eitaa logo
تذكرة المتقين
202 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
نشر معارف دین ارتباط با ادمین @Hassanshojaei6774
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃منبر کوتاه: 💠موضوع: اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🍃منبر کوتاه: 💠موضوع: اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 تاکتیک های جنگ روانی حضرت امیر در میانه جنگ 🔺 نقل میکند: هنگامى كه امیرالمومنین(ع) در با معاويه رو در رو شد، صدايش را بلند مى‌كرد تا يارانش بشنوند و مى‌فرمود: «به خدا سوگند، و يارانش را خواهم كُشت!». آن‌گاه در آخر سخن، صدايش را آهسته مى‌كرد و مى‌گفت: «إن شاء اللّه!». 🔺من به ايشان گفتم: اى اميرمؤمنان! چرا ابتدا بلند سوگند یاد کردید و سپس آرام «ان شاء اللّه» گفتید؟ 🔺فرمود: ▫️«جنگ، ] است و من نزد مؤمنان، دروغگو نيستم. خواستم تا يارانم را بر دشمن کرده و بشورانم تا نكنند و به نبردِ با آنان، پيدا كنند. پس در آينده، داناترين آنان، از اين سخنْ سود خواهد بُرد. إن شاء اللّه!». (إنَّ الحَربَ خُدعةٌ‌، و أنا عند المؤمنينَ غيرُ كَذوبٍ‌، فأَرَدتُ أن اُحَرِّضَ أصحابي عليهم؛ كَيلا يَفشَلوا، و كَي يَطمَعوا فيهم، فأَفقَهُهُم يَنتَفِعُ بها بعد اليومِ إن شاءاللّه) ▫️بدان! خداوند، هنگامی که (ع) را به سوى فرستاد، فرمود: «پس به آرامى با او سخن بگو تا متذكر گردد و بترسد»، در حالى‌كه خداوند مى‌دانست که فرعون نه متذكر مى‌شود و نه مى‌ترسد؛ اما اين كار، موسى(ع) را بر رفتن بيشتر مى‌كرد. 📚 الکافي، ج۷، ص۴۶۰. 📌پ.ن: 1️⃣ «شعار» و «تهییج احساسات»، تاکتیکی مهم در «جنگ روانی»: ▫️برخلاف نگاه سطحیِ برخی که و تهییج احساسات را صرفا امری بی خود و حتی مضر می‌پندارند، این روایت نشان می‌دهد که شعارهای سنجیده، در جای خود، عنصری حیاتی و مؤثر در مدیریت روانی جنگ و جامعه است. ▫️اینکه حضرت بلند میگویند «به خدا سوگند، معاویه را خواهم کشت»، نه برای بلکه برای ایجاد ، و تهییج یاران خویش چنین گفت، و این تاکتیک، علاوه بر بالا بردن انگیزه درون‌جبهه‌ای، موجب ایجاد تزلزل و ترس در دل دشمن نیز می‌شود. در واقع حضرت در این مقام، نه فقط «»، بلکه «» است؛ کسی که با سخن، توان عمل اجتماعی می‌آفریند. ▫️در واقع، «شعار» در چنین بزنگاه‌هایی، بخشی از و روانی است؛ همان‌قدر و تعیین‌کننده که شمشیر و صف‌آرایی آنگونه اند، و حتی قوی تر از آن. پس شعار، اگر برخاسته از واقع‌بینی، حکمت و درک شرایط میدان باشد، خود یک «» است؛ سلاحی برای شکستن هیمنه دشمن و تزریق ایمان در دل مؤمنان. 2️⃣ مرز باریک میان آگاهی‌بخشی و یأس آفرینی: ▫️اینکه مردم باید از واقعیات، مطلع باشند، امری درست و کلیدی در مدیریت عمومی است، اما هر داده یا تحلیلی که نتیجه‌اش ، ، ، و فروریختن روحیه مردم باشد، قطعا مطرح کردنش مضر و است. ▫️لذا موثرین اجتماعی، باید مرز باریک میان و را بشناسند، چرا که هر کلمه، یا «سازنده» است یا «سوزاننده». ▫️امروز در میانه نبرد حساس با رژیم صهیونی، توجه به این مسئله بسیار مهم است. رژیم صهیونیستی در این مسئله بسیار دقیق رفتار میکند و ای کاش ما هم کمی از آنها یاد بگیریم. 3️⃣ رعایت صداقت در اخذ تاکتیک ها: ▫️حضرت می‌داند که «واقعیت»، در هر زمان نباید به‌گونه‌ای بیان شود که منجر به سستی و فروپاشی روحیه جمعی شود، اما از خط قرمز اخلاقی نیز عبور نمی‌کند. لذا می‌گوید: «من نزد مؤمنان، دروغگو نیستم». بنابراین او از بهره می‌برد، اما از نه. یعنی حتی تاکتیک ها نیز باید با صداقت هماهنگ باشد، تا سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی خدشه دار نشود. 4️⃣ نوع نگاه صحیح به وعده های امام جامعه: ▫️هرگاه امام جامعه، وعده قطعی پیروزی در آینده می‌دهد، این وعده را می‌توان در سه سطح فهم کرد: 1. گاه مبتنی بر است؛ که قطعا پیروزی برای متقین و اهل ایمان است. 2. گاه بر اطلاعات دقیق میدانی و تحلیل‌های راهبردی استوار است. 3. و گاه، جمله‌ای است «اِنشائی در مقام اِخبار»؛ یعنی خبری است از آینده، ، همت و مجاهدت امروز شما. ▫️این نوع سوم، نه وعده‌ای ، بلکه تکلیفی‌ست بر دوش خواص و توده های مردم، هر کس متناسب با مسئولیتش. یعنی: اگر می‌خواهید این وعده محقق شود، باید چون کوه بایستید و چون آتش بجوشید. ▫️لذا این وعده ها، نباید منجر به و بی خیالی شما شده و تلاش شما کمتر بشود. ▫️ یکی از شهدا(شهید طهرانی مقدم یا شهید صیاد شیرازی) دراین باره میگفتند: این بایدها و وعده های رهبری، برای مردم عادی، یک خبر خوش از آینده است، اما برای منِ مسئول، یعنی تو باید تمام تلاشت را بکنی که این وعده محقق بشود. این وعده رهبری یعنی سنگینی آن را بر دوش خود احساس کن. ▫️این نگاه، همان درک صحیح از رابطه وعده‌های الهی و وظایف انسانی است؛ وعده‌هایی که اهل یقین، آن را نه مایه سکون و رخوت، بلکه منشأ مسئولیت می‌دانند. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 بازخوانی یک تجربه: حمله دسته جمعی «ابرقدرت‌ها» علیه «اسلام» 🔰 در ماجرای ، همه قدرتها، از قریش و برخی قبایل دیگر گرفته تا یهودیان که اتفاقا محرک اصلی آن بودند، همگی جمع شدند تا با یک بسیج عمومی، بتوانند کار اسلام را یکسره کنند، لشکری ده هزار نفره، در مقابل لشکری هزار نفره. یعنی یک به ده. 🔰 وقتی خبر نقض عهد یهودیان بنی قریظه به گوش مسلمانان رسید، آنها را ترس و فراگرفت. و افراد ضعیف الایمان و مذبذب نیز شروع به تهدید و تمسخر کردند. اما پیامبر در مواجهه با این صحنه، و پیروزی را به مردم میداد. با تمام سختی ها و دشواری ها اما نتیجه این ، همان شد که حضرت گفتند. 🔰 در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل و دستگاه محاسباتی مواجه هستیم: 1. 2. و محافظه کار. حال به سراغ روایت قرآن از این ماجرا میرویم: 🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از ، بر شما حمله‌ور شدند، پس ما و از فرشتگان که به چشم نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود. [يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)] 🔺به یاد آرید وقتی که لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حمله‌ور شده و شما را محاصره کردند. اینجا بود که چشم ها از شدت ، شد و جان ها به لب رسید و شما به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد. [اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)] 🔺اینجا بود که مؤمنان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند. [هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)] 1️⃣ : ▫️آنجا بود که و آنان که در دل هایشان بود، با یکدیگر می‌گفتند: آن و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، و فریبی بیش نبود. [وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)] ▫️آنجا بود که طایفه‌ای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید. [وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا] ▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانه‌های ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها می‌گفتند و خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز نبود. خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «» گذاشته بودند. [وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)] ▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند! درحالیکه آنها قبل از این با خدا کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند. [وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً (14) وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً (15)] 2️⃣ : ▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر و آنان نیز افزود. [وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)] ▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده ‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. [مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)] 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 اشتباه نکنید، مسئله به هیچ وجه «هسته‌ای» نیست! 🔺«وَ لَنْ تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ قُلْ: «إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ»؛ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لَا نَصِيرٍ» (البقرة: 120) 🔺يهودى‌ها و مسيحى‌ها، هيچ وقت از شما راضى نخواهند شد؛ مگر آنکه به صورت کامل آنها شده و از آئین و آنها پیروی کنید! به آن‌ها بگو: «قطعا، فقط راهنمايى و هدایت خدا، است.» اگر بعد از آنکه اين حقايق را دانستی، اما تصمیم به تبعیت و پیروی از آنها را گرفتی، بدان که ديگر از طرف خدا، هيچ و حمايتى نخواهید شد. 📌پ.ن: ▫️احتمالا برخی همچنان در ذهنشان این است که ای کاش هسته ای را میدادیم تا گرفتار جنگ با ابرقدرت ها نشویم، خسارت نبینیم و زندگی خود را داشته باشیم. ▫️اما این دسته افراد، این است که فکر میکنند دشمن صهیونی مشکلش صرفا هسته ای است، خیر. اساسا مشکل خیلی فراتر از اینهاست. ▫️آنگونه که قرآن تاکید میکند و تاریخ به عنوان بزرگترین تجربه و شواهد دیگر نیز موید آن است، تا شما کاملا تسلیم خواسته های رژیم صهیونی نشوید، او ول کن شما نیست. ▫️اساسا مسئله بر سر است، او میخواهد همه ذیل چتر قدرت خودش باشند، حتی برایش مسلمان و غیرمسلمان هم مهم نیست، مهم این است که هیچ قدرتی نباید مقابلش باشد. ▫️لذا راهبردها آنها از مدت ها پیش، کشورهای قدرتمندی مانند ایران، به چندین قسمت بوده است تا بتوانند به راحتی بر آنها مسلط بشوند. کافی است راهبرد غرب در مواجهه با ایران و دیگر کشورهای منطقه را در 200 سال اخیر یعنی از قاجار به بعد را دنبال کنید. ▫️ایران اسلامی اگر بناست ، و آینده خود را تضمین کند، باید با تمام وجود در این حاضر شده و عمل کند، حتی اگر بهای آن، از بین رفتن برخی هایش باشد، چون چاره ای غیر از این وجود ندارد، هیچ چاره ای! https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774