✍️ استاد شهریار زرشناس
📌ایدئولوژی نئولیبرالیسم: حمله به آرمان گرایی انقلابی به اسم ایدئولوژی
🔸 اینجا مسئله موج #نئولیبرالیسم پیش می آید. من قائل نیستم که لیبرال ها این کار را کرده باشند بلکه نئولیبرال ها کرده اند. یعنی لیبرال های کلاسیک که در قرن هجده و نوزده ایدئولوگ اند و منکر ایدئولوژی نمی شوند. حتی سوسیال دموکرات های نیمه اول قرن بیستم اینگونه نیستند.
🔸 نئولیبرال ها مسئله #اصلاح نقطه به نقطه یا اصلاح ریز را مطرح می کنند. شما اگر مناظره بین #پوپر و مارکوزه و بحثی که در مورد مهندسی اجتماعی اصلاحات گام به گام و ذره و ذره دارند را ببینید. پوپر می گوید نیازی نیست که ما کلیت ماجرا را به هم بریزیم. ما می توانیم در هر موردی اصلاحی جزئی بکنیم و این یعنی اینکه سیستم را حفظ می کنند. مفروض او این است.
🔸 اینها تعریفی از ایدئولوژی ارائه می دهند که آن را مجموعه ای از اندیشه های متصلب، متعصبانه، بسته، عاطفی و جزم اندیش نشان می دهند. رجوع کنید به تعریفی که داریوش #شایگان در کتاب «انقلاب دینی چیست» از ایدئولوژی ارائه می دهد.
🔸 مضمون آن تعریف این می شود که هر نوع حرکتی که بخواهد شما را به #تغییر دعوت کند و بخواهد آرمانی را برای یک دگرگونی بنیادین به شما بدهد و هر نوع حرکتی که بخواهد با بدنه اجتماعی برای بسیج آن نزدیک بشود و بخواهد این تغییر را ایجاد کند، معادل ایدئولوژی می گیرد.
🔸 نکته بعدی این است که اگر ما به تعریف اصلی ایدئولوژی که گفتیم مجموعه ای از دستورالعمل های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که از عقل مدرن درآمده، نئولیبرالیسم هم کاملا ایدئولوژی است. نئولیبرالیسم وقتی برنامه #خصوصی_سازی و تعدیل و دولت کوچک را مطرح می کند، همه این برنامه ها ایدئولوژیک است با این تفاوت که آنها آرمان گرایی به عنوان زیر و رو کردن را مطرح نمی کنند وجز به جز در افق وضع موجود حرکت می کنند.
🔸 لذا نئولیبرالیسم یک صورت ایدئولوژیک است، منتهی مسئله آنها این است که تعریف ایدئولوژی را به سمت آن دسته از ایدئولوژی هایی می برند که بیشتر می خواهند حرکت های #انقلابی و آرمان گرایانه بکنند و آنها را تحت عنوان بی خردی مورد حمله قرار می دهند.
🔸 از سال های دهه ۱۹۶۰ که این مباحث در غرب مطرح می شود دهه ۴۰ ماست. شما دقت کنید دهه ۴۰ و دهه ۵۰ ما این حرف ها در کشور ما نیست و از اواسط دهه ۱۹۸۰ درست جریان نوظهور نئولیبرالی در داخل کشور ما که محور آن عبدالکریم #سروش است، این حرف ها را مطرح می کند.
🔸 اولین بار که سروش در سال های ۶۹ و ۷۰ مجال پیدا می کند و آن #نقاب_نفاق را بر می دارد در سخنرانی هایی مانند فربه تر از ایدئولوژی و بحث های او در مورد شریعتی و... این حرف ها را مطرح می کند و این موج می آید و یکسره از زرادخانه نئولیبرال ها استفاده می کنند. زرادخانه ای که از سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ تولید شده است. آن زرادخانه #ناتوی_فرهنگی است.
🔸 هوشنگ #گلشیری به عنوان نماینده نوعی ادبیات فرمالیستی یا تکنیک گرا یا به قول بنده تکنیک زده در سال های دهه ۴۰ یک جریان منزوی است که حتی بدنه #روشنفکری ایران آن را جدی نمی گیرد چون آن زمان گرایش رئالیستی حاکم است. همین آدم در دهه ۱۳۶۰ به بعد به الگوی اصلی ادبی ما تبدیل می شود. نه فقط بر کلیت جریان ادبیات روشنفکری ایران غلبه می کند حتی از بچه های مذهبی هم تغذیه می کند و کلی از آدم های #حزب_اللهی و بچه های نویسنده حوزه هنری را هم به سمت خود می برد.
🔸 باید توجه کرد که ادبیاتی که #ایدئولوژی_زدایی می کند چه چیزی را توجیه می کند؟ وضع موجود را #توجیه می کند. پس خودش کاملا #ایدئولوژیک است.
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
#معرفي_كتاب #چه_كسي_ميتواند_مبارزه_كند #عبدالكريم_سروش 🔺امشب كه داشتم كتاب هاي #پدر را بررسي مي كر
📝آیا سروش «ارتزاق از دین» نداشته است⁉️
🔹بیبیسی اخیرا مستندی تبلیغی درباره #سروش ساخته و ضدیت او با نهاد روحانیت را پررنگ کرده،تکیه سروش مثل همیشه ارتزاق روحانیت از #دین است و منظور او پولی است که مردم بابت #خمس به علما و مراجع تقلید میپردازند.
آنها معمولا نیمی از این پول را خرج #تحصیل طلاب و اداره مدارس علمیه میکنند،
نیمی دیگر هم سهم فقرا میشود.موقوفات هم پشتوانه دیگری برای روحانیت است اما سروش (شاید تعمداً) ترجیح میدهد روی وجوهات تمرکز کند😏
🔹مخالفت سروش با نهاد روحانیت بنیانی است،یعنی پیشنهادی برای اصلاح ندارد و میخواهد از اساس چنین نهادی وجود نداشته باشد. به عبارت روشن میتوان گفت که نقد او براندازانه است و هیچ نوعی از تحمل و مدارا (جز در روکشِ الفاظ) در آن دیده نمیشود.
از میان روحانیون شخصیتهایی مانند شهيد مطهری نسبت به ساز و کار روحانیت انتقاد و پیشنهادات اصلاحی داشتهاند اما گرایش عمومی روشنفکران نسبت به روحانیت حذف و هَدم ساختار آن بوده است🤐
🔹«ارتزاق از دین» به یک کلیشه تبدیل شده که شأنِ ناسزا هم پیدا کرده
و متجددین و گاهی عوام علیه «آخوندها» و «ملاها» از آن استفاده میکنند.
برای اینکه معنای این بحث روشن شود باید ببینیم در صورتی که نهاد روحانیت وجود نداشته باشد چه چیزی جای آن را میگیرد⁉️کسانی که میخواهند در علوم دینی تحصیل کنند از چه جایی باید درآمد داشته باشند⁉️حقوق اساتید و محققین و هزینه ساخت و نگهداری مدارس و چاپ کتب و غیره از چه راهی باید تأمین شود⁉️
🔹شاید بهتر باشد به نحوه ارتزاق خودِ سروش و کسانی که ادعاهایی مانند او دارند نگاه کنیم تا ببینیم او چه نهادی را بهتر از وجوهات و موقوفات میداند⁉️
سروش شخصیتی دانشگاهی است و تا همین چند سال پیش از دانشگاههای دولتی #حقوق میگرفت.
هزینه دانشگاه هم از «پول نفت» تأمین میشود🛢
دولت که به نظر سروش در ایران دمکراتیک نبوده و نیست پولی که متعلق به همه مردم است را به امثال سروش میدهد تا در حیطه علوم (من جمله علوم دینی) کار کنند💣
🔹خود سروش هم ارتزاق از دین داشته با این تفاوت که نهاد دولت آن را از جیب مردم پرداخت کرده.
مردم با اختیار خودشان و از درآمد خودشان پولی را به روحانیت میسپارند تا در جایی که علمای دینی صلاح میدانند خرج شود،
یعنی رابطه حقوقیشان کاملا خصوصی است و جز به مرجع و مُکلف به کس دیگری ربط ندارد.
نظارت بر هزینهکرد هم به همان رابطه محدود است و باز هیچ کس (دولت باشد یا روشنفکر یا با هر عنوان دیگری) حق دخالت ندارد‼️
🔹سروش حتی وقتی در موضوعات دینی کتاب نوشته و مردم بابت آن پول دادهاند ارتزاق از دین داشته،
و این رابطه شبیهتر است به رابطه روحانیت با مردم چون «خصوصی» ست
🔹سروش درباره تحصیل خودش در غرب میگوید از# بازار و توسط تاجری از دوستان پدرش حمایت شده.
آن تاجر حق داشته به او مستمری بدهد تا او شیمی و فلسفه علم بخواند،
این هم خصوصی است و به خود آن تاجر مربوط است،اما آیا همان تاجر حق ندارد پولی را به دیگران پرداخت کند تا خرج فقه و اصول و فلسفه اسلامی و تفسیر شود👏🏻⁉️👏🏻
یا حق ندارد پولی بدهد تا خرج تبلیغ دین و مراسم دینی شود✌🏻⁉️
چه کسی میخواهد این حق را از مردم سلب کند⁉️
🔹سروش از دمکراسی حرف میزند و نهادهای مدنی را برای تَکثُرگرایی در سیاست مهم میداند.
با این حال تلاشش معطوف به این است که نهاد مدنی روحانیت را از بین ببرد😂
او با یک نهاد اجتماعی ایرانی و کاملا جا افتاده مخالفت میکند برای اینکه جای آن را دولت مدرن یا احیانا سازمانهای مردم نهادی بگیرد که از طبقه متوسط جدید و سرمایهداران حمایت میشوند.
اگر بخواهیم موضع سروش را خلاصه کنیم چه توصیفی جز غربگرایی و تجدد مناسب است🤔⁉️
🔹مخالفت اساسی با روحانیت در واقع ناشی از تمامیتخواهی نهاد دانشگاه است که میخواهد همه رقبا را از بین ببرد و تنها خودش در جایگاه سخن گفتن از علم و دین و سیاست و... بنشیند😐
حتی روشنفکرانی مثل سروش که از #پلورالیسم حرف میزنند و مدارا را شعار خودشان میدانند تحمل روحانیت را ندارند😆
آنها میخواهند این نهاد از بین برود تا مردم برای شنیدن از دین به دانشگاهیانی متوجه شوند که مهمترین تکیهشان در ایران پول نفت بوده و هست💵🛢💵
🔹روحانیت شیعه پیوندی با مردم دارد که در حکومتهای #رضاخان در ایران و #صدام در عراق هم از بین نرفته،
این آرزوی روشنفکران به هر شکل محقق نشد و با مستقر شدن جمهوری اسلامی حتی بودجه دولتی هم به درآمد موسسات حوزوی افزوده شده،
که البته گسترده شدن آن خلاف استقلال حوزههای علمیه است.
به نظر میرسد رویکرد انتقادی و اصلاحی نسبت به حوزههای علمیه،
دانشگاه،
دولت و سایر نهادهای اجتماعی و سیاسی
بهتر از رویکرد براندازانه و عوامانه باشد💡
دانشطلب
🛑اشتباه بزرگ مجلس🛑
🏮اصل را بر این پیش فرض میگذاریم که #طرح_صیانت صددرصد 💯مفید و کابردی است با چنین پیش فرضی عرض میکنم:👇
✏️نمایندگان محترم مجلس با این حواشی بوجود آمده که خود شما مقصرید
آیا مردم با این طرح همراهی میکنند؟🤔
به زور و اجبار میخواهید و می توانید بیش از پنجاه میلیون نفر را کوچ دهید.
⭕از تجربه قبلی که شکست کوچ از تلگرام به #ایتا و #سروش بود عبرت نمی گیرید؟!
✅اساس قانون گذاری بر اقناع شهروندان است.
حتی خداوند هم اگر در قوانین⚖️ الهی حکم میکند برای بندگانش به قدر درکشان تبیین میکند حال چه رسد به قوانین بشری که مسلما پر از عیب و نقص می باشند و ما بارها این معایب را تجربه کرده ایم🙁
✅طنز داستان اینجاست که در ابتدا امر طرح در مجلس مطرح و به کمسیون ارجاع داده میشود
و وقتی صدای مردم بلند می گردد با مناظره و مصاحبه به دنبال توضیح و اقناع مردم هستند.
⭕ همین روش و امر یعنی عنصر عقلانیت در حکمرانی و وضع قانون را یا نمی دانید یا می دانید اما توان بهره بردن از آن را ندارید
❌آقایان قانونگذار📘، در وضع یک قانون تک بُعدی نباشید.
*شما باید تمام ابعاد و آثار یک طرح را مطالعه و ارزیابی کنید. پیامد سیاسی، بلایی که بر سرمایه اجتماعی می آورد اصلا برای شما اهمیت ندارد؟*
اصلا صدای مردم را میشنوید؟
✅این طرح قطعا با این حواشی که خود مجلس در تولید⚙️ آن نقش داشته شکست خواهد خورد، اما هزینه ای که برای اعتماد، تولید خشم، بی اعتمادی و حکمرانی ایجاد کرد باقی می ماند
یکی از دعاها این باید باشد: خدایا عقلا و عقلانیت را برما حکمفرما کن