eitaa logo
تذكرة المتقين
202 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
نشر معارف دین ارتباط با ادمین @Hassanshojaei6774
مشاهده در ایتا
دانلود
: 💠 بررسی اعتبار روضه کافی: 🔹 برخی معتقدند بین کافی و بقیه مجلدات آن تفاوت وجود دارد و روضه به قوّت آنها نیست. نسبت به سایر مجلّدات تواتر قطعی در همه نسل‌ها و زمان‌ها وجود دارد که آنها جزء کافی و از هستند. اما نسبت به کتاب روضه دغدغه وجود دارد و اینکه بتوان از راه تواتر جزم پیدا کرد جزء کافی است، مقداری محل تأمل و اشکال است. حتی برخی از بزرگان روضه کافی را به ابن ادریس نسبت داده‌اند، که البته غیر مقبول است. 🔸 به نظر ما هر چند روایات روضه کافی همه جا به قوت روایات اصول و فروع کافی نیستند. اما در عین حال بزرگانی از علمای سابق شهادت داده‌اند که این کتاب جزء کافی است، شهادت آنها هم برای سایر فقها معتبر است. پس از طرفی حجّت وجود دارد که این روایت جزء کافی است و از طرف دیگر حجّت وجود داد آنچه در کافی است اعتبار دارد؛ چون کلینی شهادت به صحت روایات کافی داده است و در کلام قدما به معنای لغوی استعمال می‌شود، یعنی «ما صدر من المعصوم ع لبیان الحکم الواقعی». بنابراین ضمّ این دو حجّت باعث می‌شود بتوان اعتبار روایات موجود در روضه کافی را همچون بقیه مجلدات آن اثبات کرد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🍃منبر کوتاه: 💠موضوع: اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🍃منبر کوتاه: 💠موضوع: اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 روزه کله گنجشکی 🔰 در کافی از امام صادق(ع) نقل میکند: 🔺ما كودكان خود را وقتى شدند، امر مى‌كنيم تا هر مقدار از روز را كه مى‌توانند، بگیرند، مثلا نيمى از روز یا بيشتر يا كمتر. (إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصِّيَامِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ وَ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَل‏) 🔺هرگاه نیز تشنگى و گرسنگى بر آنها چيره شد، افطار کنند. خب چرا از این سن؟ تا کودکان به روزه، کرده و آن را کسب کنند. (فَإِذَا غَلَبَهُم‏ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوه‏) 🔺لذا شما نيز كودكان خود را وادار كنيد به و طاقت شان روزه بگيرند، و هرگاه تشنگى بر آنها چيره شد، افطار کنند. (فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا أَبْنَاءَ تِسْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامٍ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا) 📌پ.ن: 1️⃣ این روایت به ما یاد میدهد که باید احکام را با نگریست. یعنی اگر حکمی توسط شریعت صادر شده، باید تلاش کرد و اجرای آن نیز فراهم بشود. مثلا اگر و در حدود 15 سالگی بر نوجوان واجب میشود، باید بستر را به نحوی فراهم کرد که پیش از 15 سالگی به تدریج و نرم این مسئله توسط نوجوان اجرا بشود تا هم به آن عادت کرده و هم به مرور حکمت و معرفت آن را نیز بیاموزد. 2️⃣ در واقع میتوان این مسئله را به صورت یک قاعده نیز بیان کرد: . نباید اینگونه باشد که مثلا در 15 سالگی، به صورت یکهو و دفعتا یک نوجوان، حجم سنگینی از احکام را در مقابل خود ببینید که باید همه اینها را اجرا کند بلکه باید پیش از آن براساس یک منطقی نوجوان را با این مسائل آشنا کرده تا برخی امور مهم را انجام بدهد و به مرور و تدریج بر حجم آن اضافه کرد و حتی برخی امور را برای سال های پس از تکلیف او گذاشت. 3️⃣ این قاعده از نماز و روزه به همه امور مربوط به تربیت نوجوان را میتوان از استدلال حضرت در این روایت استفاده کرد. آنجا که حضرت میفرماید «حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوه» یعنی غرض و هدف از زود شروع کردن نماز و روزه برای نوجوان، و کردن به انجام آن است، یعنی وقتی فرزند به سن تکلیف رسید، انجام این امور برای او سخت نباشد. حالا این را میتوان در همه امور مربوط به تربیت فرزند تعمیم داد و مختص به نماز و روزه ندانست، البته با لحاظ استثنائاتی که ممکن است هر قاعده ای داشته باشد. 4️⃣ جالب اینکه قدیمی های ما همین مسئله را نسبت به روزه، تحت عنوان «» پیاده میکردند و چقدر آثار تربیتی داشت و چقدر خوب است که ما نیز همین را ادامه داده و حتی نسبت به دیگر امور تعمیم بدهیم. هم در آنها ایجاد آمادگی برای گرفتن روزه در سن تکلیفشان میکند و هم حس بی‌اهمیتی و بی‌تفاوتی نسبت به ماه مبارک را در آنها از بین برده و حظ و بهره ای از این ماه پربرکت خواهند برد. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 علی(ع) و مبارزه با تبعیض و ناعدالتی ها، حتی به قیمت از دست دادن حکومت 🔰 مرحوم در کافی نقل میکند: 🔺گروهى از شيعيان، خدمت حضرت امير(ع) رسیدند و گفتند: اى اميرمؤمنان! کاش اين اموالی را که به صورت مساوی و به میان همه مردم تقسیم کردی را ابتدا ميان ، و تقسيم مى‌كردى و آن‌ها را بر ما مردم عادی برترى مى‌دادى تا كارهاى حكومت تان محكم شده و سامان میافت و پس از بهتر شدن اوضاع، اموال را به عدالت میان مردم تقسیم میکردی. (فَقالوا: يا أميرَ المُؤمِنينَ‌، لَو أخرَجتَ هذِهِ الأَموالَ فَفَرَّقتَها في هؤُلاءِ الرُّؤَساءِ وَ الأَشرافِ و فَضَّلتَهُم عَلَينا، حَتّى إذَا استَوسَقَتِ الاُمورُ عُدتَ إلى أفضَلِ ما عَوَّدَكَ اللّهُ مِنَ القَسمِ بِالسَّوِيَّةِ‌، وَ العَدلِ فِي الرَّعِيَّةِ‌!!) 🔺حضرت در پاسخ به آنها فرمود: واى بر شما! یعنی شما دستور مى‌دهيد حكومتى را كه از طرف مسلمانان به من سپرده شده را با و پیش برده و به بپردازم؟ نه، به خدا سوگند! چنین نخواهد شد تا روزگارْ باقى است و تا زمانى كه در آسمان، ستاره ببينم. به خدا سوگند! اگر اينها ثروت‌هاى شخصى‌ خودم بود، به عدالت ميان آنها تقسیم مى‌كردم، چه رسد كه الان اينها اموال خودشان است. (أ تَأمُرونّي وَيحَكُم! أن أطلُبَ النَّصرَ بِالظُّلمِ وَ الجَورِ في مَن وُلّيتُ عَلَيهِ مِن أهلِ الإِسلامِ؟! لا وَاللّهِ‌، لا يَكونُ ذلِكَ ما سَمَرَ السَّميرُ و ما رَأَيتُ فِي السَّماءِ نَجما! وَاللّهِ لَو كانَت أموالُهُم مالي لَساوَيتُ بَينَهُم، فَكَيفَ و إنَّما هِيَ أموالُهُم!؟) https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 ملاک محوری در دینداری و عاقبت به خیری 🔺مرحوم در کافی از امام باقر(ع) نقل میکند: ▪️خداى متعال میفرماید: منِ خداوند، حتما و حتما و قطعا(با سه تاکید) هر شخص و ملت مسلمانی را كه تن به ولايت و رهبرى هر و ستمگرى که منسوب از سمت خدا نیست بدهد، عذاب خواهم كرد، هرچند آن مردم در كارهاى خویش، نيكوكار و باشند. (قالَ اللّه ُ تَعالى: لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعيَّة ٍ فى الأِسلامِ دانَتْ بِوِلايَةِ كُلِّ اِمامٍ جائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللّه، وَ اِنْ كانَتِ الرَّعِيَّةُ فى أَعْمالِها بَرَّةً تَقيَّةً) ▪️و حتما و حتما و قطعا، عفو و گذشت خواهم كرد هر شخص و ملتی مسلمان را كه ولايت و رهبرى هر كه منسوب از سوی خداست را بپذيرند و گردن نهند، هرچند آن مردم در كارهاى خویش، و بدكاری باشند. (وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعيَّةٍ فِى الأِسلامِ دانَتْ بِوِلايَةِ كُلِّ اِمامٍ عادلٍ مِنَ اللّه ِ وَ اِنْ كانَتِ الرَّعِيَّةُ فى أَنْفُسِها ظالِمَةً مُسيئَةً) 📌پ.ن: ۱۲ فروردین ۵۸، ملت ایران اراده کردند خود را از ذیل خارج کرده و داخل در حاکمیت و بشوند. لذاست که حضرت امام در پیام خویش میفرمایند: ➕صبحگاه 12 فروردین -که روز نخستین است- از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره ‏های قصر 2500 سال فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و که حکومت خداست به جای آن نشست. (صحیفه امام، ج6، ص 453ـ454) 🔹این روایت شریفه، به نحوی در مقام تعیین و عاقبت بخیری است که اتفاقا مردم ایران نیز اراده کردند با پذیرش پرچم ولایت الله، خود را داخل در این حصن کنند. 🔹اتفاقا همین عامل میشود مهمترین عامل تعیین کننده در عاقبت به خیری انسان، همانگونه که عزیز گفتند: ➕یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، این است. ♻️کانال تذکرة المتقين https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🔰 در کافی نیز از امام صادق(ع) نقل میکند: 🔺خداوند دو فرشته را به سوى اهل شهرى فرستاد تا آن شهر را بر اهلش واژگون کرده و آنها را گرفتار کنند. هنگامى كه آن دو فرشته به شهر رسيدند، مردى را ديدند كه خدا را خوانده و و زارى مى‌كند. (إِنَّ اَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَ مَلَكَيْنِ إِلَى أَهْلِ مَدِينَةٍ لِيَقْلِبَاهَا عَلَى أَهْلِهَا فَلَمَّا اِنْتَهَيَا إِلَى اَلْمَدِينَةِ وَجَدَا رَجُلاً يَدْعُو اَللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُ) 🔺يكى از آن دو فرشته به دوستش گفت: آيا اين دعاكننده و مرد را نمى‌بينى‌؟! دیگری گفت: من هم او را ديدم، اما همان كارى را انجام خواهم داد كه پروردگارم مرا بدان مأمور فرموده است. (فَقَالَ أَحَدُ اَلْمَلَكَيْنِ لِصَاحِبِهِ: أَ مَا تَرَى هَذَا اَلدَّاعِيَ؟ فَقَالَ: قَدْ رَأَيْتُهُ وَ لَكِنْ أَمْضِي لِمَا أَمَرَ بِهِ رَبِّي) 🔺او گفت: نه، من هيچ كارى نخواهم كرد تا به پروردگارم مراجعه كنم. آن فرشته به سوى خداوند بازگشت و گفت: پروردگارا! من به شهر رسيدم و فلان بنده‌ات را ديدم كه تو را خوانده و زارى مى‌كند! (فَقَالَ: لاَ وَ لَكِنْ لاَ أُحْدِثُ شَيْئاً حَتَّى أُرَاجِعَ رَبِّي. فَعَادَ إِلَى اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ: يَا رَبِّ إِنِّي اِنْتَهَيْتُ إِلَى اَلْمَدِينَةِ فَوَجَدْتُ عَبْدَكَ فُلاَناً يَدْعُوكَ وَ يَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ) 🔺خداوند فرمود: كارى را كه دستور دادم انجام بده؛ چون آن شخص، مردى است كه هرگز به خاطر ، رنگ چهره‌اش تغيير نكرده و بر كسى خشمگين نشده است. (فَقَالَ: اِمْضِ بِمَا أَمَرْتُكَ بِهِ فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ يَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَيْظاً لِي قَطُّ) 🔰 در امالی از امام صادق(ع) شبیه همین روایت دوم را نقل کرده، با این تفاوت که در آن روایت، فرشته ای که با دیدن مرد عابد، در عذاب آنها تردید کرده و مجدد نزد خداوند بازگشته تا ماجرا را نقل کند، خداوند به شدت از کار این فرشته ناراحت و شده و او را به جزیره ای به جهت میفرستد. (مطالعه متن کامل روایت) ♻️کانال:تذکرة المتقين https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774