آسکیلوس (Aeschylus)
در حدود قرن پنجم قبل از میلاد، یونانیان نگرش هنری جدیدی را در تئاتر و داستانهای تراژیک تجربه میکردند. سه نفر از مشهورترین مرثیهسرایان یونان باستان در این قرن زندگی میکردند که اولین آنها آسکیلوس بوده است.
آسکیلوس در حدود 524 یا 525 قبل از میلاد در خانوادهای اشرافی نزدیک آتن به دنیا آمد. برخلاف اسلافش، اطلاعات ما از زندگی او نسبتاً دقیق و کامل است. مشهور است که او جنگاوری بوده که همواره در جشنهای فصلی دیونیسیا شرکت میکرده است. این جشنها در واقع بخشی از مراسم بزرگداشت دیونوسیوس، خدای بزرگ شراب، بوده است. در طول این مراسم سه نمایشنامهنویس، سه داستان تراژیک مینوشتند و آن را اجرا میکردند. همچنین مرسوم بود که آنها یک نمایشنامۀ هزل هم به روی صحنه ببرند.
آسکیلوس چندین بار در این رقابتها شرکت نمود که اولین آنها حدود 499 قبل از میلاد بوده است. پس از نخستین پیروزیاش در سال 484 قبل از میلاد، برای مدت طولانی فرد شماره یک این مسابقات لقب گرفت (هر چند یک بار مغلوب شاگرد خودش، سوفوکل، شد).
آسکیلوس حدود سال ۴۵۵ یا ۴۵۶ قبل از میلاد در سیسیلی درگذشت. دلیل مرگ او مشخص نیست اما بر اساس گفتۀ یک طنزپرداز یونانی وی زمانی کشته شد که عقابی یک لاکپشت را از آسمان رها کرد. بدون توجه به علت مرگ، مراسم تدفین باشکوهی برای او برگزار شد که یونانیان در آن حتی رسم قربانی را نیز به جای آوردند.
تخمین زده میشود که آسکیلوس در طول حیاتش نود نمایشنامه نوشته باشد که تقریباً از روی نشانههای به جای مانده از آنها، هشتاد اثر قابل شناسایی است. با این وجود، تنها ، هفت اثر او سالم و کامل است که همۀ آنها تراژدیاند: ملتمسان(The Suppliants)، پرشینها (ایرانیان)، گروه پرومتئوس (Prometheus Bound)، اگاممنون، هفت تن علیه تبس(Seven Against Thebes)، ایيومنيدها (Eumenides) و ساقیان ایزدان (این سه اثر سهگانۀ مشهور هورستیا را تشکیل میدهد).
همۀ این تراژدیها بر موضوع عدالت تمرکز دارند. آسکیلوس اعتقاد داشت که خدایان و الهگان از ترقی و تعالی انسانها خشمگین میشدند، بنابراین اغلب با توسل به نیرنگ و حیله موجب میشدند انسانها با کبر و غرور خود نزول کنند. این رفتار ایزدان عملاً یک نوع عدالت الهی تلقی میشد. زئوس، خدای عدالت، اغلب در مرکز این موضوعات قرار دارد. عدالت تنها از طریق زوال جسمی و احساسی انسان اعمال نمیشد. آسکیلوس نوع دیگری از عدالت را معرفی میکند که مستقیما بر فرد خطاکار تأثیر نمیگذارد، بلکه افراد بیگناه نیز به همراه فرد خاطی مجازات میشوند و همین سبب میشود که یک پیچیدگی و بهام جذاب در مفهوم گناه شکل بگیرد که آن را در تعدا زیادی از نمایشنامهها میتوان ردیابی کرد.
بدون شک آثار آسکیلوس اهمیت زیادی در اسطورهشناسی باستان دارد. او هر چند ایزدان را باور داشت، ولی آثارش تنها جانبداری و تجلیل و تکریم ایزدان نیست، بلکه بیطرفی در اکثر نمایشنامهها دیده میشود. به همین دلیل میتوانیم آنها را بهتر درک کنیم.
#آسکیلوس
#یونان
#اسطوره
#خدایان
#حماسه
#باستان
#نمایشنامه
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
سوفوكل (Sophocles)
دومین تراژدینویس مشهور یونانی سوفوکل است. در واقع او موفقترینِ این سه مرثیه پرداز تلقی میشود. سوفوکل نیز مانند آسکیلوس، در دورهای زندگی می کرد که در یونان باستان جنگهای زیادی رخ داد. جنگهای ایران (465 تا 479 قبل از میلاد) و از پی آن جنگهای هلوپونزی (431-404 قبل از میلاد).از آنجا که زندگی او با این نبردها هم زمان بوده، آثارش پر از موقعیتهای خشن، پرتنش و ناامنی است.
سوفوکل حدود ۴۹۶ قبل از میلاد، در دهکدهای خارج از شهر آتن و در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد (پدرش زرهساز بود). وی برای تحصیل به آتن فرستاده شد و در آنجا فنون نظامی، علوم، ریاضیات، فلسفه، کشورداری، قانون، نجوم و البته هنر را فراگرفت. مشهور است که در واقع برجستهترین بخش تحصیلات او تحت راهنمایی آسکیلوس بوده است.
سوفوکل مردی جامع الاطراف، خوش سیما و همیشه مورد احترام و تحسین همگان بود. او در طول حیاتش چندین مسئولیت عمومی و شغل دولتی را بر عهده داشت و هم چنین همواره حامی هنر و هنرمندان بوده است.
سوفوکل نیز در مراسم ديونيسيا شرکت می کرد. اولین پیروزی او در سن بیست و نه سالگی و مربوط به سال 469 قبل از میلاد بوده است. از پی آن، او موفق شد 18 بار دیگر (به گفتهای 24 بار) پیروزی شود و حتی یک بار استاد خود آسکيلوس را نیز شکست دهد.
سوفوکل فردی دوراندیش بود که هفت نمایشنامۀ خود را همراه با هفت نمایشنامه از آسکیلوس و ده نمایشنامه از یوریپیدِس گردآوری و منتشر ساخته است. دیگر آثارش هرگز جمعآوری نشد و تعداد زیادی از آن به تدریج از میان رفتهاند.
سوفوکل در دورۀ طلایی آتن زندگی میکرد. او تا سن نود سالگی در آتن میزیسته، عمری طولانی که برای آن دوران زیاد معقول به نظر نمیرسید. اطلاعاتی در باب مرگ او وجود ندارد. او حدوداً در سال 409 قبل از میلاد، درگذشته است.
سوفوکل در زمینۀ هنر و فلسفه بسیار معروف بوده است. تخمین زده میشود او در طول حیاتش ۱۲۳ نمایشنامه نوشته باشد که متاسفانه همانند آسکیلوس تنها هفت کتاب از آنها باقی مانده است: اودیپوس پادشاه، اودیپوس در کولونوس، آنتیگونه، آژاکس، زنان اهل تراچین، فیلوکتتس و الکترا. بنمایۀ همۀ این آثار از اساطیر به عنوان اساس و پایه استفاده شده است.
همانطور که قبلاً شرح داده شد، سوفوکل، بسیار تحت تاثیر جنگ و پیامدهای آن بوده است. این پیشزمینه مستقیماً در رویۀ موضوعی و پردازش شخصیتهای نمایشنامههایش انعکاس دارد و جنگ همیشه همراه با درد، عذاب، مرگ و منفی نگری ترسیم شده است. امابه عقیدۀ او بر اساس همین دردها و عذابهاست که انسان به مرتبۀ والاتری از انسانیت دست مییابد.
در آثار او اسطورهشناسی وجهی غالب دارد. یکی از آنها اودیپوس است که با آثار او به شهرت رسیده است. سوفوکل با پرداخت داستانی این اسطوره وگسترش آن سه نمونه از بهترین تراژدیها را خلق کرده است. او از ایزدان نیز در گسترش آثار خود استفاده کرده، بدینسان که ایزدان موجوداتی برتر بودند و انسان موضوع تصمیمات آنها. برای نمونه، اگر آنها احساس میکردند فردی باید مجازات شود، او در واقع با عدالت مواجه شده بود و اگر احساس میکردند که انسان باید پاداشی دریافت کند، آنگاه پاداش به خاطر لیاقت خود فرد متصور میشد. همچنین ایزدان دستی هم در آرام کردن منازعات داشتند. تراژدی ابزاری است که سوفوکل با استفاده از آن پیام خود را منتشر میکرد و به خاطر اثرگذاری شدید تراژدی، انتخاب این شیوه موجب شده که پیامهای او تأثیر عمیقتری گذاشته باشند. شاید همین موضوع دلیل اصلی شهرت و جذابیت پایدار آثار سوفوکل باشد.
#سوفوکل
#یونان
#اسطوره
#خدایان
#حماسه
#باستان
#نمایشنامه
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
یوریپیدس (Euripides)
سومین تراژدینویس بزرگ یونان یوریپیدس، با اینکه از لحاظ مهارت نمایشنامه نویسی باسوفوکل و آسکلیوس همتراز بود، اما شیوۀ هنری خاص خود را داشت. او در هیچ جنگی شرکت نکرد و هیچگاه صاحبِ منصبِ اداری یا اجتماعی نشد و سرسختانه از عقاید مذهبی یونانی پیروی میکرد. یوریپیدس فیلسوفی بود که همواره دربارۀ مقدسات یونانی به تحقیق میپرداخت. به همین دلیل در جامعة غالباً مذهبی آن دوران زیاد محبوب نبود، بلکه به واسطۀ روحیۀ پرسشگرانه و نکتهسنجش عملاً در انظار مردم فردی منفور و مورد انتقاد و اتهام بود.
یوریپیدس حدود سال 480 قبل از میلاد، در جزیرۀ سالامیس به دنیا آمد. کاملاً مشخص نیست که خانوادۀ او از چه طبقۀ اجتماعی بودند، اما از آنجا که این نویسنده در رشتههای مختلف علوم تبحر داشته، طبیعتاً باید در خانوادهای اشرافی و ثروتمند پرورش یافته باشد. احتمال میرود او نیز همچون سوفوکل مطالعات فراوانی در زمینههای مختلف داشته اما علاقۀ خاصی به فلسفه داشته است. گرایش او به فلسفه عامل اصلی بروز روحیۀ پرسشگرانۀ او در مورد حقایق و مقدسات یونانی بود. حدوداً در سن هجدهسالگی نوشتن نمایشنامه را آغاز کرد. مهارتش به او کمک میکرد که از منتقدان و کسانی که از وی نفرت داشتند همیشه قدمی جلوتر باشد. همچنین از سال ۴۵۵ قبل از میلاد، از شرکتکنندگان دائم جشن ديونيسيا بوده است گفته میشود او 22 دوره در این رقابتها حضور داشته امّا فقط چهار بار برنده شد که آخرین آنها پس از مرگش بوده است.ازاینرو اغلب، شکستهایش را به اعمال نظر سلیقهای داوران مربوط میکرد و تدریجاً از جماعت آتنی دورتر و دورتر میشد. یوریپیدس عاقبت، حدود سال۴۰۶ قبل از میلاد، درمقدونیه و در سن۷۴ سالگی درگذشت.
تخمین زده میشود یوریپیدس ۹۲ نمایشنامه نوشته باشد که تنها هفده تراژدی از آن آثار باقی مانده است. اساطیر رکن اصلی نمایشنامههای او را تشکیل میدهد. آثار او عبارتند از: آندروماكه، هکوبا، ایفیژنی در اوليس، باكانتها، آلسستیس، مِدِآ، فرزندان هراکلس، هيبوليتوس، ملتمسان، الکترا، دیوانگی هراکلس، ایون، زنان ترويا، ایفیژنی در میان توریانها، اورستِس، هلن و زنان فینیکسی.
گرایش فلسفی یوریپیدس واقعگرایی بود و این نکته در نوشتههایش کاملاً مشهود است. آثارش شخصیتهایی را معرفی میکنند که شبیه مردم معمولی و عادیاند. حتی ایزدان هم در این آثار تصویری معمولیتر و قابل لمستر دارند و گاهی حتى تا حد انسان نزول میکنند. علاوه بر این، زنان نیز در آثار او نقش عمده و ارزشمندی دارند. یوریپیدس بدون توجه به مقبولیت مضامین دراماتیک سنّتی، از آثارش برای به تصویر کشیدن افکار و عقاید خود استفاده کرده است.
هرچند شخصیتهای آثار او افرادی معمولیاند، نگاهش به آنها عموما بدبینانه است. او اعتقاد داشت مردم کوچه و بازار مذهب را بدون درک ماهیت پدیدهها بهطور کورکورانه قبول میکنند.
میدانیم که تراژدی از احساسات و عواطف به عنوان ابزار استفاده و حس اندوه، همدردی و همذات پنداری را در خواننده و شنونده به شدت تقویت میکند. یورویپیدس با علم به این مطلب، در داستانهایش اغلب کودکان بیگناه و قربانیان تحت رنج و عذاب را توصیف میکرد تا این تأثيرات احساسی و عاطفی را افزایش دهد.
#یوریپیدس
#یونان
#اسطوره
#خدایان
#حماسه
#باستان
#نمایشنامه
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat