eitaa logo
سیر و سلوک و طهارت نفس
176 دنبال‌کننده
239 عکس
253 ویدیو
1 فایل
طهارت نفس: یعنی ترک صفات رذیله ودوری از مصاحبت و همنشینی با افراد ناصالح و همنشینی باانسانهای پاک سرشت{شرح گروه}: 1 کسب اطلاع از واقعیات زندگی 2 تفکر در سرانجام مسیر انسان 3 یاد مرگ ، شناخت مبدا، معاد و قیامت @Alavi_09173413229
مشاهده در ایتا
دانلود
اصول مهم در تزکیه نفس و سیر الی الله اصل نهم : "غذای حلال" یکی از مواردی نقش ایجاد زمینه برای کسب توفیقات را دارد، دوری از لقمه حرام و استفاده از غذای پاک و حلال است. زیرا انرژی که از طریق غذای حرام ایجاد می‌شود قابلیت استفاده در مسیر الهی را نخواهد داشت و باعث قساوت قلب گردیده و حتی فرد را به جایی خواهد رساند که حرف حق دیگر در وجودش اثری نخواهد داشت. همانطور که در واقعه کربلا حضرت اباعبدالله (ع) خطاب به لشگر کوفه فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِکمْ؛(بحار الانوار، ج 45، ص 8) ترجمه: به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مُهر [قساوت] زده شده است.عبادت ده جزء است که 9 جزء آن کسب حلال است. لقمه حرام زباله است و جای زباله در زباله دان؛ سعی کنید شما زباله دان نباشید. همان‌گونه که انسان سعی دارد غذایش از هر نوع آلودگی ظاهری به دور باشد، به همین خاطر غذاها را در ظرف‌های سرپوشیده و دور از دستهای آلوده و گرد و غبار نگهداری می‌کند،‌ باید تلاش نماید غذای خود و خانواده‌اش را از هر نوع آلودگی به حرام نیز حفظ نماید. مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هرچند جایز است، ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می‌کند و یا سبب سلب توفیق می‌شود.(در محضر آیت الله بهجت، ج 2، ص 246) مرحوم ملأ حسینقلی همدانی (ره) می‌فرمایند: البته البته از غذای حرام فرار کن. مخور مگر حلال. غذا را کم بخور و زیاد مخور. یعنی زیاده بر حاجت بنیه مخور. نه چندان بخور که تو را سنگین کند و از عمل باز دارد، و نه چندان کم بخور که ضعف بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود. و هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب، جای روز را پر نکنی. الحاصل غذا به قدر حاجت بدن، ممدوح و زیاده و کم، هر دو مذموم. (تذکره المتقین، ص 211) آیت الله کوهستانی(ره): زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می‌رساند.(بر قله پارسایی) مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (ره) نیز می‌فرمایند: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال و دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد، باقی درست است. (نشان از بی نشان‌ها، ص 126 و 127) آثاری از قبیل عدم قبولی نماز، قساوت قلب، کاهلی و عدم رغبت به عبادت، لذت نبردن از مناجات با خدا، روی گردان بودن از سخن حق و ... از آثار وضعی غذای حرام می‌باشند. تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
موت اختیاری از زبان جناب آیت اله علامه حسن زاده آملی : آيت الله استاد حسن زاده آملي در كتاب انسان در عرف عرفان , ص 24, تحت عنوان واقعه 5 قضيه اي از خودشان نقل مي فرمايند كه عين عبارت را نقل مي شود  : ((صبح دوشنبه 21 ربيع الثاني سال 1398 هجري قمري بعد از نماز صبح در حال توجه (توجه اشاره به نشستن خاص و خواندن آياتي خاص در زمان خاص مي باشد كه معمولا به دستور استاد عمل مي شود) نشسته بودم در اين بار واقعه اي بسيار شيرين و شگفت روي آورده است كه به كلي از بدن طبيعي بي خبر بودم و مي بينم كه خودم را مانند پرنده اي كه در هوا پرواز مي كند به فرمان و اراده و همت خودم به هر جا كه مي خواهم مي برم تقريبا به هيئت انسان نشسته قرار گرفته بودم و رويم به سوي آسمان بود و به اين طرف و آن طرف نگاه مي كردم گاهي به سوي زمين نظر مي كردم در اثناي مسير مي بينم كه درختي در مسير پيش روي من است خودم را بالا مي كشيدم يا از كنار آن عبور مي كردم يعني خودم را فرمان مي دادم كه اين طرف برو يا آن طرف برو يا كمي بالاتر يا پايين تر بدون اين كه با پايم حركت كنم بلكه تا اراده من تعلق به طرفي مي گرفت بدنم در اختيار اراده ام به همان سمت مي رفت وقتي به سوي مشرق نگاه مي كردم ديدم آفتاب است كه از دور از لاي درختان پيدا است و فضا هم بسيار صاف بود. تا اين كه از آن حالت به در آمدم و خيلي از توجه اين بار لذت بردم )). در اين كتاب به نمونه هاي زيادي اشاره شده است كه روح از بدن مفارقت مي كند. كه حضرت ايشان فرمودند هر چه مراقبت قوي تر باشد اثر حال توجه بيشتر و لذيذتر و اوضاع و احوالي كه پيش مي آيد صافي تر است . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری (قسمت چهل وسوم ) منزل هفتم :فنا ادامه موت اختیاری : آیت اله جوادی آملی استاد عالي حوزه علميه قم با اشاره به عبارت«موتوا قبل أن تموتوا» می فرماید : قبل از اين كه به مرگ طبيعي بميريم، بايد به مرگ ارادي بميريم يعني خطوطي كه روي چهره آينه جان كشيديم، پاك كنيم كه اگر شخصي اين گونه مُرد وارث انبيا مي‌شود.   اگر كسي بخواهد به حديث«موتوا قبل أن تموتوا» عمل كند، بايد علوم اكتسابي را ناديده بگيرد، اينكه كسي بگويد من اين همه زحمت كشيدم و عالم شدم، اسلامي حرف زدن؛ اما قاروني فكر كردن است. اگر ما اسلامي حرف مي‌زنيم، بايد اسلامي هم عمل كنيم موت اختياري  يعني اینکه  انسان قبل از آن كه بميرد و از اين دنيا كوچ كند و حقائق براي او روشن شود; با زحمت و رياضت و تلاش و جديت و اختيار بتواند آن حالات بعد از مرگ براي او حاصل شود و حقائق براي او روشن شود كه اين حديث شريف هم اشاره به همين مطلب دارد كه فرمود: ((موتوا قبل ان تموتوا; قبل از آن كه بميريد; بميريد)) يعني , قبل از آن كه عالم بعد از اين عالم را مشاهده كنيد به مرحله اي برسيد كه بتوانيد مشاهده كنيد. قبل از آن كه به شما بفهمانند كه همه چيز در يد قدرت خدا است , خود در اين دنيا اين مطلب را بدان كه ((لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم)) كه اين يك نمونه از موت اختياري است كه انسان بينش حاصله پس از مرگ را دارد ولي در بين مردم زندگي مي كند. چنين فردي احوال انسان ها را مي داند و افراد را مي شناسد و از حقيقت افراد خبر مي دهد و از آينده و گذشته گاهي خبر مي دهد و... در زمان پيامبر(ص) مي توان به زيدبن حارثه اشاره كرد كه حضرت فرمود كيف اصبحت يا زيد؟ او در پاسخ عرض كرد: «اصبحت علي يقين». نمونه آن را در زمان خودمان مي شود به آيت الله بهاء الديني اشاره كرد كه گاهي با ارواح سخن مي گفت و در گفتگوي آنها شركت مي كرد. براي آگاهي بيشتر به كتاب آيت بصيرت كه به بعضي از احوالات ايشان اشاره كرده است مراجعه شود).  خلاصه راه رسيدن به اين موت اختياري همان تقوي و تحصيل سنخيأت با عالم ارواح و روحاني شدن جسم انساني است . به قول سعدي : نابرده رنج گنج ميسر نمي شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد منبع : http://www.porseman.org/q/show سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
فنای عرفانی در حال عبادت : چگونه حق متعال هم اول و هم اخر و هم ظاهر و هم باطن است؟ سالک در حال عبادت (بیشتر در حال عبادت) یک لحظه واقع میشود در حال و مقامی که خود را ناطق به نطق حق ،ذاکر به ذکر حق ،قادر به تکلم و قیام حق می بیند. در این حال، سلب هستی یکجا از او میشود ،در این هنگام آنکه در باطن او را قوام و قرار بخشیده ،که او بعنوان عابد به عبادت قیام دارد ،خود را ظاهر و عابد را محو می سازد و باطن را برای آن عابد مکشوف می سازد . عابد به این کیفیت و به این واقعیت راه می یابد ،این برهان نیست ،این شهود و دید است که به عیان حقایق مورد رویت قرار میگیرد. مرحوم استاد محسن بینا ره سراج الصعود لمعاریج الشهود سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری (قسمت چهل و چهارم) منزل هفتم فنا ادامه ؛ محرومیت از شهود و فنا و علت آن : آن کس که در عالم اغیار و در تماشای آنها و طلب آنها مستغرق گشته و دل بدانها خوش نموده و انس به آنها پیدا کرده و با آنها آرام گشته و مطلوب او در اول و آخر و در همه وقت همان اغیار است و حاجت بدانها دارد و داشتن آنها را رفع حاجت خود می داند و اصولا فکر و عقیده ی او اینست که انسان باید همین مظاهر دنیوی و همین اغیار را داشته باشد و سعادت و  کمال انسان را در بدست آوردن آنها و داشتن آنها می بیند و انسان را محتاج آنها دانسته و نرسیدن و نداشتن  آنها را فقر و حرمان می داند و خلاصه مطلب اینکه از تمام وجود او، از عقل و فکر او، و از قلب او ندای احتیاج به اغیار سر می زند و نه به وجه حق و شهود وجه او ، چنین کسی ذره ای احتیاج به شهود در وجود او و در قلب او نیست و غم و حزنی از این باب برای او نبوده و رنج و دردی از این لحاظ در قلب وی نیست. نه سوزی در دل دارد و نه اشکی در چشم ،نه آهی از درون می آید و نه شوقی از دل بر می خیزد و بلاخره حاجتی به شهود و وجه الله ندارد چنین کسی هرگز از نور هدایت کننده ی به سوی او بهره نخواهد برد زانکه بی حاجت خداوند عزیز می نبخشد هیچ کس را هیچ چیز آنها که تمام وجود آنها و قلب آنها پر از اغیار و قلب آنها پر از محبت اغیار بوده و باطن آنها محل توارد و تداخل اغیار است و مملو از اسارت هاست و با این حال به بعضی از اوراد و اذکار می پردازند و انتظار شهود را دارند بدون اینکه در تطهیر دل بکوشند و حاجت به شهود پیدا کنند هرگز به آنچه انتظار دارند نمی رسند زیرا که در دل آنها آنچه وجود ندارد حاجت و فقر به شهود وجه الله است و هرگز از نور  هدایت کننده یعنی نور الهی برخوردار نمی گردند . مرحوم آیت اله محمد شجاعی مقالات جلد اول ص 224 سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
اي عزيز! طريقت كار هر كسي نيست و به تعبير عين القضات اين كار، كار آساني نیست . در اين باره نكته اي از عين القضات بياموزيم:    «روزي چندين هزار جنازه به گورستان مي برند كه حتي يكي از آنان لحظه اي به تفكر نمي پردازد. و از چندين هزار كس كه كم و بيش به تفكر پرداخته اند، يكي به مقام جستجوي حقيقت بر نمي آيد. و از چندين هزار كس كه به مقام جستجو بر مي آيند، يكي به راه راست نمي رود. و از چندين هزار كس كه به راه راست مي روند، يكي نيست كه از راه رفتن خسته نگردد و دست از جستجو بر ندارد.  و از چندين هزار كس كه استقامت مي ورزند و راه را به پايان مي برند، يكي در ميان نباشد كه شايسته پيشگاه معشوق گردد. تا نپنداريم كه به راه طريقت رفتن كاري است آسان.» (عين القضات همداني، نامه ها، نامه 72) سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
هفت شهر عشق به روایتی دیگر : یکی دیگر از تقسیمات هفت شهر عشق ،به شرح زیر است: منزل اول : به معنی بازگشت از گناه و  راه های پراکنده به سوی حق است. حال توبه تعبیر دیگری از حال طلب است که به آن دگرگونی یا احوال قلب گویند. داستانهای بسیار زیادی در ادبیات عرفانی وجود دارد که چگونه فردی عافل و سرگشته به صدای سروش غیبی یا مشاهده و دیداری عبرت انگیز یا سخن حکیم و قدیسی ،ناگهان دلش دگرگون شده و پای در وادی عشق نهاده است. منزل دوم : به معنی ترس، این ترس نگرانی سالک است از اینکه به سبب کاری ناپسند او را طرد کنند و شایسته راه عشق ندانند و از این رو سالک در این منزل در حال مراقبت نفس و چله نشینی است .بدین معنی که پیوسته در کمین نفس خود نشسته و هر دم خود را می نگرد تا مبادا کاری بر خلاف میل معشوق از او سر بزند. منزل سوم : و آن دست افشاندن است از هر چه سالک را در طریق به کار نمی آید و بار او را گران می کند .بدین سان ،زهد و پارسایی حقیقی مایه سبکی و تیزکامی سالک است. منزل چهارم : و آن تجلی این حقیقت است بر دل سالک که او مالک هیچ چیز نیست و اگر سلیمان است هم چنان مسکین است و معنی این آیه که خداوند فرمود : و غنی بالذات تنها خداست (فاطر 15) منزل پنجم : صبر آزمون پایداری سالک در سختی های راه عشق است .این آزمون برای طرد سالکان مدعی و سست رای است.اما حقیقت صبر ستم دیدن و هیچ نگفتن ،خواری کشیدن و خاموش ماندن نیست ،بلکه صبر تحمل هر رنجی است که برای رسیدن به مقصود چاره نیست. منزل ششم : توکل در میان هفت وادی ،به روایت عطار به تقریب با منزل توحید برابر است .توکل از کار تن زدن و کار ها به تقدیر سپردن نیست ،بلکه دریافت این معرفت است که جهد سالک و طاعات و خدمتهای او هر چند فریضه است ،اما بر آن تکیه نتوان کرد ،زیرا  جهد سالک جز به فیض الهی نیست و اگر آن فیض منقطع گردد در راه فرو ماند. منزل هفتم : رضا که برابر فقر و فنا در هفت وادی مرغان است.رضا حالی است که در آن خواست و آرزوهای سالک همه در رضای الهی محو میشود و پیوسته "الهی رضا به قصائک "گوید. و از این خوشتر چیست که همه امور جهان اعم از غیب و شهادت به رضای سالک رخ می دهد،زیرا رضای او با رضای حق یکیست. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
انسان زمانی که رو به اجتماع میکند صورت را آلوده کرده است . چه بسا با یک دعا خواندن آدمی حال خوشی دارد و مدتی میگذرد حال خوشی دارد اما همین که از منزلت بیرون آمده ای در بین مردم حاضر شده ای و به چهره ی آنان نگاه کرده ای آن حال خوش از تو گرفته میشود و معلوم است دراین حالت آلوده شده چون نفس آدمی به آدم گزارش میدهد . و بهترین راه برطرف کردن آن طهارت با وضو می باشد . 🍀این قدر به زور بازوی تان متکی نباشید ، رزق را باید از جای دیگر بدهند ، هم چنان که جناب رسول الله (ص) می فرمایند : " دم علی الطهاره یوسع رزقک " ، دائما اهل طهارت و پاکی باشید ، رزقتان وسیع خواهد شد که یکی از راه های به دست آوردن روزی وضو است . 🍀دل آنچنان رقیق است که روی آوردن دوباره اش بعد از برگشتنش از کسی ، کار مشکلی است . لذا راه دل گرچه نزدیکترین راه است اما بسیار باریک و تاریک و پر زحمت است . راه فکر مسیرش طولانی و پر پیچ و خم است اما در عین حال طریقش بسیار آسان تر است . در مقابل ، راه دل نزدیک است چون به محض این که دل به حق ، توجه کند او نیز می آید و جای می گیرد . اما آن قدر رقیق و باریک است که به کوچکترین آلودگی « حق» می رود . زیرا حق می خواهد در دل آشیانه کند و از آن جا که او واحد است ، لذا برای خود در دل شریک نمی پذیرد . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
عالم بدنی دارد و روحی دارد . روح عالم باطن است بدن عالم ظاهر است اگر ظاهر بدن عالم کاری انجام بدهد که مطابق طبع عالم نباشد باطن عالم تاثیر می پذیرد و متاثر میشود و لذا فرمودند فرشتگان در آن محدوده ای که بی نماز است وارد نمیشوند معلوم است به آنجایی که بی نماز قدم بر میدارد آنچنان بر باطن عالم تاثیر میگذارد که فرشتگان از آن نقطه متنفر میشوند تاثیر بد پذیرفتند . اگر فرشتگان بخواهند برجایی تاثیر بگذارند ، آن مکان دارای روحانیت خاصی میباشد . اگر روح و جان ما طهارت پیدا کند ، رزق معنوی زیاد میشود اگر جسم ظاهری ما طهارت پیدا کند رزق مادی ما زیاد میشود . 🔸 هرکسی روزی میخواهد پاک باشد 🔸 هرکسی مال میخواهد طهارت داشته باشد روزی تقسیم شده است . هرکسی را نظام عالم به اندازه وسع وجودی اش برایش روزی تقسیم کردند . چه در امور معنوی و چه در امور مادی. اگر شخصی بیش از اندازه اش بدست آورد اون مالی که بدست آورد ، جدا از رزق و روزی میباشد . آن چه که رزق ظاهری را تنظیم می کند ، طهارت است و آن در صورتی ناظم است که مخلوق به خالق رازقش اطمینان داشته باشد . یکی از دلایل عمده ی بیشتر امراض و ناراحتی های جسمانی مان این است که خودمان برای بدن مان سه وعده غذا تنظیم کرده ایم. برنامه ای که انسان برای شکمش می گذارد حاکم بر شکم می شود ، لذا بدن مقهور انسان می گردد و از آن جا که ما نمی دانیم به چه مقدار غذا نیاز داریم و قدرت برنامه ریزی آن را نیزنداریم ، و همچنین از جزئیات آلات قوای جسمانی مان هم بی خبریم بدین ترتیب با برنامه ریزی خود مشکلات عدیده ای را برای بدن مان می آفرینیم . برنامه ریزی بدن را باید به دست خود بدن سپرد در غیر این صورت رزقی که بدست آمده ، بی طهارت خواهد بود . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
✅از آنجا که زبان و دهان نیز برای تلفظ ، حرف را مسّ می کنند ، لذا این مسّ زبان و دهان نیز باید بر اساس طهارت باشد . به عنوان مثال اگر کسی بخواهد حرفی بزند که با دو جمله ، مفهوم کلامی خود را می رساند ، اگر بدون علت آن را ادامه دهد و با ده جمله مطلبش را تمام کند ، معلوم می شود که این زبان در حرف زدن طهارت نداشته است تا چه رسد به این که انسان حرف گزاف و بیهوده بزند . ✅در مورد طهارت چشم فرموده اند : هنگامی که به منزل یکدیگر می روید ، توجهی به اشیاء و لوازم آن خانه نداشته باشید . شما چه کار دارید که در طاقچه ی اطاقشان چه نهاده اند و چه گذاشته اند ؟ ✅طهارت شامل چند قسمت میباشد . یک ، طهارت ظاهری در ابتدا خیلی مهم بوده و مقدمه ی طهارت های دیگر است که باعث افزایش رزق هم می شود واین طهارت باعث اعتدال بدن و نفس میشود 🔸 انسان نباید اصلا با بدن جنابت بخوابد طهارت و نظافت فرزندان در کودکی باعث مستقیم بار آمدن فرزند میشود . در مورد طهارت بدن بسیار سفارش شده که در مقابل اشیا عالم خودتان را برهنه نکنید . مقابل آفتاب و ماه خود را برهنه نکنید ، چون تمام موجودات شعور دارند . چون همه با انسان مراوده شهودی دارند . همچنین مقابل حیوانات . و اینها باعث اعتدال نفس شده و به سمت طهارت روحی پیش میرود . طهارت دیگر طهارت حواس می باشد . گوش ، چشم ، زبان ، بینی که از هر چه زائد است باید تطهیر شود . از بیهوده سخن گفتن ، از شنیدن های نادرست و از دیدنی های بد . حتی اضافه سخن گفتن را باید تطهیر کرد مانند سکوت در مدت بارداری زن نباید بد دهان باشد ، دروغ بگوید ، سوءظن داشته باشد و بی طهارت باشد . زن باید تلاش کند تا از مزرعه ی خویش شجره ی طیبه تحویل اجتماع دهد . شجره ای که میوه دهد و همگان از آن استفاده کنند . یکی از راه رفتنش لذت ببرد ، یکی از حرف زدنش ، یکی از خوردنش ، دیگری از خوابیدنش ، یکی از حرکت کردن و معاشرتش و ... خلاصه این که سرمشق مردم قرار گیرد . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
سحر خیزی : همه شب یا قسمت مهم آن را با غفلت و خواب سپری کردن برای سالکان یک امر ناصحیح و بسیار مضر است . در چنین صورتی انسان از برکات مخصوص شب خیزی محروم میگردد و از عنایات کار ساز ربوبی که در دل شب و با شب زنده داری بدست می آید بی بهره می ماند و ناموفق خواهد بود. اصل مشکلها در ظلمت شب ، و در خلوت آن حل میگردد و راهها به روی دردمندان در بیداری شب و در سلوک شبانه باز میشود . مرحوم آیت اله محمد شجاعی ( ره ) مقالات جلد سوم ص 276 سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی (قسمت اول )  یکی از راه‌ها برای اینکه محبِ پروردگار شوی همین است که آرزو کنی که ای کاش محبت خدا در دلم بود و از دست خودت ناراحت شوی که چرا من عاشق خدا نیستم. به خودت نهیب بزنی که بایست قلبِ من حرم خدا باشد و غیر خدا را در آن ساکن نکنم؛ الْقَلْبُ‏ حَرَمُ‏ اللَّهِ‏ فَلَا تُسْكِنْ‏ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه (امام صادق(ع)، جامع الاخبار/ ص 185) پس یکی از راه‌هایش این است که خودمان را تقبیح و توبیخ کنیم که «چرا سرشار از محبت خدا نیستیم؟ چرا عاشق خدا نیستیم؟!»   اگر کسی به جایی نرسید یقین بدانید برای توبیخ نفسش، کم وقت گذاشته یک راه خوب برای سیر و سلوک؛ آرزوی خوبی‌ها و تحقیر بدی‌ها است •    امام کاظم(ع) می‌فرماید: «اینکه خودت را مذمت کنی، از چهل سال عبادت بالاتر است؛ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَة»(کافی/ ج 2/ ص 73) آرزوی خوبی‌ها و تحقیر بدی‌ها خودش یک راه خوب برای سیر و سلوک است. اگر کسی به جایی نرسید یقین بدانید که برای «توبیخ نفسش» کم وقت گذاشته و خوبی‌ها را آرزو نکرده است. و اگر کسی به جایی رسید بدانید که برای توبیخ و سرزنش نفسش وقت گذاشته و خوبی‌ها را آرزو کرده است؛ و منظور اصلی از خوبی‌ها همین «حبّ الله» است؛ نه اینکه انسان برود وقت بگذارد تا برخی صفات و فضائل نفسانی مثل تواضع و خوش‌برخوردی را کسب کند.  •    لازم نیست برای اینکه محب خدا شوید کارهای دیگر را ترک کنید، مثلاً به دنبال کسب روزی و پول در آوردن نروید، در این بحث از «دل» صحبت می‌کنیم نه از عمل. نحوۀ عمل کردن ما باید مثل راننده‌ای باشد که همۀ حواسش به مقصد و مسیر حرکت است ولی در همان حال با کلاچ و ترمز و دنده هم خیلی خوب و روان کار می‌کند. دلِ ما باید مدام به یاد خدا باشد و در عینِ حال امور دنیایی خودمان را هم انجام دهیم. باید به امور دنیایی مثل کار، روابط خانوادگی و اجتماعی خودمان کاملاً مسلط باشیم، ولی حواسمان به خدا باشد؛ مثل یک رانندۀ حرفه‌ای که به ترمز و کلاچ و دنده مسلط است ولی همۀ حواسش به راه و هدف است.    خدا شیرینی محبتش را از قلبی که دنبال شهوات برود می‌گیرد  •    درست است که باید به امور دنیایی مسلط باشیم ولی بحث بر سر این است که «دلت کجاست و عاشق چیست؟» این دل نباید عاشق دنیا باشد. خداوند به حضرت داود(ع) می‌فرماید: من شهوات را برای ضعفاء (بندگان ضعیف) قرار داده‌ام (یعنی بندگان ضعیفی که دلخوشی آنها در دنیا به شهوات است) پس تو خودت را درگیر شهوات نکن و مواظب باش که دلت را دنبال شهوات نیندازی و بپرهیز از اینکه قلبت به چیز کوچکی از شهوات تعلق خاطر داشته باشد. اگر دلت دنبال شهوات برود، کمترین عقوبتی که نصیبت خواهم کرد این است که شیرینی محبتم را از دلت برمی‌دارم. منبع حجت الاسلام پناهیان سخنرانی صوتی ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی: (قسمت دوم ) ...ادامه با بکار بستن امورات زیر،ذره ذره شعله عشق در دل سالک شعله ور میگردد: 1- : امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: «العبودية جوهرة کنهها ربوبية؛بندگي گوهري است که باطنش خدايي و خداوندگاري است». چرا در تشهد نماز ابتدا شهادت به عبوديت خاتم الانبيا مي‌دهيم، سپس رسالت او را گواهي مي‌کنيم؟ چون شرف آن نبي مکرّم، در بندگي او بود نه در رسالت او. آيا نخوانده‌اي آيه قرآن را که شيطان در مقابل بندة خدا اظهار عجز و ناتواني مي‌کند؟ دشمن قسم خوردة انسان گفت: «به عزّتت سوگند! که تمام انسان‌ها را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان مخلصت»؛ آناني که دل از غير بريدند و براي تو خالص شدند. مخلص آن بندة عاشقي است که هر دو عالم را يک باره از دل برون کرده تا غير او را نبيند و محبت هيچ چيزي حتي بهشت در دل او نباشد. هر دو عالم را به یکبار از دل تنگ برون کردیم تا جای  تو باشد کسي که عبد خدا گشت و مشمول خطاب يا عبادي قرار گرفت، بندة شيطان و انسان يا هواي نفس نمي‌شود. پس جادة عشاقي، جادة عبوديت و بندگي است. راه و رسم بندگي آموز تا عاشق شوي. سير و حرکت زماني ميسّر است که در اثر معرفت و آگاهي بيداري دل حاصل گردد و چراغ ايمان در دل روشن شود. روغن چراغ ايمان، عمل صالح و ترک گناه است. 2- : عاشق مهجور، چشم به راه پيام معشوق است و به هر چيزي که به معشوق تعلق دارد يا نماينده و پيام رسان او است، عشق مي‌ورزد. قرآن کريم مي‌فرمايد: «اي پيامبر! به مردم بگو: اگر خدا را دوست مي‌داريد(و به او عشق مي‌ورزيد)، از من پيروي کنيد، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد و لغزش‌هاي گذشتة شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است». آري عشاق خدا، مطيع رهبران الهي هستند. انسان هنگامي مي‌تواند به اوج ايمان برسد که نيرومند‌ترين علاقة او يعني عشق به خويشتن را تحت الشعاع عشق به ذات خدا و نمايندگان او قرار دهد. 3- : عشق وصال بي سحرخيزي نمي‌شود. عشق وصال‌داري و شب تا صبح سر بر بستر ناز خوابت آيد؟ زهي خيال باطل! نشنيده‌اي که با کليمش موسي (ع) فرمود: «دروغ مي‌گويد کسي که گمان برد خدا را دوست دارد، ولي چون تاريکي شب در آيد، خواب را بر حضورم ترجيح دهد». ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
  رهایی از ذهن با مراقبه: علت رنج و محدودیت ، ذهن است : راه رهایی از رنج، رهایی از ذهن است. رهایی از ذهن، بیرون آمدن از ذهن است. بیرون آمدن از ذهن، مانند بیرون آمدن کرم از پیله یک فرایند زمانبر است. هیچ جادو و معجزه ای برای یکدفعه از ذهن بیرون آمدن نیست. تمرین مداوم و پرورش هوشیاری برای دستیابی به مرتبه "شاهد بودن" تنها راه بیرون آمدن از ذهن است. ذهن شلوغ و پر سر و صداست از آن مایوس نباشید و فقط از آن آگاه باشید. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
قدم در بندگی راستین گذار ! : جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگانn خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد. جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت .n روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد . همین که پادشاه از آن مکان دور شد ، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟  جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود ، پادشاهی را به در خانه ام آورد ، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانهء خویش ببینم؟ سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی (قسمت سوم ) ...ادامه 4_   عامل دیگری است که موجب ظهور عشق الهی در دل سالک می گردد.   خودآگاهی و خودشناسی برترین شناخت‌ها دانسته شده است. علی(ع) می‌فرماید: «افضل المعرفة، معرفة الانسان نفسه؛ برترین آگاهی ومعرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد». علامت این که انسان خودآگاه گشته و خود را شناخته است، خداشناسی او است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اعرفکم بنفسه، اعرفکم بربّه؛ داناترین شما در خودشناسی، خداشناس‌ترین شما است». تو که از نفس خود زبون باشی عارف کردگار چون باشی؟! ای شده در نهاد خود عاجز کی شناسی خدای را؟ هرگز! 5- : انسانی که می‏خواهد عاشق خدا شود، باید برای خود بنایی محکم بسازد و این بنا از اجزایی تشکیل می‏شود که عبارت است از: خودشناسی، تحکیم مبانی اعتقادی، مطالعه در مبدأ و معاد، پرهیز کامل از گناهان، توبه بعد از هر گناه، اطاعت از باری تعالی، انجام واجب و ترک محرم مانند:غیبت، دروغ، تهمت، بدزبانی، کینه و دیگر گناهان کبیره. اینها مصالحی هستند که اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، به دژ محکمی تبدیل می‏شوند که جز عشق نامی ندارد و صاحبش میزبان معشوقی به نام خدا که خالق هستی است، خواهد شد. امام صادق (ع) فرمود: «قلب حرم خدا است. در حرم خدا غیر خدا را ساکن نکنید». پس قلب مأمن و مأوای عشق است که نباید در آن حرامی وارد شود. حرامی در این تفسیر گناه است، آن هم نه گناه عبوری که انسان به دلیل نسیان و جایز الخطا بودن، آن را انجام می‏دهد، بلکه گناهی که برای سکونت آمده است. پس عشق خیال نیست، آتشی است که در دل شعله‌ور می‏گردد، تا چیزی محبوب و معشوق انسان شود. وقتی چیزی محبوب می‏شود که از تمام حصارهای غیر پرستی (دنیا و متعلقات آن) بیرون آید تا جمال محبوبش مکشوف شود. دل جای دو محبوب نیست، نمی‏توان هم خدا را دوست داشت و هم خرما را ! انسان وقتی می‏تواند عاشق خدا شود که از حصار خودپرستی و دنیاپرستی بیرون آید، جاذبه ‏های دنیا آن قدر زیاد است که گاهی از حد شمارش خارج می‏شود، ولی همة آنها به یک حصار بسته است و آن چیزی جز تعلق نیست و اگر این جذبه فروکش کرد، جذبه اصلی نمایان می‏شود. ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
اگر می خواهیم بدانیم که جاهلیم یا عاقل ، باید در خودمان بنگریم که آیا قبل ازگفتن اندیشه می کنیم یا نه ؟ این معیار بسیارخوبی است که هر کسی اول فکر کرد بعد حرف زد عاقل است و هر کسی که اول حرف زد و بعد فکر کرد جاهل است . حتی اگر بخواهد حرف حقّی را بیان کند اما قبل از آن فکر نکند باز هم جاهل است . اگر انسان فکر کند و بعد از فکر کردن حرف بزند ، به این حرف اطلاق « مایعنی » می شود ، یعنی حرفی که بر اساس قصد و اراده است که آن نیز حرفی است که از زبان عاقل جاری می شود . اما اگر حرفی بدون فکر رها شود به آن اطلاق « مالا یعنی » می شود . یعنی حرفی که بدون قصد و اراده بر زبان آید که آن نیز مخصوص جاهل است . اگر انسان چیزی را بشنود که او را سنگین کند و از آن دایره ی انسانیت دارد می افتد ، بداند که برای آدم ضرر دارد . اگر حرفی را میشنوی که دارد بالایت می برد ، معلوم است دارد برای تو تعالی روح ایجاد میکند . این برای آدم میشود خوب . مرحوم نراقی در معراج السعاده روایتی میفرماید بیان شرح تکوینی گفتگوی بین زبان اعضا و جوارح که صبح هر شخصی بیدار می شود می خواهد بیرون از منزل برود ، تمام اعضا و جوارح با زبان گفتگوی تکوینی می کنند و اگر گوشش را پیدا کنیم و اهل دل شویم می شنویم و زمانی که زبان به جوارح گفت حالتان چطور است ، میگویند ما برای تو جای امن قرار دادیم و هیچ ضربه ای به تو نمی خورد اما تو یک کلمه نادرست میگویی و مارا کتک میدهی . جوارح به زبان میگویند که اگر سکوت و تفکر پیشه کنی ، جان ما هم راحت است . و انسان میداند تمام مشکلات زیر سر زبان است . انسان با سکوت میتواند هم خودش را سالم نگه دارد هم اجتماع را . هر کس زیاده گویی کند دهانش نجس است و آن که با عقل شروع به حرف زدن کند دهانش پاک است که این طهارت و نجاست غیر از پاکی و نجاست در محدوده ی فقهی است و این ها نجاست اخلاقی و انسانی هست که اگر چشم دل کسی باز شود ، دهان زیاده گو را می بیند که نجس شده ، اگر چه حرف حقی بزند . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
☘️ ✅فقه مقدمه ی تهذیب اخلاق و اخلاق مقدمه ی توحید است . برای راه یافتن به بارگاه توحید و خداشناسی ، ابتدا باید به دستورات فقهیه عمل کرد و بعد باید صاحب اخلاق نیکو شد و سپس وارد بحث حکمت و توحید شد . انسان باید دستورات فقهیه را به عنوان نردبان ترقی و تعالی نفس و جان و برای تطهیر حقایق درونی و مراتب وجودی خود دائما رعایت کند . ✅مرحله سوم از طهارت ، طهارت ظاهری در قوای نفس است . قوای نفس شامل غضبیه و شهویه که باید طهارت شود توسط نماز ، روزه و راههای عبادی دیگر . برای مثال روزه باعث تنزل شهوت میشود ، احکام شرعی هم باعث ادب شدن نفس است . احکام شرعی تنظیم کننده انسان است با نظام هستی ، مانند نماز در وقت صبح . ✅تاکید شده است که هرکسی میخواهد موفق تر شود سعی کند سحرگاهان بیدار باشد چون انسان را با عالم هماهنگ میکند . احکام شرعیه باعث به اطاعت در آمدن قوای نفسانی میشود . ✅شریعت مطهّره به دنبال این است که از انسان دفع امراض روحی کند و نگذارد جان او مریض شود و لذا از همان ابتدای پدید آمدن نطفه برای پدر و مادر دستورالعمل صادر می کند که اگر می خواهید بچه دار شوید نباید در فلان شب مجامعت نمایید و یا این که فرموده در آن حال نباید رو به قبله باشید و نیز نباید در حال سیری و یا گرسنگی شدید باشید و ده ها دستورالعمل دیگر که در این بخش عنوان شده است . اگر هر کدام از این دستورات مراعات نشود در آینده در روحیه ی فرزند تاثیر منفی می گذارد و برای او مشکلاتی پدید می آورد . ✅دستورات شرعی جهت دفع امراض انسانی است . اما اگر احیانا انسان دچارخطا و اشتباهاتی شد و احکام فقهیه را مراعات نکرد برای او راهی به نام « توبه » باز کرده اند . که توبه جهت رفع گناه است نه دفع گناه . جلد اول سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
سوءظن ها را برطرف کنیم و قوه ی خیال را از هر چه نامطلوب است پاک گردانیم و از آرزوهای بیهوده و خلاف ، صرف نظر کنیم تا قوه ی خیال تطهیر شود . در مورد کودکان فرموده اند : ایشان را تا هفت سالگی رها کنید تا خود را در سه بخش تقویت کنند به گونه ای که : ۱ ـ خوب بخورند ۲ ـ خوب بخوابند ۳ ـ خوب بازی کنند فقط پدر و مادر باید دقت کنند تا فرزندان آنها زیاده روی نکنند . تو هم باید قوه ی خیال را از گمان ها و سوء ظن ها تطهیر کنی . هر کجا دیدی که داری نسبت به دیگری بدبین می شوی بدان که قوه خیال به میدان آمده است . چون عقل هرگز بدبین نمی شود . عقل به فکر تصحیح است نه به فکر مغلطه . اگر کسی را دیدی که به جانبی می رود نباید با خود بگویی : « او چون قصد سوئی داشته به آن جا رفته است » که این بازیگری قوه ی خیال است . عاقل باش و با خود بگو : « قطعا او قصد انجام فعل خیری داشته که به آن جا رفته و.... » طهارت باطنی یکی در مرتبه خیال است دیگری در مقام ذهن است و بالاتر از آن در مقام عقل و بالاتر از آن قلب و مرتبه آخر طهارت روح است . و این طهارت ها را طهارت باطنی نام می برند و مهم ترین مشکل طهارتی که برای انسان پیش می آید طهارت قوه خیال است ، و راه طهارت آن از بین بردن سوء ظن ها ، تهمت های ناروا ، بد اندیشی و پایبندی به عقل که وحدت دارد می باشد . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی: (قسمت چهارم) ...ادامه ترک گناه مهمترین عامل جهت ظهور عشق الهی در دل سالک است که این مهم نیاز به مراقبت ،ممارست و مداومت دارد. بدون تردید برای مبارزه با نفس سرکش که امام سجاد(ع) از دست او به درگاه خدا شکایت می برد. پشتوانة محکمی از بصیرت و ایمان و برنامه ریزی لازم است. البته دوران جوانی بهترین دوران سازندگی است، چون در این دوران، جوان قدرت بسیاری در اختیار دارد، از طرف دیگر صفات و عادات زشت، رسوخ کامل نیافته و ترک آن ها آسان تر است. خودسازی و ترک گناه به نظر علمای اخلاق منوط به چهار برنامه است: 1ـ‌  ، یعنی با خود شرط کنید که گناه نکنید و این پیمان را با خود ببندید. 2ـ  : در طول روز همواره مراقب اعمال خود باشید و با در نظر گرفتن خدا از گناه فاصله بگیرید. در این باره لازم است از آن چه می دانید شما را به گناه می کشاند، دوری ورزید، مثل دیدن فیلم یا نگاه به نامحرم. البته این امر در آغاز مشکل است، ولی به تدریج به آن خو می گیرید. از محیط آلوده و معاشرت با دوستان فاسد و گناهکار و صحنه های تحریک کننده دوری کنید. 3ـ  : در آخر شب کار روزانه خود را بررسی کنید و اگر اشتباهی کرده اید، نفس خود را مؤاخذه نمایید و تصمیم بر ترک گناه بگیرید. 4ـ  : پس از این که به گناه خود اقرار کردید، نفس خود را سرزنش کنید و حتی مجازات نمایید، مثلاً تصمیم بگیرید اگر فلان گناه را تکرار کردم، روزه بگیرم یا صدقه دهم. علاوه بر آن چه گفته شد نکات زیر ضروری است: أ‌) تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمی آورد. ب‌) توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است و حتی بر خطورات قلبی ما (در دل می گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت می کشد گناه کند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید. برای این که انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این که گفته می شود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است که با یاد خدا انسان از مهلکات دور می شود و به عوامل سعادت نزدیک می گردد. علی(ع) فرمود: «خدا را در همه جا یاد کنید، زیرا در همه جا با شما است».  حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا به هنگام مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با حرام است که این یاد خدا مانع از ارتکاب حرام می شود». ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
مراقبه ، مراتب سکوت : یکی از راههای رشد و تعالی ، زیستن  در سکوت است.  فقط و فقط در سکوت است که انسان هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ نیازها و خواسته ها به روشنی و تعالی  می‎رسد. ما در سخن گفتن غبار ایجاد می‎کنیم و در این غبار شکایت می‎کنیم که چرا نمی‎بینیم و چرا نمی رسیم ؟ چرا نیازهای خودمان را روشن و واضح تشخیص نمی‎دهیم؟ چرا از کاستی ها و نقاط ضعف خود بیخبر می‎مانیم؟  سخن گفتن فقط و فقط باید به قدر ضرورت و به وقت ضرورت باشد. عارفان سه مرتبه از  سکوت را برای انسان به لحاظ نظری -عملی قائلند: √مرتبه  اول سکوت: 1) نخست آنکه مطلقاً در هنگام غذا خوردن نباید حرف زد. 2) دوم هر حرفی که خواستی بزنی ،به خودت بگو: "به تو چه ؟ "  ،خواهی دید که بیش از نود درصد از سخنانت بی فائده و غیر ضروریست. 3) تا زمانی  هم که کسی از شما سوال نکرد و یا تا کسی احتیاج ضروری نداشت، لزومی به سخن گفتن نیست. √مرتیه  دوم سکوت: این نوع سکوت ذهنی یا فکری است. ممکن است من سخنی نگویم اما در ذهنم نیز نباید چیزی وجود داشته باشد. √مرتبه  سوم سکوت: یک سکوت نوع سومی نیز وجود دارد که سکوت عاطفی است که انسان فراتر از غم و شادی برود. دیگر غم برایش وجود نداشته باشد و شادی نیز برایش وجود نداشته باشد. عشق، نفرت، کینه و تمام آن چیزهایی که از لحاظ عاطفی درون آدم را آشفته می‎کند و سکوت درونی آدم را نیز می گیرند، نباید وجود داشته باشند. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
عشق راههای عملی کسب عشق و محبت الهی: (قسمت پنجم) ...ادامه گفته شد که از مهمترين مراحل در ظهور عشق الهی در دل سالک و تهذيب نفس و سير و سلوك، ترك محرمّات است. يعني همان گونه كه در تربيت و سالم سازي بدن از انجام بعضي امور و خوردن پاره اي از خوردنيها بايد پرهيز كرد، در تربيت و تهذيب نفس نيز از انجام برخي كارها و استفاده از بعضي غذاها بايد اجتناب ورزيد. قطب راوندي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل مي كند كه فرمود: شگفتا كه مردم از ترس بيماري در خوردن غذا احتياط و امساك مي كنند ولي از بيم آتش دوزخ از گناه خودداري نمي كنند. البته اين خويشتن داري و پرهيز برخلاف تمايلات نفس انسان است و در آغاز قدري دشوار به نظر مي رسد لكن با رياضت و مجاهدت، سرانجام، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد، چنانكه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود: «غالِبوا أنْفُسكم علي ترك المَعاصي يَسْهل عليْكم مَفادتُها إلي الطّاعات.» یعنی : در ترك گناه با نفس خويش دست و پنجه نرم كنيد تا كشاندن آن به سوي طاعات و عبادات بر شما آسان شود. اين جنگ و گريز در خودسازي ، تحصیل عشق پروردگار و  تهذيب نفس ، نقش اساسي را ايفا مي كند كه در فرهنگ اسلامي از آن به «تقوا» تعبير مي شود و اساس تمام ارزش‎هاي اسلامي و انساني است و هيچ عمل و كوششي بدون آن ارزش ندارد و در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نيست، چنانكه مي فرمايد: «... إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» ... خداوند تنها از اهل تقوا مي‌پذيرد. بي ترديد، هر عملي كه نزد خدا مقبول نشود در اعتلاي روح و صلاح و صفاي آن هيچ گونه تأثيري نخواهد داشت، زيرا تنها كلام طيّب و عمل صالح به سوي او بالا مي رود و تنها انسانهاي پاك و صالح به خدا نزديك مي شوند، كه فرمود: «... إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ...» ... به سوي او (: خداوند تعالي) سخنان پاكيزه صعود مي كند و او عمل صالح را بالا مي برد... . امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: لا ينفَعُ اجْتهادٌ لا وَرَعَ فيهِ. هيچ كوششي بدون ورع و پرهيزكاري سودمند نيست. امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «إن أشدَ الْعبادة الْوَرعُ.» سخت ترين عبادت‎ها پرهيزكاري است. ادامه دارد ... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی : (قسمت ششم ) ...ادامه ...بنابراين، چيزي كه مؤمن سالك بايد از آغاز راه به آن توجه داشته باشد نگهداشتن شكم و حفظ دامن از آلودگي به حرام (از قبيل زنا و...) است، به ويژه در عنفوان جواني كه در اثر طغيان غريزه شهوت زمينه آلودگي فراهم‎تر است. پس بايد مراقبت كرد تا چشم و دل هر دو پاك باقي بماند تا انسان با روحي سبكبال به آسمانها پرواز كند و سرانجام در خلوتگه راز با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان همنشين گردد. اهل تقوا علاوه بر آنكه از حرام‎هاي بيّن پرهيز دارند از خوردن غذاهاي شبهه ناك و نظرهاي فتنه انگيز خودداري مي‎كنند كه به قول شاعر: ز دست ديده و دل هر دو فرياد كه هر چه ديده بيند دل كند ياد كساني كه مي خواهند در اين وادي توفيق داشته باشند بايد از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خودداري ورزند و در مشاغل مشروع نيز تمام حدود و دستورهاي  لازم اجراء را رعايت كنند و در اموال عمومي و بيت المال حداكثر احتياط را ملحوظ دارند و اگر كارمند دولت و خدمتگزار ملت اند، در انجام وظايف محوّله كوتاهي نورزند و حداكثر توان خود را در خدمت به مردم ـ بخصوص محرومان و مستضعفان ـ به كار گيرند و براي احتياط قدري بيشتر از ساعات مقرر كار كنند كه جبران مافات شود و به ويژه صاحب منصبان (و آنان كه در پست‏هاي كليدي به كار اشتغال دارند) به تناسب مسئوليت بايد بيشتر احتياط كنند. ولي جاي بسي تأسف است كه به اين مطلب بهاي لازم داده نمي شود و چه بسيارند كساني كه در شعار دادن داغ و پرخروش ولي در مقام عمل بي تعهّدند و حريم تقوا را رعايت نمي كنند و مخصوصاً در مورد شكم و دامن خود كنترلي ندارند. همين‎ها هستند كه بيشتر از ديگران در معرض خطر و سقوط اند و به آرمانهاي اسلام و انقلاب بيشتر ضربه مي زنند. آلوده شدن شكم و دامن مقدمه آلودگي به گناهان ديگر است و بدين جهت در احاديث معصومان ـ عليهم السّلام ـ نسبت به كنترل آن دو تأكيد فراوان وارد شده و آن را برترين عبادت و بالاترين رياضت به شمار آورده اند. ادامه دارد... ترک_گناه_محرمات سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
عشق راههای عملی کسب عشق و محبت الهی (قسمت هفتم ) ادامه ششم : ششمین عاملی که موجب ظهور عشق در دل سالک الی الله میگرد صبر می باشد. این عامل  در برخوردارى از ایمان ، عشق و  طى مراحل سلوک، نقشی کلیدى و اساسی  دارد. تعریف صبر : صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض و جزع و بى‌تابى نکردن. مراتب صبر : براى صبر 10 مرتبه می‌توان برشمرد که چهار مرتبه آن در آستانه سلوک مصداق دارد و شش مرتبه دیگر، مخصوص عارفان در مراحل بعدى سلوک است. مراتب چهارگانه صبر مبتدیان عبارت است از: 1. صبر در ترک معصیت، هواى نفس و لذّتها و شهوتهاى جسمانى و نفسانى 2. صبر در انجام طاعت و تحمّل دشوارى تزکیه 3. صبر در مصائب، شدائد، ناملایمات و محرومیّتها 4. صبر در نعمت و راحت مراتب ششگانه صبر عارفان عبارت است از: 1. صبر ِللهِ؛ 2. صبر بِالله؛ 3. صبر عَلَى الله؛ 4. صبر فِى الله؛ 5. صبر مَعَ الله؛ 6. صبر عَنِ الله آثار و پیامدهاى صبر : نفس با صبر پیشه کردن، به‌تدریج به آنچه خلاف میلش است عادت و بدین وسیله ترقّى می‌کند. این امر در هر مرتبه از صبر به‌نحوى واقع می‌شود. 1) مبتلا بودن به معاصى و غوطه‌ورى در لذّتها و شهوتهاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال بازمی‌دارد، از نیل به مقصود محروم می‌کند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار می‌سازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ می‌کند. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است. 2) انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیه خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحت‌طلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز ‌باید دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، ریا و... را پذیرا شود. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است. 3) در زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسانهاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیت‌ها و ناملایماتى براى آنها پیش می‌آورد. از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمی‌شود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمی‌زند، مصائب و بلاهایى هم که خداوند در زندگى انسانها به‌وجود می‌آورد، حکمتهایى دارند. حکمت گرفتارى‌هایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار می‌دهد، به تناسب ویژگى‌هاى افراد، متفاوت است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: بلا و گرفتارى براى ظالم، برای تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، برای امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایه بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است. برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن 1. انسانیّت انسان در دل سختی‌ها شکل می‌گیرد. قرآن کریم می‌فرماید: هر آینه انسان را در دل سختى آفریدیم. بنابراین بشر در مواجهه با سختى‌هایى که خداوند در زندگی‌اش ایجاد می‌کند، به مدارج انسانیّت راه می‌یابد و به مقامات انسانى نایل می‌شود. 2. تحمّل سختى‌ها و شدائد، روح انسان را بزرگ و پرظرفیّت می‌کند و وجود او را براى دریافت عطاهاى بزرگ‌تر خداوند آماده می‌سازد. 3. بالاترین منزل سلوک، نیل به دیدار و وصال الهى است و جز با تحمّل سختى و دشوارى، به این منزل نمی‌توان راه یافت. خداى متعال می‌فرماید: اى انسان! تو در سیر به سوى پروردگارت متحمّل سختى‌هاى بزرگى می‌شوى، پس آنگاه به لقا و دیدار او نایل می‌شوى. بنابراین یکى از ثمرات دشوارى‌هاى زندگى، نیل به لقاء الله است. 4. امتحانات الهى براى این نیست که خداوند وضعیّت درونى شخص را تشخیص دهد؛ زیرا هیچ چیز از علم الهى پوشیده نیست. امتحانات الهى براى این است که خود شخص به شناخت دقیق‌تر و بهترى از خویش دست یابد. یکى از حکمتهاى مصائب و ابتلائات، دستیابى انسان به همین شناخت است. امام صادق(ع) می‌فرماید: مؤمن به‌اندازه ایمان و نیکى عملش گرفتار می‌شود. هرکس ایمانش درست و عملش نیکو باشد، گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد، گرفتاریش اندک است. 5. ابتلائات و سختى‌ها سبب پاک شدن روح مؤمن از آلودگى‌هایى است که در اثر ارتکاب گناهان به آن مبتلا شده است. 6. ابتلائات و گرفتارى‌ها مایه از بین رفتن ناخالصى‌ها در وجود شخص مؤمن است. 7. ابتلائات و مصائب مایه از بین رفتن و فروکش کردن غرور در وجودشخص مؤمن است. ادامه دارد... صبر سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
🍀انسان هروقت دید نمی‌تواند آن را که در ذات افراد نهفته است ببیند و عکس برداری کند، معلوم می‌شود که هنوز قوه خیالش را تطهیر نکرده است . 🍀طهارت قوه خیال را در سه بخش مطرح فرموده اند: ۱. اعتقادات فاسد ۲. تخیلات فاسد ۳. جولان قوه خیال در میدان آمال و آرزوها که هر سه مورد برای قوه خیال آلودگی می‌آورد . 🍀متاسفانه عموم مردم پیش از اینکه قوه خیال را واسطه ای برای ادراکات عقلی قرار دهند، از قوه خیال در بخش وهمیات استفاده می‌کنند و نوعا به جهت انس با کثرات کمتر از ادراکات عقلی بهره می‌برند . 🍀هرچه قوه خیال تطهیر شده تر باشد تمثلات نفس نیز زلال تر خواهد بود، که از این امر به مراقبت در مرتبه ی قوه خیال تعبیر می‌کنند. 🍀در روایات فرموده اند: هرکس برای طی سیر انسانی چند کار باید انجام دهد؛ ۱. اصلا خوبی های خود را نبیند. بعد از انجام هرکار خیری خود را سرزنش کند که چرا بهتر از آن را انجام نداده است. ۲. بجای اینکه عیب جویی دیگران را بکند به دنبال عیوب خود باشد. اگر نقائص شناسایی شود قطعا انسان به فکر معالجه آن می افتد . ۳. خوبی های دیگران را ببیند و بجای به دنبال عیوب آن ها گشتن، کارهای خوب آن ها را مشاهده کند . 🍀اگر قوه خیال تطهیر شود اسرار مردم برای او مکشوف می‌شود و دیگر از اجتماع ضربه نمی‌خورد. به تعبیر حضرت آقا بو می‌کند بعد حرف میزند، بو می‌کند بعد به مهمانی می‌رود، که خداوند این قوه بویایی را بعد از تطهیر قوه خیال به انسان عطا می‌کند. انسان ابتدا باید مظهر "ستارالعیوب" حق گردد تا بعد از آن به او این مقام عطا شود . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
(قسمت پنجاه و یکم ) راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل ششم : صبر (قسمت هشتم ) ادامه... 9_سختى‌ها و گرفتارى‌هاى زندگى دنیوى مایه دلکنده شدن و رهایى از محبّت و فریفتگى دنیا و باز نماندن از یاد خدا و حرکت در جهت تعالى و کمال است. 10. گرفتارى‌ها و محرومیت‌ها موجب شناخته شدن نعمت فراغت و برخوردارى می‌شود. 11. گاهى خدا براى اینکه عبدى را به خود راه دهد، کارى می‌کند که همه به او پشت کنند، دست رد به سینه‌اش بزنند و تنهایش بگذارند. آنگاه خداى متعال او را به خلوت خویش پذیرا می‌شود. حتى ممکن است براى این منظور عبد را در معرض اتهام ناروایى قرار دهد که عبد هیچ راهى براى انکار و نفى آن نداشته باشد. 12. یکى دیگر از ثمرات مصائب و ابتلائات، اجر عظیمی‌ است که خداوند به کسانى که صبر پیشه می‌کنند و زبان به جزع و فزع نمی‌گشایند، عطا می‌کند و چنین اجرى جز از راه تحمل شدائد و بلایا دسترسى‌پذیر نیست. بنا به تعبیر روایات، مؤمن همان‌گونه که می‌داند سهمیه‌اى از رزق از جانب خدا برایش مقدر شده و به او خواهد رسید، می‌داند سهمیه‌اى از مصائب و شدائد نیز براى او در نظر گرفته شده و براى او پیش خواهد آمد و لذا براى مواجهه با مشکلات، از پیش آماده است. 4) دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش می‌آید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطه‌ور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و...، مستلزم تحمل دشوارى‌هایى است که چهارمین مرتبه صبر را تشکیل می‌دهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبه دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست. 5) انسان تا وقتى اسیر نفس و در حجاب خودى خود است، تمام حرکات و سکنات و مناسک و عباداتش براى خودش است. حق تعالى و توحید و اطاعت او را هم براى خودش می‌خواهد. شخص تا از بیت نفس خود خارج نشده و از انانیّت بیرون نرفته است، سفرش به سوى خدا آغاز نشده و سالک نیست. تحمل سختى خروج از بیت نفس و بیرون آمدن از خود و خواسته‌ها و آرزوهاى خود و آغاز مهاجرت الى‌الله، «صبر ِللهِ» نام دارد. شخص با موفقیت در این امر، دیگر هرچه بکند براى حقّ است نه براى خودش. 6) پس از خروج از نفسانیت و انانیّت و آغاز هجرت الى‌الله، تمام حرکات و سکنات سالک به حول و قوه الهى است و خودش در آن دخالت و نقشى ندارد. در این مرتبه سالک به شهود باطنى، بالعیان مشاهده می‌کند که صبرش، همانند همه چیزهاى دیگرش، بِالله است و خودش در آن نقشى ندارد. سالک در این مرتبه، به «صبر بِالله» نایل شده است. 7) وقتى صبر بِالله در وجود سالک استقرار و ثبات یافت و سالک در وجود خود و در همه عالَم، متصرف و فاعلى غیر از حق ندید، صبرش «صبر عَلَى الله» است. چنین سالکى تمام بلیّات و مصائب را جلوه‌هاى اسما و صفات خدا می‌بیند و همانطور که قبلاً بر بلیّات صبر می‌کرد، اکنون بر خدا و شئون اسمائیّه یا ذاتیّه او صبر می‌کند. 8) پس از اینکه سالک اهل حضور و موفق به مشاهده جمال اسمائى شد، ثبات و پایداریش در آن مشاهدات و جَلَوات و حفظ دلش از استهلاک و اضمحلال، «صبر فِى الله» نام دارد. 9) پس از اینکه سالک از مشاهده اسمائى بیرون رفت و به مشاهده ذاتى رسید، پایدارى و ثباتش در جلوات ذات، «صبر مَعَ الله» نامیده می‌شود. 10) پس از اینکه سالک از محو و سُکر وصال، به صحو و هوشیارى بازگشت و به مملکت وجود خویش بازگردانده شد، در عین اشتیاق و حبّ شدید به جمال محبوب، براى اطاعت از محبوب، باید از جمال جمیل او محجوب باشد. تحمّل سختى این محجوبیّت و فراق، شدیدترین مرتبه صبر است و «صبر عَنِ الله» نامیده می‌شود. در این مقام است که امیرالمؤمنین(ع) به محضر حضرت حق عرضه می‌دارند: فَهَبنى یا اِلهى وَ سَیِّدى وَ مَولاىَ وَ رَبّى صَبَرتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِکَ. منبع : http://erfanenab.persianblog.ir/ سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2  
kimiyaye_vesal_8.mp3
10.28M
موضوع حرفهای بیجا و حرفهای اضافی استاد مرحوم آیت الله شجاعی ره زمان: ۴۳دقیقه بسیار عالی سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل ششم صبر (قسمت نهم) ادامه... صبر در برابر حرف مردم : امیرالمؤمنین در یکی از وصیت‌های خود به امام حسن علیهما السلام به خوبی به این مساله پرداخته‌ و عکس العمل مردم نسبت به اعمال ما رو بسیار زیبا بیان نموده  که ضروریست با تامل در آنها،صبر و استقامت در برابر قضاوت دیگران را در خود تقویت نماییم : «إِنْ‏ کُنْتَ‏ عَالِماً عَابُوکَ‏ وَ إِنْ کُنْتَ جَاهِلًا لَمْ یُرْشِدُوکَ وَ إِنْ طَلَبْتَ الْعِلْمَ قَالُوا مُتَکَلِّفٌ مُتَعَمِّقٌ وَ إِنْ تَرَکْتَ طَلَبَ الْعِلْمِ قَالُوا عَاجِزٌ غَبِیٌ‏ وَ إِنْ تَحَقَّقْتَ لِعِبَادَةِ رَبِّکَ قَالُوا مُتَصَنِّعٌ مُرَاءٍ وَ إِنْ لَزِمْتَ الصَّمْتَ قَالُوا أَلْکَنُ- وَ إِنْ نَطَقْتَ قَالُوا مِهْذَارٌ وَ إِنْ أَنْفَقْتَ قَالُوا مُسْرِفٌ وَ إِنِ اقْتَصَدْتَ قَالُوا بَخِیلٌ وَ إِنِ احْتَجْتَ إِلَى مَا فِی أَیْدِیهِمْ صَارَمُوکَ وَ ذَمُّوکَ وَ إِنْ لَمْ تَعْتَدَّ بِهِمْ کَفَّرُوکَ فَهَذِهِ صِفَةُ أَهْلِ زَمَانِک‏» حضرت امیر علیه‌السلام بعد از توصیه فرزند خود به بی‌اعتنایی نسبت به حرف مردم، می‌فرماید: تو چه توقعی از مردم داری؟! مردم این‌گونه‌اند که؛ 🌺اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد می‌برند و برای این‌که تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیب‌جویی و خرده‌گیری از تو برمی‌آیند. 🌺 اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند. 🌺اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه می‌زنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛ 🌺 اگر طلب علم را رها کنی،‌ تو را کودن و کم‌استعداد می‌خوانند. 🌺اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، می‌گویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است. 🌺اگر سکوت پیشه کنی، می‌گویند: لال است؛ 🌺و اگر صحبت کنی، می‌گویند: چه قدر پرحرف است. 🌺اگر پول خرج کنی، می‌گویند: آدم ولخرجی است، 🌺 اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل می‌نامند. 🌺اگر به پول‌شان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطه‌شان را با تو قطع می‌کنند؛ 🌺 اگر نسبت به آنها بی‌اعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند! آری  مردم این‌چنین‌اند. بحارالانوار، ج 74، ص 234. ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
🍀قوه خیال، محل ظهور عقل در نفس انسان است . اگر قوه خیال تطهیر شود می‌تواند ادراکات قوه عاقله از ملائکه و موجودات عقلی دیگر را به صورت انسان تجلی دهد. و یا این که آن معانی کلی دریافت شده عقیله را به بهترین عبارت درآورد . 🍃قوه خیال اگر تطهیر شود، آینه ی تجلی عقل می‌گردد . 🍀 دل ندارد هر آن که این درگاه شب ندارد حضور و بیداری اگر می‌خواهی بدانی که قیامت کبری یعنی چه؟ شب را تا به صبح بیدار باش. قبل اذان صبح می‌بینی که یک قیامت برپا می‌شود. بعد از نماز صبح، قیامت نمازگزاران برپا می‌شود. و هنگام طلوع خورشید قیامت عده ای را می‌بینی که تازه بیدار شده اند ‌. 🍃همه یار است و نیست غیر از یار واحدی جلوه کرد و شد بسیار سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2