eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
722 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
725 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 4 اخلاق فردی و اجتماعی بعضی معتقدند تمام اصول اخلاقی بازگشت به مناسبات خاص اجتماعی انسان با دیگران می کند بطوری که اگر اجتماعی اصلًا وجود نمی داشت و هر انسانی کاملًا جدا از دیگران می زیست و هر فرد، بی خبر از وجود دیگران زندگی می کرد، «اخلاق» اصولًا مفهومی نداشت، زیرا غبطه و حسد، تواضع و تکبر، حسن ظن، عدالت و جور، عفت، سخاوت و بخل و امثال اینها همه از مسایلی است که فقط و فقط در اجتماع و برخورد انسان با دیگران مفهوم دارد. بنابراین انسان منهای اجتماع با انسان منهای اخلاق همراه خواهد بود. ولی در عین اینکه باید اعتراف کرد که بسیاری از فضائل و رذائل اخلاقی با زندگی اجتماعی انسان بستگی دارد، چنان نیست که این مسأله عمومیت داشته باشد، زیرا بسیاری از مسائل اخلاقی هستند که فقط جنبه فردی دارند و در مورد یک انسان تنها نیز کاملًا صادقند. مثلًا «صبر» یا «جزع» بر مصائب، شجاعت یا ترس در برابر پیشامدها، کوشش یا تنبلی در راه رسیدن یک فرد به هدف خود، غفلت یا توجه نسبت به آفریدگار جهان، شکر یا کفران در برابر نعمتهای بی پایان او و امثال این امور- که علمای اخلاق در کتب اخلاقی از آن بحث نموده اند و جزء فضائل یا رذائل اخلاقی شمرده اند- می تواند جنبه فردی داشته باشد و درباره یک فرد که زندگی کاملًا جدا از اجتماع دارد نیز صدق کند. از اینجا تقسیم اخلاق به «اخلاق فردی» و «اخلاق اجتماعی» روشن می گردد؛ ولی ناگفته پیداست که اخلاق اجتماعی وزنه سنگین تری در علم اخلاق دارد و شخصیت انسان بیشتر بر محور آن دور می زند اگرچه اخلاق فردی نیز سهم قابل توجهی در مورد خود دارد. نکته دیگری که در اینجا ذکر آن ضرورت دارد این است که کسانی که برای تهذیب اخلاق و تربیت نفوس از اجتماع کناره گیری کرده و به انزوا می گرایند و تصور می کنند از این راه بهتر می توانند به این هدف بزرگ نایل شوند سخت در اشتباهند، زیرا آنها در واقع موضوع اخلاق اجتماعی را از بین می برند و این عمل گرچه آنها را از مفاسدی برکنار می دارد، ولی این در واقع فضیلت محسوب نمی شود. از این گذشته تجربه نشان داده که انزوا و گوشه گیری از اجتماع یک رشته مفاسد اخلاقی را مانند کج خلقی، بدبینی به مردم، عجب و غرور، سوء ظن به تقدیر خداوند در انسان ایجاد می کند لذا اسلام مسلمانان را به زندگی اجتماعی و حتی «سواد اعظم» (شهرهای بزرگ) تشویق کرده و رعایت اصول اخلاقی را در دل اجتماع به انسان توصیه می کند. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
☝️☝️ 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 4 1.. کتاب های اخلاقی - روایی (قسمت دوم): اینک پس از اشاره به برخی از ویژگی ها، نمونه ای ازاین گونه کتابها را در پیش روی قرار می دهیم : 1- اصول کافی [ ثقه الاسلام ، محمدبن یعقوب کلینی ، م 328.329 ه.ق]. این کتاب ، که قرنهاست مرجع پژوهشگران و دانشوران بوده و اکنون نیز چونان گذشته ، معتبرترین کتاب حدیثی به شمار می آید، دائره المعارف روایی است که آبشخور صافی برای تشنگان معارف اسلامی - عقاید،اخلاق و فقه - بوده که با مهارت و نظم ، باب بندی و عنوان گذاری شده است . بخاطر دقت فراوانی که در گردآوری و یادداشت احادیث به کار رفته است و قرب زمانی نویسنده به عصر معصومین[ ع] اعتبار ویژه ای برای این کتاب متنی پدید آورده است . تعلیقات ، تصحیحات فهرستهای فنی ، چاپ شایسته ، زیبنده این گونه میراثهاست که خوشبختانه برخی انجام گرفته و بعضی در دست اقدام است . 2-مکارم الاخلاق: حسن بن الفضل الطبرسی این کتاب نیز بر شیوه اخلاق روایی ، نگارش یافته است . نخست ازاخلاق النبی[ ص] آغاز گشته ، آداب و سنن را در پی آورده و کاوشهایی را در اخلاق و سجایای اخلاق ، دنبال کرده است . گفتار معصومین[ ع] ، با چینش و ترتیب تقریبا منظمی ، گرد آمده و با مهارت ، مطالب اخلاق ، به گونه ای ریز و واقع بینانه بررسی شده است . بخاطراین ارزشمندی ، همواره در محفل دانش پژوهان ، دست به دست می گشته و از شهرت ویژه ای دراخلاق ، برخوردار شده است . چنان که علامه مجلسی[ ره] می فرماید: کتاب المکارم فی الاشتهار کالشمس فی رائعه النهار: [مکارم الاخلاق به مانند خورشید نیمه روز، شهرت داشته و نمایان است] . 3- تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورام: ورام بن ابی فراس المالکی الاشتری ، م 605 ه.ق . این کتاب نیز، بحثهای گوناگون اخلاقی را با شیوه اخلاق روایی ، پرداخته است . بخش عمده را روایات تشکیل داده و گاهی از شعر و گفتار کوتاه دیگران نیز، گزارش کرده است . عبارات گزیده ، کوتاه ، سودمند و متنوع ، نشاط و جذابیت ویژه ، به خواننده می بخشد. چنانکه از دیرباز همواره در محفل خردمندان ، دفتر ذکر و برای پرهیزکاران نغمه موزون بوده است . کاربرد اصلی این کتاب را نیز در همین زمزمه ای بودن آن می توان دانست چنان که پیشینیان هم به این خاطر، یکدیگر را به خواندن آن سفارش می کردند. کتابهای دیگری نیز دراین راستا جای می گیرند، که از جهت شیوه نگارش و ویژه گیها، مانند چند کتابی است که بر شمردیم .ازاین روی ، به گونه ای گذرا،از آنها یاد می کنیم : المواعظ : [شیخ صدوق ، م 381 ه.ق] . که روایات اخلاقی را با شیوه ای موعظه ای ،از کلمات معصومین[ ع] گزینش کرده است . محاسن برقی : [ احمد بن ابی عبدالله برقی ، م 280 ه.ق] . که روایات را براساس ثواب و عقاب اخروی ، گردآورده است . وافی : [ مولی محسن فیض کاشانی] ، که از عقاید آغاز گشته و سپس به بخش اخلاقیات رسیده و در هر باب ، آیات قرآنی را با شرحی اجمالی ، نقل کرده است . در پی آیات ، گفتار معصومین[ ع] را آورده و بعضا مطالبی را بدانها افزوده است . بحارالانوار، ج 66 تا 70 :علامه مجلسی ، که به ترتیب اصول کافی ، تحت عنوان کتاب [ ایمان و کفر]، مکارم اخلاق ، و مساوی اخلاق و ... ، نوشته است . آیات مربوطه را با تفسیر و روایات آن را نیز، در پی آورده است . ریاض السالکین : [ میر سیدعلی خان کبیر]،این کتاب ، بهترین شرح [صحیفه سجادیه] به شمار می رود. [صحیفه سجادیه] از مطالب و گفتار نغزاخلاقی لبریز است و مهارت و شایستگی ، شارح آن ، کتاب را از بحثها و کاوشها ژرف اخلاقی ، بهره مند ساخت و مفاهیم پرارج صحیفه را قابل فهم گردانید. کاوشگران مسائل اخلاقی ، با مراجعه به آن در می یابند که در منابع اخلاقی تربیتی مقام ارجمندی را داراست . و نیز، دراین راستا، می توان کتابهای دیگری ، مانند :[ غرر و درر آمدی - چاپ دانشگاه ، 7 جلدی] ،[ مصادقه الاخوان] ، شیخ صدوق ،[ الجواهر السنیه] ، شیخ حر عاملی ،[ مشکاه الانوار] طبرسی [ ارشادالقلوب] ، دیلمی - جلد دوم ،[ تحف العقول] ،ابن شعبه حرانی ،[خصال] ، شیخ صدوق ،[ عده الداعی] ،ابن فهد حلی ،[ مرآت الرشاد]، مامقانی [ المومن] ، حسین سعید اهوازی ،[ کشف المحجه] ، سید بن طاووس ،[ نورالحقیقه و نورالحدیقه] ، عزالدین عبدالصمد را نام برد. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در راه عبودیت / امیر المؤمنین (ع) در خصوص عبودیت می‌فرمایند: «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّا». حضرت موسی (ع) می‌فرمایند که خدایا من چیزی دارم که در خزینه تو نیست و تو با همه جلال و بزرگی‌ات نداری و آن دارایی خدایی همچون توست که مثلش وجود ندارد. دو محبت در یک دل نمی‌گنجد. قلب شما منظر اله است. حضرت حق (جل جلاله) خطاب به حضرت داود (ع) می‌فرمایند که محبتم را حرام کردم بر قلبی که غیر از من محبت دیگری را داشته باشد و محبت من شامل حالش نمی شود. پس یکی از موانع رسیدن به حضرت حق حب غیر است. خدایا حب خودت و حب کسی که تو را دوست دارد و حب کسی که تو او را دوست داری را به ما روزی کن. البته توجه شود که این محبت‌ها در طول هم هستند. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 5 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» راه درمان انحرافات اخلاقی🌷 در اینجا ذکر دو نکته کمال لزوم را دارد: نکته اول: همیشه با کسانی که گرفتار انحرافات اخلاقی هستند، معامله یک بیمار باید کرد، زیرا انحرافات اخلاقی همانطور که اشاره شد در حقیقت یک نوع بیماری روحی است که گاهی منشأ بیماریهای جسمی هم می شود و یا بعکس گاهی از بیماریهای جسمی سرچشمه می گیرد. بنابراین باید همان اصولی را که در درمان بیماریهای جسمی رعایت می کنیم در این قسمت نیز رعایت نماییم. نکته دوم: در درمان بیماریها، همیشه سه اصل را در نظر می گیریم: 1- تشخیص نوع بیماری. 2- تشخیص عوامل پیدایش بیماری. 3- راه درمان بیماری. برای تشخیص نوع بیماری غالباً از علایم و آثار آن استفاده می شود، البته این موضوع در بیماریهای جسمی نسبتاً کار آسانی است- مخصوصاً با وسایل و امکانات فعلی- ولی در مسائل اخلاقی موضوع فوق العاده پیچیده ای است، زیرا بسیار می شود که انحرافات اخلاقی تظاهرات و علایم مشابهی دارند، یا تظاهراتی که معلول آمیختن چند نوع از بیماریهای اخلاقی است دیده می شود که تشخیص آن مشکل می گردد، و لذا عالم اخلاق و طبیب روح برای درمان خود یا دیگران باید این علم را با حوصله و دقت بررسی کند. و برای تشخیص عوامل پیدایش بیماری باید معمولًا سابقه زندگی شخص منحرف- مخصوصاً سوابق دوران کودکی که زیربنای شخصیت انسان را تشکیل می دهد- و همچنین محیط خانوادگی و اجتماعی و شغل و کار و منطقه جغرافیایی او را کاملًا بررسی کرده و عواملی که باعث بروز این بیماری اخلاقی شده است بدست آورد، حتی عامل وراثت را نیز نباید از نظر دور داشت، زیرا اخلاق بد (مانند بیماریهای جسمی) گاهی جنبه موروثی دارد. و برای درمان مفاسد اخلاقی باید توجه داشت که اگر آنها به صورت مزمن درآمده و مدتها از عمر آنها گذشته باشد، باید با صبر و حوصله و دقت و مراقبت به درمان آن پرداخت و از طول مدت هرگز نباید خسته شد، ولی اگر یک حالت سطحی و عارضی باشد در مدت کوتاهتری درمان پذیر خواهد بود. به همین دلیل اصلاح مفاسد اخلاقی جوانان و کودکان به مراتب آسانتر از اصلاح بزرگسالان است، زیرا دسته اول هم زود آلوده می شوند و هم زود درمان می پذیرند. امام صادق علیه السلام فرمود: «عَلَیْکَ بِالْاحْداثِ فَانَّهُمْ اسْرَعُ الی کُلِّ خَیْرٍ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 11/ 447) به جوانان توجه کن که برای پذیرش سریع هر نیکی آماده اند. 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: آیت الله سید محمد ضیاء آبادی "سنن الهی و تکامل انسان" جدا شدن و پراکندگی قوم بنی اسرائیل به جهت رفتارهای ناشایستی که داشتند به عنوان عذاب الهی در قرآن کریم مطرح شده است. همانگونه همفکر بودن و وحدت داشتن موجب موفقیت و پیروزی یک ملت محسوب می‌شود. به همان نسبت تفرقه و تشتت، بلای بزرگی برای یک ملت به حساب می‌آید. و البته این یک سنت الهی است. سیئات و حسنات از سنت‌های الهی هستند. سیئات یعنی گرفتاری‌های زندگی و حسنات به معنای زندگی خوش می‌باشد. اینکه ما همه جوامع را با سیئات و حسنات امتحان می‌کنیم یعنی آنها را در مسیر تکامل قرار می‌دهیم. لازم است حسنات را ببینید و منعم را بشناسید تا حس شکر گذاری در مقابل منعم در شما پیدا شود و روحتان به حرکت درآید تا به حیات طیبه ابدی برسد. 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 5 1.. کتاب های اخلاقی - روایی (قسمت سوم): نگاه کلی : کتابهایی که در بخش اخلاقی - روائی ،از آنها نام بردیم ، نمونه ای بود از نوشته هایی که به عنوان منابع اخلاقی ، شمرده می شوند. چند نکته را یادآور می شویم : 1- کتابهای اخلاقی - روایی ،از نظم و چینش شایسته و یک نواختی برخوردار نیستند. هر یک از دانشوران این فن ، به ذوق و سلیقه شخصی عمل کرده و نظم و ترتیب را بکار بسته است . ازاین روی شایسته است که مانند کتابهای : فقهی ،اصولی ، فلسفی و غیره ،از نظم و ترتیب همانند، منطقی و گویا بهره مند شوند و با فهرستهای فنی تدوین گردند. 2- برخی ازاین کتابها، سند روایات را بیان نداشته و به گزارش متن آن ، بسنده کرده اند. که این انداختن سند، به هر دلیلی که باشد، کمترین زیانش ، سردرگمی و بی اعتمادی پژوهنده است که وی را در پی گیری مصادر، تصحیح منقولات و پژوهش فزونتر، دچار دشواری می کند. 3- وجود روایات پرسش زا، سنگین ، متاشبه، مغایر یکدیگر و نیازمند به تحلیل ، شرح و توجیه ، اشکال دیگری است که دراین نوشته ها دیده می شود. روایاتی که از مفهوم دشواری برخوردارند و بیشتر مردم ، توان فکری و پذیرش آنها را ندارند. سزاواراست که این گونه روایات با شرح و تحلیل پیرامون شرائط زمانی - مکانی مخاطب و با امام ، و با بهره وری از سائر کلمات معصومین در تفسیر و زدودن شبهه ها، انتشار یابند. 4- پرداختن این مجموعه ها به پاره ای از نیازهای اخلاقی - روانی - آن هم گاه و بیگاه بگونه ای تکراری و مشابه . ازاین رو شایسته است که یک مجموعه منظم و تحقیقی از گفتار و سنت معصومین[ ع] و کلام خداوندی - که در بردارنده تمامی مسائل اخلاقی و روانی انسانی باشد، پدید آید و راه برای پژوهشگران آینده هموار شود تاایشان ، گامهای بعدی را برداشته ، و مطابق نیاز هر زمان و براساس اندیشه و توان فکری و ذوقی طبقات گوناگون جامعه ، آثاری را، به نگارش در آورند. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 6 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت اول🌷 بهداشت اخلاق نکته دیگری که ذکر آن در اینجا ضرورت دارد این است که طب امروز در حقیقت به دو بخش تقسیم می گردد: «طب درمانی» و «طب بهداشت». منظور از طب درمانی روشن است؛ اما منظور از طب بهداشت، پیشگیری از بوجود آمدن بیماریها و از بین بردن عوامل آن است و از آنجا که جلوگیری از پیدایش بیماری به مراتب آسانتر از درمان آن است، بهداشت اهمیت فوق العاده ای در حیات افراد و سرنوشت اجتماعات دارد و لذا بودجه های سنگینی صرف آن می شود. در مسایل اخلاقی و بیماریهای روحی عیناً همین دو بخش موجود است، بنابراین باید کاری کرد که حتی الامکان انحرافات اخلاقی پیش نیاید و با اتخاذ تدابیر لازم در بهداشت اخلاق خود و دیگران کوشید و برای انجام این هدف باید امور زیر رعایت شود: 1️⃣ ترک معاشرتهای مسموم و مشکوک بسیاری از انحرافات اخلاقی بطور مسلم از طریق معاشرت بوجود می آید و عیناً مانند بیماریهای مسری و واگیردار مخصوصاً در مواردی که بر اثر کمی سن یا کمی معلومات یا سستی ایمان و مانند آن زمینه روحی برای پذیرش اخلاق دیگران آماده باشد، در این موارد معاشرت با افراد فاسد، سمّ مهلک و کشنده ای است. بسیار دیده شده که سرنوشت انسان بر اثر معاشرت بکلی عوض می شود و مسیر زندگی تغییر می کند. تأثیرات معاشرت در ساختن شخصیت انسان بقدری زیاد است که گفته اند: برای شناسایی هرکس باید به رفیق و همنشین او نگاه کرد، علی علیه السلام می فرماید: «مَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ امْرُهُ وَلَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ فَانْظُرُوا الی خُلَطائِهِ» (مجلسی، بحار الانوار 74/ 197) کسی که وضع او بر شما مبهم شد و دین او را ندانستید، نگاه به دوستانش کنید. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «الْمَرْءُ عَلی دِینِ خَلِیلِهِ وَقَرِینِهِ»(کلینی، کافی 2/ 375.) انسان بر دین دوست و همنشین خویش است. معاشرت با بدان روح را تاریک و حس تشخیص را ضعیف و قبح اعمال و اخلاق سوء را در نظر کم می کند و از آن در اخبار به «مردن دل» تعبیر شده است. پیغمبر اکرم می فرماید: «ارْبَعٌ یُمِتْنَ الْقُلُوبَ... وَ مُجالَسَهُ الْمَوْتی فَقِیلَ لَهُ: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَمَا الْمَوْتی قالَ: کُلُّ غَنِیٍّ مُتْرَفٍ»(مجلسی، بحارالانوار، جلد 2، صفحه 128) چهار چیز قلب را می میراند... از جمله همنشینی با مردگان، عرض کردند: ای رسول خدا! مردگان کیانند؟ فرمود: ثروتمندانِ اسراف کار. معاشرت با بدان حس بدبینی را در انسان بر می انگیزد و انسان را به همه بدبین می کند. امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «مُجالَسَهُ الْاشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْاخْیارِ»(مجلسی، بحار الانوار 74/ 191.) همنشینی با بدان موجب بدبینی به نیکان می شود. خلاصه، موضوع معاشرت بقدری مهم است که خداوند در قرآن حتی پیغمبرش را از معاشرت با بدان بر حذر می دارد. ولی بعکس معاشرت با نیکان یکی از مهمترین وسایل تربیت، تهذیب و پرورش فضائل اخلاقی و زنده کردن دل و کسب شخصیت است. اسلام اهمیت فراوانی نسبت به موضوع معاشرت با اخیار و نیکان می دهد. قرآن مجید می فرماید: وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَوهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ اغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاتَّبَعَ هَویهُ وَکانَ امْرُهُ فُرُطاً(سوره کهف( 18) آیه 28) با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را می طلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن؛ همانها که از هوسهای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «اسْعَدُ النّاسِ مَنْ خالَطَ کِرامِ النّاسِ»(مجلسی، بحار الانوار 74/ 185.) از همه سعادتمندتر آن کسی است که با مردم نیک و بزرگوار معاشرت کند 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: آیت الله حق شناس 🌷آخرت‌گرایی🌷 امیر المؤمنین (ع) فرمودند: «زمانی که مردم در یادگیری احکام دین کوتاهی کنند، خداوند غم و غصه را بر قلب آنها مسلط می‌کند.» اما اگر صبح کرد و آخرت همّ او بود و نمازها در حد امکان در اول وقت خوانده شد و احکام دین یاد گرفته شد و دنیا در طول آخرت قرار گرفت، حضرت فرمودند: «خداوند بیچارگی‌ها را از قلب او برمی‌دارد و دنیا خودش را به آسانی در اختیار او قرار می‌دهد.» هر زمان که ترس از فقر داشتی ولی ندایی در قلبت بگوید که کسی که خدا دارد فقیر نمی‌شود و تماماً القائات ثروت و غنا در قلبت وارد شود، چه زندگی از این بهتر است. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 6 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت اول) : مقصود از این گونه کتابها، نوشته هایی است که حکمای اسلام ، جهت پرورش و تهذیب نفوس ، نگارش کرده اند و بیشتر با مدد عقل و برهان ، به بیان مسائل اخلاقی پرداخته اند.از دریچه [حکمت عملی] انسان را دارای یک سلسله وظایف و تکالیفی می دانند، که عقل و خرد، توان کشف آنها را دارد و برانجام و ترک آنها، دستور می دهد. بهترین وسیله آراستگی را، شناخت فضایل دانسته و منشا رذائل را، جهل و نادانی می دانند پیشتازاین اندیشه حکمای یونان بودند که خیر را در سعادت عقلانی ، تقویت نیروی تفکر و بعد ادراکی می دانستند و عامل تعیین کننده ، در دست یابی به خیر را، شناخت و ادراک معرفی می کردند.ایشان ، معتقد بودند که : [ آدمی از روی علم و عمد، دنبال[ شر] نمی رود، واگر خیر و نیکی را تشخیص دهد،البته آن را اختیار می کند... نیکوکاری ، بسته به تشخیص نیک و بد، یعنی دانایی است . بالاخره فضیلت بطور مطلق ، جز دانش و حکمت چیزی نیست] . 🌱استاد مطهری ، در تفسیراین بینش می نویسند: افلاطون و استادش سقراط، معتقدند، برای عمل به مقتضای خیر، شناختن آن کافی است . یعنی امکان ندارد که انسان کار نیک را بشناسد و تشخیص دهد و عمل نکند، علت عمل نکردن جهالت است . پس برای مبارزه با فساداخلاقی ، جهل را بایداز بین برد و همان کافی است . ازاین رو سقراط، معتقداست که : سرمنشا همه فضایل[ حکمت] است . بلکه هر فضیلتی ، نوعی حکمت است . مثلا شجاعت عبارت است از: معرفت این که از چه باید ترسید واز چه نباید ترسید عفت ، عبارت است از: دانستن این که چه اندازه هدایت شهوات نفسانی شود و چه اندازه جلوگیری شود عدالت عبارت است از: دانستن اصول و ضوابطی که باید در روابط با مردم رعایت شود . ویژگی دیگر این بینش ، تکیه بر [حد وسط] و اعتدال میان قوای چهارگانه نفس ( عاقله ، عامله ، شهویه و غضبیه )است ، که اگر حرکات این قوی ، به گونه ای معتدل انجام گیرد، و سه قوه اخیر مطیع اولی ( عقل ) باشد، و درافعال بر آنچه عقل تعیین می کند، گام بردارد اولا فضایل سه گانه: [حکمت ، عفت و شجاعت] پدید می آید، و ثانیا از حصول آنها، که مرتب بر سازش قوای چهارگانه و اطاعت و انقیاد سه قوه ازاولی است - حالتی پدید می آید که کمال و تمامیت قوای چهارگانه است و آن [عدالت] نام دارد. بنابراین ، هر یک ازاین فضایل چهارگانه (حکمت ، عفت ، شجاعت و عدالت ) که منشا دیگر فضایل و صفات پسندیده به شمار می آیند، دارای جنبه های افراط و تفریط هستند، که عقل ، حد وسط آنها را بر می گزیند و جهتهای افراط و تفریط ر، رها می کند. ادامه دارد.... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 8 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت سوم🌷 3.. مهاجرت و فرار از محیطهای آلوده برای اصلاح محیطهای آلوده و فاسد حداکثر کوشش را باید به خرج داد؛ ولی اگر به عللی اصلاح محیط امکان نداشته باشد و بیم آن رود که ماندن در آن محیط موجب آلودگی گردد و محیط سالمتری که امکان مهاجرت به آن هست وجود داشته باشد، چاره ای جز «مهاجرت» نیست. نظیر این موضوع نیز در بیماریهای جسمانی دیده می شود که افرادی که به سلامت خود علاقه مندند، در چنان شرایطی از محیط آلوده فوراً مهاجرت می کنند. مسأله «مهاجرت» در اسلام اهمیت خاصی دارد و جالب این است که پایه نخستین تاریخ اسلام را تشکیل می دهد. مهاجرت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه جز فرار از یک محیط آلوده و نامساعد به یک محیط مساعدتر برای نشر ایمان و فضیلت، نبود. مهاجرت گروهی از مسلمانان راستین، از مکه به سرزمین حبشه، طبق فرمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز نمونه دیگری از این موضوع بود. مهاجرین صدر اسلام امتیاز و اهمیت فوق العاده ای در تاریخ اسلام دارند و آیات متعددی در قرآن درباره آنان دیده می شود، احادیث متعددی در زمینه مهاجرت از نقاط آلوده به گناه و شرک، به نقاط سالم وارد شده که اهمیت موضوع را روشن می سازد. در تفسیر «مجمع البیان» در ذیل آیه «وَمَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْارْضِ مُراغَماً کَثِیراً وَسَعَهً-(سوره نساء، آیه 100)» کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امن فراوان و گسترده ای در زمین می یابد. از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده: «مَنْ فَرَّ بِدِینِهِ مِنْ ارْضٍ الی ارْضٍ وَانْ کانَ شِبْراً مِنَ الْارْضِ اسْتَوْجَبَ الْجَنَّهَ وَکانَ رَفِیقَ ابْراهِیمَ وَمُحَمَّدٍ»(مجلسی، بحار الانوار 19/ 31) کسی که برای آیین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر- اگرچه به اندازه یک وجب از زمین باشد- مهاجرت کند، مستحقّ بهشت می گردد و همنشین ابراهیم و محمد (دو پیامبر بزرگ مهاجر) خواهد بود. تأکید مطلب از جمله «وَانْ کانَ شِبْراً؛ اگرچه به اندازه یک وجب باشد» روشن می شود، و رفاقت و مصاحبت با این دو پیغمبر عظیم الشأن بواسطه این است که هر دو اقدام به هجرت فرمودند، ابراهیم علیه السلام از بابِل که مرکز بت پرستان و نمرودیان بود آهنگ شام و فلسطین کرد، و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه. در تفسیر علیّ بن ابراهیم در ذیل آیه «یا عِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا انَّ ارْضِی واسِعَهٌ فَایّایَ فَاعْبُدُونِ)(سوره عنکبوت( 29) آیه 56)» ای بندگان من که ایمان آورده اید! زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید. از امام عسکری علیه السلام نقل می کند: «لا تُطِیعُوا اهْلَ الْفِسْقِ مِنَ الْمُلُوکِ فَانْ خِفْتُمُوهُمْ انْ یَفْتِنُوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ فَانَّ ارْضِی واسِعَهٌ» از زمامداران گنه کار پیروی نکنید و اگر می ترسید شما را از آیین پاکتان منحرف سازند (مهاجرت کنید) زیرا زمین من وسیع و گشاده است. عدم شرکت در مجالس معصیت و گناه که در دستورات اسلام وارد شده و عدم خلوت با اجنبیّه و امثال اینها نیز یک نوع مهاجرت کوتاه از منطقه معصیت و لغزشگاه و خطر محسوب می گردد و مسلماً برای جلوگیری از سرایت مفاسد اخلاقی و آلوده نشدن به گناه می باشد. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 8 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت سوم) : 👇🏿👇🏿 2️⃣ تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (یا طهارة الاعراق): کتابی به عربی درباره علم اخلاق نوشته ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب رازی ملقب به مسکویه، فیلسوف قرن چهارم و پنجم. وی که از مترجمعین آثار یونانی است ، بیشتر بر عقل و مکتبهای فلسفی تکیه دارد و به شیوه و ترتیب آنها سیر می کند. به گونه ای چشم گیراز گفتار حکماء یونانی سود جسته و با مهارت این گفتار را بررسی کرده و در آنهااجتهاد می کند. تفاوت وی با عامری در چند نکته است : 1- بهره مندی وی از شرع و تعالیم دین ، فزونتراز عامری است . 2- بر عکس عامری که نگارش ساده و روانی را دنبال می کرد،ایشان در پی شیوه ای علمی و در خور فهم صاحبان فن است . چنانکه خود گوید: [ و علمناه لمحبی الفلسفه خاصه لاللعوام] . 3- ویژگی دیگراین کتاب ، نظم بسیار مرتب و منطقی است که در هفت مقاله و براساس شیوه حکماء یونان آمده است . چنان که از نفس ، قوای نفس ، فضایل چهارگانه ، آغاز کرده و بحثهایی نظیر: اخلاق و طبایع ، سعادت ، لذت ، شجاعت ، عدالت ، جور،انواع محبت ، مرضهای نفسانی و راه مداوای هر یک و ... را به دنبال آورده است . مسکویه رازی ، بیش از هر متفکراسلامی ، به اخلاق و مسائل روحانی ،اهتمام ورزیده است . مهمترین نگارش وی دراین زمینه ، همین کتاب[ تهذیب الاخلاق] است . که مرحوم خواجه نصیر طوسی ، درباره ارزش واهمیت آن می نویسد: کتاب الطهاره - که استاد فاضل و حکیم کامل ،ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه خازن رازی ، سقی الله ثراه ، و رضی الله عنه وارضاء، در تهذیب اخلاق ساخته است و سیاقت آن ، برایراد بلیغ ترین اشارتی در فصیح ترین عبارتی پرداخته ، چنان که این سه چهار بیت که پیش ازاین در قطعه گفته آمده است به وصف آن کتاب ناطق است : بنفسی کتاب حازکل فضیله وصار لتکمیل البریه ضامنا مولفه قدابرزالحق خالصا بتالیفه من بعد ماکان کامنا و وسمسه باسم الطهاره قاضیا به حق معناء ولم یک ماینا لقد بذل المجهودلله دره فما کان فی نصح اخلایق خانیا] (کتابی که همه برتری را در بر گرفته و ضامن تمامیت نیکی گشته است . حق را که ناپیدا بود، بدین نگارش ، بی پیرایه آشکار ساخت . نام آن ر،[ طهارت] نامید، که سزاوار و شایسته آن است تمام کوشش را بکار بود، خدایش پاداش فراوان دهد، که در خیرخواهی مردم خطا نرفت ). بااین که افکار واندیشه های مسکویه ، چندان نو و مبتکرانه ، به نظر نمی آید. بلکه تلفیقی است ازاندیشه های حکمای یونانی ، که با مهارت و ژرف اندیشی ، پرداخته و تکمیل شده است .اما گفتار وی ، در باب اخلاق فلسفی ، جنبه سندی داشته و ازارزش فراوانی ، بر خورداراست . زیرا وی ،از نخستین حکیمانی است که انظار فلاسفه و دانشوران اسلامی را به مطالعه اخلاق ، بدین شیوه ، متوجه ساخته و کوشیده است که معارف اسلامی را، به شیوه و جو علمی روز مطرح سازد. کتاب دیگری ازایشان به نام[ جاویدان خرد]، به چاپ رسیده است ، که در آن ، بیشتر به پندهای جزئی و گوناگون مردم جهان ،از هر آیینی که باشند، توجه دارد و مانند[ طهاره الاعراق] به کلیات مسائل اخلاقی ، نپرداخته است . وی در تفاوت این دو می نویسد: بالجزئیات [فهذه جمل نحکمها قبل تفصیلها لولاانا قداحکمنالک الاصول کلها فی کتابناالموسوم[بتهذیب الاخلاق] ، لاوجبنالک هاهنا. ولکن هذاالکتاب غرضنا فیه ایراد جزئیات الاداب بمواعظ الحکما من کل نحله و تبعنا فیه صاحب کتاب [جاویدان خرد] کما وعدناک فی اوله... . (پس این مطالبی بود که بطور فشرده ثابت کردیم . واگر نبود که تمامی اصول این گفتار را در کتاب[ تهذیب الاخلاق] بیان داشته ایم ، بر خود لازم می دانستیم ، که اینجا بحث کنیم .اما هدف ما دراین کتاب : آوردن آداب جزئی ،از پندهای حکما از هر آیینی که باشند - هست . و همان گونه که در آغاز یادآور شدیم : به شیوه کتاب[ جاویدان خرد] ، خواهیم رفت ). ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: آیت الله علی مشکینی موضوع: عاقبت غرور و تکبر رسول اکرم (ص) شتری بسیار راه‌وار و چابک داشت و در هر مسابقه‌ای می‌برد. روزی بادیه‌‌نشینی آمد و گفت: "ای پیامبر آیا با من مسابقه می‌دهی؟" پیامبر اکرم (ص) با این همه عظمت شأن با این عرب مسابقه داد. در روایت آمده که مسلمانان ناراحت شدند. رسول اکرم (ص) فرمودند: "می‌دانید علت آن چیست؟" به این جهت است که این حیوان مغرور بود. ظاهراً غرور و تکبر اثری وضعی دارد که در این حیوان هم اثر می‌گذارد و موجب سقوط و عقب‌ماندن او شد. یعنی اگر کبر و تکبر بر این حیوان اثر می‌گذارد، ای انسان! مواظب باش که با تکبر از انسانیت ساقط می‌شوی و در تو اثر کامل خواهد گذاشت. نکند تو آن‌طور باشی که خدایت نمی‌خواهد. در مقابل این صفت صفتی است که باید آن را دریابی و آن صفت تسلیم است. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 9 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» اصول چهارگانه اخلاق از نظر قدما / قسمت اول🌷 اصول اخلاق از نظر قدما نخست باید دورنمایی از اصول علم اخلاق از دریچه افکار بزرگان این فن را از نظر بگذرانیم و مسیر بحثهای آنها بطور اجمال در این علم مورد دقت و بررسی قرار گیرد. علمای اخلاق، اصول فضایل اخلاقی را در چهار اصل خلاصه کرده اند: 1- حکمت. 2- عفت. 3- شجاعت. 4- عدالت. آنها معتقدند هریک از این چهار اصل حد وسطی است در میان افراط و تفریط قوای نفسانی و غرایز، و به این ترتیب رذائل اخلاقی در دو طرف آنها قرار دارند و لذا در برابر هر فضیلتی دو صفت رذیله ذکر کرده اند به این ترتیب: 1- حکمت که عبارت است از اعتدال در تشخیص و درک واقعیات آنچنان که هست؛ و در مقابل آن در طرف افراط «جربزه ودهاء» یعنی فعالیت بیش از اندازه قوه ادراک و تکیه بر احتمالات و تشکیکات کردن و عدم ثبات بر نظریات صحیح، و در طرف تفریط «بلاهت» و کودنی است. 2- عفت که عبارت است از اعتدال در اعمال شهوات و بهره برداری صحیح از امیال و غرایز؛ و نقطه مقابل آن در طرف افراط «حرص و شره»، و در طرف تفریط «خمود» است. 3- شجاعت که عبارت است از اعتدال در قوه غضب و ترسیدن از آنچه باید ترسید و نترسیدن از آنچه نباید ترسید؛ و نقطه مقابل آن در طرف افراط «تهوّر» و بی باکی، و در طرف تفریط «جُبن» و ترس است. 4- عدالت که عبارت است از پیروی نیروی شهوت و غضب از نیروی عقل و کنترل صحیح آنها در راه اصلاح و سعادت؛ و نقطه مقابل آن در طرف افراط «ظلم»، و در طرف تفریط «انظلام و تحمل ظلم» است. آنها از یک نظر رذایل اخلاقی را غیر متناهی دانسته در حالی که فضائل اخلاقی که حد وسط و نقطه اعتدال است یک مرحله بیشتر ندارد و لذا آن را تشبیه به مرکز دایره که یک نقطه بیشتر نیست و رذائل را تشبیه به نقاط نامتناهی که در اطراف دایره فرض می شوند نموده اند. گاهی نیز آن را تشبیه به خط مستقیم در میان دو نقطه کرده اند که همواره یکی است، در حالی که خطوط کج و منحنی در میان دو نقطه بی نهایت می باشد. از محقق طوسی، خواجه نصیرالدین و جمعی دیگر از محققان نقل شده که منظور از «صراط» که وصف آن در اخبار آمده: «ادَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَاحَدُّ مِنَ السَّیْفِ (مجلسی، بحار الانوار 73/ 270.)؛ از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر، همین «اعتدال اخلاقی» است. بعضی دیگر از بزرگان علم اخلاق این موضوع را چنین تفسیر کرده اند که: چون وضع جهان دیگر در حقیقت تجسمی از وضع این جهان می باشد ممکن است آن «صراط» تجسمی از همین اعتدال ملکات اخلاقی در این دنیا بوده باشد. (اقتباس از کتاب: زندگی در پرتو اخلاق/ تالیف آیت الله مکارم شیرازی ص 47) ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 9 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت سوم) : 👇🏿👇🏿 3️⃣اخلاق ناصری: خواجه نصیرالدین طوسی ،597 - 672 ه.ق . این کتاب نیز، مانند دیگر نوشته هایی ازاین قبیل ، متاثراز شیوه و افکار حکمای یونانی است ، که با درایت و فرزانگی خواجه ، پرداخت گشته است . دراین کتاب ، نخست ازانواع علوم حکمی سخن رفته است . و سپس به اقسام حکمت عملی پرداخته شده که در سه مقاله و هر یک با فصلهای گوناگون ، جای گرفته است : مقاله نخست ، در[ تهذیب اخلاق] است ، که به گونه ای آزاد، کتاب[ تهذیب الاخلاق] مسکویه ، به فارسی برگردان شده است . مقاله دوم ، در تدبیر منزل و مقاله سوم ، در سیاست مدن که اقوال و آراء حکم، به شیوه و آهنگ مقاله نخست نگارش یافته است . از آن رو که خواجه ،این کتاب را به توصیه دیگری می نوشته ، مانند برخی از نوشته های دیگرش ،اعمال نظری نکرده و صرفا گرد آورنده و گزارشگری است که با ترتیب و صورتی شایسته ، به تدوین مطالب پرداخته است . به همین دلیل است که گاهی گفتار بیگانه و مخالف با اندیشه و سیره وی را، مشاهده می کنیم که بدون هیچ گونه اظهارنظری ، از آنها گذشته و به نقد آنها، نپرداخته است . چنان که خود دراین باره می نویسد: [پیش از خوض در مطلوب می گوئیم : آنچه دراین کتاب تحریر می افتد،از جوامع حکمت عملی بر سبیل نقل و حکایت و طریق اخبار و روایت ،از حکمای متقدم و متاخر باز گفته می آید بی آن که در تحقیق حق وابطال باطل شروعی رود، یا به اعتبار معتقد رایی و تزییف مذهبی خوض کرده شود]. پس به روشنی معلوم است که بنای خواجه ، برگزیدگی و گزارشگری بوده است و نمی خواسته به گونه ای استدلالی و کامل به همه بحثها و حقایق اخلاقی بپردازد. بلکه بیشتر،استجابت اسماعیلیان است لذا هنگامی که[ هلاکو] براسماعیلیان چیره شد، و خواجه با وی مرتبط گشت ، خطبه پیشین کتاب را تغییر داد. و موخره آن را نیزانداخت . مطالبی که مناسب ذوق و فرهنگ ایشان بوده و در ستایش آنهابه شمار می رفت ، زدود. تمامی مطالب کتاب ،از تحقیق و گرانباری ویژه ای برخورداراست . همه صفحات ، نکته های پرمغزی را در دید خواننده قرار می دهد، به گونه ای که کاوشگراخلاق ، نمی تواند به آسانی از آن گذشته ، واز گرانباری و چینش شایسته آنها، سرمشق نگیرد و محور نگزیند. بنابراین ، ضروری است که در کاوشهای اخلاقی ، بحثهای مربوطه آن مورد نظر قرار گیرد. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: آیت الله علی مشکینی "طهارت" در کتب فقهی و کلامی بحث مبسوطی را علما مطرح کرده‌اند و آن بحث طهارت از نجاست و پلید‌ی‌هاست. در کتب فقهی در تعریف "تطهیر" می‌‌گویند: "پاکیزگی بدن و لباس را از نجاسات". گاهی تعبیر تطهیر روح از آلودگی‌ها به وسیله غسل و وضو مطرح می‌شود و گاهی تعبیر تطهیر روح از گناهان مطرح می‌شود. همچنین تعبیر تطهیر نفس از رذائل اخلاق آمده است. طهارت در اسلام بسیار مطلوب و مورد اهمیت است و شقوق و اقسام زیادی دارد که هریک در کتابی یا فصلی از کتابی مطرح شده است. تطهیر لباس و بدن بسیار مهم است ولی موضوع بحث ما نمی‌باشد و شاید هم "النظافه من الایمان" هم مربوط به این مرحله باشد. روح یک پلیدی مختصری به واسطه خواب و سایر حدث‌ها پیدا می‌کند که با وضو و اقامه نماز در حضور الله به آن طهارت اولیه می‌رسد. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره 10 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» اصول چهارگانه اخلاق از نظر قدما / قسمت دوم🌷 اکنون باید دید این اصول چهارگانه (جهت مرور و یادآوری به قسمت اول همین موضوع رجوع شود) از کجا بدست آمده است؟ علمای اخلاق در پاسخ این سؤال می گویند: نفس انسان دارای سه قوه است: 1- قوه تشخیص و ادراک. 2- قوه جلب منافع یا «جاذبه» و به عبارت دیگر «شهوت» (به معنی وسیع کلمه). 3- قوه دفع ضرر یا «دافعه» و به عبارت دیگر «غضب». اعتدال هریک از این سه قوه یکی از فضائل اخلاقی را تشکیل می دهد که به ترتیب حکمت، عفت و شجاعت نامیده می شوند. و اگر دو قوه شهوت و غضب در اختیار قوه تمیز و ادراک قرار گیرد «عدالت» حاصل می گردد. به عبارت دیگر، تعادل قوای سه گانه مزبور هرکدام به تنهایی فضیلتی است، ولی ترکیب آنها به یکدیگر که همان پیروی نیروی شهوت و غضب از نیروی «ادراک» است فضیلت دیگری خواهد بود، زیرا بسیار می شود که انسان شجاعت دارد و مثلًا در میدان جنگ بدون جهت نمی ترسد ولی این شجاعت ممکن است در راه غلطی اعمال گردد مانند جنگ بخاطر هدفهای پست و بی ارزش در این مورد شجاعت هست ولی عدالت نیست اما اگر این شجاعت در راه یک هدف عالی و عقلانی به کار افتد و با حکمت آمیخته شود عدالت بوجود می آید. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: رهبر معظم انقلاب "دشمنی آمریکا با ایران حول محور هسته‌ای نیست" دشمنی آمریکا با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هسته‌ای نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعوای آمریکا با ما سرِ قضیّه‌ی هسته‌ای است؛ نه، قضیّه‌ی هسته‌ای بهانه است؛ قبل از اینکه مسئله‌ی هسته‌ای مطرح باشد، همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزی هم مسئله‌ی هسته‌ای حل شد -فرض کنید جمهوری اسلامی عقب‌نشینی کرد؛ همان‌که آنها میخواهند- خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ی دیگر را به‌تدریج پیش میکشند. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره ۱۱ 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» مقیاس برای سنجش اخلاق نیک و بد / قسمت اول🌷 مقیاس برای سنجش اخلاق نیک و بد مقیاس برای سنجش اخلاق نیک و بد مفاهیم اخلاقی، همه روشن و آشکار نیستند، البته بعضی مانند شجاعت، سخاوت و فداکاری، چنان روشن می باشند که هیچ کس در فضیلت بودن آنها تردید نمی کند و نقطه مقابل آنها (ترس، بخل و خودخواهی) بطور وضوح جزء رذائل است. ولی بعضی دیگر ممکن است از نظر فضیلت یا رذیلت بودن مورد بحث و تردید واقع گردد، بنابراین بدون در دست داشتن یک مقیاس سنجش واضح، نمی توان مباحث اخلاقی را تعقیب کرد. مثلًا امروز بعضی از دانشمندان مادی همچون «برتراند راسل» معتقدند: «اگر از انجام عملی- هر عمل که باشد- زیانی متوجه دیگران نشود دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم و نمی توان عملی را تنها به زعم اینکه فلان مذهب قدیمی «تابو» (منظور منهیاتی است که بدون دلیل در مذاهب یا سنتهای قدیمی وجود داشته) زشت شناخته است محکوم ساخت؛ فقط باید سود و زیان کار را حساب آورد». نامبرده به دنبال این عقیده بسیاری از اخلاق و اعمال شنیع را از نظر اینکه زیانی به دیگری نمی رساند تجویز می کند (مانند اعمال منافی عفت با جنس مخالف و موافق! در صورتی که به رضایت طرفین باشد). عده ای دیگر از مادیها مانند کمونیستها معتقدند بسیاری از اصول اخلاقی کهن، مولود اقتصاد سرمایه داری بوده و با از میان رفتن آن اصول، از بین می رود و لذا آنها اخلاق را منحصر به اموری می دانند که به ایجاد یا ادامه انقلاب کارگری (پرولتاریا) کمک کند! زمزمه های دیگر از ناحیه بعضی افراد که پیرو مکتب خاصی نیستند درباره بعضی از مسایل اخلاقی (مانند حیا و عفت) نشان می دهد که در بحثهای اخلاقی خود بطور قطع نیازمند به یک مقیاس روشن می باشیم. بنابراین باید دید مقیاس سنجش در این موارد چیست و چگونه می توان تشخیص داد فلان عمل جنبه اخلاقی و فضیلت دارد، یا ضد اخلاق و رذیلت است؟ اگر بخواهیم از نظر دینی و مذهبی در این زمینه بحث کنیم تکلیف ما کاملًا روشن است، زیرا پس از آنکه حقانیت اسلام را به دلایل قطعی شناختیم برای ارزیابی اصول فضائل و رذائل اخلاقی باید به مدارک قطعی که در قرآن و سنت وجود دارد مراجعه نماییم ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره ۱۲ 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» مقیاس برای سنجش اخلاق نیک و بد🌷 مقیاس برای سنجش اخلاق نیک و بد (قسمت دوم 👇👇👇) و اما از نظر عقلی باید یک اصل را در نظر بگیریم و آن اینکه: «هرگونه عامل اخلاقی که به تکامل وجودی انسان کمک کند، فضیلت و هر عاملی که او را به انحطاط می کشاند رذیلت می باشد». ولی باید توجه داشت که انسان تنها از جنبه مادی و احتیاجات اولیه این زندگی نباید مورد مطالعه قرار گیرد، بلکه باید جنبه های معنوی و روحانی که بیشتر افتخارات انسان در آن خلاصه می شود و زندگی مادی نیز وسیله ای برای نیل به آن است کاملًا مورد توجه قرار گیرد. بنابراین ممکن است یک عمل زشت و ناپسند تولید زحمتی برای دیگران نکند، اما از نظر انسانی و جنبه های معنوی موجب انحطاط و سقوط شخص مرتکب شونده باشد. مسلماً چنین عملی جزء رذائل خواهد بود. کسانی که تنها به جنبه های مادی می نگرند در حقیقت نیمی از وجود انسان (نیمِ کمتر و کوچکتر) را شناخته اند در حالی که اصول اخلاقی باید بر اساس شناسایی تمام وجود انسان (اعم از جسم و روح) مورد بررسی قرار گیرد. و از آن بدتر اخلاق کمونیستی است که نه تنها جنبه های معنوی انسان را نادیده گرفته بلکه در جنبه های مادی نیز تنها به یک قسمت (قسمت اقتصاد) چشم دوخته و انسان را از این نظر مورد مطالعه قرار داده است. بدیهی است اینگونه مکتبهای اخلاقی چون توأم با واقع بینی و انسان شناسی صحیح نیست، نمی تواند آثار صحیحی بوجود آورد و مسلماً آنها در راه شناسایی فضایل و رذائل اخلاقی گرفتار اشتباهات بزرگی خواهند شد. بنابراین، اساس صحیح عقلانی و منطقی در بررسی اصول اخلاقی همان است که گفته شد، باید همواره تکامل وجود انسان را در تمام جنبه ها مورد توجه قرار دهیم و آنچه را به آن کمک می کند از دیگر امور بشناسیم و فضائل و رذائل را بر طبق آن مورد بررسی قرار دهیم. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره ۱3 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» اثر انزوا و گوشه گیری در اخلاق🌷 اثر انزوا و گوشه گیری در اخلاق / قسمت اول👇👇👇 آیا تهذیب نفس و بدست آوردن فضائل اخلاقی در اجتماع، بهتر ممکن است یا در گوشه گیری و انزوا؟ این سؤالی است که بسیاری از خود می کنند. عده ای معتقدند انسان هرچه منزوی تر باشد از نظر اخلاقی سالمتر خواهد بود، زیرا بسیاری از انحرافات و رذائل اخلاقی و یا اکثر آنها هنگام برخورد با دیگران بروز می کند. حسد، تکبر، دروغ، غیبت، بهتان، ریا و کینه توزی و امثال اینها همه بر اثر آمیزش با دیگران دامنگیر انسان می شود؛ کسی که با مردم سر و کار ندارد نه غیبت می کند و نه غیبت می شنود؛ نه به کسی حسد می ورزد و نه محسود دیگران می گردد؛ نه مبتلا به ریاکاری می شود و نه دروغ و نه کینه توزی و سوءظن پیدا می کند. طرفداران انزوا و گوشه گیری که در میان آنها بعضی از علمای اخلاق و جمعی از زهّاد و عبّاد معروف دیده می شوند علاوه بر دلیل فوق دلائل دیگری هم بر فضیلت این عمل و تأثیر آن در بهبود اخلاق دارند. آنها می گویند: انسان هنگام گوشه گیری بهتر می تواند عبادت خدا کند و با حضور قلب به درگاهش مناجات و راز و نیاز نماید؛ بهتر می تواند در اسرار آفرینش و در رشته های مختلف علوم تفکر و اندیشه کند و حقایق را از غیر آن تشخیص دهد؛ حبّ و بغضها و تشاجرها و جدال و مرائها که مانع از درک حقایق و واقعیات است در حال انزوا کمتر وجود دارد و لذا بسیاری از متفکران بزرگ در گوشه گیری و انزوا بسر می بردند. علاوه بر این هنگام معاشرت و آمیزش با مردم، انسان غالباً با صحنه هایی روبه رو می گردد که برای او وظایف سنگینی ایجاد می نماید و بسیار می شود که انسان در انجام آن وظایف کوتاهی کرده و در نتیجه منحرف می گردد، مثلًا موقع معاشرت و زندگی در اجتماع غالباً با منکرات و خلافکاریها و ترک معروفهایی روبه رو می شویم که وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ایجاب می کند به مبارزه برخیزیم، در حالی که اطمینان نداریم همیشه وظیفه خود را در این قسمت انجام دهیم پس چه بهتر که انزوا را اختیار کرده و از زیر بار این مسؤولیتها رهایی یابیم! از همه اینها گذشته در آیات و روایاتی مدح عزلت و گوشه گیری دیده می شود، به عنوان نمونه به چند آیه و روایت زیر توجه می کنیم. 1- (فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَما یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ اسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَ کُلّاً جَعَلْنا نَبِیّاً)(سوره مریم( 19) آیه 49) هنگامی که از آنان و آنچه غیر خدا می پرستیدند کناره گیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هریک را پیامبری (بزرگ) قرار دادیم. این آیه دلالت دارد که موهبت فرزندانی که پیامبر باشند به ابراهیم هنگام عزلت و کناره گیری بوده است. 2- (وَ اذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَما یَعْبُدُونَ الَّااللَّهَ فَأْوُوا الَی الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ)(سوره کهف( 18) آیه 16) و (به آنها گفتیم:) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می پرستند کناره گیری کردید، به غار پناه برید، که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما می گستراند. این آیه نیز دلالت دارد که اصحاب کهف پس از انزوا و گوشه گیری از اجتماع، مشمول لطف الهی شدند. 3- «قِیلَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: ایُّ النّاسِ افْضَلُ؟ قالَ: مُؤْمِنٌ مُجاهِدٌ بِنَفْسِهِ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ تَعالی قِیلَ: ثُمَّ مَنْ؟ قالَ: رَجُلٌ مُعْتَزِلٌ فِی شِعْبٍ مِنَ الشِّعابِ یَعْبُدُ رَبَّهُ وَیَدَعُ النّاسَ فِی شَرِّهِ»(فیض کاشانی، محجه البیضاء 4/ 9. راوی حدیث ابوسعید خدری است و در حواشی احیاء العلوم آمده:« این حدیث متفق علیه است».) به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردند: چه کسی از همه مردم بالاتر است؟ فرمود: فرد باایمانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کند. پرسیدند: پس از او چه کسی افضل است؟ فرمود: کسی که در درّه کوهی از مردم کناره گیری کرده خدا را پرستش می کند و مردم از شرّ او درامانند!. این روایت نیز مقام انزوا و عزلت را بعد از مقام جهاد قرار داده و ستوده است. 4- در مصباح الشریعه از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده که فرمود: «صاحِبُ الْعُزْلَهِ مُتَحَصِّنُ بِحِصْنِ اللَّهِ وَمُحْتَرِسٌ بِحَراسَتِهِ فَیا طُوبی لِمَنْ تَفَرَّدَ بِهِ سِرّاً وَعَلانِیَهً»(مجلسی، بحار الانوار 70/ 110) گوشه گیران در قلعه الهی و تحت حفاظت پروردگار می باشند، خوشا به حال آنها که در آشکار و نهان با خدایند. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌ سخنران: آیت الله میرزا عبدالکریم حق شناس "صفات عاقل" صفت عاقل به چه کسی اطلاق می‌شود که در آیه شریفه می‌فرماید: شما تعقل نکردید؟ مگر رسولان نیامدند و به شما اطلاع ندادند که چنین رزوی هست؟ چرا در معقولات تفکر نکردید؟ عاقل کسی است که اگر کسی جاهل بود و به او جسارتی کرد، از او می‌گذرد و ذهن خودش را به این چیزها مشغول نمی‌کند. مؤمن همه کس را از خودش بالاتر می‌داند اما عاقل کسی است که در فضائل انسانی بسیار پیشرو است و بسیار بهره‌مند از اخلاق انسانی است. حلم، علم،‌ گذشت، جوان‌ها را اولاد خودش دانستن، تلقی بزرگان بر پدر بودن، همسالان را برادر خود دانستن، تواضع و کرنش نسبت به مادون خودش و ... از صفاتی است که در انسان عاقل فراوان است. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
شماره ۱4 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» اثر انزوا و گوشه گیری در اخلاق🌷 زیانهای گوشه گیری و انزوا/ قسمت دوم👇👇👇 در برابر منافع و فوایدی که در بالا برای عزلت و انزوا ذکر گردید زیانهای متعددی در تنهایی و فواید زیادی در معاشرت است که آنها را می توان دلایل برتری و فضیلت معاشرت شمرد: 1- نخستین چیزی که اهمیت و ارزش معاشرت را روشن می سازد این است که کسب غالب ملکات فاضله اخلاقی تنها در اجتماع میسر است و در تنهایی ممکن نیست، زیرا بیشتر این ملکات مربوط به طرز روابط با یکدیگر می باشد. تواضع و فروتنی و محبت و ایثار و عفو و گذشت و سخاوت و بردباری و کظم غیظ و عاطفه و ترحم و تملک نفس و... در چگونگی روابط و مناسبات انسانها پیدا می شود و برای کسب این فضائل حتماً باید در دل اجتماع زندگی نمود. از این گذشته سلامتی از مفاسد اخلاقی از قبیل حسد، تکبر، دروغ، غیبت و... بواسطه انزوا و گوشه گیری، در حقیقت فضیلت و افتخار نیست؛ بلکه از قبیل «منتفی به انتفاء موضوع» است و درست به این می ماند که شخصی برای رهایی از آلودگی به اعمال منافی عفت خود را با وسایلی محروم سازد، گرچه چنین شخصی از این آلودگی محفوظ می ماند ولی این نوع پاکدامنی فضیلت نیست بلکه سلامت است. فضیلت این است که انسان در اجتماع زندگی کند و در لحظات حساس یوسف وار تا لب پرتگاه برود و تسلط خود را بر نفس خویش حفظ نماید و بازگردد (البته نه اینکه انسان عمداً و با دست خویش چنین صحنه هایی را ایجاد نماید). بنابراین برای کسب ملکات فاضله که مقیاس ارزشهای انسانی محسوب می شوند راهی جز این نیست که در اجتماع زندگی کنیم و با مردم معاشرت داشته باشیم. و به عبارت دیگر این صفات برجسته از طریق مبارزه با شهوات و عوامل فساد بدست می آید، همانطور که استحکام و قدرت چوبهای جنگلی بواسطه پرورش در میان طوفانهای سخت حوادث است و اگر در گوشه انزوا و در محیطی دربسته و محدود پرورش یابند آن استحکام را از دست می دهند، همچنین افراد منزوی و گوشه گیر قدرتهای روحی و اخلاقی خود را تدریجاً از دست خواهند داد. شاید حدیث زیر نیز اشاره به همین حقیقت باشد: در زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یکی از مسلمانان برای عبادت به کوهی رفته و از مردم کناره گیری نموده بود، وی را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آوردند حضرت به او فرمود: «لا تَفْعَلْ انْتَ وَلا احَدٌ مِنْکُمْ، لَصَبْرُ احَدِکُمْ فِی بَعْضِ مَواطِنِ الْاسْلامِ خَیْرٌ مِنْ عِبادَهِ احَدِکُمْ ارْبَعِینَ عاماً»(فیض کاشانی، محجّه البیضاء 4/ 7.) نه تو و نه هیچ یک از مسلمانان چنین نکنید، چه اینکه صبر و استقامت یکی از شما در یکی از محیطهای اسلامی بهتر از چهل سال عبادت است. از این سخن پاسخ استدلال اول طرفداران انزوا روشن گردید. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.ir