eitaa logo
طوبای عفاف
664 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
459 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد   گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنی، یا بنی، یا بنی برخیز آمد مادرت زهرا، بنی دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی افتاده بودی زیر دست و پا، بنی من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب شهادت نامه‌ عشّاق امضا می‌شود فردا ز خون عاشقان، این دشت، دریا می‌شود امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می‌شود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای «الأمان» ، زین دشت برپا می‌شود امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته ‌است فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می‌شود امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده‌اند فردا به زیر خارها، گمگشته پیدا می‌شود امشب رقیه حلقه ی زرّین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار، از گوش او وا می‌شود امشب بـه خـیـل تشنگان، عباس باشد پاسبان فردا کنــار علقمــه، بــی دسـت سقـا می‌شود امشب که قاسم، زینت گلـــزار آل مصطــفـاست فردا ز مرکب سرنگون، ایــن سـرو رعنا می‌شود امشب گـــرفته در میــــان اصحـــاب، ثـــارالله را فـــردا عــزیــز فاطمـه، بی یــار و تنــها می‌شود امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می‌شود امــشــب سَـر سِــرّ خــدا بــر دامـــن زینـب بود فــردا انیس خولی و دیــر نصــــارا مــی‌شود ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد «حسان» فردا اسـارت نامه‌ی زینب چو اجرا می‌شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان  فتاده از حرکت، ذوالجناح وز جولان هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پــا ز رکـاب آن خلاصه ی ایجاد  به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه السلام (۱۰) علیه السلام در شب به سراغ یاران خود رفت و به آنـان دسـتور داد خیمـه هـا را بـه هـم نزدیک کنند و طنابها را در هم داخل سازند و خود به گونه ای قرار گیرنـد کـه جـز راه مقابلـه بـا دشمن، معبر دیگری وجود نداشته باشد. همچنین امام بـه یـاران دسـتور داد کـه شـبانه در اطـراف خیمه گاه، گودالی شبیه خندق کندند و در آن هیزم ریختند تا در هنگام نبرد، برای جلوگیری از نفوذ دشمن، آن هیزمها را آتش بزنند. امام و یارانش تمام شب عاشورا را بیدار ماندند و مشغول و دعـا و اسـتغفار و زاری بودنـد. ازسویی هم عمرسعد، سوارانی را مأمور نگهبانی از خیمه های خود کرده بود. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاروان علیه السلام (۱۱) علیه السلام صبح ، بعد از اداي نماز صبح، لشکر خویش را که متـشکل از 32 نفـر سـواره و 40 نفر پیاده بوداینچنین آراست: زهیرْبن قَین را بر جناح راست و حبیب بـن مظـاهِر را بـر جنـاح چپ گماشت. پرچم را به برادرش حضرت عباس بن علی علیه السلام سپرد و خیمه گاه را پشت سر قرار داد. حـضرت دستور داد تا هیزمها و نی هایی که در پشت خیمه گاه بود، داخل کانالی که قبلاً آمـاده کـرده بودنـد، بریزند و هنگام نبرد، آن را آتش بزنند تا دشمن نتواند از پشت سر حمله کند و فقط ازیک سمت بـا دشمن بجنگند. عمرسعد نیز بعد از نماز صبح، لشکر خود را آراست و به مقابله با علیه السلام یارانش آمد. علیه السلام صبح عاشورا فرمودند: «خداوندا، تو تکیه گاه مـن در هـر انـدوه، و امیـد مـن در هـر سختی هستی. تو در هر پیشامدي تکیه گاه و مایه پشتگرمی منی. چه بسا غمهاي گرانی کـه دل در آن سست میگردد و چاره از کف میرود، دوسـت دسـت از یـاري برمـیدارد و دشـمن نکـوهش میکند، و من آن را به پیشگاه تو آوردم و از آن به تو شِکوه کردم و فقط به سوی تو رو کردم و نـه دیگران، و چارهاش را از غیر تو نجستم؛ پس تو مرا گشایش دادی و آن غمها را زدودي. خداوندا، تو ولی هر نعمت و صاحب هر نیکی و غایت هر خواستهای». @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان (۱۲) علیه السلام به منظور اتمام حجت با کوفیان، در مقابل لشکر عمربن سعد قرار گرفت و با صـدای بلند، فرمود: «اي مردم، سخن من را بشنوید و در کار من شتاب نکنید، تا شما را بـا آنچـه بـر مـن بایسته است، اندرز دهم و انگیزه آمدن خود را بیان کنم. سپس امام علیه السلام فرمود: امـا بعـد، نَـسب مـرا بررسی کنید و بنگرید من کیستم؟ سپس به خود آیید و خود را نکـوهش کنیـد و بنگریـد کـه آیـا رواست من را بکشید و حرمتم را بشکنید؟ آیا من فرزند دختر پیامبرتان نیستم؟ آیا پسر وصی او و عموزادهاش و نخستین ایمان آورندگان به خدا و تصدیق کننده رسولش در آنچه ازجانب خدا آورده بود، نیستم؟ آیا حمزه، سرور شهیدان، عموي پدرم نیست؟ آیا جعفرطیار، شهیدي که با دو بـال در بهشت پرواز میکند، عموي من نیست؟ آیا آن سخن معروف صلی الله علیه وآله به شما نرسـیده اسـت که درباره من و برادرم فرمود: «این دو، سرور جوانان اهل بهشت اند»؟ اگر مرا در آنچه میگـویم و حق همان است، تصدیق میکنید، پس بدانید به خـدا سـوگند از زمـانی کـه فهمیـدم خداونـد بـر دروغگویان خشم میگیرد و دروغگو زیانکار است، دروغ نگفته ام و اگر من را تکذیب مـیکنیـد، نزد شما کسانی هستند که اگر از آنها بپرسید، به شما خواهنـد گفـت [کـه حـق همـین اسـت کـه میگویم]. از جابربن عبداللّه انصاري یا ابوسعید خُدري یا سهل بن سعد ساعدي یا زیدبن اَرقَـم و یـا اَنس بن مالک بپرسید. آنان به شما خواهند گفت که چنین سخنی را از صلی الله علیه وآله دربـاره مـن و برادرم شنیده اند. آیا این، شما را از ریختن خون من باز نمیدارد؟» قصه کربلا، حوادث روز عاشورا، ص۲۶۰ @toubaefaf
آجـرک الله یاصاحب‌الزّمان «أعظَمَ اللهُ اُجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ وَ جَعَلَنا و إیّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«الذین بذلوا مهجهم دون الحسین ع»در سجده آخر زیارت عاشورا یعنی چه؟ می گویند بذل آن دادنی است که توقع برگشتن و جبران برایش وجود نداشته باشد. نمی دهد که بعد چیزی بگیرد. اگر می دهد که چیزی بگیرد بذل نیست. بذل آن است که فقط می دهد. اصلا یادش نیست که بعد چه می شود.بخشش بدون چشم داشت است. «الذین بذلوا مهجهم دون الحسین «علیه السلام»؛ «آنان (یاوران امام) کسانی بودند که ته مانده خون قلب شان را به امام حسین «علیه السلام» بذل کردند و قبل از او شهید شدند.» مُهَج: جمعِ مُهْجَةُ: یعنی آن خونی که به هیچ وجه از قلب خارج نمی شود و بعد از اینکه آن مقدار خونی که ممکن است از قلب خارج شود خارج شد و در اعضای بدن پخش شد و باعث قدرت و قوت بدن شد و عبد با این بدن قوی و آماده،آماده ی جانفشانی و فداکاری در راه محبوب و معشوق خود شد و در این راه سختی ها کشید و رنج ها بُرد و زخم ها برداشت و خون قلب از طریق زخم های اعضای بدن خارج شد و عبد به نهایت درجه ضعف و ناتوانی رسید و دیگر خونی در بدن و قلب ندارد تا فدای محبوب کند مگر همان مقدار خون ناچیزی که به هیچ وجه از قلب خارج نمی شود چون خود قلب دیگر توانی ندارد این مقدار خون را از درون خود خارج کند اگر بنده ای در این مرحله که دیگر چیزی ندارد تا فدای محبوب کند به هر زحمتی که شده آنچنان یاد محبوب تمام قلب و جان او را گرفت که خویش را و غم و اندوه و گرفتاری های خود را فراموش کرد و بی اختیار و با قوت روح این باقیمانده خون در قلب را که قابل خارج شدن نیست و باید لخته شود فدای محبوب کرد و هیچ توقع و انتظاری از محبوب نداشته باشد و برای این بذل خود هیچ ارزشی قائل نباشد در این مرحله می گویند(بَذَلَ مُهجَتَه: آنچنان از خود بی خود شد که باقیمانده خون قلب و جانش که قابل بذل و بخشش نبود به محبوب بذل کرد بدون اینکه برای آن ارزشی قائل باشد و توقع و انتظاری داشته باشد) و دو احتمال در معنای (دونَ الحسین) یعنی: 1- پایین تر: یاران امام حسین علیه السلام بذل دم قلبشان و نفوس شان از حیث شرافت اگر چه نسبت به همه انسان های جان فدایی اهلبیت بیشتر بوده اما نسبت به بذل جان و خون امام حسین علیه السلام در راه خدا پایین تر بوده. 2- نزدیکترین: یاران امام حسین علیه السلام بذل باقیمانده خون قلبشان و جانشان بسیار نزدیک و شبیه بذل خون و جان خود امام حسین علیه السلام است. نکته مهم: در _مقدّسه حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه) خطاب به حضرت سیدالشهدا علیه السلام آمده: ای جدّ بزرگوار اگر در کربلا و عاشورا نبودم مثل شهدای کربلا حتی باقیمانده خون قلبم و جانم را فدایت کنم و تو را یاری کنم ولی تا آخر عمر و تا لحظه ای که جان دارم در مصیبت تو آنقدر با چشمانم می کنم تا اشکم شود آنوقت به جای اشک، گریه می کنم و آنقدر خون می گریم تا تمام خونی که باید در کربلا فدای تو می کردم از چشم گریانم خارج شود بعد خون باقیمانده در عمق قلبم را با گریه فدای تو می کنم تا جایی که دیگر چیزی از من باقی نماند.(نقل به مضمون با برداشت ازاد از زیارت ناحیه مقدّسه) نتیجه: اگر کسی می خواهد به شود باید اینطوری گریه کند و . (این مطالب در جلسه مقتل خوانی بعد از روضه، نزدیک ظهر عاشورا نوشته شد امید است مورد عنایت حضرت سیدالشهدا علیه السلام قرار گیرد.) @avaymarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه السلام (۱۳) علیه السلام آنقدر جنگید تا آنکه پیکر پاکش دهها زخم برداشت. درحالیکه از نبرد، ناتوان شـده بود، ایستاد تا اندکی بیاساید. در همان حال، سنگی بر پیشانی او خورد و خون از پیشانیاش جاري گشت. به دستور شمر نیز از هر طرف به امام علیه السلام حمله کردند و زخم شمشیرها امام را از پا درآورد. براثر این زخمها و ضربه ها علیه السلام از اسب بر زمین افتاد. آنگاه دشمن از اطراف امام پراکنده شدند، درحالیکه او گاهی با صورت روي زمین میافتاد و گاهی برمی خاست. در این حال سنان بن أنس علیه اللعنه به امام حمله کرد و با نیزه ضربتی بر او زد که براثر آن، امام نقش بر زمـین شـد. سـنان، سـر مبارك امام را از تن جدا کرد. سپاه عمربن سعد پس از کشتن علیه السلام، بـه غـارت سـلاح و لبـاس ایـشان و دیگـر شـهدا پرداختند. شمربن ذي الجوشن، به یارانش گفت: داخل خیمه ها شوید و و زینت زنان را تاراج کنیـد. تا آنجا که انگشتر از انگشتشان، گوشواره از گوششان و خلخال از پایشان ربودند. حتی گوشوارهای که در گوش ام کلثوم بود، گرفتند و گوشش را شکافتند. لشکر اموی به دستور شمرعلیه اللعنه زنان را از خیمه ها بیرون راندنـد و خیمـه هـا را بـه آتـش کشیدند. یکی از شنیع ترین کارهای سپاه یزید در تازاندن اسب بر بدن مطهر علیه السلام بود. فرستادن سر مقدس علیه السلام و سایر شهدا به کوفه یکی دیگر از زشت ترین کارهای یزیدیان بود و سپس از کوفه به شام. قصه کربلا، حوادث روز عاشورا، ص۲۶۰ آه از مصیبت جانکاه @toubaefaf
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما  شبیه مادرتان بی هوا مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا @toubaefaf
عصر عاشورا... مدینه علیه السلام فرمود: وقتی علیه السلام به شهادت رسید، مردم مدینه ندایی شنیدند که منادی می‌گفت: امروز بر این امت بلا فرود آمد و آنان دیگر شادمانی و سرور نخواهند دید تا اینکه از خاندان اهلبیت علیهم السلام قیام نموده و با انتقام از قاتلان آن حضرت دل‌های شما را شفا دهد. کامل الزیارات، ص۵۵۳، بحار، ج۴۵، ص۱۷۲ تسلیت باد. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Zohr09Moharram1394[06]_176715557515559176.mp3
2.94M
🏴ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد/میثم مطیعی https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
بنویسید که جز خون خبری نیست که نیست به تن این همه سردار سری نیست که نیست بنویسید که خورشید به گودال افتاد و پس از شام غریبان سحری نیست که نیست آتش از بال و پر سوخته جان می‌گیرد زیر خاکستر ما بال و پری نیست که نیست یک نفر سمت مدینه خبرش را ببرد پس از این ام بنین را پسری نیست که نیست یا به آن مادر سرگشته بگویید: نگرد. چون ز گهواره‌ اصغر اثری نیست که نیست تازیانه به تسلای یتیمی آمد تازه فهمید که دیگر پدری نیست که نیست @shere_aeini https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5