#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#اشعار_محرم
#غزل
لحظهء پر زدن ما به نظر نزدیک است
راه عرش از دل صحرا چقَدَر نزدیک است
در دل خیمهء بیایید همه جمع شوید
همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است
مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا
چقَدَر بوی گل یاس پدر نزدیک است
تا سری هست به سجده بگذارید امروز
لحظهء بال درآوردن سر نزدیک است
تا توانید به ششماههء من بوسه زنید
بوسه های لب یک تیر سه پر نزدیک است
گریه ای کرد و غریبانه به زینب فرمود:
دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است
گفت آسوده بخوابید همین شبها را
وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است
گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:
که فدای تو شوم درد کمر نزدیک است
بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید
گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است
قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند
ای خدا صبر بده داغ پسر نزدیک است
#مجتبی_شکریان
چه زینبی که عرش را سریر خویش می کند
چه زینبی که صبر را اسیر خویش می کند
چه زینبی حسین را امیر خویش می کند
حسین زنده در دلِ جوش و خروشِ زینب است
علم زمین نمی خورد ، علم به دوشِ زینب است
________
گوش کن از دلِ افلاک خبر میآید
به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر میآید
چه خبر هست؟ فرشته چقدر میآید
سورۀ صبر در آغوشِ سحر میآید
شد اجابت زِخدا باز دعایِ حیدر
فاطمه دختری آورده برایِ حیدر
دختری آمده تا همدم مادر باشد
دختری آمده تا حیدرِ حیدر باشد
خواهری آمده عشقِ دو برادر باشد
گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد
عصمت و عفت و تقواش همه مادری است
به خداوند قسم لایقِ پیغمبری است
فاطمه محو گل روی درخشانش بود
مرتضی زمزمه میکرد و غزل خوانش بود
گرم بوسیدن پیشانی و چشمانش بود
احمد آنروز چه میدید که گریانش بود
احمد آن روز تجلّی رسالت را دید
یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟
قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را
دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را
یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را
یا که تشریح کند قلۀ اهداف تو را
عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات
به گلِ رویِ بهشتیِ تو بانو صلوات
بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد
زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد
طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد
دست در دست شدی گریهات آرام نشد
دیدی از دُورُبرت عطر کسی میآید
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
*هر چی دست به دستش کردن ساکت نشد .. پیغمبر گرفت آرام نشد ؛ علی میگیره آرام نمیشه ؛ حسن میگیره آرام نمیشه ؛ یه وقت همه دیدن حسین از دور داره میاد .. همچین که ابی عبدالله این بچه رو بغل گرفت چشمش به چشمِ زینب افتاد ، زینب آرام شد .. دلدار به دلبر رسید .. آیت الله مرعشیِ نجفی رحمت الله علیه فرمودند اینجا یه جا بود بی بی چشمش به چشمِ حسین اُفتاد آرام شد .. یه جایِ دیگه ام چشمِ زینب به حسین خورد و آرام شد .. (میدونی کجا بود؟ ..) اونجا که حسین سرش بالایِ نیزه هاست ..
یه نگاه به حسینش کرد دلش آروم شد ..*
چشم برهم زدی و عشقِ مجسم آمد
بَه که بالایِ سرت خیر دو عالم آمد
اشک از گوشۀ چشم همه آن دم آمد
کودکی سویِ تو با دیدۀ پر نَم آمد
گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب
کمی آرام عزیزم که حسینم زینب
بانویِ مُلک وجودی و وجودت خیر است
قلب تو وقفِ حسین است و جدا از غیر است
پیش تو عشقِ حسین ، اصلِ سلوک و سِیر است
سِیر تو کربُبَلا ، کوفه و شام و دِیر است
آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه
صابره بودن در کربُبَلا یعنی چه
ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی
کعبۀ عشقِ برادر شدی و محترمی
مریم از جام حیایِ تو چشیده است نمی
نائبِ فاطمه ، صدیقۀ ثابت قدمی
کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست
مات و مبهوتِ سخنرانیِ مولایی توست
جای امثال شما در کُرۀ خاکی نیست
چون زمین قابل این گوهرِ افلاکی نیست
گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست
داغها دیدهای اما لب تو شاکی نیست
چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی
پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی
آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود
زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود
در دل جهل زمان شمسهی تابنده شود
با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود
روی نی گفت برادر همهجا در هر راه
طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله
شاعر : #مجتبی_شکریان
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
خورشید در آسمان زهرا آمد
کشتی نجات، سوی دریا آمد
هر کس پیِ دنیای خودش هست ولی
دنیای من امروز به دنیا آمد
✍ #مجتبی_شکریان
.❣﷽❣
🔷 #دوبیتی_امام_حسین_ع
🔶 #صلوات_امام_حسین_ع
دوّمین کریم مرتضی' را صلوات
پنجمین بهار هل أتی' را صلوات
خواهی که روی نیمه ی شعبان به حرم
خورشید بهشت کربلا را صلوات
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔷🔶🔷
بر عرش دوباره زیب و زین آمده است
محبوب رسول ثقلین آمده است
از کنگرۀ عرش به ذکر صلوات
گفتند حسینیان حسین آمده است
#سیدهاشم_وفایی
🔷🔶🔷
امشب حسنات می فرستد زهرا
برشیعه برات می فرستد زهرا
درهای بهشت وا شده پس حتما
دارد صلوات می فرستد زهرا
#سیدمجتبی_شجاع
🔷🔶🔷
ای آن که تو را حُسن خداداد بود
میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود
ما را به نگاه لطف خود شادان کن
امروز که قلب فاطمه شاد بود
🔷🔶🔷
امشب که فضا پُر است از بوی حسین
عطر گل سرخ آید از سوی حسین
ای فطرس پر سوخته احرام ببند
از بهر طواف کعبۀ روی حسین
🔷🔶🔷
ما ریزه خور خوان گل فاطمه ایم
پروردۀ احسان گل فاطمه ایم
خاریم ولی به یمن میلاد حسین
صد شکر که مهمان گل فاطمه ایم
🔷🔶🔶
از عشقِ حسین تا تکلّم کردند
قدسی نفسان باز تبسّم کردند
ازبهر زیارتِ حسین بن علی
در خاکِ قدوم او تیممّ کردند
(#سیدهاشم_وفایی)
🔷🔶🔷
تادین خداوند پی نصرت توست
عالم همه مدیون تو و خلقت توست
از عرش، خداوند جهان می فرمود:
برخیز حسین موقع بعثت توست
#سیدمهدی_وزیری
🔷🔶🔷
ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﻟﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﻳﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺷﺪ
ﻣﻴﻠﺎﺩ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﺳﺠﺎﺩ
ﺑﺮﻣﻬﺪﻱ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺷﺪ
.🔷🔶🔷
تبریک که ماهِ صلوات است این ماه
میلادِ سفینه ی نجات است این ماه
یعنی که از مقدمِ گلهای بهشت
لبریز ز خیر و برکات است این ماه!
#ه_محرابی
.🔷🔶🔷
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد
عطر نفس بقیه الله آمد
با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین
یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد
🔷🔶🔷
افتخار الثقلین آمده است
به نبی نور دو عین آمده است
نور باران شده ایوان حجاز
عاشقان مژده، حسین آمده است
🔷🔶🔷
ساقی بزم ولائی تو حسین
چشمه ی آب بقائی تو حسین
محور دایره ی کرب و بلا
افتخارالشهدائی تو حسین
🔷🔶🔷
در دل افتاده عجب غوغائی
همه خیره به گل زیبائی
جبرئیل آمده با خیل ملک
تا بخواند به حسین لالائی
🔷🔶🔷
مرحبا ای شه فرزانه حسین
رونق خانه و کاشانه حسین
شمع پر نور همه انجمنی
جان عالم به تو پروانه حسین
🔷🔶🔷
ز آسمان صوت جلی می آید
شهسوار ازلی می آید
به زمین و به زمان مژده دهید
که حسین ابن علی می آید
🔷🔶🔷
عرشیان که به علی مانوسند
حافظان شرف و ناموسند
میهماندار گل زهرایند
همه از دست حسین می بوسند
🔷🔶🔷
شب میلاد و شب احسان است
آسمان روشن و نور افشان است
گفتم آنجا چه خبر، روح الامین
گفت در عرش حسین مهمان است
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
🔷🔶🔷
یک سوی ابوفاضل و یک سوی حسین
خورشید کنار ماه ، دیدیم به عین
یک دل نبود جای دو دلبر ، آری
الا دل ما که هست بین الحرمین
#میثم_مومنی_نژاد
🔷🔶🔷
تا بال وپر عشق به جانم دادند
در وادی عاشقان مکانم دادند
گفتم که کجاست کعبه ی اهل ولا
در گاه حسین را نشانم دادند
ناشناس
🔷🔶🔷
جان ها به فدات یا اباعبدالله
دنیا و مَمات یا اباعبدالله
در روزِ ولادتت بده عیدیِ ما
جانانه برات… یا اباعبدالله
#احمد_دلجو
🔷🔶🔷
از روی حسین تا نقاب افکندند
در کشور عشق، انقلاب افکندند
تبریک به توفانزدگانِ غم و درد
کشتی نجات را به آب افکندند
🔷🔶🔷
من در بر کشتی نجات آمدهام
در ساحل چشمهی حیات آمدهام
تا زودتر از زود گناهم بخشند
قبل از عرفه در عرفات آمدهام
🔷🔶🔷
سرچشمهی خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقهی عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
#سیدرضا_موید
🔷🔶🔷
خورشید در آسمان زهرا آمد
کشتی نجات سوی دریا آمد
هر کس پیِ دنیای خودش هست ولی
دنیای من امروز به دنیا آمد
#مجتبی_شکریان
🔷🔶🔷
حق برگ برات میفرستد امشب
کشتی نجات میفرستد امشب
فطرس دم گهواره ی ثار اللهاست
دارد صلوات میفرستد امشب
#عبدالزهرا
🔷🔶🔷
سائل امروز,عطا چند برابر دارد
دیده بر دستِ نبی؛فاطمه؛حیدر دارد
حسنی ها به خدا روزیشان بیشتر است
چون کریم حرم,امروز برادر دارد
#قاسم_نعمتی
🔷🔶🔷
بر ختم رسل نور دوعین است حسین
والله پناه عالمین است حسین
امضاء برات کربلا می خواهی
ذکر صلوات بر حسین است حسین
#سیدمهدی_حجازی
🔷🔶🔷
باشد همیشه سایه ی تو بر سرم حسین
با عشق در هوای حرم می پرم حسین
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
بر من ببخش از سر لطفت حرم حسین
آرمان صائمی
🔷🔶🔷
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
خورشید نجابت و صفا را عشق است
سلطان کرامت و سخا را عشق است
در بین تمام خوبرویان جهان
رخسار امام مجتبی را عشق است
✍ #مجتبی_شکریان
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
در نیمهی ماه، ماهِ کامل حسن است
در سیر و سلوک، راهِ کامل حسن است
یک گوشهای از فضائلش این بس که...
در جنگ جمل، سپاه کامل حسن است
✍ #مجتبی_شکریان
#حضرت_عباس_ع_شهادت
ای علمدار نینوا عباس
شرف الشمس کربلا عباس
میروی از حرم به سوی فرات
دور باشی عزیزم از آفات
گفتی از غصه سینهات تنگ است
حال، امروز موقع جنگ است
گفتهای سینهات پر از درد است
رنگ اطفال تشنهام زرد است
برو اما برای آب برو
محض آرامش رباب برو
نروی هستی من از دستم
جلوی خیمه منتظر هستم
مانده چشمم به راه برگردی
جلوی خیمه گاه برگردی
ای برادر شکوه خیمه تویی
ای علمدار،کوه خیمه تویی
تو که باشی حرم امان دارد
جان من! دخترم امان دارد
تو که باشی پناه دارم من
با وجودت سپاه دارم من
تو که باشی امید خواهر هست
تو بمانی علیِ اصغر هست
تو که باشی رقیهام شاد است
دلش از بند غصه آزاد است
تو نباشی دگر پناهی نیست
یا اباالفضل تکیهگاهی نیست
طفلِ محتاجِ آب، منتظرت
گریههای رباب منتظرت
خیمهها بی تو محشر غوغاست
ای برادر برادرت تنهاست
اسدالله این حرم برگرد
قوت قلب خواهرم برگرد
دشمنان بی حیا و نامردند
دور این خیمهگاه میگردند
✍ #مجتبی_شکریان
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم
به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم
همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا
من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم
تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه:
همه نامحرماند اینجا، گره خورده عجب کارم
تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا
ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم
به دامانم پناه آوردهاند اطفال با گریه
حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم
هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر
کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم
اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند
از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم
اگر چه ابریام، طوفانیام اما برادر جان!
کنار دشمنانت یک سر سوزن نمیبارم
✍ #مجتبی_شکریان
#مدح_حضرت_امالبنین_س
ای روشنای خانهی حیدر پس از زهرا
کاملترین و بهترین همسر پس از زهرا
ایثار از رفتار و الطاف تو میجوشد
مهر و محبت از دل صاف تو میجوشد
هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشتهاش را در تو پیدا کرد
آری خدا پای تو را در خانهاش وا کرد
در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید
در قلب تو یک آسمان عزم و شهامت دید
پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب
دست توسل میزنم بر ساحتت امشب
دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است
بانو تو را در عالَم خلقت شبیهی نیست
هم رتبهی عِلمت در این دنیا فقیهی نیست
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلای امیرالمؤمنین بودی
روزی که سوی خانهی مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
برداشتی آرام سوی خانه گامت را
کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بُردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانهی زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیز بچههای فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی
در تو خدا ظرفیت بسیار را میدید
فانی شدن در حیدر کرار را میدید
آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد
چون لیلهی قدر از هزاران ماه بهتر داد
مولا که دید از شوق داری در بغل عباس
فرمود با گریه: و ما ادراک ماالعباس
بانو عَلَم در مُشت عباس تو میچرخد
عالم سرِ انگشت عباس تو میچرخد
بانو گره خورده به کار ما، گشایش کن
امشب بیا ما را به عباست سفارش کن...
✍ #مجتبی_شکریان
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
نشستم در بقیع اشکی بریزم
شنیدم علقمه رفتی عزیزم
شنیدم کودکان بیتاب بودند
تو بودی و همه بیآب بودند
شنیدم از عطش افتاده بودند
به دستت مشکِ خالی داده بودند
الا ای ماه! بی شمشیر رفتی
میان روبهان چون شیر رفتی
صدایت میزنم با اشک، عباس
به جای نیزه بُردی مشک، عباس
شنیدم مشک بردی بر نگشتی
هزاران تیر خوردی بر نگشتی
شنیدم مشک، زیر آب بردی
در اوج تشنگی آبی نخوردی
الا مادر به قربان تو عباس!
جدا کردند دستان تو عباس!
شنیدم راه نخلستان گرفتی
شنیدم مشک بر دندان گرفتی
شنیدم مشکِ آبت تیر خورده
شنیدم پیکرت شمشیر خورده
الا ایکه دل از من بُرده چشمت
شنیدم که شده آزرده چشمت
شنیدم کردهای غوغا اباالفضل
کنارت آمده زهرا اباالفضل
الا ای عُمْر مادر! ای جوانم!
جوانم! مهربانم! پهلوانم!
شنیدم بعد تو غوغا شد عباس
عزای زینب کبری شد عباس
پیِ تو رویِ تَل اطفال رفتند
همه اهل حرم از حال رفتند
شنیدم دشمنان خوشحال بودند
همه دور و بر گودال بودند
شنیدم زینت اطفال بردند
حسینم را تهِ گودال بردند
در آن ساعت کجا بودی اباالفضل؟
به زیر نیزهها بودی اباالفضل؟
من از بعد حسین، همراهِ زهرا
زنم ناله: حسینا وا حسینا
✍ #مجتبی_شکریان