eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
253 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️یکی دیگر از کارهای منافقان این بود که نقشه های پیامبر را سبک و بچّه‌گانه و غیرعاقلانه به شمار می‌آوردند. سید علی خامنه ای تفسیر سوره برائت، ص 424 @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبر گریه‌ی گرفتاران می‌رسد شب به شب به دلداران این قبیله به فکر ما هستند پیرشان کرده غصّه‌ی یاران نخ تسبیحشان که می‌چرخد سرِ پا می‌شوند بیماران سر به دیوار اهل‌بیت زدیم خوش به احوال سر به دیواران ما گنه‌کارهای آلوده پشتمان گرم شد به غفّاران دل ما تنگ سامرا شده است ما و آقا و نم نم باران! ما طلبکار این کریم شدیم بس که رو داده بر بدهکاران یوسف سامرا نگاهی کن ناز بفروش بر خریداران شیرها پوزه می‌کشند به پات تشنه‌ی کشتن تو خون‌خواران اهل عالم غم و محن بس ماست این که بی کس شده همه کس ماست گرچه از زهر حال مضطر داشت به دلش داغ‌های بدتر داشت حجره از ناله ی أنا العطشان حال و روزی شبیه محشر داشت   علی بن جواد این آخر ذرّه ای خاک کربلا برداشت آب شرمنده‌ی لبانش شد اثر تشنگی به حنجر داشت انقدر بین حجره می غلطید جای خون‌مردگی به پیکر داشت بعد از آن مجلس شراب فقط از غم عمّه دیده‌ی تر داشت این لباسش اگر چه خاکی شد! باز آقا لباس دیگر داشت! گرچه سردرد اذیتش می‌کرد هرچه هم بود لاأقل سر داشت دور و بر خنجری به دستی نیست قاتلش را کجا برابر داشت؟! دخترش گرچه داغدارش بود پشت صد پرده بود معجر داشت روضه من فقط همین جمله ست پسرش را کنارش آخر داشت کربلا داغ بر دلم خورده وای از آن تشنه‌ی پسر مرده! «سید پوریا هاشمی» @Arshiv_Gholam
جانم فدای آن امام مهربانی که عرشیانش دست بر دامان گرفتند یعنی امامی که گرفتاران دنیا حاجات مشکل را از او آسان گرفتند قطب هدایت شد از او توحید تابید هادی شد و مردم از او ایمان گرفتند یک عدّه ای در ذِیل نورش رشد کردند یک عدّه ای از دست خیرش نان گرفتند یک عدّه، نم بودند و با لطف دعایش مانند رودی ناگهان جریان گرفتند یک شب درون خانه اش بی اذن، ناگاه وارد شدند از دست او قرآن گرفتند بردند او را بزم مِی با قصد تحقیر ظرفی سویش با خنده نا اهلان گرفتند اسکان که نه، در گوشه‌ی خانِ صعالیک جایی برایش گوشه‌ی ویران گرفتند کندند قبرش را جلوی چشم‌هایش اینگونه ذرّه ذرّه از او جان گرفتند وقت گریز روضه شد که روضه خوانان با هم دمِ یا سیّدالعطشان گرفتند عمّامه و پیراهن و انگشترش را زینب زِ تل می دید این و آن گرفتند قربان آقایی که با هم نیزه داران با نیزه ها از پیکرش تاوان گرفتند با نعل تازه جانِ زینب را به ناگاه با رفت و آمد بر تن عریان گرفتند دیدند که جسمش شده با خاک هم سطح وقتی که گرد و خاک‌ها پایان گرفتند «مهدی مقیمی» @Arshiv_Gholam
صبح 9.3.mp3
28.6M
🎙آقاجان حسین حسین آقاجان🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز تاسوعا محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
صبح 9.2.mp3
37.47M
🎙چشم از آن لحظه‌ای که وا کردی🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز تاسوعا محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
4_5886488266714123874.mp3
3.49M
🎙دورامو زدم دوباره برگشتم🎙 🔰 کربلایی حسن حسینخانی @Arshiv_Gholam
حضرت نريمان٦.mp3
1.37M
🎙میون علقمه غوغاست🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
4_6032852617493744365.mp3
13.5M
🎙شب جمعه اس میاد اشکام🎙 🔰 کربلایی محمّد اکبری @Arshiv_Gholam
29.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بعد از این راحت برو مسجد برو راحت بیا🎥 🔰 کربلایی حسن حسینخانی @Arshiv_Gholam
🔰وَ حَدَّثَنِي أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ غِيَاثٌ الدَّيْلَمِيُّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْفَارِسِيِّ، عَنْ زَيْدٍ الْهَرَوِيِّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُسْكَانَ، عَنْ نَجَبَةَ، عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ، قَالَ قَالَ سَيِّدِي الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): 🔸...وَ كَانَ تَزْوِيجُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) بِفَاطِمَةَ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) فِي السَّمَاءِ إِلَى تَزْوِيجِهَا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعِينَ يَوْماً. 📜دلائل الإمامة، ص 92 و 93 @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم تا أبد زیر پر چادر مادر باشیم نمک نام تو در کام رطب می‌ریزد جان فدایت که ز نام تو ادب می‌ریزد هرچه در ساغر این سوخته، ربّ می‌ریزد از تمسّک به تو بانوی عرب می‌ریزد آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم از همان روز ازل أمّ‌بنینی بودم بسته ی چادر تو دست گداها بانو در طواف قدمت وسعت دریا بانو حضرت فاطمه ی دوّم مولا بانو محرم راز دل زینب کبری بانو ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها مثل هر روز دوباره جگرش می‌سوزد جگرش در غم هجر قمرش می‌سوزد پسرش رفته ز دستش سپرش می‌سوزد زیر خورشید دو تا پلک ترش می‌سوزد با عصا آمده خود را برساند امروز باز با سوز جگر روضه بخواند امروز روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب روضۀ حال خراب و دل گریان رباب جای خالی علی بر روی دامان رباب پسرش را سر نیزه به طنابی بستند بس که افتاد به هر رنج و عذابی بستند روضه می‌خواند که پروانه پرش زخمی شد بین بازار تن محتضرش زخمی شد سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد در بر مردم شهر پدرش زخمی شد به جراحات تن قافله می‌خندیدند وسط ساز و دف و هلهله می‌خندیدند بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد گذر آل پیمبر به کجاها افتاد چقدر پای سرش زینب کبری افتاد ردّ شلّاق به روی بدن ما افتاد روضۀ أم‌ّبنین تا که به این حرف رسید زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای غارت پیرهنت هست به یادم ای وای نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای بدنت غلت‌زنان تا ته گودال که رفت بند آمد نفس مادرت از حال که رفت دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد گذر خنجر کندی به گلویت افتاد زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا «سید پوریا هاشمی» @Arshiv_Gholam
عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السّلام) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السّلام): 🔸إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ. 🔹حضرت باقر (عليه السّلام) فرمود كه امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: هر گاه مردمان قطع‏ رحم كنند اموال (و ثروت‌ها) در دست اشرار قرار گيرد. 📜الكافي، ج‏2، ص 348 @Arshiv_Gholam
🔰وَ سُئِلَ (علیه السّلام) كَيْفَ أَصْبَحْتَ؟ 🔸فَقَالَ أَصْبَحْتُ وَ أَنَا الصِّدِّيقُ الْأَوَّلُ وَ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ وَ أَنَا وَصِيُّ خَيْرِ الْبَشَرِ وَ أَنَا الْأَوَّلُ وَ أَنَا الْآخِرُ وَ أَنَا الْبَاطِنُ وَ أَنَا الظَّاهِرُ وَ أَنَا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ وَ أَنَا عَيْنُ اللَّهِ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ أَنَا أَمِينُ اللَّهِ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ وَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ وَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ؛ 🔺فَتَعَجَّبَ الْأَعْرَابِيُّ مِنْ قَوْلِهِ. 🔸فَقَالَ (علیه السّلام): أَنَا الْأَوَّلُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله)، وَ أَنَا الْآخِرُ آخِرُ مَنْ نَظَرَ فِيهِ لِمَا كَانَ‏ فِي لَحْدِهِ، وَ أَنَا الظَّاهِرُ فَظَاهِرُ الْإِسْلَامِ، وَ أَنَا الْبَاطِنُ بَطِينٌ مِنَ الْعِلْمِ، وَ أَنَا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ فَإِنِّي عَلِيمٌ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَخْبَرَهُ اللَّهُ بِهِ نَبِيَّهُ فَأَخْبَرَنِي بِهِ، فَأَمَّا عَيْنُ اللَّهِ فَأَنَا عَيْنُهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْكَفَرَةِ وَ، أَمَّا جَنْبُ اللَّهِ فَ «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ» وَ مَنْ فَرَّطَ فِيَّ فَقَدْ فَرَّطَ فِي اللَّهِ وَ لَمْ يَجُزْ لِنَبِيٍّ نُبُوَّةٌ حَتَّى يَأْخُذَ خَاتَماً مِنْ مُحَمَّدٍ فَلِذَلِكَ سُمِّيَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٌ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ فَأَنَا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ، وَ أَمَّا خُزَّانُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ فَقَدْ عَلِمْنَا مَا عَلَّمَنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله) بِقَوْلٍ صَادِقٍ وَ، أَنَا أُحْيِيَ أُحْيِي سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ، وَ أَنَا أُمِيتُ أُمِيتُ الْبِدْعَةَ، وَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ لِقَوْلِهِ تَعَالَى «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ». 📜مناقب آل أبي طالب (عليهم السّلام) (لإبن شهرآشوب)، ج‏2، ص 385 @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣ سيّم از حقّ متعلق به لسان أيضاً چند قسم است: 🔳 اوّلاً مهما أمكن، إظهار محبّت خود را نسبت به او بنمايد، چه اينكه اين از اسباب ثبوت أخوّت است، 🔳 و ثانياً إفشاء محامد او را بكند، چه در حضور چه در غياب، اگرچه در اخبار مدح حضورى منع است لكن در بعضى موارد، براى الفت شايد مضرّ نباشد، و روايت قرائن دارد، كه به إطلاقها منع نكرده، و اللّه العالم. و متشكّر بر نعم او باشد به زبان اگر حقّى بر اين پيدا كرده باشد، 🔳 و ثالثاً اگر حاجت به تعليم دارد، از تعليم او مضايقه نكند، به نحوى كه آداب معلّم بايد ملاحظه شود كه از جمله آن اين است كه اگر صاحب يك علم مخصوصى است، علوم ديگر را تخطئه نكند، اگر فقيه است نگويد حكمت چه كار آيد، مشحون بر شبهات باطله است يا حكيم است نگويد فقه چه كار آيد، مطالب خون حيض و نفاس كجا، معرفت الهى كجا و هكذا تمام اين مذمّت‏ها منشأ ندارد، جز جهل بر آن علم، زيرا كه هر يك از علوم را فايده‏اي است در محلّ خود مگر اينكه شرعاً به خصوص نهى داشته باشد ياد گرفتن آن، غرض بيان اين ادب مخصوص بود، و الّا آداب بسيار است در محلّ خود، زيرا كه حاجت به علم أشدّ از مال است، و نصيحت كند او را و ارشاد كند به امورات دينيه اگر حال طلبى در او ديده باشد و تحسين كند پيش از محسّنات را و تقبيح كند قبايح را لكن مهما أمكن در خفيّه او را تعليم نمايد تا مردم به جهل او ملتفت نشوند، تا خجل شود، يا مفتضح گردد. 📜تذكرة المتقين، ص 27 و 28 @Arshiv_Gholam
🔰محمّد بن عبيداللّه گويد على (عليه السّلام) بر منبر سخن مى‏گفت كه زنى از بنى عبس بيامد و گفت: يا أميرالمؤمنين، سه چيز است كه دل‌ها به وسواس آشفته دارد. 🔻على (علیه السّلام) گفت آن‌ها كدامند؟ 🔻زن گفت: يكى آنكه به حكميت رضا دادى، دو ديگر آنكه به حقارت گراييدى و سوّم چون بليّه فراز آمد بى‏تاب شدى. 🔻على (علیه السّلام) گفت: واى بر تو، تو يك زنى، برو در خانه‏ات بنشين. 🔻زن گفت: نه به خدا، جز در سايه شمشير نخواهم نشست. 💠 بكر بن عيسى گويد على (عليه السّلام) براى مردم سخن مى‏گفت و آنان را به جنگ با معاويه و مردم شام تحريض مى‏كرد. مردم كم‏كم از گرد او پراكنده شدند. يك بار بهانه مى‏آوردند كه هوا سرد است و يك بار مى‏گفتند هوا گرم است. ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي 📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 30 @Arshiv_Gholam
♦️ذلّت دنیا در مقابل آخرت، خواری و پستی به حساب نمی‌آید، و قبول حق در دنیا و آخرت مایه عزّت است، نه ذلّت، و آن‌ها با این اشتباه، ذلّت آخرت را پذیرفتند. سید علی خامنه ای تفسیر سوره برائت، ص 419 @Arshiv_Gholam
JEP_Volume 4_Issue 13.14_Pages 79-114 (1).pdf
19.7M
💥حدیث مرگ جاهلی و دلالت آن بر اصل انگاری امامت ✍ استاد موسی اسفندیاری @Arshiv_Gholam