🔴پیشگویی عجیب شهید سلیمانی از شروع جنگ سنگین بعد از جنگ با داعش
✍یکی از مدافعان حرم میگوید در پایان جنگ با داعش حاج قاسم سلیمانی به قرارگاه آمد. آمده بود به بچهها خدا قوّت بگوید نشستم کنارش گفتم: حاجی جنگ دیگه تموم شد با اجازتون من برگردم سر درس و زندگیم، بغضم را فرو بردم و گفتم سفره جنگ را جمع کردند ما جا موندیم از قافلهی شهدا برای ما دعا کنید.🙏
🔸حاجی دستم را گرفت توی دستش و فشار داد و گفت: فلانی خیلی عجله نکن به زودی یک جنگ سنگینی خواهیم داشت که همه شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم آرزو میکنند کاش بودند و در این جنگ کنار شما میجنگیدند❗️
📙 کتاب سلیمانی عزیز، ص۱۹۴
راوی حجت الاسلام محمد مهدی دیانی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💠اقا روح الله همیشه به دخترمون تاکید میکرد کـه مواظب باشـه هیچ وقت #تـار مویی ازش مقابل #نامحرم
پیدا نباشـہ...☝️
همیشه تو خرید لباس برای #دخترمون وسواس زیادی بخرج میداد که مناسب باشہ و #بـدننما نباشـہ...👌
من بهشون میگفتم دخترمـون کـہ
دوسالش نشده بذار یـه لباس دخترونه بدون آستین بگیریـم👼، میگفت نـه من
نمیخوام چشم #نامحرم از الان بـه
دخترم بیفته حتی اگه دوسالش باشه....
#شهید_مدافع_حرم
روح الله کافی زاده🌷
راوی #همسرشهید
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌺پویش سراسری نیمه شعبان
امام زمان(عج)فرموده اند به واسطه من است که بلاها از امت دفع می شود.
👈قرائت سراسری دعای الهی عظم البلا در شب نیمه شعبان«چهارشنبه ۲۰فروردین۹۹»
#ادرکنی
#مرا_دریاب
آنچنان فاصله ها بسته راه نفسم
تو بیا زود بیا ثانیه ی هم دیر است
شاعر
#یاس خادم الشهدا رمضانی
#رمان
#عقیق
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
آنچنان فاصله ها بسته راه نفسم تو بیا زود بیا ثانیه ی هم دیر است شاعر #یاس خادم الشهدا رمضانی #رمان
💠بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ💠
💟 #عقیق_95
دستی به دیوار میگیرم و با صدای ضعیفی میگویم: مامان عمه خونه نبود که در رو برام باز
کنه... چیزی نیست.
میخوام به خانه بروم که زانوانم سست میشود و تقریبا روی زمین می افتم.
صدای یاعلی گفتن امیرحیدر را میشنوم و بعد کنارم زانو میزند: چی شد؟ حالتون خوب نیست باید بریم دکتر
آرام میگویم: چیزی نیست آقاسید.
میخواهم دوباره بلند شوم که میگوید: بشینید خواهشا با این وضع که نمیتونید برید خونه...
زنگ واحد کناریمان را میزند و صدای رعنا خانم میپیچد: کیه؟
_سلام همشیره ببخشید این وقت شب مزاحم شدم امکانش هست کمکون کنید؟
_چی شده؟
_همسایتون خانم سعیدی حالشون یکم بد شده میشه کمک کنید ایشونو تا یه درمانگاه برسونیم؟
چند دقیقه بعد رعنا خانم چادر به سر بالا سرم می آید و مضطرب میگوید: یا فاطمه زهرا! چی شده آیه؟
نیمه جان لبخندی میزنم و میگویم: یکم قندم افتاده چیزی نیست ممنون میشم کمکم کنی بریم خونه.
اخمی میکند و میگوید: خونه چیه؟ داری از حال میری عقیله نیست؟
_نه رفتن مهمونی.
امیر حیدر میگوید:من میرم ماشینو روشن کنم... حاج خانم شما هم به خانم سعیدی کمک کنید بلند شه.
حتی نای تعارف کردن و نه آوردن هم ندارم. همین که سوار پراید سفید رنگ امیر حیدر میشوم چشمهایم را روی هم میگذارم...
نور مهتابی کمی چشمهایم را میزند. گلوی خشک شده ام برای فرو دادن آب دهانم بد قلقی میکند.
کمی دو رو برم را نگاه میکنم و نگاهم به قطره چکان سرم متصل به دستهایم می افتد. دوباره سر میچرخانم و یادم میافتد که کجایم.
دوباره دلم میگیرد بی دلیل. لب برمیچینیم مثل بچه ها بیدلیل!
پرده سبز رنگ کنار میرود و مامان عمه با هول و ولا داخل می آید و با سر و صدایش پریناز هم
داخل میشود مامان عمه بالای سرم میرسد و یک ریز میپرسد: چی شده عمه فدات بشه؟ چه بلایی
سرت اومده؟
پریناز هم همکاری میکند با او: آیه حرف بزن عزیزم؟ چی شده آخه؟
آنقدر سر و صدایشان بلند است که پرستار با اخمهای در هم سر میرسد و میگوید: چه خبره اینجا؟ دور مریضو خلوت کنید تازه به هوش اومده... برید بیرون لطفا
نگاهی به چهره نگران پریناز می اندازم و میگویم: خوبم...نگران نباش عزیزم
مامان عمه به جان مخ و اعصاب نداشته پرستار افتاده و قول میدهد کمتر سر و صدا کند فقط بماند.
از جایم بلند میشوم! لوس بازی دیگر بس است... کم حرص نخوردند در این چند ساعت.
پریناز سمتم می آید: بلند نشو جانم. بلند نشو سرمت تموم نشده.
خیره به چشمها و چروکهای ریز گوشه اش میکنم. ببخش که بیست و چهارسال مادر صدایت نکردم. خسته لبخند میزنم و میگویم: خوبم مامان پری بی زحمت بگو بیان دم و دستگاهشونو ازتنم بیرون بکشن.
دکتر اوراژنس خانم جوانی است که بعد از معاینه ام میگوید: احتمالا یه شوک عصبی و عمیق بوده.
روی کاغذ چیزهایی را مینویسد: چند تا آمپول و قرص ویتامین نوشتم. یه دو سه روز استراحت کنن
و حدالامکان یه محیط بدون هیجان و استرس براشون فراهم کنید.
پوزخندی میزنم. خانم دکتر بازی اش گل کرده بود بنده خدا! آنقدر ها هم که فکر میکنید فرزند مادر نیستم!
#نویسنده_نیل2(کوثر_امیدی)
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💠بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ💠
💟 #عقیق_96
کمی ضعف دارم در راه رفتن ولی با کمک مامان عمه و پریناز از تخت پایین می آیم. پرده را که
کنار میزنم چهره نگران مردهای ایستاده در راهروی اورژانس دلم را درد می آورد. خدا از من نگذرد.
ابوذر و کمیل با نگرانی سمتم می آیند و کمیل بی هوا سامره را به آغوش ابوذر می اندازد و بی
مقدمه در آغوشم میگیرد: چت شده آیه؟ حالت خوبه فدات بشم؟
با نگرانی چشهمایش را روی صورتم میچرخاند. رد اشک را که روی صورتش میبینم از خودم بیش از پیش بدم می آید. لبخندی میزنم و میگویم: هیچی نیست داداشی ...چرا اینقدر نگرانی میکنی آخه؟
بابامحمد لب میزند الحمدلله و ابوذر میپرسد: خوبی؟
پلک روی هم میگذارم که آری.
نگاهم به امیرحیدر کنار بابا محمد نگران ایستاده می افتد و با شرمندگی میگویم: تو رو خدا ببخشید
آقاسید اسباب زحمت شدیم. رعنا خانم کجاست؟
_این چه حرفیه... بعد از اومدن عمو محمد رسوندمشون خونه بهترید انشاءالله؟
_خوبم .ممنونم از لطفتون..
نگاه ابوذر ساکتم میکنم.... حالا چه طور بگویم؟
وارد خانه که میشویم بی مقدمه سراغ سجاده خان جون را میگیرم. پریناز متعجب نگاهم
میکند: سجاده میخوای چیکار؟
منتظر توضیحاند و من کمی نیاز داشتم تا آرام شوم... اینطور بیخویشتنداری را خودم هم از
خودم ندیده بودم.
نگاهی به ساعت می اندازم نزدیک اذان صبح بود.
_بزارید نمازمو بخونم. براتون تعریف میکنم.
وضو میگیرم و در اتاق کمیل را میبندم. خیره ی سجاده خانجون میشوم. قامت میبندم و نماز
میخوانم. سر سنگین تر از قبل. تمام که شد چند لحظه ای مبهم به سجاده نگاه کردم.
یک چیز های خصوصی داشتم با خدایم... شعری را زمزمه میکنم عجیب هماهنگ با حالم...
خورشیدم و خاموش
دریایم و آرام
در گشت و گذارم
از عقل به اوهام
جرات میکنم به حرف زدن:
_حرف بزنیم؟
_گله کنم؟
_حیف که حق خدایی به گردنم داری. حیف که احترامت واجب تر از هر واجبیه...حیف که دوستت دارم. حیف که رفیقمی... حیف که...
شایسته ی تحسینم
سیلی خور دشنام
بغضم میترکد: آخه قربونت برم... این چی بود نصیبم کردی؟ امتحان؟ از کی؟ از من؟ به خودت قسم اونی که فکر میکنی نیستم! نداره... دلم تاب نداره. به خودت قسم سخته! خیال کردی چقدر توان دارم مگه؟
نزدیکم و دورم
چون کفر به خیام
_ بیست و چهارسال نبود. عادت کرده بودم به نبودنش به ندیدنش حالا اومدی و گذاشتیتش سر راهم که چی؟ که ببینتم و نشناستم و دق کنم؟ که وقت و بی وقت ادا در بیارم برات؟ هی ببینمش و هی یادم بیاد بیست و چهارسال خودش رو ترجیح داد به من؟ که زبونم لال دهن که خواستم باز کنم دلشو بشکونم؟
#نویسنده_نیل2(کوثر_امیدی)
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌻روز چهارشنبه به نام حضرت_موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
سلام بر شما اى دوستان خدا، سلام بر شما اى حجتّ هاى خدا، سلام بر شما اى نور خدا در تاريكي هاى زمين، سلام بر شما، درودهاى خدا بر شما و بر خاندان پاكيزه و پاكتان، پدر و مادرم فدايتان، به راستى خدا را خالصانه پرستيديد و در راه خدا آنچنان كه شايسته بود جهاد نموديد تا مرگ شما را دربر گرفت، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پريان و آدميان، من به سوى خدا و به سوى شما از دشمنانتان بيزارى می جويم، اى سرور من يا ابا ابراهيم موسى بن جعفر، اى سرور من يا ابا الحسن علی بن موسى، اى سرور من يا ابا جعفر محمّد بن على، اى سرور من يا ابا الحسن على بن محمّد، من دل بسته شما هستم، ايمان دارم به نهان و آشكار شما، در اين روز شما كه روز چهارشنبه است از شما درخواست پذيرايى دارم، و به بارگاه شما پناه می جويم، پس مرا پذيرا باشيد و پناهم دهيد، به حقّ خاندان پاكيزه و پاكتان.
#کانال_زخمیان_عشق
سلام امام زمانم✋🌸
دل را پر از طراوٺ عطر حضور ڪن
آقا تو را به حضرٺ زهرا ظهورڪن
آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س)
برگرد و شهـر را پر از امواج نورڪن
🍁اللهم عجـل لولیـک الفـرج🍁
❤نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
💐#چهارشنبه٢٠فروردین_ماه_۹٩
💐 #امروز_صفحه۵٩٩
💐 #کانال_زخمیان_عشق
╔═ ⚘════⚘ ═╗
╚═ ⚘════⚘ ═╝
#قهرمان_من:
مقر تفحص لشکر محمد رسولالله(ص)؛
یکی از بچه های گروه تفحص، موهای #شهید_مجید_پازوکی را اصلاح میکند، پازوکی یک ماه بعد در هفدهم مهر ماه سال ۱۳۸۰، حین جستجوی پیکر شهدا در منطقه عملیاتی #فکه به شهادت رسید....
پ.ن: فکه، شهریور ۱۳۸۰
عکاس:محمدعلی بهمنی
#جستجوگر_نور
#شهدای_تفحص
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
یک روحانی جهادگر در حال عفونت زدایی از کلیسا
💠 وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُٓ ...
و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمیكرد، همانا صومعهها و كلیساها و كنیسهها و مسجدهایی كه در آنها بسیار نام خدا ذكر میشود به شدت ویران میشدند؛ و قطعاً خدا به كسانی كه [دین] او را یاری میدهند یاری میرساند... (حج ۴۰)
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
۲۰ فروردین سالروز حمله هوایی رژیم صهیونیستی به پایگاه هوایی T4 و شهادت جمعی از پاسداران انقلاب اسلامی
🌷شهیدان مدافع حرم
🌷 #حامد_رضایی ، از شهر #تهران
🌷 #اکبر_زوار_جنتی ، از شهر #تبریز
🌷 #مهدی_لطفی نیاسر، از شهر #قم
🌷 #سید_عمار_موسوی ،از شهر #اهواز
🌷 #مرتضی_بصیری_پور ، از شهر #بیرجند
🌷 #مهدی_دهقان ، از شهر #کاشان
🌷 #حجت_الله_نوچمنی ، از #گلستان
📎 هدیه به روح شهدای مدافع حرم صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرندهی عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.
و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد.
به مناسبت سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم
سید مرتضوی آوینی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
⭕️ کوین برت استاد دانشگاه و نویسندهی آمریکایی پشت سرش عکس سردار سلیمانی گذاشته. صدور انقلاب چیه غیر از این؟
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌹 شهید سید مرتضی آوینی : شهادت در رکاب امام خمینی زیباست اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن زیباتر است؛ خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.
🌹درود بر آوینی و راهی که رفت
🌹۲۰ فروردین سالروز شهادت مرتضی آوینی گرامیباد🕊🍃
شادی روحش صلوات
#حدیث_عشق ♥️
#در_محضر_بزرگان
#یس #شعبان #حفظ #آیت_الله_کشمیری
🔻در روايت دارد كه شب نيمه شعبان هر كسی سه سوره يس بخواند خدای متعال تا سال آينده او را در حفظ و حراست و نگهداری خودش بيمه میكند.
گويا برای سه حاجت مهم هم میتوان خواند؛ چه خود انسان و چه خانواده انسان هر كدام میتوانند بخوانند.
🔸اين عمل شب نيمه شعبان است.
براي گشايش كار، امنيت خود انسان و برای جهات كاری و جهات روحی، همچنین برای خانواده انسان، مفید است.
🔹مرحوم آیت الله کشمیری قدس سره خيلی به خواندن سه سوره يس در شب نيمه شعبان سفارش میكردند.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
⚛️۲۰ فروردین، روز ملی فناوری هستهای گرامی باد.
🌷 هدیه نثار ارواح پاک شهدای فناوری هسته ای ۵ صلوات سهم شما
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
آوای مهدوی - نیمه شعبان(2).mp3
5.59M
🔊 #نوای_مهدوی
👤 سرود بسیار زیبا 👌
"مژده یاران گل در آمد!"
🔖 ویژه ایام #نیمه_شعبان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
❤نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
عصر بهاری و چای آتشی ؛
جمع خوبانم آرزوست ....
📎لشگر عرشی ۲۵ کربلا
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
🔰دنیا محل امتحان و آزمایش است و کاروانسرایی است موّقت؛ قافله مرگ فرا خواهید رسید و همه در نوبت قرار دارند و در مهلت مقرر باید بسوی او بازگشت. آنچه را خداوند تقدیر مینماید کسی قادر به آن نخواهد بود. خداوند دقیقه و ثانیهای مرگ کسی را به تأخیر نمیاندازد پس چه بهتر که انسان زندگیاش را در مسیر طاعت الهی و در جهت کسب رضایت خداوند قرار دهد وهمواره به یاد او باشد.
🔰 به همه شما توصیه میکنم که در برابر تمامی مصائب وارده، به خداوند پناه ببرید و به یاد حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) خودتان و قلبتان را آرامش ببخشید چون این بزرگواران بیشترین مصائب را در طول تاریخ اسلام برای رضای خداوند به جان و دل خریدند.
#سردارشهید_محمدحسن_طوسی🌷
#سالروز_شهادت
❤نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂ 🔰دنیا محل امتحان و آزمایش است و کاروانسرایی است موّقت؛ قافله مرگ فرا خواهید
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💠رفته بودیم مشهد ؛ وارد حرم که شدیم بهم گفت : برايم دعا كن تا شهيد شوم چون تا تو از خدا نخواهي خدا به من اين مقام را ارزاني نميكند، من نگران و گريان گفتم آقا اين چه حرفي است، من اينجا بايد براي سلامت و سعادتت دعا كنم تو از من چه ميخواهي !!
💠گفت : تو رو خدا دعا كن شهيد شوم، من نميتوانم در اين دنيا زندگي كنم، ظرفيت ندارم بايد بروم، من در آن زمان خيلي گريه كردم چون علاقه و دلبستگي شديدي به ايشان داشتم و حاضر بودم برايشان فدا شوم.
💠گفتم : تو براي من چه ميكني ؟ گفت : تو دعا كن شهيد شوم من با خدا عهد بستم كه هر كار خيري انجام دادهام نصفش براي شما باشد من در قيامت دست شما را ميگيرم، گفتم : خواستهاي ندارم اما من از شب اول قبر ميترسم، گفت : تو دعا كن من شهيد شوم، آنجا دستم باز است شايد از ياران امام حسين (ع) شدم آنجا دستت را ميگيرم و من گفتم : خدايا راضيم به رضاي تو.
💠عاشق خدماترساني به مردم، صداقت و راستگويي، احترام به والدين، خانوادههاي شهدا بوده و وقتي از جبهه ميآمد محله و زندگي ما پر از صلح و صفا و آرامش بود.
💠سرشار از معنويت به خدا بود و به دخترمان ياد داده بود همواره بر سر نمازهايش دعا كند شهيد شود و دختر كوچكمان نيز همين كار را كرده و ايشان آمين ميگفت.
💠مسئوليت و پست و مقام برايشان مهم نبود به ياد دارم كه در اهواز به عنوان جانشين فرمانده لشگر انتخاب شده بود، وقتي به منزل آمد به او تبريك گفتم، بقدري ناراحت شد و برآشفت كه قابل توصيف نيست و گفت : اين مقامها زير پاي من له شده است، من سرباز امام زمان (عج) هستم.
💠دلسوزي ايشان براي رزمندگان نيز از ديگر صفات پسنديده بود تا قدري كه از من دستور چند نوع غذاي ساده گرم را گرفته بود تا سربازان و رزمندگان از غذاي گرم استفاده كنند و من هم پخت املت و حلوا و یکی دو نوع غذای دیگر را به ايشان ياد دادم.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎 قائممقام لشگر ۲۵ کربلا
#سردارشهید_محمدحسن_طوسی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۷ نکا ، مازندران
شهادت : ۱۳۶۶/۱/۱۸ شلمچه ، عملیات والفجر۶
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#روایٺــ_عِـشق ✒️ 💠رفته بودیم مشهد ؛ وارد حرم که شدیم بهم گفت : برايم دعا كن تا شهيد شوم چون تا تو
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💠رفته بودیم مشهد ؛ وارد حرم که شدیم بهم گفت : برايم دعا كن تا شهيد شوم چون تا تو از خدا نخواهي خدا به من اين مقام را ارزاني نميكند، من نگران و گريان گفتم آقا اين چه حرفي است، من اينجا بايد براي سلامت و سعادتت دعا كنم تو از من چه ميخواهي !!
💠گفت : تو رو خدا دعا كن شهيد شوم، من نميتوانم در اين دنيا زندگي كنم، ظرفيت ندارم بايد بروم، من در آن زمان خيلي گريه كردم چون علاقه و دلبستگي شديدي به ايشان داشتم و حاضر بودم برايشان فدا شوم.
💠گفتم : تو براي من چه ميكني ؟ گفت : تو دعا كن شهيد شوم من با خدا عهد بستم كه هر كار خيري انجام دادهام نصفش براي شما باشد من در قيامت دست شما را ميگيرم، گفتم : خواستهاي ندارم اما من از شب اول قبر ميترسم، گفت : تو دعا كن من شهيد شوم، آنجا دستم باز است شايد از ياران امام حسين (ع) شدم آنجا دستت را ميگيرم و من گفتم : خدايا راضيم به رضاي تو.
💠عاشق خدماترساني به مردم، صداقت و راستگويي، احترام به والدين، خانوادههاي شهدا بوده و وقتي از جبهه ميآمد محله و زندگي ما پر از صلح و صفا و آرامش بود.
💠سرشار از معنويت به خدا بود و به دخترمان ياد داده بود همواره بر سر نمازهايش دعا كند شهيد شود و دختر كوچكمان نيز همين كار را كرده و ايشان آمين ميگفت.
💠مسئوليت و پست و مقام برايشان مهم نبود به ياد دارم كه در اهواز به عنوان جانشين فرمانده لشگر انتخاب شده بود، وقتي به منزل آمد به او تبريك گفتم، بقدري ناراحت شد و برآشفت كه قابل توصيف نيست و گفت : اين مقامها زير پاي من له شده است، من سرباز امام زمان (عج) هستم.
💠دلسوزي ايشان براي رزمندگان نيز از ديگر صفات پسنديده بود تا قدري كه از من دستور چند نوع غذاي ساده گرم را گرفته بود تا سربازان و رزمندگان از غذاي گرم استفاده كنند و من هم پخت املت و حلوا و یکی دو نوع غذای دیگر را به ايشان ياد دادم.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎 قائممقام لشگر ۲۵ کربلا
#سردارشهید_محمدحسن_طوسی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۷ نکا ، مازندران
شهادت : ۱۳۶۶/۱/۱۸ شلمچه ، عملیات کربلای ۸
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#بغضهـارابستهایمآذینتابیایۍ
روۍپنجرهخانهامهیأتیبرایتبرپامیڪنم
بهوسعتهمهۍمهدیههاۍشهــــر
ایوانکوچکمرا چراغانۍمیڪنم
پرچممیزنمبهنامتــــ
همهۍهمسایههادعوتند،
اصلاتماممردمجهانرامۍخواهمدعوتڪنم
#هرخانهیڪجشن
#هرخانهیکپرچم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh