eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش دوم) 🔸درباره‌ شخصیت‌ علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. (علیه السلام) در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹درباره شخصیت (عليه السلام) عبارات زیادی از علما و اندیشمندان نقل شده که استاد اسد حیدر قسمت معظمی از آنها را در کتاب ارزشمند خود «الامام الصادق (عليه السلام) و المذاهب الاربعة» گرد آورده [۱] و طبعاً در اینجا نیازی به تکرار آنها نیست. کثرت دانش اندوزانی که در محفل درس (علیه السلام) حاضر می‌ شدند و یا از آن حضرت حدیث نقل می‌ کردند، نشان دهنده عظمت ایشان می‌ باشد. «حسن بن علی الوشاء» می‌گفت: «در مسجد کوفه نهصد نفر را دیده که حدّثنی (عليه السلام) می‌ گفتند». [۲] برخی منابع، شمار کسانی را که از آن حضرت تلمذ کرده و حدیث شنیده‌ اند، حدود چهار هزار نفر یاد کرده‌ اند. [۳] 🔹«سفیان ثوری» - که در منابع اهل سنت به زهد و علم شهرت دارد - همراه «نصیر بن کثیر» نزد (عليه السلام) زانوی ادب زده و از آن حضرت بهره علمی و اخلاقی برده است. [۴] نصیر با سفیان در موسم حج نزد حضرت آمد و گفت: «می‌ خواهم به حج بروم؛ چیزی به من تعلیم ده تا به وسیله آن نجات پیدا کنم. (علیه السلام) دعایی به آنها تعلیم فرمود». [۵] در موارد دیگری نیز عاجزانه از حضرت می‌ خواست تا برای او حدیثی نقل کند. در این میان کسانی نیز بودند که با نقل احادیث کاذبی از امام صادق (عليه السلام)، قصد تضعیف آن حضرت را داشتند. 🔹از این موارد که بگذریم، (عليه السلام) در عصر خود، به ویژه در نگاه دانشمندان جامعه، از عظمت فراوانی برخوردار است. «ابو زهره» در این زمینه می‌ نویسد: «علمای اسلام با تمام اختلاف نظرها و تعدد مشرب‌ هایشان، در فردی غیر از (عليه السلام) و علم او اتفاق نظر ندارند». [۶] همچنین «شهرستانی» نویسنده کتاب مشهور «ملل و نحل» درباره شخصیت علمی و اخلاقی آن حضرت می‌ نویسد: «او در امور و مسائل دینی از دانشی بی‌‌پایان، و در حکمت از ادبی کامل و نسبت به امور دنیا و زرق و برق‌ های آن از زهدی نیرومند برخوردار بود و از شهوت‌ های نفسانی دوری می‌ گزید». [۷] 🔹«ابوحنیفه» افزون بر این که از امام باقر (عليه السلام) بهره‌ ها برده [۸] از (عليه السلام) نیز حدیث نقل می‌ کند؛ چنان‌که روایات او از امام صادق (عليه السلام) در کتاب «الآثار» وی فراوان دیده می‌ شود. [۹] او خود درباره امام صادق (عليه السلام) می‌ گفت: «من هرگز فقیه‌ تر جعفربن‌محمد (علیه السلام) ندیده‌ ام، او مسلّم اعلم امّت اسلامی است». [۱۰] «ابن خلکان»، از مورخان مشهور، درباره آن حضرت می‌ گوید: «او یکی از امامان دوازده‌ گانه‌ امامیه و از بزرگان اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود؛ به جهت صدق سخنانش به لقب (عليه السلام) شهرت یافت و فضل او مشهورتر از آن است که نیازمند توضیح باشد». [۱۱] همچنین شیخ مفید درباره آن حضرت می‌ گوید: «علمای اسلام از احدی به اندازه آن حضرت حدیث نقل نکرده‌ اند». [۱۲] ... پی نوشت: [۱] الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۵۱ - ۶۲. [۲] الامام الصادق، ابو زهره، ص ۱۲۹. [۳] کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶. [۴] العقد الفريد، ج ۳، ص ۱۷۵. [۵] تاريخ جرجان‏، ص ۵۵۴. [۶] الامام الصادق، ص ۶۶. [۷] الملل و النحل‏، ج ۱، ص ۱۴۷. [۸] جامع المسانید، ج ۲، ص ۳۴۹. [۹] الامام الصادق، ص ۳۸. [۱۰] جامع المسانید ج ۱، ص ۲۲۲. [۱۱] وفيات الأعيان و أنباء و أبناء الزمان، ج ۸، ص ۱۰۵. [۱۲] کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️الطاف و عنایات امام عصر در زمان غيبت 🔹در هم عنایات و الطاف علیه‌السلام نسبت به محبان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی‌شود انکار کرد!   📕حضرت حجت (عج)، مجموعه بیانات آیت‌الله بهجت (ره) پیرامون حضرت ولیعصر (عج)، ص ۳۶۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفو» و «گذشت» از نگاه اسلام 🔹در این مقاله به بررسی جایگاه و در اسلام می پردازیم. بـررسـی مـنـابـع اسـلامـی نـشـان مـی دهـد کـه «گـذشـت» یـکـی از اصـول اسـاسـی در برخورد با لغزش افراد با ایمان است. ، حتّی در همان آیاتی که کیفر و مجازات را برای مجرمان و گناهکاران تشریح میکند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان بر حذر می دارد،  و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یک برتر مطرح می سازد. 🔹به عنوان مثال، در آیه ای، پس از بیان چگونگی می‌فرماید: «...فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحْسانٍ...» [۱] (...پـس اگـر کـسی از سوی برادر [دینی] خود مورد قرار گیرد [و از قصاص او صرف نظر شود]، باید از راه پسندیده پیروی کند و [دیه را] با نیکی به عفو کننده بپردازد). نـکـته جالبی که از تعبیر «مِنْ اَخیهِ» در آیه مزبور به دست می آید، این است که «قرآن کریم» را در میان مسلمانان، حتّی بعد از ریختن خون های ناحقّ، همچنان برقرار می داند و برای ، ولی مـقتول را برادر قاتل معرّفی می کند و با این تعبیر، آنان را به و تشویق می نماید. 🔹در آیـه دیـگـری، گـذشـت در برابر خشونت نیازمندانی که بر اثر هجوم گرفتاری ها، گاهی پـیمانه صبرشان لبریز شده و سخنان تند و خشونت آمیزی بر زبان می‌رانند را ستوده، می فرماید: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» [۲] (گفتار پسندیده [در برابر نیازمندان] و [و گذشت از خشونت های آنان] از بخششی که آزاری در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است). 🔹بـدیـهـی اسـت کـه تحمّل خشونت اینگونه افراد و از برخوردهای زننده آنان، به ویژه اگـر بـا قـول مـعـروف، یـعـنـی سـخن نیک و دلداری، دلجویی و راهنمایی همراه باشد، از عقده هایشان می‌کاهد و به آنان آرامش می بخشد. در آیه ای دیگر به توصیه میکند که حتّی از لغزش و منکران قیامت نیز [اگر مفسده نداشته باشد] بگذرند و کار آنها را به خدا واگذارند: «قُلْ لِلَّذینَ امَنُوا یغْفُِروا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ اَیامَ اللهِ...» [۳] (به آنان که ایمان آورده اند بگو: کسانی را که روزهای [واپسین] خدا را امید ندارند، کنند). 🔹در آیـه دیـگـری از (صلی الله علیه و آله) مـی خـواهـد کـه بـا یعنی به طریقه نیکو از مجازات مجرم درگذرد: «...فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ» [۴] (به طریق نیکو کن). از (عليه السلام) در تـفـسـیـر ایـن آیـه چـنـیـن نـقـل شـده اسـت: «، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است». [۵] 🔹پيشوايان عظیم الشأن اسـلام نیز در سیره عملی خود، انسان های باگذشت و بزرگواری بـودنـد، چـنـانکـه نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد (علیه السلام) آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت؛ فـردای آن روز شرفیاب شد و خواسته هایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. امام علی (علیه السلام) همه آنها را برآورده ساخت. این کار امیرالمؤمنین (عليه السلام) بر برخی از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد؛ آن حضرت به ایشان فرمود: «اِنّی لاََسْتَحْیی اَنْ یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مَسْاءَلَتُهُ جُودی» [۶] (مـن از ایـنـکه نادانی او بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بر بخشایشم چیره شود، شرم میکنم). 🔹 (عليه السلام) می فرماید: «اِنّا اَهْلُ بَیتٍ، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا» [۷] (ما خاندانی هستیم که، جوانمردی‌‌مان، از کسی است که بر ما ستم کرده است). و از سوی دیگر، پیروان خویش را به آن توصیه می کردند، چنان‌که (عليه السلام) در عهدنامه خود به مالک اشتر می نویسد: «فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ» [۸] (پس، از و بخشايش خويش [مردم را] نصيبشان ده، همان گونه كه دوست دارى كه نيز از و بخشايش خود تو را نصيب دهد). پی نوشت ها: [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۸. [۲] همان، آیه ۲۶۳. [۳] همان، سوره جاثیه، آيه ۱۴. [۴] همان، سوره حجر، آيه ۸۵. [۵] تفسیر مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۴۴. [۶] بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۴۹. [۷] همان، ج ۷۱، ص ۴۰۱. [۸] نهج البلاغه، ص ۹۹۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ». 🔹«طلاقِ [رجعی که برای شوهر در آن حقّ رجوع و بازگشت به همسر است] دو بار است. [شوهر در هر مرتبه از رجوع] باید [همسرش را] به طور شایسته و متعارف نگه دارد، یا [با ترک رجوع، او را] به نیکی و خوشی رها کند. و برای شما حلال نیست از آنچه [به عنوان مهریه] به آنان پرداخته اید چیزی را بازستانید، مگر آنکه هر دو بترسند که حدود و مقرّرات خدا را [در روش همسرداری] برپا ندارند. پس شما [حاکمان شرع] اگر بترسید که آن دو نفر حدود خدا را برپا ندارند در آنچه زن برای رهایی خود [عوض طلاق] فدیه بپردازد، گناهی بر آنان نیست. اینها حدود خداست؛ پس از آنها تجاوز نکنید و کسانی که از حدود خدا تجاوز کنند، آنان بی تردید ستمکارند». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۲۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش سوم) 🔸درباره‌ شخصیت‌ علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. (علیه السلام) در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹منصور عباسی که همواره درگیر مبارزه با علویان بود، می‌ کوشید تا شخصیت فقهی (علیه السلام) را با مطرح کردن برخی از فقهای اهل سنت مثل «مالک بن انس» کمرنگ جلوه دهد. او به مالک می‌گفت: «به خدا تو عاقل‌ترین مردم هستی... اگر عمر من باقی بماند، فتاوا و اقوال تو را همانند مصحف نوشته، به تمام آفاق فرستاده و مردم را مجبور به پذیرش آن می‌ کنم». [۱] این حرکت «منصور» ناشی از علاقه وی به مالک نبود؛ بلکه بر آن بود تا با برجسته کردن مالک، آتش کینه و حسد خود را نسبت به (عليه السلام) و دیگر علمای مخالف فرو نشاند. 🔹منصور به منظور ایراد خدشه به شخصیت علمی و فقهی (عليه السلام)، به هر وسیله‌ای توسل می‌ جست؛ چنان که ابوحنیفه را واداشت تا رو در روی امام (عليه السلام) ایستاده و با وی به بحث بپردازد، تا در صورت پیروزی ابوحنیفه، (عليه السلام) را در صحنه علم و دانش اسلامی تحقیر کند. 🔹ابوحنیفه خود جریان این داستان را چنین نقل کرده است: «منصور به من گفت: مردم توجه عجیبی به (عليه السلام) پیدا کرده و سیل جمعیت به طرف او سرازیر شده است؛ تو چند مسأله از مسائل مشکل را آماده کرده و حل آنها را از جعفر (عليه السلام) بخواه و چون او نتوانست جواب مسائل تو را بدهد، از چشم مردم خواهد افتاد. من نیز چهل مسأله بسیار پیچیده و مشکل آماده کردم. آنگاه (عليه السلام) و ابوحنیفه در حیره و در حضور منصور با هم ملاقات می‌ کنند. 🔹ابوحنیفه لحظه ورود خود به مجلس منصور را چنین توصیف می‌ کند: هنگامی که وارد مجلس شدم (عليه السلام) را دیدم که هیبت و عظمت شخصیت وی حتی خود منصور را تحت الشعاع قرار داده بود. سلام کرده و در جای خود قرار گرفتم. آن‌گاه منصور خطاب به من چنین گفت: مسائل خود را بر ابوعبدالله (علیه السلام) عرضه کن. من مسائلی را که با خود آورده بودم، یکی پس از دیگری از آن حضرت می‌ پرسیدم و او در پاسخ می‌ فرمود: درباره این مسأله عقیده شما چنین است و اهل مدینه چنین می‌ گویند و ما چنین می‌ گوییم. 🔹نظر آن حضرت در پاره‌ ای از مسائل طرح شده با نظر ما و در پاره‌ ای دیگر با نظر اهل مدینه و در مواردی با نظر هر دو مخالف بود. بدین ترتیب چهل مسأله به آن حضرت عرضه و جواب آنها دریافت شد. پس از پایان مناظره، ابوحنیفه بی‌ اختیار آخرین سخن خود را با اشاره به (عليه السلام) چنین ادا کرد: «أَنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفٍ اَلنَّاسِ». [۲] (دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما در مسائل، احاطه داشته باشد). ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، شمس الدین، دار الاحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۲۰۹ [۲] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، يوسف بن الزكی عبدالرحمن، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹-۸۰ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حیات بدن و حیات روح‏ 🔹همه ما این طور خیال می‌کنیم که یک نفر تا وقتی که قلبش کار می‌کند و اعصابش فعالیت دارند و نبضش می‌زند و تا وقتی که در روی زمین راه می‌رود است. چه موقع می‌شود گفت که یک انسان است؟ آن وقتی که طبیب گوشی را روی قلبش می‌گذارد و بعد اعلام می‌کند که قلب بکلی از حرکت ایستاده است. 🔹البته از یک جهت همینطور است، ولی این زندگی انسان زندگی انسانی انسان نیست، زندگی حیوانی انسان است. انسان باید این زندگی را داشته باشد ولی این، زندگی مشترک او با همه حیوان‌هاست؛ یعنی یک سگ هم که زنده است همین نوع زندگی را دارد. سگ هم قلبی دارد، اعصابی دارد، رگ‌هایی دارد، خونی در جریان دارد، اعضا و جوارحی دارد. 🔹ولی در یک نوع دیگر غیر از این حیات برای انسان اعلام شده است. از نظر منطق ممکن است زنده باشد - یعنی در میان مردم راه برود، قلبش ضربان داشته باشد، اعصابش کار بکنند، خون در بدنش در جریان باشد - ولی در عین حال مرده باشد. 🔹این تعبیر اساساً از خود قرآن است. مثلاً قرآن می‌گوید: «لِینْذِرَ مَنْ کانَ حَیاً»؛ مردم را به دو دسته تقسیم می‌کند: و ، و بعد می‌گوید این روی افرادی اثر دارد که شائبه ‏ای از در آنها باشد، اما آن کسانی که مرده‌‏اند قرآن هم روی آنها اثر نمی‌گذارد. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری، (نسخه سایت) ص ۵۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«نقش رسانه دینی» در مبارزه با دین زدایی (بخش اول) 🔸، قدرتی است برآمده از قدرت روحی و فکری موجود در که ابزار رسانه‌ های جدید را برای مبارزه با امپراطوری رسانه‌ای استکبار به کار می‌گیرد. 💠امپراطوری رسانه‌ای در دست نظام سلطه 🔹اساساً ، موجودی بی‌تفاوت نیست. اگر هم با او کاری نداشته باشی، او با تو کار دارد و نمی‌توانی از آن فرار کنی. در نتیجه باید در مقابل آن دست به انتخاب بزنی. یا باید خوراک آن شده و هر آنچه او القاء می‌کند را بدون و چون و چرا قبول کنی، یا اینکه خود را برای با او و آنچه او می‌خواهد آماده کنی. آری! قسمت اعظم در دست است و اینجاست که ناخودآگاه، ، به مبارزه طلبیده شده است. 🔹 در پی آن هستند تا هر آنچه اراده می‌کنند بشود. از این رو، و را دشمن خود دانسته، و سال‌هاست که به جنگ با آن رفته‌اند. جنس مبارزه با رسانه‌ های نظام سلطه با تمام مبارزه‌ها متفاوت است و همان است که از آن با نام یاد می‌شود. 🔹 در چند سال قبل، در بیانات‌شان [۱] بر لزوم تجهیز جوانان به تأکید کردند و فرمودند: «امروز نیاز مهم کشور ما این است که جوان های ما مجهّز بشوند به انواع تسلیحات نرم، سلاح های جنگ نرم؛ یعنی قدرت روحی و قدرت فکری. بنده مکرّر در مورد قوی شدن کشور مطالبی را عرض کرده‌ام؛ یکی از اجزا و بخش‌ های مهم و تعیین‌ کننده‌ تقویت کشور همین است که ما را مجهّز کنیم، مسلّح کنیم به سلاح فکر و سلاح تفکّر صحیح که در (علیهم ‌السّلام) موج می‌زند، در معارف فاطمی موج می‌زند». ... پی نوشت: [۱] بیانات معظم له در دیدار با مداحان بهمن ماه سال ۹۸ نویسنده: محسن رفیعی وردنجانی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللهِ ۗ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ». 🔹«پس اگر [بعد از دو طلاق و رجوع، بار سوم] او را طلاق داد، آن زن بر وی حلال نخواهد بود، مگر آنکه با همسری غیر از او ازدواج کند. و اگر [همسر دوم] او را طلاق داد بر وی و شوهر اول گناهی نیست که به یکدیگر باز گردند، در صورتی که امیدوار باشند حدود الهی را [در روش همسرداری] رعایت می کنند. و اینها حدود خداست که آن را برای گروهی که دانایند بیان می کند». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۳۰ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا