#بخش_پایانی؛ وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بینِ #آزادی و #عدالت
✍️ عدالت هم همانندِ آزادی، گاه از منظرِ فردی مورد توجه و نظر قرار می گیرد و گاه از منظر اجتماعی.
1️⃣ عدالتِ فردی؛ یعنی آدمی همواره در ارتباط با خودش و اعمالِ شخصی اش، موضعِ اعتدال را رعایت کرده، و در ارتباطِ با دیگران؛ جانبِ تساوی و برابری و نفیِ تبعیض و إعمالِ انصاف را رعایت کند. بی جهت نیست که حضرات معصومین علیهم السلام فرمودند: "خیر الاعمال اوسطها"؛ بهترین کارها، متعادل ترینشان می باشد.
2️⃣ عدالت اجتماعی؛ خود اجزائی دارد، از جمله:
#عدالت_فرهنگی؛ فی المثل رعایت تساوی در حوزه ی آموزش و برخورداری های آموزشی میان افراد جامعه، رعایتِ شایسته سالاری در اعطای مسئولیت ها، رعایت حقوق اقوام و مذاهب در یک جامعه و...
#عدالت_سیاسی؛ یعنی مهیا کردنِ شرائط و دادنِ امتیازاتِ برابر به جریان های مختلف سیاسی در کشور به جهتِ رقابت های سالم سیاسی.
#عدالت_اقتصادی؛ یعنی تولید، توزیع و مصرف در کشور بصورت عادلانه و بدور از هرگونه تبعیضی صورت گیرد.
🔰و اما نسبتِ بینِ عدالت و آزادی؛ در این رابطه این سوال ممکن است مطرح شود؛ "چه نسبتی بینِ دو مفهومِ عدالت و آزادی برقرار است؟ آیا این دو مفهوم متساویین هستند یا متباینین؟ و یا نسبت شان عام و خاص مطلق است یا من وجه؟"
🔸️ همانطور که سابقا ذکر شد؛ هنگامی که می خواهیم نسبت سنجی بینِ این دو مفهوم کنیم، بایستی حوزه ی فردی را از حوزه ی اجتماعی تفکیک نمائیم. از آنجایی که محل بحث ما از آغاز، موضوعاتِ اجتماعی بود، بنابراین این نسبت سنجی بینِ عدالت و آزادی را هم از منظر اجتماعی انجام خواهیم داد. بدین ترتیب سوالی را که ابتدای سخن مطرح کردیم، مجددا طرح می کنیم: "چه نسبتی بینِ عدالت اجتماعی و آزادی های اجتماعی وجود دارد؟ به تعبیر دیگر: عدالتِ اجتماعی مقدم است یا آزادی های اجتماعی؟"
🔸️ در پاسخ باید چنین گفت: "با توجه به مفهوم شناسیِ عدالت و آزادی که سابقا انجام شد، می گوییم: تحققِ عدالتِ اجتماعی به مثابه یک بستری است که اگر در جامعه شکل نگیرید، آزادی های اجتماعی اساسا محقق نخواهد شد. به عنوان مثال: چه زمانی ما می توانیم رقابت های سالمِ سیاسی بین احزاب و جریان های مختلف در کشور را آزادانه تحقق ببخشیم؟ طبعا زمانیکه "عدالتِ سیاسی" به معنای دادنِ امتیازات برابر و شرایط فعالیتِ متساوی بین احزاب و جریان ها، از سوی حاکمیت صورت بگیرد. یعنی تحققِ آزادی های سیاسی در گروِ تحقق عدالتِ سیاسی در جامعه است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_پایانی: بررسیِ اجمالیِ چند #مدل_توسعه
1️⃣ مُدلِ توسعه #والت_روستو
🔰 این مدل یکی از معروف ترین و مطرح ترین #مدل_های_توسعه بوده است که از طرف جناح راستِ سرمایه سالاریِ جهانی به عنوان نسخه ی شفابخش برای #اقتصاد_های_توسعه_نیافته مطرح گردیده بود. برخی از مهمترین ارکان این مُدل عبارتند از:
#اولا: ضرورتِ سرمایه گذاریِ کشورهای توسعه یافته ی سرمایه داری در جهانِ #توسعه_نیافته
#ثانیا: طرحِ #درهای_باز به روی ورودِ سرمایه خارجی
#ثالثا: فقدانِ نظارت و کنترل بر حضورِ شرکت های خارجی در کشور هدف
#رابعا: حذف مالیات و مقرراتِ گمرکی برای شرکت های خارجی و...
🔰 همگیِ این موارد بیانِ تئوریکِ سپردنِ کشورهای تازه استقلال یافته و یا کهنسال جهان سومی به دستِ شرکت های #فراملیتی کاپیتالیست است و در حقیقت به معنای نفیِ کاملِ استقلالِ اقتصادی و حتی سیاسی آنهاست. این مُدل، در قالبِ یک بیانِ آکادمیک و ظاهرا بی غرضانه، جهان سوم را دعوت می کند تا #منابع_طبیعی و #نیروی_کار و #قابلیت_های_اقتصادی خود را به جولانگاهِ تُرکتازیِ بی قید و شرطِ #تراست های سرمایه سالاریِ چندملیتی تبدیل کنند؛ زیرا که به نظر او مشکل عقب افتادگی و فقدانِ توسعه جهان سوم فقط از این طریق قابل رفع است.
🔰 دیدگاه #روستو به ارائه ی مُدل عملیِ #توسعه برای اقتصاد های توسعه نیافته می پردازد و دارای ویژگی های یک مدل توسعه از نوعِ راست گرای آن است. "والت ویتمن روستو" عمده دیدگاه های خود را در کتابِ معروفِ #مراحل_رشد_اقتصادی مطرح کرده است. [The stages of economic growth] او معاونِ دبیر اجراییِ جامعه اقتصادیِ اروپا در فاصله ی سال های ۱۹۴۷-۱۹۴۸ و قائم مقامِ ویژه ی معاون رئیس جمهور آمریکا در امور امنیت ملی و مشاور و رئیس شورای برنامه ریزی و خطی مشیِ وزارت خارجه آمریکا و نیز عضو آمریکایی کمیته ی آمریکای لاتین "اتحاد برای پیشرفت" و دستیار ویژه رئیس جمهوریِ آمریکا در امور امنیت ملی در کاخ سفید در فاصله ی سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹ ۶۹ بوده است.
🔰 برای آشنایی بیشتر با دیدگاه های #روستو به منابع ذیل رجوع کنید:
- روستو، والت ویتمن، نظریاتِ جدید درباره ی رشد و تحول جامعه، ترجمه جلال پایدار، انتشارات بانک تهران، بی تا.
- جرالد ام. مایر و دادلی سیرز، پیشگامان توسعه، ترجمه سید علی اصغر هدایتی و علی یاسری، انتشارات سمت.
- Agarwala, A.N. and sing, S.P.Eds, the economics of underdevelopment, Oxford University press, 1971.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
#بخش_پایانی؛ وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بینِ #آزادی و #عدالت
✍️ عدالت هم همانندِ آزادی، گاه از منظرِ فردی مورد توجه و نظر قرار می گیرد و گاه از منظر اجتماعی.
1️⃣ عدالتِ فردی؛ یعنی آدمی همواره در ارتباط با خودش و اعمالِ شخصی اش، موضعِ اعتدال را رعایت کرده، و در ارتباطِ با دیگران؛ جانبِ تساوی و برابری و نفیِ تبعیض و إعمالِ انصاف را رعایت کند. بی جهت نیست که حضرات معصومین علیهم السلام فرمودند: "خیر الاعمال اوسطها"؛ بهترین کارها، متعادل ترینشان می باشد.
2️⃣ عدالت اجتماعی؛ خود اجزائی دارد، از جمله:
#عدالت_فرهنگی؛ فی المثل رعایت تساوی در حوزه ی آموزش و برخورداری های آموزشی میان افراد جامعه، رعایتِ شایسته سالاری در اعطای مسئولیت ها، رعایت حقوق اقوام و مذاهب در یک جامعه و...
#عدالت_سیاسی؛ یعنی مهیا کردنِ شرائط و دادنِ امتیازاتِ برابر به جریان های مختلف سیاسی در کشور به جهتِ رقابت های سالم سیاسی.
#عدالت_اقتصادی؛ یعنی تولید، توزیع و مصرف در کشور بصورت عادلانه و بدور از هرگونه تبعیضی صورت گیرد.
🔰و اما نسبتِ بینِ عدالت و آزادی؛ در این رابطه این سوال ممکن است مطرح شود؛ "چه نسبتی بینِ دو مفهومِ عدالت و آزادی برقرار است؟ آیا این دو مفهوم متساویین هستند یا متباینین؟ و یا نسبت شان عام و خاص مطلق است یا من وجه؟"
🔸️ همانطور که سابقا ذکر شد؛ هنگامی که می خواهیم نسبت سنجی بینِ این دو مفهوم کنیم، بایستی حوزه ی فردی را از حوزه ی اجتماعی تفکیک نمائیم. از آنجایی که محل بحث ما از آغاز، موضوعاتِ اجتماعی بود، بنابراین این نسبت سنجی بینِ عدالت و آزادی را هم از منظر اجتماعی انجام خواهیم داد. بدین ترتیب سوالی را که ابتدای سخن مطرح کردیم، مجددا طرح می کنیم: "چه نسبتی بینِ عدالت اجتماعی و آزادی های اجتماعی وجود دارد؟ به تعبیر دیگر: عدالتِ اجتماعی مقدم است یا آزادی های اجتماعی؟"
🔸️ در پاسخ باید چنین گفت: "با توجه به مفهوم شناسیِ عدالت و آزادی که سابقا انجام شد، می گوییم: تحققِ عدالتِ اجتماعی به مثابه یک بستری است که اگر در جامعه شکل نگیرید، آزادی های اجتماعی اساسا محقق نخواهد شد. به عنوان مثال: چه زمانی ما می توانیم رقابت های سالمِ سیاسی بین احزاب و جریان های مختلف در کشور را آزادانه تحقق ببخشیم؟ طبعا زمانیکه "عدالتِ سیاسی" به معنای دادنِ امتیازات برابر و شرایط فعالیتِ متساوی بین احزاب و جریان ها، از سوی حاکمیت صورت بگیرد. یعنی تحققِ آزادی های سیاسی در گروِ تحقق عدالتِ سیاسی در جامعه است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
#بخش_پایانی؛ وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بینِ #آزادی و #عدالت
✍️ عدالت هم همانندِ آزادی، گاه از منظرِ فردی مورد توجه و نظر قرار می گیرد و گاه از منظر اجتماعی.
1️⃣ عدالتِ فردی؛ یعنی آدمی همواره در ارتباط با خودش و اعمالِ شخصی اش، موضعِ اعتدال را رعایت کرده، و در ارتباطِ با دیگران؛ جانبِ تساوی و برابری و نفیِ تبعیض و إعمالِ انصاف را رعایت کند. بی جهت نیست که حضرات معصومین علیهم السلام فرمودند: "خیر الاعمال اوسطها"؛ بهترین کارها، متعادل ترینشان می باشد.
2️⃣ عدالت اجتماعی؛ خود اجزائی دارد، از جمله:
#عدالت_فرهنگی؛ فی المثل رعایت تساوی در حوزه ی آموزش و برخورداری های آموزشی میان افراد جامعه، رعایتِ شایسته سالاری در اعطای مسئولیت ها، رعایت حقوق اقوام و مذاهب در یک جامعه و...
#عدالت_سیاسی؛ یعنی مهیا کردنِ شرائط و دادنِ امتیازاتِ برابر به جریان های مختلف سیاسی در کشور به جهتِ رقابت های سالم سیاسی.
#عدالت_اقتصادی؛ یعنی تولید، توزیع و مصرف در کشور بصورت عادلانه و بدور از هرگونه تبعیضی صورت گیرد.
🔰و اما نسبتِ بینِ عدالت و آزادی؛ در این رابطه این سوال ممکن است مطرح شود؛ "چه نسبتی بینِ دو مفهومِ عدالت و آزادی برقرار است؟ آیا این دو مفهوم متساویین هستند یا متباینین؟ و یا نسبت شان عام و خاص مطلق است یا من وجه؟"
🔸️ همانطور که سابقا ذکر شد؛ هنگامی که می خواهیم نسبت سنجی بینِ این دو مفهوم کنیم، بایستی حوزه ی فردی را از حوزه ی اجتماعی تفکیک نمائیم. از آنجایی که محل بحث ما از آغاز، موضوعاتِ اجتماعی بود، بنابراین این نسبت سنجی بینِ عدالت و آزادی را هم از منظر اجتماعی انجام خواهیم داد. بدین ترتیب سوالی را که ابتدای سخن مطرح کردیم، مجددا طرح می کنیم: "چه نسبتی بینِ عدالت اجتماعی و آزادی های اجتماعی وجود دارد؟ به تعبیر دیگر: عدالتِ اجتماعی مقدم است یا آزادی های اجتماعی؟"
🔸️ در پاسخ باید چنین گفت: "با توجه به مفهوم شناسیِ عدالت و آزادی که سابقا انجام شد، می گوییم: تحققِ عدالتِ اجتماعی به مثابه یک بستری است که اگر در جامعه شکل نگیرید، آزادی های اجتماعی اساسا محقق نخواهد شد. به عنوان مثال: چه زمانی ما می توانیم رقابت های سالمِ سیاسی بین احزاب و جریان های مختلف در کشور را آزادانه تحقق ببخشیم؟ طبعا زمانیکه "عدالتِ سیاسی" به معنای دادنِ امتیازات برابر و شرایط فعالیتِ متساوی بین احزاب و جریان ها، از سوی حاکمیت صورت بگیرد. یعنی تحققِ آزادی های سیاسی در گروِ تحقق عدالتِ سیاسی در جامعه است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari