eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
417 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
تعلیقات
◾️ در سوگ استاد فقید (1) 🔻 حوالی سال‌های 77 بود که با #سیدآقا آشنا شدم. نامش بر روی لب همه به نیکی
در سوگ استاد فقید (2) 🔻 هم‌بحثی همدانی داشتند به‌نام آیت‌الله شیخ محسن که در حوزه نجف مراتب علمی را باهم طی کرده بودند. علامه جعفری به ایشان گفته بود من رفتم و مردم از من علامه جعفری ساختند و تو در ماندی و تو را امام جماعت مسجدی کردند. (کنایه از قدرناشناسی نسبت به سرمایه‌های علمی) 🔻 بی‌شک اگر در تهران یا اصفهان یا... می‌بود در کشور چهره‌ای به‌نام و محل مراجعه بود. چراکه هم سخن نو داشت، هم نگاه نو و هم اطلاعات و داده‌های نو. افسوس که قدر وجودش را نشناختند. 🔻 ، اطلاعات گسترده و به‌روز و اشراف بر تاریخ و تمدن، موجب شده بود تا سخن گفتنش هر بار نو و تازه و با گشودن افق‌های جدید همراه باشد. توان ایجاد انگیزه و شور و انقلاب در افراد ویژگی ممتاز دیگرش بود. 🔻 سیدآقا به کمتر از علیه جريان‌هاي استکباری عالم و نیل به مراتب راضی نبود. می‌گفت بچه‌ها مطالعه کنید، کار کنید، بگشایید، حرف تازه برای جامعه و جهان بیاورید، اسلام پر است از حرف نو. هربار که خدمتش می‌رسیدم، ایده و مسیر و راه جدیدی پیش‌پایمان می‌گذاشت. 🔻 می‌گفت امام و آقا به وجب وجب مسلط بودند که توانستند راه پرپیچ و خم انقلاب را به پیش ببرند. امام را یک کم‌نظیر می‌دانست و از این‌رو همواره به مطالعه تاریخ و یهود و تأکید داشت. حرفش این بود: دنیا بسیار است و باید این پیچیدگی‌ها را شناخت و متناسب با آن کار کرد. 🔻 با سوز از و استکبار در طول تاریخ می‌گفت. و این‌که باید چاره کرد این ظلم‌های انباشه شده بر دوش بشریت را. هم بود و هم . 🔻 سال 86 برای سخنرانی به مدرسه دعوتش کردم. 45 دقیقه سخنرانی کرد، همه مسجد مدرسه به وجد آمده بود، محو سخنانش شده بودند، بعد از سخنرانی قریب به یک‌ساعت دورش جمع شده بودند و سوال می‌کردند و تا یک هفته بین خیلی از بچه‌ها درباره سخنان ایشان گفتگو بود. 🔻 حق پدری و استادی به گردن من و ده‌ها جوان مثل من داشت و دارد. خدایش با اجداد طاهرینش و اولیاء الهی محشور فرماید و سر سفره سیدالشهدا علیه السلام مهمان 🙏 🆔 @taalighat
📝 درنگی در مسئله (1) ✅ روایت یک استثنا 🔻 ریاست جمهوری سال 1392 و 1396 بود که همه در حال تلاش بودند تا اتفاقی خاص رقم بخورد. هرکسی هرکاری در توان داشت انجام می‌داد. 🔻 یکی از جذاب‌ترین اتفاقات حضور و انقلابی از نمایندگان مجلس تا اساتيد دانشگاه در و خیابان‌های اصلی تهران بود. 🔻 از چهره‌های معروف گرفته تا دانشجویان و طلاب انقلابی همه به میدان آمده بودند، از نزدیک سخن می‌گفتند تا هم شبهات را پاسخ ذهند و گره‌های ذهنی را بگشایند و هم حرف ایجابی خود را مستقیم با مردم در میان بگذارند. 🔻 این صحنه آنقدر چشم‌نواز و اثرگذار بود که احساس خطر کرده بودند و دائم در صفحات مجازی خود این خطر را به‌هم گوشزد می‌کردند. چراکه حس گرفته بودند، یک اتفاق جدید را می‌دیدند و اصل حرکت اثرگذار بود. 🔻 اما انتخابات تمام شد و این قاب زیبا نیز به تاریخ پیوست. این اتفاق یعنی ما با یک استثنا مواجه بودیم نه یک مشی و زیست دائمی و واقعی. ما ادای یک مدل را درآوردیم اما با واقعیت آن فاصله داشتیم. 🔻 وقتی کنار مردم آمدیم ولو آن‌ها هم حس کردند این رفتار یک استثنا است، اما به‌همین میزان بهره بردیم و دستاورد کسب کردیم، پس تا به مدل کارآمدی از مردمی‌بودن واقعی نرسیم مشکل حل نخواهد شد. 🔻 حتی ما هم دم ها احساس تکلیف می‌کنیم که به میدان بیاییم و حرف بزنیم! این دقیقا نقطه ایستادن اشتباه است. ما که اثر بامردم بودن را دیدیم چرا آن را محدود به ایام خاص می‌کنیم؟ 🔻 مع الاسف ایام منتهی به انتخابات دیدم بعضی عزیران ازاین مسجد به آن مسجد می‌روند و بامردم سخن می‌گویند. باخودم گفتم شما این چهارسال کجا بودید؟ آیا مردمی که چهارسال یکبار شما را می‌بینند حس نمی‌کنند از آن‌ها استفاده ابزاری می‌شود؟ 📍آسیب مهم این است: ما مردم را و بامردم بودن را جدی نمی‌گیریم... 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat