eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
485 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند به انسان دستور داد گندم نخور. وقتی خورد، اولین تنبیه خدا، برهنه شدن بدنش بود. این نشان می‌دهد که رها کردن لباس تنبیه خداست نه تمدن! @sooyesama
خدایا تو می‌دانی که تاجر پیشه نیستم، و تجارت با عشق را کفر می‌شمارم در مقابلِ پرستشِ تو که نیاز طبیعی قلب من است، اجری نمی‌خواهم، و شرم دارم که در مقابل تو بایستم و خیال داد و ستد با تو را داشته باشم. من از خود چیزی ندارم که در معامله با تو ارائه دهم، هرچه هست متعلق به توست. @sooyesama
ما در بین سلسله علمی فقهی و حِکمی خودمان در حوزه‌های علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاص‌الخاص داریم که می‌تواند برای همه الگو باشد؛ هم برای علما الگو باشد - علمای بزرگ و کوچک - هم برای آحاد مردم و هم برای جوان‌ها، میتوانند واقعاً الگو باشند. این‌ها کسانی هستند که به پای‌بندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند مجاهدت کردند کار کردند، و به مقامات عالیه رسیدند... همین سلسله مرحوم آقای قاضی، مجموعه‌ی این بزرگواران که از مرحوم حاج سید علی شوشتری شروع می‌شود، همه‌شان مجتهدین طراز اول بودند... مرحوم حاج سید احمد کربلائی جوری بود که مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی احتیاطات خودش را به ایشان مراجعه می‌کرد و قطعاً [ایشان‌] در معرض مرجعیت بود. امّا خود ایشان امتناع کردند. گله کردند که چرا احتیاطات را به من مراجعه میکنید، اجتناب کردند و در همین عالم معنویت بودند. جدّ ما مرحوم آقای آسیدهاشم نجف‌آبادی دیده بود، درک کرده بود مرحوم آسید احمد را. می‌گفت ما وقتی سحر یا شب می‌رفتیم طرف سهله یا از سهله بر می‌گشتیم، صدای گریه این مرد - آسید احمد - از داخل خانه‌اش که سر راه بود شنیده می‌شد. اینها یک حالات اینجوری‌ای داشتند. (مقام معظم رهبری؛ ۱۳۹۱/۰۴/۲۶) ۳۱ تیر؛ سالروز درگذشت عارف کامل سید احمد کربلائی در سال ۱۳۳۲ هجری @sooyesama
استادی بود که شاگردی أحول (دو بین) داشت. روزی به او گفت: «در فلان طاقچه یک تنگ بلوری است، برو آن‌را بیاور». شاگرد رفت و دست‌خالی برگشت و گفت: «آن‌جا دو تنگ بلور است، کدام را بیاورم». استاد فرمود: یک تنگ است، همان را بیاور. شاگرد رفت و دوباره برگشت و گفت: دو تنگ است، کدام را بیاورم. استاد گفت: به شما گفتم که یک تنگ است، همان‌را بیاور. شاگرد رفت و برای بار سوم دست‌خالی بازگشت و همان سوال را تکرار کرد. استاد فرمود: حالا که دو تاست، یکی را بشکن و دیگری را بیاور. شاگرد رفت و باز دست‌خالی بازگشت و گفت: یکی را که شکستم، دیگری محو شد. انگار از اول دیگری‌ای در کار نبود. استاد گفت: از ابتدا به تو گفتم که یکی است! انسان خودش و دیگر مخلوقات را در برابر خدا می‌بیند. این یک نوع أحول بودن است. وقتی خود را بشکنی، می‌بینی که حقیقت نداشت و موهوم بود. البته شکستن خود سی- چهل سال زحمت می‌خواهد. چنان‌که در حکایت فوق نیز شاگرد چند بار رفت و برگشت، تا در نهایت موفق به شکستن موهومات شد. اساسا توحید یعنی برقراری وحدت بین حق و خلق؛ البته وحدت از جهت وجود است، وگرنه مخلوقات از جهت حدودشان مغایر حق تعالی هستند. کمال معرفت الهی و تصدیق او، همین توحید (برقراری وحدت) است؛ «کمال معرفته التصدیق به و کمال تصدیقه التوحید له» (نهج البلاغة، ص۳۹). ذات الهی بر احدی مکشوف نیست و آن‌چه متعلق معرفت است، رابطه ذات با کثراتْ می‌باشد. اهل معرفت نیز موضوع عرفان را همین رابطه می‌دانند نه ذات بما هو ذات. توحید عبارت است از فنای کثرت در وحدت و تجلی وحدت در کثرت؛ یعنی در بعد علمی برای خود و دیگر مخلوقات استقلالی قائل نباشیم و همه را فانی در او ببینیم؛ «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام». و در بعد عملی اراده خود را در اراده او فانی کنیم و جز أمر حق متعال از ما ظهور نکند؛ «ما ینطق عن الهوی، ان هو الا وحی یوحی». @sooyesama
هرچه انسان در راه خدا وطلب رضایتش بکار بندد نعمت است؛ واگر بعکس شد همان چیز برای او نقمت میشود. پس چیزی بخودی خود نعمت نیست مگر همراه روح عبودیت باشد. المیزان، ج۵، ص۱۸۱ @sooyesama
ما امامزاده زیاد داریم... اما کدام یک از ایشان مانند فاطمه معصومه (س) درخشید و منشأ خیرات و برکات شد و باید یک مقام ثبوتی باشد که این مقام اثبات رقم خورده باشد @sooyesama
بروید کنار قبر آیت‌الله میرزا جواد اقا ملکی تبریزی هدیه‌ای به ایشان بدهید و بخواهید خدمت حضرت معصومه (س) مشرف شوند و ایشان را مجاب کنند تا تربیت معنوی شما را برعهده بگیرند @sooyesama
یکی از آفات سلوک، شتاب‌زدگی در فهم و استنباط معارف توحیدی است. افرادی که هوش بالا و ذهن تیزی دارند، در فهم معارف الهی توفیق بیشتری خواهند داشت. اما این قدرت ذهن، نباید سبب استغنای سالک از تحصیل گردد. ذهن قوی به ضمیمه پاکی نفس، جهش‌های علمی خوبی به ارمغان خواهد داشت، که از برکات ویژه الهی است. اما شیطان تلاش می‌کند همین عامل رشد، را به عامل سقوط مبدل سازد. چنان‌که نوعی اعتماد به نفسِ کاذب، در سالک ایجاد می‌کند و او به زودی خود را از استاد و تحصیل بی‌نیاز دیده، با مطالعه شخصی به استنباط معارف می‌پردازد. اندک اندک، این جربزه علمی، یک نفسانیت پنهانی در او ایجاد می‌کند. که تشدید آن خطرناک خواهد بود. لذا اساتید سلوک توصیه بسیار، به سیر علمی در نزد استاد نموده‌اند. و از مطالعات و استنباط‌های شخصی پرهیز داده‌اند؛ زیرا خطر جهل مرکب، بسیار جدی و کشنده است. نظیر این مطلب، در بحث مکاشفات نیز صادق است. برخی نفوس، بر اساس ساختار و استعدادی که دارند، با کمی ریاضت، به مکاشفه دست می‌یابند. این مکاشفات، سبب ذوق‌زدگی و اعتماد به نفس شده، اندک اندک، نوعی نفسانیت بسیار پنهان را ایجاد می‌کند. اعتماد به چنین مکاشفاتی، سبب استقلال از استاد، و بی‌توجهی به موازین شرع و عقل می‌گردد. اینگونه افراد، به سرعت دَعوي کمال سر داده، خلق را به خود می‌خوانند. و گاهی ادامه این مسیر تا مرز شرک و کفر پیش می‌رود. از این رو سالک آگاه، اگر هزاران هنر دارد، هرگز به انانیت تن نخواهد داد و خود را از استاد و کتاب بی‌نیاز نخواهد دید. حافظ نکته‌سنج چه زیبا سرود: «تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش» و سعدی شیرین سخن، چه زیبا فرمود: «ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند کان را که خبر شد خبری باز نیامد». @sooyesama
گر بر آب روی، خسی باشی. گر در هوا پری، مگسی باشی. «دل» به دست آور، تا كسی باشی! «القلب حرم الله؛ دل قرق‌گاه خداست» @sooyesama حالا كه ما ياد گرفته‌ايم در هوا مثل يك پرنده پرواز كنيم، و در دريا مانند يك ماهى شنا كنيم، تنها يك چيز باقى خواهد ماند؛ این‌که بتوانيم مثل يك آدم روى زمين زندگى كنيم! @sooyesama
۱) شیطان بیش از همه به سالکین الی الله حمله می‌کند و کمین‌گاه خود را صراط مستقیم قرار داده است ۲) حملات شیطان در قالب خیالات و خطوراتی است که در ذهن و قلب سالک ایجاد می‌کند این خطورات معمولا در قالب ناامیدی، شک و وسوسه هستند. ۳) درگیری با شیطان و مجادله و مباحثه با این افکار خیالی و خطورات شیطانی هیچ نتیجه‌ای جز خستگی و نابودی سالک ندارد چون شیطان استاد مغالطه و مجادله باطل است. ۴) با این وصف، تنها راه نجات از خطورات شیطانی پناه بردن به خدا و فرار کردن از این خطورات است؛ «ففروا الی الله». این فرار هم محقق نمی‌شود مگر با توجه کامل به خدا و انجام وظایفمان در قبال خدا و بی‌اعتنایی به شیطان و خطورات او ۵) درنتیجه بی‌اعتنایی به خطورات می‌تواند سالک را ازین مراحل عبور دهد و به مقام مخلصین برساند که آنجا دیگر خبری ازین خطورات نیست پس بزرگ‌ترین دستور است و عدم انجام آن باعث توقف و سقوط سالک در دام خیالات شیطانی می‌شود ۶) درباره شیوه این بی اعتنایی آیت‌الله سعادت‌پرور فرموده‌اند: «دور ذهن و قلب خود یک دیوار بلند بی‌اعتنایی بکشید». این دیوار کشی و بی‌اعتنایی فقط در صورتی محقق می‌شود که سالک دارای هدف و برنامه باشد. وگرنه غیرممکن است چون کار ذهن فکرکردن است و اگر خوراک سالم فکری به او داده نشود بی‌کار نخواهد بود و به افکار و خطورات شیطانی خواهد پرداخت ۷) برنامه ریزی و نظم در انجام آن، راه بی‌اعتنایی و رهایی از شیطان است به قول زیبای حاج آقا: «زمانی را که ما با برنامه پر نکنیم شیطان (با خطورات) پر خواهد کرد». به نقل از کانال «سیر و سلوک» @sooyesama
زیباترین عکس‌ها در اتاق‌های تاریک ظاهر می‌‌شوند. هرگاه در قسمت تاریک زندگی قرار گرفتی، بدان، که خدا می‌خواهد تصویری زیبا از تو بسازد. ارسالی از اعضا @sooyesama
کیفیت نماز توبه در یک‌شنبه‌های ماه ذی‌قعده: ۱- غسل ۲- چهار رکعت نماز ۳- هر رکعت: ۱ حمد + ۳ توحید + ۱ فلق + ۱ ناس ۴- پس از اتمام نماز: ۷۰ مرتبه «استغرالله ربی و اتوب الیه» ۵- سپس «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ۶- سپس «يَا عَزِيزُ! يَا غَفَّارُ! اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت» .......................................... پیامبر خاتم (ص) فرمود: هر بنده‌ای از امّت من که این نماز را بخواند، از آسمان به او ندا می‌شود: «ای بنده خدا! عملت را از نو آغاز کن، زیرا توبه تو پذیرفته، و گناه تو آمرزیده شد»... پس منادی دیگری می‌گوید: «ای بنده... به خاطر تو، پدر و مادرت و فرزندانت آمرزیده شدند، و روزیِ تو در دنیا و آخرت گسترده خواهد شد». و جناب جبرئیل ندا می‌کند: «من با ملک‌الموت نزد تو می‌آیم تا با تو مدارا کند... و روح تو به آرامی از بدنت خارج شود»... انس بن مالک پرسید: ای رسول خدا! اگر بنده‌ای این نماز را در غیر ذی‌قعده بخواند، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود: همانند آن‌چه برای شما گفتم، برای ماه دیگر نیز خواهد بود... (سیدبن طاوس، اقبال الاعمال، ص۶۱۴) @sooyesama