eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️داستان «اصحاب الجنه» که در قرآن آمده چيست و به چه سرنوشتی دچار شدند؟ 🔹واژه در «قرآن مجيد» زياد تكرار شده، و غالب آنها به معناى است؛ امّا در «سوره قلم» آيه ۱۷ «إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ» (ما آنها را آزموديم، همانگونه كه را آزمايش كرديم، هنگامى كه سوگند خوردند كه ميوه هاى باغ را صبحگاهان بچينند) به معناى است و همين آيه مورد بحث ماست. 🔹اين داستان - كه بسيار عبرت آميز است - در ضمن ۱۷ آيه از آيات ۱۷ تا ۳۳ «سوره قلم» مورد بحث قرار گرفته است. اين گروه، كه مورد آزمايش و قرار گرفتند، از عهده امتحان سرافراز بيرون نيامده و و تلخى پيدا كردند. ضمن هشدار به دشمنان و مخالفان، سرگذشت «اصحاب الجنّه» را بيان میكند. قرآن مجيد در مورد زياد بحث كرده و درسهاى فراوانى از اقوام مختلف بيان نموده است كه میتوان آنها را به سه قسم تقسيم كرد: 🔹تاريخ انبياء؛ به شرح حال تعدادى از پيامبران، و چگونگى مبارزات و مجاهدات آنان، و مفاسدى كه با آن درگير بودند پرداخته است. (ع)، قهرمانِ بت شكن با بت پرستى، (ع) با ظلم و بردگى، (ع) با مفاسد اخلاقى و شهوترانى، (ع) با مفاسد اقتصادى و خلاصه هر پيامبرى با موجود در عصر و زمان خود مبارزه كرده، و «قرآن مجيد» تاريخِ تعدادى از آنها را شرح داده است. 🔹تاريخ اولياء الله؛ گاه تاريخ كسانى از خدا را كه زندگى آنها داراى درس هاى آميزى بوده نيز مورد توجّه قرار داده است. مثل كه پيامبر نبودند، ولى سرگذشت آنها عبرت آميز است؛ يا سرگذشت كه پيامبر نبود، امّا و دانشمند بود و لذا خداوند سخنان آن مرد بزرگ و مطالبى كه بين او و فرزندش ردّ و بدل شده را برای ما نقل كرده است. 🔹در مورد اشخاص بد و ناشايست كه نمونه هاى متعددى دارد و يك نمونه از آنهاست، شرح حال آنها خواندنى و است. در مورد محلّ «اصحاب الجنّة» در ميان مفسّران اختلاف نظر وجود دارد. عدّه اى معتقدند در نزديك صنعا «پايتخت يمن» بوده است، و عده اى ديگر محلّ آن را «شامات» گفته و صاحبانِ آن را از بنى اسرائيل دانسته اند. گروه سوم «طائف» در سرزمين عربستان را ترجيح داده اند و «حبشه» نظريه چهارمى است كه طرفدارانى دارد. امّا اين مطلب تأثيرى در بحث ندارد، زيرا مهم اصل جريانى است كه آن را نقل فرموده، نه محلّ آن. 🔹اجمال داستان «اصحاب الجنّة» مطابق آنچه از كتب تفاسير، روايات و تاريخ استفاده میشود به شرح زير است: «در زمان هاى بسيار دور مرد نيكوكارى وجود داشت كه و بسيار با بود. او و پربارى داشت. در فصل ميوه، همه و نيازمندان آن منطقه به باغ او مى آمدند تا از سخاوتش بهره اى ببرند. به اندازه نياز خود و خانواده اش برمى داشت و بقيّه را در ميان تقسيم میكرد. سال ها به همين شكل عمل میكرد و سال به سال ميوه هاى پربارتر و مى شد، تا اينكه اين مرد نيكوكار از دنيا رفت، 🔹و باغش به ارث به رسيد. فرزندانى كه چيزى از به ارث نبرده بودند، جلسه اى گرفته و با يكديگر گفتند: چه معنايى دارد كه محصول باغ ما را عدّه اى و مستمند بدون آن كه متحمّل زحمتى شوند، ببرند و . پدر اشتباه كرد كه آنها را چنين عادت داد! امسال را صبحگاهان مى چينيم و در جعبه هاى از پيش آماده شده میريزيم و قبل از آنكه بيايند همه ميوه ها را براى به منتقل ميكنيم. مقدّمات كار را فراهم كردند، صبح زود با تمام امكانات به همراه كارگران براى چيدن ميوه ها، آهسته و بدون سر و صدا به سمت باغ حركت كردند تا مبادا كسى متوجّه حركت آنها به سمت باغ شود؛ 🔹هنگامى كه به رسيدند در كمال تعجّب و ناباورى، نه از خبرى بود و نه از ميوه‌ها؛ بلكه جز چيزى باقى نمانده بود. گويا شب گذشته اى آمده و تمام باغ را تبديل به كرده بود، و اكنون به جاى درختان و ميوه ها چشم آنها به خاكستر و آتش و دود افتاده است. متوجّه و اشتباه خود شدند، و بدين وسيله نتيجه بُخل را با چشمان خود مشاهده كردند. همان گونه كه در زمان حيات پدر ساليان درازى نتيجه سخاوت و كمك به نيازمندان و فقراء را ديده بودند. 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابيطالب (ع)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چ اول‏، ص ۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بسیاری از علمای زمان جزو شاگردان امام باقر علیه السلام بودند 🔹بزرگان علمای زمان، پیش سلام الله علیه السلام درس می خوانند و استفاده می کنند. شخصیّت معروفی مثل ، شاگرد ابن‌ عبّاس وقتی می‌آید خدمت ، برای اینکه از آن حضرت بشنود - شاید هم برای اینکه امتحانش بکند - دست و بالش می‌لرزد و در آغوش امام می‌افتد؛ بعد خودش تعجّب می کند، 🔹می گوید یا ابن رسول‌الله! من بزرگانی مثل را دیدم و از آنها حدیث شنیدم، [امّا] هرگز این حالتی که در مقابل شما به من دست داد، برای من دست نداده بود؛ و ببینید در جوابش چقدر صریح می گویند «وَیلَکَ یا عُبَیدَ اَهلِ الشّامِ! اِنَّکَ بَینَ یَدَیِ بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیها اسمُه»؛ [۱] 🔹ای بنده‌ی کوچک شامیان! تو در مقابل است که مجبوری اینجور به خودت بلرزی. کسی مثل که از فقها و بزرگان زمان است، می‌آید خدمت و از آن حضرت و را فرا می گیرد، و بسیاری از جزو شاگردان امام باقر سلام الله علیه هستند. وصیت علمی امام باقر در اکناف عالم می پیچید که به معروف می شود. پی نوشت؛ [۱] بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج‏۴۶، ص ۲۵۸ بیانات مقام معظم رهبری ۶۵/۰۴/۲۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منابع تاريخی چگونه از جايگاه رفيع علمی امام باقر (ع) ياد می كنند؟ (بخش اول) 🔹موقعیت علمی (ع)‌ آنقدر ممتاز بود كه بی‌ تردید از نظر بسیاری از علمای اهل سنت، ايشان در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از تمامی بلاد و سرزمین‌ های اسلامی پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت (ع) بسیاری را وا می‌داشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان اهل عراق که شیعیان بسیاری در میان آنها وجود داشت، مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند. [۱] 🔹در میان مراجعه کنندگان، آنچنان خضوعی نسبت به شخصیت علمی (ع) به چشم می‌ خورد که «عبداللّه بن عطای مکی» میگفت: «مَا رَأَيْتُ اَلْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ وَ لَقَدْ رَأَيْتُ اَلْحَكَمَ بْنَ عُيَيْنَةَ مَعَ جَلاَلَتِهِ فِي اَلْقَوْمِ بَيْنَ يَدَيْهِ كَأَنَّهُ صَبِيٌّ بَيْنَ يَدَيِ مُعَلِّمِهِ؛ [۲] علما را در محضر هیچ‌کس کوچکتر از آنها در محضر (ع) ندیدم. حکم بن عیینه با تمام عظمت علمی‌ اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش‌ آموزی در مقابل معلم خود به نظر می‌ رسید». 🔹شهرت علمی حضرت، در حدّ تعبیر «ابن عنبة»، «كانَ واسِعَ الْعِلْمِ وَوافِرَ الْحلْمِ» مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند. [۳] این شهرت در زمان خود ایشان، نه تنها در حجاز که «كَان‏ سَّيِّد فُقَهَاء الْحِجَاز» [۴]، بلکه حتی در عراق و خراسان نیز بطور گسترده فراگیر شده بود. چنانکه راوی می‌ گوید: «دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می‌ پرسیدند». [۵] همچنین «ذهبی» درباره (ع) می‌ نویسد: «وَ کانَ احدَ مَن جَمعَ بَینَ العِلمِ و العَملِ و السُّؤَدد وَ الشَّرفِ وَ الثِّقهِ وَ الرِّزانهِ وَ کَانَ اَهلاً لِلخِلافَهِ؛ [۶] از کسانی است که بین علم و عمل و آقائی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیّت برای خلافت داشت». 🔹استاد «ابو زهره» درباره مرجعیت عام امام می‌ نویسد: «امام باقر (ع) وارث امام سجاد (ع) در امامت و هدایت مردم بود، از این رو علمای تمام بلاد اسلام از هر سو به محضر او می‌ شتافتند و کسی از مدینه دیدن نمی ‌کرد، جز این که به خدمت او شرفیاب شده و از علوم بی‌ پایانش بهره‌ ها می‌ گرفت». و همو می‌ نویسد: «كانَ يقْصُدُهُ مِنْ ائِمَّةِ الفقه وَالْحَديثِ كَثيرونَ؛ [۷] از بزرگان فقه و حدیث، خیلی‌ ها به قصد بهره‌ گیری علمی پیش حضرتش می‌ آمدند». و از عیون الاخبار نقل شده است که: «قَدْ اَخَذَ عَنْهُ اهلُ الْفِقْهِ ظاهِرَ الْحَلالِ وَالْحرام؛ [۸] فقیهان، احکام حلال و حرام را از او می‌ گرفتند». 🔹او همانند پدرش امام سجاد (ع) که شهرت عظیم علمی در میان مردم داشت، مورد احترام خاص و عام بود. «محمد بن منکدر» که خود یکی از محدثان معروف اهل سنت بود، در عظمت امام پنجم شیعیان چنین می‌ گوید: «من جانشین علی بن الحسین (ع)، از میان فرزندان او را - که نزدیکترین آنان به او از نظر علم و فضیلت هم می‌ بایست باشد - ندیده بودم تا روزی که به محضر فرزندش (ع) رسیدم». [۹] بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره مقام علمی و موقعیت فقهی حضرتش جملات زیبایی بر زبان رانده‌ اند که استاد «اسد حیدر» آنها را در کتاب خود گرد آورده است. [۱۰] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج۴۶ ص۳۳۲ [۲] الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، مؤسسة آل البيت(ع) ص۲۸۰ [۳] عمدة الطالب فی أنساب آل أبيطالب ‏، ابن عنبه حسنى‏، مکتبة الحیدریه‏، ص۱۹۵ [۴] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، کتابخانه آيت الله مرعشى نجفی، چ اول، ج۱۵، ص۷۷ [۵] بحارالانوار، همان، ج۴۶، ص۳۵۷ [۶] سير أعلام النبلاء، الذَهَبی، مؤسسه الرساله، ج۴ ص۴۰۲ [۷] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دار الفکر، بی تا، ص۲۲ [۸] حیاة الامام الباقر(ع)، شریف قرشی، باقر، دار البلاغه، ج۱ ص۱۳۹ [۹] إتحاف بحب الأشراف‏، شبراوى‏، المطبعة الادبیه‏، ص۱۴۵ [۱۰] الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه، اسد حیدر، مکتبة امام امیرالمومنین، بی تا، ج۲ ص ۴۳۵-۴۳۹ 📕حیات‌فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۲۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اسلام مکتب تحرک 🔹 مکتب تحرک است و کتاب تحرک؛ تحرک از طبیعت به ، تحرک از مادیت به ، تحرک در راه ، تحرک در برقراری . بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۰۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بخشی از نامه ۳۱ نهج البلاغه (وصیتنامه امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام) - (بخش هفتم) 🔹از اينكه رغبت دنياپرستان به دنيا، و حرصشان بر متاع اندك آن، تو را فريفته كند بر حذر باش، كه خداوندت از اوضاع دنيا خبر داده، و دنيا هم با احوالاتش تو را از زوال خود آگاه نموده، و زشتی هايش را به تو نشان داده، زيرا دنياپرستان سگانى فرياد زننده، و درندگانى شكار كننده هستند، يكديگر را مى‏گزند، زورمندش ضعيفش را مى‏خورد، و بزرگش به كوچكش به قهر و غلبه حمله مى‏كند. گروهى از دنياداران چهارپايانى مهار شده، و دسته‏اى حيوان رها شده‏اند، عقول خود را از دست داده، و به راه نامعلوم قدم نهاده‏اند، حيوانى چند كه در چراگاه آفت كه قدم در آنجا قرارى ندارد سر داده شده‏اند، نه چوپانى كه از آنان نگهدارى نمايد، و نه چراننده‏اى كه آنها را بچراند، دنيا آنان را به راه كورى و ضلالت برده، و ديدگانشان را از ديدن علائم هدايت فرو بسته، 🔹در وادى حيرت دنيا سرگردان، و در نعمت‏ هايش غرق، و آن را به عنوان ربّ انتخاب كرده‏اند، از اين رو دنيا با آنان و آنان با دنيا به بازى پرداخته‏اند، و آنچه را به دنبال آن است فراموش كرده‏اند اندازه در طلب مهلت ده، تاريكى بر طرف مى‏شود، گويى كاروان به منزل رسيده، اميد است آن كه بشتابد به كاروان برسد. پسرم آگاه باش كسى كه مركبش شب و روز است، او را با مركب مى‏برند گر چه ايستاده به نظر آيد، و طى مسافت مى‏كند هر چند مقيم و آسوده ديده شود. به يقين آگاه باش كه هرگز به آرزويت نرسى، و از اجل معيّن شده نگذرى، و در راه كسى هستى كه پيش از تو بوده. پس در طريق به دست آوردن مال آرام باش، و در برنامه كسب و كار مدارا كن، چه بسا تلاشى كه موجب تلف شدن ثروت شود. معلومت باد كه هر كوشنده‏اى يابنده، و هر مدارا كننده‏اى محروم نيست. 🔹نفس خود را از هر پستى به گرامى داشتنش حفظ كن، هر چند تو را به نعمت‏ هاى فراوان رساند، زيرا در برابر مقدارى كه از كرامت نفس به خرج مى‏گذارى عوضى به دست نياورى، بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده. چه خيرى است در خيرى كه جز با شرّ به دست نيايد، و در آسايشى كه جز با سختى حاصل نگردد، از اينكه مركب هاى طمع تو را برانند و به آبشخورهاى مهلكه وارد سازند بر حذر باش، اگر بتوانى بين تو و خداوند صاحب نعمتى نباشد چنان كن، زيرا بالاخره نصيبت را بيابى، و سهم خود را دريابى. نعمت اندك از جانب خداى پاك بزرگتر و با ارزش‏تر از نعمت فراوانى است كه از غير خدا برسد اگر چه همه از اوست. سفارش هاى گوناگون ديگر تدارك آنچه به خاطر سكوت از دستت رفته آسان‏تر است از آنچه محض گفتارت از كف داده‏اى، و نگهدارى آنچه در ظرف است به محكم كردن سربند آن است، و حفظ آنچه در اختيار توست نزد من محبوبتر است از طلب آنچه در دست غير توست. ... منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری @tabyinchannel
⭕️از مسلّمات شرع است... 🔹این نکته از و آشکار و از است که چنانچه مسلمانی دید است و با اندک همت، گرفتاری او رفع می‌شود، در این صورت اگر نکند، (مورد عقاب) خواهد بود. 📕در محضر بهجت، ج ۳، ص ۲۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منابع تاريخی چگونه از جايگاه رفيع علمی امام باقر (ع) ياد می كنند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹فراوانی و گستردگی روایات (ع) در زمینه‌ های فقه، اعتقادات و علوم دیگر اسلامی، سبب شد تا محدثان اهل سنت نیز از آن حضرت نقل حدیث نمایند. یکی از معروفترین آنها «ابوحنیفه» است. او با توجه به این که بیشتر احادیث وارده از طریق اهل سنت را نمی‌ پذیرفت، روایات زیادی را از طریق اهل بیت و به ویژه امام باقر (ع) نقل کرده است. [۱] «ذهبی» درباره کسانی که از (ع) روایت کرده‌ اند از «عمرو بن دینار»، «اعمش»، «اوزاعی»، «ابن جریح» و «قرة بن خالد» یاد کرده است. [۲] 🔹«ابو اسحاق» وقتی به او مراجعه کرد و مقام بسیار بلند و اعجاب‌ انگیز علمی او را دید، در توصیف آن حضرت چنین گفت: «لَم أرَ مِثلَهُ قَطُّ؛ [۳] کسی را مانند او ندیده‌ ام». «ابو زرعه دمشقی» نیز درباره آن حضرت میگوید: «إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَمِنْ أَكْبَرِ الْعُلَمَاء؛ [۴] عليه السلام از بزرگترین عالمان است». به جرأت می‌ توان گفت که در میان امامان شیعه پس از امیرالمؤمنین امام علی (ع) سند بخش عمده‌ ای از بیشترین قسمت روایات به امام باقر (ع) و امام صادق (ع) منتهی می‌ گردد، و این به دلیل موقعیت خاص سیاسی جامعه آن روز بود که این دو امام بیش از امامان دیگر فرصت نشر علوم آل محمد (علیهم السّلام) را پیدا کردند. از این روست که در جوامع حدیثی شیعه، بخش بزرگی از روایات اهل بیت (عليهم السلام) از این دو امام بزرگوار نقل شده است. 🔹همین مسأله سبب شد تا درباره امام باقر (ع) گفته شود: «وَ لَمْ يَظْهَرْ عَنْ أَحَدٍ مِنْ وُلْدِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ مِنْ عِلْمِ اَلدِّينِ وَ اَلْآثَارِ وَ اَلسُّنَّةِ وَ عِلْمِ اَلْقُرْآنِ وَ اَلسِّيرَةِ وَ فُنُونِ اَلْآدَابِ مَا ظَهَرَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ؛ [۵] از فرزندان [امام] حسن (ع) و [امام] حسين (ع) آنچه در زمینه تفسیر، کلام، فتوا و احکام حلال و حرام از آن حضرت صادر شده، از کس دیگری صادر نشده است». نشر این احادیث سبب شهرت عظیم علمی آن امام همام، در آن روزگار به عنوان عالم، امام، فقیه و محدث بوده است. «ابو زهره» از میان انبوه کسانی که به آن حضرت مراجعه و از محضر او کسب علم کرده‌ اند، به «سفیان ثوری»، «سفیان بن عیینه» (محدّث مکه) و «ابو حنیفه» اشاره کرده است. [۶] 🔹«ابرش کلبی» از «هشام بن عبدالملک» پرسید:  «مَنْ هَذَا الَّذِی احْتَوَشَتْهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ يَسْأَلُونَهُ قَالَ هَذَا نَبِيُّ الْكُوفَةِ وَ هُوَ يَزْعُمُ أَنَّهُ ابْنُ رَسُولِ اللهِ وَ بَاقِرُ الْعِلْمِ وَ مُفَسِّرُ الْقُرْآن‏؛ [۷] این کیست که مردم عراق او را در میان گرفته و مشکلات علمی خود را از او می‌ پرسند؟ هشام گفت: این پیامبر کوفه است، خود را پسر رسول خدا و شکافنده علم و مفسّر قرآن می‌ داند». در نقل دیگری آمده است که هشام او را با تعبیر  «اَلْمَفْتُونُ بِهِ أَهْلُ اَلْعِرَاقِ» [۸] معرفی کرده؛ یعنی کسی که اهل عراق شیفته او هستند. پی نوشت‌ها؛ [۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، شمس الدین، دار الاحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۲۷ [۲] تذکرة الحفاظ، همان، ج۱، ص۱۲۴ [۳] أعيان الشيعة، عاملى، دار التعارف‏، ج۴، ص۲۰ [۴] مناقب آل أبيطالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، چ اول، ج۳، ص۲۷ [۵] مناقب آل ابیطالب(ع)، همان، ج۳، ص۳۲۷ [۶] الامام الصادق(ع)، ص۲۲ [۷] الکافی، ج۸، ص۱۲۰ «من هذا الذی تداکّ علیه الناس»، (یعنی این کیست که مردم بر او ازدحام کرده‌ اند؟). [۸] نور الأبصار فى مناقب آل بيت النبی المختار(ص)، شبلنجى، مؤمن بن حسن‏، المطبعة الیوسفیه‏، بی تا، ص۱۴۳ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۲۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«اِعْمَلْ بِفَرائِضِ اللهِ تَكُنْ مِنْ اَتْقَى النّاسِ، وَ ارْضَ بِقِسْمِ اللهِ، تَكُنْ مِنْ اَغْنَى النّاسِ، وَ كُفَّ عَنْ مَحارِمِ اللهِ، تَكُنْ اَوْرَعَ النّاسِ، وَ اَحْسِنْ مُجاوَرَةَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مؤمِنا».  🔹به عمل كن، تا با تقـواترين مردم باشى؛ به راضى باش، تا بى نيـاز ترين مردم شوى؛ از پرهيزكن، تا پرهيزكارترين مردم باشى و با كسى كه توست، خوشرفتارى كن، تــا مـؤمـن بـاشى. 📕امالى مفيد، ص ۳۵۰ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خداوند در «قرآن» از چه روش هایی برای اثبات «معاد» استفاده كرده است؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸يكی از بحث هایی كه درباره مطرح می شود راه های اثبات آن است. خداوند متعال در ، «معاد» را از شش راه اثبات كرده؛ كه به طور فشرده به آن مى پردازيم: 6⃣«رستاخيزِ تابش آفتاب» 🔹ششمين راه اثبات در آيه ۸۰ «سوره يس» آمده است. توجّه فرماييد: «الَّذِى جَعَلَ لَكُمْ مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنْتُمْ مِّنْهُ تُوقِدُونَ» (همان كسى كه براى شما از ، آتش آفريد و شما به وسيله آن، مى افروزيد). اين آيه شريفه تفسير پيچيده اى دارد كه به زبان بسيار ساده به این شرح است: وقتى خشك مى شود مردم آن را قطعه قطعه مى كنند و مى زنند و از آن استفاده مى كنند. اين آتش از كجاست؟ چه كسى اين را در ذخيره كرده است؟ 🔹دانشمندان معتقدند: اين آتش حاصل است كه چندين سال در زمانى كه آن و سرسبز بود، ذخيره كرده است؛ حال اگر گرماى آفتاب در چند لحظه تبديل به شعله ورى مى شود در حقيقت اين آتش، معاد و آن است. در ظاهر تابش چندين ساله آفتاب بر اين درخت نابود نشده، بلكه در واقع ذخيره گرديده و اكنون برگشته و لحظه و رستاخيز آن است. 🔹اگر خداوند قدرت دارد حتّى را روزى باز گرداند و تبديل به كند، بشر را نيز مى تواند به حالت قبل باز گردانده و آن را تبديل به انسان كند. خلاصه اينكه از شش راه براى اثبات بهره گرفته و پيام تمام اين طرق شش گانه اين است كه هيچ چيز در اين عالَم معدوم نمى شود. تمام و و ما در فضاى اطراف ما هست و روزى صدا و تصوير آن را براى ما خواهند گذاشت. 🔹در گذشته بيان اين مسئله با حيرت و تعجّب شنوندگان همراه بود، امّا امروزه كه امكان ضبط صدها ساعت سخنرانى در يك لوح فشرده وجود دارد باور اين مسئله راحت تر شده است. آرى روزى اعضاى بدن و حتّى پوست ما صدا و تصوير را به نمايش مى گذارد، و هنگامى كه صاحبش به او اعتراض مى كند كه چرا من را رسوا مى كنى؟ پاسخ مى دهد: اين امر و اراده خداست و به دستور او چنين مى كنم! از در آن روز بترسيم، و با مراقبت از و ، جلوى آن رسوايى را بگيريم. 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چاپ اول‏، ص ۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معانی مستضعف و استضعاف 🔹در ادبیّات سیاسی ما، کلمه‌ی و وارد شد؛ میگوییم «فلان ملّت، ملّت مستضعفی‌ اند» یا «ما قبل از انقلاب، ملّت مستضعفی بودیم». این کلمه‌ی «مستضعف» یک کلمه‌ی پُرمغز و است. یعنی چه؟ یعنی کسی که ضعیف نگه داشته شده. «مستضعف» با «ضعیف» فرق دارد؛ 🔹«ضعیف» یعنی کسی که ضعیف است، «مستضعف» یعنی آن کسی که او را ضعیف نگه داشته‌اند. ضعیف نگه داشته شدن که معنای کلمه‌ی «مستضعف» است، دو جور است. یک وقت یک می‌آید بر یک سوار میشود، پیدا میکند، او را نگه می‌دارد؛ مثل که کشورهای را ضعیف نگه می‌داشتند. 🔹 کشورهای شبه‌ قارّه‌ی را سالهای طولانی نگه داشتند. اگر به‌ کتاب نگاهی به تاریخ جهان که نهرو ـ نخست‌وزیر اسبق هند که مرد مطّلع و دانشمندی بود ـ نوشته مراجعه کنید، او شرح میدهد که قبل از ورود چه بود و بعد از ورود انگلیس‌ها چه شد، چقدر عقب رفت، چقدر تهیدست شد؛ این است. 🔹پس بنابراین، یک نوع استضعاف این است که یک قدرتی یک ملّتی را عقب نگه دارد که چیز بدی است، است. از این خطرناک‌تر، نوعِ دوّمِ است و آن، این است که یک ملّت خودش باور کند که ضعیف است، باور کند که بی‌عرضه است، باور کند که نمیتواند؛ این خیلی خطرناک است. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۳/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️زن، انسان‌ساز است 🔹 بر ملتها حق دارند و حق بيشتر دارند؛ را در دامن خود بزرگ مى‌كنند. انسان‌ساز است، و نيز انسان‌ساز؛ وظيفه زن ها انسان‌ سازى است... بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در قرآن کریم از «خواب» به عنوان یکی از آیات الهی نام برده شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸خداوند در آیه ۲۳ سوره روم را در شب و روز يكى از نشانه‌ هاى علم و قدرت خدا شمرده و می فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ مَنامُكُمْ بِالَّليْلِ وَ النَّهارِ»؛ (و از نشانه هاى او شما در و است). حتى در پايان آيه باز تأكيد مى‌ كند (در این امور هایى است براى آنان که گوش شنوا دارند)؛ «اِنَّ فى ذلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُوْنَ». 🔹همچنین در آیه ۴۷ سوره فرقان بعد از آنكه تصريح مى‌كند: (او کسى است که را براى شما پوشش قرار داد)؛ «هُوَ الَّذِىْ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباسا» روى مسأله تكيه كرده و مى‌ فرمايد: ( را مایه استراحت قرار داده)؛ «وَ النَّوْمَ سُباتا». تعبير به «هُوَ اَلَّذِى»؛ (او كسى است كه...) مى‌ تواند اشاره به جنبه توحيدى اين امور باشد كه هر كدام اى از ذات پاك او است و يا جنبه بخشندگى نعمت كه انسان، خود را بشناسد، و مسلّمآ شناخت ولى نعمت نيز مقدّمه‌ اى براى معرفت او خواهد بود. 🔹جالب اينكه به دنبال آن مى‌ فرمايد: (و روز را وسیله حیات [و حرکت] قرار داد)؛ «وَ جَعَلَ النَّهارَ نَشُورا». [۱] كه اشاره به گسترش انسان‌ ها در صحنه زندگى و حركت آنها به سوى مقاصد مختلف حيات باشد؛ و به اين ترتيب با ورود تاريكى ، شيپور و استراحت نواخته مى‌ شود، و با طلوع آفتاب شيپور بيدارى. و اين احتمال نيز وجود دارد که بتوان گفت: در روشنايى روز، روح گسترش پيدا مى‌ كند و انسان كاملا بيدار مى‌ شود؛ كه بى‌ شباهت به نشور روز قيامت و زنده شدن بعد از مرگ نيست. علاوه بر این در سوره نبأ نيز همين معنى با مختصر تفاوتى تكرار شده؛ 🔹و مى‌ فرمايد: (و شما را مایه قرار دادیم - و را پوششى [براى شما])؛ «وَجَعَلْنا نُومَكُمْ سُباتا - وَ جَعَلْنا اللَّيْلَ لِباسا». همان‌گونه كه لباس، انسان را از بسیاری چیزها حفظ مى‌ كند و مايه سلامت او است، نيز چنين اثرى دارد. همچنین در آیه ۱۱ سوره انفال که از ماجراى جنگ بدر سخن مى‌ گويد به اين نكته اشاره مى‌ كند كه يكى از نعمت‌ هاى خدا به مؤمنان در آن شب تاريخى اين بود كه خواب سبكى شما را فرو گرفت، و اين از سوى خداوند مايه آرامش جسم و جان شما گرديد؛ «اِذْ يُغَشِّيْكُمُ النُّعاسُ أَمَنَةً مِنْهُ»؛ (و [یادآورید] هنگامى را که خواب سبکى که مایه آرامش بود از سوى خدا، شما را فرا گرفت). 🔹اين خواب آرام‌بخش مخصوصا بعد از طى آن مسافت نسبتا طولانى، براى آنها سبب تجديد قوا و آمادگى براى جنگ سرنوشت ساز فردا در ميدان بدر بود. جنگى كه به پيروزى چشمگير مسلمانان منتهى شد. تعبير به «نُعاسْ»؛ (خواب سبك) شايد اشاره به اين است كه در عين استراحت آن چنان خواب عميقى بر آنها مسلّط نشد كه دشمن بتواند از موقعيّت استفاده كرده و بر آنها شبيخون زند. به اين ترتيب اصل آن خواب نعمت بود و كيفيّت آن نيز نعمتى ديگر. به هر حال آيه فوق نيز تأكيدى بر در تمام مراحل، بر روى و و انسان و تجديد قوا براى تلاش بيشتر و جهاد نيرومند تر است. پی نوشت: [۱] توجّه داشته باشيد كه «نُشُور» معنى مصدر و «سُبات» نيز معنى مصدرى يا اسم مصدرى دارد؛ و اطلاق آنها بر «ليل» و «نهار» به عنوان مبالغه و تأكيد است. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۲، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضایل و اعمال «عرفه» به نقل از کتاب اقبال‌ الاعمال سید بن‌ طاووس (ره) 🔸 یکی از روزهای مهم در تقویم مسلمانان است که بر اساس روایات به دعا و عبادت اختصاص داده شده است 💠فضیلت روز عرفه 🔹سیدبن‌طاووس رحمة الله علیه در اقبال می گوید: این روز از بهترین روزهای عید بندگان است اگر چه نام آن به عنوان عید [مشهور] نشده، اما روزی سعید و نیک است که خداوند بندگانش را در آن به حمد و ستایش خود دعوت نموده است. 💠اعمال روز عرفه 🔹١) غسل روز عرفه؛ ٢) زیارت امام حسین علیه‌ السلام؛ ٣) گرفتن روزه؛ مشروط به آنکه باعث ضعف در خواندن دعا نشود. که در این صورت، بهتر است روزه نگیرد و به دعا بپردازد. ۴) نماز روز عرفه. از امام صادق علیه‌ السلام روایت شده است هر که در روز عرفه قبل از اینکه برای دعا خارج شود، دو رکعت نماز در فضای باز و زیر آسمان بخواند، و به گناهانش در محضر پروردگار اعتراف کند، و به اشتباهاتش اقرار نماید، به هر آنچه وقوف‌ کنندگان در عرفه بدان دست میابند، مثل رستگاری و آمرزش گناهانِ پیشین و پسین، ‌نایل خواهد آمد. 🔹۵) نماز دیگری نیز در این روز وارد شده است، که ترتیب آن بدین گونه است: دوازده رکعت؛ در هر رکعت، حمد و آیت‌ الکرسی و قل‌ هو الله‌ احد یک بار. بعد از نماز هر مقدار می‌تواند قرآن بخواند. بعد این دعا را بخواند:‌ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ فَازَ بِهِ سُبْحَانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْحِلْمِ وَ تَكَرَّمَ بِهِ سُبْحَانَ مَنْ أَحْصى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ عَلِمَ بِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِي أَنْ يُسَبَّحَ سِوَاهُ سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ وَ الْقُدْرَةِ سُبْحَانَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ أَسْأَلُكَ يَا رَبِّ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ وَ أَسْأَلُكَ بِالْمُسْتَجَابِ مِنْ دُعَائِكَ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ. ۶) خواندن دعای امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه؛ ٧) خواندن دعای چهل‌ و هفتم صحیفه سجادیه. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️عید سعید قربان؛ امروز، روز «ثجّ» و «عجّ» است 🔹عَنْ عَلِيٍّ علیه‌ السلام قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ فَالثَّجُّ مَا تُهَرِيقُونَ فِيهِ مِنَ الدِّمَاءِ فَمَنْ صَدَقَتْ نِيَّتُهُ كَانَ أَوَّلُ قَطْرَةٍ لَهُ كَفَّارَةً لِكُلِّ ذَنْبٍ وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ فَوَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ إِلَّا صَاحِبُ كَبِيرَةٍ مُصِرٌّ عَلَيْهَا لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِالْإِقْلَاعِ عَنْهَا.  🔹امام علی عليه‌ السلام فرمود شنيدم رسول خدا صلی‌ الله‌ عليه‌ و آله روز عيد قربان، خطبه می‌خواند و می‌فرمود: امروز، روز «ثجّ» و «عجّ» است. ثجّ خون قربانی‌ هاست كه می‌ريزيد؛ پس نيت هركس صادق باشد، اولين قطره خونِ قربانی او كفاره همه گناهان اوست. و «عجّ»، دعاست؛ پس به درگاه خداوند دعا كنيد، قسم به آن‌كه جان محمد در دست اوست، از اينجا هيچ كس برنمی‌گردد، مگر آمرزيده شود، جز صاحب گناه كبيره‌ای که بر آن اصرار ورزد و در دل خود، تصميم بر ترک آن ندارد. 📕بحارالانوار، ج٩۶، ص٣٠١؛ دعائم‌الاسلام، ج١، ص١٨۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عید قربان» شاهکار حضرت ابراهیم در قربانی نفس 🔹از جمله کارهایی که برای تکامل و رشد معنوی و تعالی انسان در این جهان مورد نیاز است، و عامل بودن به دستورات اخلاقی و سیر و سلوک الی الله را می توان نام برد، و دلیل اصلی این امر هم اینطور می‌توان بیان کرد که وقتی به دستورات الهی توجه می‌کنیم، می‌ بینیم که انسان تنها برای پُر کردن شکم و قضای حاجت و خواب آفریده نشده است، بلکه این انسان برای یک هدف و نتیجه‌ی متعالی خلق شده است و آن هم رسیدن به مبداء بی‌ نهایت هستی بخش است. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقيهِ؛ [انشقاق، ۶] ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می‌روی و او را ملاقات خواهی کرد!». 🔹علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «هدف نهایی سیر و سعی و تلاش انسان، خدای سبحان است، یعنی انسان به جهت آنکه عبدیست مربوب و مملوک که هیچ مالکیتی نسبت به نفس خود و اعمال و آثارش ندارد، جز آنکه مولایش اراده کند، دائما در حال سعی و تلاش و شتافتن بسوی خدای تعالی است، که رب و مالک و مدبر امور اوست، لذا انسان در اراده و عملش مسئول است و این امر خود حجتی برای معاد است، چون ربوبیت الهی تمام نمی‌شود، مگر با عبودیت بندگان، و عبودیت هم فقط با بودن تکلیف و مسئولیت تصور می‌شود و مسئولیت هم فقط با بازگشت بسوی خدا و حساب و جزا تمام می‌شود، پس انسان قطعا در مسیر وجودی خود به ملاقات پروردگارش می‌شتابد و به سوی او باز می‌ گردد». [۱]   🔹بر همین اساس در عرفان انسانی برای انسان سه معراج در نظر گرفته شده است که یکی از این معراج‌ ها، معراج تحلیل است. اما چرا به آن معراج می گویند، چون که همان سیر الی الله بوده و عروج و سلوک به سمت خداوند است. اما علت نامگذاری تحلیل، چون انسان با ریاضتی که می‌کشد و با جهادی که انجام می‌دهد قیود دنیایی خود را از دست داده و باعث تحلیل رفتن قیود دست و پا گیر دنیایی خواهد شد، اما باید گفت، این تحلیل در عین اینکه رهایی از دست قیود محسوب می‌شود، همراه ابقاء کمالات نیز است، در حقیقت انسان در این مرحله هر چه خوبی و خیرات و کمالات بدست آورد ابقاء می‌ کند. 🔹مثلا انسانی که غذا می‌ خورد و این غذا نیز دارای پروتئین و مواد مغذی باشد، با انباشته شدن مواد پروتئینی این غذاها روی هم، موجبات چاقی مفرط را مهیا می‌کند، لذا اگر انسان در کنار غذای مقوی ورزش انجام دهد، همان پروتئین‌ هایی که موجب چاقی بدن شده، با ورزش کردن موجب جذب انرژی غذا شده و از چاقی جلوگیری می‌کند. پس انسان در طی این زندگی نیاز به ورزش های معنوی برای ابقاء کمالات در خود دارد و ریاضیت‌ های شرعی و سیر و سلوک، ورزش برای نفس محسوب می‌ شوند. جلوه‌ای از این مبارزات و معراج تحلیل را می‌توان در روز در شاهکار مبارزه با نفس حضرت ابراهیم (ع) مشاهده می‌کنیم. عيد قربان، عيد خودسازى و مبازره با تمایلات نفسانی دنیوی است. 🔹اين عيد باعظمت، نشانه‌ی بسیار بزرگ و مناسبی، برای سرمشق گرفتن از حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل (سلام‌ الله‌ عليهما) و پيمودن مسير تقرّب و بندگی خداوند متعال است. در شاهکار ابراهیم و اسماعیل (سلام الله علیهما)، دو نبی و پیامبر خدا، جلوه‌ای از ايثار و فداکاری و قربانی کردن نفس برای همگان آشکار می‌شود. بنابراين در اين ايام همگان بايد فرصت را مغتنم شمرده و به مناسبت سالروز آن واقعۀ عظيم، همه‌ی ما در جهت قربانی کردن نفس خود تلاش کنیم. البته این نکته را باید بخاطر سپرد که فلسفه‌ی قربانی حجّاج در منی نيز همين است که حج‌گزار اعلام کند: «خدايا حاضرم هرچه دارم در راه تو و در راه دين تو فدا کنم». هوی و هوس، نفس امّاره و صفات رذيله که سراسر وجود انسان‌ های معمولی را فرا گرفته است، بايد در راه خدا قربانی شود. 🔹در نتیجه و داستان پند آموز حضرت ابراهیم (ع) و قربانی اسماعیل (ع) به ما می آموزد که، هر روز که انسان بتواند بین غرائز متعدد نفسانی خود و وظایف الهی، یعنی بین حق و باطل و حتی بین دو حق، حق ترین و احسن را انتخاب کند، آن روز عید است، و عیدی است که بنیانگذارش حضرت ابراهیم (ع) است، زیرا ابراهیم نبی (ع) بین غریزه، یعنی عشق به فرزندی که پس از سالها و با تضرع از خداوند هدیه گرفته بود، و وظیفه‌ای که خداوند بر روی دوش او گذاشته بود که باید فرزندت را قربانی کنی، وظیفه را انتخاب کرد، به همین خاطر این روز، روز عید بوده و هر روزی که ما بتوانیم در آن روز گناه انجام ندهیم و وظیفه‌ی خود را بر غرائز خود سیطره دهیم، عید محسوب می‌شود. پی نوشت: [۱] علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۲۰ ص ۴۰۱، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴ش منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️التزام به دعاهای وارده از اهل‌ بیت علیهم‌ السلام 🔹التزام به سنخ علیهم‌ السلام اولین مرتبه‌ اش، مجالست و مؤانست با آنهاست. وای بر حال ما اگر این حرف‌ ها را تمسخر کنیم. برای اثبات و مسلک آنها کافی است. 🔹کلمات آنها دوُنَ کلامِ الْخالِقِ وَ (پایین‌تر از کلام آفریدگار، و بالاتر از سخن مخلوقات) است. اگر انواع کلمات آنان - خطابات، خطبات، دعوات - [۱] جمع شود، هر کدام از آنها برای اثبات و و مرام آنها کفایت می‌کند. پی نوشت؛ [۱] سخنرانی‌ها، خطبه‌های نماز جمعه و عید فطر و قربان و...، و دعاها منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا