eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
880 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
277 ویدیو
1.7هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان صفحه‌ی ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/zane_rooz_mag/ ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته‌نامه زن روز
تو از کجا پیدات شد؟ گلاب بانو یقه کتت پاره شده. پسر جوان دست برد به سمت گردنش. می سوخت کجا؟ کجا رو میگی پاره شده؟! مادر با نوک چاقو نشانش داد آن جا! نوک چاقو پارگی زیر یقه را نشانه گرفته بود. ـ آهان چرا خودم ندیدم گیر کرد به میخی جایی. مادر خندید میخ کجا؟ احتمال این که تو مسیر رفت و برگشت تو به اداره میخ وجود داشته باشه خیلی کمه، احتمال این که اون میخ تو ارتفاع صد و هفتاد و پنج سانتی متری از زمین باشه خیلی کمتر! علاوه بر این که آدم حرفتو نمی تونه باور کنه چون کلا احتمال گیر کردن پسری مثل تو به چیزی که یقه شو پاره کنه خیلی صفره چون من پسرمو می شناسم. صادق به فکر فرو رفت و پرسید: اگه من دولا شده باشم چیزی رو از روی زمین برداشته باشم یا موقعی که از حالت نشسته به حالت ایستاده دراومده باشم احتمالات شما کم و زیاد میشه؟ مادر معلم ریاضی بود حساب و احتمالات از زندگی او یک ثانیه جدا نمی شد. او احتمالات مربوط به همه چیز را محاسبه می کرد. مادر گفت: شغلی که تو داری یعنی حسابداری یه شرکت بزرگ، نشستن پشت یه صندلی تو یه اتاق مرتب و تر و تمیز اون احتمالو کمتر می کنه. صادق خندیده بود. همیشه احتمالات جواب می داد و تهش به اعترافات می رسید. می دانست در نهایت باید دو دستش را بالا ببرد و همه چیز را اعتراف کند. هر چقدر احتمال وجود میخ در اطرافش کمتر می شد. احتمال عاشق شدنش بالاتر می رفت. منطق این طوری آدم ها را به بازی می گرفت، احتمال وجود یک میخ در دیوارهای اطراف کم می شد و احتمال پیدا شدن آن میخ در قلبت زیاد منطق درستی نبود یعنی تو کت مادر نمی رفت. صادق دستش را روی پارگی گذاشت، خون بیرون می زد. سرباز داد زد: فشار بده فشار بده! صادق فشار می داد و خون از لابه لای منطق و احتمالات بیرون می ریخت. کی فکرش را می کرد بعد از عروسی آن ها جنگ شود؟ کی احتمال می داد مرد دیوانه ای در خاورمیانه دستور تسخیر کشور همسایه را صبح زود روی یک میز بزرگ بکوبد و فرماندهانش را برای اجرای عملیات جنگی از رختخواب هایشان بیرون بکشد. احتمال دیوانگی صدام چقدر بود مادر؟ و احتمال این که اولین موشکش به شهر ما بخورد و درست دیوار مدرسه پایین بیاید؟! احتمال این که تو آن جا ایستاده باشی، کنار تخته سیاه نزدیک در با گچ صورتی در دست، درس را تازه شروع کرده باشی احتمالات را نوشته ای بالای تخته زیر بسم الله تخته افتاده روی زمین و خون پیشانی سپیدت دویده روی احتمالات و اعداد! متن کامل سبک زندگی این هفته را می‌توانید در مجله زن روز بخوانید. @zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
«وایتکس» یک ضدعفونی کننده عالی اما خطرناک مواد ضدعفونی کننده بر پایه کُلُر از سوی سازمان بهداشت جهانی به عنوان مواد موثر در بحث ضدعفونی سطوح مختلف در برابر ویروس کرونا شناخته شده اند. مواد دارای کُلُر انواع مختلفی دارد، از جمله پودر کلُر که ماده خطرناکی است و در همین راستا وزارت بهداشت ماده سفید کننده یا «وایتکس» را معرفی کرده که هم حاوی کلر است هم برای مردم آشنا و قابل دسترس است و هم خطرات وجود این ماده در منازل کمتر است. برای استفاده از این ماده، باید آن را به نسبت یک به ۹۹ با آب سرد (آب لوله کشی) رقیق کرد، به اینصورت که به ازای یک قاشق غذاخوری از این محلول باید ۹۹ قاشق آب سرد (آب گرم استفاده نشود) استفاده شود. سازمان بهداشت جهانی نسبت یک به ۵۰ را هم پیشنهاد می‌کند که این نسبت برای ضدعفونی سطوح آلوده‌تر و مشترک از جمله دکمه آسانسور، دستگیره در‌ها و ... توصیه می‌شود. نسبت یک به ۹ این محلول هم وجود دارد که برای ضدعفونی کردن مراکز درمانی و محیط بیمارستان‌ها و اتاق بستری بیماران استفاده می‌شود. افرادی که در منزل بیمار کرونایی دارند هم می‌توانند برای ضدعفونی کردن سرویس‌های بهداشتی از نسبت یک به ۹ استفاده کنند؛ افراد باید دقت داشته باشند هنگام تهیه این محلول اول آب سرد را داخل ظرف ریخته و سپس به آن وایتکس اضافه کنند و آب سرد را روی وایتکس نریزند. در هنگام استفاده از این محلول باید دستمال را به آن آغشته کرده و سپس از یک نقطه سطح آلوده شروع کرده و بصورت پیوسته پیش رفته و در نقطه انتهای سطح دستمال را برداریم، طوری که سطح آلوده یکدست با محلول پوشانده شود؛ همچنین مقدار محلول استفاده شده باید به حدی باشد که سطح مورد نظر یک دقیقه مرطوب بماند. @zane_ruz
کارها دست کیست؟ حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان وقتی از ما بپرسند «کارها دست کیست؟» معمولاً می‌گوییم «همه‌چیز دست خداست» اما چرا این معارف توحیدی در قلب ما-آن‌طور که باید و شاید- جاری نمی‌شود که موجب اشک و مناجات و محبت شدید نسبت به خدا شود؟ چون ما معمولاً به اسباب و علل، خیلی بها می‌دهیم و نقش خدا را فراتر از اسباب و علل و فراتر از نقش خودمان، نمی‌بینیم! @zane_ruz
معرفی کتاب طاهر خان طومان طاهر خان طومان روایت زندگی شهید مدافع حرم «سید رضا طاهر» به قلم «مصیب معصومیان» است. مصیب معصومیان خاطرات مربوط به شهید سیدرضا طاهر از اعضای لشکر ۲۵ کربلا را در ماه رمضان سال ۱۳۹۶ گردآوری کرده است که در دو بخش خاطرات خانواده و بستگان و خاطرات دوستان و هم رزمان می خوانید. سید رضا طاهر، مجاهد خستگی ناپذیری بود که هم طاهر بود، هم معطر و منور و هم چون نور در میان رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵کربلا می درخشید. الگوی مقاومت و پهلوان میدان نبرد بود. شجاعت، صلابت، ایستادگی و مقاومت، عبودیت و بندگی، ادب و اخلاق شایسته از ویژگی های بارز این شهید بلند مرتبه بود. برای اهداف والایش از همه چیز می گذشت و آن را در راه رضای خدا خرج می کرد. در فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۹۵، مقاومت یک تنه و عاشقانه او را در برابر تکفیری های وحشی و مزدوران آمریکای جنایتکار و اسرائیل غاصب شاهد بودیم و ارزش و عیارش را به همه هم رزمانش نشان داد و ارادتش به حضرت زینب را نمایان کرد. رزمید و جان فشانی کرد و با نبرد بی نظیرش در منطقه معروف «خانه زرد» و در جناح راست «خان طومان» حلب سوریه به شهادت رسید. @zane_ruz
شکوفه‌های زیبای ارژن ارژن (ارجن) یا بادام کوهی نام گونه‌ای گیاهی است که در مناطق کوهستانی با شیب ملایم می روید. یکی از زیست بوم‌های این گیاه در حوالی روستای ارجنک در استان چهارمحال و بختیاری است که مناظر زیبایی به ویژه در فصل بهار رقم میزند. نام این روستا نیز برگرفته از نام همین گیاه می‌باشد. @zane_ruz
استعمار کانادا توسط انگلیسی‌ها کانادا کشوری هست که حدود ۲۰۰ سال پیش توسط انگلیس مورد استعمار قرار گرفته و همین الان هم یکی از مستعمرات انگلیس هست. به حدی که قوانین مجلسشان باید به امضای ملکه انگلیس دربیاید تا تصویب نهایی بشود. این ها را گفتم که بگویم کانادا هم یک ملت مظلوم قدیمی دارد که مالکان اصلی این سرزمین هستند و آن ها را ایندیجنس (Indigenous people) خطاب می‌کنند دسته ای از این افراد در مناطق خوش آب و هوا زندگی می کردند و دسته ای هم در مناطق قطبی. البته الان روح استعمار همه آن ها را به مناطق قطبی کشانده است. موزه ای در تورنتو وجود داشت که هنرها و صنایع دستی اینوییت ها (یکی از دسته های ایندیجنس ها) رو به نمایش می گذاشت که حدودا ۴ سال هست که بسته شده اما ما خوش شانس بودیم که توانستیم قبل از جمع شدن موزه، از آن بازدید کنیم. اینوییت ها تبحر ویژه ای در شکل دادن سنگ ها و صیقل آن دارند. واقعا حیرت انگیز هست. @zane_ruz
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کاشت خیار در منزل ❗️چند نکته 🌺بذر خیار را می‌توانید مستقیما داخل گلدان بزرگ بکارید. 🌸برای تقویت خاک گلدان یا باغچه از کود ورمی کمپوست یا کود دامی پوسیده استفاده کنید 🌼برای گل‌دهی و باروری بوته خیار خاک باید مرغوب باشد و نور و آب کافی دریافت کند 🌷اگر بوته خیار را در بالکن قرار می‌دهید مراقب باشید نور کافی دریافت کند، در غیر این صورت بوته شما به مرحله گل‌دهی نخواهد رسید @zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم... ✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم✨ سلام! ✋🌺🍃 صبح‌تون بخیر، پنجشنبه تون پر از عطر حضور خدا یه سوال! تا حالا شده اون‌قدر در فشار و سختی قرار بگیرین که آرزوی مرگ کنین!؟ دوست دارین بدونین پیامبر اکرم (ص) در جواب کسی که آرزوی مرگ می‌کرد چی فرمودن؟ «ام‌الفضل می‌گوید: آخرین پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله برای عیادت شخصی که زبان به شکایت گشوده بود و آرزوی مرگ می‌کرد وارد شد. به او فرمود: آرزوی مرگ مکن، زیرا (با حضور در دنیا) اگر نیکوکار باشی بر نیکی‌های خود می‌افزایی و اگر گناهکار باشی مهلت می‌یابی و مورد رضایت خدا قرار می‌گیری، پس آرزوی مرگ مکنید.» (امالی طوسی، جلد1، صفحه 395) 🌸🍃تن‌تون سالم و دل‌تون لبریز از آرامش🍃🌸 @zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
کتاب تاریخ، فصل نبرد با دشمن پنهان زهره معراجی هرگز فکرش را هم نمی کردم یک روز برای دختر کوچولویم ماسک بدوزم و رویش را گل بچسبانم که دوستش داشته باشد. هرگز باور نمی کردم یک روز پسر کوچولویم از پشت قاب شیشه ای تلفن همراه باهمسالانش بازی کند. هیچ وقت تصورش را نمی کردم که مادرم را از پشت خط تلفن بوسه باران کنم، خوابش را هم نمی دیدم که آدم ها خودشان را در خانه حبس کنند و در را به روی عزیزترین هایشان ببندند یا همدم تمام روزگار جوانیشان را بی هیچ مشایعت کننده ای، به منزلگاه ابدی اش ببرند؛ بی هیچ مراسم یاد بودی، بی هیچ آغوشی برای گریستن و شانه ای برای تکیه دادن و دوباره برخاستن. هیچ وقت باور نمی کردم که زندگی امروز من صفحات کتاب تاریخ فرداها را بسازد. این روزها عزیزانی از دست داده ایم، درس های سختی یاد گرفته ایم. درد کشیده ایم و رنج برده ایم. همه می دانیم که این روزها به پایان می رسند و ما دوباره سوار بر موج های خروشان حوادث با جریان توقف ناپذیر زندگی به سوی آینده پیش می رویم. می دانم یک روز یک صفحه از تمام تقویم های دنیا به نام ما و کرونا خواهند بود ولی نمی دانم رنگ آن روز تقویم ما سیاه خواهد بود یا سپید؟! فرزندانمان از ما به نیکی یاد خواهند کرد یا به تلخی؟ یک روز ما حروف کوچک و سیاه کتاب تاریخ خواهیم بود و آن ها با بی اعتنایی صفحات ما را ورق خواهند زد. شاید بابت بلاهت هایمان لطیفه بسازند، شاید ما فصل خسته کننده ای باشیم، شاید هم باعث مباهات شویم. اما آن ها هرگز لحظه هایی را که ما زندگی کردیم، نخواهند فهمید . آن ها اشتیاق ما را برای تمام شدن روزهای سخت تنهایی نخواهند فهمید. آرزوی ما را برای زنده ماندن و ادامه یافتن زنجیره حیاتمان را نخواهند فهمید. آن ها ما را در سطرهای کتاب تاریخ می بینند؛ گاه در پاراگراف هایی پر از جوانمردی؛ گاه پر از اشتباه. دلم می خواهد برای فردا تاریخی بنویسم که سطر سطرش سپید و درخشان باشد اما چاره ای ندارم جز این که امروز را سپید و درخشان کنم. به یاد همه آن هایی که از کار بیکار شده اند، آن هایی که بدن نحیفشان زیر سنگینی فقر خم شده. دعای جوشن کبیر را باز می کنم و او را با هزار اسم مبارکش صدا می زنم؛ ای اول ، ای آخر، ای نیکو ، ای بی نیاز، ای کسی که علمش به هر چیزی احاطه دارد ، ای پدید آورنده خلق ، ای نگهدار خلق، ای برطرف کننده غم ها، ای گشاینده درها، ای رفع کننده رنج و مصیبت ها ... به تو پناه آوردم، به تو پناه آوردم. اگر چه توانم محدود و قدرتم ناچیز است ، اما خدا همه جا جاریست و موعود منتظر. با امید به او دست های خسته را می گیرم تا با هم صدایش بزنیم. @zane_ruz