3. روضه.mp3
7.01M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم_روضه
یه مرتبه ، یه نامردی اومد ، یه نیزه ای زد ، با این نیزه قاسم رو از رو زین بلند کرد ... گلِ امام حسن روی زمین افتاد ، وقتی از رو زین روی زمین افتاد ، صدا میزد عمو بیا بیا ...
ای عمو ، از حرم آهسته
خودت را برسان
تا نگاهم نشده بسته ،
خودت را برسان
میزنم ناله ی پیوسته ،
خودت را برسان
بر سرِ پیکر این خسته
خودت را برسان
#عمو_جان
حسنی زادهام و
خُلق کریمی دارم
شکرُ لِله ،
بلاهای عظیمی دارم
شعرمسمّط از :
#مجتبی_روشن_روان
#شعر_دوم
بارون سنگ کوفیا
بد جور شکسته سرم رو
عمو هجوم مَرکبا
شکسته دست و سینمو
گفتم یتیمِ حسنم
زدند ، زدند
به همه اعضای تنم
زدند ، زدند
امون از این نامردما
چه محشری به پا شده
ببین برای کُشتنم
هزار تا کوچه وا شده
بند اومده زبونِ من
عمو عمو عمو
شکسته استخونِ من
عمو عمو عمو
به لب رسیده جون من
عمو عمو عمو
#تک_بیت
هر که بُغضی از حسن
در سینه داشت
نیزه ای بر جسمِ قاسم میگذاشت
2. قسمت اول.mp3
12.56M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
پای درسِ ولی ، فهیم شده
مثل بابای خود ، کریم شده
سیزده ساله ی امام حسین
چه کسی گفته که یتیم شده ؟
در رکاب عموی خود عباس
از دلیران این حریم شده
حال ، میلِ عسل به سر دارد
کاسه ی طاقتش دو نیم شده
چه کُند تا عمو اجازه دهد
کار جنگیدنش ، وخیم شده
تا که او هم شود فدای حسین
بوسه میزد به دست و پای حسین
وسط خیمه سخت حیران بود
بر لبش آیه های قرآن بود
غِبطه می خورد بر علی اکبر
شوق جان دادنش فراوان بود
زانوی غم گرفت در بغلش
چشم هایش عجیب گریان بود
یادش آمد وصیت پدرش
آن سفارش که عهد و پیمان بود
گفت : این نامه را بده به عمو
هر زمان که دلت پریشان بود
بس عمو
بر حسن ارادت داشت
نامه را خواند و
روی دیده گذاشت
بستن صورتش سبب دارد
چهره ای هاشمی نسب دارد
بیشتر بوسه زد به دست عمو
بیشتر از همه ادب دارد
بندِ نعلینِ خود نبسته ، دوید
در پریدن عجب طرب دارد
جملی نو دوباره راه انداخت
فَأنا بنُ الحَسن به لب دارد
اِن تُنکِرونی فَاَناَ ابنُ الحَسن
سِبطِ النّبیِ المُصطَفیِ المُؤتمَن
جملی نو دوباره راه انداخت
فَأنا بنُ الحَسن به لب دارد
ابن سعد
از هراس می لرزد
بس که در نعره اش
غضب دارد
اَزرق از هیبت نظرهایش
به درک رفت با پسرهایش
لشگری پست را خبر کردند
حلقه را تنگ و تنگ تر کردند
سنگ باران شد
از چهار طرف
ضربه ها بر تنش اثر کردند
در شلوغی و
گرد و خاک نبرد
اسب ها از تنش گذر کردند
شاعر :
#محمد_جواد_شیرازی
📃 من از لبت شنیدم تا اســــم کربلا را
🎙 #تک از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_دوم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #امام_حسین "ع"
من از لبت شنیدم تا اسم کربلا را
دادند دست روحم، درد و غم و بلا را
مانند تو ز من هم، پوشیده نیست اسرار
میبینم ابتدا را؛ میخوانم انتها را
روز ده محرّم، روز قرارتان بود
تو زود آمدی تا راضیکنی خدا را
گفتند میهمانید امّا چه میهمانی؟
فعلا که تا به امروز، با ما نشد مدارا
در ابتدا که یا ربّ، مهمان نیزههاییم
ختم به خیر فرما، پایان ماجرا را
📃 خودم اینجا، دلم پشت ســر قافلـه
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_دوم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #امام_حسین "ع"
خودم اینجا، دلم پشت سر قافله
دارم میبینمت با اینهمه فاصله
به ناله شد زمین و آسمون ولوله
صدای زهرا مرو مادر
واویلا؛ حرم آواره شده
توو دل کاروان چه شوری برپا شده
ببین زینب چقد شبیه زهرا شده
علمدار حرم شبیه مولا شده
شبیه حیدر تووی خیبر
واویلا؛ پسر امّبنین
واویلا؛ علم میکوبه زمین
واویلا؛ اشک زینبو ببین
توو نگاه سکینه، اضطرابو ببین
سراب نیزههای بیحسابو ببین
گلوی نازک طفل ربابو ببین
ببین شکوهِ علیاکبر
واویلا؛ آسمون رنگ شبه
واویلا؛ رباب در تاب و تبه
واویلا؛ جون زینب بر لبه
📃 به زمین خشک کربلا، آقام رسیــــده
🎙 #تک از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_دوم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #امام_حسین "ع"
به زمین خشک کربلا، آقام رسیده
از کنار خانهی خدا، آقام رسیده
به کویر دشت نینوا، آقام رسیده
پسر علی مرتضی، آقام رسیده
به زمین کربلا مهمانه
الا حسین مولانه
به کنار ساحل فرات، زینب رسیده
دختر مادر کائنات، زینب رسیده
بانوی همه مخدّرات، زینب رسیده
ناخدای کشتی نجات، زینب رسیده
چشم خواهر حسین گریانه
الا حسین مولانه
یادگار فارسالعرب، عبّاس رسیده
تکسوار حیدرینسب، عبّاس رسیده
قهرمان غیرت و ادب، عبّاس رسیده
پهلوان هیبت و غضب، عبّاس رسیده
در دل عرش خدا طوفانه
الا حسین مولانه
📃 همهی زندگیم، دلخوشیم اینه که
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_دوم_محرم_۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #امام_حسین "ع"
همهی زندگیم، دلخوشیم اینه که
از غم عشق تو بیقرارم
عهدم این بوده که تا دم آخرم
از رو خاک تو سر بر ندارم
چشم من تا ابد، وقف گریه کردنه
مادرم دلخوشیش به همین حال منه
میگه شکر خدا، پسرم سینهزنه
برکت لقمهی پدرم بوده که
زندگیم روشن از نور عشقه
اثر شیر پاک خوردنم بوده که
توو دلم تا ابد شور عشقه
مطمئنّم آقا با تمام باورم
اینه أجر یه عمر گریههای مادرم
آخ که ای کاش بشه باز بیارمش حرم
میدونم لحظهی سخت جوندادنم
هیچکسی نیست آقا جز تو پیشم
میدونم که اگه دور قبرم بیان
بخونن یا حسین، زنده میشم...
میدونم عطر تو میاد از قبر من
بوی ارباب میاد از مزار سینهزن
کفنم غرق توو عطر تو، ای بیکفن
┈•
|⇦•تپش تپش زدن قلب ما...
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تپش تپش زدنِ قلبِ ما، حسین حسین
پناهِ نوکرِ بی دست و پا، حسین حسین
کسی که گریه کُنش شد دگر چه میخواهد؟!
نوشته ایم به جایِ دعا، حسین حسین
خدا سپرده همه چیز را بدستانش
سَرِ قنوت بگو با خدا، حسین حسین
*صدات رو آزاد کن:حسین جان،حسین جان....*
اگر نبود که دنیایِ ما جهنم بود
رفیقِ بی کَلَکِ هر گدا، حسین حسین
تمام لذتِ گهواره تا شبِ قبر
از ابتدا و چه در انتها، حسین حسین
صدای من که بگیرد فدایِ نامِ شما
همیشه میزنم آقا صدا، حسین حسین
خودت بگو چه کند، خواهرِ تو بعد از تو
تنت به خاک و سرت نیزه ها، حسین حسین
#شاعر سید پوریا هاشمی
*شبِ علی اصغرِ، خوشبحال اونایی که الان کربلا حرمِ ابی عبدالله نشستن، خوشبحالِ شما که الان تو روضه ی حسین نشستید، والله جایِ شکر داره، تو این اوضاع و احوال دنیا به ما اجازه دادن بیاییم بشینیم بگیم:حسین حسین، لیاقت میخواد برایِ حسین زهرا گریه کنیم...
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
🔸کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
🔸دست او در دست های عمّه بود
🔸گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد
🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
🔸دست او از دست عمّه شد جدا
🔸می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
🔸می دوید و گاه می افتاد او
🔸از جگر فریاد می زد ای عمو
(وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
به خدا از عموم جدا نمیشم.
تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست...
داره نزدیک میشه...
خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین...
نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی...
نانجیب شمشیر بلند کرد ...
یاصاحب الزمان...
عبدالله دست رو جلو آورد ...
مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه
نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد...
دیدن دست به پوست آویزان شد...
صدای ناله اش بلند شد...
يَا عَمَّاهُ
(روضة الواعظين ص ٢٠٨)
عموجان حسین به دادم برس...
خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه...
لحظات آخره...
عبدالله اش رو در آغوش گرفت...
به سینه چسباند...
داره نجوا میکنه. ..
اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود...
یاصاحب الزمان....
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
(فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ)
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن...
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن...
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد
🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی پر خویش
🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد
🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
-
2. تنت روی صحرا.mp3
7.31M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول :
گریز به روضه ی
حضرت زهرا ( سلام الله علیها )
تنت روی صحرا
داری پاهاتو میکِشی
روی خاکا
دارند هلهله مکنند ،
کُل اعدا
دارم جون میدم
پای جسم تو حالا
#عمو_جان
ببین اشک چشممام
چکیده روی گونه ام
برام سخته بعد تو زنده بمونم
#عمو_جان
عبایی نمونده برام اما حالا
رو سینه تو را به حرم میرسونم
شدم قد خمیده
کسی مثل تو این بلا رو ندیده
#عمو
صدات واسه چی شد بریده بریده
#فاطمه_جان
با این نفس کشیدنت
داری کبابم میکنی
فاطمه جان ، مرو مرو
خونه خرابم میکنی
شدم قد خمیده
کسی مثل تو
این بلا رو ندیده
صدات واسه چی
شد بریده بریده
بمیرم که مرکب ،
رو جسمت دویده
غریبی عزیزم
تو هم مثل بابات
نداره رمق دیگه
چشمای زیبات
چه خشکه عزیزم
هنوز روی لب هات
3. قسمت دوم.mp3
10.17M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم :
گریز به روضه های
حضرت اباالفضل (علیه السلام)
امام حسین (علیه السلام )
تن سالار زینب
به زیر سم مرکب
بر سینه ی شکسته ات
چون دیده آورم
یاد آورم
ز سینه ی مجروح مادرم
خودم دیدم ز بالای بلندی
حسین تشنه لب را سر بریدند
1. 16.7.1395.mp3
6.34M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه_بسیار_ساده
نور چشمان من
ای گلِ یاسِ من
قاسمِ بنِ الحسن
ای عموجان عمو
#بند_دوم
شد به پا محشری
وقتِ جنگ آوری
ثانیِ حیدری
قاسمِ بنِ الحسن
ای عموجان عمو
#بند_سوم
شد هیاهو به پا
دشمنِ بی حیا
دوره کرده تو را
ای عموجان عمو
قاسمِ بنِ الحسن
ای عموجان عمو
#به_یاد_شهدا
من که به شور و شینم
بسیجیِ حسینم
وای حسین .... ( تکرار )
1. روی خاک صحرا 97.mp3
5.25M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
روی خاک صحرا
ماندی بینِ اعدا
تا دیدم تنت را
من افتادم از پا
#ملودی_دوم
ببین غرق خون گشته چشمانم
تویی یادگارِ حسن جانم
( حسن یاحسن ... ) تکرار
وقت نوجوانی ،
جسمت شد خزانی
از داغ تو قاسم
گشتم قد کمانی
#ملودی_دوم
خداحافظ ای یاس گلگونم
ز داغ تو گریان و دلخونم
( حسن یاحسن ... ) تکرار
آمد جاودان شد
سردار جمل شد
بهر تو شهادت
اهلا من عسل شد
#ملودی_دوم
تو درنوجوانی خزان گشتی
که مضروب نامردمان گشتی
ببین غرق خون گشته چشمانم
تویی یادگار حسن جانم
( حسن یاحسن ... ) تکرار
هستی یابنَ الزهرا
تا روز قیامت
بهر نوجوانان
الگوی شهادت
#ملودی_دوم
شماآبروی دلیرانی
شما عزت نوجوانانی
( حسن یاحسن ... ) تکرار
حسین یا حسین ...
1. من شهیدی نوجوانم 14.6.98.mp3
7.93M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
من شهیدی نوجوانم
یا حسین گشته وِردِ زبانم
تحتِ فرما نِ الهی
در رکابِ امام زمانم
#ملودی_دوم
از تبارِ شیری بت شکنم
قاسمم من فرزند حسنم
شد لباس رزم من کفنم
( یا حسین ، جانم عمو ) تکرار
#بند_دوم
مانده ام در بینِ صحرا
ای عمو جانم افتادم از پا
گشته خونین ، جسم من از
ضربه ی تیر وشمشیرِ اعدا
کُشته ی ضربِ تیغ و کینه ام
من شبیه یاسِ مدینه ام
که شکسته گردیده سینه ام
( یا حسین ، جانم عمو ) تکرار
#بند_سوم
در برت از پا نشستم
از نفس رفته و دیده بستم
ای عمو جا نم نظر کن
مثل سقا جدا گشته دستم
شد دل من لبریز شور و شین
سرفرازم در کل عالمین
ذکر لب هایم گشته یا حسین
( یا حسین ، جانم عمو ) تکرار
#قطعه_بسیار_زیبا
حسیییییین ...
اَحلی مِنَالعَسَل
افتادم از روی فَرَس
عمو به فریادم برس
جانا اگر ناقابلم
دیدار رویت مایلم
( یا حسین ، جانم عمو ) تکرار
1. مادرت شد 15.6.98.mp3
5.92M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رَضیعَ الحُسَین
#حضرت_علی_اصغر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
مادرت شد ، دل پریشان
پایِ گهواره گردیده گریان
جان رسیده ، بر لبانم
( روی دستم بخواب
ای علی جان ) 2
#ملودی_دوم
لایی لایی ، خورشید اهل حرم
بی قرارم ، دل خون و مضطرم
از غم تو میسوزد جگرم
( اصغرم ، جانم علی ) تکرار
#بند_دوم
( می نشینم ، روبرویت
می زنم شانه بر تارِ مویت ) 2
منتظرهستم بیاید ،
همرهِ مشکِ آبی عمویت
#ملودی_دوم
برده قلبم را این تاب و تبت
من فدای خشکی لبت
روضه خوان گشته عمه زینبت
( اصغرم ، جانم علی ) تکرار
#بند_سوم
( تو امید ، قلب مایی
مردِ شش ماهه ی کربلایی) 2
با همین سنِ کم خود
یاور راه و دینِ خدایی
#ملودی_دوم
مثل یک کوهِ با صلابتی
مثل اجدادت با شجاعتی
حامی و سرباز ولایتی
( اصغرم ، جانم علی ) تکرار
|⇦•رقیه نازش میکنه...
#قسمت_سوم_روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
*تو خیمه ها غوغاییِّ، همه به فکرِ آبن
تمومِ زن ها اومدن، تو خیمهی رُبابن
*کی اومده آرومش کنه؟کی اومده ساکتش کنه؟...*
رقیه نازش میکنه، بخواب گُلِ بهارم
داداش کوچولو! آب میخوای؟ از چشام آب میارم
*بچه شیرخواره رو دیدی چه دستای کوچیکی داره،نمیتونه گردن بگیره،باید دست زیرِ گردنش بگیری، اگه از مادرش جداش کنی باید زود ببریش،آخه مادرش دق میکنه، اما ابی عبدالله گفت: رباب! بچه رو بده برم سیرابش کنم،آی رفقا! آی مردم! یه جمله روضه بگم : کدوم یک از شما طاقت دارید ببینید باباتون به جایی، رو بزنه،اما بهش بخندن؟ ابی عبدالله فرمود:به این بچه آب بدید، اگه آب بدید میمیره،اگه آبم ندید میمیره...
سر بچه آویزان، یه مرتبه نامرد یه نگاهی کرد،گفت:حرمله! بله امیر،گفت چرا بیکار ایستادی؟چه کنم امیر؟ گفت: مگه سفیدیِ گلویِ بچه رو نمی بینی؟ نشست رو زانوهاش، تیر سه شعبه ای که مَرد افکنه، تیر رو کشید، هنوز صحبتِ آقایِ ما تموم نشده، یه وقت ابی عبدالله دید بچه داره بال بال میزنه، همچین که دید این بچه داره بال بال میزنه، با خودش گفت: خدا! جوابِ مادرش رو چی بدم؟ دیدن بچه رو آورد، دست برد زیرِ حلقومِ این بچه، خونِ این بچه رو به آسمان می ریخت...خدا نکنه یه مَرد به چه کنم، چه کنم بیوفته، دیدن ابی عبدالله عبا رویِ سر کشیده، هی می اومد سمت خیمه، هی بر می گشت، خدایا! جوابِ مادرش رو چی بدم؟
اول کسی که تو این خانواده خجالت کشید می دونید کی بود؟ اونم آقا امیرالمؤمین بود، بعد از اینکه فاطمه بین در و دیوار بود، وقتی رهاش کردن، هی می اومد سمتِ خونه، هی بر می گشت...*
Banifateme_Babolharam_net_shab7-3.mp3
3.71M
|⇦•رقیه نازش میکنه...
متن نوحه چرامادر نمیخوابی تقدیم به ذاکران
-----------------------------------
چرا مادر نمی خوابی
گمانم تشنه ی آبی
لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2)
بخواب ای غنچه ی پرپر
بخواب ای کودک مادر
بخواب ای شیرخوار اصغر
لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2)
مزن آتش به جان من
مبر تاب و توان من
ببین اشک روان من
لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2)
عزیز من مکن غوغا
بخواب ای کودک زیبا
مسوزان قلب مادر را
لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2)
چه شور است این به سرداری
مگر میل سفر داری
چنین مادر مکن زاری
لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا(2)
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
بند ۱
آرزوی من ، گفتن مادر ، روی لبات بود
بردن نام ، پدر و خواهر ، روی لبات بود
علی اصغر ، چرا نخوابی ، لای لای علی جان
تشنه ی آبی ، خیلی بی تابی ، لای لای علی جان
لای لای علی جان
بند ۲
آرزوم اینه کاشکی علی جون بارون بباره
می خونم برات لالایی اگه گریت بزاره
بمیرم برات تشنگی باهات علی چه کرده
لبات ترک خورد صورتت چرا اینقده زرده
لای لای علی جان
بند ۳
تیر سه شعبه گلوتو بوسید حرمله خندید
قنداقه پر خون سرت آویزون فاطمه می دید
رو دست پدر کودک من از نفس افتاد
آرزوهامو تیر سه شعبه باد فنا داد
لای لای علی جان
#محمد_مبشری
🔷️ نوای آشنا 🔷️
دنیا محل گذره ولی از روضه هات نه؛ دنیا محل گذره از تو و کربلات نه!
دنیا محل گذره… ولی از بین الحرمین نگو که بگذرم حسین
کربلا خونه امیدمه خونه آقای شهیدمه
ای تموم باورم حسین؛ چه جوری از تو بگذرم حسین؟!
منو بخرم ببرم حرم حسین! بخر ببر حرم حسین…
خیلی تو رو میخوام حسین، با تو دنیا رو دارم…
خیلی تو رو میخوام حسین، آقا تنهام نذارم….
خیلی تو رو میخوام حسین، همیشه تکیه گاهمی تو سختیا پناهمی
راهی که شروعشه روضه هات؛ آخرش میرسه به کربلات…
ای پناه آخرم حسین؛ همیشه یار و یاورم حسین!
منو بخرم ببرم حرم حسین! بخر ببر حرم حسین…
دنیا برام جهنمه اگه از تو جدا شم؛ دنیا برام جهنمه اگه پیشت نباشم
دنیا برام جهنمه اگه تو روضه ها نیام؛ اگه تا کربلا نیام…
زندگی با غم تو سر میشه؛ گریه هام آب رو آتیشه
سایه روی سرم حسین… میبینی خیلی مضطرم حسین؟!
منو بخرم ببرم حرم حسین! بخر ببر حرم حسین…
گلچین مداحی باسبک🎤
پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
باتو خوشم با تو که دنیای منی؛ با تو که قبل از متولد شدنم رفیق بابای منی!
با تو خوشم با تو که دنیای منی؛ با تو که وقتی میبندم چشامو جلوی چشمای منی!
حسین وای… حسین وای!
دورامو زدم دوباره برگشتم؛ تا که سینه زن تو هیئتت باشم
امشب اومدم بهت بگم؛ میخوام توی دایره رفاقتت باشم…
با تو رفاقتم همه جوره سوده! با توئه که میشه خیالم آسوده!
همه جا رفتمو بازم میگم؛ اون که دست منو گرفت امام حسین بوده…
با تو خوشم با تو که تو قلب منی؛ با تو که پاکم میکنی وقتی میام تو حلقه ی سینه زنی
با تو خوشم با تو که تو قلب منی؛ با تو که نوکرات همه کفن میشن ولی خودت بی کفنی!
حسین وای… حسین وای!
با چشمای خیس؛ بهت سلام دادم تا دوباره دلم کرب و بلایی شه…
میمیرم اگه تو نگیری تحویلم! میمیرم اگه تو
بگردونی روتو!
تو شبایی که یاد کربلا هستم؛ تا نفس میزنم حس میکنم بوتو
با تو خوشم با تو که مجنون توام؛ با تو که هر شب که سلامت میکنم زائر ایوون توام…
با تو خوشم با تو که مدیون توام؛ با تو که عمریه گدای کرم رقیه خاتون توام
حسین وای… حسین وای!
@Asheghane_hazrat_zeynab🔰