eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد به «معاد» چه ضرورتی دارد؟ 🔹هر كس مختصر آشنايى با علوم طبيعى داشته باشد، مى داند همه اين جهان از خاصى برخوردارند؛ حاكميت اين حساب شده است كه به دانشمندان اجازه مى دهد كتب علمى را بر اساس فرمول هاى دقيق تنظيم كنند، و حتى مثلا برنامه هاى دقيق سفرهاى فضایى و ورود در كرات ديگر را بر اساس آن مرتب نمايند. به تعبير ديگر به هر سو مى نگريم قانون و را مى يابيم كه بر همه چيز سايه افكنده است، 🔹و از بزرگترين منظومه هاى شمسى گرفته تا كوچكترين ذرّه اتم در زير پوشش آن قرار دارد. از سوى ديگر نمى تواند از كه در سرتاسر جهان هستى است مستثنى باشد و وصله ناهمرنگى براى جهان خلقت گردد، زيرا اين استثنا كاملا بى دليل است و به اين ترتيب يقين مى كنيم كه براى نيز دادگاهى در نظر گرفته شده كه همگان در آن حضور مى يابند و سهم خود را از عمومى عالم هستى مى گيرند. 🔹علماى علم عقائد از قديم الايام بر اين استدلال در مسأله اثبات تكيه مى كردند و صحنه هايى از مظالم بشر را ارائه مى نمودند كه در اين دنيا بدون اجراى عدالت پايان گرفته، ظالمانى كه تا آخر عمر، مرفّه زندگى كرده اند و مظلومانى كه تا واپسين لحظه زندگى در شكنجه و عذاب بوده اند. 🔹آيا ممكن است به اين امر راضى گردد؟ آيا اين صحنه ها با عدالت او در تضاد نيست؟! سپس به آسانى نتيجه مى گرفتند كه بايد در كار باشد تا در مورد انسان ها تجلّى كند و هركس ذرّه اى كار خير كرده ببيند و هركس مثقال ذره اى كار شرّ انجام داده، او نيز به نتيجه كار خود برسد. بنابراين ، مظهر عدل خداست و پاسخ به همه اين چراها. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۵، ص ۲۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انقلاب اسلامی به‌ وسیله‌ی‌ مردم به وجود آمد 🔹این نکته‌ی مهمّی است: این‌  با کودتا به وجود نیامد، با حرکت نظامی به وجود نیامد؛ مثل بعضی از انقلابها که یک عدّه افسر نظامی رفتند یک حکومتی را برداشتند، حکومت دیگری به جایش گذاشتند؛ نه، این  به‌ وسیله‌ی‌ به وجود آمد؛ با ، با نیروی انقلاب مردم، با به وجود آمد؛ با همین نیرو از خود کرد، با همین نیرو هم ماند و  دواند. 🔹این بودند که نترسیدند؛ این مردم‌ ایران ‌عزیز بودند که کردند  و مصداق این آیه‌ی شریفه شدند: «اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعُوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ایمانًا وَ قالُوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل». مدام تهدید شدیم، مدام گفتند حمله می کنیم، مدام گفتند تحریم می کنیم، مردم نه از ترسیدند، نه از ترسیدند، نه از تحریم فلج شدند؛ 🔹نترس، شجاع، سربلند، حرکت را ادامه دادند؛ از این پس هم باید همین باشد. مردم ما، قشرهای مختلف ما، جوان های ما، روحانیّون ما، پیشه‌ وران ما، دانشگاهیان ما، محقّقین ما، مسئولان ما، دولتی‌ های ما، مجلسی‌ های ما باید انقلابی‌ بمانند و  حرکت‌ بکنند و همه انقلابی باشند تا بتوانیم این راه را با موفّقیّت پیش برویم و ادامه بدهیم. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۵/۰۳/۱۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه می توان اراده‌ای قوی برای پيمودن مراحل كمال، به دست آورد؟ 🔸پيش‌ از بيان‌ «راه های تقويت اراده»، بهتر است «فرد با اراده» و در مقابل آن، «فرد بی‌ثبات و فاقد اراده» را توصيف كنيم. فرد با اراده كسی است كه ابتدا درباره كارش به خوبی ميكند، سپس به انجام دادن آن می گيرد، و با و ، آن را اجرا ميكند؛ بنابراين، پافشاری بر تصميمی غلط يا داشتن ميلی بلند پروازانه، ثبات قدم نيست. در مقابل، فردی كه دارای اراده ضعيف است، با كمترين مشكل از انجام دادن كارِ خود دلسرد ميشود و از انجام دادن آن باز ميماند. 💠برای تقويت اراده، پيمودن مراحل ذيل لازم است: 🔹بايد كارهای خود را به دقت كنيد. در اين مرحله، بايد به مدت چهار روز، و هر روز پنج دقيقه، و خود را بسنجيد و بررسی كنيد، كه اعمال شما چقدر با است. آيا پس از اراده، و داريد، يا احساسات و محرك‏های بيرونی شما را متوقف ميكند؟ در ضمن، تعيين كنيد كه چند درصد از اعمال شما، از روی عادت و است. در اين مرحله، پی خواهيد برد كه اراده‌ی شما، دست‏كم در بعضی موارد، نارسا است و ملاحظه خواهيد كرد كه اگر بعضی از اعمال شما با انجام شود، بازده بيشتری خواهيد داشت و لذا به اهميت پی خواهيد برد. 🔹در مرحله‌ی دوم، بايد از استفاده كنيد؛ را به تدريج از خود دور كنيد و مثلاً جمله «من هميشه كارهای خود را ناتمام رها ميكنم»، يا «هر چيز كوچكی اراده مرا متزلزل ميكند» را از خاطر خود بزداييد. در عوض، به خود تلقين كنيد كه: «كسب برای من آسان است، و من برای به دست آوردن آن خواهم كوشيد». هر روز چند كار ارادی برای خود ترتيب دهيد. اين كارها بايد مستلزم و واقعی باشد. همچنين اين كارها نبايد خارج از توانايی فعلی شما باشد؛ برای مثال هر روز صبح را برای تمام روز تنظيم كنيد. اين بايد بدون افراط و زياده‏ روی باشد. سپس به هر قيمتی آن را دنبال كنيد؛ هيچ چيز نبايد مانع كار شما شود. 🔹تعداد كارهای ارادی و ميزان مشكل بودن آنها را به تدريج افزايش دهيد. هر شب، اعمال خود را كنيد. رفتار‏های ارادی موفق و موارد ضعف را يادداشت كنيد. در موفقيت ها شکرگزار باشيد، و در صورت ضعف، در صدد رفع آن‏ برآييد. همه نيروهای ما از است، پس بايد در برابر ، از خداوند كمك جوييم. اراده‌ی ما نيز بايد در جهت اراده خداوند باشد؛ يعنی، چيزی را اراده كنيم كه مورد و است. افرادی كه اراده آنها در جهت معصيت است، ثبات قدم ندارند و زود در برابر مشكلات درميمانند، ولی اگر انسان به دنبال در جهت انجام وظيفه باشد، مسلما اراده او آهنين و خلل‏ ناپذير خواهد شد. منبع: وبسایت انوار طاها با اندکی تلخیص @tabyinchannel
⭕️امام سجاد (عليه السلام) فی دُعائِهِ:  🔸«إلهی و سَيِّدی، هَدَأَتِ العُيونُ، و غارَتِ النُّجومُ، و سَكَنَتِ الحَرَكاتُ مِنَ الطَّيرِ فِي الوُكورِ وَالحيتانِ فِی البُحورِ، وَ أنتَ العَدلُ الَّذی لا يَجورُ، وَالقِسطُ الَّذی لا تَميلُ، وَالدّائِمُ الَّذی لا يَزولُ، أغلَقَتِ المُلوكُ أبوابَها، و دارَت عَلَيها حُرّاسُها، و بابُكَ مَفتوحٌ لِمَن دَعاكَ يا سَيِّدی، وخَلا كُلُّ حَبيبٍ بِحَبيبِهِ، و أنتَ المَحبوبُ إلَيّ». 🔹در دعايش: بارالها! سرورا! چشم ها آرام گرفت، ستاره ها فرو رفت، جنبش پرندگان در آشيانه ها و ماهى ها در درياها آرام گرفت، و تو هستى كه ستم نمى كند و هستى كه [از حق] منحرف نمى شود و هستى كه زائل نمى شود. پادشاهان، درهاى خود را بسته اند و نگهبانان، برگِرد آنها در گردش اند؛ امّا درِ [رحمت] تو اى سرورم! براى آن كه بخوانَدَت، گشوده است؛ هر دوستى، با محبوبش خلوت كرده است و تو منى! 📕بحار الأنوار، ۸۶/۳۰۸/۸۷ نقلاً عن صحيفة قديمة مصحّحة عن عمير بن المتوكّل عن أبيه عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا اسلام سرپرستى خانواده را به مرد سپرده است؟ 🔹، یک واحد کوچک اجتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و داشته باشد؛ زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومى ندارد، در نتیجه یا یکى باید «رئیس» خانواده، و دیگرى «معاون» و تحت نظارت او باشد؛ قرآن در آیه ۳۴ سوره «نساء» تصریح مى کند که: مقام باید به داده شود، مى فرماید: «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ» ( سرپرست و نگهبان زنان هستند). 🔹البته مقصود از این تعبیر، استبداد، اجحاف و تعدى نیست، بلکه منظور ، با توجه به مسئولیت ها و مشورت هاى لازم است. این مسأله در دنیاى امروز بیش از هر زمان، روشن است که اگر هیئتى (حتى یک هیئت دو نفرى) مأمور انجام کارى شود، حتماً باید یکى از آن دو، «رئیس» و دیگرى «معاون یا عضو» باشد، و گر نه در کار آنها پیدا مى شود. در نیز از همین قبیل است، و این موقعیت به خاطر وجود در مرد است؛ مانند ترجیح او بر نیروى عاطفه و احساسات. 🔹به عکس زن که از نیروى سرشار بیشترى بهره مند است، و دیگرى داشتن بنیه و ، که با اوّلى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از خود دفاع نماید. به علاوه، تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن و پرداخت مهر و تأمین زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد. البته ممکن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود، امتیاز داشته باشند، ولى: قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد، بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، 🔹و شکى نیست که از نظر کلى، نسبت به زنان براى این کار دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست. جمله هاى بعد اشاره به همین حقیقت است؛ زیرا در قسمت اول مى فرماید: «بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» (این به خاطر تفاوت هايى است که خداوند از نظر ، روى نوع بشر میان آنها قرار داده). و در قسمت دیگر مى فرماید: «وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» (و نیز این سرپرستى به خاطر است که در مورد انفاق و پرداخت هاى مالى در برابر زنان و خانواده بر عهده دارند). 🔹ناگفته پیدا است سپردن این وظیفه به ، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفاً بستگى به تقوا و پرهیزگارى دارد، همان طور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد، اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج ۳، ص ۴۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ما از شهید دادن باکی نداریم 🔹ما خون ها دادیم و دادیم. خون داد و شهدا داد. ما فرق های شکافته دادیم، مثل ، و سرهای بر نیزه رفته دادیم، مثل و اصحاب و اعوان او. 🔹 در تمام اعصار، با و با شمشیر و با اسلحه پیش برد و نمایش پیدا کرد. ما از باکی نداریم... از شهادت باکی نیست. ما هم شهید شدند یا مسموم شدند یا مقتول. اولیای ما هم بعض از آنها در حبس و بعض از آنها در تبعید به سر بردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۶/۰۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در كتب روايی برای وجود نازنين امام زمان (عج) چه خصوصیات و ویژگی هایی ذکر شده است؟ (بخش پنجم و پایانی) 🔸سیرت‌ (عج) در چند بُعد قابل توجه و بررسی است؛ ۱) سیرت دینی. ۲) سیرت خلقی. ۳) سیرت عملی. ۴) سیرت انقلابی. ۵) سیرت سیاسی. ۶) سیرت تربیتی. ۷) سیرت اجتماعی. ۸) سیرت مالی. ۹) سیرت اصلاحی. ۱۰) سیرت قضایی. 9⃣سیرت اصلاحی‌ 🔹 (عج) فریادرسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد. در روزگار او، همگان، به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بی‌ مانند دست یابند، حتی چهارپایان فراوان گردند و یا دیگر جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار رویاند. آب نهرها فراوان شود. گنج‌ ها و دفینه‌ های زمین و دیگر معادن استخراج گردد. [۱] در زمان (عج)، آتش فتنه‌ ها و آشوب‌ ها بیفسرد، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگ‌ ها از میان برود. [۲] (عج)، مردم جهان را از آشوبی بزرگ و همه‌ گیر و سردرگم نجات بخشد. [۳] در جهان، جای ویرانی نماند؛ مگر آن که امام مهدی (عج) آنجا را آباد سازد. [۴] 🔹یاران (عج) به سراسر جهان پا نهند و همه جا قدرت را در دست گیرند. همه کس و همه چیز مطیع آنان شوند؛ حتی درندگان صحرا و مرغان شکاری، همه و همه، رضا و خشنودی آنان را بطلبند. شادی و شادمانی یافتن به این پیام آوردن دین و صلاح و عدالت، تا بدان جاست که قطعه‌ ای از زمین بر قطعه‌ ای دیگر مباهات کند که یکی از یاران امام مهدی (عج) بر آنجا پا نهاده است. [۵] هر یک از یاران قائم (عج)، به نیرو چون چهل مرد باشد، و دل آنان مانند پاره‌ های پولاد. اگر کوه‌ هایی از آهن بر سر راه آنان پیدا شود، آنها را بشکافند. «یاران قائم (عج)، شمشیرهای خویش را بر زمین ننهند، تا این که خدای عز و جل راضی شود». [۶] آری، هنگامی که جهان را فتنه و آشوب آکنده سازد، و همه جا را غارتگری و فساد و ستم بپوشد، خداوند، مصلح بزرگ را بفرستد تا دژهای ضلالت و گمراهی را از هم فرو پاشد و فروغ توحید و انسانیت و عدالت را در دل های تاریک و سنگ شده، بتاباند. [۷]  🔹و سرانجام، درباره سیرت اصلاحی امام مهدی (عج)، به سخنان امام علی (ع) می‌رسیم، در «نهج البلاغه»: شهادت پدر، در حق پسر: «(حضرت مهدى «عج») خواسته ها را تابع هدايت وحى مى كند، هنگامى كه مردم هدايت را تابع هوس هاى خويش قرار مى دهند. در حالى كه به نام تفسير نظريّه هاى گوناگون خود را بر قرآن تحميل مى كنند، او نظريّه ها و انديشه ها را تابع قرآن مى سازد. در آينده آتش جنگ ميان شما افروخته مى گردد، و چنگ و دندان نشان مى دهد، با پستان هايى پر شير، كه مكيدن آن شيرين، امّا پايانى تلخ و زهرآگين دارد، به سوى شما مى آيد. آگاه باشيد فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميّت پيدا مى كند كه غير از خاندان حكومت هاى امروزى است (حضرت مهدى عج) عمّال و كارگزاران حكومتها را بر اعمال بدشان كيفر خواهد داد، زمين ميوه هاى دل خود (معادن طلا و نقره) را براى او بيرون مى ريزد، و كليدهايش را به او مى سپارد، او روش عادلانه در حكومت حق را به شما مى نماياند، و كتاب خدا و سنّت پيامبر (ص) را كه تا آن روز متروك ماندند، زنده مى كند». [۸] 🔟سیرت قضایی‌ 🔹در قضاوت‌ها و احکام (عج) و در حکومت وی، سر سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند. [۹] (عج)، بر طبق احکام خالص دینی، حکم و حکومت کند. [۱۰]  (عج)، میزان عدل را در میان مردم نهد و بدین گونه هیچ کس نتواند به دیگری ستمی کند. [۱۱] امام مهدی (عج)، قضاوتی جدید آورد... [۱۲] حضرت به حکم داود و آل داود حکم کند و از مردم بیّنه و شاهد نطلبد. شیخ مفید می‌گوید: «چون آل محمد (عج) قیام کند، مانند حضرت داود (عج) یعنی بر حسب باطن، قضاوت کند و بی‌ هیچ نیازی به شاهد حکم دهد. خداوند حکم را به او الهام کند و او بر طبق اِلهام الهی حکم کند. (عج)، نقشه‌ های پنهانی هر گروه را بداند و به آنان آن نقشه‌ها را بگوید. قائم (عج)، دوست و دشمن خود را، با نگاه بشناسد». [۱۳] پی‌نوشت‌ها ؛ [۱] المهدی الموعود، ج ۱، ص ۲۶۴ و ۲۷۵ و ۲۷۷ و ۲۸۵ و ۲۸۷ و ۲۸۸ و ۳۱۱ و ۳۱۸؛ همان، ج ۲، ص ۱۱ [۲] همان [۳] همان [۴] همان [۵] بحارالأنوار، همان، ج ۵۲، ص ۳۲۷ [۶] همان [۷] المهدی الموعود، همان، ج ۱، ص ۳۱۰ [۸] نهج البلاغة، خطبه ۱۳۸، ترجمه محمد دشتی، وبسایت اهل البیت [۹] المهدی الموعود، همان، ج ۱، ص و ۲۸۳ - ۲۸۴ [۱۰] همان [۱۱] همان [۱۲] بحارالأنوار، همان، ج ۵۲، ص ۳۴۹ و ۳۵۴ [۱۳] الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مؤسسه آل البيت، چ ۱، ص ۳۶۵ - ۳۶۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۵۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️واقعه دفاع مقدس یک برهه برجسته و مهمی از تاریخ کشور ماست 🔹واقعه‌ یک برهه‌ برجسته و مهمّی از تاریخ کشور ما است. این مقطع را، این واقعه‌ مهم را باید درست بشناسیم و آن را به اذهان نسل های بعدی معرّفی کنیم. عقیده‌ راسخ بنده این است که اگر نسل های پی‌درپی ما، جوانب مهم و معنادار را بشناسند و بدانند که در این واقعه‌ مهم چگونه ملّت ایران توانست خود را به سکّوی پیروزی برساند و در آنجا با قدرت و با سربلندی بِایستد، برای آنها در این شناخت درس های بزرگی وجود خواهد داشت؛ و کارهای بزرگی پیش خواهد رفت؛ این عقیده‌ راسخ بنده است. 🔹عظمت این واقعه را باید شناخت. خیلی کار شده؛ کتاب نوشته شده، فیلم ساخته شده، خاطرات‌ گویی شده، لکن به نظر من جا برای کار هنوز بسیار زیاد است. ما تاکنون نتوانستیم جزئیّات این تابلوی عظیم و پُرنقش‌ و‌ نگار را بشناسیم و بشناسانیم؛ از دور داریم می‌ بینیم، [امّا] اگر نزدیک برویم، در هر تکّه‌ آن، آنقدر زیبایی، آنقدر ظرافت، آنقدر کارهای پُرمغز و پُرمعنا وجود دارد که انسان حیرت می کند؛ هر تکّه‌اش اینجور است و اینها باید معرّفی بشود. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از دیدگاه اسلام «مدح» و «تمجید» پسندیده است یا ناپسند؟ 🔹 و و ثناخوانى نسبت به ديگران بر دو گونه است: گونه اى از آن و سازنده و سبب دلگرمى خادمان و يأس خائنان و پيشرفت جامعه است. بخش ديگرى سبب و عقب افتادگى و تقويت شوكت ظالمان است. قسم اوّل داراى سه شرط است: نخست اينكه «مُدِحَ مَنْ يَسْتَحَقُّ الْمَدْحَ»؛ (آن كس كه مدح و ثناست، مدح و ستايش شود). شرط دوم اين است كه مدح از حدّ نكند. شرط سوم اينكه هدف گوينده تقرّب نابجا به شخص مقابل و رسيدن به خود نباشد. 🔹در روايتى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «إِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشَ وَ غَضِبَ الرَّبُّ» [۱] (هرگاه ، و ستايش شود، به لرزه در مى آيد و خداوند غضب مى كند). در حديث ديگرى آمده است: «اَلثَّناءُ بِأَكْثَرِ مِنَ الاِْسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصيرُ عَنِ الاِْسْتِحْقاقِ عَيٌّ أَوْ حَسَدٌ» [۲] (مدح و ستايش بيش از استحقاق است و كمتر از آن ناتوانى در اداى سخن است يا حسد). اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه بايد «ظرفيت شخص ممدوح» در نظر گرفته شود؛ مبادا و ستايش سبب او گردد و از مسير حق منحرف شود؛ همان گونه كه در جمله ديگرى از كلمات قصار مولا مى خوانيم: «رُبَّ مَفْتُون بِحُسْنِ الْقَوْلِ فيهِ» [۳] (چه بسيار اشخاصى كه به واسطه و ، گرفتار و فتنه مى شوند). 🔹بى شك در صورتى كه همه اين جهات در نظر گرفته شود، و ستايش نشانه و و سبب و صالحان مى شود. در دنياى امروز نيز جلسات فراوانى براى نكوداشت خادمان پرسابقه جامعه، عالمان بزرگ و نيكوكاران ممتاز گرفته مى شود و هر سال سعى مى كنند به نويسندگان بهترين كتاب سال، كارگران و كشاورزان نمونه و يا پيام آوران صلح و دوستى در جهان، جوايزى اهدا و از آنان كنند، كه اگر رنگ و بوى سياسى پيدا نكند و روابط بر ضوابط حاكم نگردد و آن شرط سوم كه در بالا به آن اشاره شد، يعنى حسن نيّت كارگردانان حفظ گردد، به يقين آثار بسيار ارزنده اى دارد. 🔹ولى نوع دوم، درست در مقابل آن است؛ يعنى هنگامى كه ، مورد مدح و تمجيد قرار گيرند و يا افراد لايق، بيش از حد، ثناخوانى شوند، و يا عوامل سياسى و حب و بغضها و منافع شخصى، انگيزه اين كار مى شود، بدكاران تشويق مى شوند، و افراد فاضل، لايق و نيكوكار مأيوس مى گردند؛ يكّه تاز ميدان اجتماع مى شوند و منزوى مى گردند. 🔹در حديثى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى خوانيم: «إيّاكَ وَ الْمَلَقُ فَإنَّ الْمَلَقَ لَيْسَ مِنْ خَلائِقِ الاِيمانِ» [۴] (از بپرهيز كه با ايمان سازگار نيست). در حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) آمده است: «أُحْثُوا في وُجُوهِ الْمُدّاحينَ التُّرابَ» [۵] (به صورت خاك بپاشيد). آخرين نكته‌ی لازم به ذکر، اين است كه گاه و ستايش جنبه مثبت دارد و واجد همه شرايط بالاست، ولى آثار نامطلوبى در افكار عمومى ايجاد مى كند، و ممدوح، متّهم به دوست داشتن چاپلوسی مى شود كه در اينجا نيز از آن بايد اجتناب كرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۴، ص۱۵۰، باب۷ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۵۳۵، قصار [۳۵۳] ۳۴۷ [۳] همان، ص ۵۵۶، قصار [۴۷۱] ۴۶۲ [۴] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامي‏، قم، چ۲، ص ۱۷۰، قصار ۶۶ [۵] من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى، چ۲، ج۴، ص۱۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️غبطه و حسد 🔹 حکم را ندارد. آن است که کسی نعمتی را که در اختیار دیگری می بیند برای خود بخواهد، بی آن که خواهان سلب آن از وی باشد. (علیه‌ السلام) فرموده است: غبطه می‌خورد، اما حسد نمی‌ورزد و - بر عکس - حسد می‌ورزد و غبطه نمی خورد.   📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۸۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️امام حسن عسكرى (عليه السلام):  🔸«فى تفسير قوله تعالى «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قالَ: قُولُوا لِلنّاسِ كُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَيَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّا الْمُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْيمانِ. فَاِنِ استَتَرَ مِنْ ذلِكَ بِكفِّشُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ المُؤمِنينَ». 🔹در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با ، چه مؤمن و چه مخالف، به سخن بگوييد. ، به هم مذهبان، روى خوش نشان مى دهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گويد تا به ايمان، جذب شوند و حتّى اگر نشدند، با اين رفتار، از بدى هاى آنان در حقّ خود و برادران مؤمنش، پيشگيرى كرده است.  📕مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۶۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «ماعون» در «آیه ۷ سوره ماعون» چیست؟ 🔹خداى متعال در «آیه ۷ سوره ماعون» مى فرماید: «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» (آنها دیگران را از منع مى کنند). مسلماً، یکى از سرچشمه هاى و ، عدم ایمان به روز و عدم توجه به است، و گرنه چگونه ممکن است انسان پاداش هاى الهى را رها کند و رو به سوى خلق و خوش آیند آنها آورد؟! از ماده «مَعْن» (بر وزن شأن) به معنى چیز کم است، و بسیارى از مفسران معتقدند: منظور از آن در اینجا، است که مردم مخصوصاً همسایه ها از یکدیگر به عنوان عاریه یا تملک مى گیرند؛ مانند مقدارى نمک، آب، آتش (کبریت)، ظروف و مانند اینها. 🔹بدیهى است، کسى که از دادن چنین اشیائى به دیگران خوددارى مى کند، و بى ایمانى است، یعنى آنها به قدرى اند که، حتى از دادن این اشیاء کوچک مضایقه دارند، در حالى که همین اشیاء کوچک، گاه نیازهاى بزرگى را برطرف مى کند و منع آن، مشکلات بزرگى در زندگى مردم ایجاد مى نماید. جمعى نیز گفته اند: منظور از ، است، چرا که زکات نسبت به اصل مال غالباً بسیار کم است، گاه ده درصد، گاه پنج درصد و گاه دو و نیم درصد است. البته «منع زکات» نیز یکى از بدترین کارها است، چرا که «زکات» بسیارى از مشکلات اقتصادى جامعه را حل مى کند. 🔹در روایتى، از (علیه السلام) آمده است که در تفسیر «ماعون» فرمود: «هُوَ الْقَرْضُ یُقْرِضُهُ، وَ الْمَتاعُ یُعِیرُهُ، وَ الْمَعْرُوفُ یَصْنَعُهُ» [۱] ( وامى است که انسان به دیگرى مى دهد، وسائل زندگى است که به عنوان عاریه در اختیار دیگران مى گذارد و کمک ها و کارهاى خیرى که انسان انجام مى دهد). در روایت دیگرى، از همان حضرت این معنى نقل شده و در ذیل آن آمده است، راوى گفت: «ما همسایگانى داریم که وقتى وسائلى را به آنها عاریه مى دهیم، آن را مى شکنند و خراب مى کنند، آیا گناه است به آنها ندهیم؟ فرمود: در این صورت مانعى ندارد». [۲] در معنى احتمالات دیگرى نیز گفته اند:، تا آنجا که در تفسیر «قرطبى» بالغ بر دوازده قول در این زمینه نقل شده، که بسیارى از آنها را مى توان در هم ادغام کرد و مهم همان است که در بالا آوردیم. 🔹ذکر این دو کار پشت سر یکدیگر ( و در سوره فوق) گويى اشاره به این است که، آنها آنچه براى خدا است به نیت خلق به جا مى آورند، و آنچه براى خلق است، از آنها دریغ مى دارند، و به این ترتیب، هیچ را به حق دارش نمى رسانند. این سخن را با حدیثى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم؛ حضرت فرمود: «مَنْ مَنَعَ الْماعُونَ جارَهُ مَنَعَهُ اللّهُ خَیْرَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ فَما أَسْوَأَ حالُهُ؟» [۳] (کسى که وسائل ضرورى و کوچک را از اش دریغ دارد، خداوند او را از خیر خود، در قیامت منع مى کند، و او را به حال خود وامى گذارد، و هر کسى خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالى دارد). پی نوشت‌ها؛ [۱] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۶۷۹ [۲] همان [۳] همان 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۳۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اقامه فرایض دینی توسط ائمه معصومین (علیهم السلام) با قیام یا قعود 🔹 (علیهم السلام) قیام کردند و لو با عده کم، تا کشته شدند و اقامه فرائض نمودند؛ و هر کدام می‌ دیدند قیام صلاح نیست، در خانه می‌ نشستند و ترویج [دین‌] می‌ کردند. این شیوه‌ای بود که از اول اسلام بوده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علما و طلاب و اهالی قم ۴۱/۰۹/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اوصاف امام حسن عسکری علیه السلام 💠دانش امام 🔹از احادیث نقل شده از (علیه السلام) آشکار می گردد که آن حضرت همچون امامان دیگر به مدد ارتباط با عالم غیب، از آگاهی و دانشی غیبی برخوردار بوده است و به نظر می رسد آن حضرت بیش از امامان دیگر، از این آگاهی به صورت «ابزار هدایت» استفاده می‌کردند. [۱] چنانچه در بسیاری از روایات نقل شده از آن حضرت، راوی ابراز داشته است که من فلان مطلب به ذهنم رسید یا فلان تقاضا را در ذهن داشتم و امام بدون آنکه من کلامی بگویم در آن مورد چنین گفت یا تقاضای مالی و غیره مرا همانگونه که در ذهن داشتم پاسخ داد. [۲] در مواردی علم آن حضرت در زمینه های مختلف برای دیگران از غیر اصحاب آن حضرت نیز ثابت شده بود. به عنوان نمونه «بطریق» شاگرد «بختیشوع» پزشک مسیحی از استاد خود نقل نموده است که به او درباره آن حضرت گفت: «بدان که او داناترین فرد روزگار ماست که بر زمین زندگی می کند». [۳] 💠عبادت امام 🔹 (علیه السلام) عابدترین فرد زمان خود بود و بیش از همه به اطاعت خداوند و انجام دستورات الهی می پرداخت؛ شبها را با تلاوت قرآن، نماز و سجود برای خدا تا بامداد سرمی کرد. محمد شاکری می گوید: «امام در محراب می نشست و به سجده می رفت و من می خوابیدم و بیدار می شدم، لیکن ایشان همچنان در حال سجده بودند». [۴] 💠جود و بخشش 🔹یکی‌دیگر از صفات‌بارز علیه السلام، سخاوت و بخشش ایشان بود؛ ایشان بخشنده ترینِ مردم بودند و وکلایی در بیشتر مناطق اسلامی تعیین فرموده بودند تا حقوق شرعیه را از مردم وصول کرده به فقیران، تهیدستان و درماندگان بدهند و با آنان عهد کرده بود که این اموال را در راه خیر و حل اختلافات میان مسلمین و دیگر موارد مفید صرف کنند. یکی از موارد بخشندگی امام را مورخان چنین نقل کرده اند: «محمد بن علی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفر می گوید: دستانمان خالی و روزگارمان سخت شده بود، پدرم به من گفت: ما را نزد این مرد - امام حسن عسکری - که وصف بخشش و سخاوت او را شنیده‌ایم ببر؛ 🔹به او گفتم: آیا او را می شناسی؟ گفت: او را نمی شناسم و تا کنون او را هرگز ندیده ام. ما نیز به قصد دیدار امام راه افتادیم در میانه راه پدرم گفت: چقدر خوب است که ایشان به ما پانصد درهم عطا کند؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و یکصد درهم برای مخارج. من هم با خود گفتم: ای کاش! به من نیز سیصد درهم ببخشد؛ با صد درهم الاغی بخرم و با صد درهم مخارج خود را تأمین کنم و صد درهم دیگر را خرج پوشاک کنم و به سوی منطقه «جبل» بروم. هنگامی که به خانه حضرت رسیدیم غلام ایشان به سوی ما خارج شد و گفت: علی بن ابراهیم و فرزندش محمد داخل شوند؛ 🔹همین که وارد شدیم و بر حضرت سلام کردیم ایشان به پدرم گفتند: یا علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟ آقای من از اینکه شما را با این حال دیدار کنم خجالت می کشیدم. اندکی درنگ کردیم و سپس خارج شدیم. غلام حضرت به دنبال ما آمد و به پدرم کیسه ای پول داد و گفت: این پانصد درهم است؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و صد درهم برای مخارج. سپس کیسه ی دیگری به من داد و گفت این سیصد درهم است، صد درهم را برای خریدن الاغ خرج کن و صد درهم برای پوشاک و صد درهم برای مخارج. به سوی «جبل» نیز مرو بلکه به «سوراء» [۵] روانه شو. محمد نیز راه سوراء را پیش گرفت و در آنجا وضع مالی او خوب شده از توانگران علوی گشت». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۱۲۱. [۲] رجوع کنید: بحارالانوار، ج ۵۰، بخش مربوط به زندگانی امام حسن عسکری (ع)، باب معجزاته و معالی أموره (ص ۲۴۷-۳۰۶) [۳] بحارالانوار، ج۵۰ ، ص۲۶۰ [۴] دلائل الامامۀ، ص ۲ [۵] سوراء: جایی که گفته میشود کنار بغداد است و خود بغداد نیز گفته شده است. معجم البلدان، ط دار صادر، ج ۳، ص [۶] کشف الغمه، ج ۳، ص ۲ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) @tabyinchannel
⭕️چرا نگفتی از روی طمع اسلام آوردند؟! 🔹از سعد بن‌ عبدالله قمی اشعری [۱] سؤال شده بود که اسلام آن دو نفر، طوعاً و رغبةً بوده است یا کُرهاً و اجباراً؟ ایشان درمانده بود که چه بگوید؛ زیرا فکر کرده بود اگر بگوید اختیاراً اسلام آوردند، در آن صورت آن دو منافق نخواهند بود؛ و اگر بگوید از روی اجبار بود، پاسخ خواهند داد که در آن زمان زور و اجبار در میان نبود؛ لذا این مسئله را توسط احمد‌ بن‌ اسحاق [۲] برای حضرت علیه‌ السلام مطرح نمود و آن حضرت ایشان را به عجل‌ الله تعالی‌ فرجه‌ الشریف، حواله داد و حضرت در پاسخ فرمود: «لِمَ لَمْ تَقُلْ أَسْلَما طَمَعاً؟!» [۳] (چرا نگفتی از روی [به ریاست و خلافت] اسلام آوردند؟!)؛ یعنی نه این و نه آن، بلکه سومی است. پی نوشت‌ها؛ [۱] از محدثان شیعه در قرن سوم هجری قمری بود. او دوران امامت امام حسن عسکری (ع) و دوران غیبت صغری و حضرت صاحب الزمان (عج) را درک کرد. [۲] از افراد مورد اعتماد امام جواد، امام هادی، و امام عسکری (علیهم السّلام)  می‌باشد که واسطه بین مردم منطقه خود با این سه امام بزرگوار بود. و از وکلای حضرت مهدی (عج) می‌باشد [۳] بحار الانوار، ج۳۰، ص۱۸۵؛ ج۵۲، ص۸۵؛ احتجاج، ج۲، ص‌۶۵. 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۱۷۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دلائل امامت امام زمان (عج) 🔹شیخ مفید در کتاب ارشاد میگوید: نص بر امامت (عج) در میان مسلمانان از زبان رسول خدا (ص) رسیده بود و سپس امام علی (ع) بدان خبر داده و تصریح به امامت او فرمود، و همچنین ائمه اطهار یکى پس از دیگرى تا برسد به پدر ارجمندش همگى بر امامت و ظهورش بطور صریح خبر دادند، و پدر آن حضرت در پیش‏ معتمدین و نزدیکان از شیعه از این جریان خبر داد و تصریح به امامت او فرمود. [۱] آنگاه خود به ذکر تعدادی از این روایات پرداخته و در پایان میگوید: این مقدار اندکى بود از نصوص زیادى که درباره دوازدهمین امام (ع) رسیده است، و روایت در این باره بسیار است که محدثین شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابها و مؤلفات خود بتفصیل نقل کرده‌‏اند. [۲] 💠غیبت حضرت مهدی 🔹سال ۲۶۰ هـ.ق که امام عسکری (ع) به شهادت رسید، هم سال آغاز امامت امام مهدی (عج) است و هم سال آغاز غیبت آنحضرت. [۳] علامه طباطبایی در این خصوص میگوید: تا سال ۲۶۰ ه.ق که پدر بزرگوارش شهید شد، تحت کفالت و تربیت پدر مى‏ زیست و از مردم پنهان و پوشیده بود و جز عده‏اى از خواص شیعه کسى به شرف ملاقات وى نائل نمیشد. و پس از شهادت امام یازدهم که امامت در آن حضرت مستقر شد، به امر خدا غیبت اختیار کرد و جز با نواب خاص خود به کسى ظاهر نمیشد جز در موارد استثنایی. [۴] (عج)، چهار نایب خاص داشته اند که به ترتیب عبارتند از: عثمان بن سعید؛ محمد بن عثمان؛ حسین بن روح نوبختی؛ علی ‌بن محمد سمری. [۵] 🔹آنحضرت چند روز به مرگ على بن محمد سمرى (در سال ۳۲۹ ه.ق) به او اعلام نمودند که تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت و پس از آن باب نیابت خاصه بسته و غیبت کبرى واقع خواهد شد و تا روزى که خدا در ظهور آن حضرت اذن دهد غیبت دوام خواهد یافت. [۶] شیعیان در دوران غیبت در انتظار ظهور امام زمان (عج) هستند. انتظار ظهور آنحضرت در روایت شیعه با عنوان انتظار فرج از بهترین اعمال خوانده شده است. [۷] در کتاب مکیال المکارم آمده است: معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، برمی‌آید... پس هرقدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر میشود. آیا نمیبینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی، هرچه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو هم برای این امر بیشتر میشود. [۸] 💠گزیده‌ای از سخنان امام زمان 🔹«الَّذى یَجِبُ عَلَیْکمْ و لَکمْ أنْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَةٌ و أئِمَّةٌ و خُلَفاءُ اللّهِ فى أرْضِهِ، و اُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ، و حُجَجُهُ فى بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، و نَعْرِفُ تَأویلَ الْکتابِ و فَصْلَ الْخِطابِ». [۹] بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر اینکه ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند در زمین هستیم. همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجت او در جامعه میباشیم، حلال و حرام را میشناسیم و تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم. «لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، و لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ». [۱۰] کسى با ما در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمیکند مگر آنکه ستمگر و معصیتکار باشد، همچنین کسى مدعى ولایت و خلافت نمیشود مگر کسى که منکر و کافر باشد. 🔹«اِتَّقُوا اللّه و سَلِّمُوا لَنا، و رُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الإصْدارُ کما کانَ مِنَّا الإیراء، ولا تَحاوَلُوا کشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکمْ». [۱۱] از خدا بترسید و تسلیم ما باشید و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بى‌نیاز و سیراب نمائیم همانطورى که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما میباشد و سعى نکنید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است باشید. «أنَا خاتَمُ الاَوْصِیاءِ، بى یُدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ أهْلى وَ شیعَتى». [۱۲] من آخرین وصی پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه‌ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد. 🔹«یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکمْ لِبَعْضٍ، لَهَلَک مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَةِ الَّتى تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ». [۱۳] ای پسر مهزیار: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضى شماها براى همدیگر نبود، هر کس ‍روى زمین بود هلاک می‌‌گردید، مگر آن شیعیان خاصى که گفتارشان با کردارشان یکى است. «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ». [۱۴] ما در رعایت حال شما (شیعیان) کوتاهى نميکنيم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم، و اگر جز این بود از هرسو گرفتارى به شما رو مى‌آورد و دشمنانتان، شما را از میان میبردند. • مآخذ در منبع موجود است منبع؛ ویکی اهل البیت (ع) @tabyinchannel