eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
350 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما ... سر گیرد و بُرون رود از ما...
🔷 قبل از یکی از ها، بچه های گردان👥 حضرت علی اکبر (ع) می روند پیش رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشند و هم ای بگیرند. در آن مراسم سید جمال که هم مسئول تبلیغات گردان بوده است و هم مداح 🎙اهل بیت(ع)، برنامه اجرا می کند و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی اهل بیت را می کند، که ایشان هم خیلی او را مورد و توجه قرار می دهد.👌 🔶موقع وقتی حضرت آقا می خواهند نماز را شروع کنند، سید جمال که قرار بود مکبر📣 نماز باشد، شال سبزش را می اندازد روی دوش آقا و می گوید این را گذاشتم تا بشود و بعدا می برم تا ان شا الله در جبهه به آرزویم برسم و شهید بشوم😍.نماز که تمام می شود، سید می رود شالش را بگیرد که آقا می فرمایند:شما و اگر مشکلی ندارد این به عنوان تبرک پیش من بماند که سید جمال قبول می کند.😇 🔷 بعدا هم به برخی از دوستان در لشگر می سپارند تا بیشتر هوای💯 سید جمال را داشته باشند و اجازه ندهند که خط برود چون حضورش برای بقیه رزمنده ها باعث دلگرمی و قوت قلب💞 است.اتفاقا در عملیات هم تقریبا مواظب بودند که سید خط نرود و در عقبه بماند. ولی در درگیری ها سید جلو می رود و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت می رسد.تعریف می کنند بعدها که مجددا گردان می رود حضرت آقا و کسی دیگر بلند می شود 🔶 و می کند که آقا جویای احوال سید جمال می شود که به ایشان می گویند که سید شهید شده است »😔شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع می باشد که در تیر☀️ ۱۳۶۵ و عملیات یک به شهادت رسیدغیر از خودش سه برادرش و عمو و پسر عمویش هم به شهادت رسیده اند👌یعنی خاندان معظم قریشی شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده اند... 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍃🌺 در خیبر تعداد زخمی ها رو به افزایش و خستگی😰 از چهره ی یکایک نیروها پیدا بود. از آن طرف بر شدت حملات خود می افزود و از طرف دیگر پیکرهای پاره پاره ی برادرنمان روی زمین مقابل چشمانمان بود. صدای ناله ی زخمی ها از یک طرف و صدای فریاد که مهمات طلب می کردند. 🍃🌺از طرف دیگر، دشمن مرتب روی سرمان در پرواز بودند✈️ و بمباران می کردند. از قرارگاه خودی هم که نمی شد، زیرا آن ها هم وضعیت بدی داشتند. فرماندهان👨‍✈️ هنگامی که کشته های خود را رها کرده و می رفتند، با صدای بلند می کردند و می گفتند که برمی گردیم و انتقام👊 شما را می گیریم. 🍃🌺 دجله و آن روز شاهد کربلای دیگری بودند، چرا که از خون یاران حسین (ع) لبریز بودند😔.اودر عملیات پنج را به عنوان فرمانده عملیات پیشاپیش بسیجیان👥 حرکت می کرد. او این عملیات را بزرگترین عملیات هشت سال مقدس می دانست و می گفت: «ما در این عملیات جز دعای📿 خیر امامان هیچ چیز نداشتیم. 🍃🌺 ما به یک مشت بسیجی بودیم که هنوز حتی دوران آموزشی📚 خود را به پایان نرسانده بودند. دو تیپ زرهی و پیاده ی بود و در مقابل تنها چند نفر سرباز. من هیچ چیز نمی دیدم، جز برق آتش💥 خمپاره، توپ، تانک و مسلسل. از بس آر.پی.جی زده بودم از گوش هایم می آمد. تعداد زیادی از نیروهای خودی به خط دوم رفته بودند و ما را تنها گذاشته بودند.😭 بالاخره به سراغ آن ها رفتم و گفتم: من عملیات لشکر شما هستم. 🍃🌺شما مرا در میان دشمنان👹 یکه و تنها گذاشتید مگر شما مردم کوفه یا هستید؟ سپس روی خود را به سمت کربلا کرده و گفتم: حسین جان😔! این ها می گویند: ما یاران توایم. در حالی که این جا اند و ...» آن روز نظرنژاد با سخنانش تاثیر عمیقی بر نیروها گذاشت💯 به طوری که همه با خود را به خط مقدم رساندند و شجاعانه‌جنگیدند⚔و سرانجام پس از نبردی سخت دشمن خورد. 📎 فرماندهٔ عملیات لشگر ۵ نصر با بیش از ۱۶۰ ترکش در بدن 🌷 ولادت : ۱۳۲۵/۳/۳ روستای بوته مرده ، ۸۰کیلومتری جاده مشهد_سرخس شهادت : ۱۳۷۵/۵/۷ کردستان ، تنگی نفس و ایست قلبی ناشی از عوارض جنگ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌿ماجرای‌ دوشهید با یک اسم شروع‌آشنایی شهیدان با دعوا بود. قضیه از این قرار بود که این دو شهید بزرگوار به مقر لشکر ۱۰ سیدالشهدا مراجعه کردند برای ثبت نام جبهه. هردوی این عزیزان یکی به علت مادرزادی و دیگری به خاطره انفجار گلوله مشکل صحبت کردن داشتند و با لکنت صحبت می‌کردند، موقع احوال پرسی هرکدام فکر کرده بود که دیگری او را مسخره می‌کند، وقتی فرمانده وارد مقر میشوند متوجه جریان اختلاف عزیزان می شوند و برایشان توضیح می دهند. رابطه دوستانه آنها از همین جا شکل می‌گیرد. هر دو به اعزام می شوند. هر دو به غواصی علاقه زیادی داشتند و با فراگیری غواصی درجبهه نبرد انجام وظیفه می کردند. یک روز که برای مهار پل خرمشهر آبادان به منطقه اعزام می شوند محمد حسین شهر ری که خیلی چابک بود به زیر آب میرود تا قلاب را به پایه پل ببندند ولی موفق نمی شود، محمد حسین شمیران که تازه مجروحیتش بهبود پیدا کرده بود و لباس غواصی هم نداشت این کار را به عهده می گیرد و موفق می شود. هر کدام از این عزیزان که مجروح می شدند دیگری به شدت غصه می‌خورد.. سرانجام محمد حسین شمیران در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ در عملیات ۲ پر کشید و محمدحسین شهرری در ۳۰ دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات ۵ به فیض شهادت نائل گشت. نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
⚘چند ساعتی مانده به عمليات «والفجر۴»، هوا به شدت سرد، ابرهای سياه، نم نم بارون، هواي دل بچه ها را و کرده و هر کسی در فکر کاری بود. ⚘يکی اسلحه اش را روغن کاری می کرد، يکی نماز می خوند. ذکر بود و زمزمه و يک جور ميقات. همه گرد هم مي چرخیدند تا از همديگر بطلبند. هر کسي به توانش و به قدر . ⚘از هر کسی می پرسیدم و رد می شدم. داشتم با یکی از رزمنده ها بر سر این که چگونه آدم ها اراده خودشون را وقت مقتضی از دست می‌دهند بحث می کردم که توجه ام را جلب کرد ⚘ بود بچه گنبد کاووس، از لشکر ۲۵ کربلا داشت در به در دنبال سربند يا زهرا(س) ميیگشت، اومد پيش ما دو نفر و من بهش گوشزد کردم که همه براي ما هستند. ⚘ميرحسين گفت: درست مي گويی، آفرين، اما بدان که هر کسي به فراخور حال و دلش. ما سادات، مادرمان الزهرا(س) هستيم. ⚘من ديشب عجيبي ديدم، آقا (عج) باشال سبز رنگی به گردن، سربند يا زهرا(س) را بسته به پيشانی ام و بهم گفت: من را به برسان، بگو قدر خودشان را بدانند. ⚘من حالی غريب پيدا کردم و اشک نم نم می‌چکید. بعد از هم جدا شدیم طولی نکشید که وقت رفتن رسید. ⚘توی کانال نشسته بودیم، زمزمه بچه ها بلند بود و باران نم نم می بارید. سيد ميرحسين، يا فاطمه زهرا(س) به بسته بود و جلوی ستون به سمت منطقه موعود عملياتی پيش می رفتیم. ساعاتی بعد، رمز عمليات خوانده شد و ديگر همه از هم جدا شدیم. ⚘جنگ سنگين میشود... سید میرحسین شبستانی «متولد ۱۳۴۸» بعدها در عملیات ۴ در منطقه عملیاتی جنوب جزیره ام الرصاص، بر اثر خمپاره به ، به فیض می رسد. ♥️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 🌾..غریب آشنا..🌾
_برای_شرکت کنندگان بسم الله القاصم الجبارین به نیابت از تمامی شرکت کنندگان در ملت حسین به رهبری حسین زیارت نیابتی دورکعت نماز نیابتی در ( معلی ) انجام شد. التماس دعا اربعین حسینی ۱۴۰۰ اللهم عجل لولیک الفرج
هر وقت از همه‌جا و همه‌چی ناامید شدیم و بعد زدیم به خط، خدا از دل شط‌خون برامون معبر و مخرج صدق درست کرد و فتح و نصرت نازل شد. ناامید نشیم و حواسمون باشه؛ حرم در پیش است و حرامی در پس...