eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. تو عزیز کبریایی فاطمه نور چشم مصطفایی فاطمه معنی و تفسیر نور و هل اتا روح تقوا و دعایی فاطمه با حجاب و عفت و ایثار خود بر زنان تو رهنمایی فاطمه .
. امشب دوباره این دلم رفته به کربلا حسین یاد تو و کرببلا به شورم و نوا حسین عزیز مصطفی حسین غریب کربلا _حسین صحن تو و سرای تو بهشت من بود حسین مهر و ولایَتِ تو در سرشت من بود حسین عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین تمام آرزوم اینه بیام تو بین الحرمین یاد تو و سوز غمت گریه کنم برات حسین عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین تا که میام تو حرمت دردام همه دوا میشه با یک دعای تو حسین حاجت من روا میشه عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین با این دل خون شده ام رو تل زینبیه ام یاد غم زینب تو گریان از این بلیه ام عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین دوباره یاد اکبرم به یاد پاره پیکرم بهر فرج دعا کنم با اشک دیده ترم عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین یاد گلان پرپرم یاد علی اصغرم به یاد گریه رباب یاد گلو و حنجرم عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین افتاده ام به یاد تو آن لحظه حساس تو که دیدی از ستم شده نقش زمین عباس تو عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین بیاد لحظه ای که گفت ادرک اَخا برادرت دیدی فتاده بر زمین دو دست اوبرابرت عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین بیاد لحظه ای که شمر به روی سینه ات نشست این صحنه هایی رو که دید زینب تو دلش شکست عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین به یاد لحظه ای که شمر بی حیا خنجر کشید تو گودی قتلگهت سر تو از قفا برید عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین به یاد لحظه هایی که آتش زدندبه خیمه ها پیکر تو به موج خون سرت زدند به نیزه ها عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین به آن دمی فاطمه دید چشم تر خواهر تو غرق به خون پیکر تو به روی نیزه سر تو عزیز مصطفی حسین غریب کربلا حسین به اون دمی امام رضا گفته سخن به شور و شین در هر مصیبتی کنید گریه به جد من حسین امام رضا امام رضا نگر به اشک چشم من ای همه هست من رضا آقا تمام عمر من گرفتی دست من رضا امام رضا امام رضا گرچه بد هستم روسیاه آمده ام بر تو پناه به حق مولانا جواد به سائلت نما نگاه امام رضا امام رضا ای که تو هستی یا رضا چوفاطمه خیر کثیر امشب به حق مادرت از کرمت دستم بگیر امام رضا امام رضا امام مهربان تویی رحمت بیکران تویی تا صف محشر و جزا هدیه وارمغان تویی امام رضا امام رضا درد مرا دوا نما حاجت من روانما امشب ز لطف و مرحمت آقا مرا دعا نما امام رضا امام رضا .
نوحه شماره 1199: برادر راز دارد برادر با برادر راز دارد حسین داغ غم عباس دارد یکی بی بال و پر پرواز دارد یکی غمگین ترین احساس دارد وفایش نمره ای ممتاز دارد حریم باوفایان پاس دارد چه آهنگِ غمی ابراز دارد درونِ سینه حالی خاص دارد برادر را فراخوانده برادر در کنارش برادر بر برادر آمده در احتضارش برادر با برادر گفته از دردِ درونش برادر از برادر دیده چشمِ رنگِ خونش برادر سفرة دل را به غم وا کرده در غم برادر قامت خود را به غم تا کرده در غم برادر با برادر گفت برادر شرمسارم برادر گفته هستی ای برادر اعتبارم برادر با برادر راز دارد حسین داغ غم عباس دارد برادر با برادر داده با خون دستِ یاری برادر خوانده ای اکنون برادر گفته آری برادر سر به زیر است و وزیر است بر برادر دلیرش را امیرش را برادر در برابر برادر غرقِ خون است و برادر غرقِ اندوه برادر بر زمین است و برادر داغِ انبوه برادر دیده رخسارِ برادر با چه حالی برادر دیده دوزد بر زمین و مشکِ خالی برادر با برادر راز دارد حسین داغ غم عباس دارد ** 🔳🔳🔳🔳🔳خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋
نوحه شماره 1195 : ای علمدار علم افتاده ای علمدارِ علم افتاده حرمت دست ستم افتاده تشنه با دست قلم افتاده حرمت دست ستم افتاده از کفت تیغ دو دَم افتاده حرمت دست ستم افتاده همه جا سایة غم افتاده حرمت دست ستم افتاده تو به پا خیز و بیا بین که حرم بی یار است مرد تنهای حرم اذن خدا بیمار است دیدنت بهر پراکندن دشمن کافیست این امانت نظرِ میر امانت دار است ای نگهبان حرم جان تو و جان حرم از رَهِ علقمه برگرد به میدان حرم نیزة حرمله ها شعلة آتش دارد گُر گرفته دگر از شعله، گلستان حرم ای علمدارِ علم افتاده حرمت دست ستم افتاده حقِّ ما ظلم و ستم هایِ چپاولگر نیست آن که این خیمه از این پنجه رها سازد کیست؟ نه کسی مانده نه یاری که به او تکیه کنیم رازِ تنها شدن قافلة حیدر چیست؟ سایه سار سرِ طفلان حرم می باشی گر نیایی دلِ ما بارِ دگر می پاشی علم افتاده ولی باز علمدار تویی همّتی کن که به اطرافِ حرم پیداشی ای علمدارِ علم افتاده حرمت دست ستم افتاده ** 🔳🔳🔳خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋🦋
. ادامه فاطمه السلام علیک یا عقیله العرب ای که عقیله ی بنی هاشمی فخر قبیله ی بنی هاشمی فهیمه وعالمه ی اطهری ادامه ی فاطمه ی اطهری توکعبه ای وحجب وشرم وعفاف کند همه عمربه دورت طواف سپهر صبرو عشق را کوکبی جلوه ی ایمانی وزین ابی به عشق فریادرسی جزتونیست تالی فاطمه کسی جزتونیست هیبت مرتضاست درعزم تو خطبه ی توبود همان رزم تو زینت گلخانه ی مولاشدی هم نفس حسین زهرا شدی تویی مباهات بنی فاطمه عمه ی سادات بنی فاطمه عرش مقامی وفلک منصبی بشیر کربلائیان زینبی ای که به چشم حسنی نورعین آینه ی تمام قدحسین پنجه ی توحید به شور جهاد تا علم صبربه دست تو داد شور تو دم زعشق محبوب زد صبردلت طعنه به ایوب زد کویر ازاشک غمت باغ شد لاله ز داغ دل تو داغ شد چون تو کسی گلشن پرپر نداشت این همه لاله های بی سر نداشت گرچه زتاب غصه تب داشتی شکرخداوند به لب داشتی عدو زضعف تو نشانی ندید لحظه ای ازتو ناتوانی ندید کاخ ستم را که نگون ساختی چنان علی به ظالمان تاختی صحیفه عشق و وفاجزتونیست شیرزن کرب وبلا جز تو نیست ای که جهان غرق تحیات توست چشم «وفایی» به کرامات توست .
. شبی راحت تنِ رنجورم از تب نیست بابا جان دگر در آسمانم بی تو کوکب نیست بابا جان ندیدم روزِ خوش بعدِ تو و بعدِ عمو جانم برایم روزهای بی تو جز شب نیست بابا جان پس از توروزگارم شد سیاه،از بس کتک خوردم لباس و روسری، مویم مرتب نیست باباجان مرا با خود ببر بابا که اینجا ماندم دیگر به جز زحمت برای عمه زینب نیست بابا جان از هر کس که سراغت را گرفتم بی محلی کرد کسی گوشش بدهکارومخاطب نیست بابا جان صدقه می دهند حرف از کنیزی می زنند اینها کسی مانندِ من اینجا معذب نیست بابا جان تو هم که سوخته مانندِ من موی سرت خیلی چه کرده خیزران باتو،نه این لب نیست باباجان همین بس که به توگویم کسی مانندِ زجر اینجا به نامردی و بی رحمی ملقب نیست باباجان هر آنچه بر دهانش آمده نسبت به من داده کجا مانده عمو دشمن مودب نیست باباجان نمانده استخوانِ سالمی در پیکرم باقی شکسته پهلویم این کلِّ مطلب نیست باباجان ۱۴۰۲ ✍ .
. کوفه را تسخیر کردم با نَفَسهای علی.. در منِ زینب ..تجلّی کرده آوای علی.. خطبه ای خواندم به لحنِ فاتحِ خیبر..سپس فتح کردم کوفه را با لحنِ گویای علی.. زین اَب بودم..شدم زینت برای دینِ حق.. جمع کردم گوهرِ دین را ز دریای علی.. کارِ من بیداری بیچارگانِ کوفی است.. ارث ها دارم خدا را شکر از نای علی اسکتوا گفتم همه غرقِ سکوتِ غم شدند یافتم آموزه هایم را ز لبهای علی.. انتقامِ خون سالارم را گرفتم با کلام... زنده کردم مرده را ..هستم مسیحای علی از ندامت شهر شد یک پارچه..اندوه و درد سر فرود آورد کوفه پای گلهای علی... عالمه دادم لقب ..چارم ولّی شیعیان.. با عقیله بودنم گشتم مصّفای علی.. سرشکسته نیستم در محضرِ پاکِ حسین خوار کردم خصم را با مددهای علی.. .
زبانحال زینب س ایام اسارت منزل به منزل می روم واویلا با ناله از دل می روم واویلا سر تو روی نیزه ای برادر با شمر قاتل می روم واویلا وای وای حسینم وای وای حسینم از کربلایت می روم برادر من از قفایت می روم برادر از پیکرت جامانده ام دارم با سر جدایت می روم برادر گشتم اسیر قافله واویلا دور و برَم شد هلهله واویلا همسفرانم را ببین برادر شمر و سنان و حرمله واویلا وای وای حسینم وای وای حسینم این دشمن دریده با جسارت بر اهلبیت تو کنند اهانت این هم بدان عزیز من همین ها بردند از ما خیمه را به غارت بعد از تو یک دلخسته ام غریبم با دست های بسته ام غریبم پیش نگاه این همه حرامی روی شتر نشسته ام غریبم وای وای حسینم وای وای حسینم هم خواهر و هم مادرم به طفلان هم مثل سایه ی سرم به طفلان من تازیانه می خورم دَمادم هم جان فدا هم یاورم به طفلان جا ماند رقیه از همه واویلا در قافله شد همهه واویلا زَجر آمد و از مرکبش زمین زد فریاد زد یا فاطمه واویلا وای وای حسینم وای وای حسینم از کربلا گذشتم و در این راه عمق دلم در کوفه شد پُر از آه می دید هر کس آمده تماشا بر نیزه ها خورشید بود و یک ماه منزل به منزل بار غم کشیدم آخر به این شام بلا رسیدم دیدم بلاها و غمی که هرگز جز شام در جای دگر ندیدم وای وای حسینم وای وای حسینم قصد یزید بر جان ما عذاب است این درد سنگین تر ز قحط آب است لعنت به قاتلت شود که اینجا راس تو بین مجلس شراب است این آخرِ جنایت از یزیده روی سر تو خیزران کشیده ای وای از دندان و از لب تو دیگر امان از خواهرت بُریده وای وای حسینم وای وای حسینم ای نازنین برادرم حسینم ای یادگار مادرم حسینم جنگ تو پایانش نبود شهادت من زنده ام در سنگرم حسینم من ذولفقار حیدرم برادر من زینبم من محشرم برادر راحت نمی ماند یزید به خطبه من آبرویش می برم برادر ای شاه دین حسینم ای نازنین حسینم
634.4K
دستم علم بود یادم حرم بود ذکر لبانم تویی امیرم با تو بهارم بی تو خزونم با تو یه دریا بی تو کویرم ارباب و سلطان و سالار و آقایی تو ای سرور ای برتر ای محشر مولایی تو حسین ثارالله برات می میرم حسین ثارالله برات می میرم هنگام آخر وقتی که دیگر جان روی لب از غم تو پیرم یادم کن آقا نگذرار که تنها دور از نگاهت غریب بمیرم وقتی که می میرم این قلبم به شور و شینه هنگامِ جان دادن ذکر من حسین حسینه حسین ثارالله برات می میرم حسین ثارالله برات می میرم دنیا به دنیا صحرا و دریا یک عمری آقا به پات اسیرم فردای محشر غم میشه پرپر بال عباتو میام می گیرم ارباب و سلطان و سالار و آقایی تو ای سرو ای برتر ای محشر مولایی تو حسین ثارالله برات می میرم حسین ثارالله برات می میرم
گهواره خالی، قنداقه خونین لایی لایی سوی دریا رفته رودم طوفان آه است، باران اشک است، در این بیابان باقی نمانده، در مشک تشنه، جز آه سوزان دیدم که مادر، می گشت و می‌گفت، با چشم گریان لایی لایی سوی دریا رفته رودم گهواره خالی، قنداقه خونین لایی لایی سوی دریا رفته رودم این تشنگی سوخت لبهای او را ... ای داد و بیداد تیری نشان کرد مشک عمو را... ای داد و بیداد تیری دگر ...آه... نازک گلو را ... ای داد و بیداد... لایی لایی سوی دریا رفته رودم گهواره خالی، قنداقه خونین لایی لایی سوی دریا رفته رودم مادر بمیرد از ماتم آن چشمان بسته مادر بمیرد آه از لبان در خون نشسته مادر بمیرد، گلبرگ این گل از هم گسسته لایی لایی سوی دریا رفته رودم گهواره خالی، قنداقه خونین لایی لایی سوی دریا رفته رودم https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•مارو توی بازار شام.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ما رو توی بازار شام می‌گردوندن دلِ مارو با طعنه‌ها می‌سوزوندن رویِ خاکا مارو کشوندن، واویلتا کجایی داداش زینبت شد آواره کجایی داداش خواهرت تو انظاره غمِ دل من بی‌شماره، ای حسینم دق میکنه بی تو این خواهرِ تنها یادم مگه میره دروازه ی ساعات رفته خواهر به اسارت داداش تو خرابه، جا مونده رقیه ات حالِ منه جا مونده رو کی می‌دونه دلِ منو دوری تو می‌سوزونه می‌خونه دلم عاشقونه، حسین آقا مگه دلِ نوکر چقدر طاقت داره ببین آقا چشمام بازم خون میباره دل دیوونَم بی‌قراره، حسین آقا داغیِ تو سینه تقدیرِ من اینه نوکر حرمت رو امسال نمی‌بینه دورم از کربلا امسال حالم رو عوض کن، محولُ الاَحوال اگه نگیری دستمو از دست میرم بنویس آقا کربلا توو تقدیرم تویی آقا نعم الامیرم، حسین آقا رویِ دلِ من حک شده یا ثارالله نبضِ دلِ من میزنه یا ثارالله نَفَسِ تو مثل مسیحا، حسین آقا! تویی آقا نعم الامیرم، حسین آقا! ای آب حیاتم، کشتی نجاتم چشمامو می‌بندم تو کرب و بلاتم ارباب! دلِ نوکرو دریاب منم و غمِ دوری با چشای پر از آب *سلام بر بدنهایی که افتاد تو بیابون ها، چه بدنهایی؟! دستور دادن اسباشون رو نعل تازه بزنن ، گفت داداش میخوای بدونی چی شد؟..* داره میزنه دست و پا وای از گودال چه غریبونه خواهرش میره از حال اگه بدنش میشه پامال، واویلتا چی بگم از اونجایی که می‌دید زینب رو تنِ داداشش میرن صد تا مَرکب رسیده جونش دیگه بر لب، واویلتا تویی آقا نعم الامیرم، حسین آقا! دل دیوونم بی‌قراره، حسین آقا! زینب داره از دور، گودالو میبینه میبینه یه نامرد، میشینه رو سینه چشمات، باز ابر بهاره غارت شده حتی پیراهنِ پاره
📋 با حسین آرومم بی حسین آشوبم با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با حسین آرومم، بی حسین آشوبم عمریه از عشقت، به سینه می‌کوبم زندگیه بی حسین، از مُردن بدتر میشه بینِ بهشتم وقتی، چشمام براش تَر میشه عاشق توی سرش/ جز وصلِ دلبرش/ هوایی نداره دنیا بی کربلا/ واسه ما نوکرا/ صفایی نداره «یا ثارَ اللّٰه، یا ثارَ اللّٰه، یا ثارَ اللّٰه، یا ثارَ اللّٰه» نوکریش عزته، کربلاش جَنَّةِ دستی که سینه زد، در حالِ بیعته کبودیِ رو سینه‌م، مدالِ افتخاره روشن میشه چشمِ من، توو روضه تا می‌باره هرکی توو هیئته/ تحت عنایته/ نگاهِ حسینه چشمی که میشه تَر/ بین هر روضه در/ پناهِ حسینه «یا ثارَ اللّٰه، یا ثارَ اللّٰه، یا ثارَ اللّٰه، یا ثارَ اللّٰه» رو سرِ من سایه، داری ای همسایه دعوت کن تا بیام، اربعین مَشّایه می‌ریزه گناهامون، هر قدم تو این جاده خوشبختی تا دعوت شی، کرب و بلا پیاده هر روز و هر شبت/ بینِ هر موکبت/ پُر از عشق و احساس مکتوبِ زائرت/ اسمش توو دفترت/ با دستای عباس «یا اباالفضل، یا اباالفضل، یا اباالفضل، یا اباالفضل» *شاعران: ، ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•نوای کاروان... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ * "بَکَتْ وَ أَبْکَتْ وَاللّهِ کُلُّ عَدُّوٍ وَ صَدیق"عمه ی سادات زینب کبری کنار کشته ی داداشش نشسته بود واشک می ریخت طوری گریه می‌کرد دوست و دشمن به حالش گریه میکردند.گاهی صدا میزد "أَنتَ أَخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد..یا جَدّاه...* این کشته‌ی فتاده به هامون حسین توست این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست *گاهی دست زیر بدن پاره پاره برادر میبرد، صدا می‌زد.. خدا! این قربانی رو از آل محمد قبول کن..حسین... چه کردن با این خواهر داغ دیده؟ یابن الحسن! یه عده از عربها اومدند اما با کعب نی و تازیانه، از بدن برادر جداش کردند،بی بی زینب زن‌ها رو سوار ناقه ها کرد، بچه‌هاشون رو كنارشون گذاشت، اما وقتی نوبت به خودش رسید دیگه کسی نبود کمکش کنه، یه نگاه به طرف گودی قتلگاه کرد، زبان حالش این بود داداش پاشو زینبت می خواد سوار ناقه بشه یه نفر مَحرم نداره.... حسین....* نوایِ کاروان هر دَم زند آتش به جانم خدایا بر زمین مانده تنِ آرامِ جانم رَوان با شور و شینم خداحافظ حسینم رفتم من و هوای تو از سر نمی‌رود داغِ غمت زِ سینه‌ی خواهر نمی‌رود می‌روم از کربلایت می‌سپارم بر خدایت ای حسین جان... *خدایا به سوزِ دل زینب کبری، به اشک چشمش، به دل داغ دیده اش، به چادر خاک آلودَش، به بدن تازیانه خورده‌اش، فرج امام زمانمان را برسان، موانع فرجش برطرف بفرما...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِالله وَ صَلَی اللهُ  عَلی قَلبِ زینَب صَبور وَ لِسانَ شَکور.. کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود کسی که عشق از او شد پدید زینب بود کسی که فاطمه او را به دامن از اول  برای کرب و بلا پرورید زینب بود نُخست روز به بازار عشق آن که ز جان مَطاعِ جور و جفا را خرید،زینب بود  برادرش به سر اکبرش شتافت ولی  کسی که زودتر از او رسید زینب بود  *مصیبت ها دید، الهی بمیرم دردناک تر از همه گمان میکنم این بود اومد گودی قتلگاه بدن برادر را پیدا کرد، گاهی صدا میزد: "أنتَ أخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد:"یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ...." داداش یه روز رو سینۀ پیغمبر جات بود؛ یه روز رو خاک کربلا... یک وقت دیدن لحنش عوض شدصدا میزنه: "یا جَدّاه هذا حُسَینٌ بِالعَراء، مُقَطَّعُ الْأَعْضاءِ،مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ" گفت و گفت تا به این جمله رسید  یا رسول الله این همون حسینیه که زیر گلوش رومیبوسیدی... حسیـــــن..حســـــین.... جانم  این همه راه دویدم ز پی دلداده ام به امیدی که در این دشت برادر دارم حسین من! عزیز دلم! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم گفت: داداش! خیز نگذار که ما را به اسیری ببرن من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد گو چه سان نَعش تو را از روی زمین بردارم *حـــــسین جانم داداشم! نه زخمات یه جوریه  برات ببندم عزیر دلم! نه یه سفری رفتی منتظرت باشم برگردی.. حـــــسین....حـــــسین جانم "صَلَی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْباکِینَ عَلَیکَ یا ذَبیحَ الْعَطشان"
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. جز حسین‌ کیست که در شأن و شرف بی همتاست  این حسین‌کیست که محبوب تمام دلهاست او‌ حسین است و حسین میوه ی قلب زهراست فاطمه امّ ابیها به حسین می نازد همه جا زینب کبری به حسین‌ می نازد هواتو‌ کردم، اسیر دردم  بزار بیام‌ منم‌ حرم‌ دورت بگردم حسین‌جان! حالم عجیبه، دلم‌غریبه فضای قلب من پُر از شمیم سیبه تا کی صبوری، آخه چه جوری خسته شدم دیگه از این فراق و دوری ای سر بریده! موهام سفیده با حسرت ِحرم ببین قَدّم‌خمیده اما حسین‌جان ! قامت خم من‌ کجا و قامت خم اون‌ مادری که امشب تو‌ حرمت از این طرف به اون‌ طرف هی دور قتلگاه راه میره هی صدا میزنه بُنَیَّ ..پسرم حسین..کجا* مادری در طواف قربانگاه هی بُنَیَّ بُنَیَّ می گوید تشنه ای زیر نیزه، گه مادر گه اُخَیَّ إلَیَّ می گوید *هی صدا میزنه...حسین‌جان!* من بی وضو‌ موی تو را شانه نکردم‌ حالا به به دنبال سرت باید بگردم    ؟زینب صدا زد: حسین‌ جان!..* چه شد که از ته گودال سر در آوردی؟  تو زینت سر دوش پیمبرم باشی   داداش!  در این شلوغی گودالِ تنگ قول بده  کمی مراقبِ پهلوی مادرم‌ باشی جواب خندۀ دشمن به خواهرت با کیست؟ مگر تو قول ندادی برادرم باشی چقَدر دور و بَر عمّه ی ما جار زدن ساز با ناله ی طفلانِ عزادار زدن چون نبودن مدینه بزنن فاطمه را عوضَش فاطمه ها را سر بازار زدن *این سرها بارها از روی نی افتاد اما اون‌ سری‌ که بیشتر از همه افتاد سر قمر بنی هاشم بود......* بی سبب نیست بیافتد سر عباس زِ نی آخه عمّه ام را جلوی چَشم علمدار زدند *صدا زد: حسین‌ جان! ماهِ من!..* تکیه زدی بر لب دیوار چرا؟ آمدی دیدن زینب سر بازار چرا؟ مُردم و زنده شدم بس که نگاهم غم دید چقدر خواهر تو‌ مجلس نامحرم دید *چه‌گذشت به زینب..کربلا یه طور، کوفه یه طور، شام یه طور، همین زینب برگشت کربلا یه نگاهی کرد به قبر حسینش صدا زد..حسین جان!* خبر داری چه خاکی بر سرم شد دوباره تازه داغ مادرم‌ شد به اشک‌ِ خواهرت لبخند زد شمر اسیری تازه آنجا باورم شد داداش خبر داری مرا بازار بردن؟ میان مجلس اغیار بردند؟ حسین‌جان!  حلالم کن ای نور چشمان زهرا حسین‌جان!  رَوَم‌ تا به‌ کوفه به‌ همراه اعداء حسین‌جان!  تن بی سرت‌ مانده بر خاکِ صحرا حسین‌جان ..حسین‌جان... *داداش دارم میرم سفرِ اسارت، دارم از کنار بدنت جدا میشم ..داداش!رفتی سلام‌ من رو‌ به بابام علی برسون بگو‌: بابا! زینبت رو به اسیری بردن ...* https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
منو نذار تنها میون این حرم  اگه بری بی تو کجا دارم برم   میون این صحرا کی میشه یاورم  داریم جدا میشیم نمیشه باورم   گلوتو می بوسم به جای مادرم  گره بزن محکم نیوفته معجرم   «گریه امو درآوردی داری میری  زینب و به کی سپردی داری میری» داری ای ماه از آسمون من نزن تو با اشکات آتیش به جون من داداش کجا داری میری بدون من می چینمت آخر میونه بوریا می مونه رو شونم همین کبودیا می ترسم از چشمای این یهودیا اومدم توی گودال بالا سرت من اسیر میشم داداش فدا سرت «گریه امو درآوردی داری میری زینب به کی سپردی داری میری» جلوی چشم مادر نزن تو دست و پا  دیدی شدی آخر مرمل الدما  برید جلوی چشمام سرت رو از قفا  یتیمی زود بودش برای دخترت اسیری زود بودش برای خواهرت  چه نامرتب شد رگای حنجرت این ازین تن صد چاک اون از سرت  میریزه توی دستاش خون سرت  «گریه امو درآوردی داری میری  زینب و به کی سپردی داری میری ، ع، https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•مسیر پر نور.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾ مسیرِ پر نور مسیرِ پر خیر فقط یه راهه اونم حسین وَ لاغیر رو حرف کی حساب کنم حسین وَ لاغیر دنیا رو کاش جواب کنم حسین وَ لاغیر دو راهیای زندگیم چقدر زیاده کدومو انتخاب کنم؟ حسین وَ لاغیر رومو زمین زدن همه همه همه والا رفیق فقط حسینِ فاطمه من که نِمیرم، یه لحظه با غیر هیچی نمی خوام، والّا حسین وَ لاغیر کیه که اسمشم دواست حسین وَ لاغیر کی بود که خیرمو می خواست حسین وَ لاغیر تو این زمونۀ عجیب غریب دنیا کیه که فکر آدماست حسین وَ لاغیر من یه پناه می خوام، پناه من کجاست؟ پناهِ من فقط ضریحِ کربلاست کاش یارت باشم نمی خوام دیگه سربارت باشم می خوام رونق بازارت باشم حسین! این قولم باشه حواسم به تو آقا جمع باشه نذار اشکای چشمام کم باشه حسین! ای عشقِ بچگیم حسین حسین حسین حسین رفیقِ همیشگیم حسین حسین حسین حسین