eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
در جوار مرقد امام رئوف ( ع ) ---------- آمده ام به ارض طوس آینه را جلا دهم دل به حریم آسمان در حرم رضا دهم حال و هوای این حرم عینِ بهشت و ، آمدم کبوتر حرم شوم دل به همین هوا دهم دل به رضا سپرده ام دیده گشوده ام به وی بوسه به قبله گه زنم به سینه من صفا دهم هر که ازو طلب کند حاجت قلب خود ولی من ز غبار تربتش بر دل خود دوا دهم آمده ام به ارض طوس ، آمده ام شکسته دل نامه ی عرض حال خود بر کف مقتدا دهم آمده ام شکسته دل گر که اجازتم دهید بر دل خود به اذن تان وعده ی کربلا دهم ناله ی قلب خسته را توشه ی کربلا کنم گوهر اشک دیده را بر حرم شما دهم می روم از حریم تان جانب نینوا رضا تا که ز عمق جان خود ناله به نینوا دهم «یاسرم» و به اذن تان بهر ولای سبزتان به اشتیاق هستِ خود بر شه سر جدا دهم ** محمود تاری «یاسر» حرم رضوی ١٩ / ۶ / ١۴٠٢
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 الا يا اهل العالم، غم به پا شد عزاي غم فزاي مجتبي شد زمين و آسمان ماتم گرفته دوباره تازه داغ مصطفي شد ملائک خاک غم بر سر بريزند عوالم هم نواي مرتضي شد منادي اين ندا در عرش دارد چه داغي بر دل خير النسا شد شده غارت زده گويا حسينش چرا؟ زيرا حسن از او جدا شد بنالد حضرت ام المصائب که زينب باز هم صاحب عزا شد بني هاشم چرا تشويش دارند؟ چرا اسب بني مروان رها شد؟! مگر نعش حسن شد تير باران؟ که ابليسِ جمل شاد از جفا شد چرا بند کفن شد پاره پاره!؟ تن و تابوت از چه جا به جا شد!؟ نشد پيش پيمبر دفن گردد! اجابت امر آن ملعونه را شد نشد تشييعِ آقا روز باشد دوباره شب، دوباره ماجرا شد چرا تنهاترين سردار شد او و اين گونه غريب آقاي ما شد شکم ها از حرام و شبهه پُر بود که دينداري پر از رنگ و ريا شد نشد يک يار با آقا بماند نماز عشق تا محشر قضا شد همه مرتد شدند اِلّا ثلاثه و دينداري فقط يک ادّعا شد حسن اي شيعيان از بس غريب است ز غربت گفتنش، مدح و ثنا شد امام مجتبي بس مادري بود کنار قبر مادر خوب جا شد کنار قبر مخفي شد مزارش بقيع آرامگاهِ هل اتا شد عصاي دست مادر جايش اين جاست هم اين گونه حسن حاجت روا شد کجا کشتند اي مردم حسن را؟ همان جايي که قدّش چون عصا شد کجا خونِ دل از حلقِ حسن ريخت همان جايي که سيلي بر مَلا شد کجا تابوت و تن خونين شد؟ آري همان جايي که زهرا مبتلا شد کجا خونِ جگر شد بر دلِ او همان جايي که چادر زير پا شد همان چادر که اينک پرچم ماست همان پرچم که رنگ کربلا شد براي انتقام آماده باشد هر آن کس که اسير نينوا شد سراغ از يوسف زهرا نگيرد هر آن کس که جدا از مجتبي شد امام حسن (ع) روضه
. مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بیکس و مهنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر وای حسین وای ۳ برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتله گه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانت دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای حسین وای ۳ انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد شبیه خارجی ها با – حرم تا شد .👇
باشیم اوسته آغلاما ای روحیمه ریحان حسین صبر ائیله بو قدری ائتمه ناله و افغان حسین اوز ایویمده محرمیم ظلمینده طغیان ائیله دی سینمی زهر جفا ییله بیله قان ائیله دی آل طاهانی بو ظلمیله پریشان ائیله دی صبر ائیله قورتاردی وصلت باشلانیر هجران حسین آغلاما ائتمه بو قدری شیون و آه ونوا وارسنون باشیندا قارداش چوخلی غملی ماجرا چوخ زمان چکمز سنی لب تشنه قوم اشقیا کربلا ده ائیلیه للر قانیوه غلطان حسین گرچه قلبیم داغلانوب آتشفشان مثلی یانار یادیمه کرب وبلا دوشدوقجا قلبیم اودلانار زهریلی شمشیریلن جسمون او چولده دوغرانار اوستوه هر سمتیدن لشگر توکر پیکان حسین دعوت ائیله للر اول ده کوفیان مهمان سنی سیندیریب بیعت قویاللار زار و سرگردان سنی سو کنارینده کسللر تشنه لب قربان سنی قدرینی بیلمز امامین امت نادان حسین من سنه باخدوقجا درد بیکرانه آغلارام قانلی لب لرده جفای خیرزانه اغلارام اوز غمیم یاتدان چیخیب بیر ائیله جانه آغلارام ظلمیده اهل جفا قویماز قالا نقصان حسین آیریلق هنگامی قارداش قلب زاری داغلاما من سنه قربان اولوم ای تشنه قربان اغلاما سیل دوداقیمدن قانی اشکین عذاره باغلاما قارداشین جان اوسته دی بیر آز اوخی قران حسین دیلده چوخ گیزلین ملالیم وار یوروب محنت منی چاتدی کامه بو گئجه زهریله زهرا دشمنی آل اطهاری سنه ،اللهه تاپشریدیم سنی شمع تک ازقالدی سونسون بو چراغ جان حسین
. |⇦•عمریست بی قرار... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱به نفس حاج‌محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── عمریست بی قرار، به سر می بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه ها و نوا خوان نوحه ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان دادگان زنده ی این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشگر شه بی لشگریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و همسنگریم ما ما امّت نُه دی و اهل حماسه ایم مرد جهاد و هم قدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که “من انقلابی ام” در راه انقلاب زِ جان بُگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّار وار همنفس رهبریم ما “الفتنهُ أشدُّ مِنَ القَتل” خوانده ایم هرگز زِ جرم فتنه گران نَگذریم ما با فاتحان بدر؛ زِ سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چَشم انتظار منتقم آل مصطفی چَشم انتظار معرکه ی آخریم ما یا صاحب الزمان... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1401070203.mp3
17.91M
|⇦•عمریست بی قرار.‌ وتوسل به روحی له الفدا اجرا شده ۲۹‌ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج‌محمد رضا طاهری
ورود به مدینه بازگشت کاروان به مدینه آمدم از سفر، مدینه سلام خسته و خون جگر مدینه سلام با شکوه و جلال رفتم من دیده ای با چه حال رفتم من وقت رفتن غرورِ من دیدی آن شکوهِ عبورِ من دیدی محملم پرده داشت یادت هست؟ جای دستی نداشت یادت هست ثروت عالمین بود مرا دلبری چون حسین بود مرا دستِ عباس پرده دارم بود علی اکبرم کنارم بود هر زنی یک نفر مُلازم داشت نجمه مه پاره ای چو قاسم داشت کاروان آیه های کوثر داشت روی دامان رباب اصغر داشت حال بنگر غریب و سرگشته کاروان را چنین که برگشته با غمِ عالمین آمده ام کن نظر بی حسین آمده ام ای مدینه خمیده برگشتم زار و محنت کشیده بر گشتم با رسولِ خدا سخن دارم بر سرِ دست پیرهن دارم دل من شاکی است یا جدّاه چادرم خاکی است یا جدّاه سو ندارد ز گریه چشمانم پینه بسته ببین به دستانم خاطرت هست ناله ها کردم دست بر سر تو را صدا کردم از حرم سویِ او دویدم من هر چه نادیدنی ست دیدم من من غروبی پر از بلا دیدم شاه را زیر دست و پا دیدم آن چه را کس ندیده من دیدم صحنۀ دست و پا زدن دیدم خنجری کُند و حنجری دیدم تَه گودال پیکری دیدم آه جَدّاه امان ز صوتِ حزین جملۀ آخرم به اُمّ بنین پسرت تکیه گاه زینب بود مرد بود و سپاه زینب بود پسر تو ز زین اسب افتاد ضربه هایِ عمود کار دستش داد او زمین خورده و بلند نشد سرِ او روی نیزه بند نشد بعد عباس قلبم آزُردند تا زمین خورد ، معجرم بُردند
214.1K
قبله ایران و جان جانان قبله ایران و جان جانان و می بینم‌بازم صحن سلطان و حس قشنگیه وقتی میای حرم امام رضا جواب سلامتو بده حس قشنگیه وقتی همه بگن خوش به سعادتش زائر مشهده حس قشنگیه وقتی بهت میگم امام رضا سلام نوکرت اومده آقا سلام جای کربلا زیارتت میام چقده خوبه که من بارفقام سحرا تو حرم امام رضام آقا سلام بیرگون آخر سنه قوربان اولارام باشیمی ضریحین اوسته قویارام کربلامی آقا سن نن الارام وصل الله علیک‌مولا امام رضا رضا ____ انقده آقایی عشق دنیایی حتی تو قبرم کنار مایی انقده خوبی که هرکی صدات زده حاجتشو دادی بدون معطلی انقده خوبی که بنده نوازی و خیلی بهت میاد اسم بابات علی انقده خوبی که ازمن روسیاه با اینهمه بدی کی گفته غافلی آقا سلام بیرگون آخر سنی حتما گوررم قوربان اولام‌اللرینن اوپرم نازیوی من گجه گوندوز چکرم سینه زنم اسمتو حک می کنم رو کفنم نمی افته اسم تو از دهنم من فدایی حسین و حسنم
. 🏴بند اول: چرا، کشیدی به سر، عبای غریبی، آقا بگو، چرا بی قرار، چرا بی شکیبی، آقا روی پا رفتی، خسته برگشتی مثلِ مرغی پَر بسته برگشتی وای / وای / وای رنگِ رُخِت پریده چه قد شدی پریشون با نوکرت بزن حرف که من شدم نیمه جون عرق روو پیشونیته ولی چش انتظاری نبینم اون روزُ که تنها ما رو بذاری یا امام الاِنس، یا امامَ الجانّ یا اَبَالاِکرام، یا اَبَالاِحسان 🏴بند دوم: یه ماه، اومده ببین، از دری که بسته ست آقا یه نور، غمین و صبور، تابیده به این کوچه ها از مدینه تو، داری یک مهمون چشماتو وا کن، جونم آقا جون وای / وای / وای سرِت رو روی دامن می گیره و میباره نمیدونم این لحظه چیو یادش میاره با هم پدر، پسری غریب و زار و تنها هی زیر لب میخونین " کلُّ اَرض کربلا " آه و واویلا، بر غریب طوس از مدینه ماه، اومده پابوس 🏴بند سوم: داره، لحظه ی وداع، جون از تن هر دو میره میخوام، برم پیششون، انگاری به پام زنجیره با کفن پوشوند، روی مولا رو با آهش سوزوند، آسمون ها رو وای / وای / وای کرب و بلا همین جاست امامو اینجا کشتن با زهر و کینه هاشون غریب و تنها کشتن اونایی که دستاشون سرخه به خون مولا اشکِ ریا میریزن برا امامِ رضا آه و واویلا، ای غریب آقا آه و واویلا، الوداع مولا شعر: ملودی: (یاحسین) 👇
. آیم به سوی تو مهمان کوی تو ذکر لبم شده لبیک یا رضا لبیک یا رضا ۴ کردی تو دعوتم این گشته قسمتم آیم کنار تو از لطف کبریا لبیک یا رضا ۴ از رحمت الاه آورده‌ام پناه آیم به سوی تو با یاد کربلا لبیک یا رضا ۴ گردیده از کرم مهمان این حرم با یک نگاه تو شد حاجتم روا لبیک یا رضا ۴ ای نور کبریا ای مظهر سخا در هر قدم رضا دارم به لب نوا لبیک یا رضا ۴ گشته سعادتم بر تو ارادتم از کودکی شدم با تو من آشنا لبیک یا رضا ۴ دارم ولای تو برلب نوای تو هستم امام رضا بر درگهت گدا لبیک یا رضا ۴ بر من تویی امیر هستی تو بی نظیر چون فاطمه رضا هستی گره گشا لبیک یا رضا ۴ هستی تو افتخار مهر تو اعتبار گردیده مبتلا بر عشق تو رضا لبیک یا رضا ۴ گریم برای تو بر لب نوای تو یاد غم تو ام با اشک بی صدا لبیک یا رضا ۴ .👇
. ✅بنداول غریب آقا شهنشاه کرم آقا غریب آقا امام بی حرم آقا غریب آقا حسن سیدنا المظلوم حسن آقا شدی از زهرکین مسموم حسن جانم غریب آقا چه زجرایی توکشیدی توی حجره ت جفای همسرو دیدی حسن جانم غریب اقا تو بودی شاهده سیلی غریب اقا تو دیدی صورت نیلی غریب اقا تو دیدی اقا هتاکی غریب اقا تودیدی چادر خاکی غریب آقا غریب آقا ✅بنددوم غریب اقا باقلبی خسته و غمگین غریب اقا تو دیدی ضربه سنگین غریب اقا تو سینت غصه ها داری غریب اقا تو داغ کوچه ها داری حسن جانم غریب اقا رو خاکا دیدی. گوشواره غریب اقا تودیدی گوشای پاره غریب اقا دیدی روی ورم کرده دیدی راه خونه رو مادر گم کرده غریب اقا تو دیدی چشم های تارو دیدی جای دست مادر رو دیوارو غریب آقا غریب آقا ✅بندسوم شدی مغموم میون کوچه ی غمها شدی آقا عصای مادرت زهرا(س) توی بستر می خوندی با دوچشم خون برا عباس حسین و زینب گریون توی بستر تو از دشت بلاخوندی لایَوم کِیَومکَ کرببلا خوندی توی بستر می خوندی روضه ی گودال می خوندی از حسینی که میره حال توی بستر می خوندی تو براخواهر که میبینه تن حسین شو بی سر حسین جانم 👇
. ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول امام حسنی حسن ابن الزهرا کریمه ال الله معز المومنین برای حاجاتم، نشده که روم و بندازی رو زمین سخاوتمندی آقا ، من گدا و مستمندم توی زندگیم به لطف و، کرمه تو دل میبندم الهی که پابوسیت بشه قسمته من ببینم که توحرم داری اقام حسن الهی که، تو مدینه مقیم باشم برا ساختن صحن بقیعت من سهیم باشم ♻️ حسن جانم حسن جانم ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ✅بنددوم شریکه الارباب ،خیلی دوست دارم عقیله العرب هرجا زمین خوردم، پا شدم باذکرت مددی یا زینب دلم و پینه زدم، با نخه پرچمه هیئت از خدا میخوام بمیرم، با چشمای تر تو روضت الهی که، سر من بشه پیشکشه تو بشم عازم، به حرم با سفارشه تو الهی که، رهسپار دمشق باشم من مدافعه بیرق توو، راه عشق باشم ♻️ مدد زینب مدد زینب(س) ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ✅بندسوم دختره اربابم ای همه آمالم ای رقیه جانم می دونی یک عمره من دخیلت هستم ای روح و ریحانم من و از کوچیکی یام پدرم تو روضه ت آورد مهر نوکریت ازون روز روی پیشونیه من خورد الهی که، باشه سایه ی تو رو سرم که از لطفت، سرفرازم و معتبرم الهی که، توی روضه شهید شم من با صلاح و نگاه شما ، روسفید شم من ♻️ رقیه جان رقیه جان ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ☑️ بندچهارم ای علمدار عشق،بودی افتخاریم،قاپون نوکریم او صفالی آدین،گله هر یرده،مولا مشتریم ..... اوزون قوللارا فدا،یارادوبدی آقا طوفان لشگری پوزان زماندا،سنه جان دیوبدی سلطان ...... داریخمیشام،او صفالی حرمیوه من داریخمیشام،صحن و گنبد علمیوه من دوت الیمدن،گنه کرب و بلایه گلیم گوزیاشیمنان حرم توزونی،آقاجان سیلیم جان ابوالفضل«ع» ایام .👇👇
. خورشید من که چشم جهانی به راه اوست افــلاک در تـصـرف چشم سـیـاه اوسـت دیوار کعبه این‌همه بوسیدنی نبود این حرمتی که یافته از تکیه گاه اوست هستی به یُمن هستی او می‌کشد نفس کز امر حق، زمین و زمان در پناه اوست هنگامه‌ی نماز بر او اقتدا کـنـد عیسی که افتخار کند در سپاه اوست از چشم‌های او بـه خـدا می‌توان رسید زیــرا کمال لطف خـدا در نگاه اوسـت فـرق اسـت بین مـاه مـن و مـاه مصریان یوسف غلام طلعت رخسار ماه اوست عـمـری "یتیم" در شـب هـجـران غیبتت غرق شکنجه است که عشقت گناه اوست .
69.1K
کعبه به ورودی درش مینازد بر صاحب تاج و منبرش مینازد ما نیز بنازیم به آن رَبّی که بر حیدر و آل حیدرش می نازد ✍ ‌
. آن ماه که در دامن زهرا بنشیند باید که چنین در دل دنیا بنشیند ای عرش نشین! شأن قدم‌های تو تنها این است که بر شانه‌ی طاها بنشیند حالا که تویی آیه‌ای از سوره‌ی کوثر_ باید که به تفسیر تو مولا بنشیند شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل_ آن دل که به درگاه دو دریا بنشیند آن‌قدر کریمی که فقیر آمد و گفتی: از ماست، بگویید که بالا بنشیند آقای جوانان بهشت است، جماعت! دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند_ جای پسر امّ ابیها بنشیند شاید پسر فاطمه از پای بیفتد اما که شنیده است که از پا بنشیند؟ صلح تو چنان تیر که در چله نشسته‌ست گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند * * * در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد آن زهر، به کام تو دل‌آرا بنشیند؟ این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت فرداست که بر دیده‌ی سقا بنشیند لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند شیرین دهن کرببلا، گل‌پسر توست از توست که این‌گونه به دل‌ها بنشیند می‌گفت: عمو! نامه‌ی باباست به دستم برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟ با اذن برادر، پسر تو، شب آخر برخاست که خیمه به تماشا بنشیند جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند .
. السلام علیک یا اباعبدالله حسین آمد و در دلم جا گرفت خدا در درونم چو نجوا گرفت حسین آمد و قلبم آرام شد دگر حالتی مست و شیدا گرفت خوشا که گره خورده ام با حسین وجودم بدین گونه معنا گرفت الا ای تمام وجودم حسین ز تو قلب من فیض عظمی گرفت به مهر تو آب و گلم را سرشت گِلم را خدا به چه زیبا گرفت دلم از ازل با تو پیوند خورد که این نقش پنهان و پیدا گرفت نخواهم به جز آن چه تو خواستی ز دل مهر تو هر تمنا گرفت کسی که دلش را به دلبر دهد به قلبش دگر عاشقی پا گرفت ز داغ غمت دیده بارانی است به یک باره باران چو دریا گرفت همه قدسیان ناله سر داده اند چو یک کاروان راه صحرا گرفت به یک نیم روز این زمانه ز ما چه هفتاد و دو یار والا گرفت همه لاله ها بی سر افتاده و همه یاس ها رنگ زهرا گرفت تن یاس ها رنگ ‌نیلوفر است چو گلچین از این جمع سقا گرفت به نی ها که هجده سرِ یوسف است دل سوگواران تسلا گرفت خدا ، عصمت الله و نامحرمان ؟ چه شرمی به دل زاین تماشا گرفت چرا چهره ی کودکی در هم است تصدق شد و نان و خرما گرفت ؟ نه هرگز چنین شد که با عزت اند که زینب بدین گونه فتوا گرفت به شام آمد و جا به ویرانه داشت و دختر بهانه ز بابا گرفت به شام آمد و در خرابه شبی ز غم حالت خواب و رویا گرفت به دامان خود بوسه زد بر سر و دگر پر زد و میل بالا گرفت عزیز دل فاطمه یا حسین جهان با تو جان چون مسیحا گرفت گرفتند اگر چه ز ما پیکرت چگونه توان مهرت از ما گرفت ؟ ولی عشقِ دل را که نتوان گرفت اگر چه عدو جسم و جان را گرفت کسی که دهد دل به مولای خود وجودش همه رنگ مولا گرفت هر آن که به دلبر دهد جان خود دهد جان و جام طهورا گرفت شده قلب عالم به حال جنون که عشقت همه اهل دنیا گرفت به تیر بلا ظرف مجنون شکست چو مجنون دلش رنگ لیلا گرفت خدا چون نگاهی به قلبم نمود حسین آمد و در دلم جا گرفت ✍ .