📝نیل به خنده بهواسطهی
کاربرد زبان در شوخ طبعی✍
#درباره_طنز
#ابوالفضل_حری
بخش اول✏️
دومعنا داشتن از جمله مهمترین مولفههای شوخطبعی در نظر گرفته میشود. از جمله مهمترین واژگانی که در گفتمان متعارف و ادبی به دو معنایی یا چند معنایی اشاره دارند عبارتند از :
🔸ابهام (ambiguity)
🔸جناس و بازیهای کلامی (pun)
🔸کنایه (Irony)
🔸طعنه (Sarcasm)
در واقع، دومعنایی حاصل نوعی ناهماهنگی کلامی میان دو موقعیت است که از آن به عدم تجانس زبانی ( Verbal Incongruity) یاد میکنیم. معنای قاموسی عدم تجانس «ناپیوسته، عدم تطابق و سازگاری با یکدیگر، منفصل و نامناسب» است. عدم تجانس از دو جنبهی کلامی و غیرکلامی قابل بررسی است. عدم تجانس کلامی عمدتاً حول محور مسائل زبانی لطیفهها دور میزند...
عامل سرگرمکنندگی که در لبّ مطلب (Punch line) لطیفه به اوج میرسد، بهواسطهی عدم تجانس کلامی، لبان خواننده را به خنده میگشاید. عدم تجانس غیرکلامی که با کنایهی موقعیت( Irony of Situation ) همپوشانی معنایی دارد، بر مؤلفهی غیرمترقبه بودن (surprise) تاکید میکند.
بر این اساس، تضاد میان آنچه مورد انتظار است و آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، لبان بیننده را خندان میکند. البته گاهی این عدم تجانس یا تناسب منجر به ایجاد ترس، خشم و احساسات منفی دیگر میشود. آنچه تفریح و سرگرمکنندگی را از اینگونه واکنشها متمایز میکند این است که سرگرمی از روی عدم تجانس منجر به ایجاد لذت میشود.
تفاوت این نظریه با نظریهی برتریجویی در این است که در اولی تضاد میان آنچه مورد انتظار است و آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، خندهدار است و در دومی، حس برتر بودن از کسی که کاری بیتناسب انجام داده است.
📎📎📎
منبع:
(درباره طنز. ابوالفضل حری. صفحه۴۳)
#تئوری_طنز
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖شگردهای دومعنایی
✏️(double meaning)🖍
#درباره_طنز
#ابوالفضل_حری
بخش دوم✏️✏️
شگردهای دومعنایی(double meaning) در لطیفهها که فروید، دستهبندی و ارائه کرد:
🔹همنامی با نام اشخاص و اشیا
(meaning as a name and a thing)
🔹معنای استعاری و حقیقی
(metaphorical and literal meaning)
🔹دومعنایی خاص
(double meaning proper)
🔹دو پایانی
(double entendre)
🔹چندمعنایی همراه با تلمیح
(double meaning with an allusion)
🔸دو نمونه لطیفه با شگردهای دومعنایی🔸
📜حاکم آمل از بهر سراجالدین قمری براتی نوشت بر دهی که نام او پَس بود. سراجالدین به طلب آن وجه میرفت. در راه باران سخت میآمد. مرد و زنی را دید که گهوارهای و بچهای بر دوش گرفته به زحمت تمام میرفتند.
پرسید که راه پَس کدام است؟
مرد گفت: اگر راه پَس دانستمی ، بدین زحمت گرفتار نشدمی.
[همنامی نام روستا که «پَس» است با قید پس.]
📜قزوینی تابستان از بغداد میآمد.
گفتند: آنجا چه میکردی؟
گفت: عَرَق.
[چه میکردی هم در معنای «چهکاری انجام میدادی؟» و هم در معنای «از شدت گرمای بغداد «چه میکردی؟»]
🖇🖇🖇
منبع:
(درباره طنز. ابوالفضل حری. صفحه۴۹-۵۰)
#تئوری_طنز
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖معرفی کتاب بهمناسبت روز دختر🧕
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#دوبیتیهای_طنزآمیز
#رویداد_های_طنز_روز
#باباطاهر_عریان_همدانی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖عیال میال✏️
🔖 یکی از نکات مهمی از خوانش دقیق این سروده به دست میآید، این است که:
شاعر، با اینکه فکاهی[که متاسفانه به عقیدهی عدهای کمارزش شمرده میشود، درحالیکه هرگز اینگونه نیست!] سروده، تازه آن هم با محوریت ابتکاری برخاسته از ویژگی زبانی مردم جامعهاش، اما همواره تلاش کرده -از ابتدا تا انتهای اثر- مهندسی ادبی و محتوایی ساختمان سروده کمنقص، جذاب و چشمنواز باشد.
البته با تأمل در دیگر آثار این شاعر فقید میتوان گفت که این نوع دقت و تلاش از مختصات ادبی #ابوالقاسم_حالت است.
#دیوان_ابوالعینک
#ابوالقاسم_حالت
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖صلهی شعری که هنوز در راه است!💵
#چنته
#محمدعلی_مجاهدی
سعیدای «زکی» اردستانی(د ۱۰۲۲ ق) از شعرای اواخر سدهی دهم و اوایل سدهی یازدهم هجری است. از قطعه شعر مطایبهآمیز او برمیآید که مدتها در انتظار صلهای بوده که ممدوح او برایش فرستاده ولی هنوز به دستش نرسیده!
🔸قطعه🔸
ای که از همت جهانگیرت
غیر آوازهای به ما نرسید
وی که از ابر رحمت عامت
نیم قطره به این گیا نرسید!
در دعاگوییام همیشه ولی
غیر آمینم از دعا نرسید
در ثناخوانیام مدام ولی
غير تحسینم از ثنا نرسید!
هیچکس اندرین دیار نماند
که ز خوان تواش صلا نرسید
،من چه کردم که با کمال هنر
هیچ چیزم جز اشتها نرسید
در نخستم به لطف خود دادی
ای دریغا به انتها نرسید
لطف کردی ولی تمام نشد
وعده دادی ولی بهجا نرسید
عمر در انتظار رفت و هنوز
صلهی شعر ما به ما نرسید!
📎📎📎
منبع:
(چنته.محمدعلی مجاهدی.صفحه۱۷۳-۱۷۴)
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📝بدون شرح...
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#ابوالقاسم_حالت
#دیوان_ابوالعینک
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📜شاعر بَنگی😪
تذکره نگاران در شرححال کاهی میانکالی (۹۸۸ق) نوشتهاند:
میرغلامعلی«آزاد» بلگرامی این مطلب را از ثمراتالقدس نقل کرده است وقتی که کاهی رباعی زیر را در تعریف «بنگ» سرود:
هرکس که ز اسرار خدا آگاه است
پیوسته میان بنگیانش راه است!
از بنگ شود سرّ اناالحق ظاهر
چون هر برگش بهصورتِ اللّه است!
شيخ عبدالنّبى صدرالصدور او را تکفیر کرد و اکبر پادشاه را بر آن داشت که او را تعزیر کرده و به خاطر شهرت دادن این مطلب در میان مردم، مورد بازخواست قرار دهد. کاهی را در مجلس حاضر کردند و جرم کاهی را به او تفهیم کردند. کاهی از اکبر پادشاه خواست تا از حضرت شیخ بپرسد که آیا گاهی بر سبیل تفتن از «بنگ» استفاده کرده است یا نه؟! شیخ از شنیدن این حرف برآشفت و گفت: استغفرالله! تاکنون صورت بنگ را ندیدهام تا چه رسد به چشیدن آن! کاهی سخن حضرت شیخ را پذیرفت و گفت: اگر اندکی از آن را تناول کرده بودند در مقام انکار من برنمیآمدند و چون من اناالحق میگفتند! و اکبر پادشاه که خود مذهب آفتابپرستی را رواج میداد و به باورهای دینی پایبند نبود، از پاسخ کاهی بر سر ذوق آمد و او را از حضور خود مرخص کرد.
[خزانه عامره.صفحه۵۲۸]
🖇🖇🖇
منبع:
(چنته درویش.محمدعلی مجاهدی.صفحه۵۲)
#طنز_و_دین
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📜حکایت ✍
#حمدان_و_نمدان
#میرزا_مهدی_بدایع_نگار
احمقی از کنار قبرستان عبور کرد، قبر[ی]خالی دید. با خود خیال کرد، میروم در قبر میخوابم، ببینم نکیر و منکر راست است؟ رفت و خوابید، قافله رسید. یکبار[ه] از قبر درآمد. قاطرها رم کردند، بارها را انداختند. مُکاری مرد را زیر چوب انداخت و بزد. چون به خانه آمد، زنش گفت: کجا بودی که رختهایت پاره و سرت شکسته؟ گفت: من مرده بودم، این حالت مرده است. زن گفت: در قبر و قیامت چه خبر است؟ گفت: اگر قاطر مردم را رم ندهی خبری اصلاً نیست.
🖇🖇🖇
منبع:
(کتاب مستطاب حمدان و نمدان. میرزا مهدی بدایع نگار لاهوتی. نسخهٔ خطّی محفوظ در امریکا. برگ۶۲)
🔸آدرس کانال هزلیات و هجویات:
@hazliatvahajviat
#طنز_مقدس
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚مکاتبات اداری خواجه حافظ شیرازی📝
#کتاب_طنز_۱
#منوچهر_احترامی
🔸🔸🔸
خدمت سرور ارجمند، رئیس محترم ادارهی اشیای گمشده
پیرو مذاکرات شفاهی با کارشناسان آن ادارهی محترم، پیرامون اشیا و افراد گمشده مرتبط با اینجانب، همانگونه که مقرر فرمودند، فهرست این افراد و اشیا كتباً ارائه شد؛ امید است نسبت به بازیابی فقرات مفقوده، سعی جمیل معمول گردد.
۱- عقل دیوانه شد، آن سلسلهی مشکین کو؟
۲- دل ز ما گوشه گرفت، ابروی دلدار کجاست؟
٣- باز پرسید ز گیسوی شکن در شکنش / کاین دل غمزده، سرگشته، گرفتار، کجاست؟
۴- ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی / عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟
ايضاً متمنی است دستور فرمایید در مورد دو فقره ذیل نیز مهما امکن تحقیقات لازم انجام پذیرد:
الف: گلبن عیش میدمد، ساقی گلعذار کو؟
ب: باد بهار میوزد، بادهی خوشگوار کو؟
🔹🔹🔹
جناب آقای محمد حافظ شيرازى
با پوزش از تأخیر در پاسخگویی به درخواست جنابعالی، به اطلاع میرساند که مطابق گزارش مسئول انبار اشیای پیدا شده و براساس کاردکسهای موجود، هیچگونه سلسلهٔ مشکین و ابروی دلدار و بادۀ خوشگوار و نیز هیچیک از انواع دل، اعم از غمزده و سرگشته و گرفتار در انبار موجود نمیباشد.
در مورد دو فقرۀ درخواستی دیگر، مشتمل بر یار و ساقی گلعذار به نظر میرسد که متأسفانه به علت دریافت آدرس عوضی، اشتباهاً به این سازمان مراجعه فرمودهاید.
بدیهی است در صورت پیدا شدن هر یک از اشیای گمشدهی متعلق به جنابعالی، مراتب با پست تصویری به آدرس شیراز - حافظیه، اعلام خواهد شد.
رییس ادارهی اشیای گمشده - امضا
🔗🔗🔗
منبع:
(کتاب طنز۱. سیدعبدالجواد موسوی. صفحات ۱۷۴-۱۷۵)
#طنز_مقدس
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚وقتی شاعر از کسی خوشش نیاید🔸
#چنته
#میرالهی_همدانی
#محمدعلی_مجاهدی
میرالهی همدانی از شعرای آن سامان در سدهی یازدهم هجری است. مؤلف عرفاتالعاشقین، به سال ۱۰۲۰ هجری در سفری که میرالهی به هند داشته، در شهر آگره وی را ملاقات کرده است.
میرالهی همدانی طبعی هزلآمیز و مطایبهانگیز دارد. چکامهی مطایبهآمیز زیر را در هجو «ذوقی»نامی سروده که حاکی از اشراف او به هنر تصویرسازی در زمینه شعر است:
🔹مطايبه🔹
به بینیات چو رود اژدهای آتشبار
بود چو کرم شبافروز در میانهی غار!
چه بینیای است که در زیر گاو و ماهی اگر
دهند گور تو را بعد مردن تو قرار
ز بس که باشد از اندازهی لحد بیرون
به روی خاک بماند به جای سنگ مزار!
مصالحی نتوان یافت به ز بینی تو
اگر زمانه کشد پل به روی دریا بار!
دراز گشت سربینیات چو پای اجل
گره زنش چو دم اسب و حلقهساز چو مار
زیاده هرچه بماند بپیچ بر سر خویش
نما نمای زن از صدهزار گز دستار!
خدا نخواسته گر افکنی نظر به کتاب
ز بوی گند دماغت که هست مزبلهزار
رمند مورچههای حروف از پس و پیش
مثال کیک جهد نقطه بر يمين و يسار
کشیده و کج و سرتیز و پهنبنیاد است
مگر به روی تو بینی شده است موسیقار؟
ز بس که لاشهی بينیت سر به اوج کشید
همیشه کرکس گردون از او خورد مردار!
تُماغه گر طلبد بینی تو چون شاهین
کند سهيل يمن نُه سپهر را بُلغار!
نشسته بر کمر بیستونِ بینی تو
سپهر عربدهجو چون پلنگ بر کهسار!
به ماه کینه نجوید پلنگ بر سر وی
که ماه را همهشب زیر پای اوست گذار!
نُه آسمان به تهِ آسیای بینی توست
چو ارزنی که نماید به خاک در انبار!
در او مِقَط ز قلمهای پای عوج نهند
دهند مِحبَرهای گر ز بینی تو قرار
خوش است کندن از آن رو، خیار بینی تو
که ساکنند شپشها در او چو تخم خیار!
نگه رود به سرانگشت پای در رخ تو
چنانکه مردم پاکیزه در نجاستزار!
تو نیستی به میان هرچه هست بینی توست
که از بنای رخت کنده باد این دیوار!
✏️پینوشت✏️
- تُماغه: کلاهی که بر سر پرندهی شکاری گذارند.
ـ بُلغار: نام نوعی پوست دباغی شده.
ـ مِقَط: چاقوی مخصوص قلمتراشی و قطزنی.
ـ مِحبَره: ظرفی که در آن مرکب ریزند.
[متاسفانه به مرجع اصلی شعر دسترسی ندارم! تا ببینم شعر دقیق و درست آمده یا نه؟!]
🖇🖇🖇
منبع:
(چنته. محمدعلی مجاهدی. صفحه۸۳-۸۴)
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚معادلیابی و اصطلاحسازی مضحک😄
👈 بررسی شیوههای پرداخت طنز و مطایبه در کتاب فرهنگ جبهه
#دکتر_علی_صفایی
#لیلا_درویشعلیپور_آستانه
#نشریه_ادبیات_پایداری
🔸شوخطبعان جبهه، اغلب با نگاهی شیطنتآمیز و در برخی موارد سیاه و تلخ، به تغییر نام اشیاء خشنی مثل توپ، تانک، خمپاره و ... میپرداختند که میتوان این معادلها را تعاریف کوتاه و تبسمزا یا استعارههای مضحکی خواند که سـابقهی آن به رسالهی تعریفات عبید زاکانی برمیگردد.
🔹این معادلها، گاهی ملهم از فرم هندسی اشیاء و یا ویژگیهای ظاهری پدیدههای پیرامون آنان هستند و زیرساختی استعاری دارند؛ یعنی مشبهبه را ذکر و مشبه را حذف کردهاند؛ مثل:
۱- دانه: مهمات ۲- دهل: توپ ۳- لاکپشت: تانک ۴ـ سُرنا: آرپـی چی هفت ۵ـ کلهقند: خمپاره ۶- گوشواره: ترکش روی نرمهی گوش ۷ـ خال هندی: تیر وسط پیشانی ۸- گونی: لباس جنگی ۹- دوپا: موتور ۱۰- چهارپا: ماشین ۱۱ـ نمونهی آزمایشگاهی: چای بیرنگ ۱۲ـ یخچال سفید: ماشین پیکان ۱۳- سنگر انفرادی: افراد چاق ۱۴- هیکل عقیدتی: افراد لاغر ۱۵- کبوترهای بال سفید: امدادگران ۱۶- آدم آهنی: بدن پر از ترکش.
🔸گاهی این معادلها زیرساختی کنایی داشتند که درک آن نیاز بـه شرح و توضیح بیشتری دارد؛ مثل:
۱- برادر صیغهای: دوست صمیمی اما موقت
۲- تدارکات سیار: کسی که تمام وسایل و حتی آفتابهاش را به خود آویزان مینمود
۳- شورت بلاتکلیف: زیر شلواری تا زانو
۴- شناسنامه: لباس زیر رزمنده
۵- جنگ هستهای: حمله به کمپوتهای گیلاس و آلبالو
۶- مادر سنگر: مسئول تدارکات سنگر
۷- کاخ سفید: دستشویی فرماندهان
۸- پا لگد زن: نماز شبخوانها
۹- غواص و چترباز: میهمان ناخوانده
۱۰- جشن پتو: مراسم تنبیه زیر پتو، برای خودمانی شدن بـا تـازه واردها
۱۱- حلواخـور: کسی که به خط مقدم نمیرفت
۱۲- مرغ/ داماد خدا: شهید
🔹گاهی بجای معادلیابی، صفتها یا مضافٌالیههایی به کلمهای میافزودند تا تعدد و تنوع آن را نشان دهند؛ مثل کلمهی «ترکش» که برای آن حدود ده اسم در نظر گرفته بودند. مثلاً:
ترکش طلایی، ترکش علاف، ترکش بیکوپن، ترکش نخودی و نمکی(خیلی ریز)، ترکش آخجونی و ابوالفضلی(خیلی بزرگ)، ترکش گیلاس و آلبالو (هسته آلبالو و گیلاس)، ترکش بیسواد و ...
📎📎📎
منبع:
(نشریه ادبیات پایداری. سال۴. شماره۷. پاییز و زمستان۹۱)
#تئوری_طنز
#طنز_مقدس
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#هفته_دفاع_مقدس
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#نشریه_ادبیات_پایداری
#شگردهای_طنزپردازی
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖روز جهانی کودک👦
🔸مجموعه داستانهای طنز مناسب کودکان از انتشارات خوب مهرستان📚
#طنز_و_اخلاق
#روز_جهانی_کودک
#فکاهیات_مطایبات
#انتشارات_مهرستان
#شگردهای_طنزپردازی
#طنز_کودک_و_نوجوان
#معرفی_کتابهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan