eitaa logo
آفتابگردان‌ها
528 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجاتی با استفاده از برخی مضامین . «نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی»* مرا از خویش جان دادی مرا در بهترین دل‌ها - دل مادر - مکان دادی برای گفتن حرفم، برای لقمه‌ی نانم برای بازدم‌هایم، زبان، دندان، دهان دادی خداوندا تو بودی مادرم را عاشقم کردی مرا با دست‌هایش بین گهواره تکان دادی تو با آرامش دریا، تو با کوه و گُل و صحرا خودت را به تمام بنده‌های خود نشان دادی زمین را فرش زیر پای مخلوقات خود کردی برای بال پرواز پرنده آسمان دادی به قدر قطره‌ای از لطف‌های تو نخواهد شد اگر یک عمر بشمارم، از این دادی از آن دادی اگر جوشید خونِ گرم تو از حلق مجروحم تو بودی که درون سینه‌ام آتشفشان دادی گلایه نیست در کارم، اگر آخر نوازش را به خواهر نه، به دختر نه، به چوب خیزران دادی (*) : آیه‌ی ۲۹ @Aftabgardan_ha
مهلت ثبت نام کارگاه نقدنویسی تمدید شد. همراه با تخفیف ویژه برای آفتابگردان‌ها @Aftabgardan_ha
تمدید مهلت ثبت نام کارگاه نقدنویسی به اطلاع اعضای محترم دوره‌های مختلف آفتابگردان‌ها می‌رساند زمان ثبت نام کارگاه «نقدنویسی» استاد زهیر توکلی از مجموعه‌ کارگاه‌های دوره‌های آموزشی «درباره شعر»، به دلیل وقفه ایجادشده در زمان برگزاری این کارگاه، تا روز چهارشنبه یازدهم مهر ماه ۱۳۹۷ تمدید شده است. علاقه‌مندان می‌توانند در صورت تمایل به شرکت در این کارگاه با دفتر شعر مؤسسه شهرستان ادب به شماره ۰۲۱۷۷۵۳۱۸۶۶ داخلی ۱ تماس بگیرند، یا به سامانه ۱۰۰۰۳۷۰۴۱ پیامک بزنند و یا به دایرکت همین صفحه پیام بدهند تا از شرایط شرکت در این کارگاه مطلع شوند. هزینه کارگاه نقدنویسی با تخفیف سی درصدی ویژه آفتابگردان‌ها: ۵۰۰۰۰ تومان. @Aftabgardan_ha
اگر چه با تو پریدن خیال بالم بود غبارِ مانده‌ی روی تنم وبالم بود ولی تو پر زدی آن‌قدر که گذر کردی از آن چه دورترین نقطه‌ی خیالم بود ولی تو پر زدی آن‌گونه که به وقت وداع فقط به قدر خداحافظی مجالم بود نبین که هیچ نپرسیدمت سفر تا کی؟ دلِ پرِ چمدان پاسخ سوالم بود نبین که هیچ نگفتم، به چشم‌هات قسم هزار قطره《بمان》 لای دستمالم بود بیا که پر بزنم با تو، شسته شد با اشک همان غبار که بر بالم و وبالم بود @Aftabgardan_ha
دارد فرات جزر و مد از ماه روی تو پر می‌کند پیاله فقط از سبوی تو خط: @Aftabgardan_ha
از زبان خطاب به جز یک خیالِ از نفس افتاده چیستم؟ بر من ببخش، در خور شان تو نیستم خورشید جاودانه! من این سایه‌ی سیاه روشن شدم به نور تو وقتی گریستم جز اینکه روسیاه‌ترین بنده‌ی توام پاسخ نداشتم به سوالی که کیستم من بنده‌ی تو بوده‌ام آری دلیل داشت عمری اگر شبیه تو آزاده زیستم افتادم از نفس تو ولی باز لحظه‌ای سویم بیا که پیش قدومت بایستم ای ابر سرفراز که نزدیک می‌شوی بر من ببار، من که کم از خاک نیستم @Aftabgardan_ha
به پیشگاه به پای سنگ مزارش بهانه‌ای کم داشت سه‌ساله دخترِ بابا نشانه‌ای کم داشت زنی به فجرِ چهارم رسیده بود آن‌شب دلِ شکسته‌ی او آشیانه‌ای کم داشت و مادری که نمازش ستاره‌باران بود به روی دامنِ سبزش جوانه‌ای کم داشت اگر شهامت شیرینِ این قبیله نبود جهان به وسعت این خاک، خانه‌ای کم داشت شهید سنگر مجنون! شهید سنگر عشق! غزل بدونِ شما عاشقانه‌ای کم داشت □ غروب بود و زمین در نگاه می‌لرزید غروب بود و نگاهی که شانه‌ای کم داشت @Aftabgardan_ha
13.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
《شب شکن》 همزمان با حمله موشکی به مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز خواننده: آهنگساز و تنظیم کننده: شاعر: @Aftabgardan_ha
تقدیم به مادر نشسته با دل خون پای پنجره بیرون می‌آورد سری از لای پنجره چشم‌انتظار یک پسر شصت‌ساله است ردّ نگاه مانده به هر جای پنجره از بس مدام پنجره را بست و باز کرد دیگر به حرف آمده لولای پنجره دیگر به حرف آمده و جیغ می‌کشد دیگر شکسته بغضِ ترک‌های پنجره مادر بخواب ما خبرت می‌کنیم اگر آمد کسی به شوق تماشای پنجره مادر تکان نمی‌خورد و بغض می‌کند بغضی برای قصه‌ی فردای پنجره @Aftabgardan_ha
بیا که بی تو فقط سایه همنشین من است به مرگ دلخوشم اکنون که در کمین من است دلم خوش است به آواز عاشقانه‌ی خویش که آن چه می‌شکند بغض را، طنین من است منم که تحفه برایت نداشتم جز شعر و شاخه‌های گلی که در آستین من است وطن برای من ای عشق جز حریم تو نیست کدام خطّ افق مرز سرزمین من است؟ دلم خوش است که از راه می رسی اما غزل گواه نفس‌های واپسین من است @Aftab_gardan_ha