#بخش_دوم؛ وجوه و اقسامِ آزادی
✍️ با توجه به بخشِ اول، بعد از آنی که مفهومِ آزادی تعریف و تبیین شد، روندِ منطقیِ بحث حُکم می کند، به مساله ی وجوه و اقسام آزادی بپردازیم. چرا که اگر وجوهِ گوناگونِ مفهوم آزادی به درستی مشخص نگردد، در بحث های آتی که قرار است، نسبتِ بینِ "عدالت" و "آزادی" را مشخص کنیم، دچار التقاط و یا مغالطه در نوشتار و گفتار خواهیم شد و آنگونه که باید نسبتِ این دو مفهوم روشن نخواهد شد. نگارنده، در خلالِ بیانِ وجوهِ آزادی، اجمالا نگاهِ آموزه های دین را، پیرامونِ آزادی، بیان می کند تا مخاطبین و خوانندگانِ فرهیخته بتوانند به طور کلی با بینش اسلامی نسبتِ به این مفهوم آشنا شوند.
🔸️ در یک تقسیم بندیِ کلی، #آزادی؛ گاه از منظرِ #فردی مورد توجه واقع می شود و گاه از منظرِ #اجتماعی.
🔰 #آزادی_فردی؛ گاه متوجه فضای خصوصیِ شخص می باشد و گاه متوجه فضای عمومی. به طوریکه فضای خصوصی، حریمِ شخصیِ انسان تلقی می شود و تجسسِ در آن عقلا و شرعا قابل پذیرش نمی باشد. و طبعا آزادی فرد در فضای عمومی، بایستی مطابقِ ارزش ها و هنجارهای محل سکونتِ وی باشد. این مساله آنقدر بدیهی است که هر انسانِ عاقلِ منصفی می داند که زیستِ اجتماعی، باید توأمِ با رعایتِ محدودیت ها و قوانینِ اجتماعی باشد.
دینِ اسلام خاصتا مذهب تشیع، اصلِ آزادی را برای هر انسانی لازم و ضروری می داند؛ چرا که رشد و کمالِ آدمی در گروِ تحققِ مفهوم آزادی است. در اینباره نگاهتان را به پاره ای از آیاتِ قرآن و روایات جلب می نمایم.
انسان آیه ۳: "إنا هديناه السبيل إما شاكرا و إما كفورا"
كهف آیه ۲۹: "و قل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر"
بقره آیه ۲۵۶: "لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي"
يونس آیه ۹۹: أفأنت تكره الناس حتي يكونوا مؤمنين"
و در روایاتِ حضرات معصومین داریم که اميرالمؤمنين به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام چنین می فرمایند: "و لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا"؛ بنده ی دیگری مباش، در حالیکه خدا تو را آزاد آفریده است.
🔰 #آزادی_اجتماعی؛ وجهِ دیگر آزادی است. بدین معنا که افراد در اجتماع از ناحیه ی سایرِ افرادِ دیگر، آزادی داشته باشند و مانع رشد و تکاملِ او نشوند. به تعبیرِ دیگر؛ آدمی در اجتماع، توسط دیگران استثمار و استحمار و استخدام و استعباد نشود. خودِ آزادیِ اجتماعی هم اقسامی دارد که اجمالا بدین نحو بیان می گردد:
1️⃣ آزادی در حوزه ی فرهنگ؛ فی المثل یعنی؛ اشخاص، گروه ها، اقوام و مذاهبِ گوناگونِ یک جامعه، به راحتی بتوانند عقیده و خواسته های معقولِ خویش را بیان کنند، بی آنکه مانعی از سوی دیگران برایشان بوجود آید.
2️⃣ و یا آزادی های سیاسی؛ في المثل احزاب و جریان های سیاسی بتوانند مسائل و دغدغه های خود را در جامعه بیان کرده و کُنش گریِ معقول داشته باشند. طبعا بدیهی است که جریان های سیاسی؛ بایستی در چارچوبِ قانونِ اساسیِ آن کشور فعالیت کنند؛ و اگر قرار است تغییری هم در قانون اساسی صورت گیرد، بایستی از مجاری و ساختارهای قانونی و رسمی شکل بگیرد، نه به صورت آنارشیستی و نامعقول.
3️⃣ و یا آزادی های اقتصادی؛ بدین معنا که فعالینِ اقتصادی در هر حکومت و ساختاری، بتوانند معقول کُنش گریِ اقتصادی داشته باشند، بطوریکه هم به منافعِ شخصیِ خود برسند و هم منفعت به جامعه برسانند. اسلام در حوزه ی اقتصادی؛ بر خلافِ نگرش های "مارکسیسیتی_سوسیالیستی" و یا "سرمایه داری_کاپیتالیستی"، علاوه بر به رسمیت شناختنِ مالکیتِ خصوصی و تحصیلِ ثروت، مخالفِ تجمع ثروت ملی در دستِ عده ای محدود نیز می باشد.
از اینرو، در آیات قرآن هم، به کرات به مساله ی آزادی اجتماعی پرداخته شده است که نمونه ای از آن محضرتان تقدیم می گردد. در سوره ی آل عمران آیه ۶۴ داریم: " قل يا أهل الكتاب تعالوا إلي كلمة سواء بيننا و بينكم ألا نعبد إلا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله"؛ اساسا طبق بینش اسلامی، یکی از اهدافِ انبیای الهی آوردنِ آزادی های اجتماعی است. بدین نحو که انسان ها و جوامع، از یوغِ بندگی و اسارتِ یکدیگر رها شده و به سمت معبود حقیقی توجه و نظر داشته باشند. این اسارت و بندگیِ ابناء بشر نسبت به یکدیگر؛ گاه اسارت و بندگی در حوزه ی اندیشه و عقیده است، و گاه از منظر فرهنگ و سبک زندگی و گاه نیز از منظرِ سیاسی و اقتصادی، که پرداختنِ به هر یک مجالی دیگر می طلبد.
ادامه دارد...
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_دوم؛ چیستیِ معنای غرب و سیرِ تطوّراتِ آن
✍️ قبل از آنی که بخواهیم پیرامونِ #غرب به تفصیل مطالبی به سمع و نظر برسانیم، روندِ منطقیِ بحث حُکم می کند؛ ابتدائا غرب به درستی معنا شود و سپس سایر مطالب، ذیلِ تعریفی که ارائه شد مطرح گردد، تا بدین سبب دچار مغالطه ی اشتراک لفظی در گفتار نشویم.
🔸️ هنگامی که صحبت از #غرب و #غربشناسی می شود؛
۱) گاه معنای "غربِ جغرافیایی" به ذهن متبادر می شود؛ یعنی فُلان نقطه ی جغرافیایی از کره ی زمین.
۲) و گاه معنای "غربِ سیاسی" که تعبیرِ رایجِ سال های جنگ سرد است؛ که بلوکِ غرب؛ شاملِ اردوگاه کشورهای اروپای غربی و ژاپن و آمریکای شمالی که دارای رژیم های سرمایه داریِ لیبرال و سوسیال دموکراتیک بودند، می شود، که مقابلش بلوکِ شرق؛ یعنی رژیم های سوسیالیستی و در رأس آنها رژیمِ شوروی که پیروِ ایدئولوژیِ مارکسیستی بود، می باشد.
۳) و گاه مُرادِ ما از غرب؛ "غربِ تاریخی-فرهنگی" می باشد، که ما وقتی صحبت از غرب می کینم؛ دقیقا همین معنای سوم مد نظرمان می باشد.
🔰 از اینرو، #غرب_تاریخی_فرهنگی؛ مجموعه ای است که از حدودِ قرن ۷ قبل از میلاد در یونانِ باستان ظاهر شده و تدریجا بسط پیدا کرد و فراگیر شد.
🔻 در این بخش، اجمالا باید گفت: در تاریخ و پیدایی و بسطِ غرب، سه دوره ی کلی را می توان از هم متمایز کرد:
۱) غربِ باستان [۷ ق.م - ۵ میلادی]
۲) غربِ قرون وُسطی [۵ میلادی - ۱۴ میلادی]
۳) غربِ مدرن؛ مدرنیته [۱۴ میلادی تا کنون]
هر یک از این تطوّراتِ تاریخیِ تمدنِ غرب، مختصات مربوط به خود را دارد که در بخش های بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
تأمُّلاتِ نظری
📚 #عنوان_کتاب: "پیوندِ ناگسستنیِ تکنوکراسی و اقتصادِ نئولیبرال" اثر شهریار زرشناس ✍️ کتابِ حاضر در
#بخش_دوم: از کتابِ "پیوندِ ناگسستنیِ تکنوکراسی و اقتصادِ نئولیبرال"
✍️ اجمالا در بابِ چیستیِ #تکنوکراسی باید گفت:
#اولا تکنوکراسی یک نظام، خُرده سیستم یا صورتی از عالَمِ غربِ مدرن است که به دنبالِ انقلابِ صنعتی و عصر به اصطلاح روشنگری ظهور می کند.
#ثانیا: تکنوکراسی بعد از ظهور، نقشِ محوری، اصلی و تعیین کننده در اداره ی اجتماعاتِ مدرن پیدا می کند. نقشی که تفکیک ناپذیر است و دیگر نمی شود آن را انکار کرد، و یا از بین برد.
#ثالثا: بوروکراسی یکی از متفرعات یا یکی از شُعَبِ تکنوکراسیِ مدرن است که از دلِ آن ظهور می کند و مکمّلِ آن است و به دنبالِ آن می آید.
#رابعا: طبقه ی اجتماعیِ #تکنوکرات_بوروکرات یا هسته ی مرکزیِ طبقه ی متوسط مدرن، کسانی هستند که تکنوکراسی و بوروکراسی را اداره می کنند و در خدمتِ تداوم و بقاءِ عالَمِ غربِ مدرن یا همان #مدرنیته هستند.
#خامسا: تکنوکرات-بوروکرات ها دارای ویژگی های فرهنگی، نظامِ ارزشیِ خاص و از آن فراتر، هویتی ایدئولوژیک هستند که اساسا #لیبرالی، #نئولیبرالی یا #سوسیال_دموکرات می باشند.
پ.ن: دوستان، مباحث جدّی و مفصّله، خیلی کلی و چکیده داریم کتاب رو اهمِّ مطالبش رو تقدیم می کنیم. حتما شنیدید که آقای هاشمی و پیروانش می گفتند ایران باید بشه #ژاپن_اسلامی! این تفکرات برخاسته از همین رویکردهای لیبرالیستی و نولیبرالیستی و توسعه مدارانه است. [در مورد لیبرالیسم و نئولیبرالیسم هم با محوریتِ کتاب؛ نکاتی خواهم گفت.]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✍️ قبل از آنی که پیرامونِ #توسعه به معنای Development صحبت کنیم، لازمه سلسله یادداشت هایی که سابقا پیرامونِ #عدالت و #آزادی و نسبتِ بین شون از منظر اندیشه ی اسلامی نوشتیم رو تقدیم حضورتون کنم. توسعهی غربی نه آزادی را به ارمغان می آورد و نه عدالت. اساسا توسعه ی غربی مروّجِ اصلیِ بی عدالتی و نافیِ آزادیِ حقیقی است.
#بخش_اول: مفهوم شناسیِ آزادی👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/9
#بخش_دوم: وجوه و اقسام آزادی👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/11
#بخش_سوم: کدام آزادی؛ انسانی یا حیوانی؟!👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/12
#بخش_چهارم: مفهوم شناسیِ عدالت👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/14
#بخش_پنجم: ادامه ی مفهوم شناسی👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/15
#بخش_ششم: وجوه و اقسام عدالت، و بررسیِ نسبتِ بین آزادی و عدالت👇
https://eitaa.com/taammolatenazari/16
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
#بخش_دوم: خاستگاهِ "توسعه"
🔰 سابقا در بابِ چیستیِ مدرنیته [بالا پین شده] و مختصات آن سخن گفته ایم. بله؛ خاستگاهِ #توسعه، مدرنیته است. برخلافِ تصورِ #هگل، خِرَدِ مدرن، آدمی را با حقیقت خود آشنا نکرد. آدمی همچنان گرفتارِ غربتِ وجودی و از خودبیگانگی مانده است. آدمی در قلمروِ تفکر اومانیستی بر از خودبیگانگی[ #الیناسیون] غلبه نخواهد کرد و به تمامیت و کمال و فعلیت نخواهد رسید؛ زیرا که به قولِ #روژه_گارودی: "انسان، جدا از خداوند، انسان نیست".
🔰 بحرانِ #عصر_روشنگری و تمدن مدرن، ناشی از این است که؛ عقلِ خودبنیاد و اعداداندیش را مبنا و معیار امور قرار داده است. این عقل در صورت فردی یا جمعی آن، تابعِ نفسِ اماره و بلکه تجسم آن است و به دلیلِ روح ناسوتیِ آن، آدمی را حتی از معنای راستینِ دنیا هم غافل می کند.
🔰 هابرماس مدعی بود؛ #بحران_کنونی، ناشی از این است که #پروژه_مدرنیته به تمامیت نرسیده است و با تمامیت یافتنِ پروژه ی مدرنیته، بحران مرتفع می گردد. حال اکنون مگر چنین است؟! مدرنیته با تمام نقطه قوت ها و معایبِ ذاتي اش تحقق یافته است و بحرانِ انسانِ کنونی، بحران مدرنیته است.
🔰 حقیقت این است که؛ #مدرنیته به جُز دو صورتِ کلی #نظام_سرمایه_داری و #نظام_سوسیالیستی و اخیرا شکل اقتصادِ مختلط؛ #سوسیال_دموکراسی، آلترناتیو دیگری برای اداره ی زندگیِ بشر در چنته ندارد و مُدل های سرمایه داری و سوسیالیسم، نه آزادی را تحقق بخشیده اند و نه برابری و عدالت را.
🔰 علی ای حال، مدرنیته دیگر تقدیر بشر شده است و گریزی از آن نیست. درواقع عبور از مدرنیته ممکن است، لکن گریز خیر. طبعا انقلاب اسلامی ایران، طلیعه ی دورانِ گذار است از مدرنیته به #تمدن_نوین_اسلامی ان شاء الله.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
#بخش_دوم؛ وجوه و اقسامِ آزادی
✍️ با توجه به بخشِ اول، بعد از آنی که مفهومِ آزادی تعریف و تبیین شد، روندِ منطقیِ بحث حُکم می کند، به مساله ی وجوه و اقسام آزادی بپردازیم. چرا که اگر وجوهِ گوناگونِ مفهوم آزادی به درستی مشخص نگردد، در بحث های آتی که قرار است، نسبتِ بینِ "عدالت" و "آزادی" را مشخص کنیم، دچار التقاط و یا مغالطه در نوشتار و گفتار خواهیم شد و آنگونه که باید نسبتِ این دو مفهوم روشن نخواهد شد. نگارنده، در خلالِ بیانِ وجوهِ آزادی، اجمالا نگاهِ آموزه های دین را، پیرامونِ آزادی، بیان می کند تا مخاطبین و خوانندگانِ فرهیخته بتوانند به طور کلی با بینش اسلامی نسبتِ به این مفهوم آشنا شوند.
🔸️ در یک تقسیم بندیِ کلی، #آزادی؛ گاه از منظرِ #فردی مورد توجه واقع می شود و گاه از منظرِ #اجتماعی.
🔰 #آزادی_فردی؛ گاه متوجه فضای خصوصیِ شخص می باشد و گاه متوجه فضای عمومی. به طوریکه فضای خصوصی، حریمِ شخصیِ انسان تلقی می شود و تجسسِ در آن عقلا و شرعا قابل پذیرش نمی باشد. و طبعا آزادی فرد در فضای عمومی، بایستی مطابقِ ارزش ها و هنجارهای محل سکونتِ وی باشد. این مساله آنقدر بدیهی است که هر انسانِ عاقلِ منصفی می داند که زیستِ اجتماعی، باید توأمِ با رعایتِ محدودیت ها و قوانینِ اجتماعی باشد.
دینِ اسلام خاصتا مذهب تشیع، اصلِ آزادی را برای هر انسانی لازم و ضروری می داند؛ چرا که رشد و کمالِ آدمی در گروِ تحققِ مفهوم آزادی است. در اینباره نگاهتان را به پاره ای از آیاتِ قرآن و روایات جلب می نمایم.
انسان آیه ۳: "إنا هديناه السبيل إما شاكرا و إما كفورا"
كهف آیه ۲۹: "و قل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر"
بقره آیه ۲۵۶: "لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي"
يونس آیه ۹۹: أفأنت تكره الناس حتي يكونوا مؤمنين"
و در روایاتِ حضرات معصومین داریم که اميرالمؤمنين به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام چنین می فرمایند: "و لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا"؛ بنده ی دیگری مباش، در حالیکه خدا تو را آزاد آفریده است.
🔰 #آزادی_اجتماعی؛ وجهِ دیگر آزادی است. بدین معنا که افراد در اجتماع از ناحیه ی سایرِ افرادِ دیگر، آزادی داشته باشند و مانع رشد و تکاملِ او نشوند. به تعبیرِ دیگر؛ آدمی در اجتماع، توسط دیگران استثمار و استحمار و استخدام و استعباد نشود. خودِ آزادیِ اجتماعی هم اقسامی دارد که اجمالا بدین نحو بیان می گردد:
1️⃣ آزادی در حوزه ی فرهنگ؛ فی المثل یعنی؛ اشخاص، گروه ها، اقوام و مذاهبِ گوناگونِ یک جامعه، به راحتی بتوانند عقیده و خواسته های معقولِ خویش را بیان کنند، بی آنکه مانعی از سوی دیگران برایشان بوجود آید.
2️⃣ و یا آزادی های سیاسی؛ في المثل احزاب و جریان های سیاسی بتوانند مسائل و دغدغه های خود را در جامعه بیان کرده و کُنش گریِ معقول داشته باشند. طبعا بدیهی است که جریان های سیاسی؛ بایستی در چارچوبِ قانونِ اساسیِ آن کشور فعالیت کنند؛ و اگر قرار است تغییری هم در قانون اساسی صورت گیرد، بایستی از مجاری و ساختارهای قانونی و رسمی شکل بگیرد، نه به صورت آنارشیستی و نامعقول.
3️⃣ و یا آزادی های اقتصادی؛ بدین معنا که فعالینِ اقتصادی در هر حکومت و ساختاری، بتوانند معقول کُنش گریِ اقتصادی داشته باشند، بطوریکه هم به منافعِ شخصیِ خود برسند و هم منفعت به جامعه برسانند. اسلام در حوزه ی اقتصادی؛ بر خلافِ نگرش های "مارکسیسیتی_سوسیالیستی" و یا "سرمایه داری_کاپیتالیستی"، علاوه بر به رسمیت شناختنِ مالکیتِ خصوصی و تحصیلِ ثروت، مخالفِ تجمع ثروت ملی در دستِ عده ای محدود نیز می باشد.
از اینرو، در آیات قرآن هم، به کرات به مساله ی آزادی اجتماعی پرداخته شده است که نمونه ای از آن محضرتان تقدیم می گردد. در سوره ی آل عمران آیه ۶۴ داریم: " قل يا أهل الكتاب تعالوا إلي كلمة سواء بيننا و بينكم ألا نعبد إلا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله"؛ اساسا طبق بینش اسلامی، یکی از اهدافِ انبیای الهی آوردنِ آزادی های اجتماعی است. بدین نحو که انسان ها و جوامع، از یوغِ بندگی و اسارتِ یکدیگر رها شده و به سمت معبود حقیقی توجه و نظر داشته باشند. این اسارت و بندگیِ ابناء بشر نسبت به یکدیگر؛ گاه اسارت و بندگی در حوزه ی اندیشه و عقیده است، و گاه از منظر فرهنگ و سبک زندگی و گاه نیز از منظرِ سیاسی و اقتصادی، که پرداختنِ به هر یک مجالی دیگر می طلبد.
ادامه دارد...
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
#بخش_دوم؛ وجوه و اقسامِ آزادی
✍️ با توجه به بخشِ اول، بعد از آنی که مفهومِ آزادی تعریف و تبیین شد، روندِ منطقیِ بحث حُکم می کند، به مساله ی وجوه و اقسام آزادی بپردازیم. چرا که اگر وجوهِ گوناگونِ مفهوم آزادی به درستی مشخص نگردد، در بحث های آتی که قرار است، نسبتِ بینِ "عدالت" و "آزادی" را مشخص کنیم، دچار التقاط و یا مغالطه در نوشتار و گفتار خواهیم شد و آنگونه که باید نسبتِ این دو مفهوم روشن نخواهد شد. نگارنده، در خلالِ بیانِ وجوهِ آزادی، اجمالا نگاهِ آموزه های دین را، پیرامونِ آزادی، بیان می کند تا مخاطبین و خوانندگانِ فرهیخته بتوانند به طور کلی با بینش اسلامی نسبتِ به این مفهوم آشنا شوند.
🔸️ در یک تقسیم بندیِ کلی، #آزادی؛ گاه از منظرِ #فردی مورد توجه واقع می شود و گاه از منظرِ #اجتماعی.
🔰 #آزادی_فردی؛ گاه متوجه فضای خصوصیِ شخص می باشد و گاه متوجه فضای عمومی. به طوریکه فضای خصوصی، حریمِ شخصیِ انسان تلقی می شود و تجسسِ در آن عقلا و شرعا قابل پذیرش نمی باشد. و طبعا آزادی فرد در فضای عمومی، بایستی مطابقِ ارزش ها و هنجارهای محل سکونتِ وی باشد. این مساله آنقدر بدیهی است که هر انسانِ عاقلِ منصفی می داند که زیستِ اجتماعی، باید توأمِ با رعایتِ محدودیت ها و قوانینِ اجتماعی باشد.
دینِ اسلام خاصتا مذهب تشیع، اصلِ آزادی را برای هر انسانی لازم و ضروری می داند؛ چرا که رشد و کمالِ آدمی در گروِ تحققِ مفهوم آزادی است. در اینباره نگاهتان را به پاره ای از آیاتِ قرآن و روایات جلب می نمایم.
انسان آیه ۳: "إنا هديناه السبيل إما شاكرا و إما كفورا"
كهف آیه ۲۹: "و قل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن و من شاء فليكفر"
بقره آیه ۲۵۶: "لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي"
يونس آیه ۹۹: أفأنت تكره الناس حتي يكونوا مؤمنين"
و در روایاتِ حضرات معصومین داریم که اميرالمؤمنين به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام چنین می فرمایند: "و لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا"؛ بنده ی دیگری مباش، در حالیکه خدا تو را آزاد آفریده است.
🔰 #آزادی_اجتماعی؛ وجهِ دیگر آزادی است. بدین معنا که افراد در اجتماع از ناحیه ی سایرِ افرادِ دیگر، آزادی داشته باشند و مانع رشد و تکاملِ او نشوند. به تعبیرِ دیگر؛ آدمی در اجتماع، توسط دیگران استثمار و استحمار و استخدام و استعباد نشود. خودِ آزادیِ اجتماعی هم اقسامی دارد که اجمالا بدین نحو بیان می گردد:
1️⃣ آزادی در حوزه ی فرهنگ؛ فی المثل یعنی؛ اشخاص، گروه ها، اقوام و مذاهبِ گوناگونِ یک جامعه، به راحتی بتوانند عقیده و خواسته های معقولِ خویش را بیان کنند، بی آنکه مانعی از سوی دیگران برایشان بوجود آید.
2️⃣ و یا آزادی های سیاسی؛ في المثل احزاب و جریان های سیاسی بتوانند مسائل و دغدغه های خود را در جامعه بیان کرده و کُنش گریِ معقول داشته باشند. طبعا بدیهی است که جریان های سیاسی؛ بایستی در چارچوبِ قانونِ اساسیِ آن کشور فعالیت کنند؛ و اگر قرار است تغییری هم در قانون اساسی صورت گیرد، بایستی از مجاری و ساختارهای قانونی و رسمی شکل بگیرد، نه به صورت آنارشیستی و نامعقول.
3️⃣ و یا آزادی های اقتصادی؛ بدین معنا که فعالینِ اقتصادی در هر حکومت و ساختاری، بتوانند معقول کُنش گریِ اقتصادی داشته باشند، بطوریکه هم به منافعِ شخصیِ خود برسند و هم منفعت به جامعه برسانند. اسلام در حوزه ی اقتصادی؛ بر خلافِ نگرش های "مارکسیسیتی_سوسیالیستی" و یا "سرمایه داری_کاپیتالیستی"، علاوه بر به رسمیت شناختنِ مالکیتِ خصوصی و تحصیلِ ثروت، مخالفِ تجمع ثروت ملی در دستِ عده ای محدود نیز می باشد.
از اینرو، در آیات قرآن هم، به کرات به مساله ی آزادی اجتماعی پرداخته شده است که نمونه ای از آن محضرتان تقدیم می گردد. در سوره ی آل عمران آیه ۶۴ داریم: " قل يا أهل الكتاب تعالوا إلي كلمة سواء بيننا و بينكم ألا نعبد إلا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله"؛ اساسا طبق بینش اسلامی، یکی از اهدافِ انبیای الهی آوردنِ آزادی های اجتماعی است. بدین نحو که انسان ها و جوامع، از یوغِ بندگی و اسارتِ یکدیگر رها شده و به سمت معبود حقیقی توجه و نظر داشته باشند. این اسارت و بندگیِ ابناء بشر نسبت به یکدیگر؛ گاه اسارت و بندگی در حوزه ی اندیشه و عقیده است، و گاه از منظر فرهنگ و سبک زندگی و گاه نیز از منظرِ سیاسی و اقتصادی، که پرداختنِ به هر یک مجالی دیگر می طلبد.
ادامه دارد...
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari