بآنجا می‌بردند. 👉🏻این علامت اتحاد و یگانگی دین و دولت بود و نمونه (سمبل) دولت ساسانیان بشمار می‌رفت، که بواسطه اتحاد با دیانت قوت گرفت 📚 ، ارتور. تاریخ ایران در زمان ساسانیان. امیرکبیر، ۱۳۶۷. صفحه ۲۴۳ goo.gl/GudhPx 👈🏻 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 3⃣ صاحب کرسی تدریس در دانشگاه تهران در اینباره مینویسد : این آتشکده بواسطهٔ پیوستن دو آتش به یکدیگر مبدّل آتشکدهٔ بزرگ «شاهی» گشت. پادشاهان ساسانی چنان ارزشی برای این آتشکده قائل بودند که هر یک از شاهان پس از به تخت نشستن، پای پیاده به آن می‌شتافتند، و پس از پیروزی در جنگ، سهمی از را به آن تقدیم می‌کردند. 📚 ، ،ص162 goo.gl/u1FHzu 👈🏻 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ حال که ثابت شد، ایرانیان و شاهان پارسی، همواره با احترام و اهتمام فراوان با پای پیاده به زیارت آتشکده میرفتند و نذورات فراوان اهدا میکردند، شما چرا به این رسم باستانی نیاکانتان کج دهنی میکنید؟!
ری علمی و عملی وی بر دیگران پس از پدرش را نخستین دلیل بر وی دانسته‌اند واقعه و اسارت واقعه امام (ع) در واقعه و در روزی که امام (ع) و یارانش به رسیدند، 😭😭به شدت بیمار بود به گونه‌ای که در مواردی که می‌خواستند او را به برسانند،😔 عده‌ای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت می‌کند پس از واقعه ، امام و اهل بیت امام (ع) را به اسیری گرفتند و روانه و کردند. هنگام بردن اسیران از به ، بر گردن امام (ع) غل و [جامعه، طوق مانندی است که دست‌ها و گردن را با آن به هم می‌بندند] نهادند و چون بود و نمی‌توانست خود را بر پشت نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم بستند😔😔 زیاد، امام (ع) و سایر کربلا را در زندان نگهداشت و نامه‌ای به نوشت و از کسب تکلیف کرد. پاسخ داد، اسیران و سرهای کربلا را به بفرستد. ابن زیاد، امام (ع) را غل بر گردن نهاد😔😔 و با همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه کرد ✍خطبه امام (ع) در شام خواند و خود و پدر و خویش را به مردم شناساند و به گفت که آنچه و کارگزاران او بر زبان‌ها انداخته‌اند، درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمی‌خواسته است جمعیت را بر هم بزند و در بلاد اسلام برانگیزد. او برای حق و به دعوت به پاخاست تا دین را از که در آن پدید آمده، بزداید و به سادگی و پاکی عصر خود برساند به ✍به نوشته مفید، امام حسین (ع)، به دستور یزید، از به سوی حرکت کردند. (ع) که سال پس از واقعه زنده بود،همواره تلاش می‌کرد یاد و خاطره کربلا را زنده نگه دارد. هر گاه آب می‌نوشید به یاد پدر بود و بر (ع) گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت😭😭😭 در روایتی از (ع) آمده است، « (ع) چهل سال بر پدر گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شب‌ها به نماز می‌ایستاد، هنگام افطار که برای ایشان آب و غذا می‌برد ✍بعد از در سال ۶۳ قمری، مردم علیه امویان قیام کردند که این در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با بن حنظله -که پدرش حنظله به الملائکه معروف بود- بیعت کردند و را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن می‌رسید، نخست در خانه مروان بن حکم به افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.[۴۰] (ع) از آغاز خود را کنارکشید و با مردم همراه نگشت، چون پایان کار را می‌دانست👇👇👇👇 در روزهای پرگیرودار حره، مروان بن حکم (از اهل بیت(ع)) نزد بن عمر رفت و از او خواست تا وی را نزد خود نگاه دارد، ولی نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد به (ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را $قبول فرمود و خانواده مروان را همراه با زن و خود به (چشمه‌ساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه ) فرستاد👇👇👇👇 در این ، ۴۰۰ خانواده را تحت کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر ( لشکر یزید در حره) در بود آنان را می‌پرداخت🍃 ✍نهضت یکی دیگر از نهضت‌های پس از واقعه بود که رهبری آن را بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان در بر عهده داشتند.[۴۳] توابین در بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و در آن زمان از نسل (س)، کسی بن (ع) برای این کار وجود نداشت؛ اما سیاسی خاصی بین (ع) و توابین وجود نداشته است.[ قیام ✍قیام سومین جنبش پس از واقعه است و درباره ارتباط سجاد(ع) با این جنبش ابهاماتی وجود دارد. گفته شده که پس از آنکه موفق شد در ، را به سوی خود جذب کند، از (ع) جست، روی خوش نشان نداد سپاسگزارم
سیدعلیرضا: شمر بن ذی‌الجوشن لعنت الله علیه شِمْرِ بْن ذِی‌الْجَوْشَن (کشته شده در ۶۶ق)، از و از فرماندهان عمر بن سعد در واقعه که به سبب در این واقعه، از چهره‌های منفور نزد است. از جمله اقدامات او در واقعه زمینه‌سازی مسلم بن عقیل،😔 برافروختن آتش در روز ، فرماندهی جناح چپ عمر بن سعد، به شهادت رساندن امام (ع)،😭 حمله به و تلاش برای کردن امام (ع) است.😭😭 شمر بن ذی‌الجوشن فردی نام کامل شمر بن شُرَحبیل(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن کنیه نسب/قبیله خاندان بن کلاب / قبیله هَوازِن درگذشت ۶۶ق نحوه درگذشت به دست یاران شمر پیش از آن، در جنگ در سپاه امام (ع) بود؛ ولی بعدها در جمع دشمنان امام و درآمد. در زیارت از شمر با لعن و یاد شده است. او در مقابل ثقفی شکست خورد و سر از جدا گردید. نسب شمر شِمر بن ذی الجَوْشَن، ابوسابغه، از و رؤسای قبیلۀ از تیرۀ بنی عامر بن صَعْصَعَه و از ضِباب بن بودازاین رو، از او با نسب‌هایی چون ، ضِبابی و یاد کرده‌اند. در مورد تاریخ ولادت شمر اطلاع درستی در دست نیست.😐 پدر شمر (ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن نام داشت. دربارۀ سبب نام‌گذاری او به ذی الجوشن برخی به جهت برآمده بودن به ذی الجوشن معروف شده است. به قولی نیز، نام او بن ربیعه بود. ذوالجوشن به خواسته اکرم (ص) برای پذیرش اهمیتی نداد اما پس از فتح ، چون مسلمانان بر مشرکان ✌️پیروز شدند، اسلام آورد. درباره 🧕مادر شمر اطلاع چندانی در دسترس نیست. در واقعه ، امام (ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن خطاب کرده است. شمر بن ذی الجوشن در ابتدا از یاران امام (ع) بود. وی در جنگ ، آن حضرت را یاری کرد و در مبارزه با اَدهم بن باهِلی (از سپاه شام)، صورتش به شدت گشت اما بعدها ازامام (ع) روی گرداند و از دشمنان پر کینۀ او و خاندانش شد😔😔 شمر هنگام حُجر بن عَدی (از صحابه (ص) و از یاران امام (ع)) در سال ۵۱، جزو کسانی بود که نزد بن ابیه به دروغ داد که حجر مرتد شده و شهر را به کشیده است. در حادثۀ نیز، او از و مسببان شهادت امام (ع) بود😭😭 نقش او در واقعه وقتی بن عقیل در سال ۶۰ قمری از سوی امام ۱حسین به رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف بن زیاد، حاکم ، مأمور شد مردم را از اطراف پراکنده سازد. وی در سخنانی مسلم را نامید😔 و را از سپاه ترساند.😰 پس از آنکه امام به رسید، عمر بن سعد، فرمانده لشکر ، قصد جلوگیری از و ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بود اما شمر، ابن زیاد را که به نظر می‌رسید با قصد عمر بن سعد است، به جنگ با تشویق کرد😔😔 در عصر روز ۹ سال ۶۱ قمری، شمر با چهار هزار و نامۀ تهدیدآمیزی از سوی ابن زیاد، برای عمر بن سعد به رسید. ابن سعد با دیدن نامه، به شمر گفت کاری را که در آن امید صلاح بود کردی. با این حال، عمر سعد دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ از امام یا جنگ با او را پذیرفت و شمر سردار سپاه او گردید. شمر برای حفظ سنّت و پیوندهای ، از آنجا که با‌ ام ، مادر حضرت ، هم قبیله بود، در عصر عباس و برادرانش را زاده‌ خود صدا کرده و خواست تا نامه‌ای از ابن زیاد برای آنان بگیرد، اما آنها نپذیرفته و در کنار ماندند. روز صبح روز عاشورا، شمر قسمت چپ جبهه ابن سعد را برعهده گرفت و هنگامی که با و مشتعل در اطراف خیمه‌های علیه‌السلام و روبه رو شد، با گستاخانه سخن گفت پس از آنکه امام علیه‌السلام برای تذکر به سپاه خطبه‌ای در سابقۀ درخشان و از رسول (ص) در مورد دوستی اهل آغاز نمود، شمر کلام را قطع کرد اما بن مظاهر به او پاسخ دندان‌شکنی داد😒 یک بار دیگر زمانی که زُهَیر بن قَین، از یاران ، به پند و اندرز پرداخت و آنان را به یاری امام دعوت کرد، شمر به سوی او پرتاب نمود و به او کرد.😔😔 وقتی عبداللّه بن عُمَیر کلبی به رسید، شمر به خود (رستم) دستور داد تا با همسر عبداللّه را که بر بالینش نشسته بود نیز به رساند.😔 شمر، بن هِلال جَمَلی، یار دلاور امام ، را
پس از جنگی سخت، در حالی که دو بازوی شکسته بود، کرد و به شهادت رساند😭 پس از بسیاری از اصحاب امام ، دشمنان به سوی خیمه‌ها بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام فروبرد و فریاد زد که بیاورید تا این خیمه را با بسوزانم.😔 امام او را کرد و حتی دوستش، شَبَث بن رِبعی، نیز او را سرزنش نمود. یک بار دیگر در عصر و قبل از شهادت امام ، شمر قصد داشت به خیمه ، که خاندانش نیز در آن بود، حمله کند و آن را به برد؛ اما او را از این کار برحذر داشت و شمر بازگشت. به رساندن امام (ع)😭😭 شمر به دستور داد تا بدن را هدف قرار دهند😔 سپس با فرمان او، همه به سوی امام بردند و کسانی از جمله سِنان بن اَنَس و زُرْعَة بن نهایی را بر وارد کردند. درباره کسی که سر امام را از تن جدا کرد، روایات گوناگونی وجود دارد که در برخی از آنها از شمر نام برده شده است. به گفته واقدی، شمر امام (ع) را کشت😭 و با اسب🐎 خود بدن آن را لگدکوب کرد.در برخی روایات گفته شده است که وی بر امام نشست و سر او را از قفا جدا کرد😭😭. در زیارت ناحیه نیز شمر قاتل امام (ع) معرفی شده است عبیداللّه بن زیاد، به فرمان یزید بن معاویه، اسرای و سرهای را با شمر و همراهانش به سوی یزید در فرستاد. شمر نزد یزید سخنان آمیزی دربارۀ و دیگر شهدای بیان نمود.😭 پس از بازگشت اهل علیهم السلام به ، شمر نیز با پایان یافتن به بازگشت. گفته شده است که او می‌خواند و از طلب بخشش می‌کرد و در توجیه شرکت در قتل امام می‌گفت که از امرای خود فرمان برداری کرده است. سرنوشت شمر در پی قیام ثقفی در سال ۶۶ قمری، شمر در علیه او شرکت کرد اما وی و دیگر امرای اموی را در جَبّانة السَبیع (از محله‌های کوفه) شکست داد و شمر از گریخت. جمعی را به همراه خود (زِربی) در پی او فرستاد. شمر غلام مختار را کشت و به قریه‌ای به نام گریخت و از آنجا به به نام کلتانیه (بین شوش و روستای صَیمره) رفت و نامه‌ای برای مُصعَب بن زبیر فرستاد که آماده جنگ با بود، اما برخی از مختار، شمر را محاصره کردند و در حالی که یارانش گریخته بودند، او را و سرش را نزد مختار فرستادند و بدنش را پیش سگان🐕‍🦺🐕‍🦺 انداختند نیز سر شمر را برای بن حنفیه فرستاد. جایگاه شمر نزد سنت شمر از پدرش روایت کرده و سبیعی نیز از شمر نموده است، در حالی که، در منابع اهل سنّت از شمر با نکوهش یاد شده و گفته‌اند که او از امام (ع) بوده و شایستگی برای روایت حدیث ندارد پانویس ↑ العقد الفرید، ابن عبدربّه، ج۳، ص۳۱۸ـ۳۲۰. ↑ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۲۳، ص۱۸۶. ↑ انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۴۸۲. ↑ ابن سعد، ج۶، ص۴۶. ↑ فیروزآبادی، ذیل «جشن». ↑ طبقات ابن سعد، ج۶ ص۲۴. ↑ طبقات ابن سعد، ج ۶، ص۴۷ـ۴۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۲۳، ص۱۸۷ـ۱۸۸. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶. ↑ وقعة صفین، نصربن مزاحم، ص۲۶۷ـ۲۶۸؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۲۸. ↑ تاریخ طبری، ج ۵، ص۲۶۹ـ۲۷۰. ↑ وقعة الطف، ابومخفف، ص۱۲۳ـ۱۲۴. ↑ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۷ـ۸۸. ↑ وقعة الطف، ابومخفف، ص۱۸۷ـ۱۸۸؛ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۲. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۱۴ـ۴۱۵. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۳ـ۴۸۴؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۹. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷. ↑ وقعة الطف، ابومخنف، ص۲۰۵؛ انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶. ↑ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۵. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۸ـ۴۸۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۶. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳. ↑ تاریخ پس از شهادت امام (ع) و غارت و آتش زدن خیمه‌ها،😔 شمر قصد داشت امام (ع) را که در بستر بود به قتل رساند، اما عده‌ای مانع او شدند. شمر از جمله ماجراجویی بود که در حوادث سود شخصی خود را دنبال می‌کرد و برای نیل به آن از هیچ عملی نبود. وی را مردی و روی توصیف کرده‌اند. امام علیه‌السلام در روز به شمر گفت: «رسول خدا راست گفت که گویا سگ سیاه🐕‍🦺 و 🐩سفیدی را می‌بینم که خون اهل را می‌آشامد». در زیارت ۱عاشورا از شمر با لعن و یاد شده است حوادث پس از در یازدهم محرّم ۶۱، ابن سعد دستور داد سر ۷۲ تن شهدای را از تن جدا کنند😭 و به همراه شمر و تنی چند از فرماندهان سپاه به ، نزد ابن زیاد ببرند. قبیله‌هایی که در نبرد شرکت کرده بودند، برای جایگاه‌یافت
سیدعلیرضا: علت ورود👈 حضرت معصومه (س) به 👈ایران چه بوده است؟ حضرت ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از حرکت کرد و وقتی به رسید مریض شد.😔 سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به رسانیدند. ✍بیست و سوم ربیع الاول، سالروز ورود حضرت فاطمه سلام الله علیها به قم است که در این مطلب به سؤالی پیرامون علت ورود به ایران پاسخ خواهیم داد: سؤال علت ورود👈 حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به ایران چه بوده است؟ پاسخ علت ورود حضرت ـ سلام الله علیها ـ، به مسئله مهاجرت برادر بزرگوارش✍ حضرت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ به ایران مربوط است. یعنی در راستای سفر آنحضرت انجام گرفته. مأمون در سال ۲۰۰ هـ. ق امام   ـ علیه السّلام ـ را به مرو فرا خواند و بنا به نقلی بعد از استقرار آن حضرت در ایران نامه‌ای✍ خطاب به خواهر گرامی‌اش حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مرقوم فرمودند و آن را توسط یکی از غلامانش به منوره ارسال فرموده است. امام  ـ علیه السّلام ـ به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت ـ سلام الله علیها ـ تسلیم نمود. و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه✍ برادرش خود را آماده سفر نمود. این روایت در کتابهای دست اول و قدیمی ذکر نشده است بنا به نقل دیگر حضرت ـ سلام الله علیها ـ بعد از یک سال از ورود 👈حضرت رضا  ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان به قصد زیارت و دیدار با برادر خود از مدینه به قصد حرکت کرد. این روایت معتبر تر است طبق این دو نقل حضرت ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام زمان خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از حرکت کرد و وقتی به ساوه رسید مریض شد.😔 سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به رسانیدند. بنا به نقل دیگر وقتی آن حضرت به رسیدند عده‌ای از دشمنان بیت  ـ علیهم السلام ـ با اشاره مأمون راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، همه برادران و اکثر همراهان مرد آن حضرت را به شهادت رساندند😔 و حضرت از شدت تأثر و تألمات به سختی بیمار گشتند به نحوی که ادامه سفر برایشان ناممکن گردید. اگرچه برخی نقل‌های ضعیف این جریان را نقل می‌کنند ولی این مطالب در منابع معتبری به چشم نمی‌خورد و هیچ یک از معتبر چنین درگیری را گزارش نکردند و همچنین این مطالب با توجه به موقعیت امام   ـ علیه السّلام ـ در آن موقع بعید به نظر می‌رسد. حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا مردم از آمدن حضرت به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‌اند و با تجلیل و احترام به قم آوردند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است؟ طبق نقل کتاب معتبر تاریخ قم، روایت صحیح این است که چون خبر به سعد رسید با هم اتفاق کردند که از آن درخواست کنند به قم بیاید و بن خزرج بن اشعری بیرون آمد و چون به شرف ملازمت حضرت رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. محل و سرای بن خزرج  و حجره‌ای که حضرت معصومه در آن به عبادت پرداخته، اکنون مشخص و زیارتگاه است بنابراین آنچه از منابع معتبر بر می آید اینست که حضرت برای دیدن برادر خود به طرف ایران حرکت کرده است. شاید وضع نامطلوب برای زندگی (از جهت آزار و اذیت علویان توسط حکومت) و محدودیتهای آن در مصمم شدن حضرت معصومه تاثیر داشته باشد. همچنین در طول مسیر ایشان به تبلیغ 👈امامت و تشیع نیز پر داخته باشد. ولی عمده دلیل مسافرت حضرت معصومه، برادر بوده است پی نوشت ها: [۱]  . میرعظیمی، بارگاه فاطمه معصومه، انتشارات نهضت، ص ۲۴. [۲]  . ناصرالشریعه، تاریخ قم، کتابفروشی اسلامی، ص ۵۰. [۳]  . همان. [۴]  . فقیه، محمدمهدی، انوار پراکنده، انتشارات مسجدجمکران، ج ۶، ص ۱۲۳. [۵]  . قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، انتشارات توس، ص ۲۱۳؛ اعیان الشیعه، چاپ بیروت، ج ۸، ص ۳۹۱.
👳‍♂«عبدالله ابن ارقم» گفت: تو مراخزینه دار مسلمانان کرده ای وخزینه دار تو  تو است که باید مطیع محض و غلام حلقه بگوش تو باشد 👈👈و هر دستوری به او دادی هرچند برخلاف باشد ناگزیر است عملی نماید، 🖊اما من هرگز چنین نیستم. بخدا قسم (چون میخواهی مرا در خیانت خود شریک نمائی)  دیگر از طرف تو متصدی بیت المال نخواهم بود.🔺🔺🔺