▫️#هارونالدادی از مهری پرسید: "ورّاث دیگر به این کار راضی هستند." #بیبیهلی گفت: "شهربانو وقتی زنده بوده دستگاهها را به شوهر مهری داده است." در آن زمان #بازار به دروغ و کلک و چک برگشتی آلوده نبود. در طولِ بیستسال، یعنی ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۵، حتی یک بازاری در #یزد به خاطرِ ناحسابی و مالِ مردمخوری به زندان نرفته است. این #ارزشها را پاس بداریم. من فکر میکنم در بیشتر بلکه تمامی شهرهای ایران بِجز تهران، وضع همینطور بوده است. بازارهای بزرگی چون بازار شهر تبریز، قزوین، اصفهان، کرمان، شیراز و...بر مبنای درستی استوار بوده است. من مسئلهی بازار را در یک مقالهی علمی نگاشتهام.
▪️#بیبیهلی یک باربر گرفت. باربر بارها را در گاری دستی کوچکش گذاشت و راهی خانه شدند. #آحبیباحمد (حبیب نیکوکار) از بعدازظهر مشغول کار شد تا دستگاهها را راه بیندازد. بعد از سه روز دستگاهها آماده بود. کارگر هم پیدا شده بود. آحبیب هم با وجود آن که سه روز کار کرد، هیچ دستمزدی نگرفت. هر چه مهری اصرار کرد، آحبیب نیکوکار گفت در بچگی شاگردِ #شهربانو بوده و این چند روز کار را برای نوهاش به یاد شاگردی او انجام داده است. آحبیب گفت: "بعد از این کاری داشتی، مزد میگیرم."📌{۲}
✅ این داستان ادامه دارد...
📌{۱} و اما بخوانیم اولین #پاورقی؛ دکتر پاپلی میگوید: امروز دوشنبه ۱۳۹۴/۳/۲۵ است ۹ روز است عملِ جراحی پروستات کردهام. پنج روز بیمارستان بودم. حالا خانه هستم. کیسهی ادرارم به دست چپم است. چون نمیتوانم بنشینم، ایستاده دارم مینویسم. امروز ارباب شهریار؛ #هیربدزردشتی از یزد تلفن کرد. احوالپرسی کرد، البته نمیدانست عمل کردم، من هم نگفتم، عمل جراحی را به #یزدیها نگفتم. اگر مادرم بفهمد خیلی نگران میشود.
📌من هم به دوستِ زردشتیام #ارباببهرامشهری دبیر بازنشسته تلفن کردم. احوالش را پرسیدم. پایش را عمل کرده است. وقتی از او پرسید مشهد کاری داری؟ گفت: "سلامِ مرا خدمتِ #امامرضا برسان." #همزیستیادیان عمیقتر از آن است که مستشرقان بفهمند. خدا کند که هرگز نفهمند! دارم برای چندمین بار متن جلد چهارم شازده حمام را تصحیح میکنم.
📌{۲} و اما دومین #پاورقی؛ دکتر پاپلی میگوید: من از این شاگردها زیاد دارم. شاگردانی که در سالهای ۱۳۵۰ با من درس داشتند. ولی هنوز محبت میکنند. الان ساعت ۴:۳۰ دقیقه صبح روز ۱۳۹۳/۴/۱۶ است. یکی از شاگردان قدیمی که محبت دارد و بارها به من محبت کرده است، آقای #حبیباللهاباذریطرقبه است. مرد شریف بزرگواری که خود سالها دبیر بود. شهردار طرقبه بود. معتمد مردم طرقبه است. منشاء خدمات مهمی برای شهر طرقبه است. به من چیزها آموخت. درس صبر، #بردباری و پاسداشت.
📌 من وقتی به او درس نقشهخوانی میدادم ۳_۲۲ سال بیشتر نداشتم. امیدوارم اگر شما #معلم هستید شاگردانِ بامحبتی چون آقای حبیبالله اباذری طرقبه داشته باشید. من دهها بلکه بیش از ۱۵۰ نفر از این شاگردان با محبت دارم. من همه رقم "همکاری" هم داشته و دارم. همکاری اگر میتوانست در #حسادت مرا به دیارِ عدم میفرستاد تا همکاری که همیشه مرا #یاری کرده است. من از همهی شاگردانم متشکرم؛ حتی آنها که به دلیل شغلی مجبور بودند برای من گزارش بدهند و پرونده درست کنند! شاگردی جای خودش را دارد وظیفهی شغلی جای خود را.
📚 شازده حمام، جلد ۴
#دکتر_محمدحسین_پاپلی_یزدی
@zarrhbin