eitaa logo
تذكرة المتقين
202 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
نشر معارف دین ارتباط با ادمین @Hassanshojaei6774
مشاهده در ایتا
دانلود
دلیل قاطع امیرالمومنین علیه السلام برای عدم اقدام‌نظامی علیه غاصبین 🔰 در کتاب شریف الاحتجاج مرحوم طبرسی نقل شده كه: آن حضرت پس از جنگ نهروان در مجلسى نشسته بود و از جريان امور گذشته مذاكره مى‏شد، تا اينكه آن حضرت پرسيده شد كه چرا با أبوبكر و عمر همچون طلحه و زبير و معاويه نجنگيدى⁉️ أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود:👇 من از روز نخست زندگى پيوسته مظلوم واقع شده و حقوق خود را مورد تجاوز و دستبرد ديگران مى‏ديدم. پس اشعث بن قيس برخاسته‏ و گفت: اى أمير المؤمنين، چرا دست به شمشير نبردى و حقّ خود را نستاندى⁉️ فرمود: اى اشعث مطلبى را پرسيدى پس خوب به پاسخش گوش كرده و بخاطر بسپار، و به حقيقت كلام و حجّت من توجّه كن. كه من از شش تن از انبياى گذشته تبعيّت و پيروى نمودم: أوّل:👈 از حضرت نوح عليه السّلام كه خداوند در باره‏اش مى‏فرمايد: فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ : قمر 10.: « تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شده‌ام تو مرا یاری فرما.» پس اگر كسى بگويد او از قوم خود خوف نداشته؛ منكر كلام خدا و كافر بدان شده است . و دوم👈 از حضرت لوط عليه السّلام كه خداوند در باره او مى‏فرمايد: لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيد هود80 « گفت: «(افسوس!) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم؛ یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود! (آنگاه می‌دانستم با شما زشت‌سیرتان ددمنش چه کنم» پس اگر كسى بگويد: لوط اين كلام را براى مطلبى غير از ترس گفته مسلّما كافر است، و گر نه اوصياى انبياء در اين مقام معذورترند. سوم👈 از حضرت إبراهيم خليل عليه السّلام، در اين آيه كه: وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‏ مریم 48« و من از شما و معبودانی که به جای خدا می خوانید، کناره می گیرم » پس اگر كسى بگويد او اين سخن را براى غير ترس گفته كافر است، و گر نه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله معذورتر است. چهارم👈 از حضرت عليه السّلام در اين آيه: فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ‏ شعراء 21،« پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم» پس اگر كسى‏ با وجود اين آيه منكر ترس موسى شود كافر است، و گر نه معذورتر است. پنجم👈 از سخن هارون برادر آن حضرت در اين آيه كه گفت: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي اعراف 150 « و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند » اگر كسى منكر ترس هارون باشد مسلّما كافر است، و گر نه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله معذورتر است. ششم👈 از برادرم محمّد صلّى اللَّه عليه و آله خير البشر پيروى و تبعيّت نمودم كه روى احتياط و خوف از قريش مرا در جاى خود خوابانيده، و خود از مكّه بيرون و در غار مخفى شد، اگر كسى منكر ترس آن حضرت از دشمنان باشد كافر است، و گر نه وصىّ او معذورتر است 👈.در اين وقت همه مردم يكپارچه برخاسته و گفتند: اى أمير المؤمنين ما همه دريافتيم كه فرمايش شما صحيح و عمل شما حقّ است، و ما جاهل و گناهكاريم، و ما مى‏دانيم كه شما در ترك دعوى و سكوت و تسليم شدن خود معذور مى‏باشى. 📚: الاحتجاج ج ۱ ص ۱۸۹ ♻️کانال:تذکرة المتقين https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
همنشین کسی هستم که مرا یاد کند 🛑قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ لَمَّا نَاجَى رَبَّهُ قَالَ يَا رَبِّ أَ بَعِيدٌ أَنْتَ مِنِّي فَأُنَادِيَكَ أَمْ قَرِيبٌ فَأُنَاجِيَكَ فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَيْهِ أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي فَقَالَ مُوسَى يَا رَبِّ إِنِّي أَكُونُ فِي حَالٍ أُجِلُّكَ أَنْ أَذْكُرَكَ فِيهَا فَقَالَ يَا مُوسَى اذْكُرْنِي عَلَى كُلِّ حَالٍ 🍃رسول الله (ص) فرمودند: «وقتی موسی بن عمران با پروردگارش مناجات کرد، گفت: "ای پروردگار، آیا تو از من دوری که من تو را ندا کنم، یا نزدیک هستی که با تو مناجات کنم؟" خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: "من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند." موسی (ع) گفت: "پروردگارا؛ گاهی من در حالتی هستم شأن تو را اجلّ از آن میدانم که در آن حالت تو را یاد کنم." خداوند فرمود: "ای موسی، مرا در هر حال یاد کن." /ص329 https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🔻 اگر مضطر شوید، مانند قوم موسی، امر فرج جلو می افتد ▫️عنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ أَنَّهُ سَيُولَدُ لَكَ فَقَالَ لِسَارَةَ فَقَالَتْ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهَا سَتَلِدُ وَ يُعَذَّبُ أَوْلَادُهَا أَرْبَعَمِائَةِ سَنَةٍ بِرَدِّهَا الْكَلَامَ عَلَيَّ قَالَ فَلَمَّا طَالَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَكَوْا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى وَ هَارُونَ يُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِينَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذَا لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ (از فضل بن ابی قرة نقل شده است که گفت: شنیدم امام صادق(ع) می‌گوید: خداوند به ابراهیم وحی کرد که فرزندی برای تو به دنیا خواهد آمد. ابراهیم به ساره گفت و او گفت: آیا من در حالی که پیر هستم، میزایم؟ خداوند به او وحی کرد که او فرزندی خواهد زایید و فرزندان او به مدت چهارصد سال به خاطر رد کردن این سخن عذاب خواهند شد. سپس وقتی عذاب بر بنی‌اسرائیل طولانی شد، آنها به درگاه خداوند ناله و گریه کردند به مدت چهل صبح. خداوند به موسی و هارون وحی کرد که آنها را از فرعون نجات دهد و به این ترتیب، صد و چهل سال از عذاب آنها کم کرد. امام صادق(ع) فرمود: شما نیز اگر عمل کنید، خداوند بر ما گشایش می‌دهد، اما اگر عمل نکنید، باید امر تا آخرش برود) /ص118 https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🍃منبر کوتاه: 💠موضوع: اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🍃منبر کوتاه: 💠موضوع: اگر تقدیر زندگی در اختیار خودم بود... 🔺 در کافی، به نقل از چنین نقل میکند: از (ع) شنیدم که میفرمود: ➕ نزد (ع) رفتند و از او خواستند که از خداوند بخواهد که هرگاه ما اراده کردیم، باران ببارد و هرگاه ما خواستیم، باران نبارد. یعنی عملا مادی و کاری مان به عهده خودمان باشد چرا که شغل آنها عمده بود. 🔺حضرت نیز همین مسئله را از خداوند طلب کرده و خداوند نیز اجابت میکند و تقدیر امور را به دست خودشان میدهد. بنی اسرائیل بعد از اینکه مطلع شدند خداوند این قدرت را به آنها داده، شروع به کشاورزی کرده و هرگاه نیاز به آب داشتند، اراده باران میکردند و باران میبارید و هرگاه نیاز نداشتند، اراده کرده و باران قطع میشد. 🔺این امر موجب شد مزارع آنها همانند کوه ها و جنگل های پر درخت بزرگ بشود اما وقتی زمان درو و برداشت رسید، چیزی نیافتند، انگار ظاهر مزارع پُربار نشان میداد اما در باطن محصولی نداده بود یا محصول خراب شده بود یا... . در هر صورت تلاش آنها بی نتیجه مانده بود. 🔺آنها به (ع) شکایت کردند که خدا این قدرت را به ما داد اما چرا چنین شد که کار ما بی محصول ماند و خدا به ما ضرر رسانید؟ (فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى(ع) وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اَللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ اَلسَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً) 🔺حضرت نیز این مسئله را به خداوند عرضه داشت. خداوند نیز در پاسخ به موسی(ع) فرمود: ➕اینها از چه چیزی شکایت میکنند؟ من به اندازه ای خاص برای آنها باران مشخص و تقدیر نمودم، ولی آنها راضی به تقدیر من نشدند و خواستند که خودشان تقدیر امورشان را به دست بگیرند و من نیز به خواست آنها عمل کرده و به خودشان واگذار کردم و اینگونه شد که میبینی لذا این چیزی که رخ داده نتیجه تقدیر خود آنهاست، نه من. (فَقَالَ: يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ اَلْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ) 📚فروع کافی، ج5، ص262 📌پ.ن: راضی به تقدیر الهی بودن، یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و ملاکات دینی است که میتواند و مرتبه آنها نزد خداوند قرار گیرد. اساسا خداوند بنده اش را دچار امتحاناتی میکند تا ببینید که او چه مقدار تقدیرات اوست لذا لازم است همیشه از این زاویه به زندگی و عالم نگاه کنیم که خداوند طراح و پشت پرده اتفاقات زندگی ماست. اگر این حاصل شد، آنگاه حتی در اوج رنج و مشکلات نیز خواهیم داشت چون او میبیند و او چنین طراحی کرده است؛ همانگونه که نیز در گودال قتلگاه فرمود خدایا راضی به قضای تو هستم. البته این تذکر لازم است که باید مفاهیم دینی را دید لذا این نگاه نباید منجر به عدم تلاش و و و... بشود چرا که یکی از تقدیرات خداوند، اعطای به انسان هاست. به همین دلیل است که نباید نتیجه کم کاری ها و بی تدبیری ها و خطاهای خود را به پای تقدیر الهی نوشت. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 تاکتیک های جنگ روانی حضرت امیر در میانه جنگ 🔺 نقل میکند: هنگامى كه امیرالمومنین(ع) در با معاويه رو در رو شد، صدايش را بلند مى‌كرد تا يارانش بشنوند و مى‌فرمود: «به خدا سوگند، و يارانش را خواهم كُشت!». آن‌گاه در آخر سخن، صدايش را آهسته مى‌كرد و مى‌گفت: «إن شاء اللّه!». 🔺من به ايشان گفتم: اى اميرمؤمنان! چرا ابتدا بلند سوگند یاد کردید و سپس آرام «ان شاء اللّه» گفتید؟ 🔺فرمود: ▫️«جنگ، ] است و من نزد مؤمنان، دروغگو نيستم. خواستم تا يارانم را بر دشمن کرده و بشورانم تا نكنند و به نبردِ با آنان، پيدا كنند. پس در آينده، داناترين آنان، از اين سخنْ سود خواهد بُرد. إن شاء اللّه!». (إنَّ الحَربَ خُدعةٌ‌، و أنا عند المؤمنينَ غيرُ كَذوبٍ‌، فأَرَدتُ أن اُحَرِّضَ أصحابي عليهم؛ كَيلا يَفشَلوا، و كَي يَطمَعوا فيهم، فأَفقَهُهُم يَنتَفِعُ بها بعد اليومِ إن شاءاللّه) ▫️بدان! خداوند، هنگامی که (ع) را به سوى فرستاد، فرمود: «پس به آرامى با او سخن بگو تا متذكر گردد و بترسد»، در حالى‌كه خداوند مى‌دانست که فرعون نه متذكر مى‌شود و نه مى‌ترسد؛ اما اين كار، موسى(ع) را بر رفتن بيشتر مى‌كرد. 📚 الکافي، ج۷، ص۴۶۰. 📌پ.ن: 1️⃣ «شعار» و «تهییج احساسات»، تاکتیکی مهم در «جنگ روانی»: ▫️برخلاف نگاه سطحیِ برخی که و تهییج احساسات را صرفا امری بی خود و حتی مضر می‌پندارند، این روایت نشان می‌دهد که شعارهای سنجیده، در جای خود، عنصری حیاتی و مؤثر در مدیریت روانی جنگ و جامعه است. ▫️اینکه حضرت بلند میگویند «به خدا سوگند، معاویه را خواهم کشت»، نه برای بلکه برای ایجاد ، و تهییج یاران خویش چنین گفت، و این تاکتیک، علاوه بر بالا بردن انگیزه درون‌جبهه‌ای، موجب ایجاد تزلزل و ترس در دل دشمن نیز می‌شود. در واقع حضرت در این مقام، نه فقط «»، بلکه «» است؛ کسی که با سخن، توان عمل اجتماعی می‌آفریند. ▫️در واقع، «شعار» در چنین بزنگاه‌هایی، بخشی از و روانی است؛ همان‌قدر و تعیین‌کننده که شمشیر و صف‌آرایی آنگونه اند، و حتی قوی تر از آن. پس شعار، اگر برخاسته از واقع‌بینی، حکمت و درک شرایط میدان باشد، خود یک «» است؛ سلاحی برای شکستن هیمنه دشمن و تزریق ایمان در دل مؤمنان. 2️⃣ مرز باریک میان آگاهی‌بخشی و یأس آفرینی: ▫️اینکه مردم باید از واقعیات، مطلع باشند، امری درست و کلیدی در مدیریت عمومی است، اما هر داده یا تحلیلی که نتیجه‌اش ، ، ، و فروریختن روحیه مردم باشد، قطعا مطرح کردنش مضر و است. ▫️لذا موثرین اجتماعی، باید مرز باریک میان و را بشناسند، چرا که هر کلمه، یا «سازنده» است یا «سوزاننده». ▫️امروز در میانه نبرد حساس با رژیم صهیونی، توجه به این مسئله بسیار مهم است. رژیم صهیونیستی در این مسئله بسیار دقیق رفتار میکند و ای کاش ما هم کمی از آنها یاد بگیریم. 3️⃣ رعایت صداقت در اخذ تاکتیک ها: ▫️حضرت می‌داند که «واقعیت»، در هر زمان نباید به‌گونه‌ای بیان شود که منجر به سستی و فروپاشی روحیه جمعی شود، اما از خط قرمز اخلاقی نیز عبور نمی‌کند. لذا می‌گوید: «من نزد مؤمنان، دروغگو نیستم». بنابراین او از بهره می‌برد، اما از نه. یعنی حتی تاکتیک ها نیز باید با صداقت هماهنگ باشد، تا سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی خدشه دار نشود. 4️⃣ نوع نگاه صحیح به وعده های امام جامعه: ▫️هرگاه امام جامعه، وعده قطعی پیروزی در آینده می‌دهد، این وعده را می‌توان در سه سطح فهم کرد: 1. گاه مبتنی بر است؛ که قطعا پیروزی برای متقین و اهل ایمان است. 2. گاه بر اطلاعات دقیق میدانی و تحلیل‌های راهبردی استوار است. 3. و گاه، جمله‌ای است «اِنشائی در مقام اِخبار»؛ یعنی خبری است از آینده، ، همت و مجاهدت امروز شما. ▫️این نوع سوم، نه وعده‌ای ، بلکه تکلیفی‌ست بر دوش خواص و توده های مردم، هر کس متناسب با مسئولیتش. یعنی: اگر می‌خواهید این وعده محقق شود، باید چون کوه بایستید و چون آتش بجوشید. ▫️لذا این وعده ها، نباید منجر به و بی خیالی شما شده و تلاش شما کمتر بشود. ▫️ یکی از شهدا(شهید طهرانی مقدم یا شهید صیاد شیرازی) دراین باره میگفتند: این بایدها و وعده های رهبری، برای مردم عادی، یک خبر خوش از آینده است، اما برای منِ مسئول، یعنی تو باید تمام تلاشت را بکنی که این وعده محقق بشود. این وعده رهبری یعنی سنگینی آن را بر دوش خود احساس کن. ▫️این نگاه، همان درک صحیح از رابطه وعده‌های الهی و وظایف انسانی است؛ وعده‌هایی که اهل یقین، آن را نه مایه سکون و رخوت، بلکه منشأ مسئولیت می‌دانند. https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774