📚خراب کردنِ سمبلها😝
#طنز_و_شوخطبعی_در_ایران_و_جهان_اسلام
#دکتر_علیاصغر_حلبی
بخش سوم✏️✏️✏️
🔸... فردوسی بزرگ که خود در بیان رموز و دقایق نظامیگری در شاهنامه، از بزرگان جهان است و حتی یکی از بزرگترین مغربزمینیان قدرت سخنوری رزمی او را با بزرگترین شاعر حماسی جهان هُمِر یونانی سنجیده است، جسته و گریخته در شاهنامه اشارات مهمی در پوچی اصول نظامیگری اظهار کرده و نظامیان جاهطلب را بریشخند گرفته است:
به دانش نیاید سر جنگجوی
نباشد به جنگ اندرون آبروی
سر مرد جنگی خرد نسپرد
که هرگز نیامیخت کین با خرد!
🔹🔹🔹
یکی روز مرد آرزومند نان
دگر روز بر کشوری مرزبان
یکی مرد بینی تو با دستگاه
رسیده کلاهش به عقل سیاه
که او دست چپ را نداند ز راست
به بخشش فزونی نداند ز کاست!
📎📎📎
منبع:
(طنز و شوخطبعی در ایران و جهان اسلام. علی اصغر حلبی. صفحات ۷۷-۷۹)
#تئوری_طنز
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖نماز بیوضو!✍
#چنته
#ناظم_هروی
#محمدعلی_مجاهدی
🔸ملاّ فرخ حسین «ناظم» هروی، از سخنوران ولایی و بنام سدهی یازدهم هجری در سبک هندی است. او دربارهی شرف زیارت حرم علوی در نجف اشرف برای زائران بیتاللهالحرام رباعی زیبایی دارد:
در وصف علی خرد فرو میماند
خاک نجفش به آبرو میماند
از راه نجف به کعبه هرکس نرود
حجّش به نماز بیوضو میماند!
🔹[دیوان ناظم هروی. ص ۵۸۷]🔹
📎📎📎📎
منبع:
(چنته. محمدعلی مجاهدی. صفحه ۲۰۰)
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚مکاتبات اداری خواجه حافظ شیرازی📝
#کتاب_طنز_۱
#منوچهر_احترامی
🔸🔸🔸
خدمت سرور ارجمند، رئیس محترم ادارهی اشیای گمشده
پیرو مذاکرات شفاهی با کارشناسان آن ادارهی محترم، پیرامون اشیا و افراد گمشده مرتبط با اینجانب، همانگونه که مقرر فرمودند، فهرست این افراد و اشیا كتباً ارائه شد؛ امید است نسبت به بازیابی فقرات مفقوده، سعی جمیل معمول گردد.
۱- عقل دیوانه شد، آن سلسلهی مشکین کو؟
۲- دل ز ما گوشه گرفت، ابروی دلدار کجاست؟
٣- باز پرسید ز گیسوی شکن در شکنش / کاین دل غمزده، سرگشته، گرفتار، کجاست؟
۴- ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی / عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟
ايضاً متمنی است دستور فرمایید در مورد دو فقره ذیل نیز مهما امکن تحقیقات لازم انجام پذیرد:
الف: گلبن عیش میدمد، ساقی گلعذار کو؟
ب: باد بهار میوزد، بادهی خوشگوار کو؟
🔹🔹🔹
جناب آقای محمد حافظ شيرازى
با پوزش از تأخیر در پاسخگویی به درخواست جنابعالی، به اطلاع میرساند که مطابق گزارش مسئول انبار اشیای پیدا شده و براساس کاردکسهای موجود، هیچگونه سلسلهٔ مشکین و ابروی دلدار و بادۀ خوشگوار و نیز هیچیک از انواع دل، اعم از غمزده و سرگشته و گرفتار در انبار موجود نمیباشد.
در مورد دو فقرۀ درخواستی دیگر، مشتمل بر یار و ساقی گلعذار به نظر میرسد که متأسفانه به علت دریافت آدرس عوضی، اشتباهاً به این سازمان مراجعه فرمودهاید.
بدیهی است در صورت پیدا شدن هر یک از اشیای گمشدهی متعلق به جنابعالی، مراتب با پست تصویری به آدرس شیراز - حافظیه، اعلام خواهد شد.
رییس ادارهی اشیای گمشده - امضا
🔗🔗🔗
منبع:
(کتاب طنز۱. سیدعبدالجواد موسوی. صفحات ۱۷۴-۱۷۵)
#طنز_مقدس
#فکاهیات_مطایبات
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚میز با وفا✍
#واژه_در_دست_تعمیر
#سعید_سلیمانپور_ارومی
یکی از بزرگان به شکلی تمیز
شنیدم که چسبید عمری به میز!
چو گیسوی مهطلعتانِ «طراز»
مدیریت و عمر او شد دراز
به هنگام نزعش ز خویشان کسی
بر آن میز زد زور بیجا بسی
نشد کنده میز از بر محتضر
مگر شد از آن محتضر را خبر
بزد شیشهی قرص را بر سرش
که میزش نگردد جدا از برش
همه در عجب چون پس از مرگ نیز
نداد از کف خویش دامان میز
نگو میز بر کس ندارد وفا
تو بنگر وفاداری میز را
شده میت و میز با هم کفن
در این کار حیران شده گورکن
جدا کردنش چون نه مقدور شد
به همراه آن میز در گور شد!
منبع:
(واژه در دست تعمیر. سعید سلیمانپور ارومی. صفحه۱۲۰ )
#فلسفه_طنز
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚وقتی شاعر از کسی خوشش نیاید🔸
#چنته
#میرالهی_همدانی
#محمدعلی_مجاهدی
میرالهی همدانی از شعرای آن سامان در سدهی یازدهم هجری است. مؤلف عرفاتالعاشقین، به سال ۱۰۲۰ هجری در سفری که میرالهی به هند داشته، در شهر آگره وی را ملاقات کرده است.
میرالهی همدانی طبعی هزلآمیز و مطایبهانگیز دارد. چکامهی مطایبهآمیز زیر را در هجو «ذوقی»نامی سروده که حاکی از اشراف او به هنر تصویرسازی در زمینه شعر است:
🔹مطايبه🔹
به بینیات چو رود اژدهای آتشبار
بود چو کرم شبافروز در میانهی غار!
چه بینیای است که در زیر گاو و ماهی اگر
دهند گور تو را بعد مردن تو قرار
ز بس که باشد از اندازهی لحد بیرون
به روی خاک بماند به جای سنگ مزار!
مصالحی نتوان یافت به ز بینی تو
اگر زمانه کشد پل به روی دریا بار!
دراز گشت سربینیات چو پای اجل
گره زنش چو دم اسب و حلقهساز چو مار
زیاده هرچه بماند بپیچ بر سر خویش
نما نمای زن از صدهزار گز دستار!
خدا نخواسته گر افکنی نظر به کتاب
ز بوی گند دماغت که هست مزبلهزار
رمند مورچههای حروف از پس و پیش
مثال کیک جهد نقطه بر يمين و يسار
کشیده و کج و سرتیز و پهنبنیاد است
مگر به روی تو بینی شده است موسیقار؟
ز بس که لاشهی بينیت سر به اوج کشید
همیشه کرکس گردون از او خورد مردار!
تُماغه گر طلبد بینی تو چون شاهین
کند سهيل يمن نُه سپهر را بُلغار!
نشسته بر کمر بیستونِ بینی تو
سپهر عربدهجو چون پلنگ بر کهسار!
به ماه کینه نجوید پلنگ بر سر وی
که ماه را همهشب زیر پای اوست گذار!
نُه آسمان به تهِ آسیای بینی توست
چو ارزنی که نماید به خاک در انبار!
در او مِقَط ز قلمهای پای عوج نهند
دهند مِحبَرهای گر ز بینی تو قرار
خوش است کندن از آن رو، خیار بینی تو
که ساکنند شپشها در او چو تخم خیار!
نگه رود به سرانگشت پای در رخ تو
چنانکه مردم پاکیزه در نجاستزار!
تو نیستی به میان هرچه هست بینی توست
که از بنای رخت کنده باد این دیوار!
✏️پینوشت✏️
- تُماغه: کلاهی که بر سر پرندهی شکاری گذارند.
ـ بُلغار: نام نوعی پوست دباغی شده.
ـ مِقَط: چاقوی مخصوص قلمتراشی و قطزنی.
ـ مِحبَره: ظرفی که در آن مرکب ریزند.
[متاسفانه به مرجع اصلی شعر دسترسی ندارم! تا ببینم شعر دقیق و درست آمده یا نه؟!]
🖇🖇🖇
منبع:
(چنته. محمدعلی مجاهدی. صفحه۸۳-۸۴)
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖جلسهی طنز✍
🔸🔸مباحث آموزشی و کارگاهی🔸🔸
#تئوری_طنز
#آموزش_طنز
#اسماعیل_امینی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚معادلیابی و اصطلاحسازی مضحک😄
👈 بررسی شیوههای پرداخت طنز و مطایبه در کتاب فرهنگ جبهه
#دکتر_علی_صفایی
#لیلا_درویشعلیپور_آستانه
#نشریه_ادبیات_پایداری
🔸شوخطبعان جبهه، اغلب با نگاهی شیطنتآمیز و در برخی موارد سیاه و تلخ، به تغییر نام اشیاء خشنی مثل توپ، تانک، خمپاره و ... میپرداختند که میتوان این معادلها را تعاریف کوتاه و تبسمزا یا استعارههای مضحکی خواند که سـابقهی آن به رسالهی تعریفات عبید زاکانی برمیگردد.
🔹این معادلها، گاهی ملهم از فرم هندسی اشیاء و یا ویژگیهای ظاهری پدیدههای پیرامون آنان هستند و زیرساختی استعاری دارند؛ یعنی مشبهبه را ذکر و مشبه را حذف کردهاند؛ مثل:
۱- دانه: مهمات ۲- دهل: توپ ۳- لاکپشت: تانک ۴ـ سُرنا: آرپـی چی هفت ۵ـ کلهقند: خمپاره ۶- گوشواره: ترکش روی نرمهی گوش ۷ـ خال هندی: تیر وسط پیشانی ۸- گونی: لباس جنگی ۹- دوپا: موتور ۱۰- چهارپا: ماشین ۱۱ـ نمونهی آزمایشگاهی: چای بیرنگ ۱۲ـ یخچال سفید: ماشین پیکان ۱۳- سنگر انفرادی: افراد چاق ۱۴- هیکل عقیدتی: افراد لاغر ۱۵- کبوترهای بال سفید: امدادگران ۱۶- آدم آهنی: بدن پر از ترکش.
🔸گاهی این معادلها زیرساختی کنایی داشتند که درک آن نیاز بـه شرح و توضیح بیشتری دارد؛ مثل:
۱- برادر صیغهای: دوست صمیمی اما موقت
۲- تدارکات سیار: کسی که تمام وسایل و حتی آفتابهاش را به خود آویزان مینمود
۳- شورت بلاتکلیف: زیر شلواری تا زانو
۴- شناسنامه: لباس زیر رزمنده
۵- جنگ هستهای: حمله به کمپوتهای گیلاس و آلبالو
۶- مادر سنگر: مسئول تدارکات سنگر
۷- کاخ سفید: دستشویی فرماندهان
۸- پا لگد زن: نماز شبخوانها
۹- غواص و چترباز: میهمان ناخوانده
۱۰- جشن پتو: مراسم تنبیه زیر پتو، برای خودمانی شدن بـا تـازه واردها
۱۱- حلواخـور: کسی که به خط مقدم نمیرفت
۱۲- مرغ/ داماد خدا: شهید
🔹گاهی بجای معادلیابی، صفتها یا مضافٌالیههایی به کلمهای میافزودند تا تعدد و تنوع آن را نشان دهند؛ مثل کلمهی «ترکش» که برای آن حدود ده اسم در نظر گرفته بودند. مثلاً:
ترکش طلایی، ترکش علاف، ترکش بیکوپن، ترکش نخودی و نمکی(خیلی ریز)، ترکش آخجونی و ابوالفضلی(خیلی بزرگ)، ترکش گیلاس و آلبالو (هسته آلبالو و گیلاس)، ترکش بیسواد و ...
📎📎📎
منبع:
(نشریه ادبیات پایداری. سال۴. شماره۷. پاییز و زمستان۹۱)
#تئوری_طنز
#طنز_مقدس
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#فکاهیات_مطایبات
#هفته_دفاع_مقدس
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_کتابهای_طنز
#نشریه_ادبیات_پایداری
#شگردهای_طنزپردازی
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖روز جهانی کودک👦
🔸مجموعه داستانهای طنز مناسب کودکان از انتشارات خوب مهرستان📚
#طنز_و_اخلاق
#روز_جهانی_کودک
#فکاهیات_مطایبات
#انتشارات_مهرستان
#شگردهای_طنزپردازی
#طنز_کودک_و_نوجوان
#معرفی_کتابهای_طنز
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📙نمونههایی از سرودههای سهرای سپهری
با محوریت «تناقض» و «تعریض» 📖
#هشت_کتاب
#سهراب_سپهری
🔸🔸🔸
... اهل کاشانم/ نسبم شاید برسد/ به گیاهی در هند، به سفالینهای از خاک «سیلک»/ نسبم شاید، به زنی فاحشه در شهر بخارا برسد/ پدرم پشت دوبار آمدن چلچلهها، پشت دو برف/ پدرم پشت دو خوابیدن در مهتابی/ پدرم پشت زمانها مرده است/ پدرم وقتی مرد، آسمان آبی بود/ مادرم بیخبر از خواب پرید، خواهرم زیبا شد/ مرد بقال از من پرسید: چند من خربزه میخواهی؟/ من از او پرسیدم: دل خوش سیری چند؟.../ ...اهل کاشانم، اما/ شهر من کاشان نیست/ شهر من گمشده است/ منِ با تاب، منِ با تب/ خانهای در طرف دیگر شب ساختهام...
🔹🔹🔹
... من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم/ حرفی از جنس زمان نشنیدم/ هیچ چشمی، عاشقانه به زمین خیره نبود/ کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد/ هیچکس زاغچهای را سر یک مزرعه جدی نگرفت/ من به اندازۀ یک ابر دلم میگیرد/ وقتی از پنجره میبینم حوری/-دختر بالغ همسایه-/پای کمیابترین نارون روی زمین/ فقه میخواند...
🔸🔸🔸
... و نپرسیم کجاییم/ بو کنیم اطلسی تازۀ بیمارستان را/ و نپرسیم که فوارۀ اقبال کجاست/ و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است/ و نپرسیم پدرهای پدرها چه نسیمی، چه شبی داشتهاند/ پشت سر نیست فضایی زنده/ پشت سر مرغ نمیخواند/ پشت سر باد نمیآید/ پشت سر پنجرۀ سبز صنوبر بسته است/ پشت سر روی همه فرفرهها خاک نشسته است/ پشت سر خستگی تاریخ است/ پشت سر خاطرۀ موج به ساحل صدف سرد سکون میریزد...
🔹🔹🔹
... سر هر کوه رسولی دیدند/ ابر انکار به دوش آوردند/ باد را نازل کردیم، تا کلاه از سرشان بردارد/ خانههاشان پر داوودی بود/ چشمشان را بستیم/ دستشان را نرساندیم به سرشاخۀ هوش/ جیبشان را پر عادت کردیم/ خوابشان را به صدای سفر آینهها آشفتیم...
🔸🔸🔸
... من گدایی دیدم/ دربهدر میرفت آواز چکاوک میخواست/ و سپوری که به یک پوستهی خربزه میبرد نماز/ برهای را دیدم، بادبادک میخورد/ من الاغی دیدم، یونجه را میفهمید/ در چراگاه «نصیحت» گاوی دیدم سیر...
🔹🔹🔹
... مسجدی دور از آب/ سر بالین فقیهی نومید کوزهای دیدم لبریز سوال/ قاطری دیدم بارش «انشا»/ اشتری دیدم بارش سبد خالی «پند و امثال»/ عارفی دیدم بارش «تنناها یاهو» / من قطاری دیدم، روشنایی میبرد/ من قطاری دیدم، فقه میبرد و چه سنگین میرفت/ من قطاری دیدم، که سیاست میبرد و چه خالی میرفت...
🔗🔗🔗
منبع:
(هشت کتاب. سهراب سپهری)
#فلسفه_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚شعر طنز قرن چهارم📝
#منجیک_ترمذی
#اسماعیل_امینی
#لبخند_بر_لب_شعر
🔸رنگ نان🔸
ای مجلسیان حضرت شاه
دریای شما نهنگ دارد
از بهر خدا مرا بگویید
تا نان شما چه رنگ دارد؟!
🔹دیوان و دیوانه🔹
گویند مرا: چرا گریزی
از صحبت و کار اهل ديوان۱؟
گویم: زیرا که هوشیارم
دیوانه بود قرین دیوان۲
[۱. اهل دیوان: کارکنان دربار، نویسندگان نامههای دولتی
۲. دیوان: جمع دیو، در این مصراع ایهام دارد]
🖇🖇🖇
منبع:
(لبخند بر لب شعر. اسماعیل امینی. صفحه۴۸)
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖مثنوی دانشگاهنامه✍
#دانشگاه_نامه
#عباس_احمدی
🔹باب هفدهم🔹
🔸در بیان مزایا و مضارّ سنت حسنهٔ تقلب🔸
به نام خالق خیر و درستی
خداوند وقار و تندرستی
به یادم هست در ترم بهاره
گرفتم مچ ز یک آتیشپاره
که وقت امتحان بود آن گلاندام
کفِ دستش پر از اعداد و ارقام
به دست دیگرش مانند انجیل
یکی طومار مشحون از فرامیل!
تغیّر کردم و گفتم به تندی
که: «ای دختر که خیلی هم بلوندی!
نمیدانی که این کاری حرام است؟»
جوابم داد: «این حرفا کدام است؟
تقلب خود به غیر از مشورت نیست
عزیزم، مشورت که معصیت نیست
تقلب افتخار عالمان است
تقلب شیوهٔ مستضعفان است
بلی ما هم فقیر علم هستیم
خراب نمره و جزوه پرستیم
تقلب چیست؟ ایثاری اثیری
ز یک شاگرد تنبل دستگیری
به آنی از کرج تا برمه رفتن
رهِ صد ساله را یک ترمه رفتن
زکات علم میباشد تقلب
برات حلم میباشد تقلب
بسا با یک جواب زیر پایی
گشوده گشته باب آشنایی
جواب تستها بر هم گشودند
سپس با یکدگر وصلت نمودند
مراقب کیست؟ یک جاسوس مزدور
که میگوید منم مأمور و معذور
مراقب به که با ما یار باشد
همیشه محرم اسرار باشد!
تقلب کن برادر تا توانی
که تا مثل خودت در گِل نمانی
چرا این قدر اخلاق تو گند است؟
که از تو بوی الرحمن بلند است
تقلب منحصر در امتحان نیست
فقط مختص ما دانشجویان نیست
بسا شخصا که با قلب حقیقت
رسیده بر منال و مال و مکنت
بسا کاسب که با سوگند دینی
به تو قالب کند یک جنس چینی
خلاصه گفت و گفت آن بچه قرتی
برایم خواند آخر یک دوبیتی:
«دلی دارم خریدار تقلب
کز او گرم است بازار تقلب
لباسی بافتم بر قامت دل
ز پود عشوه و تار تقلب»
🔗🔗🔗
منبع:
(دانشگاهنامه. عباس احمدی. صفحات۷۱-۷۴)
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#روز_دانشجو
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📖شب چله🍉
#یکی_یه_پوله_خروس
#سید_غلامرضا_روحانی
باز ماه دی و سرمای زمستان آمد
شب يلدا شد و پاییز به پایان آمد
میوه از بهر شب چله فراوان آمد
مفلس از داغ فسنجان به لبش جان آمد
بزم سور است مهیا و بخاری علم است
اغنیا را ز شب تار فقیران چه غم است
🔸
پرتقال آمد و سیب آمد و ازگیل و انار
موز و نارنگی و لیمو و گلابی و خیار
هندوانه بهمیان است و به هر گوشهکنار
خوش بساطی است ولی حیف که در این شب تار
بینوا در هوس شلغم و آش کلم است
اغنیا را ز شب تار فقیران چه غم است
🔹
مفلسا! سور اگر گشته مهیا به تو چه؟
شادی و عیش و طرب در شب یلدا به تو چه؟
مرغ بریان و فسنجان و مسما به تو چه؟
آخرت از تو بود، عشرت دنیا به تو چه؟
مطبخ خلد برین بهر تو پر دود و دم است
اغنیا را ز شب تار فقیران چه غم است
🔸
سیر را از شکم گشنه نباشد خبری
نرسد هیچ ز سرما به وجودش خطری
ای که پیوسته به اندوختن سیم و زری!
نام نیک ار نخری فاش بگو پس چه خری؟
نسبت خر ندهم بر تو که بر خر ستم است
اغنیا را ز شب تار فقیران چه هم است
🔹
خر شریف است و خران فایده بخشند بسی
کس ندیده که کند هیچ خری بد به کسی
هر چه عرعر کند او را نبود دادرسی
نه هوایی به سرش هست و نه در دل هوسی
نه نگاهش به سوی سفرهٔ هر محتشم است
اغنیا را ز شب تار فقیران چه غم است
🔗🔗🔗
منبع:
(یکی یه پوله خروس. سیدغلامرضا روحانی. صفحات ۱۷۵-۱۷۶)
#طنز_مقدس
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#طنز_سیاسی_اجتماعی
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan