😃 #آقا_سید_لشکر 🌸
💖
💝
#شهید_سید_محمدرضا_دستواره به قدری تواضع داشت که به هیچ وجه به دنبال شعار و خودنمایی نبود. حقیقتاً به همه ثابت شده بود که تابع محض #ولایت_فقیه است.
🍃
با وجود ماشینِ کولرداری که در اختیارش قرار داده بودند، هیچ وقت از آن استفاده نکرد و می گفت: «وقتی که #بسیجی در گرما با ماشین های بدون کولر رفت و آمد میکند، من هم با آنها فرقی ندارم.»
🍃
از خصوصیات بارز شهید، #خوش_رویی ، #جذابیت ، #صفای_باطن ، #اخلاص و #توکل_به_خدا بود. به گفته هم رزمانش، جایی که او بود غم و اندوه بیرون می رفت. او در روحیه دادن به رزمندگان نقش به سزایی داشت. از #شجاعت بالایی برخوردار بود. تجزیه و تحلیل حساب شده در مسائل جنگ و قدرت تصمیم گیری سریع، یکی از ویژگی هایی بود که در مشکلات، #سید را یاری می کرد. با آن که از نظر جسمی بدنی نحیف و لاغر داشت، #خستگی_ناپذیری و #اعتماد_به_نفس او٬ زبانزد خاص و عام بود.
🍃
او در اکثر نبردها بجز مواقعی که مجروح شده بود، حضور داشت و در شب های عملیات تا صبح در خط اولِ درگیری با دشمن و در کنار رزمندگان از نزدیک به هدایت عملیات می پرداخت.
🍃
آن بزرگوار تا هنگام #شهادت ۱۱ بار مجروح شد ولی هرگز از پای ننشست و با شجاعت کم نظیر تا نثار جان عزیزش به دفاع از #اسلام و آرمان های متعالی #حضرت_امام خمینی(ره) و حفظ کیان #جمهوری_اسلامی ادامه داد.
.
.
.
📷 شهید_دستواره و #شهید_حسن_زمانی ⬇️⬇️⬇️
💡
💡
✍ یکی از زیباترین عکس های دونفریِ #دفاع_مقدس علی الخصوص #لشکر_27 😃
😎
😎
✍ ۲ : منتظر خاطرات جذاب و خنده دار #آقا_سید_رضا در پست های بعدی باشید. 😉
🌸
🌸
🌸
#فرماندهان_لشکر_27
#شهدا
#شهیدان
#هفته_وحدت
#هفته_بسیج
http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🕊 #سالروز_شهادت ❤
✔
🌸
۴ آذر ۱۳۶۶
سالروز #شهادت سردار شجاع و سلحشور سپاه اسلام
فرمانده مقتدر و مخلص اطلاعات و عملیاتِ #لشکر۳۲_انصارالحسین (ع) #همدان
#عقرب_زرد
#شهید_علی_چیت_سازیان 🍁
📧
🕊
فقط یه مورد از #شجاعت خارق العاده این سردار بزرگ #دفاع_مقدس بگم بهتون براتون کافیه...!
اینه که تو عملیات #مسلم_ابن_عقيل علیه السلام که تو اواسط سال ۶۱ انجام شد، با ۱۷ سال سنش به تنهایی ۱۴۰ نفر از نیروهای بعثی رو از خاک خود عراق اسیر گرفته بود و سالم و سلامت تحویل داده بود!!!😄
🌹
✔
صدام واسه سرش جایزه گذاشته بود و فرماندهان بعثی بهش لقب #عقرب_زرد داده بودند...!🤗
📚 برای اطلاعات بیشتر از کم و کیف مجاهدت های فراوان این سردار دلاور ، به کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد هم می تونید مراجعه کنید...! ❤
📝 یه جمله خیلی معروفیم داره که حضرت آقا هم تو یه جمع خصوصی با بغض و گریه بیان کردند که میگه: "کسی می تواند از سیم خاردار های دشمن عبور کند که در سیم خاردار های نفس خود گیر نکرده باشد."🌸
#شهدا
#شهیدان
#به_یاد_شهدا
#شهدای_پاییز
🆔 @yousof_e_moghavemat 🆔
🔰آخوند واقعی
🌾خبر رسید که #ضدانقلاب با حمله💥 به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به #اسارت برده است. صبح اول وقت راه افتادیم.
🌾مصطفی، #عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار💥 دور کمر #قوت_قلب همه بود. پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به #مصطفی نگاه می کردند👀
🌾باور نمی کردند او اهل #رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به #شهادت رسانده بود🌷 امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر #شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند.
🌾یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت :
- اینو می گن #آخوند، اینو می گن آخوند! مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت : اینو میگن #سبیل. اینو می گن سبیل😄
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
در آستانه پاییز ۱۳۳۴ به دنیا آمد با تقدیری پر #شجاعت
در سال ۵۵ که به سربازی رفت، به فرمان حضرت روح الله از پادگان گریخت و شد قطره ای در دریای انقلاب
سبزِ پوش سپاه که شد انگار بارِ دِین و مسئولیتش بیشتر شد!
اولین ماموریتش؛ حراست از بیتِ امام بود.
لحظه ای آرام نبود.همیشه در تکاپو برای مفید بودن؛ برای پریدن
پای در غائله #کردستان نهاد تا ضدانقلاب را ساکت کند۱
همپای #جهانآرا در #خرمشهر میگشت و شناسایی میکرد
سپس در #بازی_دراز جانشین فرمانده عملیات شد.
دستش را در ارتفاعات بازی دراز جا گذاشت و طواف خانه محبوب را با دستِ دل انجام داد
ردپای #علیرضا در جای جای جبهه و جنگ دیده میشود
عملیاتهای زیادی علیرضا را همراه داشته و زمین های بسیاری خاکِ پوتینش را به چشم سرمه کرده اند.
فتحالمبین،الی #بیت_المقدس و آزادسازی خرمشهر حضور اورا با چشم دیدند
حتی خاکِ #لبنان طعم حضورش را چشیده و پس از بازگشتش، در #والفجر۱ مجروحیت دوباره به آغوش کشید
والفجر۲ اما زمان بال گشودن بود
وقتش رسیده بود تا #حاج_عمران سکوی پروازش شود
پرواز کرد به سوی #آسمان
بعضیها متولد میشوند برای جاودانگی ،برای #شهادت
میلادت مبارک جاودانه در تاریخ
🌹به مناسبت سالروز تولد شهید #علیرضا_موحد_دانش
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
📅تاریخ تولد: ۲۷ شهریور ۱۳۳۷
📅تاریخ شهادت: ۱۳ مرداد ۱۳۶۲. حاج عمران
🥀محل دفن:بهشت زهرا. قطعه۲۴
#سالروز_ولادت
#بیست_و_هفتم_شهریور_1337
#شهید_علیرضا_موحد_دانش
@yousof_e_moghavemat
🍃او را به عاشقی میشناختند.عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار
🍂انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب اورا به سمت و سوی خود کشاند. وقتی امام (ره)خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍂گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است.عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت: (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))
🍂باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از #دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت
تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
✍نویسنده: زهرا قائمی
#شهید_عباس_ورامینی
@yousof_e_moghavemat
🌿 ای کاش من یک پاسدار بودم
🔴 در آرزوی #پاسداری
🔹پس از پیروزی در عملیات طریق القدس فرماندهان سریع به طراحی عملیات بعدی پرداختند. فرماندهانی که طریق القدس را بسیار سخت تر از ثامن الائمه گذرانده بودند درباره مسئولیت سنگین خون شهدا نگران بودند. برخی فرماندهان با فرمانده کل سپاه به تهران آمدند تا نگرانیشان را با امام در میان بگذارند. محسن رضایی دغدغه فرماندهان را برای امام گفت.
🔹امام کمی سکوت کرد بعد گفت: « شما باید خدا را شکر کنید که این عملیات اسلامی به دست شما اجرا می شود. هرکسی توفیق این عمل را ندارد. امروز بعد از ملاقات با تنی چند از پاسداران به این فکر افتادم "ای کاش من هم یک پاسدار بودم". شما قدر خودتان را بدانید. #شجاعت غیر از #تهور است. شجاعت در جنگ حرکتی است قهرمانانه روی نقشه و نظم و حساب. حال آنکه تهور بی حساب و نظم بر دشمن تاختن است. کار وقتی از روی نظم و قاعد و برای خدا بود دیگر خوفی نیست چه کسی کشته شد و چه کسی کشت.»
🔹سخنان امام انگیزه فرماندهان را چند برابر کرد. برگشتند و به تعبیر رحیم صفوی حرف های امام جواب فرماندهان را برای همیشه داد.
📚 دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق، صفحه ۱۸۱
▪️
#بیانات
#امام_خمینی
#روز_پاسدار
@yousof_e_moghavemat
💠 نوجوانی که #شجاعت و #شهامت را به ما آموخت...
▫️سال ۶۱، من در جهاد سازندگی فارس اسم نوشتم تا به عنوان تعمیرکار به جبهه اعزام شوم. وقتی برادرم محمود متوجه شد، اصرارهایش شروع شد که من را با خود به جبهه ببر!
محمود تازه ۱۴ سالش بود و قد و قواره خیلی کوچکی داشت.
گفتم: فسقلی تا با این قد و قواره آخه تو جبهه چی کار می تونی بکنی؟
گفت: به رزمنده ها که آب می تونم بدم، تازه رانندگی هم بلدم!
روز بعد به تپه تلوزیون که محل اعزام بچه های جهاد بود رفتم. اتوبوس، ساعتی بعد به سمت جبهه جنوب حرکت کرد. از دشت ارژن رد شده بودیم که صدایی از انتهای اتوبوس بلند شد!
- بیا بیرون... بچه تو اینجا چی کار می کنی... کی تو را راه داده!
دیدم از پشت صندلی آخر، یک بچه را بیرون کشیدند، سرش که بالا آمد، دیدم محمود است. از جا پریدم و گفتم: فسقلی تو اینجا چی کار می کنی؟
- می خواهم بیام جبهه.
- آخه مگه تو به درد جبهه می خوری، اندازه جبهه هستی؟
- مگه جبهه هم اندازه می خواهد که کوچیک بزرگ می کنی...
هرچه مسئولین جهاد خواستند او را برگردانند راضی نشد. من در بخش دینام پیچی تعمیرگاه جهاد مشغول شدم، محمود هم در بخش مکانیکی. با زرنگی که داشت، کم کم خودش را از تعمیرگاه بیرون کشید و رفت سراغ رانندگی ماشین های سنگین.
بعد از سه ماه، پیدایش کردم، گفتم محمود بیا بریم مرخصی!
گفت: من بر نمی گردم، خودت برو!
و ماند و شد یکی از دلیرترین و شجاعترین رانندگان لودر جنگ!
(راوی: برادر شهید)
🌴 #شهید_محمود_فولادی
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat