eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
436 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زهرا (س) از پیامبر (ص)🌺🌸🌸 حجت‌الاسلام سید علی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 رسول صلّى اللَّه عليه و آله 🌸🌺 به اتفاق علماى شيعه، در اين روز هنگام فجر روز جمعه در مكه معظمه ولادت با سعادت حضرت سيّد الانبياء محمّد مصطفى صلّى اللَّه عليه و آله واقع شده است. ولادت آن حضرت با سلطنت انوشيروان عادل مقارن بود و در آن سال اصحاب فيل هلاك شدند. (كشف الغمة: ج ۱، ص ۱۴. اعلام الورى: ج ۱، ص ۴۲. تهذيب: ج ۶، ص ۲. زاد المعاد: ص ۳۴۵. توضيح المقاصد: ص ۹. مصباح المتهجد: ص ۷۳۳. العدد القوية: ص ۱۱۰. مصارع الشهداء و مقاتل السعداء: ص ۲۳. فيض العلام: ص ۲۲۰. بحار الانوار: ج ۱۷، ص ۲۸۰، ج ۵۵، ص ۳۶۱، ج ۹۵، ص ۱۹۴) نام آن حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله، و كنيه ايشان ابوالقاسم است. نام پدر آن حضرت عبداللَّه، و نام مادر آن حضرت آمنه بنت وهب است. (اعلام الورى: ج ۱، ص ۴۴ ۴۳. كشف الغمة: ج ۱، ص ۱۵. مسار الشيعه: ص ۳۰) هنگام ولادت، نور از پيشانى آن حضرت لامع بود و بوى مشك از ايشان ساطع مى گشت. نورى در آن شب از طرف حجاز ساطع شد و در تمام عالم منتشر گرديد. تخت پادشاهان سرنگون شد، و همه آنان در آن روز لال بودند و نمى توانستند سخن بگويند. ملائكه مقرب و ارواح اصفياى پيامبران در هنگام ولادت آن حضرت حضور يافتند، و رضوان خازن بهشت با حوريان نازل شدند، و ابريقها و تشت‌ها از طلا و نقره و زمرد بهشت حاضر كردند و براى حضرت آمنه شربتها از بهشت آوردند كه او آشاميد. آن حضرت را بعد از ولادت به آبهاى بهشت غسل دادند و به عطرهاى فردوس معطر كردند. (حق اليقين: ص ۲۷) : 🍂 در روز ولادت آن حضرت هر بتى كه در هر جاى عالم بود به رو در افتاد و چهارده كنگره از ايوان كسرى فرو ريخت. درياچه ساوه كه آن را مى پرستيدند خشك و بدل به نمكزار شد. در وادى ساوه كه سالها بود كسى در آن آب نديده بود آب جارى شد. آتشكده فارس كه هزار سال خاموش نشده بود در شب ولادت آن حضرت خاموش شد. علم كاهنان و سحر ساحران باطل گرديد، و طاق كسرى از ميان به دو نيم شد كه تا امروز نمايان است. (قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۱۰۰) هنگام ولادت آن حضرت اين ندا از آسمان شنيده شد: «جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل كان زهوقاً». (سوره اسراء: آيه ۸۴. قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۱۰۱) : 🍃 هرگز مگس بر بدن مبارك آن حضرت نمى نشست و هرگاه چشم مباركش خواب بود دلش بيدار بود، و مى ديد و مى شنيد چنانكه در بيدارى مى ديد و مى شنيد. حضرت از قفاى خود چنان مى ديد كه از پيش روى مى ديد. بر هر حيوانى كه سوار مى شد هرگز پير و لاغر نمى شد. (قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۱۱۰) آن حضرت حمارى به نام يعفور داشتند. هر زمان كه فرمان مى داد فلان مرد را حاضر كن، به در خانه اش مى رفت و سر بر در مى كوفت و به اشاره او را حاضر مى ساخت. (قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص ۱۱۲) از خصوصيات ولادت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن بود كه ختنه كرده و ناف بريده و پاك از آلايش خون و غيره متولد شد. همچنين در وقت ولادت از پا به زمين آمد نه از سر. هنگام ولادت رو به كعبه به سجده افتاد، و چون سر از سجده برداشت دست به سوى آسمان بلند كرد و به وحدانيت خدا و رسالت خود اقرار نمود، و سپس نورى از او ساطع گرديد كه مشرق و معرب عالم را روشن نمود. (حق اليقين: ص ۲۶) :🍂 پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله معجزات بسيارى داشت كه از جمله آنها نمونه هاى زير است. (📚حق اليقين: ص ۲۶ - ۲۷) ۱ - مستجاب شدن دعاى آن حضرت در زنده شدن مردگان و بينا شدن كوران و شفا يافتن بيماران. ۲ - سخن گفتن آن حضرت با حيوانات. ۳ - آگاهى بر همه لغتها و قدرت بر سخن گفتن به همه آنها. ۴ - مهر نبوّت بر پشت مباركش جا گرفته بود و نور آن بر نور آفتاب زيادتى مى كرد. ۵ - آب از ميان انگشتان مباركش جارى شد، به قدرى كه جمع بسيارى سيراب شدند. ۶ - سنگريزه در دست مباركش تسبيح مى گفت و مردم مى شنيدند. ۷ - وجود مقدسش در آفتاب سايه اى نداشت. ۸ - هرگاه آب دهان مبارك به چاهى مى افكند در آن چاه بركت به هم مى رسيد و پر از آب مى شد. آب دهان مبارك را به هر صاحب دردى مى ماليد شفا مى يافت. ۹ - دست مبارك آن حضرت به هر طعامى كه مى رسيد با بركت مى شد و از طعام كم جماعت كثير را سير مى كرد. ۱۰ - هرگاه بر زمين نرم راه مى رفت جاى پايش نمى متند، و هنگامى كه بر سنگ سخت راه مى رفت اثر پاى مباركش مى ماند. روز ولادت حضرت روز شريف و با بركتى است كه از قديم الايام صالحين از آل محمد صلّى اللَّه عليه و آله حرمت آن را نگه داشته اندو حق اين روز را ادا كرده و روزه گرفته اند. كسى كه ۱۷ ربيع الاول را روزه بگيرد خداوند متعال ثواب يك سال روزه را به او مى دهد. در اين روز صدقه دادن و زيارت مشاهد مشرفه و انجام خيرات و مسرور كردن اهل ايمان مستحب است. 📚(مسار الشيعه: ص ۳۰) 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 ✨🍂🍂 پيامبر 🔹🍃🌺 سنّت در لغت به معني طريقه و روش است، و در اصطلاح فقهاء قول، فعل و تقرير [۲] معصوم سنت نام دارد. بنابراين، مقصود از سنّت پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) قول، فعل و تقرير آن حضرت است. سنّت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) دومين منبع مذهب تشيّع در عقايد، اخلاق و احكام الهي است. اين مطلب مورد قبول همه ي مذاهب اسلامي است، هرچند در شرايط راويان حديث نبوي و راه دريافت سنّت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) اختلافاتي وجود دارد. بنابراين، هرگاه از طريق معتبر حديثي نقل شود كه در برگيرنده ي قول يا فعل يا تقرير رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) باشد، حجّت است. ممكن است گفته شود شيعه در بحث‌هاي كلامي، فقهي و اخلاقي غالباً به احاديث ائمه اهل بيت (عليهم السلام) استناد مي‌جويد و جز در موارد اندك به احاديث نبوي توجه نمي كنند، بنابراين، شيعه عملا نسبت به سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) اهتمام لازم را به كار نمي بندد. پاسخ اين است كه سنّت پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) مورد اعتنا و اهتمام همه ي مذاهب اسلامي است، ولي با اين حال در چگونگي دست يافتن به سنّت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) ميان شيعه و سني اختلاف نظر وجود دارد. و در مورد شرايطي كه براي روايات قايل اند اتفاق نظر ندارند. از ديدگاه شيعه اماميه مطمئن ترين طريق براي دست يافتن به سنّت پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) ائمه اهل بيت (عليهم السلام) است. آنچه را (في المثل) امام صادق (عليه السلام) بيان كرده است، در حقيقت همان است كه در سنّت پيامبر وارد شده است. چنان كه هشام بن سالم و حمادبن عيسي و ديگران روايت كرده اند كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: «حديثي حديث أبي، و حديث أبي حديث جدّي، و حديث جدّي حديث الحسين و حديث الحسين حديث الحسن، و حديث الحسن حديث اميرالمؤمنين و حديث اميرالمؤمنين حديث رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) و حديث رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم) قول الله عزّوجلّ». [۱] . مرحوم كاشف الغطا پس از يادآوري اين كه شيعه و اهل سنّت در اين كه كتاب و سنّت از مصادر احكام شريعت است اختلافي ندارند، ياد آور شده است تفاوت شيعه با ديگران در مورد سنّت پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) اين است كه شيعه تنها آن سنّتي را معتبر مي‌دانند كه از طريق اهل بيت (عليهم السلام) روايت شده باشد. مانند اين كه امام صادق (عليه السلام) از پدرش امام باقر (عليه السلام)، و او از پدرش زين العابدين، او از امام حسين و او از اميرالمؤمنين و او از پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) روايت كند. [و يا از طريق مورد اطمينان روايت شده باشد] اما روايت كساني چون ابوهريرة، سمرة بن جندب، مروان بن حكم، و عمروبن عاص و نظاير آنان را معتبر نمي دانند. [۲] . گفتار و رفتار و تقرير اهل بيت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) مقصود از اهل بيت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) دوازده امام معصوم (عليهم السلام) و حضرت زهرا (عليها السلام) است. براي حجت بودن گفتار و عمل تقرير اهل بيت (عليهم السلام) دليل‌هاي متعددي هست مانند حديث ثقلين و حديث سفينه. ---------- 📚منابع: [۲]: مقصود از تقرير اين است كه مثلا كسي نزد امام عليه السلام كاري را به عنوان يك عمل مستحب انجام دهد و امام عليه السلام سكوت كند و به او نگويد كه اين كار مستحب نيست. [۱]: وسائل الشيعة: ۱۸: ۵۸. [۲]: اصل الشيعة و اصولها، ص ۱۶۴ ۱۶۵. ❌کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 (۲) مؤلف گويد: پيش از اين در باب على وصىّ پيغمبر است، احاديث زيادى را درباره اينكه على عليه السّلام وارث پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است، آورديم. از جمله: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ضمن حديث «سلمان»، فرموده است: وصى و وارث من كسى است كه وام مرا مى پردازد و به انجام وعده من قيام مى كند، همانا او على بن ابيطالب عليه السّلام است. و در حديثى كه «مناوى» آورده، چنين است: براى هر پيغمبرى وصى و وارثى است و على عليه السّلام وصىّ و وارث من است. و در حديث «بريدة»، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: براى هر پيغمبرى وصى و وارثى است و همانا، على عليه السّلام وصى و وارث من است. و اينك در اين رابطه احاديثى كه رسيده در ذيل باب بطور مستقل مى آوريم. (۳) [📚مستدرك الصحيحين ۳/ ۱۲۵] به دو سند، از «ابو اسحاق» روايت كرده است كه گفت: از «قثم بن عبّاس»، پرسيدم: چگونه على عليه السّلام پيش از شما فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۲۳۳ وارث پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شد؟ وى در پاسخ گفت: براى آنكه حضرت على عليه السّلام پيش از ما، به او پيوست و بيشتر از همه ما با آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله ارتباط داشت. «حاكم» گويد: حديث مزبور از احاديث «صحيح الاسناد» است. مؤلف گويد: حديث مزبور را «متّقى» در [📚كنز العمال ۶/ ۴۰۰] نقل كرده و اظهار مى دارد كه اين حديث را «ابن ابى شيبه» هم نقل كرده است و «نسائى» هم در [📚خصائص ص ۲۸] متعرض گرديده و از دو طريق- كه اختلاف در لفظ دارند- روايت كرده است. (۱) [📚همان كتاب ۳/ ۱۲۶] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است كه حضرت على عليه السّلام در حال حيات پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گفت: خداى تعالى مى فرمايد: أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؛ آيا هر گاه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بميرد يا به شهادت برسد، شما از فرصت استفاده كرده به آئين پيشينيان باز مى گرديد. سپس خود حضرت على عليه السّلام فرمود: به خدا سوگند! پس از آنكه حضرت پروردگار ما را به وسيله پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به هدايت نايل ساخته، هرگز به آئين پيشينيان خود باز نمى گرديم؛ به خدا سوگند! هر گاه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بميرد يا بدست پليدان و پست فطرتان از پاى در آيد تا جان در بدن دارم بگونه اى كه او نبرد مى كرد، نبرد مى كنم تا اينكه عمرم به سر آيد؛ به خدا سوگند! من برادر، ولىّ، پسر عمو و وارث علم پيغمبرم. پس چه كسى از من به او شايسته تر است؟ فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت ج ۲ ۲۳۳ باب پنجاه و چهارم حضرت على عليه السلام وارث پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله است و در اين رابطه شايسته ترين افراد نسبت به آن حضرت مى باشد..... ص: ۲۳۲....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 لف گويد: «هيثمى» اين حديث را [📚مجمع ۹/ ۱۳۴] روايت كرده و اضافه نموده كه «طبرانى» هم آنرا نقل كرده و حديث صحيحى است «محبّ طبرى» هم در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۲۶] حديث مورد نظر را روايت كرده و اظهار داشته كه اين حديث را «امام احمد» در «مناقب» آورده و «نسائى» هم در [📚خصايص ص ۱۸] آنرا متعرض است و «ذهبى» هم بطور اختصار در [📚ميزان الاعتدال ۲/ ۲۸۵] به نقل آن پرداخته است. (۱) [📚خصائص نسائى ص ۱۸] به سند خود، از «ربيعة بن ماجد» روايت كرده كه مردى خطاب به حضرت على عليه السّلام گفت: يا امير المؤمنين! چگونه شد كه شما وارث رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گرديدى و عموهاى تو از اين موهبت محروم ماندند؟ حضرت على عليه السّلام در پاسخ او، فرمود: در يكى از روزها، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرزندان «عبد المطلب» را گرد آورد (به قولى دعوت كرد) و به وزن يك مدّ «۱» غذا براى آنان تهيه ديد فرزندان «عبد المطلب» از آن غذا به قدرى كه سير شدند تناول كردند و آن يك مدّ طعام به حال خود باقى بود؛ چنانكه گوئى دستى به آن نرسيده است. سپس دستور داد قدح آبى آورده و همگان از آن قدح آب نوشيدند و از آن آب چيزى كم نشد؛ چنانكه گوئى آبى از آن قدح نوشيده نشده است. آنگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به فرزندان «عبد المطلب» گفت: اى فرزندان عبد المطلب! من بسوى شما خصوصا و بسوى مردم عموما برگزيده شده‌ام و شما از اين معجزه آنچه را كه بايد مشاهده كنيد، مشاهده كرديد، اينك كداميك از شما حاضريد به نبوت من اقرار كنيد و به جبران پذيرش آئين من، برادر و صاحب و وارث من باشد؟ سخن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را حاضران نشنيده گرفتند و كسى سؤال آن حضرت را پاسخ نداد و من كه از همه حاضران كم سن و سال تر بودم، از جاى برخاستم و خواسته آن حضرت را پاسخ دادم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من دستور داد تا بنشينم و سه بار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواسته خود را به اطلاع آنان رسانيد و در هر سه بار من به سؤال رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله پاسخ دادم و آنان به گفتار رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله ترتيب اثرى ندادند و در مرتبه آخر، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست مباركش را روى دست من گذاشت. اين بود كه من از آن حضرت ارث بردم و عمويم از ارث آن حضرت محروم گرديد. مؤلف گويد: «ابن جرير طبرى» اين حديث را در [📚تاريخ ۲/ ۶۳] روايت كرده است و «متّقى» هم در [📚كنز العمال ۶/ ۴۰۸] به نقل آن پرداخته و گفته است كه _________ _ (۱) يك مدّ معادل يك چارك كه تقريبا يك كيلو ميباشد. «امام احمد حنبل»، «ابن جرير» و «مقدسى» به آن اشاره كرده اند...... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 «امام احمد حنبل»، «ابن جرير» و «مقدسى» به آن اشاره كرده اند. (۱) [📚الرياض النضرة محبّ طبرى ۲/ ۱۷۸] از «معاذ» روايت كرده است كه حضرت على عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيد: يا رسول اللّه! چه ارثى از شما مى برم؟ رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همان ارثى كه پيغمبران پيش از من براى يكديگر به ارث گذاشتند همانا آن كتاب پروردگارشان و سنّت پيغمبرشان است. «طبرى» گفته است كه «ابن حضرمى» هم اين حديث را نقل كرده است. (۲) [📚كنز العمال ۵/ ۴۰] هنگامى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در ميان اصحاب خويش عقد اخوت برقرار كرد. على عليه السّلام مى گويد به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم از اينكه برادرى براى من تعيين ننمودى، نزديك بود روح از بدنم مفارقت كند و پشتم بشكند، پس اگر چنين بى توجهى از آن جهت باشد كه بر من خشمگين شده اى از شما اميد آن دارم كه مرا ببخشائى و در نتيجه بخشايش، گرامى بدارى. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به خدائى كه مرا به راستى برانگيخته است برادرى تو را از اين جهت به تأخير انداختم كه تو را براى برادرى خويش اختيار كنم «انت منّى بمنزلة هارون من موسى غير انّه لا نبىّ بعدى» و تو برادر و وارث من هستى. على عليه السّلام پرسيد: يا رسول الله! چه ارثى از شما مى برم؟ فرمود: همان ارثى كه پيغمبران پيش از من به ارث گذاشتند. على عليه السّلام پرسيد: پيغمبران پيشين چه ارثى از خود باقى گذاشته اند؟ در پاسخ فرمود: كتاب خدا و سنّت پيغمبرانشان را. و تو در بهشت، همراه با دخترم فاطمه عليها السّلام در كاخ من خواهى بود و تو، برادر و رفيق من هستى. «متّقى» گفته است كه «امام احمد حنبل» اين حديث را در كتاب «مناقب على عليه السّلام» و «ابن عساكر» نقل كرده اند. مؤلف گويد: همين حديث را بار ديگر «متّقى» در [📚كنز العمال ۵/ ۴۰] در ضمن حديثى طولانى ايراد كرده است و همچنين «محبّ طبرى» در [📚الرياض النضرة ۱/ ۱۳] حديث مزبور را آورده و در پايان آن آمده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين آيه را تلاوت كرد: إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ؛ برادرانى كه بر روى سريرهاى بهشت نشسته و در برابر يكديگر قرار گرفته اند و در راه خدا بدوستى يكديگر نائل گرديده و بديدار هم مى رسند و ناظر به يكديگر مى باشند. «متّقى» گويد: اين حديث را گروهى از محدّثان از قبيل «بغوى»، «طبرانى» در «معجم» خود، «باوردى» در كتاب «المعرفة» و «ابن عدى» نقل كرده اند. «محب طبرى» گويد: حديث مورد بحث را «حافظ ابو القاسم دمشقى» در «الاربعين الطوال» متذكر است. (۱) [📚همان كتاب ۴/ ۵۵] از حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام روايت كرده كه در يكى از اوقات بيمارى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به حضورش شرفياب شدم و مشاهده كردم كه در بالين رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مردى نشسته كه به زيبائى او كسى را نديده بودم، آن مرد سر مقدّس رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله را در دامان گذاشته است....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 هنگام ورود پس از سلام، گفتم: آيا نزديك شوم؟ آن مرد گفت: به پسر عمويت نزديك شو كه تو سزاوارترى از من به او نزديك به هر دو شدم. آن مرد از جاى برخاست و من بجاى او نشستم و سر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را بگونه اى كه آن مرد در دامان خود گذاشته بود، در دامان خويش گذاشتم. طولى نكشيد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بيدار شد و فرمود: مردى كه سر مرا در دامان خود گرفته بود كجاست؟ عرض كردم به مجرديكه حضورتان رسيدم، آن مرد مرا پيش خواند و گفت: به پسر عمويت نزديك شو كه تو شايسته ترى از من به او سپس از جاى برخاست و من بجاى او نشستم. رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آيا دانستى آن مرد چه كسى بود؟ در پاسخ گفتم: پدر و مادرم فداى شما! او را نمى شناسم. فرمود: آن مرد، «جبرئيل» بود كه با من سخن مى گفت تا از لذت سخنان شيرين او، درد من تخفيف يافت و در حالى كه سرم در ميان دامان او بود، به خواب رفتم. «متقى» گويد: اين حديث را «ابو عمر» و «زاهد» در كتاب «فوائد» خود، نقل كرده اند. (۱) مؤلف گويد: حديث مزبور را «محب طبرى» در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۱۹] روايت كرده و مى گويد: حديث مذكور را «ابو عمر محمد لغوى» متعرض است. از اين حديث بر مى آيد كه حضرت على عليه السّلام، «جبرئيل» را- هر چند به صورت مردى هم كه باشد- مشاهده كرده است و در اين رابطه، «محب طبرى» در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۱۹] از «ابن عباس» نقل كرده است كه در يكى از اوقات، در حضور وى سخن از حضرت على عليه السّلام به ميان آمد، گفت: از كسى سخن مى گوئيد كه صداى پاى «جبرئيل» را از فراز اطاقش استماع مى كرده است. «متّقى» گويد: اين حديث را «امام احمد حنبل» در «المناقب» آورده است. و در تأييد اينكه حضرت على عليه السّلام در دامان گرفتن سر مبارك رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شايسته تر از ديگران بود، حديثى وجود دارد كه «زمخشرى» در «كشّاف» در ذيل تفسير آيه وَ جِي ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ (سوره فجر، آيه ۲۳) نوشته است، هنگامى كه اين آيه نازل شد چهره رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تغيير كرد و حالت تأثّر به خود گرفت، چنانكه آثار تأثر از چهره اش هويدا بود و اين حالت بر اصحاب گران آمد، و چگونگى حال را به عرض حضرت على عليه السّلام رسانيدند، حضرت على عليه السّلام حضور يافت و از پشت سر، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را در آغوش گرفت و پشت گردن آن حضرت را بوسيد و گفت: پدر و مادرم فداى شما! چه حادثه اى امروز رخ داده است و چه چيزى ايجاب كرده كه اينگونه متأثر باشيد؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آيه مزبور را تلاوت كرد. على عليه السّلام پرسيد: چگونه دوزخ را مى آورند؟ فرمود: هفتاد هزار فرشته همراه با هفتاد هزار مهار آنرا مى كشند و مانند شتر مهار آنرا در اختيار دارند كه اگر آنرا به حال خود بگذارند، همه اهل محشر را مى سوزاند! ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫