eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•در رگ رگش... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در رگ رگش نشانه ی خون کریم بود او وارث کمال پدر از قدیم بود دست عمو به گیسوی او چون نسیم بود این کودک شهید که گفته یتیم بود وقتی حسین سایه ی بالای سر شود کو آن دلِ یتیم که تنگِ پدر شود در لحظه های پر تپش نوجوانی اش با آن دل کبوتری و آسمانی اش با حکم عمه، عمهٔ قامت کمانی اش بر تلِّ زینبیه بود دیده بانی اش اخبار را به محضر عمه رسانده است دور عمو به غیر غریبی نمانده است *عمه توأم میبینی عموم یار نداره، عموم کس وکار نداره ، دوره اش کردن عمه.... شب عاشورا این دوتا یتیم یه گوشه خلوت کرده بودن با هم.قاسم میگفت: عبدالله !فردا نشه باختیما.عبدالله بابامون سفارش کرده هوا عمو رو داشته باشیم. عبدالله من که دل موندن ندارم اسیری عمه رو ببینم. بابامون تو کوچه پیر شد بسه...شب عاشورا با هم قرار مداراشون رو گذاشتن، گفتن فردا جون میدیم برا عمو.. جوونها بنی هاشم مشایعت کردن ابی عبدالله رو آقا بدن قاسم رو به سینه چسباند آورد خیمه شهدا..تا داداش رو دید بی قرار شدمن هم باید شهید بشم. همونجا دستش رو داد تو دست زینب.. گفت:یه لحظه از خودت جدا نکنی ها.. یازده سالشه، من طاقت دیدن داغ این یکی رو ندارم...* خورشید را به دیده شفق گونه دید و رفت از دستِ ماه دست خودش را کشید و رفت از خیمه ها کبوترِ عاشق پرید و رفت تا قتلگاه مثل غزالی، دوید و رفت میرفت پا برهنه در آن صحنهٔ جدال میگفت: عمه، جان عمو کن مرا حلال ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ببین مسیحای همه... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ببین مسیحای همه؛ مسافر صلیب شده عمه تو را خدا نگاه بکن چقدر غریب شده من و خجالت زده ی بابای مظلومم نکن از آغوش عمو حسینم من و محرومم نکن کاشکی بیفته به دلش خودش من و صدا کنه پیدا نمیشه یکی از این پیرمرد دفاع کنه رهاش کنید یکم مؤدبانه تر صداش کنید کمتر برای غارتش تلاش کنید نگاه به حال و روز بچه هاش کنید دارم میام به قتلگاه تا که برات کاری کنم نه این که تو خیمه بمونم و عزاداری کنم شاید بتونم نذارم که هتک حرمت نکنن اینا نمیخوان بُکشن میخوان اذیّتت کنن *هی جلوش آب و،رو زمین میریختن تشنه اته به حیوونها مون آب میدیم به تو نمیدیم. آب مهریه مادرته ولی نمیدیم * دویدم و تو رو تو این شلوغی ها که دیدم و از زیر دست و پا بهت رسیدم و شدم مثل عموی دست بریده ام ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•شلوغه قتلگاه... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *افتاد تو بغل عمو ،عمو نیست باباست،یه عمری براش پدری کرده ،بچه یتیم رو باید بغل کنن...بچه یتیم داداش رو بغل کرد.یه بچه یتیم هم میشناسم باباش اومد خرابه گفت :بغلت کو بابا...؟ این بچه افتاد تو بغل امام حسین اگه میخواستن ذبحش کنند راحت میتونستن نزدیک بود جلو دستشون بود. اما حرمله تفریحش شده بود.. حرمله بازیش گرفته بود، میخواست جگر آقا رو بسوزونه.. بدترین نوع ذبح کردن رو اختیار کرد، از نزدیک با تیر و کمان به گلوی بچه زد تو بغل حسین دست و پا زد....* شلوغه قتلگاه صدا نمیرسه کسی برا کمک چرا نمیرسه هر کی میاد میگه بگید که اومدم شاهد باشید منم یه ضربه امو زدم یکی یه نیزه رو به نیت باباش به پهلو میزنه یکی یه تیر برا شادی مادرش به بازو میزنه تو او شلوغی که بزن بزن بود موقع کشتن یه بی کفن برای یاری عزیز زهرا اونی که اومد پسر امام حسن بود *شروع کرد دست و پا زدن امام حسین صورتش رو چرخوند نمیتونست ببینه یتیم حسنش دست و پا میزنه ..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو را بردن دیر رسیدم من سر پیراهنت پیرم کردن از زندگی سیرم کردن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•کربلا در احاطه ی... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سخن اهل عشق این سخن است کربلا در احاطه ی حسن است هرکسی رو به کربلا کرده باطناً رو به مجتبی کرده بزم ما را حسن فراهم کرد او حسین را عزیز عالم کرد این همه مجلس مصیبت ها پرچم یا حسینِ هیئت ها خیرها را به ما حسن داده او به ما اذن سوختن داده میوه ی نور می دهد شجرش ای به قربان هر دوتا پسرش با حسن جانِ تازه می گیریم امشب از او اجازه می گیریم که بگویم ز جلوه ی آن ماه مددی یا جناب عبدالله یازده ساله است و صف شکن است پس یتیم حسن خودش حسن است دست آورده جای شمشیرش همه مات اند ماتِ تکبیرش حق شده پیش او بزرگ شده این پسر با عمو بزرگ شده گریه کن ها نظر به راه کنید حسن ِکوچه را نگاه کنید از روی تَل خدا خدا می کرد عمویش را فقط صدا می کرد چه عمویی میان چند سپاه تشنه ای در میان قربانگاه صحنه را تاکه دید گفت: حسین ! دست خود را کشید گفت: حسین! حسن کربلا به جان آمد پا برهنه دوان دوان آمد آمد و دید گریه بی اثر است یک نفر روی سینه ی پدر است پاره پاره شده است پیروهنش می زند با غلاف برپیکرش بندبند تنش گسسته شده نیزه ها درتنش شکسته شده دادزد ای عموی خون جگرم غم مخور من برای تو پسرم چشم درسمت خیمه گاه ندوز دست ناقابلم هست که هنوز می دهم دست دربرابر تو تا بلا دور باشد از سر تو دیدی آخر تنم ز عشقت سوخت تیر من را به روی جسمت دوخت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•یا ابا لا تَرحَل.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *امشب همه بیایید بریم قتلگاه مثل عبدالله یه کاری کنیم اربابمون یه کمی نفس بکشه.. میگن امام حسین با یه مصیبتی این بچه رو سپرد به زینب سلام الله علیها مقاتل نوشتند: آنقدر وابستگی به این آقا داشت نوشتند: اباعبدالله رو اینجور صدا میزد: "یا أبا لا تَترُک یا ابا لا تَرحَل"* *همه ی صحنه های کربلا رو این آقا زاده دیده. اما کلیدحل مشکلاتو بلده می دونه چی بگه، چه نذری کنه، کی رو صدا بزنه، میگن هی این پا و اون پا میکرد..بالای تل دستش تو دست عمه بود یهو دیدن لحنش عوض شد یهو صدا زد : "یا اُماه یافاطمه اًغیثینی یا فاطمه سائلینی" میگه لحظه آخر دستش تو دست عمه سادات بود، خانم روی تل ایستاده داره دعا میخونه :"یا رَبّاه! ارحمنا، یا رَبّاه! اُنصرنا، یا کافی المهمات اًغِثنا.."* *عمه ی مااز بالای تل دید یه لحظه ذوالجناح توقف کرد داره دونه دونه نگاه میکنه.. دست عبدالله رو محکم گرفته مقتل نوشته: امام حسین دیگه خسته شد.. میگن پنجاه زخم به بدن ابی عبدالله افتاده بود.خانم اینجا رو که دید دستاش شروع کرد به لرزیدن، تا دید ذوالجناح دیگه تکون نمیخوره، قدم برنمیداره.. مناجات خانم عوض شد یهو گفت: یارسول الله ! میگن قلب عمه ما به تپش افتاد.. "یارسول الله! رفع صالح ابن وهب سنا نا فضرب بصدر الحسین"آقا از سمت راست وارد یه حفره ای شد دیگه خانوم زینب نتونست ببینه... میگن هزار نفر دور قتلگاه جمع شده بودند کار از دست بی بی خارج شد..تا این صحنه رو دید دستای خانم شل شد.. یهو عبدالله دستای عمه رو رها کرد رفت سمت گودال. بعضی ها میگن آخه مگه چند نفر تو این گودال جا می شدند یه نفرم نمی تونست پاشو تو این گودال دراز کنه، خب ابی عبدالله قدش بلنده عبدالله قدش کوتاهه تا دید نامرد میخواد ضربه رو بزنه هی رو نوک پا ایستاد..آخه این بچه ی امام حسنه اون روز هم پشت در امام‌ حسن‌ رو‌ نوک‌ پا ایستاد..* *میگن مزاحم شمر و سنان شد نوک پا رو بلندکرد اینجا که مزاحم شد برا این دوتا ملعون حرمله ابن کاهل اسدی این صحنه رو دید امام حسین داره نگاه میکنه... ازپشت سر، موی عبدالله رو گرفت.. یهو ابا عبدالله صورتش رو برگردوند خون پاشید روی صورت حسین..* به عمه زینبم هی التماس میکنم من تورو ازدست سنان خلاص میکنم برای کشتنِ تو هرچقدربد بشن بایدفقط ازروی جسم من رد بشن بمیره مادرت.. تعارفی چرا شده بریدن سرت چرا توجهی نمیکنند به خواهرت بمیره مادرت.. خیلی بی قرارم من طاقت ندارم بی دست بهترم تا دست رو دست بذارم یتیممو ولی میخوام پسر بشم برات پسر که نه من اومدم سپر بشم برات خون گلوم رو صورتت می ریزه عمو روضه من باتو پُره از گریزه عمو عجب بساطیه انگاری اعضای تن تو صلواتیه عجب بساطیه شاهی ولی دفن تو با چند تا دهاتیه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دارم‌من میام.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دارم من میام با اشک چشام عمو جون یه کم دیگه طاقت بیار شدی بی پناه توی قتلگاه تو رو دوره کردن یه مشت نیزه دار «عمو طاقت بیار ...» یه نامرد شکست نیزه شو تو تنت یکی خیره مونده به پیراهنت یکی فکر دزدیدن خاتمت یکی هم داره میکشه جوشنت «عمو کشتنت ...» فدا غربتت روی صورتت بمیرم می بینم خون اصغرت رو خاک میشینم دارم می بینم مزاحم شده نیزه تو حنجرت عمو جون پاشو دست من رو بگیر دارن پشت و روت میکنن پاشو که هنوز نقشه دارن برات و گرِنه تنت میشه مثل حصیر تو بارون تیر داره میشه دیر عمو جان عمو جانم *نمیدونم قطعا و یقینا فرصتی نشده که این بچه رو بعد از شهادت بخوان از بدن عمو جدا کنن، لذا وقتی نانجیبا ده اسب رو نعل تازه زدن، اینجا این بچه رو بدن عمو... حسین ...* *دست گداییتو بالا ببر . رد شدم از گودال. یه گوشه ای از روضه ها رو برات گفتم. زنده بمونیم عاشورا سخته والله... * اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بُوَد مانند دیدن *از بالا تل زینب همه رو دید... صدا زد "صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِمَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ" * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•از سر گذشتن.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *تا صدای ابی عبدالله میومد دل زینب آروم بود. تا صدا میزد "«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ" اما دیدن دیگه صداش کم کم داره از نوا میفته. تا لحظه ای که نگاه کرد"فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ" تفسیر این روایت اینه:* بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد *این لحظه رو هم عمه سادات داره می بینه، هم کنارش عبدالله بن الحسن، دستش تو دست عمه ست. تا حالا عمه دستشو محکم گرفته. اما دیگه اینجا دست زینب بی حس شد. * آه از آن لحظه ای که شمر در گودال رفت روضهٔ جانسوز شد اینگونه سوزان بیشتر *یه وقت دیدن دیگه عبدالله دل تو دلش نیست. دستش رو از دست عمه رها کرد دوید به سمت میدان هی صدا میزنه "وَالله لا اُفارقُ عَمّی" نمیتونم عموم رو تنها بذارم. شب بچه های امام حسنه. هر شب گریه می کردی ابی عبدالله از کربلا نگاهت می کرد. امشب یه دعاگو هم از مدینه داری، از کنار قبرستان بقیع... پیغمبر فرمود: برا حسنم هرکسی یه قطره اشک بریزه گریان وارد محشر نمیشه...* ابن الحسن هستم جگر دارم عمو جان پیشِ تو از بازو سپر دارم عمو جان *همچین که خودشو رسوند با احترام داره میاد اینجا زیارتگاه انبیاست، زیارتگاه اولیاست. هرکسی اجازه نداره اینطوری وارد بشه. با پای برهنه داره می دوه به سمت گودال. اما تا رسید دید یه عده بی حیا با چکمه وارد شدن. (اگه از اول وارد روضه شدم چون روضه پنج روز بواسطه آقازاده امام حسن روضت میاد جلو. روضه گوداله باید عاشورا بخونی، اما این آقازاده یه کاری کرده روضه توام شده با روضه گودال) نگاه کرد دید ابن شَعب ملعون، نانجیب شمشیر گرفته بالاسر ابی عبدالله. روایت این نانجیب رو گفته، تو زیارت ناحیه اما حرمله ی نانجیب رو آورده.هر کدومشون بودن یه وقت دیدن بچه شیر امام حسن یه نگاه کرد. گفت: "یَابنَ الخَبیثَة آَتَقتُلُ عَمّی"؟ میخوای عموی منو بکشی؟ مگه عبدالله مرده باشه. نانجیب گفت بچه یه حرفی داره میزنه. شمشیر رو به قصد سر ابی عبدالله آورد یه وقت دستشو جلو آورد. تا دست آویزان پوست شد، تا صدای شکسته شدن استخون دستو شنید یه وقت صدا زد.." وا اُمّاه!" همه روضه هایی که باباش براش خونده بود تداعی شد. یه روزی بابا درِ گو ششون روضه میخوند. عزیزم! خودم دیدم با چشمام. نانجیب با غلاف شمشیر به بازوی مادرم زد.* با سر دویدم سمت تو تا سینه ات را از زیر پای شمر بردارم عموجان من بی زره یاد جمل را زنده کردم مانند بابایم هنر دارم عمو جان درد یتیمی را کنارت حس نکردم پیش خودم گفتم پدر دارم عمو جان از سر گذشتن، سرگذشت عاشقان است شرمنده ام پیش تو سر دارم عمو جان «عمو حسین عمو حسین .....» گفت عموجان : دست بریده حاصل دست شکسته است این ارث را از پشت در دارم عمو جان *آخرین تیرشو حرمله نانجیب در کمان قرار داد. این بچه رو سینه عمو افتاده. ان شاءالله این صحنه رو عمه سادات از بالای تل ندیده باشه. چرا که اگه زینب دنبال عبدالله دویده باشه شاید این صحنه رو دیده. * تیر از تنم رد شد تنم را به تنت دوخت خیلی برایت دردسر دارم عمو جان اینجا پر از سنگ و سنان و تیر و نیزه است از تنگی جایت خبر دارم عموجان با خنده من را بدرقه کن جای گریه حالا که من شوق سفر دارم عمو جان هرچند لشکری نیست من لشکر عمویم بردار خنجرت را از حنجرِ عمویم * دید عمو رو دوره کردن. صدا زد: لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر* بردار نیزه ات را از صورت خداوند یابن خبیثه نگذار سر به سر عمویم * این نانجیب ها فقط زخم نمی زدن. اینقدر کنار گودال دشنام دادن.* این سینه را پیمبر بوسیده روزگاری پاشو! چرا نشستی بر پیکر عمویم؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•زمین داره می لرزه.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زمین داره می لرزه، آسمونا تاریکه این آخرین سربازه، به قتلگاه نزدیکه از خیمه ی بی قرارا، از لای گرد و غبارا داره میبینه عموشو، تو حلقه‌ی نیزه دارا میبینه چشماشو دیگه بسته میبینه چقدر نیزه شکسته خدایا! شمر کجا نشسته؟ «وااای عمو حسین، عمو حسین» رهاش کنید نامردا، این سوره ی انسانه پای کدوم بی دینی رو سینه ی قرآنه این جسمی که روبرومه، قرآن ناطق عمومه عمه برو توی خیمه، اینجا دیگه کار تمومه بمیرم، سر نیزه ها بلندن اومدن راه نفس ببندن کنارت آب میریزن میخندن «وااای عمو حسین، عمو حسین» عمو داره دیر میشه، بیار سرت رو بالا شنیدم از حرفاشون که وقت خیمه است حالا دشمن چقد بی وجوده، تو زنده ای هنوز زوده که ببینی خیمه هاتو اسیره آتش و دوده میزنن به نیزه ها سرا رو میزنن تک تک دخترا رو میکشن چادر و معجرا رو ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
. |⇦•ای عشق... حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── ای عشق چه زیبایی ای مرد چه تنهایی گریه کنِ حلقه ی اشکت، باران سینه زنِ دسته ی عشقت، طوفان موج عزای تو خروشان مقصدِ عالم، ای شاهِ جوانمرد با دلِ زهرا داغ تو چه ها کرد «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» بر تن کفن دارد، بوی حسن دارد سنگِ ستم آمد و از پا افتاد دور سرش حلقه ی دشمن ای داد روی زمین پیکرِ داماد ظرفِ دل ما از گریه لبالب لاله ی نجمه زیر سمِ مرکب «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
10-dodame.mp3
3.5M
|⇦•قد کشیدم... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── قد کشیدم که مرا خوب بگیری بغلم قاسم بن الحسنم قاسم بن الحسنم «حسین..» من اسد زاده ام و وارث شیر جملم قاسم بن الحسنم قاسم بن الحسنم «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... علیه_السلام .
. |⇦•میروم‌ تا که ببینند... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── عمو جان قلبم از مهر خداییِ تو آکنده شده وقت یک حمله ی طوفانی کوبنده شده میروم تا که ببینند حسن زنده شده بنگر لشکر کوفه چه پراکنده شده تیغ حیدر به کمر بسته عمو میتازم دست و سر در وسط معرکه می اندازم همه بیمارِ تو، من از همه بیمارترم من از این لشکر بی ریشه جگردارترم سیزده ساله ام و از همه سردارترم به کمند عشق تو گرفتارترم دست پرورده ی عباسِ علمدار منم نوه ی صف شکن حیدر کرّار منم ای عمو! از حرم آهسته خودت را برسان تا که پلکم نشده بسته خودت را برسان میزنم ناله ی پیوسته خودت را برسان بر سر پیکر این خسته خودت را برسان شکرُ للّه بلاهای عظیمی دارم حسنی زاده ام و خُلق کریمی دارم قاسمت در وسط معرکه غوغا کرده پدرم لب به تشکر ز گلش وا کرده نیزه ای آمده در سینه ی من جا کرده روح من عزم سفر جانب زهرا کرده با تن غرق به خون باز رجز میخوانم میروم منتظر آمدنت می‌مانم گفت قاسم بلند شو پسرم روی پاهات بند شو پسرم *مگه میشه یه کسی که همه استخوان هاش شکسته،فقط یه راه داره یه جسمی کشیده و یا پهن بشه اونم باید له بشه..* شعله بر جان ما نکش اینقدر به روی خاک پا نکش اینقدر پسرم تو امانت حسنی چه کنم تا که دست و پا نزنی *تا عمو اومد به دادش برسه دور عمو درگیر شدن، حسین به این آقازاده نرسه، بچه زیر دست و پای مرکب ها موند...* روی جسمت برو بیا شده است استخوان های سینه ات وا شده است شاهدِ دست و پا زدن شده ام آه! شرمنده ی حسن شده ام *به میدان که می رفت تا سرشانه ی عمو بود، عمو که از میدان میاوردش سرشو روی شونه گذاشت، اما پاش هم روی زمین کشیده میشد..* قد کشیدی تو اینقدَر اینجا در عبا جا نمی‌شوی حتی راه رفتند بر حریم تنت جای نعل است بر روی دهنت * امانت امام حسنه جلو چشم امام حسین له کردن...* اسب روی تنت شتاب گرفت نعل از پیکرت گلاب گرفت کینه ها نقشِ بر زمینت کرد عقده های جمل چُنینت کرد پهلویت در فشار بود شکست سینه در اضطرار بود شکست ز من بگوی به گلچین تلاش بیهوده کردی گلی که آب نخورده دگر گلاب ندارد کربلا هم آکنده از بوی یاس شد پهلویت در فشار بود شکست سینه در اضطرار بود شکست روضه ات امتداد تاریخ است زخم نیزه مشابه میخ است تا که پا پشت در گذاشت زدند مادرم بار شیشه داشت زدند .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ای شهد شیرین..‌ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای شهد شیرین عاشقی درد و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دینِ عاشقی بیدارم کن، بهارم کن به تیغ مژگان شکارم کن با یاد تو بارانم، ابری و پریشانم حسین جانم حسین جان من زنده ی بی روحم، تو جانی و جانانم حسین جانم حسین جان ای نور بی مثل و بی حریف جانان جان های شریف اسرار ذکر یا رفیق معنای ذکر یا لطیف به عشق دل رو، دچار کردم به سمت نورت، فرار کردم جام تو به دستانم، از عشق تو میخوانم حسین جانم حسین جان یک لحظه بدون عشق، من زنده نمی‌مانم حسین جانم حسین جان ای ذکر اِنّا لِلّه‌ِ عشق مرز راه و بیراه عشق از خورشید تو می‌رسه نورِ مهتاب ماهِ عشق ماهِ کامل، ابوفاضل شدم مستت با تمام دل ساقی بده درمانم، کن جلوه که عطشانم حسین جانم حسین جان در وادی سرمستی از دست تو حیرانم حسین جانم حسین جان .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•از خیمه بیرون آمده.... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── از خیمه بیرون آمده آیینه ی قرص قمر شیری به میدان می‌زند مستانه و شوریده سر قلب حرم قلب عمو قلب همه دنبال او او غرقِ در عشق عمو مست است از جام عمو با اِن یکاد عمه شد راهی به میدان این پسر از خیمه بیرون آمده آیینه ی قرص قمر ابرو گره کرده ست فرزند مُعِزُّالمؤمنین از هیبت این نوجوان لرزید ارکان زمین گویا مهیّا گشته تا بر پا نماید محشری با ذوالفِقار حیدر و رزم علیِ اکبری در ترس چشمِ کوفیان تمثال آل حیدر را نگر فریاد زد اِن تَنکُرون این منم ابنُ الحسن فرزند پاک مرتضی سبط نبیِّ المؤتَمَن شمشیر می‌چرخاند آقازاده ی شیر جمل زَهره درید ابروش از یک لشکرِ هفتاد یل با رزم داده خاتمه هر قال را هر قیل را از خونِ دشمن ساخته صدها فرات و نیل را میشد شنید از غرّش او صور اسرافیل را فریادهای ممتد تکبیر جبرائیل را دیدند اهل عرش از رزم علی تمثیل را ردّ عرق بر روی پیشانی عزرائیل را آیات خشم مرتضی تفسیر شد در کربلا طرز نبرد مجتبی تکثیر شد در کربلا در قبضه دارد جنگ را همچون عقابی تیز پر فریاد سر داده عدو اَینَ المَفَرّ اَینَ المَفَرّ طوفان شده از غُرّش این شَرزه شیر مجتبی با هر هجومش می‌شود سر ها معلق در هوا پاشیده شد شیرازه ی کل سپاه از هیبتش پاشیده شد قلب یلان از صولت و از شوکتش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•سبط اکبر نبی..‌‌ امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── سبط اکبر نبی، ولیِّ چهارم حسین شیر ارشد علی، امام دوم حسین دین تموم انبیاست یا حسین ذکر تموم اولیاست یا حسین شهادتین شهداست یا حسین عالم مست مجتبی ست حتی حسین ای فرزند رعنات یل سپاه کربلا نور روی زیبات چراغ ماه کربلا میگیرم از چشمات سراغ راه کربلا آغاز سیادت نبی مؤتمن حسن با طوفان شور و ذکر، حسین میگه حسن حسن تو ذکر لب های منی یا حسین تو گریه و سینه زنی یا حسین باید دلی که با حسین میتپه اول باشه حسنی حتی حسین ای که بردی میراث، از گریه های فاطمه میراث تو دریاست، دریای اشک برا همه شد دریادار عباس، از چشم ماه تا علقمه دست خالی اومدم بازم بهم کرم کنی خاک کربلا شدم تا قلبمو حرم کنی ذکرِ قبول هر ثواب یا حسین بعد از نوشیدن آب یا حسین اونا که آگاهن میگن یا حسن برا دعای مستجاب حتی حسین گفتی که هرگز نیست، روزی مث روز حسین پر پر شد قلبت با داغِ جگرسوز حسین با اسمت رفت بالا رایتِ پیروز حسین .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•أنا القاسم... ( خوانی) و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── اأنَا القاسم؛ أنا ابنُ حسین أنا ابنُ حسن؛ أنا ابنُ حیدر کرّار بشناسید مرا منم،منم من، عقیق یمنم پسر شیرِ، عرصه ی میدانِ، جنگ جملم قاسم ابن الحسنم پسر فتّاح صفّینم، جانِ حسینم حسین مولای من و، من روح و ریحان حسینم من یتیمم لیک کلُّ عالم رو در تحت تکفّل دارم من قاسمم، کریم ابنِ کریم سیزده ساله ی اهل قِدَمم سیزده ساله ام و ماه شب چهارده من عمو عباسم شاگرد ابالفضلم، هم پای علی اکبر هم بازیِ طفلِ در دل گهواره پسر نجمه، پسر زینب بعد عباس و علی اکبر سوم قمرِ زینب، منم من بشناسید مرا أنَا القاسم، أنَا ابنُ حسین أنا ابنُ حسن؛ أنا ابنُ حیدرِ کرّار منم من، قاسم بن الحسن سبطِ، نبیِّ مصطفَی المُؤتَمن تیغ کرّارم، به ازرق بگو، پسرانت را با آن همه ادّعا، منِ سیزده ساله کشته ام تن به تن، منم من سیزده ساله ی شیرین شده لعل از عسل جام عمویم، حسین خُلق و خویم حسن، آبرویم حسین آرزویم حسن، آرزویم حسین عمویم به تماشا ایستاده، جولان مرا رعد میدانِ مرا، تیغ برّان مرا، طوفان مرا سِپه شام؛ چو لشکر کفتار و من شیرم من زاده ی شمشیرم از مِیمنه وارد شوم از میسره بیرون زنم و منهدم لشکر کفار شد از نعره ی تکبیرم، بشناسید مرا..‌ أنَا القاسم؛ أنَا ابنُ حسین أنا ابنُ حسن؛ أنا ابنُ حیدر کرّار .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 7.mp3
11.19M
|⇦•زاده ی شأن..‌‌ ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── زاده ی شأن نزول سوره ی انسان منم قاسم بن الحسنم «حسین..» حامیِ آل علی و حامیِ قرآن منم قاسم بن الحسنم «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•یتیمی درد بی درمان.... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── نوجوان‌ها همیشه الگو دارند به الگوشون نگاه می کنن علی اکبر که لباس رزم رو پوشید قاسم با یه ذوقی نگاه میکرد. رفت دست علی اکبر رو گرفت گفت من و هم راه بنداز، من و یادت نره ها هم سفره بودیم.. ما مثل داداشیم علی اکبر! وقتی ابی عبدالله جوونای بنی هاشمی ها رو صدا زد اومدن علی اکبر رو جمع کردند، ریختند رو عبا، قاسم یه طرف عبا رو گرفته بود هی میگفت قولت یادت نره داداشی علی اکبر.. علی اکبر رو‌ که آوردن دیگه بی تاب شد..رفت سراغ عمو جانش، بهم اذن بده..ابی عبدالله مگه دلش میاد به مه پاره ی امام‌حسن اینطوری رخصت بده.. اینقدر خوشگل بوده قاسم ابن الحسن وقتی میخواست بره میدون عمامه رو نصف کرد. نصفش رو پیچید به سر و صورت بچه گفت: چشمت میزنن عزیز دلم.. زره ام که براش پیدا نشد. اومد نشست تو خیمه هی تو دلش میگفت: دارم جا میمونم..چه خاکی به سرم بریزم...* یتیمی درد بی درمان یتیمی یتیمی خواری دوران *مادرش نمیتونه گریه هاش رو ببینه..گریه نکن عزیزم غصه نخور...بابات فکر این روز رو کرده. بعضیا میگن تو بازو بندش بود بعضیا میگن یه نامه ای بود مادرش داد گفت: ببر عمو ببینه رد خور نداره ..اینقدر ذوق کرد..* از پدر غم نامه آوردم عمو از چه میترسی که من مَردم عمو گر زره اندازه ام داری بیار من ندارم ترسی از کارزار نامه ات بوی برادر می دهد بوی آن ساعات آخر می دهد گر چه سخت است از تو دل کندن برو تیغ و تیر است پاسخ دشمن برو *مقاتل نوشته اند این دو تا هم دیگر رو بغل کردند وقتی بغلش کرد بلندش کرد پاهاش از رو زمین بلند شد...انقدر دوتایی تو بغل هم گریه کردن امام حسین غش کرد... قاسم هم غش کرد.. ای امان از دل زینب..یه آبی پیدا نمی کرد به صورت این دوتا بزنه..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•شیری از بیشه روان... حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── شیری از بیشه روان جانب میدان شده بود به سوی معرکه میرفت و رجز خوان شده بود کفنی را به تنش کرده عمو جان حرم میچکد از لب او نام کریمان حرم از عبایی که به تن کرده زُهَل میریزد زیر پایش زلبش شهد عسل میریزد گرهی کور زده طاق دو ابرویش را عمه اش شانه زده طُرّه ی گیسو یش را خوبی نسل علی ها به پسر داشتن است به هنر داشتن است و به جگر داشتن است این هم از نسل علی صف شکن خنّاس است خوبی این پسر این است که با عباس است رفت میدان و رجز خواند و تماشایی شد ضربه هایش به سر ودست چه مولایی شد تیر دورِ سر او چرخ زد و جولان کرد پدری را ز غم مرگ پسر گریان کرد پسرِ دوم ازرَق که به میدان تن داد همه دیدند چگونه سرش از تن افتاد یک نفر گفت که این ضربه ی حیدر باشد یک نفر گفت که عباسِ دلاور باشد دیگری گفت که این مرد غیورِ جمل است دیگری گفت که این لشگر ما را اجل است دیگری گفت به والله حس آمده است زرهی نیست کفن کرده به تن آمده‌ است ناگهان بند نقاب از قد رعنا که گرفت دشت را در نظرِ غیرت زهرا که گرفت رو زد با رجزی گفت: أنا ابن الحسنم من اویس قَرنم شهر مدینه وطنم پسر فاطمه عم من و مولای من است پدرم نیست ولی اوست که بابای من است *به خیمه ی عمه ام میخواهید چپ نگاه کنید، کور خوندید ..* من به ناموس خدا چون پدرم حساسم غیرتُ اللهم و بر اهل حرم حساسم میزنم گردنتان را به دمِ شمشیرم انتقام علی و فاطمه را میگیرم در همین فاصله گفتند که نیرنگ زنیم این هم از نسل کریم است به او سنگ زنیم آنقدر سنگ به او خورد که از زین افتاد در حرم مادرش از ماتم قاسم، جان داد *سی و پنج نفر رو به درک واصل کرده. ابی مخنف نوشته هفتاد نفر رو به درک واصل کرده..یکی گفت چیکار میکنی یکی کی همهمون رو میکشه..نمیشناسی اینارو؟اینا خون علی تو رگاشونه..* *ازرق شامی که جنگش با صدها نفر مرد جنگی برابری می کرد پسراش رو فرستاده قاسم یکی یکی پسراش رو‌کشته...اومد گفت : تو چطور بچه های من و کشتی؟ بوه های من و میکشی..قاسم گفت: آره، توأم‌ می کشم. کسی چپ نگاه کنه به خیمه ها دمار از روزگارش در میارم... مسخره اش گفت: تو چه مرد جنگی هستی که هنوز بند چکمه یا نعلینت رو نبستی ،تا خم شدبند چکمه رو نگاه کنه با یه ضربه بدرک واصلش کرد .. عباس قمر بنی هاشم داره رزم شاگردش رو نگاه میکنه با الله اکبر هاش به خیمه هام خبر میده ... صدا زد.." الله اکبر لا حول ولا قوه الا بالله"چی کار کردی قاسم گل کاشتی.. دوره اش کردن کوفیا معروفن سنگ زنهای قهاری ان.. جناب عابس و سه نفر رو بد سنگ زدن تو کربلا. یکی عابس یکی قاسم ابن الحسنه یکیم خود ابی عبدالله است..منتها ابی عبدالله رو از نزدیک میزدن.یکی از این سنگها خورد به پیشانی ارباب لباس عربی رو آورد بالا خون از روی صورتش پاک کنه ...آی حرمله آتیش بگیری قلب ابی عبدالله را نشانه رفت. روضه اش بمونه برا شب عاشورا فقط همین رو بگم از جلو نتونست تیر رو در بیاره.. آقای غریبمون دست برد از پشت سر تیر رو درآورد.. مثل ناودان خون از قلب مبارک بیرون می ریخت...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•یا ولی الله... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── يا وَلِيَّ اللّهِ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبی تو که اینقده خوبی ما رو کربلا ببر تنگِ غروبی راضی میشه ازم خدا،تو که راضی بشی ازم میگذره از گناه ما، اگه ما رو ببری حرم منتظرانِ زمان ظهوریم سربازانِ پادگان ظهوریم بحقِّ ابا عبدالله عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج یا الله .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•تا عمویش رسید... حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── تا عمویش رسید بر سر او دید جسم به خون شناور او گفت قاسم بلند شو پسرم روی پات بند شو پسرم ای فدایت شوم زجا برخیز سرو رعنای مجتبی برخیز شعله برجان ما نکش اینقدر به روی خاک پا نکش اینقدر پسرم! تو امانت حسنی چه کنم تا که دست و پا نزنی روی جسمت برو بیا شده است استخوانهای سینه وا شده است شاهد دست و پا زدن شده ام آه شرمنده ی حسن شده ام قدکشیدی تو آنقدر اینجا در عبا جا نمی شوی حتی راه رفتند بر حریم تنت جای نعل است برروی بدنت اسب روی تنت شتاب گرفته نعل از پیکرت گلاب گرفته کینه ها نقش برزمین ات کرد عقده های جمل چُنین ات کرد قاسمم! قد کشیدی، ولی کمان شده ای تو پُر از خُرده استخوان شده ای *وقتی دید قاسم اونجوری داره دست و پا میزنه توکربلا دوتا بدن بودهنوز نفًس برتن بود اسبا رفتن روی بدن ابی عبدالله تا نگاه کرد یاد مادرش افتادحرفهاش عوض شد امام زمان منوببخشید آقا...* روی جسم توهمهمه شده است داغ تو داغ فاطمه شده است پهلویت درفشار بود شکست سینه دراظطرار بود شکست قاسمم! روضه ات امتداد تاریخ است زخم نیزه مشابه میخ است تا که پا پشت در گذاشت زدند مادرم بار‌ شیشه داشت زدند یه مادرو تو روز روشن بزنند چکارمیکنی بگو؟؟ نه مادرت زن همسایه اصلا چکارمیکنی بگو؟؟ تحملش سخته تو رو امام حسن چکار میکنی بگو؟؟ در افتاد.. مادر افتاد.. *موسی ابن جعفر علیه السلام فرمود: اون روز نامرد یه جوری تازیانه رو می چرخوند دیگه تا روزای آخر دست مادر ما بالا نیومد..* حسن جان! به هیچکس نگو که خوردم زمین به هیچکس نگو عزیزم آفرین حسن جان! حسن تو چادر مرا تکان بده جلو بیفت خانه را نشان بده دنبال حیدر می دوید از چادرش خون می چکید شکر خدا زینب ندید *اگه تو مدینه ندید خون پهلوی مادر را اگه فضه و اسماء مخفی کردند از این دختر بچه، عوضش کربلا جبران شد..از بالای تل هی با صورت زمین خورد و بلند شد...* منو زابراه نکن دست و پا که می زنی مادر و نیگا نکن *همین که قافله راه افتاد دیدند دختر علی سرشو پایین انداخت کاری ازش بر نمیومد میخواستن قافله رو راه بندازن دستشو بلندکرد....* یه نفر کاری کنه شمر اومده، برا ما جلوداری کنه «حسین حسین حسین..» ای بی کفن حسین خونین بدن حسین عریان بدن حسین حسین جان! به یاد لبت یک شبم خواب راحت ندارم شبی که میرفتم واست کاسه آب گذاشتم تا حالا از این خونواده زنی رو نبُردن اسارت الهی میمَردم نمی دیدم اینقدر جسارت واویلا... صلی الله علیک یا اباعبدالله.‌ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•دنبال کبریایی .. و توسل به روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── دنبال كبريايى؟! بى كبر و بى ريا باش وقت اداى دِیْنَت فارغ ز هر ادا باش راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است پروانه باش اما چون شمع بی صدا باش وقتی که پشتِ این در پیغمبران نشستند در کوی نیکنامی پیوسته خاکِ پا باش هر منصبی که داری، بیرون روضه داری اینجا که پا نهادی، تا میشود گدا باش گفتیم‌ رو سیاهیم، گفتند: پیش ما نه گفتيم بى پناهيم، گفتند: پيش ما باش آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است ديوانه ی حسين و مجنون مجتبى باش سینه به سینه یادم دادند که بگویم بابای من فدای یک تار موی باباش آب زلال را در سرچشمه جستجو کن خواهان خیر هستی خواهان مرتضی باش حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟! پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش اول بده بدست همسایه نذری اش را الجّار ثمَّ الدّار از این قبیل ها باش *همش داره همسایه ها رو دعا میکنه. گفت مادر این حال و روزته. آخه یه مقدارم برا خودت دعا کن. گفت: برا خودم شرط داره. اگه میخوای برا خودم دعا کنم بگو حسینم بیاد حسن جان بگو حسینم بیاد زینب ام کلثوم دور بستر من بشینید شما دستای کوچیک تون رو بالا ببرید من دعا میکنم. همه با هزار امید اومدن دستای کوچیک رو بالا بردن. الآن مادر دعا میکنه حالش خوب میشه. یه وقت دیدن دست شکسته رو بالا آورد. صدا زد.. "اللهم عجل وفاتی سریعا"...* فرمود امام صادق: از پشت بام‌ خانه با یک سلام ساده الساعه کربلا باش او غرق خون‌ خود شد، من غرقِ در گناهم سر داد، دل ندادم، ای بی وفا مرا باش یابن الحسن کجایی؟ ای داد از این جدایی من آمدم به به سویت لطفی به من نمایی یابن الحسن کجایی؟ کی می شود بیایی؟ ای غایب از نظر ها کی می شود بیایی؟ پرده ز رخ بگیری صورت به ما نمایی یابن الحسن کجایی؟ ای داد ازین جدایی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•چه دلخون شدم.. و حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── چه دلخون شدم چه گلگون شدم به زیر سم اسب ها بی جون شدم کفن پیرهَنم که بی جوشنم به بزم هزار نیزه مهمون شدم چه گلگون شدم شده عشق من با تو ضرب المثل لبم را بهم بسته طعم عسل عمو! قاسمت رو بغل میکنی همون جور که اکبر رو کردی بغل «عمو جانم عمو جانم» *حالا ابی عبدالله نشسته بالاسرش میگه:* یتیم حسن آتیشم نزن چرا مادرم رو صدا میزنی بمیرم برات برای نگات پیش چشم من دست و پا میزنی دارم میزنن، عمو روی دست کدوم نیزه راه گلوی تو بست زیر سمِّ مرکب نفس میزنی مثه مادرم سینه ی تو شکست دلِ من شکست... * وقتی قاسم داشت میرفت میدان، ابی عبدالله سوار اسب کرد. پاش به رکاب نمی رسید. حالا حسین بدن قاسمو داره بر میگردونه. روایت میگه ابی عبدالله سینه ی قاسمو به سینه اش گذاشته بود داره میاره پاهای قاسم رو زمین کشیده میشه. دیگه این بدن نرم شده، دیگه استخونی تو این بدن باقی نمونده.میگن بدنو آورد تو خیمه دارالحرب. کنار بدن علی اکبر گذاشت، خود حسین نشست ما بین این دو تا فرزند. یه نگاه به علی اکبر میکنه یه نگاه به قاسم میکنه، میگه دعا کنید دیگه منم بیام.. میگن وقتی خیمه ها رو آتیش زدن خیمه دارالحرب رو هم آتیش زدن. اگه این بدن ها تو خیمه دارالحرب باشه روضهٔ فاطمه تکمیل شده.* «عمو سوختم ...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•هرکه از عاشقی.. ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر که از عاشقی خبر دارد در دلش میل ترک سر دارد آنکه از نسل حیدر و زهراست شوق پرواز بیشتر دارد کربلا جای پر کشیدن هاست قاسم از راز آن خبر دارد رنگ و بوی حسین دارد او همنشینی گُل اثر دارد سیزده ساله است و با این حال جگری مثل شیر نر دارد ذکر أحلی من العسل به لبش پیش او مرگ هم شکر دارد بی زره آمده عدو می گفت چه قَدَر این پسر جگر دارد آمده مثل شیر می غرّد نسل حیدر عجب ثمر دارد یاد صفین زنده شد امروز بس که او جلوه ی پدر دارد زاده یوسف است و یوسف روی جلوه هایی چُنان قمر دارد * ابی عبدالله صورتشو پوشوند. گفت:* نور چشم حسن نظر نخوری چشم این گرگ ها خطر دارد *سیزده ساله امام حسن یجوری جنگ کرده، که لرزه به اندام شامیان انداخته. اَزْرق شامی بهش گفت عمر سعد برو. گفت برا من زشته. من دلاورم تو شام. به جنگ یه پسر بچه برم؟ یکی از بچه هامو میفرستم کارو تموم میکنه. اولین بچشو فرستاد به یه ضربه ی شمشیر قاسم بن الحسن رو زمین افتاد. صدای الله اکبر بلند شد. عمو میگه لا حول و لا قوه الا بالله... عباس میگه: جانم قاسم. فرزند دوم سوم چهارم همه رو به درک فرستاد، خود اَزْرق شامی اومد تو میدون به یه ضربه شمشیر قاسم، اَزْرق هم رو زمین افتاد. صدای سپاه اسلام بلنده. البته دیگه چیزی ازاین سپاه نمونده. سپاهیای ابی عبدالله زینب و نجمه و بچه ها و رباب و ... همه از صبح به شهادت رسیدن اصحاب، اما عباس میگه: جانم قاسم. دیدن هیچ چاره ای براشون نمونده دوره اش کردن. «از هر مسیری بری روضت میره دوباره کوچهٔ بنی هاشم.» این دوره کردن رو نانجیبا ازون جا یاد گرفتن. سنگ بارانش کردن...* گفت نور چشم حسن نظر نخوری چشم این گرگ ها خطر دارد تو برای حسین، یک حسنی با تو انگار بال و پر دارد هم برایت عمو و هم پدر است نشده چشم از تو بردارد مجتبای حسین صبری کن که عمو چشم های تر دارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── *چه وداعی کرده قاسم.وقتی اومد تو خیمه زانوی غم بغل گرفته بود. «این صحنه ها رو ما زیاد دیدیم از بچه ها که میرفتن دفاع مقدس کم سن و سال بودن، مادراشون نمیذاشتن. کِز می کردن یه گوشه ای تا بخوان اذن بگیرن.» اون وقت مادرش نجمه خاتون سلام الله علیها نگاه کرد عزیز دلم! چرا اینطوری پژمرده شدی؟ گفت مادر هرکاری کردم بابا اجازه نداد، عمو اجازه نداد. درستش همینه بابا اجازه نداد. گفت دورت بگردم. من گره ات رو باز میکنم. نترس! یه ساروق بسته ای رو آورد گره هاش رو باز کرد، یه نامه ای ازاین بیرون آورد بوسید روی چشماش کشید. گفت این دست خط باباته. بابات نوشته برا عموت. کربلا نیستم حسین جان. اگه بودم خودم جونمو فدات میکردم. بچه های من نکنه از شهدا جا بمونن. یه وقت دیدن نامه رو گرفته داره میدوه. عمو حسین!...چیه قاسمم؟ قربونت بشم! گفتم نه نمیشه بری. تو امانت داداشمی. گفت: عمو این نامه رو بگیر بخون! میگن ابی عبدالله نامهٔ برادر رو خوند اینقدر گریه کرد دست گردن قاسم انداخت. یه طوری گریه کردن "فَغُشی عَلیهما..." هر دو غش کردن رو زمین افتادن.حالا داره میره... خدا به داد دل مادرش برسه.* قول داده مراقبت باشد چه کند کربلا خطر دارد تو برای حسین یک حسنی گرچه مثل حسین بی کفنی ناگهان زادهٔ مجتبی زمین افتاد ناگهان بی هوا زمین افتاد فرق او تا شکافت دشمن گفت: آفرین مرحبا! زمین افتاد ناله اش بین هلهله گم شد گرچه او با صدا زمین افتاد مثل حیدر، شهید شد قاسم یا علی گفت تا زمین افتاد پیش قاسم رسید و از گریه حضرت کربلا زمین افتاد یادش آمد مدینه هم مادر وسط کوچه ها زمین افتاد بر زمین خوردن ارث مادری است هرکه از نسل ما زمین افتاد آن طرف تر کنار علقمه هم ساقی با وفا زمین افتاد *یه موقعی ابی عبدالله رسید، روایت نوشته مثل بِسمِل! بِسمِل میدونی چیه؟ مرغی که سر می کَنَن میندازن رو زمین هی بال بال میزنه. داره بال بال میزنه، هی پاهاشو داره رو زمین میکشه. نانجیب بالاسرش نشسته، کاکل قاسم در دستشه، میخواد سرو جدا کنه. ابی عبدالله رسید، شمشیرو حواله کرد دست این نانجیب قطع شد. این یه وقت ناله زد قومش به دادش رسیدن میخواستن اینو جدا کنن و ببرن، دیگه نگم چه شد! زیر دست و پای اسب ها. یه وقت دید یه صدای ناله میاد.. عمو حسین!...* گلم! اما گلابم را ز سمِّ اسب ها بو کن جدا کن ای عمو از خاک صحرا استخوانم را ... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بی زره آمدم.. حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بی زره آمدم و پیروهنم شد کفنم قاسم بن الحسنم، قاسم بن الحسنم مثل عباس عمویم بخدا صف شکنم قاسم بن الحسنم، قاسم بن الحسنم حسن! شده فتح الفتوحم حسن! رجز پر شکوهم حسن! نامت آرامش روحم حسن! علمت روی دوشم حسن! کفنم را بپوشم حسن! مانند تو میخروشم «حسن جانم، ای جانم ای جانم» در حرم ولوله افتاد که بر روی جبین قاسم افتاده زمین، قاسم افتاده زمین ای عمو برگ گُلت را بر روی خاک ببین قاسم افتاده زمین، قاسم افتاده زمین عمو! برسی اینجا به دادم عمو! به زمین سر نهادم عمو! زیر دست و پا فتادم عمو! بنگر که ز کینه عمو! چه شده زخم سینه عمو! دشت کربلا مدینه «عمو جانم، ای جانم، ای جانم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇