eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی 🔹در تقابل ایران با و ، همیشه گزینه چالش‌ برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان ما دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید داشته باشیم. در پاسخ، برخی می گویند: ما به مرحله‌ای از تکنولوژی رسیده‌ایم که در عرض دو هفته می توانیم به سلاح اتمی دست پیدا کنیم و همین «در آستانه دست‌ یافتن به سلاح اتمی بودن»، برای ما بازدارندگی کافی دارد. 🔹اما طرفداران داشتن سلاح اتمی می گویند: دو هفته بعد از حملات اتمی، شما دیگر ضربه را خورده‌ای و داشتن سلاح اتمی ارزشی برای شما ندارد. سلاح اتمی برای بازدارندگی آن است نه استفاده؛ وقتی داشتی از همان ابتدا، کسی جرئت حمله به شما را نخواند داشت. شما الان توان ساخت بمب اتم ظرف دو هفته را دارید اما معلوم نیست بعد از حملات اتمی هم این توان را داشته باشید و دشمن اگر کار به جایی رسید که بخواهد از استفاده کند، چنان این گزینه را باقدرت تمام استفاده میکند که شما توان تدارک ضربه متقابل برایت باقی نماند. 🔹 ما به ما دستور داده است که: «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»؛ آنچه از قدرت داریم در مقابل باید به نمایش بگذاریم، تا از همان ابتدا دشمنان جرئت ضربه به ما را پیدا نکنند. اما مخالفان داشتن سلاح اتمی پاسخ می‌دهند: در دست ما، سلاحی است که هیچ‌وقت از آن را نداریم، چون حجم میلیونی که از به دنبال دارد و تبعات گسترده و همه‌گیر آن، موجب هلاک حرث و نسل امروز و آینده است. 🔹دین به ما آموخته است «و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری» نباید به بیش از کسانی کشیده شود که استحقاق آن را ندارند و اگر هم موارد جزئی مثل «تترس» از این قاعده استثناء شده است و شامل «الضرورات تتقدر بقدرها» میشود؛ در خصوص حجم نفی و نقض این قاعده آنقدر عظیم و تکرار شونده است که عملا عمومیت آیه را نقض میکند؛ بنابراین چنین استثنائی پذیرفته نیست، چراکه اولا به یک بمب محدود نمیشود و حتی ظرفیت این را دارد که اصل روی را به خطر بیاندازد، ثانیا به یک بازه زمانی محدود نیست و تبعات زیست محیطی آن برای نسلها باقی میماند. 🔹حضرت آقا در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در ۹۹/۱۲/۰۴ در مورد داشتن سلاح اتمی برای ما میگویند: «فکر ما میگوید که در [کاربرد] آن، غیر مسلّحین، غیرنظامیها، و مردم عادّی تلف میشوند، این سلاح است؛ حالا هسته‌ای باشد یا شیمیایی باشد یا غیر اینها؛ این سلاح ممنوع است. ما بخاطر نظر است که نخواستیم دنبال این سلاح برویم». 🔹موافقان داشتن در پاسخ میگویند: همه این استدلالها برای استفاده از سلاح اتمی است، نه داشتن آن، و منافعی که ما گفتیم برای داشتن و بود و اینها منافاتی با هم ندارند. اما مخالفان پاسخ میدهند: ما بخوبی میدانند ما از سلاح‌های ولو در و وقتی علیه ما استفاده شده باشد، استفاده نخواهیم کرد، تجربه هم این را نشان داده است، بنابراین این نمایش برای آنها که باید باور کنند باور کردنی نیست و برای عموم که نباید، باور کردنی است، و امکان پدیدآمدن یک اجماع عمومی علیه ما و مهجور کردنمان را فراهم میکند، 🔹درحالی‌که نداشتن این سلاح و اظهار مخالفت علنی با آن، ما را در موضع طلبکار قرار می‌دهد و میتوانیم در ، خود را محکوم کنیم. اما یک ابهام این وسط میماند، سناریوی ما در صورت برای دفاع از خودمان چیست؟! ممکن است برای این گزینه سناریوهای مختلفی از تقابل منطقه‌ای، دفاع با سامانه‌های مختلف قبل از اصابت و... را تدارک دیده باشند اما هیچکدام از این سناریوها ۱۰۰ درصد نیست. 🔹ولی یک سناریو امیدبخش و ۱۰۰ درصد است و آن اتکا به است؛ اگر ما در مسیر و باشیم، خداوند مسیر بن‌بست برای ما نمیگذارد. همان خدایی که دریا را بر موسی(ع) شکافت، همان خدای ما است. «كَلاَّ إِنَّ مَعی رَبِّی سَيَهْدينِ» مخصوص به موسی (ع) نبود. همان خدایی که طیر ابابیل را داشت، قفلهای درب را بر یوسف(ع) باز کرد، آتش را بر ابراهیم(ع) سرد کرد، همان خدا در جنگ ۸ساله هم بود، در موقعیتهای مختلف بعد از انقلاب هم بود، اگر جایی زور ما نمیرسد، آنجاست که اتفاقا باید خیالمان راحتتر از جایی که زورمان میرسد باشد. چون مضطر حتماً جواب میگیرد. «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ». نویسنده؛حمیدرضا باقری منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
⭕️امتحانات الهی 🔹ما در حال دادنیم. در برجستگی های دوران زندگی است که پیش می آید. در روال عادی زندگی امتحان هست، لیکن و نفسگیر معمولاً مال آنجایی است که وارد می شود؛ که از جمله‌اش همین مسئولیت های ماها است. 🔹گاهی یک نفر سال های طولانی از خود را با امانت و طهارت گذرانده است، بعد می رسد به یک ؛ اگر نتواند در این مقطع امتحان، توانایی خودش را در نشان دهد، پیدا خواهد کرد. این مقطع حساس، نمایندگی مجلس است؛ مسئولیت های دولت هایی است؛ مسئولیت هایی از قبیل مسئولیت این بنده‌ی حقیر است. 🔹اینها آن مقاطع حساس زندگی ما است؛ اینجاها باید خودمان باشیم، باشیم. گاهی انسان در حال عادیِ زندگی، خوب زندگی می کند؛ اما وقتی به رسید، وقتی به رسید، وقتی به پیچ خطرناک رسید، نمی تواند درست کنترل کند. این را باید به یاد داشته باشیم. «فی تقلّب الأحوال علم جواهر الرّجال» [۱] (در گوهرهاى مردان شناخته شود)؛ ما خودمان را هم در یک چنین مقاطعی می توانیم درست محک بزنیم. پی‌نوشت [۱] نهج‌البلاغه، قصار ۲۱۷ بیانات مقام معظم رهبری ۹۲/۰۳/۰۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا با توجه به آیه مباهله مى توان اثبات نمود که امام حسن (علیه السلام) فرزند رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است؟ 🔹خداوند متعال در قرآن کریم، آيه ۶۱ سوره آل عمران مى فرماید: «...فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَ أَبْنَآءَکُمْ وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَکُمْ...»؛ (بگو: ...بیایید ما خود را دعوت مى کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را...). این آیه به صراحت مى فرماید: و (علیهم السلام) دو فرزند (صلى الله علیه و آله) هستند. 🔹رازى در تفسیر خود [۱] مى نویسد: دلالت مى کند بر اینکه و دو (صلى الله علیه و آله) هستند؛ زیرا آن حضرت وعده داد را (براى مباهله) بخواند، و و را آورد، پس این دو او هستند. و یکى از مواردى که این مطلب (نوه دخترى فرزند انسان محسوب مى شود) را تأکید مى کند سخن خداوند در آیات ۸۴ و ۸۵ سوره أنعام است: «وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیْمانَ» تا آنجا که خداوند مى فرماید: «وَ یَحْیَى وَ عِیسَى»؛ 🔹زیرا معلوم است که نسبت به (علیهم السلام) به وسیله است؛ پس ثابت شد که گاهى ، نامیده مى شود؛ والله اعلم. و شاهد بر این و اینکه حقیقتاً فرزندِ پدرِ دختر است، این سخنان است که از (صلى الله علیه و آله) نقل شده: 1⃣«أخبرنی جبریل: أنّ ابنی هذا ـ یعنی الحسین ـ یُقتل»؛ ( به من خبر داد که این ـ یعنى ـ کشته مى شود) . و در روایتى دیگر آمده است: «إنّ اُمّتی ستقتل ابنی هذا» [۲]؛ (اُمّت من این را مى کشند) . 2⃣درباره (علیه السلام) فرمودند: «ابنی هذا سیّد»؛ [۳] (این آقا و سرور است). 3⃣به (علیه السلام) فرمودند: «أنت أخی وأبو وُلدی»؛ [۴] (تو برادر و هستى). 4⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله): «المهدی من ولدی وجهه کالکوکب الدرّیّ»؛ [۵] ( از من، و صورتش مانند ستاره درخشان است). 5⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله) : «هذان ابنای من أحبّهما فقد أحبّنی»؛ [۶] (این دو ـ یعنى و ـ دو من هستند؛ هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است). 6⃣و به (علیه السلام) فرمود: «أیّ شیء سمّیتَ إبنی؟ قال: ما کنتُ لأسبقک بذلک. فقال: وما أنا السابق ربّی فهبط جبریل، فقال: یا محمّد! إنّ ربّک یقرئک السلام و یقول لک: علیّ منک بمنزلة هارون من موسى لکن لا نبیّ بعدک، فسمّ ابنک هذا باسم ولد هارون»؛ [۷] ( را چه نام نهادى؟ گفت: من در این کار بر شما سبقت نمى گیرم. سپس فرمود: من هم از سبقت نمى گیرم؛ پس فرود آمد و گفت: اى محمّد! پروردگارت سلام مى رساند و مى فرمايد: على نسبت به تو مانند هارون نسبت به موسى است، امّا پیامبرى بعد از تو نیست؛ پس این فرزندت را به اسم فرزند هارون نامگذارى کن). 7⃣و سخن (علیه السلام) به ابوبکر وقتى بر منبر جدّش بود : «إنزل عن مجلس أبی»؛ (از جایگاه پایین بیا). ابوبکر گفت: «صدقت إنّه مجلس أبیک»؛ (راست گفتى اینجا جایگاه است). و در روایتى آمده است: «إنزل عن منبر أبی»؛ [۸] (از منبر پایین بیا). و ابوبکر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی»؛ (این منبر است نه منبر پدر من). 8⃣و سخن (علیه السلام) به عمر: «إنزل عن منبر أبی»؛ (از منبر پایین بیا). پس عمر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی مَنْ أمرک بهذا؟!»؛ [۹] (این منبر است نه منبر پدر من، چه کسى به تو امر کرده که چنین بگویى؟!). 🔹و اینها همه شاهدند بر اینکه (علیهم السلام)، (علیه السلام) محسوب مى شوند؛ و با وجود این شواهد از و چه چیز به برخى جرأت داده که آل الله را از (صلى الله علیه و آله) خارج کنند؟!. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️تهذیب مردم 🔹پیغمبرهای بزرگ و - علیهم السلام - دنبال این بودند که کنند را. خدای تبارک و تعالی انبیا را فرستاده برای تهذیب مردم؛ برای اصلاح مردم. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۲/۲۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسن مجتبی عليه السلام:  🔸«ما أنَا بِمُذِلِّ المُؤمِنينَ و لكِنّي مُعِزُّ المُؤمِنينَ، إنّى لَمّا رَأَيتُكُم لَيسَ بِكُم عَلَيهِم قُوَّةٌ سَلَّمتُ الأمرَ لأِبقى أنا و أنتُم بَينَ أظهُرِهِم، كَما عابَ العالِمُ السَّفينَةَ لِتَبقى لأِصحابِها و كَذلِكَ نَفسِي و أنتُم لِنَبقى بَينَهُم»؛ 🔹من نه خواركننده ، بلكه آنانم. وقتى ديدم شما در برابر قدرتى نداريد، كار را به او واگذاشتم تا من و شما در ميان آنان باشيم، همچنان كه آن فرزانه [خضر] كشتى را سوراخ كرد تا براى صاحبانش باقى بماند، و اين چنين است حكايت من و شما تا در ميان آنها باقى بمانيم. 📕ميزان الحكمه، ح ۱۰۵۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا ابهامات و سوالات مهم و اساسی زندگی در «دوران بلوغ» به سراغ انسان می آید؟ 🔹براى بسيارى از افراد همزمان با يا كمى عقب تر، و شبهاتی پيدا مى شود كه دوران آن در بعضى كوتاه و زودگذر، و در بعضى بعكس طولانى و ناراحت كننده است. ولى آيا می دانيد كه پيدايش اين گونه سؤالات در مغز انسان نبايد موجب نگرانى باشد؟ چه اينكه نشانه استقلال روحى و بلوغ فكرى و دليل شكوفا شدن استعدادهای درونى اوست! بله، اينها علائم‌ اميد‌بخشى از يك مرحله نوين زندگى انسان است؛ 🔹يعنى همه كسانی كه آنها همزمان با «بلوغ جسمى و فيزيولوژيكى» آنان آغاز می گردد، در سنين بلوغ در دريائى از اينگونه افكار غوطه ور مى شوند و براى رهائى از آنها به هر وسيله اى دست مى زنند، ولى براى آنها كه بلوغ فكريشان بعدها فرا می رسد، مدتى طول مى كشد تا قيافه چنين سؤالات از زواياى افكارشان سر بيرون بياورد. و طبعاً برای كسانی كه هميشه از نظر و در حال كودكى بسر مى برند، و هرگز دوران را به خود نمى بينند، هرگز چنين سؤالات ناراحت كننده اى پيش نخواهد آمد و آنها هميشه در يك حال «آرامش آميخته با بى خبرى» بسر مى برند. 🔹چون هرگز پيدا نكرده اند!. در هر صورت شما هم هيچگاه از پيدايش چنين افكارى نبايد ناراحت شويد، اينها نشانه شكوفا شدن شماست، و دليل بر اين است كه وارد مرحله نوينى از زندگی، يعنى مرحله «بلوغ فكرى» شده ايد. اگر اينگونه افكار براى شما پيدا شد، بدانيد شما از مرحله تقليد و قدم بيرون گذارده، وارد مرحله شده ايد، بايد بكوشيد با و خونسردى راه حل منطقى و قانع كننده اين سؤالات را پيدا كنيد. 🔹البته به همان اندازه كه پيدايش چنين افكارى در مغز انسان اميد بخش است، اگر پاسخ صحيحى به اين پرسشها داده نشود خطرناك خواهد بود؛ زيرا در اين حال «تلاش آميخته با اميد» جاى خود را به يك نوع «خمودى و يأس و بدبينى» خواهد سپرد، لذا بسيار ديده شده كه عده اى از جوانان بر اثر نيافتن پاسخ صحيح اين سؤالات، براى رهائى از چنگال اين گونه انديشه ها، پناه به ، و اشباع بى قيد و شرط غرائز گوناگونى كه در اين سالها بيدار شده، مى برند، و مى كوشند از اين راه يك نوع و كاذب براى خود فراهم سازند. 🔹به هر حال اين يك امر طبيعى است كه هنگامى كه قدم در يك محيط تازه مى گذارد همه چيز براى او مبهم و سؤال انگيز است، و می كوشد به كمك انديشه و فكر، اين پرده هاى ابهام را بشكافد و اسرار پشت پرده را ببيند. ولى تازگى اين محيط هنگامى آغاز مى شود كه انسان وارد مرحله مى گردد. در چنين زمانى هر كس جهان را با ديد تازه اى مي نگرد و طبعاً پرسشهاى گوناگونى براى او پيدا می شود، بنابراين از پيدايش اينگونه پرسشها هرگز ناراحت نشويد بلكه به استقبال آنها بشتابيد. 📕معماى هستى‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۶ش، ‏چ ۱۶، ص ۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel