💯چایی روضه.
نور.
جلسه #روضهنار هشتم.
ابتدا یک #سخنرانی، سپس #روضه میگذارم. کوتاه. بعدش یک #مداحی که حتما باید گوش کنید. بعدش بزنید روی دریافت پول یک استکان چایی که تبرک است و حتما بعدش یک چایی بخورید به نیت چای روضه. سپس برای امامِ حاضرِ بچه شیعهها دعا کنید. برای سلامتیاش. برای ظهورش. برای اینکه قلبمان از سیاهی پاک شود تا نور نزول اجلال کند.
انشاءالله با پنجاه تا چایی ادامه میدهیم. اگر کسی خواست به این روضه مجازی کمک مالی کند به خودم خبر دهد. از اینجا👇
@evaghefi
خب بریم برای سخنرانی و روضه و مداحی و چایی.
پ.ن
پول یه استکان چایی رو 500 تومن حساب کردم. دیگه سخت نگیرید.
#روضهنار ⏰ #شب هشتم
#جلسه_مجازی
قبول باشد. حالا که اشک ریختید بلند شوید و یک چایی برای خودتان بریزید و عکسش را بگیرید و بفرستید. در کانال زیر که عضو شوید بعد از چند ساعت ادمین میشوید و میتوانید عکس چایتان را برای بقیه به اشتراک بگذارید.
https://eitaa.com/joinchat/3507159149C9decdf8353
حتما از هشتگ #روضهنار یا #چایی_روضه استفاده کنید.
برای دریافت هزینه چایی از کانال :
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎 وارد شوید.
♥️ https://eitaa.com/ANARSTORY
https://pay.eitaa.com/v/?link=aW8ED
هدایت شده از 💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
نور
اینم نشانی مسجد باغ انار. اینجا اتاق اشک است....انارها از اشک یاقوت می سازند.
سفر به کائنات🔻
https://eitaa.com/joinchat/3525771335Cf16f4738fe
احتمالا در شبهای بعد چایخانه را به گوشه صحن مسجد منتقل کنیم. پس آنجا هم عضو باشید. نوجوانهای عزیز سوالاتی اگر دارند آنجا بپرسند.
باغبان حُسنی. کارشناس داستان نویسی..m4a
42.26M
🔸نور.
📝چرا نمیتوانم بنویسم؟
📚چرا فقط روایت مینویسم؟
🗞چرا داستانهایم به نتیجه نمیرسد؟
💯تأثیر اراده در نوشتن چیست؟
🏃♂چگونه بر #سندرم_ننوشتن فائق آییم؟
💎نویسنده حرفهای کیست؟
گپ و گفت دوستانه و ویژه باغ انار با باغبان وحید حُسنی نویسنده و مسئول آفرینش های ادبی حوزه هنری استان یزد.
@ANARSTORY
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
🔸نور. 📝چرا نمیتوانم بنویسم؟ 📚چرا فقط روایت مینویسم؟ 🗞چرا داستانهایم به نتیجه نمیرسد؟ 💯تأثیر اراد
کیفیتش خوبِ ولی امکان داره بعضی جاها نیاز باشه با هندزفری گوش بدهید.
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
🔸نور. 📝چرا نمیتوانم بنویسم؟ 📚چرا فقط روایت مینویسم؟ 🗞چرا داستانهایم به نتیجه نمیرسد؟ 💯تأثیر اراد
#وحید_حُسنی هنزایی متولد 29 شهریور 1365 در یزد است.
مسئولیتها:
🔸حضور و شرکت در دورههای مختلف داستاننویسی ملی.
🔸تدریس داستاننویسی از سال 1394 تاکنون.
🔸داوری 6 جشنواره ادبی استانی.
🔸استاد راهنمای 15 اثر منتشر شده از صفر تا صد.
🔸تربیت 17 داستاننویس جوان و نوجوان از مقدماتی تا انتشار اثر
فعالیتها:
نوشتن 130 متن فیلمنامه فیلم کوتاه، سناریو و پلاتوی برنامه تلویزیونی
آثار:
دفترنویس امیر
زندگینامه داستانی امیرکبیر
زندگینامه داستانی شاه اسماعیل صفوی
ولیعهد/برنامهنویس/تنها توی دشت/تربیت انسانی تمدن اسلامی/رمان گره دریایی
@ANARSTORY
دستانِ کوچک و کارهای بزرگ.mp3
9.58M
#روضهنار
- میزان اثرگذاریِ انسان در مسیر تاریخ، وابسته به سن و جنس نیست!
💥حماسه آفرینی نقشی است که گاهی به کودکی سه ساله میدهند، و به عالِمی نامدار نمیدهند.
- چگونه میتوان به بزرگی و وسعت کودکان کربلا چون حضرت رقیه سلاماللهعلیها اثرگذار بود؟
#استاد_شجاعی #استاد_عالی
▪️ویژه شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها
#روضهنار ⏰#شب نهم #سخنرانی
♥️ @ANARSTORY
@Ostad_Shojae
روضه خانگی - حضرت عباس(ع) - 1196.mp3
12.24M
🎙ای فروغ دل مصباح هدی یا عباس...
🔻روضه #حضرت_عباس(ع)
⏱#بیش_از_ده_دقیقه | 15:34
👤حاج مهدی #سماواتی
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
#روضهنار ⏰#شب نهم #روضه
♥️ @ANARSTORY
@RozeKhanegee
Haj Mahmood Karimi - Hoseinam Bedone (320).mp3
10.2M
#امام_حسین #حضرت_عباس
ابالفضل من علمدار من نذاری به عشقت جسارت کنن نذاری یه وقت تا تو زنده ای همین کوفیا خیمه غارت کنن ابالفضل من علمدار من یادت باشه آب ابروی توئه یادت باشه که خود فاطمه تو اون لحظه ها روبروی توئه
#روضهنار ⏰#شب نهم #مداحی
♥️ @ANARSTORY
💯چایی روضه.
نور.
جلسه #روضهنار نهم.
ابتدا یک #سخنرانی، سپس #روضه میگذارم. کوتاه. بعدش یک #مداحی که حتما باید گوش کنید. بعدش بزنید روی دریافت پول یک استکان چایی که تبرک است و حتما بعدش یک چایی بخورید به نیت چای روضه. سپس برای امامِ حاضرِ بچه شیعهها دعا کنید. برای سلامتیاش. برای ظهورش. برای اینکه قلبمان از سیاهی پاک شود تا نور نزول اجلال کند.
انشاءالله با چهل تا چایی ادامه میدهیم. اگر کسی خواست به این روضه مجازی کمک مالی کند به خودم خبر دهد. از اینجا👇
@evaghefi
خب بریم برای سخنرانی و روضه و مداحی و چایی.
پ.ن
پول یه استکان چایی رو 500 تومن حساب کردم. دیگه سخت نگیرید.
#روضهنار ⏰ #شب نهم
#جلسه_مجازی
قبول باشد. حالا که اشک ریختید بلند شوید و یک چایی برای خودتان بریزید و عکسش را بگیرید و بفرستید. در کانال زیر که عضو شوید بعد از چند ساعت ادمین میشوید و میتوانید عکس چایتان را برای بقیه به اشتراک بگذارید.
https://eitaa.com/joinchat/3507159149C9decdf8353
حتما از هشتگ #روضهنار یا #چایی_روضه استفاده کنید.
برای دریافت هزینه چایی از کانال :
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎 وارد شوید.
♥️ https://eitaa.com/ANARSTORY
https://pay.eitaa.com/v/?link=PW3KI
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت میدهم به اصول دین
اشهد أن لا اله الا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله.
شهادت میدهم که قیامت حق است، قرآن حق است، بهشت و جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است، معاد، عدل، امامت، نبوت حق است.
خدایا! تو را سپاس میگویم بهخاطر نعمتهایت.
خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.
پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ـ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ـ به من ارزانی داشتی.
#به_وقت_حاج_قاسم
#مرور
#هر_هفته
#وصیت_نامه
#بخش 01
📿 @ANARSTORY
هدایت شده از یا فاطمة الزهرا
پازل
کفشهایم را کنار کفش مادرم جفت کردم. چادرش را گرفتم و وارد مسجد شدم.
به ستون تکیه دادم و کیف صورتی عروسکیام را باز کردم. دفتر نقاشی و مداد رنگیهایم را بیرون آوردم.
دخترکی مثل فرفره جلویم ظاهر شد.
پیش دستی کردم و گفتم:
_لطفا دست نزن، یادگاریه.
دخترک اخمی کرد. شانههایش را بالا انداخت و با ناز گفت:
- بابام از این دفترها برام خریده!
اشک در چشمهایم حلقه زد ولی اجازهی جاری شدن به آنها را ندادم.
پازلی را که عکس بابایم بر آن نقش بسته بود از کیفم بیرون کشیدم و مقابل صورت دخترک گرفتم.
به پازل اشاره کردم:
- بابای من هم قبلا این دفتر رو برام خریده.
دخترک سرش را به زیر انداخت و مثل شمع از خجالت آب شد.
به قلم #فاطمه_صداقتی
#اقتدار
#یادگاری
#دختر
#بابا
#پازل