eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 تصویر: اردوگاه قلاجه - حضور در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص):👇 💠 سال ۶۲ ما از پادگان به اردوگاه (گردنه بین اسلام آباد و ایلام) منتقل شدیم. در آن وقت، هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به آنجا آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم!!! @yousof_e_moghavemat
خنده هم پیش لبهای تو کم آورده است! شهیدِ خنده‌روی ما .... @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۲۳ آذرماه تولد شهید سید ابراهیم رئیسی هست... تولدت در آسمان مبارک عزیز دل ما🌷 @yousof_e_moghavemat
🌸 ... 🌺عن النبی صلى الله عليه و آله وسلم: 《 مَن قالَ: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ» فَقَد شَغَلَ كُتّابَ السَّماواتِ، فَيَقولونَ: اللّهُمَّ لا نَعلَمُ الغَيبَ! فَيَقولُ اللّهُ: اُكتُبوها كَما قالَها عَبدي، وعَلَيَّ ثَوابُها 》 هركس بگويد: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ»، نويسندگانِ آسمان ها را به تكاپو مى اندازد و آنها مى گويند: بارخدايا! ما كه غيب نمى دانيم! و خداوند مى فرمايد: « آن را همان گونه كه بنده ام گفت بنويسيد. ثوابش با من🌺 عدّة الداعی ص ۲۴۵ @yousof_e_moghavemat
تـو فقط بی‌سیم‌ات را جواب بده ما قول می‌دهیم تمام رنج‌ها را به دوش بکشیم تمام غصه ها را فقط! صدایت را از ما دریغ نکن... (ع) @yousof_e_moghavemat
💠 نوجوانی که و را به ما آموخت... ▫️سال ۶۱، من در جهاد سازندگی فارس اسم نوشتم تا به عنوان تعمیرکار به جبهه اعزام شوم. وقتی برادرم محمود متوجه شد، اصرارهایش شروع شد که من را با خود به جبهه ببر! محمود تازه ۱۴ سالش بود و قد و قواره خیلی کوچکی داشت. گفتم: فسقلی تا با این قد و قواره آخه تو جبهه چی کار می تونی بکنی؟ گفت: به رزمنده ها که آب می تونم بدم، تازه رانندگی هم بلدم! روز بعد به تپه تلوزیون که محل اعزام بچه های جهاد بود رفتم. اتوبوس، ساعتی بعد به سمت جبهه جنوب حرکت کرد. از دشت ارژن رد شده بودیم که صدایی از انتهای اتوبوس بلند شد! - بیا بیرون... بچه تو اینجا چی کار می کنی... کی تو را راه داده! دیدم از پشت صندلی آخر، یک بچه را بیرون کشیدند، سرش که بالا آمد، دیدم محمود است. از جا پریدم و گفتم: فسقلی تو اینجا چی کار می کنی؟ - می خواهم بیام جبهه. - آخه مگه تو به درد جبهه می خوری، اندازه جبهه هستی؟ - مگه جبهه هم اندازه می خواهد که کوچیک بزرگ می کنی... هرچه مسئولین جهاد خواستند او را برگردانند راضی نشد. من در بخش دینام پیچی تعمیرگاه جهاد مشغول شدم، محمود هم در بخش مکانیکی. با زرنگی که داشت، کم کم خودش را از تعمیرگاه بیرون کشید و رفت سراغ رانندگی ماشین های سنگین. بعد از سه ماه، پیدایش کردم، گفتم محمود بیا بریم مرخصی! گفت: من بر نمی گردم، خودت برو! و ماند و شد یکی از دلیرترین و شجاعترین رانندگان لودر جنگ! (راوی: برادر شهید) 🌴 @yousof_e_moghavemat
🌷 شهید آوینی: «جنگ ممکن است که باشد یا نباشد، اما مبارزه تمامی ندارد. تحقق اسلام در جهان و برقراری عدالت در گرو مبارزه حق و باطل است. 🌴 جهاد، حافظ بقای سایر اصول و فروغ دین است و آنان که این معنی را نمی پذیرند، یا باید بشر را در این فلاکتی که بدان گرفتار آمده است رها کنند و بگذارند تا ظلم و جور و کفر و شرک و فساد بنیان حیات معنوی او را از ریشه براندازد و یا وضع کنونی بشر را مودّی به عدل و صلح و صفا بدانند و منتظر باشند تا استمرار همین وضع به استقرار عدالت و صلح حقیقی بر سطح کره زمین منتهی شود.» 🔸منبع: کتاب «رستاخیز جان»، مقاله «منشور تجدید اهل هنر» @yousof_e_moghavemat
یک جمع تکرار نشدنی به یاد اسطوره‌ های دفاع مقدس فرماندهان 📸 از راست : @yousof_e_moghavemat
12.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: چه کسی می‌تواند محاسبه بکند خدمات امام را. ولی آن‌ قدری که ما فهم می‌کنیم با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست‌. خدمت امام، کاری که امام کرد. @yousof_e_moghavemat
💥 عشق یعنی دو شهید یکی بنام محسن یکی بنام مهدی 🌷اگر بخواید معنای عشق و عاشق را برای یک نوجوان تشریح کنید چی می گید ؟ 🌷 من خواستم این کار رو برای دخترم انجام دهم ولی نخواستم پاسخ گفتاری باشه ؛ به او گفتم یه روز که با هم به شهید آباد رفتیم جواب رو بهت میگم ! تعجب کرد ! می خواستم مزار مهدی اسکندری و محسن غلامی رو که کنار هم بودن بهش نشون بدم . مهدی و محسن با هم دوست صمیمی بودند ! مثل داداش ! محسن در عملیات فتح المبین شهید شد .مهدی تنهای تنها شده بود . تنهایی مهدی به وضوح مشخص بود . 🌷عملیات بیت المقدس به فاصله کمی بعد از عملیات فتح المبین شروع شد و مهدی هم در این عملیات شهید شد . با شهادت مهدی ، تنهایی او هم تموم شد. به این میگن عشق و عاشق ! اونا حتی بعد از شهادت هم از هم دور نشدند و در دو مزار کنار هم ساکن شدند . @yousof_e_moghavemat