eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
917 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
📚 نام: مختارنامه⚔ نویسنده: باقر شریف القرشی✍ ترجمه: ابوالفضل هادی منش♻️ تعداد صفحه: 311📃 ژانر: تاریخی⏳ خلاصه: زندگی‌نامه و "قیام مختار ثقفی" و بیان حوادث قبل و بعد قیام امام حسین علیه السلام موضوع این اثر می‌باشد. دوران کودکی مختار و بیان جملاتی از امیر مومنان درباره وی آغازگر کتاب می‌باشد. در ادامه ویژگی‌های فردی و اتهام‌هایی که به مختار زده می‌شود، مورد بررسی قرار گرفته و جایگاه او در نزد ائمه مورد تاکید قرار گرفته است. دو بخش بعدی به تشریح حوادث و شرایط ویژه عصر مختار از زمان حکومت عثمان تا حکومت یزید و وقایع مهم آن دوران اختصاص یافته و زمینه ها و آثار نهضت حسینی شرح داده شده و به پاره‌ای از مصیبت‌های اهل بیت در این قیام اشاره گردیده است. نگارنده در ادامه، قیام‌های بعد از شهادت امام حسین علیه السلام را تشریح نموده و در فصلی جداگانه حکومت مختار و حوادث مربوط به آن و درگیری با سپاه شام را تبیین نموده است✊ جلد و تکه‌هایی از کتاب را مشاهده می‌کنید📸 برای معرفی کتاب موردنظرتان، به شخصی مدیر انار نیوز مراجعه کنید✅ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
📋 ایده‌یابی برای نوشتن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های تمام افرادی است که به نوعی با نوشتن درگیر هستند. چه بخواهیم انشای مدرسه یا تکلیف کلاس ادبیات عمومی دانشگاهمان را بنویسیم، چه قرار باشد برای یک نشریه یادداشتی درخور حاضر کنیم، چه زمانی که بخواهیم متنی برای سخنرانی تهیه کنیم و چه حتی موقعی که تصمیم بگیریم در دفترچه یادداشت روزانه‌مان برون‌ریزی کنیم، لازم داریم خیلی سریع پاسخی برای این پرسش بیابیم: درمورد چی بنویسم؟! خلاقیت و ایده‌یابی یکی از زمینه‌هایی است که در بسیاری از حوزه‌ها حائز اهمیت است و نویسندگی یکی از حیطه‌هایی است که این موضوع در آن اهمیت دوچندانی می‌یابد و برخلاف بسیاری از زمینه‌ها، اهمیت آن پس از گذر از سطح مبتدی تنزل پیدا نمی‌کند و می‌توان گفت «تمام افراد درگیر با موضوع نوشتن، اعم از تازه‌کار و کارکشته، با موضوع ایده‌یابی و خلاقیت در نویسندگی درگیری جدی دارند.» راهکارهایی برای زمان‌هایی که نمی‌دانیم چه بنویسیم. از خلاق‌ترین افراد گرفته تا کسانی که تمام عمر به انجام کارهای تکراری و از پیش‌تعیین‌شده مشغول بوده‌اند، همه زمان‌هایی را تجربه می‌کنند که در آن واقعاً نمی‌دانند موقع قرار گرفتن روبه‌روی صفحه‌ی سفید کاغذ، چه باید بکنند و چه باید بنویسند. این حالت قفل‌شدگی ذهنی و این‌که ندانیم از کجا باید شروع کنیم و چه باید بنویسیم دو راهکار مجزا دارد. اولی برای بلندمدت و دومی برای استفاده در لحظه! پرورش خلاقیت در بلندمدت. تمرین‌های زیادی برای پرورش قوه‌ی خلاقیت وجود دارند که با یک سرچ ساده‌ی گوگل می‌توانید به فهرست بلندبالایی از آن‌ها دسترسی پیدا کنید. اما پیش از هرگونه دست به گوگل شدن، لازم است یک نکته‌ی مهم را یادآوری کنیم. در بحث خلاقیت، اصطلاح پرکاربردی وجود دارد که خلاقیت را به یکی از ارگان‌های بدن تشبیه می‌کند که از تعدادی عضله تشکیل شده است. عضلات خلاقیت گرچه وجود خارجی ندارند، اما درست مثل عضلات واقعی بدن کار می‌کنند. به ویژگی‌های عضلات ضعیف بدن دقت کنید. هرگاه برای مدتی از یکی از عضلات استفاده نکنیم، خواهیم دید که آن عضله به تدریج تحلیل می‌رود و کارکردهای قبلی خود، چه به لحاظ زیبایی ظاهری و چه از نظر قدرت را از دست می‌دهد. ممکن است در گذشته خودتان را خلاق‌تر ارزیابی کرده باشید و امروز، احساس کنید دیگر ایده‎های به خوبی آن‌موقع به ذهنتان نمی‌رسد. یا این‌که از اساس خودتان را فرد خلاقی ندانید. در هر دوی این حالت‎ها، کافیست بدانید خلاقیت کارکردی شبیه به عضلات بدن دارد و هرچقدر بیشتر با آن تمرین کنید، اثربخشی بیشتری مشاهده خواهید کرد. بنابراین لازم است یک‌جور تمرین مستمر اما سبُک برای تقویت عضلات خلاقیت خود در پیش بگیرید تا علاوه بر ایده‌یابی در نوشتن، در سایر بخش‌های زندگی نیز از آثار و برکات آن بهره‌مند شوید. برای تقویت عضلات خلاقیت چه کنیم؟! همان‌طور که گفته شد با یک جستجوی ساده در گوگل، به تمرین‌های بسیار زیادی برای پرورش خلاقیت دست پیدا خواهید کرد. اما اگر به دنبال تمرینی ساده و اثربخش می‌گردید، که خود ما هم پیش‌تر انجام داده و از نتیجه‌ی آن اطمینان نسبی داشته باشیم، تمرین روزانه‌ی ده ایده، بهترین گزینه برای شماست. تمرین روزانه‌ی ده ایده چیست؟! در این تمرین متعهد می‌شوید هر روز به مدت معلوم (این را خودتان تعیین کنید، ولی بهتر است حداقل سی روز ادامه داشته باشد) در یک دفترچه یادداشت کاغذی یا دیجیتال لیستی تحت عنوان ده ایده برای...بنویسید. در جای خالی هر چیزی می‌تواند قرار بگیرد. برای مثال: ده ایده برای زندگی کردن با یک میلیون تومان پول در یک ماه. ده ایده برای پر کردن سررسیدهای تاریخ‌گذشته. ده ایده برای ساختن خوشحالی‌های کوچک. ده ایده برای باز کردن سر صحبت با شخص کناری در اتوبوس یا مترو. ده ایده برای هدیه تولد. ده ایده برای گذراندن یک ماه تعطیلات. ده ایده که به جای گرفتن مراسم عروسی می‌توان انجام داد. ده ایده برای وقتی مهمان سرزده می‌آید. ده ایده برای یاد گرفتن زبان، بدون رفتن به کلاس. ده ایده برای وقتی یک کتاب را تازه تمام کرده‌ایم. و این لیست تا بی‌نهایت می‌تواند ادامه پیدا کند... زینب رمضانی✍ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
نقش همسر در زندگی یک مجاهد @BisimchiMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
💥 وضعیت گروه‌های تا به این لحظه👇 1⃣ژانر فانتزی، ماجراجویی، تاریخی. (6 عضو دارد✅) در حال کار روی یک داستان جشنواره‌ای✅ 2⃣ژانر مذهبی، خانوادگی، اجتماعی. (15 عضو دارد✅) جلو بردن دو رمان همزمان✅ 3⃣ژانر جنایی، معمایی، امنیتی. (6 عضو دارد✅) در حال نگارش داستان✅ 4⃣ژانر طنز. (3 عضو‌ دارد✅) هنوز فعالیت اصلی شروع نشده❌ برای عضویت توی هریک از گروه‌ها، به آیدی زیر پیام بدید👇🍃 🆔 @Amirhosseinss1381 پاکسازی افراد غیرفعال همه‌ی گروه‌ها به جز ژانر شماره ۲ انجام شده. پاکسازی ژانر شماره ۲ هم به زودی انجام می‌شود✅ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
چرایی کمک به محور مقاومت - حجت الاسلام راجی.mp3
38.57M
🔊 صوت سخنرانی ، با موضوع و با رویکرد "چرایی کمک به محور مقاومت" ⁉️ چگونه واجب فوری حمایت از حزب‌الله را انجام دهیم؟ 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir
گوش دادن به این صوت، از نون و ماست و نعنای شب واجب تره.
يَآ أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوٓا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ برانگیز كه اگر از شما بیست نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می‌شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از كافران چیره می‌شوند؛ زیرا آنان گروهی هستند [كه حقایق توحید و قدرت خدا را] نمی‌فهمند. (۶۵) انفال - 65 قرآن مبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا واجب کرد بر همه ما که وایسیم کنار حزب‌الله واسه نابودی این رژیم منحوس اون‌وقت منِ بچه بسیجی منِ بچه هیئتی منِ  بچه جهاد تبیینی اگه زندگیم بعد از این فرمان آقا با زندگیم قبل از این فرمان آقا فرقی نکنه باختم! https://eitaa.com/hosseinyekta_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ۵ سال بعد از روایت حاج قاسم، هویت فرمانده حزب الله که در مکاشفه حضرت زهرا(س) را دید مشخص شد 🔹شهید از فرماندهان مطرح حزب الله بود که در جریان حمله جنگنده‌های صهیونیست در کنار شهید سید حسن نصرالله به شهادت رسید. 🔹فیلمی از شهید کرکی در جمع اعضای حزب الله منتشر شده که به بیان خاطره ای از جنگ ۳۳ روزه و ملاقات با حضرت زهرا (س) در حالت مکاشفه می پردازد. 🔹این همان خاطره معروفی است که شهید حاج قاسم سلیمانی در گفتگویی در سال ۱۳۹۸ درباره جنگ ۳۳ روزه به آن اشاره می‌کند. البته آن موقع مشخص نبود که کسی که حاج قاسم دارد تجربه مکاشفه او را عنوان می کند حاج علی کرکی، فرمانده شجاع حزب الله است. ✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
هدایت شده از وحید یامین پور
30.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز به همراه سید کمیل از جمعیت خیریه "و تعاونوا" بازدید کردیم و با حاج ابوالفضل شومان مدیر این گروه جهادی صحبت کردیم. این گروه یک مجموعه ۴۰۰ نفره است که در مرحله اول به ۳۰ هزار خانوار و در مرحله بعد بع ۴۵ هزار خانوار کمک می‌کنند. وضع در بیروت نسبتا خوب است. این گروه جهادی به آوارگان در نقاط دور دست رسیدگی می‌کند. راهی جز واریز کمک‌های نقدی نیست. پول‌های شما اینجا به کالا تبدیل می‌شه. به شماره حساب زیر واریز کنید(جمعیت امام رضایی‌ها): راه‌های ارتباطی: ارسال عدد ۱ به ۳۰۰۰۱۵ لینک پرداخت: 📍https://b2n.ir/Hamdelii شماره کارت: 📍5041721113760608 شماره شبا: 📍IR910700001000127888888014 برای مشارکت غیر نقدی و اطلاعات بیشتر تماس با: 02178080000 09109978080 🔺️اگر گروه جهادی هستید برای کمک کردن با سیدکمیل باقرزاده رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در لبنان تماس بگیرید. با واتس اپ یا تلگرام این شماره: +989193935539 ➕️ @yaminpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
♨️ 💥خبر خوش به باغ اناری‌ها/ادامه‌ی باغنار2، از شنبه 21 مهر روی آنتن باغ انار می‌رود✅ داستان طنز باغنار2 که اولین بار در نوروز 1402 از کانال باغ انار پخش شد، پس از دوبار وقفه و همچنین تمام شدن نگارش آن، از فرداشب برای سومین بار در کانال باغ انار پخش می‌شود🌹 این داستان طنز، اوضاع و احوال اعضای باغ انار را نشان می‌دهد که پس از درگذشت استاد و یکی از اعضای مهمشان، سعی می‌کنند زندگی جدیدی را شروع کنند و همچنین در کنارش، از قاتلین این دو نفر انتقام بگیرند که با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند و...⁉️ برای جزئیات بیشتر از پخش مجدد این داستان، مصاحبه‌ی کوتاه با امیرحسین فرخ، نویسنده و کارگردان این داستان طنز را در ادامه بخوانید👇🍃 🆔 @ANAR_NEWS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
🎙 🔸سلام و عرض ادب. امیدوارم حالتون خوب باشه. قبل از هرچیز بگید که آیا این داستان بالاخره کامل نوشته شد و دیگه شاهد توقف پخشش نیستیم؟! 🔹سلام و برگ و همچنین. بله. خیالتون راحت. بالاخره نگارش کل داستان تموم شد و ان‌شاءالله این بار دیگه تا آخرش داستان پخش و به اتمام می‌رسه. 🔸خب خداروشکر. دوبار تا الان وقفه افتاده توی داستان. میشه زمان این دو وقفه و همچنین دلیلش رو بگید؟! 🔹خب اولین بار داستان نوروز 1402 پخش شد و تا اردیبهشت هم ادامه داشت. اما به دلیل نگارش نصفه و نیمه‌ی اون، از اواسط اردیبهشت بود دیگه قسمتی نداشتیم که پخش کنیم. این نداشتن تا زمستون ادامه داشت و اونجا تصمیم گرفتیم که ادامش رو بنویسیم و از نوروز 1403، دوباره از اول داستان رو پخش کنیم. این کارم انجام شد و تا شهادت رئیس جمهور هم پخش کردیم. ولی از اون شب به بعد دیگه قسمتی پخش نکردیم. چون هم عزای عمومی بود، هم استقبال اعضا خیلی کم شده بود و دیگه دل و دماغی نداشتیم. از طرفی هم قسمتای کمی در اختیار داشتیم و دیگه نخواستیم دوباره پخش کنیم و بعد بگیم باز قسمتامون تموم شد. واسه همین دیگه پخشش رو متوقف کردیم و تا همین یکی دو ماه پیش هم خبری از ادامش نبود. 🔸و دوباره نگارشش رو شروع کردید برای بار سوم. درسته؟! 🔹بله. از مرداد ماه بود که خودم تنهایی، سعی کردم ادامه‌اش رو بنویسم و هروقت که تموم شد، پخش مجددش رو شروع کنم. به خودم گفتم مرگ یه بار، شیون هم یه بار. باید این بارم تمومش کنم و این بارِ سنگین رو از روی دوشم بردارم که خب خداروشکر بالاخره موفق شدم. 🔸این یعنی الان نگارش داستان تموم شده و آماده‌ی پخشه. درسته؟! و اینکه نحوه‌ی پخش چه‌جوریه؟! دوباره از اول یا ادامه‌ی داستان؟! شبی چند قسمته و ممنون میشم توضیحاتی راجع به این قضایا بدید. 🔹بله. خداروشکر نگارش داستان امشب تموم شد و فقط کارای ویراستاری و تدوینش مونده که اونم انجام میشه. تا الان 87 قسمت پخش شده و از فرداشب ادامش پخش میشه. با این تفاوت که قبلاً به خاطر کمبود قسمت، شبی یه قسمت پخش می‌شد؛ ولی الان چون داستان حاضره و کنداکتور باغ هم از داستانای پر شده، از فرداشب شبی دو قسمت پخش خواهد شد. یعنی فرداشب قسمت‌های 87 و 88 پخش میشه و همین‌جور هرشب دو قسمت ادامه پیدا می‌کنه تا به انتها برسه. 🔸کلاً این داستان چند قسمته و با این وضعیت، خلاصه‌ای از داستان رو تا اونجایی که پخش شده بگید تا مخاطبین در جریان داستان قرار بگیرن. 🔹خب ببینید همینطور که گفتم، این داستان هنوز کامل تدوین نشده و مشخص نیست دقیقاً چند قسمته. ولی خب اگه حدودی بگم، شاید به 140 یا حتی 150 قسمت هم برسه که با توجه به دوقسمت دوقسمت پخش شدنش، شاید حدوداً یک ماه پخشش طول بکشه. خلاصه‌ی این داستانم تا اینجا این بوده که عمران و یاد،‌ اصلاً نمرده بودن ‌و با ماجراهایی به باغ برمی‌گردن. البته یاد دچار فراموشی شده و همچنین به اتهام حمل مواد مخدر، تحت تعقیبه. اعضا تلاش می‌کنن که اول حافظه‌ی یاد رو برگردونن. بعدشم مسببین اصلی اتفاقاتی که واسه عمران و یاد افتاد رو پیدا کنن و یک جورایی انتقام بگیرن. در کنارش اتفاقات فرعی مثل زایمان بانو شبنم، عاشق شدن رجینا به هم‌جنس، سربازی احف و...هم پیگیری میشه. 🔸توی بازه‌ی دوم پخش، قرعه‌کشی برای مخاطبین هم می‌ذاشتید. آیا اون روند همچنان ادامه داره یا متوقف میشه؟! 🔹بله. قرعه‌کشی همچنان ادامه داره و پیگیری میشه و اعضا می‌تونن با خوندن داستان و دادن نظرات، انتقادات و پیشنهادات، هم ما رو کمک کنن، هم یه شانسی برای خودشون جمع کنن و توی قرعه‌کشی‌های هفتگی و ماهانه‌ی ما شرکت کنن. همچنین شانس‌های اعضا از قبل سرجاشه و می‌تونن با نظر دادن، اونا رو افزایش بدن. 🔸ممنون از شما. اگر حرفی مونده، بفرمایید. 🔹حرفی نیست. امیدوارم اعضا از ادامه‌ی داستان راضی باشن و بخونن و نظر بدن. همچنین مطمئن باشن که سوپرایزهایی در ادامه‌ی داستان براشون داریم که شاید حتی فکرش رو هم نکنن. ان‌شاءالله دوستان از شوخی‌هایی که باهاشون توی داستان شده هم ناراحت نشن و ما رو ببخشن. هم از این بابت و هم از اینکه بارها داستان متوقف شده و ما اونا رو منتظر گذاشتیم. موفق باشید و یا حق🌹 💢مصاحبه کننده و شونده: احف🎤 🆔 @ANAR_NEWS 🎙
🎊 🎬 _جهنم! بذار قهر کنه. یه عالمه دختر خوب هست که توی سطح شهر ریخته. این نشد، یکی دیگه! دوباره رجینا نگاه تندی به مهدیه انداخت و دستی به صورتش کشید. _باز از اون حرفایی زدی که رجی رو تا نقطه‌ی جوش عصبی می‌کنه! مهدیه سر به زیر، به آرامی کتاب دعایش را باز کرد و پس از لحظاتی ناگهان گفت: _راستی یادم رفت آبجی. من از بیخ با این قضیه مشکل دارم! سپس دوباره کتاب دعایش را بست و ادامه داد: _دارم دوباره بهت میگم. تو دختری و آیا ازدواج دختر با دختر کار خوبیست؟! رجینا که دید بحث دارد دوباره به سمت و سوی همان بحث همیشگی می‌رود، از جایش بلند شد و چند متری از مهدیه فاصله گرفت. سپس روی چند صندلی که کنار هم بود، دراز کشید و چشمانش را بست. بقیه هم رفته رفته خواب داشت بر چشمانشان غلبه می‌کرد و سعی می‌کردند همان‌جا و در همان حالتی که هستند، بخوابند. یکی ایستاده، یکی نشسته و یکی هم درازکش روی صندلی و کف سالن! اما بانو احد تنها فرد بیدار جمع بود که همچنان چشمش را به اتاق عمل و ساعت دوخته بود و زیر لبش ذکر می‌گفت. آفتاب داشت طلوع می‌کرد که بالاخره خانوم دکتر از اتاق عمل بیرون آمد. بانو احد نیز که چشمانش داشت کم کم سنگین می‌شد، بلافاصله به سمتش قدم برداشت. _خانوم دکتر حالش چطوره؟! خانوم دکتر لبخند گرمی زد. _حال همشون خوبه. هم مادر، هم دوقلوهای بامزه. بهتون تبریک میگم! بانو احد اشک شوقی از گوشه‌ی چشمش، با یک لبخند از روی آسودگی همراه شد. _خداروشکر. می‌تونم ببینمشون؟! _چند دقیقه دیگه میارنشون بخش. اونجا می‌تونید ببینید! پس از رفتن خانوم دکتر، بانو احد بقیه را از خوابِ ناز بیدار کرد و این خبر خوش را به آن‌ها داد. سپس همگی از سالن اتاق عمل، به سالن بخش رفتند که با عمران و یاد و خاطره و بانو نسل خاتم روبه‌رو شدند. _شماها اینجا چیکار می‌کنید؟! این را بانو احد پرسید که بانو نسل خاتم گفت: _من وسایل بچه و ساک شبنمی رو آوردم. دخترمحی زنگ زد و گفت که احتمالاً امروز شبنمی فارغ میشه! حالا شد؟! بانو احد با خوشحالی جواب داد: _بله. همین چند دقیقه پیش فارغ شد! همگی خدا را شکر کردند و به یکدیگر تبریک گفتند که سچینه پرسید: _استاد شما چرا اومدید؟! مگه حالتون خوب شد؟! عمران عینکش را صاف کرد. _بهترم الحمدالله. هم من، هم یاد. بعدم شنیدم که چه اتفاقاتی افتاده و خودمون رو رسوندیم تا همگی کنار هم باشیم! سچینه سری تکان داد که این بار مهدیه خطاب به یاد گفت: _شما چرا اومدید؟! می‌موندید توی باغ و با خواهرتون گپ می‌زدید دیگه! یاد با اخم، خاطره که کنارش ایستاده بود را نشان داد و گفت: _اولاً ایشون خواهر من نیست. دوماً من نمی‌تونم داداش عمرانم رو تنها بذارم. اون به من نیاز داره و هرلحظه و همه‌جا کنارشم! عمران لبخند گرمی به یاد زد و سپس خطاب به همه پرسید: _ببینم شماها از استاد مجاهد و خانوم وکیل خبری ندارید؟! این بار رجینا جواب داد. _نه استاد، خبر نداریم به مولا! دیشب قرار شد ما بیاییم بیمارستان، اونا هم برن کلانتری و از دست دای جان و دار و دستش گله و شکایت کنن! عمران شانه‌ای بالا انداخت که بانو نسل خاتم گفت: _نگران نباشید استاد. بالاخره هر شکایت کردنی، یه مراحل قانونی و اداری داره. از اونجایی هم که اینا نصفه شب رفتن، خب قطعاً کارای اداری میفته امروز صبح. بنابراین احتمالاً تا ظهر کارشون تموم بشه! همگی حرف بانو نسل خاتم را تایید کردند که دخترمحی پرسید: _استاد، خانوم دکتر طاهره نیومدن؟! مگه پزشک باغ نباید همیشه همراهمون باشه؟! سپس ریز ریز خندید که عمران جواب داد: _خیلی دوست داشت بیاد؛ ولی خب دلش برای خونوادش تنگ شده بود. به خاطر همین یه مرخصی ساعتی بهش دادم تا بره باغ خیار و خونوادش رو ببینه و برگرده! _استاد اگه ایشون مال باغ خیاره، پس چرا اقامت باغ انار رو گرفته؟! این را افراسیاب پرسید که دخترمحی گفت: _حتماً ایشونم جزء نخبه‌هایی که لَه لَه خارج رو می‌زنن و وطن خودشون رو قبول ندارن. اصطلاحاً بهشون میگن فرار مغزها. البته اگه ایشون مغزی داشته باشه! همگی چشم غره‌ای به دخترمحی رفتند که بانو نسل خاتم گفت: _چرا اونور سکه رو نمی‌بینید؟! چرا نمی‌گید که باغ انار حتماً یه چیزی داشته که این‌جور افراد رو از باغای اطراف جذب می‌کنه؟! جز اینه که باغ ما الماسیه که بین باغای دیگه در حال درخششه؟! بانو احد نگاه چپ چپی به بانو نسل خاتم انداخت. _از شما بعیده این حرفا بانو. آخه باغی که یا استاداش گم و گور میشن، یا یکی در میون اعضاش غش می‌کنن، یا یه پاشون کلانتری و دادگاهه و یه پاشون بیمارستان، ارزش فرار مغزا داره؟! الانم که یه مورد زائوی فارغ شده‌ی بیهوش داریم. یه دونه دوقلو داریم که هنوز کسی خرج و مخارجش رو به عهده نگرفته. یه دونه آلزایمری داریم که متهم به حمل مواد مخدره. قاضی مورد اعتمادمون مافیا در اومد...! ✅ 📆 🆔 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344