#بخش_دوم؛ چیستیِ معنای غرب و سیرِ تطوّراتِ آن
✍️ قبل از آنی که بخواهیم پیرامونِ #غرب به تفصیل مطالبی به سمع و نظر برسانیم، روندِ منطقیِ بحث حُکم می کند؛ ابتدائا غرب به درستی معنا شود و سپس سایر مطالب، ذیلِ تعریفی که ارائه شد مطرح گردد، تا بدین سبب دچار مغالطه ی اشتراک لفظی در گفتار نشویم.
🔸️ هنگامی که صحبت از #غرب و #غربشناسی می شود؛
۱) گاه معنای "غربِ جغرافیایی" به ذهن متبادر می شود؛ یعنی فُلان نقطه ی جغرافیایی از کره ی زمین.
۲) و گاه معنای "غربِ سیاسی" که تعبیرِ رایجِ سال های جنگ سرد است؛ که بلوکِ غرب؛ شاملِ اردوگاه کشورهای اروپای غربی و ژاپن و آمریکای شمالی که دارای رژیم های سرمایه داریِ لیبرال و سوسیال دموکراتیک بودند، می شود، که مقابلش بلوکِ شرق؛ یعنی رژیم های سوسیالیستی و در رأس آنها رژیمِ شوروی که پیروِ ایدئولوژیِ مارکسیستی بود، می باشد.
۳) و گاه مُرادِ ما از غرب؛ "غربِ تاریخی-فرهنگی" می باشد، که ما وقتی صحبت از غرب می کینم؛ دقیقا همین معنای سوم مد نظرمان می باشد.
🔰 از اینرو، #غرب_تاریخی_فرهنگی؛ مجموعه ای است که از حدودِ قرن ۷ قبل از میلاد در یونانِ باستان ظاهر شده و تدریجا بسط پیدا کرد و فراگیر شد.
🔻 در این بخش، اجمالا باید گفت: در تاریخ و پیدایی و بسطِ غرب، سه دوره ی کلی را می توان از هم متمایز کرد:
۱) غربِ باستان [۷ ق.م - ۵ میلادی]
۲) غربِ قرون وُسطی [۵ میلادی - ۱۴ میلادی]
۳) غربِ مدرن؛ مدرنیته [۱۴ میلادی تا کنون]
هر یک از این تطوّراتِ تاریخیِ تمدنِ غرب، مختصات مربوط به خود را دارد که در بخش های بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
تأمُّلاتِ نظری
📚 #عنوان_کتاب: "پیوندِ ناگسستنیِ تکنوکراسی و اقتصادِ نئولیبرال" اثر شهریار زرشناس ✍️ کتابِ حاضر در
#بخش_اول: از کتابِ "پیوند ناگسستنیِ تکنوکراسی و اقتصادِ نئولیبرال"
✍️ چکیده ی کتابِ مذکور رو طی چند سلسله یادداشتِ نسبتا بلند به استحضار شما فرهیختگان می رسونم. [اگه کتاب رو نخوندی؛ دست کم چکیده اش رو بخون؛ ما واسه فکر و ذهنِ مخاطب ارزش قائلیم، لذا محتوای بد ارائه نمی دیم.]
تکنوکراسی [Technocracy] و بوروکراسی محصولِ عالَمِ مدرن و انقلابِ صنعتی اند. عالَمِ مدرن [مدرنیته] از قرن ۱۴ میلادی ظهور و بسطِ خود را شروع کرده است. [درباره #غربشناسی؛ مدرنیته، سلسله یادداشت هایی رو نوشتم؛ پین شده بالا]
با ظهور و بسطِ #تکنولوژیِ جدید [اینکه ماهیتِ تکنولوژی چیه بعدا مفصلا عرض می کنم] و گسترشِ دامنه ی نفوذِ آن، "سن سیمون" جامعه شناس و نویسنده ی فرانسوی متوفی ۱۸۲۵ م این نظر را مطرح کرد که با غلبه یافتنِ تکنوکراسی [نظام تکنیک] تکنوکرات ها یا فن سالاران [کسانیکه اداره و کنترل نظامِ تکنیکِ مدرن را بر عهده دارند] قدرت یافته اند. واقعیت این است که؛ از دهه های پایانیِ قرن ۱۹ م، همه ی مظاهرِ تمدن مدرن به سیطره ی تکنیک و تکنوکراسی درآمد و اساسا #تفکر، در نحوی تکنیک گرایی مُنحل شد. [عذرخواهم اگه درک این عبارات واسه برخی دوستان که مطالعات تمدنی ندارند کمی دشواره؛ ما اینجا هستیم تا این درک رو افزایش بدیم] به لحاظِ اجتماعی نیز طبقه ی نوظهوری که آشنایان و راهبرانِ #تکنیکِ جدید بودند[تکنوکرات ها] قدرت گرفتند و سیطره ی نظامِ تکنیک، همه چیز را به رنگ خود درآورد.
اصطلاحِ #تکنوکراسی در سالِ ۱۹۱۹ م توسطِ "ویلیام هنری اسمیت" نویسنده ی آمریکایی مطرح گردید. چند سالِ بعد "هاوارد اسکات" در حمایت از نظریه ی حکومتِ تکنوکرات ها، کتابِ #مهندسان_و_سیستم_قیمت را نوشت. بنابراین؛ تکنوکرات ها، یک طبقه ی اجتماعیِ ذی نفوذ که پس از زرسالاران[سرمایه داران] هستند، قوی ترین طبقه ی متنفذِ اجتماعی در جوامع مدرن می باشند و طیفِ بالایی از آنها در قدرت بورژوایی هستند.
در #ایران هم طبقه ی تکنوکرات حضور داشته و بویژه در سال های موسوم به #سازندگی [دهه ی ۶۰] در اثر پیش گرفتنِ رویکردهای توسعه مدارانه به قدرت و مکنت رسیدند. دوره ی تکنوکراسی و تکنوکرات ها محدود به سال های موسوم به "سازندگی" و "کارگزارانی ها" نیست، #اصولگرا و #اصلاح_طلب هم نمی شناسد. گویا تکنوکراسی همانندِ روحی است که می تواند در هر کسی که هضمِ در مدرنیته شده، حضور داشته باشد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari