🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_ششم
#بخش_نود_و_ششم
#علی (علیه السلام) در اوج #عطوفت و #بزرگواری 🌺🍂
امیر المؤمنین علی علیه السلام پس از آن که به دست ابن ملجم ضربت خورد، از شدت زخم بی حال شده بود.
وقتی که به حال آمد، امام حسن علیه السلام در ظرفی، شیر به حضرت داد. امام علیه السلام کمی از شیر خورد بقیه را به حسن داد و فرمود:
این شیر را به اسیرتان (ابن ملجم) بدهید!
سپس فرمود:
فرزندم! به آن حقی که در گردن تو دارم، بهترین خوردنیها و نوشیدنیها را به او بدهید و تا هنگام مرگم با ایشان مدارا کنید و از آنچه میخورید به او بخورانید و از آنچه مینوشید به ایشان بنوشانید تا نزد شما گرامی شود! [۱]
#رعایت آداب #اسلامی در اوج #قدرت 🌸🍃
روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام در دوران خلافتش در خارج کوفه با یک نفر ذمی (یهودی یا مسیحی) که در پناه اسلام بود، همراه شدند.
مرد ذمی گفت:
بنده خدا کجا میروی؟
امام علیه السلام فرمود: به کوفه.
هر دو ره راه ادامه دادند تا سر دو راهی رسیدند، هنگامی که ذمی جدا شد و راه خود را پیش گرفت برود، دید که رفیق مسلمانش از راه کوفه نرفت، همراه او میآید.
مرد ذمی گفت:
مگر شما نفرمودی به کوفه میروم؟
فرمود: چرا.
شما از راه کوفه نرفتی، راه کوفه آن یکی است.
می دانم ولی پایان خوش رفاقتی آنست که مرد، رفیق راهش را در هنگام جدایی چند قدم بدرقه کند ودستور پیغمبر ما همین است، بدین جهت میخواهم چند گام تو را بدرقه کنم آنگاه به
راه خود بر میگردم.
ذمی گفت:
پیغمبر شما چنین دستور داده؟
امام علیه السلام فرمود: بلی.
- این که آیین پیغمبر شما با سرعت در جهان پیش رفت کرد و چنین پیروان زیاد پیدا نمود، حتما به خاطر همین اخلاق بزرگوارانه او بوده است.
مرد ذمی با امیر المومنین سوی کوفه برگشت هنگامی که شناخت همراه او خلیفه مسلمانان بوده است، مسلمان شد و اظهار داشت:
من شما را گواه میگیرم که پیرو دین و آیین شما میباشم. [۱]
#حکومتی بی #ارزش تر از کفش #وصله دار 🌺🍂
علی علیه السلام با سپاهیان اسلام برای سرکوبی پیمان شکنان به سوی بصره حرکت میکردند. در نزدیکی بصره به محل (ذی قار) رسیدند. در آنجا برای رفع خستگی و آماده سازی سپاه توقف نمودند.
عبد الله بن عباس میگوید:
من در آنجا به حضور امیر المومنین علی علیه السلام رسیدم، دیدم (رئیس مسلمانان، فرمانده کل قوا) خود کفش خویش را وصله میزند.
حضرت روی به من کرد و فرمود:
ابن عباس! این کفش چه قدر میارزد؟ قیمت آن چه قدر است؟
گفتم:
ارزشی ندارد.
فرمود:
سوگند به خدا! همین کفش بی ارزش از ریاست و حکومت بر شما برای من محبوب تر است. مگر این که بتوانم با این حکومت
و ریاست حق را زنده کنم و باطل را براندازم. [۱]
آری! ارزش یک حکومت، بسته به آن است که در سایه اش حق زنده و باطل نابود گردد و گرنه چه ارزشی دارد؟
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۴۲، ص ۲۸۹.
[۱]: بحار، ج ۴۱، ص ۵۳ و ج ۷۴، ص ۱۵۷.
[۱]: بحار: ج ۳۲، ص ۷۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_یازدهم
#بخش_صد_و_هشتاد_و_هشتم
#رفاقت با #سه کس #ممنوع ◾️🍃🍃
هر گاه علی علیه السلام به منبر میرفت، میفرمود:
مسلمان باید از رفاقت و دوستی سه کس اجتناب کند؛
۱. آدم بی باک و هرزه (در گفتار و رفتار).
۲. احمق (کم عقل).
۳. دروغگو.
زیرا آدم بی باک و هرزه، کارهایش را به تو آرایش میدهد و میخواهد که تو هم مانند او باشی، چنین شخصی هرگز به درد دین و آخرت تو نمی خورد، دوستی با او جفا و سخت دلی و رفت و آمدنش بر تو، ننگ و عار است.
و اما احمق، هرگز خیر و خوبی از او به تو نمی رسد. هنگام مشکلات امیدی به او نیست، اگر چه در حل آن تلاش کند و چه بسا اراده کند بر تو خیری رساند (ولی به واسطه حماقتش) به تو ضرر میزند. پس مرگ او بهتر از زندگی اوست و سکوت او بهتر از سخن گفتنش و دوری از وی بهتر از نزدیکی با او میباشد.
و اما دروغگو، هیچگاه زندگی با او بر تو گوارا نیست، سخنان
تو را نزد دیگران میبرد و گفته آنان را نزد تو میآورد، هرگاه صحبتی را تمام کند سخن دیگری را شروع میکند، ممکن است گاهی راست هم بگوید ولی مردم باور نکنند، میکوشد مردم را به یکدیگر دشمن سازد، در سینه شان کینه برویاند. پس از خدا بترسید و مواظب خویشتن باشید [۱] و ببینید که با چگونه افرادی رفاقت میکنید و طرح دوستی میریزید.
#شرایط #مهمانی ◾️🍂🍂
شخصی امیرالمؤمنین علیه السلام را به مهمانی دعوت کرد.
حضرت فرمود:
دعوت تو را میپذیرم اما به سه شرم. عرض کرد:
آن سه شرط چیست؟
فرمود:
۱. خارج از منزل چیزی برایم نیاوری!
۲. چیزی که در منزل هست از من مضایقه نکنی (هر چه هست از آن پذیرایی کن).
۳. خانواده ات را هم به زحمت میانداز!
میزبان شرایط را قبول کرد و حضرت نیز دعوت او را پذیرفت. [۱]
در اسلام مهمانیهای تحمیلی و تجملاتی درست نیست.
#حکومتی #دادگر ◾️🍃🍃
بانوی سالخورده و فربهی به نام (دارمیه) از ارادتمندان علی علیه السلام بود، در مکه زندگی میکرد. معاویه در موسم حج وارد مکه شد، مأمور فرستاد آن بانو را آوردند.
از او پرسید: هیچ میدانی چرا احضارت کردم؟
دارمیه در پاسخ گفت: نه، خدا میداند.
معاویه: چرا علی را دوست میداری و مرا دشمن؟
دارمیه: علی را دوست میدارم چون دادگر بود، و مساوات را رعایت میکرد، او مستمندان را دوست و دین داران را گرامی داشت و تو را دشمن میدارم زیرا با او که برای خلافت از تو بهتر بود جنگیدی، تو خون مردم را به خواهش دل میریزی، به ستم قضاوت کرده و با هوا و هوس حکومت میکنی. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: ۲۹. ب: ج ۷۴، ص ۲۰۵.
[۱]: ۳۰. ب: ج ۷۵، ص ۴۵۵.
[۱]: ۳۱. ب: ج ۳۳، ص ۲۶۰. در تاریخ آمده است که پس از سخنان کوبنده دارمیه، معاویه به انتقام این اهانت گفت: به همین جهت شکمت برآمده است. دارمیه گفت: مردم همه در بزرگی شکم به مادر تو هند مثل میزنند! معاویه پرسید: علی را چگونه دیدی؟ گفت: او را دیدم به پادشاهی گول نخورد، دنیا هرگز او را نفریفت، سخنان او به دلهای تاریک چون آفتاب روشنی میبخشید و مانند زیت که زنگ ظرف تیره را میگیرد زنگ دلها را پاک میکرد. معاویه گفت: راست گفتی! اکنون از من چه میخواهی؟ گفت: به صد شتر سرخ مو نیازمندم. معاویه گفت: اگر بدهم در دل تو به اندازه علی محبت خواهم داشت؟ دارمیه گفت: هرگز چنین نخواهد شد. معاویه حاجت او را برآورد، سپس گفت: به خدا سوگند! اگر علی زنده بود چنین مالی به تو نمی داد. دارمیه گفت: راست گفتی بهیچ وجه نمی داد، علی علیه السلام حتی یک درهم از مال مسلمانان را به خواهش دل و بیهوده به کسی نمی بخشید. (ن)
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫