eitaa logo
یادداشت های فلسفی من
424 دنبال‌کننده
145 عکس
3 ویدیو
91 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
017 14001130 تکمله نهایه - ادامه فصل۳.mp3
25.51M
جلسه ۱۷، ادامه فصل ۳ «و النفس الإنسانية لها سوى ما مر من القوى النباتية و الحيوانية، قوتان: علامة و عمالة...» ۳۰ بهمن ۱۴۰۰
recording-20220220-111746.mp3
35.92M
جلسه ۱۸، ادامه فصل ۳ «و العملیُّ يحتاج في أفعاله كلها إلى البدن...» ۱ اسفند ۱۴۰۰
حضرت استاد امینی نژاد در این دو جلسه تبیین خاص خودشان را از عقل نظری و عملی و حکمت نظری و عملی مطرح می فرمایند که بسیار قابل استفاده است. ☝️☝️☝️
آیت الله جوادی اعتباریات.pdf
186.2K
درآمدی به نکات خاص ایت الله جوادی حفظه الله در مسئله (تحریر رساله الولایه)
تمام زیر شاخه های فلسفه اعم از علوم تجربی و ریاضی برهانی هستند اما نکته ای که هست در مثل علوم تجربی دست یابی به یقین برهانی مشکل تر می باشد اما غیر ممکن نیست. این نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. ، ج۱، ص۱۴۵
recording-20220303-200452.mp3
21.12M
نکات مهم منطقی و معرفتی نهج۱اشارات
در موجود مثالی مجموعه آثار شهید مطهری، ج۸، ص۲۷۱
علم به انسان را می کند. ، رساله سه اصل، ص۱۵، چاپ مولی
در مقاله۸، فصل۸ از می فرماید: ارزش و زیبایی موجودات به اینه اون چیزی که باید باشند رو بدون هیچ کم و کاستی محقق کنند. قرار نیست همه ما مثل هم باشیم، قرار نیست همه دکتر، فیلسوف یا تاجر باشیم، اما این قرار رو باید با خودمون بزاریم بهترین خودمون رو پیدا و محقق کنیم کاملا بی نقص.
در فصل۳از مقاله۹ یک تقسیم بندی جالبی در مورد کمال دارد: ایشان می فرماید کمال حقیقی است یا ظنی کمال ظنی، کمالی است که چیزی به تو اضافه نمی کنه، حقیقتا باعث رشدت نیست، بعد مثال می زنن که ماها گاهی به خاطر تشویق دیگران، خوشآیند دیگران یا ملامت و ذم دیگران کار انجام می دیم. ایشون می گه اینا کمال حقیقی تو نیستن، کمال حقیقی تو چیزیه که تو رو واقعا بهتر کنه، واقعا رشدت بده، حالا بقیه خوششون بیاد یا بدشون بیاد. پس به دنبال کمال حقیقی باش و در این موارد طوری زندگی کن که بودن و نبودن آدم ها برات مساوی باشه. آدم های ضعیف وابسته به دیگران هستند، برای انسان بودن باید قوی بود
الهیات شفاء.rar
7.96M
این فایل برداشت های شخصی حقیر از فصول مهم مقالات الهیات شفا است، به جهت اینکه سریع روش کار شده و ویرایش درست و حسابی نداره قطعا به صورت جدی قابل استفاده نیست، اما از این جهت که نمایی کلی از فصول بدهد و مشخص کند فصول مهم تر کدام یک از فصول هستند می تونه مفید باشه.
دلیل انکار بعد مجرد از نگاه برخی اندیشمندان غربی. مقالات فلسفی شهید. ص۲۲
ثمره ورود نامناسب به بحث نفس، صدرا با نگاه وجودی به این آفت دچار نشد. همان. ص۲۳
تفکیک علیت ایجادی در فلسفه اسلامی در مقایسه با فلسفه ارسطو از اهمیت زیادی برخودار است، به طوری که این عدم آشنایی از جانب برخی از اندیشمندان، بخصوص در برخی از علوم طبیعی باعث مغالطه های عجیب یا گاها بدفهمی هایی شده است.
در مباحث فلسفى از دائره برهان خارج نمى‌شدند؛ و مواضع مغالطه و جدال و خطابه و شعر را خوب از قياسات برهانيّه جدا مى‌كردند، و تا مسأله به اوّليّات و نظائرها منتهى نمى‌شد دست بر نمى‌داشتند. و هيچگاه مسائل فلسفى را با مسائل شهودى و عرفانى و ذوقى خلط نمى‌نمودند؛ در مسائل فلسفى- در موقع تدريس- يك سخن از مسائل شهودى داخل نميشد؛ و در اين جهت با صدر المتألّهين و حكيم سبزوارى فى الجمله متفاوت بودند. بسيار دوست داشتند كه در هر رشته از علوم، بحث از مسائل همان علم شود؛ و از موضوعات و احكام همان علم بحث و گفتگو شود؛ و علوم با يكديگر درهم و برهم نگردند. و بسيار رنج مى‌بردند از كسانيكه فلسفه و تفسير و اخبار را با هم خلط مى‌كنند؛ و چون برهان دستى از آنها نمى‌گيرد و در مسأله در مى‌مانند به روايات و تفسير متوسّل مى‌شوند و با استشهاد به آنها مى‌خواهند برهان خود را تمام كنند. از مرحوم‌{ملّا محسن فيض كاشانى‌} بسيار تمجيد مى‌كردند و مى‌فرمودند: اين مرد جامع علوم است و بجامعيّت او در عالم اسلام كمتر كسى را سراغ داريم؛ و ملاحظه مى‌شود كه در علوم مستقلّا وارد شده، و علوم را با هم خلط و مزج نكرده است. مهرتابان
بارى، بر خلاف بسيارى كه معتقدند: در ابتداء خوبست محصّلين كاملًا به اخبار و روايات ائمّه طاهرين عليهم السّلام اطّلاع پيدا كنند، و سپس فلسفه بخوانند؛ ايشان مى‌فرمودند: معناى اين كلام همان كَفانا كِتابُ اللَه است. روايات ما مشحون از مسائل عقليّه عميقه و دقيقه و مستند به برهان فلسفى و عقلى است؛ بدون خواندن فلسفه و منطق و ادراك طريق برهان و قياس كه همان رشد عقلى است، چگونه انسان مى‌تواند به اين درياى عظيم روايات وارد شود؟ و از آنها در امور اعتقاديّه بدون عنوان تقليد و شكّ، اطمينان و يقين حاصل كند؟ روايات وارده از ائمّه معصومين، غير از روايات وارده از اهل تسنّن است، و غير از روايات و اخبار وارده در سائر مذاهب و اديان؛ كه آنها همگى‌ ++++++++++ ***{مهر تابان ( طبع جديد )، متن، ص: 47} بسيط و قابل فهم عامّه است. چرا كه ائمّه معصومين عليهم السّلام شاگردان مختلفى داشته‌اند، و بيانات متفاوتى؛ بعضى از آنها ساده و قابل فهم عموم است؛ و غالباً آنچه در اصول عقائد و مسائل توحيد آمده مشكل و غامض است، كه براى افراد خاصّى از اصحاب خود كه اهل فنّ مناظره و استدلال بوده‌اند بيان مى‌كرده‌اند، و همان شاگردان بر اساس ترتيب قياسات برهانيّه با خصم وارد بحث مى‌شدند. آن وقت چگونه مى‌توان بدون اتّكاء به عقل و مسائل عقليّه و ترتيب قياسهاى اقترانى و استثنائى تحصيل يقين نمود؟
از جمله اشکالاتی که به طرح مبناگروی وارد شده است، اشکال دور می باشد. به این صورت که در مبناگروی با گزاره هایی پایه رو به رو می شویم که مبنای اعتبار دیگر گزاره ها هستند و ما از آن ها به گزاره های بدیهی تعبیر می کنیم. دسته ای از این گزاره ها، گزاره های عقلی هستند، در این صورت این سوال پیش می آید که درستی این گزاره های عقلی از کجا فهم شده است؟ اگر در پاسخ به عقل اشاره کنیم با اشکال دور مواجه می شویم، بنابراین چه راه حلی را باید مطرح کرد؟ ۱. برخی از گزاره های بدیهی، اعتبار خود را از عقل نمی گیرند، بلکه؛ صدق رابطه آن ها به دلیل ذات خود قضیه است و عقل صرفا ان را کشف می کند. مانند اولیات که علت تصدیق و صدق ذات موضوع است. ۲. عقل می تواند در مرحله ای دیگر گزاره ای را که حاصل کرده مورد مطالعه درجه دوم قرار دهد و به این ترتیب و با تفاوت رتبه اشکال دور برطرف شود. ۳. ارجاع مطلب به علم حضوری
۱.انسان برای برطرف کردن نیاز های مختلفش قوای مختلفی داره که در یک دسته بنده کلی به قوای ۱.نظری و ۲. عملی تقسیم بندی میشن ۲. انسان در برخی از اجزای این قوا با حیوانات مشترکه، مثلا اونا حس دارن، ما هم حس داریم، حافظه دارن، ما هم حافظه داریم ۳. اما هم در جنبه عملی و هم در جنبه نظری ما قوه ای داریم که حیوانات ازش بی بهره هستن عقل عقل عملی، عقل نظری ۴. این تفاوت در حیطه اندیشه و عمل باعث میشه ما ویژگی های خاصی داشته باشیم که حیوانات ازش بی بهره هستند. برای مثال در حیطه دانشی به درک مسائل کلی و پیچیده می رسیم و در حیطه عملی به ساخت صنعت ۵. از جمله چیز هایی که عقل عملی باعث اون میشه، حیا است. یعنی حیوان حیا نداره، چون عقل نداره ۶. هرچیزی که به انسان داده شده در جهت بهتر شدنشه، پس حیا هم در بهتر شدنش مفید بوده و هست ۷. یکی از بروز های حیا در انسان پوششه، برای همین می بینیم که حیوان نسبت به پوشش بی تفاوته اما انسان در محیط های مختلف پوشش های مختلف داره. ۸. البته پوشش صرفا به خاطر حیا نیست بلکه اغراض مختلفی می تونه پشتش باشه، مثل تنظیم روابط اجتماعی که البته اینم از عقل انسان سرچشمه می گیره ۹. حالا اگر در یک جامعه ای عقلانیت تحت تاثیر مادیات قرار گرفت، جنبه حیوانی تقویت شد، پوشش هم بتبعش تحت تاثیر قرار می گیره و برعکس ۱۰. در واقع مسئله پوشش یک برون ریزی انسانی، عقلانیه، یک برون ریزی ارزشی وقتی حال وجودی یک قسمت از جامعه متفاوت شده، خیلی نمیشه انتظار پوشش عقلانی از این جامعه داشت. و البته حرف در این زمینه بسیاره. ۱۱. برای مثال به نظرتون پوششی که تقریبا پوشش نیست و همراه با چند ساعت ارایش برای یک حضور اجتماعی و کاریه عقلانیه؟ کجای این حضور با همچین پوششی تناسب داره؟ پوشش جنسی راندمان و توجه کاری رو کم می کنه
صدرا در ج۱، اسفار، ص۷۸، بعد از ذکر اقوالی در مذمت ارزش علمی آن ها به نقل از شیخ اشراق می گوید: در ابتدای نهضت ترجمه، عده ای که قدرت فلسفی زیادی نداشتند و از کشف و شهود نیز بی بهره بودند؛ تحت تاثیر هیمنه یونان، هر آنچه اسم یونانی داشت و اصطلاحات یونانی در آن استفاده شده بود رو فلسفه می پنداشتند و مقلدانه به قبول آن پرداخته و نشر می دادند. در حالی که خیلی از این مطلب ارزش فلسفی نداشتند و منقول از خطبا و عوام یونانی ها به این سمت اومده بودند. شیخ اشراق این برخورد سفیهانه رو علت انحراف فلسفه معرفی می کند و صدرا پرداخت به این اقوال را تضییع عمر می داند ولی می گوید چه کند که عوام تحت تاثیر این ها هستند و مجبور است به نقد و بررسی این ها بنشیند. این نقل تاریخی چه قدر به امروز ما شبیه است، هرآنچه از غرب آمده باشد و چهارتا لغت غربی درش استفاده شده باشد رو علم فرض کرده و ساعت ها روش بحث می کنیم. باشد که مثل ابن سینا ها، شیخ اشراق ها و صدرا ها در این زمان یافت شده، با موضعی عزتمندانه به اقوال مفید جهان غرب بپردازند و تعاملی حقیقتا علمی برقرار کنند. ان شاء الله.
معنای مظهر بودن یک قوه. حکمه الاشراق استاد یزدانپناه، ج۲
نسبت شرح قطب و شهرزوری بر حکمه الاشراق و سبک مشترک نوشتاری قطب و صدرا که شبهه سرقت علمی را نیز پاسخ می دهد