#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#گرايشهاي_فمينيستی
6️⃣ فمینیسم روانکاوانه2️⃣🔞
🔰 فمینیستها مواجهه دوگانه و یا سه گانه با #روانکاوی دارند:
👈 مواجهه اول با فروید: طرد و رد و فحاشی است.(فروید معتقد است تمام روان پریشی های ما ریشه در #سرکوب_غرایز_جنسی دارد و این سرکوب در #زنان بیشتر از #مردان است. فمینیست ها این تبیین را #ذات_گرایانه می دانند. اگر تفاوت ها به امور بیولوژیک و روان شناختی -زیست شناختی(سایکو بیولوژیک) باز گردد در واقع برون رفت از وضعیت را دشوار فرض کرده اید.(80 درصد بیماران فروید زنان بوده اند). فمینیست ها می گویند این کار فروید تئوریزه کردن فرودستی زنانه است.
👈 مواجهه دوم با فروید زمانی بود که فمینیستها به سمت #لاکان چرخش کرند. لاکان گفت #بیولوژی اهمیتی کمتر از #فرهنگ دارد و #نظم_نمادین است که در فرایند #جامعه_پذیری این روان پریشی ها را رقم زده است. سرکوبی که توسط فرهنگ اتفاق می افتد از نظر لاکان از یک امر نمادینی ک سیطره فراتری دارد و همه افراد تحت آن سیطره و نظم قرار دارند. وی بستری را برای تفکر فمینیستی فراهم کرد تا یک چرخشی برای استفاده از ابزار روانکاوی ایجاد کرد. آنان تلاش کردند بگویند فرهنگ و نظم مادین امری سرکوبگرانه است و روان پریشی بیشتر زنان ناشی از آن است.
👈 برخی دیگر از روان کاوان فمینیست نیز پسا لاکانی طبقه بندی می شوند.
ادامه دارد...👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#گرايشهاي_فمينيستی
6️⃣ فمینیسم روانکاوانه9️⃣🔞
❌ فمینیسم روانکاوانه و پدرسالاری1️⃣:
پس از مخالفتهای اولیه فمینیستها خصوصاً فمینیستهای لیبرال و رادیکال، با #روانکاوی، از دهة 80 به بعد این مکتب آثار عمیقی بر نظریات فمینیستی وارد کرد و باعث شد یکی از گرایشات مهم فمینیستی، با عنوان #فمینیسم_روانکاوی مطرح شود. مهمترین ویژگی این گرایش، #تنوع دیدگاه درون نظریه فمینیسم روانکاوی است. حوزه تأثیر این گرایش، محافل آکادمیک و دانشگاهی است و در عرصه اجتماعی نفوذ چندانی ندارد.
#فمینیستهای_روانکاو نیز مثل سایر نظریه پردازان معتقد به ستم جنسی، «#پدرسالاری» را نظامی گسترده برای چیرگی مردان بر زنان از طریق به انقیاد کشاندن آنها میدانستند لیکن در صدد توضیح این مطلب بودند که چرا مردان به طور جدی و مستمر این نظام را باز تولید میکنند و زنان نیز فعالانه در این روند مشارکت دارند. به اعتقاد آنان، صرف وجود منافع عینی مردان در نظام پدر سالار، برای تبیین حمایت مردان از این نظام کافی نیست؛ زیرا مردان همیشه مطمئن نیستند که پیامدهای مثبت پدرسالاری را به کف بیاورند، در عین حال اگر تصاحب و حفظ منافع تنها دلیل حفظ و تداوم این وضع باشد، باید زنان نیز برای تصاحب و حفظ منافع خود در مقابل فرهنگ سلطهی مردانه، بایستند در حالیکه زنان هیچگاه چنین اقدامی نکردهاند.
این گروه از فمینیستها برای حل این تناقض به روانکاوی یعنی به ابعادی از #روان_انسانی چون حوزهی #عواطف بشری، #آرزوها، هوسهای نیمه تشخیص داده شده یا غیر تشخیص داده و حوزهی روانرنجوری یا آسیبشناسی پناه بردهاند.
آنها با تأکید بر مسئولیتهای زنان در قبال #مراقبتهای اولیه و مفهوم همانندسازی با والدین در قالب الگوهای متفاوت و جامعهپذیری خاص کودکان، تأثیر آن را در شخصیت و مناسبات اجتماعی بسیار حایز اهمیت دانسته و آن را مرتبط به نظریهی سیاسی و اجتماعی فمینیستی میدانند؛
بدین ترتیب که زنان با وجود اینکه تحت ستم #نظام_مردسالار هستند؛ اما به طور فعالانه و ایجابی در تشکیل سوبژکتیویته و مناسبات اجتماعی حضور دارند و به جای این تحلیل که زنانگی بر اثر رشک بردن به آنچه منحصراً از آن مردان است، به وجود آمده است، بر این باورند که #زنانگی امری است که به شیوهی خاص خود به نظم روانشناختی یاری میرساند.
📚 کریس بیسلی، چیستی فمینیسم، ترجمه محمد رضا زمردی، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1385، صفحه 105ـ 106.
روانکاوان فمینیست برای تحلیل روانکاوانهی سلطهی نظام «پدرسالار»، به دو عامل اساسی اشاره کردهاند: هراس از مرگ و دیگری محیط اجتماعی - عاطفی که شخصیت کودکان در آن شکل میگیرد.
📚 جورج ریتزر، نظریهی جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، نشر علمی، تهران، ص 486.
فمینیستهای روانکاو، عامل دوم را به اشکال مختلفی تبیین کردهاند که به برخی از آنها اشارهی مختصری میکنیم.
#ترس از #مرگ، یکی از احساسات فراگیر است که هر انسانی وحشت ناشی از آن را در درون خود حس کرده است. روانکاوان معتقدند که #زنان به خاطر زایش و پرورش و فرصت متولد کردن و حیات بخشیدن به یک انسان دیگر در یک پیوند وثیق با طبیعت، کمتر با مسئلهی مرگ و میرشان درگیر هستند، اما #مردان چون از این فرایند دورند #مرگ را به خود نزدیکتر میبینند، لذا برای غلبه بر وحشت ناشی از نزدیک بودن مرگ، روندی را در پیش میگیرند که طی آن با تسلط بر اموری که جنبهی حیات و بقا در آنها قویتر است، به آرامش دست یابند. از نظر فمینیستهای روانکاو، همهی آنچه مردان به عنوان علم، دین، فرهنگ و هنر در جامعهی «#پدرسالار» به وجود آوردهاند، ابزار اقناع روانی آنها بوده است و البته زنان به دلیل پیوندشان با طبیعت و مظهر حیات بودنشان، باید به عنوان «#دیگری» تحت سلطهی مردان در آیند.
ادامه دارد...👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#گرايشهاي_فمينيستی
6️⃣ فمینیسم روانکاوانه2️⃣1️⃣🔞
🔰 نفوذ بایسته های روانکاوی دراندیشه های فمینیستی و ارتباط آن با زبان
در دهه ۸۰ روانکاوی یکی از پر نفوذترین جریان هایی بود که توسط فمینیست ها هم در کشورهای غربی انگلیسی زبان و هم غیر انگلیسی زبان مورد ارزیابی مجدد واقع شد. فمینیسم های ملهم از #روانکاوی در کنار فمینیسم های رادیکال در علاقمندی به مساله تفاوت در رابطه با دو جنس سهیم هستند.
دلمشغولی با تصوری از #زنان به منزله موجوداتی متفاوت با #مردان.
🔰 در بیان کلی نفوذ #روانکاوی دو گرایش عمده را ایجاد کرده است:
1️⃣ نخستین گرایش #فیمنیسم_فرویدی است که به اهمیت روانشناسی و شکل گیری ویژگی های شخصی به لحاظ جنسی)سوبژکتیوتیه(در قالبندی سلطه مردانه توجه می کند. از آن طریق که به تحلیل تاثیر مسئولیت مادری زنان می پردازد. فمینیسم فرویدی مرتبط است با گروه معینی از نویسندگان انگلیسی زبان به ویژه آنانی که اهل امریکایی شمالی هستند.
2️⃣ دومین گروه بندی متکی است بر آثار #ژاک_لاکان، که بر شکنندگی شدید هویت جنسی و پیوندهای آن با یادگیری زبان تاکید مهی کند.
رهیافت های فمینیستی لاکانی معمولا مرتبطند با نویسندگان فرانسوی. می توان درون فمینسیم لاکانی دو خرده گروه را تمییز داد- یعنی کسانی که کمابیش تفسیر لاکان از روانکاوی را دنبال می کنند و آنانی که می توان آنها را پست لاکانی نامید.
لاکان تکوین خود (به لحاظ جنسی) را با تعابیری زبان شناختی یا نمادین – فرهنگی توصیف می کند نه با تعابیری ملموس، سر راست و حتی زیست شناختی که گاهی فروید ترجیح می دهد.
نفوذ لاکان حرکتی به سوی معنای نمادین – فرهنگی رمز گذاری شده در #زبان است. زبان به منزله ی نظام دلالت تلقی می شود که توسط تعیین آنچه قابل تشخیص و شناسایی است و چیزهایی که غیر قابل شناخت می باشد، به سازماندهی یا شکل دهی فرهنگ می پردازد. زبان به منزله شالوده، یا فشرده یا عصاره فرهنگ انگاشته میشود.
هم جامعه و هم مردمی که جامعه را میسازند و به زبان وابسته اند، حول محور معیاری مردانه سازماندهی میشوند. شاخه خاصی از فمینیست های لاکانی فرانسوی تحت برنامه ای به عنوان »نوشتار زنانه « مطرح هستند. برنامه ای که متضمن تلاش در جهت زنانه
نوشتن، یا نوشتن از موضع زنان (از موضع بدن جنس مونث) است. این گروه بندی از #فمینیست_های_لاکانی در جهان انگلیسی زبان عموما برچسب فمینیست های فرانسوی را به خود می گیرند. در همین راستا مکتب «#نوشتار_زنانه» در این نگارش که زنانگی را فقط می توان از نقطه نظر فرهنگ مذکر درک کرد، چون و چرا می کند و به نفع امکان دیگر استدلال می کنند. طبق رای لاکان هر شخص
از رهگذر درونی سازی قواعد ارتباطی یا نظم نمادین جامعه به یه شخص بدل می شود و به فرهنگ بشری راه می یابد. افراد میتوانند به #زبان #نظم_نمادین صحبت کنند، اما این نظم به تعبیر روانکاوی به منزله #قانون_پدر تلقی می شود. در اندیشه لاکانی به ترسی از فروید، فرهنگ، مذکر است، نه این که صرفا تحت سلطه مردان باشد.
زنانگی چیزی بیش از قطب منفی در رابطه با قواعد نمادینی نیست که افراد و لذا جامعه را تنظیم می کنند. سخن گفتن از زنانگی فقط بر حس مردانگی ممکن است.
بیرون از نظم مذکر زبان، هیچ مونثی وجود ندارد. برنامه «#نوشتار_زنانه» تعبیر لاکانی بیرونی بودن زنانگی را می پذیرد، اما پیشنهاد پروراندن زبانی بدیل را مطرح می کند.
شیوه ای از تفکر، که ممکن است از آن حالت بیرونی بودن استفاده کند. بنابراین #جنس_مونث صرفا به منزله فقدان یک کیفیت، بر ساخته نمی شود. (که نمی تواند چیزی به وجود آورد) بلکه به منزله ارایه کننده یک خلاقیت شورشگر فرهنگی، بر ساخته می شود. آنها این انگارش فرهنگی را که زنان را فقط در مقایسه با مردان می توان درک کرد رد می کنند. هرچند که فمینیسم رادیکال آغازگر این مانور است، برخلاف اکثر آثار فمینیست های رادیکال، رهیافت #فمینیسم_فرانسوی از مشخص کردن مضمون زنانگی امتناع می کند با این تلقی که اقدام مزبور به منزله تکرار احکام پدر سالارانه خواهد بود که به ما میگوید زنان چه هستند و چه باید باشند.
نزد آنها زن مثالی از اصل فرهنگی و زبان شناختی حقارت زدایی است که با هنجار )نرینه( جور در نمی آید و از به رسمیت شناختن یا ارج گذاردن تفاوت با هنجار امتناع می ورزند. یعنی امتناع از شناسایی هرگونه تفاوت نه فقط تفاوت جنسی.
📚 بسیلی، کرس؛ 1389؛ در کمدی بر نظریه فمنیستی چیستی فمینیسم ، محمد رضا زمردی، تهران، روشنفکران و مطالعات زنان؛ ص181.
ادامه دارد...👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
زن، خانواده و سبک زندگی
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#گرايشهاي_فمينيستی
6️⃣ فمینیسم روانکاوانه3️⃣1️⃣🔞
🔰 بررسی نظریه فروید و تأثیر آن بر فمینیسم روانکاوانه8️⃣
❌ نقد نظریه فروید
⭕️ فروید انسان مدرن را تنها در حوزه #جنسی خلاصه نمود و این مهمترین دستاورد او بود، اما او سعی داشت با دسته بندی و به نوعی ایجاد چهارچوب، این جنسیت زدگی را مورد شناخت و در نتیجه مورد کنترل قرار دهد (به عنوان مثال با رجوع به ضمیر ناخودآگاه) اما با مرگ وی در سال 1939 عمده شاگردان او دسته بندی فرویدی را مردود دانستند و #روانکاوی را به مسیر دیگری سوق دادند.
⭕️ فروید #جنسیت را در مراتب تکاملی آن مورد بررسی قرار می داد، او به همراه همکار فمینیست خود #مری_ولستون_کرافت در سال 1905 سه رساله در باب مسائل جنسی منتشر کرد، او در این کتاب انواع و اقسام گرایشات جنسی را دسته بندی نمود و درباره چگونگی آن توضیح داد به عنوان مثال فروید گرایشاتی همچون "همجنس خواهی"، "فتیشیسم"، "سادومازوخیسم" و... را برای اولین بار در حوزه روانکاوی مورد مطالعه قرار داد، نکته بسیار مهم این کتاب آن بود که فروید و همکارش #کرافت معتقد بودند این گرایشات به هیچ وجه #انحراف بیمارگونه روانی - جنسی نیست که می بایست مورد درمان قرار گیرد، بلکه اینها تنها گرایشات طبیعی روانی ست که صرفا یک ویژگی می تواند باشد. سایه سنگین #جنبش_های_فمینیستی_قرن_هجدهم که #کرافت مدافع آن بود دستگاه روانکاوی #فروید را در سیطره قرار داد و "همجنس خواهی" را به عنوان یک گرایش به رسمیت شناخته شده رواج داد.
⭕️ تاریخچه موج اول جنبش های فمینیستی با آراء #مری_ولستون_کرافت پیوند خورده است، باید دانست که فمینیسم با شعار #تساوی_مرد_و_زن بزرگترین ضربه را به مقام #زن وارد نمود نتیجه این شعار ورود زن ها به کارگاه های صنعتی قرن نوزدهم بود که تنها پیامد آن سوء استفاده های جنسی در این بنگاه های سرمایه داری بود. (کتاب "پاریس، پایتخت مدرنیته" نوشته دیوید هاروی گزارش فاجعه باری در این خصوص ارائه می دهد)
🍃 خداوند متعال در آیه 55 سوره نمل و آیه 81 سوره الاعراف این گرایش منحط را مختص جاهلان می داند و آنان را به عذاب اخروی وعده می دهد، از طرفی باید دانست که عواقب روانی همجنس خواهی که موجب بروز انواع بیماری های روانی - مرضی، روان نژندی، روان رنجوری و... می شود و از طرفی بحران تولید مثل را دامن می زند هیچگاه از سوی مروجان آن در نظر گرفته نشده است. همجنس گرایی یکی از پر رنگ ترین صور انحطاطی تمدن نیست انگار و #اومانیستی مدرن است که از ساحت حق خارج گردیده است، به تعبیر مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی این تمدن سرتاسر #یهودی ست.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀