بسمه تعالی
امام عارفان❤️
گرامی باد سالروز میلاد #قله عابدان، #نهایت ساجدان، #امام عارفان، #خدای عاشقْ مسلکان، #قهرمان حماسه و عرفان کربلا، امام #سجاد علیه السلام.
خدا را بابت وجود چنین امامی، سپاس گزارم، مناجات های ایشان خیلی مرا آتش زده است.
صحیفه سجادیه، #چشمه زلالی است که جوشش های آن، لکه های چرکین را از #روح آدمی می زداید.
مناجات های امام سجاد ع، #ریسمانی است که آدمی را از چاه تنهایی بیرون کشیده، خدای #غایب از نظر را در نظر #حاضر می کند و بنده را به مقام #حضور می رساند.
به عنوان بنده ای سرشکسته و روسیاه از خدای مهربان سپاس گزارم که امام سجاد ع را روزی من کرد تا دست مرا در دستان خدا بگذارد.
امام سجاد ع، ریسمانی بندگی و #واسطه وصال عاشقان است.
میلاد امام عاشقان مبارک ❤️
@zarakhsh
بسمه تعالی
دود از سَرَم بر خاست!
نوروز است وبا کوتاه تر شدن سایه #کرونا، توفیق دید و بازدید، #عیدانه ی بهار به آدمیان شده است.
دورهمی های امسال، سیر آب شدن بعد از دو سال تشنه کامی است! #وصال هایی پر حاشیه و به یاد ماندنی که محال است ، نسیم #سیاست و #معیشت وزیدن نگیرد !
در یکی از همین دیدار ها مشتاقانه از #درس و دانش نوجوان خبر می گرفتم، از سربلندی آنان می شکُفتم و از سرافکندگی آنان شکسته می شدم!
می گفتیم و می شنیدیم که ناگهان! استاد دانشگاه آن جمع، خطاب به جوانان جمله ای گفت و مرا به #شگفت آورد!
می گفت : «امروز کسی با درس خواندن ره به جایی نمی برد، #نهایت درس خواندن هفت، هشت میلیون حقوق ماهانه است!! به دنبال فعالیت های #فنی بروید که مزد و مواجب میلیونی دارد !!!»
انگار دست و رویم را در #چشمه تعجب، شسته بودند ! به احترام موی #سپید و #میزبان بودن ایشان ، از حاشیه زدن بر آن متن تلخ کوتاه آمدم!!
به منزل آمدم و در فضای مجازی برای آن فرهنگی فرهیخته، بعد از #احترامات و تشریفات چنین نگاشتم :
«آن مقدار که بنده از #استوانه های علم و ادب آموخته ام دانش، ثروتی بی همتا و کم نظیر است چه مولِّد ثروت باشد چه نباشد! شاید شنیده باشید که:ارزش علم، #ذاتی و همیشگی است!
اساسا دانش پیراسته از طمع، به دنبال ارتقاء #انسانیت، تکامل #اخلاق و البته رفاه و آسایش آدمیان است. نباید دانش را در علوم فنی، #حبس کرد و علوم انسانی را از قلمِ توجه #جوانان انداخت!
علوم فنی و مهندسی،# چراغ راه و رفاه آدمیان اند، اگر علوم انسانی الهی، #سوخت این چراغ را تامین نکند و اگر پیکر جامعه از #پیراهن علوم انسانی ، برهنه شود، دیو فقر و فلاکت به #غرش درآید و هر روز صدای هرج و مرج، روان آدمیان را به #شدت بیازارد!
خدایش بیامرزد آنکه فرمود :چو دزدی با چراغ آید گزیده تر بَرَد کالا!! امروز علوم فنی و مهندسی در غرب به سرعت روبه تکامل و در خدمت قدرت طلبانِ #استعمارگر است! همانان که برای حاکمیت بر جهان، دست به هلاکت #حرث و #نسل می زنند!! و فرهنگ ها و ارزش های انسانی را لگد مال می کند!
در پرتو علم و #صنعت است که کارخانه های مواد مخدر و اسلحه سازی ، شبانه روز #مشغول کارند و دوشادوش آنان شبکه های فساد نیز سرگرم تحریک #شهوات و تولید محصولات #سکسی شده اند!!
این فرمایش پیامبر رحمت (ص) :طلبُ العلمِ فریضةٌ علی کلّ مُسلمٍ وَ مُسلمةٍ، از نگاه علم اصول، #مطلق است!
یعنی، طلب دانش، در بند درهم و دینار گرفتار نیامده است!
یعنی تا رمق داری به قدر تاب و توان ، بخوان و بِیاموز هرچند که پول و پیشه و نان و حلوایت در #کارگری باشد!
این بینش اسلامی است. دین، ما را تنها از علم #بی_فایده (لایَنفَع) بازداشته است که البته علم بی فایده را هم باید در بینش اسلامی تفسیر کرد نه بینش #مادیگری!!...»
و آن استاد دانشگاه در جوابم نوشت : «شما هنوز زن و بچه نداری که #آرمانی فکر می کنی!»
من در میان همین مردم قد کشیده ام، نفسم از جای #گرم بر نمی خیزد، اما انگار از خاطر برده اند که #فرهنگ و ادب، #زیر بنای رفاه اجتماعی و آرامش #پایدار جوامع است!
دولت ها باید دانشْ پژوهانِ علوم انسانی را ارج نهاده و برخی از جوانان نیز باید دل به خدا #سپرده و روغن صبر و قناعت به تن بمالند تا انسان و #انسانیت زنده بماند!
#ناقدانه
@zarakhsh
بسمه تعالی
استصحاب یک اشتباه
چندی پیش در میانه راه، #نوجوانی در برابرم قامت برافراشت و خاطرات چهار سال گذشته را بر من #زنده کرد!
کپسول وجودش، لب ریز از #استعداد بود و از #آسمان فکرش، نوآوری می چکید!
به نیکی مسیرش را آغاز کرده بود و #اسب سمند اش به تاخت در پی آموختن می دوید!
هنوز یک سال نگذشته بود که اوضاع دگرگونه گشت! جسم بی جانش در #کلاس حاضر میشد و روح پر کسالتش، جسم اش را به آستانه #انفجار رسانده بود!
پخته خواری می کرد و به زور شرح و تلخیص از استاد #نمره می ستاند!
دست همت اش کوتاه شده بود و #دامن معاشرت اش کوتاه تر!
حوزه، خار مغیلانی در #گلوی زندگانی اش شده بود و حوصله خودش را هم نداشت، خلاصه بگویم : بدر سیمایَش، #هلال شده بود!
یک روز سکوتش را در هم شکست و_ به من که ناظر بحث اش بودم_ اعتماد کرد.
به #جام جدایی لب می زد و از #ترک حوزه سخن می گفت!
کاری از دستان ناتوان من بر نمی آمد.
او را به مشورت با #مشاوران آگاه دعوت کردم و چندی بعد او را در لباس یک نهاد امنیتی یافتم!
استعداد هایش به جریان افتاده بود و از جایگاه جدیدش بسیار #خرسند بود.
می گفت : یکی از اساتید، او را از ترک حوزه برحذر داشته و پیوسته، سربازی #امام_زمان عج را گوش زد می کرده است!
بوسه به دستان آن استاد می زنم و میدانم این بیان از #چشمه دغدغه هایش جوشیده است اما :
چو #فندقْ دهان بسته بودن نباشد روا:
«مگر #مُهر سربازی امام زمان عج فقط به پیشانی حوزه خورده است؟
مگر امام زمان عج در سراسر #جهان و در همه #مشاغل، سرباز نمی خواهد؟
مگر همه #آدمیان، به یک خُلق و خُوی، سِرشته شده اند که برای این همه کثرت حکمی واحد، صادر می کنید؟!
کسی که تیپ شخصیتی اش با ساختار حوزه هماهنگی ندارد و #گیتار وجودش، آهنگ دیگری می نوازد، چرا بايد باقی بماند؟! اصلا باقی ماندن اش ، #استصحاب یک اشتباه است »
خیلی از دیدنش خوش حال شدم، برای خودش #سرداری شده بود!
خدا پشت و پناهش باشد.
@zarakhsh