eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
253 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه خانگی - حضرت عباس(ع) - 1294.mp3
11.01M
🎙اوّل حکایت از پسر مرتضی کنند🎙 🔰 کربلایی علی کرمی @Arshiv_Gholam
-9113~1.MP3
2.49M
🎙از چه من دیوانه🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
ya sarallah.MP3
2.49M
🎙یا رئیس العاشقین🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
Nariman-ahd.mp3
10.3M
🎙عهد و پیمان نه چنین بود میان من و تو🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
مُحَمَّدُ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ: 🔸إِذَا جَحَدَ الرَّجُلُ الْحَقَّ فَإِنْ أَرَادَ أَنْ تُلَاعِنَهُ قُلِ: «اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ إِنْ كَانَ فُلَانٌ جَحَدَ الْحَقَّ وَ كَفَرَ بِهِ فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبَاناً مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَاباً أَلِيماً». 📜الكافي، ج‏2، ص 515 @Arshiv_Gholam
2⃣ دوّم اينكه بايد از مجادله او ساكت باشد، زيرا كه مجادله در تكلّمات برانگيزاننده آتش فتنه است، علاوه بر اين مفاسد ديگر هم دارد، تفصيل آن در آداب المتعلّمين شهيد (رحمة اللّه عليه) و غيره مضبوط است. 📜تذكرة المتقين، ص 27 @Arshiv_Gholam
🔰باز هم از جاى نجنبيدند و قدم در راه جهاد ننهادند [علی (علیه السّلام)] روزى چند آنان را به حال خود رها كرد تا از اقدامشان نوميد گرديد. 🔻آن‏گاه سران و بزرگانشان را بخواست و پرسيد كه عاقبت چه خواهند كرد و به چه سبب بر زمين چسبيده‏اند و نمى‏جنبند. برخى خويشتن به بيمارى زدند و برخى از جنگ ناخشنودى نشان دادند. تنها، اندكى از آنان آماده پيكار بودند. 🔷 على بار ديگر برخاست و سخن گفتن آغاز كرد كه: ▪️اى بندگان خدا، شما را چه مى‏شود كه چون فرمان حركت به آوردگاه مى‏دهم «گويى به زمين مى‏چسبيد. آيا به جاى زندگى أخروى به زندگى دنيا راضى شده‏ايد؟» و از ثواب آخرت روى‏گردان گشته‏ايد و ذلّت و خوارى را جانشين عزّت كرده‏ايد؟ چرا هر بار كه شما را به جهاد فرا مى‏خوانم «چشمانتان به دوران مى‏افتد، آن‌سان كه گويى در لحظه بازپسين حيات هستيد». زبانتان از دهشت بند مى‏رود و از سخن گفتن بازمى‏مانيد و دل‌هايتان چون دل‌هاى ديوانگان مى‏شود و هيچ تعقّل نتوانيد. چشمانتان به چشم كوران ماند و از ديدن بازمانيد. شما را به خدا، چه مردمانيد؟ چون زمان صلح و آسودگى باشد چونان شيران شرزه لاف مى‏زنيد و چون به پيكارتان بخوانند چون روباهان حيلت جوى اين سو و آن سو مى‏گريزيد. شما نه آن ستون استواريد كه بر آن تكيه توان داد و نه از آن ياران كه به ياريشان اعتماد توان كرد. به خدا سوگند شما افروختن تنور جنگ را ناباب‏ترين هيزميد. فريب مى‏خوريد و ياراى فريبتان نيست، هر چه داريد از شما مى‏ربايند و خم به ابرو نمى‏آوريد. دشمن بيدار در كمين شماست و شما در غفلت و بى‏خبرى هستيد و حال آنكه جنگ‌جويان را بيدارى و هشيارى سزد كه آنكه بى‏خبرى گزيند هلاك شود و آنكه از جهاد تن زند به خوارى افتد. آنان كه يكديگر فرو گذارند مغلوب شوند و مغلوب، مقهور است و غارت شده ▪️أمّا بعد، مرا بر شما حقّى است و شما را نيز بر من حقّى است. حقّى كه من بر شما دارم يكى اين است كه به بيعتى كه با من كرده‏ايد وفا كنيد و در حضور و غيبت، نيك‌خواه من باشيد و چون شما را فرا مى‏خوانم پاسخم گوييد و چون فرمانتان مى‏دهم فرمان بريد. و أمّا حقّى كه شما بر من داريد اين است كه تا زمانى كه همراه شمايم نيك‌خواه شما باشم و وظيفه شما را از بيت المال نيك أدا كنم و تعليمتان دهم تا نادان نمانيد و تأديبتان كنم تا تجربت اندوزيد. خداوند زمانى خير خويش به شما ارزانى دارد كه از آنچه مرا ناخوش آيد دست بازداريد و اعمالتان بر وفق مراد و ميل من باشد، آنگاه آنچه دوست مى‏داريد به دست خواهيد آورد و به آنچه آرزوى آن در دل مى‏پروريد خواهيد رسيد. ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي 📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 29 و 30 @Arshiv_Gholam
🔰حَدَّثَنِي أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ بْنِ مُوسَى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ ابْنِ سَعْدٍ التَّلَّعُكْبَرِيُّ، قَالَ أَخْبَرَنِي أَبِي، قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الصَّوْلِيُّ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا بْنِ دِينَارٍ الْغَلَابِيُّ، قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ، قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عُمَارَةَ، عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو، عَنْ أَبِي ذَرٍّ، قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): 🔸ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ (تَعَالَى)، فَقَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا، أَعْلِمْنَا مَا مَهْرُ فَاطِمَةَ، لِنَعْلَمَ وَ نَتَبَيَّنَ أَنَّهَا أَكْرَمُ الْخَلْقِ عَلَيْكَ. 🔸فَأَوْحَى اللَّهُ (تَعَالَى) إِلَيْهِمْ: يَا مَلَائِكَتِي، وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِي، أُشْهِدُكُمْ أَنَّ مَهْرَ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ نِصْفُ الدُّنْيَا. 📜دلائل الإمامة، ص 91 و 92 @Arshiv_Gholam
♦️یکی دیگر از کارهای منافقان این بود که نقشه های پیامبر را سبک و بچّه‌گانه و غیرعاقلانه به شمار می‌آوردند. سید علی خامنه ای تفسیر سوره برائت، ص 424 @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبر گریه‌ی گرفتاران می‌رسد شب به شب به دلداران این قبیله به فکر ما هستند پیرشان کرده غصّه‌ی یاران نخ تسبیحشان که می‌چرخد سرِ پا می‌شوند بیماران سر به دیوار اهل‌بیت زدیم خوش به احوال سر به دیواران ما گنه‌کارهای آلوده پشتمان گرم شد به غفّاران دل ما تنگ سامرا شده است ما و آقا و نم نم باران! ما طلبکار این کریم شدیم بس که رو داده بر بدهکاران یوسف سامرا نگاهی کن ناز بفروش بر خریداران شیرها پوزه می‌کشند به پات تشنه‌ی کشتن تو خون‌خواران اهل عالم غم و محن بس ماست این که بی کس شده همه کس ماست گرچه از زهر حال مضطر داشت به دلش داغ‌های بدتر داشت حجره از ناله ی أنا العطشان حال و روزی شبیه محشر داشت   علی بن جواد این آخر ذرّه ای خاک کربلا برداشت آب شرمنده‌ی لبانش شد اثر تشنگی به حنجر داشت انقدر بین حجره می غلطید جای خون‌مردگی به پیکر داشت بعد از آن مجلس شراب فقط از غم عمّه دیده‌ی تر داشت این لباسش اگر چه خاکی شد! باز آقا لباس دیگر داشت! گرچه سردرد اذیتش می‌کرد هرچه هم بود لاأقل سر داشت دور و بر خنجری به دستی نیست قاتلش را کجا برابر داشت؟! دخترش گرچه داغدارش بود پشت صد پرده بود معجر داشت روضه من فقط همین جمله ست پسرش را کنارش آخر داشت کربلا داغ بر دلم خورده وای از آن تشنه‌ی پسر مرده! «سید پوریا هاشمی» @Arshiv_Gholam
جانم فدای آن امام مهربانی که عرشیانش دست بر دامان گرفتند یعنی امامی که گرفتاران دنیا حاجات مشکل را از او آسان گرفتند قطب هدایت شد از او توحید تابید هادی شد و مردم از او ایمان گرفتند یک عدّه ای در ذِیل نورش رشد کردند یک عدّه ای از دست خیرش نان گرفتند یک عدّه، نم بودند و با لطف دعایش مانند رودی ناگهان جریان گرفتند یک شب درون خانه اش بی اذن، ناگاه وارد شدند از دست او قرآن گرفتند بردند او را بزم مِی با قصد تحقیر ظرفی سویش با خنده نا اهلان گرفتند اسکان که نه، در گوشه‌ی خانِ صعالیک جایی برایش گوشه‌ی ویران گرفتند کندند قبرش را جلوی چشم‌هایش اینگونه ذرّه ذرّه از او جان گرفتند وقت گریز روضه شد که روضه خوانان با هم دمِ یا سیّدالعطشان گرفتند عمّامه و پیراهن و انگشترش را زینب زِ تل می دید این و آن گرفتند قربان آقایی که با هم نیزه داران با نیزه ها از پیکرش تاوان گرفتند با نعل تازه جانِ زینب را به ناگاه با رفت و آمد بر تن عریان گرفتند دیدند که جسمش شده با خاک هم سطح وقتی که گرد و خاک‌ها پایان گرفتند «مهدی مقیمی» @Arshiv_Gholam
صبح 9.3.mp3
28.6M
🎙آقاجان حسین حسین آقاجان🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز تاسوعا محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
صبح 9.2.mp3
37.47M
🎙چشم از آن لحظه‌ای که وا کردی🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز تاسوعا محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam