╰──➤ ⃟༺•💔࿐❥᭄ٖٜ
﷽
#نوحه_سینه_زنی
#حضرت_زینب(س)
ای مدینه من زارم زینب عزادارم
من همان گل یاسم بی حسین عباسم
از سفر رسیدم من خون جیگر رسیدم من
ای مدینه میدانی کربلا چه ها دیدم
لاله های زهرا را سر ز تن جدا دیدم
ای مدینه در دیده اشک ماتمی دارم
گر نظر کنی بر من قامت خمی دارم
😭😭😭
#جواب
ای مدینه بر حالم مادرم خبر دارد
یک دل پراز خون و دیده گان تر دارد
ای مدینه غم های بی شمار دیدم من
پیکر برادر را پاره پاره دیدم من
😭😭😭
#جواب
باغ گل در آتش بود هم تو دیده ی هم من
لاله در کشاکش بود هم تو دیده ی هم من
روی ماه نیلی را هم تو دیده ی هم من
جای سیلی را هم تو دیده ی هم من
😭😭😭
#جواب
شد حسین من بی سر تو ندیدی من دیدم
پیش دیده ی مادر تو ندیدی من دیدم
سینه حسین و تیر تو ندیدی من دیدم
سنگ و نیزه و شمشیر تو ندیدی من دیدم
😭😭😭
جوب
ساقی بدون دست تو ندیدی من دیدم
تشنه لب به خون بنشست تو ندیدی من دیدم
آن دل پر احساس را تو ندیدی من دیدم
تیر و چشم عباس را تو ندیدی من دیدم
😭😭😭
#جواب
ای مدینه من زارم زینب عزادارم
من همان گل یاسم بی حسین و عباسم
از سفر رسیدم من خون جیگر رسیدم
✍#شاعر_مداح_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
👇👇👇
الفت گرفته با غم دل دیده ی ترش
از قوم و خویش و دوست یکی نیست در برش
چون کوه در برابر غم گر چه ایستاد
دنیا دوباره تیره شده در برابرش
جانش به لب رسیده و جانان نمی رسد
ذکرش شده تبرک نام برادرش
از پا فتاده یار یتیمان به شام و لیک
نه مادرش رسیده به داد و نه خواهرش
ما بین شام و کرب و بلا نامه بر شده
در حال اختصار خیال کبوترش
دارد به دل حکایت تلخی ز قتلگاه
از ظلم اهل کوفه و از شمر و خنجرش
مهجور مانده از وطن و از تبار خویش
چشم انتظار مانده کسی نیست یاورش
آن قهرمان که کاخ ستم را شکسته بود
دست اجل چو سنگ شکسته است گوهرش
دخت علی و فاطمه امشب مسافر است
از شام سوی جنت و آغوش مادرش
شام عزاست در دل عالم بیاد او
سوزد چو شمع، سینه ی مدهوش و دفترش
جمعه ۶ بهمن
#محمد_هوشمند
#مدهوش
چگونگی از دنیا رفتن حضرت زینب(س): رحلت یا شهادت؟

همان طور که درباره تاریخ ولادت و رحلت حضرت زینب سلام الله علیها اختلاف وجود دارد درباره چگونگی از دنیا رفتنشان نیز اختلاف هست.
، بنا بر روایت مشهور حضرت زینب(س) در نیمه رجب سال ۶۲ از دنیا رفتند اما چگونگی درگذشت آن حضرت یعنی شهادت یا وفات از پرسش هایی است که مانند روز رحلت و محل تدفینشان، محل اختلاف است.
براساس برخی از نوشته ها حضرت زینب سلام الله علیها بعد از واقعه عظیم و خونین عاشورا به مدینه آمدند و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بودند تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه (قبرستان بقیع) از دنیا رفتند و در همان جا به خاک سپرده شدند. اکنون از قبر آن بانوی گرانقدر، اثری در دست نیست.
طبق برخی از احتمالات حضرت زینب سلام الله علیها پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن می گفتند و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو می کردند. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب سلام الله علیها را مخیر سازند تا هر شهری که می خواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب سلام الله علیها به شام رفتند و در آن جا اقامت کردند و پس از چندی در همان جا از دنیا رفتند.
آنچه از تاریخ به دست مىآید، بناى این مزار قدمت بسیار دارد. حتى در قرن دوم نیز موجود بوده است، زیرا بانوى بزرگوار؛ سیده نفیسه، همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق (ع) به زیارت این مرقد مطهر آمده است.
در روایت دیگر آمده است، حضرت زینب سلام الله علیها به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شدند که مدینه را ترک کنند. از این رو مصر را انتخاب کردند. بعد از مدتی اقامت، همان جا از دنیا رفتند. سیده زینب در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است البته گفته شده است این قبر متعلق به زینب بنت یحیی بن حسن الانور ابن زید ابن حسن ابن علی بن ابیطالب است که به دلیل تشابه اسمی با حضرت زینب (س) عقیله بنی هاشم اشتباه گرفته شده است.
اما قول دیگری نیز در کتاب زینب الکبری من المهد الی اللحد وجود دارد و آن اینکه زینب کبری سلام الله علیها به دست مزدوران حکومت اموی به شهادت رسیده باشد که آن هم نمی تواند دور از ذهن باشد چرا که ایشان نیز مانند امام سجاد علیه السلام همه وقایع کربلا را با چشم دیده و همواره درصدد برملا کردن ظلم و جور حکومت بر خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و تحمل این مساله برای امویان و به ویژه یزید سخت می نمود و ممکن است چنین باشد اما به صورت پنهانی و دور از چشم دیگران که سندی از خود بر جای نگذارند
.
#حضرت_زینب
السلام علیکِ یا مولاتی یا زینب
مرجع تقلید عشاق دو عالم زینب است
در مسیر عاشقی عشق مجسّم زینب است
صحبت از دلدادگی بر دلبران آید میان
آن که باشد بر همه عالم مقدّم زینب است
مُحرم حج بلا در وادی قرب و ولا
آن که باشد در حریم عشق مَحرم زینب است
گفت پیغمبر که او باشد شبیه جده اش
چون خدیجه در تمام نسل خاتم زینب است
سرور جمع زنان از بعد زهرا مادرش
آری آری برتر از سارا و مریم زینب است
بعد عباسِ علمدار قیام کربلا
آن که روی شانه هایش برده پرچم زینب است
نام او اُم المصائب ذکر او با سوز و آه
مام اشک و پادشاه کشور غم زینب است
دختر اندوه و حزن و قله ی صبر و وقار
مادر دلخون آه و اشک و ماتم زینب است
در اسارت با نوازش های خود هر روز و شب
زخم جان کودکان را همچو مرهم زینب است
تا نبیند نقطه ضعفی دشمن از اهل حرم
صاحب اشک نهان آرام و نم نم زینب است
گر چه قامت ها کمان شد زیر بار صد بلا
سرو والایی که او هرگز نشد خم زینب است
جان فدا در راه تبیین قیام کربلا
نای نی از نینوا در نسل آدم زینب است
واسطه شد عصر عاشورا میان دو امام
صاحب امر ولی اللَّه مسلّم زینب است
عارفی ناخواسته سرّی نهان را فاش کرد
گفت واللهِ قسم که اسم اعظم زینب است
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#حضرت_زینب
ای نور دیده من و تاج سرم حسین
یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
در زیر آفتاب ببین بسترم حسین
نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
بالاسر همه تو دم آخر آمدی
بالین هر شهید به چشم تر آمدی
با زانو در کنار علی اکبر آمدی
بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی
من خواهر توام بیا در برم حسین
یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم
در طول آن مسیر رکابی که داشتم
در زیر سایه تو حجابی که داشتم
دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم
دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین
یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد
یک نیمه روز امید دلم ناامید شد
هجده گلم مقابل چشمم شهید شد
از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد
داغت هنوز هم نبود باورم حسین
هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم
بر زخم های پیکر تو گریه میکنم
دارم به جای مادر تو گریه میکنم
یاد وداع آخر تو گریه میکنم
گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین
گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد
گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد
یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد
پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد
تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین
منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم
دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم
تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم
جز رو زدن به شمر که راهی نداشتم
شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین
هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت
شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت
با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت
ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین
دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی
ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی
(ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی
گویا غربب بودی و مادر نداشتی)
قربان غربتت پسر مادرم حسین
نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم
نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم
نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم
کاری برای یوسف بی پیرهن کنم
میخورد خاک پیکر تو در برم حسین
ما را پس از تو خار شمردند کوفیان
بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان
نان علی مگر که نخوردند کوفیان
از من چه آبرو که نبردند کوفیان
دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین
دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت
وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت
صبر و قرار از دل زین العباد رفت
کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت
چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین
بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان
خنده به اشک قافله کردند شامیان
ما را اسیر سلسله کردند شامیان
تحقیر پیش حرمله کردند شامیان
از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم
بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت
چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت
بگذار بگذریم چه آورد بر سرت
خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت
بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین
✅عبدالحسین میرزایی ✍
#وفات_حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
.
.
#واحد
#حضرت_زینب(س)
هر نفس که میکِشَم میگم دیگه این آخریشه
داغ تو هیچ وقت برای خواهرت کهنه نمیشه
خوب میدونستم یه روزی میکُشه زینب و آخر
زخمی که یک سال و نیم رو جگرم مونده برادر
همون زخمی ، که رفتنت به قلب خواهر زد
یک سال و نیم بعدِ تو پرپر زد ، این خواهر تنها و مضطر
تو رفتی و ، نگفتی زینب بی کس و کاره
بعد تو آخه اون کیو داره ، الهی که فدات شِه خواهر
هنوزم دل پریشانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
کاش که این ساعات آخر پیش من بودی برادر
تا روی زانوی تو این لحظه سر بذاره خواهر
من نمیدونم چطور تا به الان طاقت آوردم
توو همون گودال باید از غصه ی دوری میمُردم
همونجا که ، نشست روی تنت جلو مادر
سرت رو از قفا بُرید خنجر ، داداشِ مظلوم و غریبم
فراموشم ، نشد برا یه لحظه هم حتی
از تو فقط میون این دنیا ، یه پیرُوهن بشه نصیبم
به غارت رفت دل و جانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
خواهرت از وقتی رفتی دیگه روز خوش ندیده
خاطرات کربلا بدجور نفس هام و بُریده
روی نیزه رفت سرت با چشمای خیس و پُر از خون
پیکرت موند رو زمینِ گرم اون دشت و بیابون
مگه یادم ، میره چجوری شد تنت غارت
جِراحَتای تنِ صد پارَت ، یکی یکی پیش نگامه
مگه یادم ، میره داداش گریه ی افلاکُ و
اون دست و پا زدن روی خاکُ و ، انگار هنوز جلو چشامه
رسیده دیگه پایانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#بهمن_عظیمی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#امام_زمان عج
#مناجات
#حضرت_زینب
گرچه درخت خشک دلم نا اُمید نیست
گویا بهار، در دل این سَررسید نیست
جشنی که در نبودِ تو بر پا شود، عزاست
این عیدها بدون حضور تو عید نیست
تقدیرمان به خال سیاه تو رفته است...
انگار بخت منتظرانت سپید نیست!
هفتاد پُشت من، همگی عاشق تواَند
پس ماجرای عشق من و تو جدید نیست
بابابزرگم آرزویت را به گور بُرد
مَردی که از فراق تو قدَّش خمید، نیست
در راهِ دوست جان بدهی، بُرد کردهای
هر کس که پای یار نمیرد، شهید نیست
دست گناهکار مرا رو نمیکنی...
اینگونه پردهپوشیات اصلاً بعید نیست
خیلی کُمیت بندگیام لنگ میزند
این پا شبیه آنکه به سمتت دوید، نیست
من در کمال خیرهسری، دوست دارمت
این روسیاه هرچه که باشد، پلید نیست
قفل دلم به دست علی باز میشود
مثل نجف برای دل من کلید نیست
انگورِ حیدریست دلیل جنون من
عقل از سرم کنار ضریحش پَرید، نیست!
چیزی نمانده دق کنم از داغ کربلا
جز دوری از حسین، عذابی شدید نیست
جانِ لبی که چوب شد از تشنگی، بیا
جان تنی که گم شده، در خطِّ دید نیست
* *
وللّه اوجِ روضه همین مصرع است و بس:
جای عقیله در دل بزم یزید نیست
#بردیا_محمدی✍
#مجلس_یزید_ملعون
👇
.
#شروع_مجلس
#امام_زمان
#حضرت_زینب
السلام علیک یا زینب الصبور
▫️سوگند به هر کلام زینب، یارب
▪️بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
▫️از کار فرج گره گشایی فرما
▪️امشب تو به احترام زینب، یارب
🖋شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
.
.
#حضرت_زینب
#مجید_تال
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست
هرچند سر به زیر... ولی سرفراز بود
زینب قیام كرده چون از پا نشسته نیست
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست
رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
حتی اگر به صورت او سنگ میخورد
او زینب است، معجرش از هم گسسته نیست
.
623K
#دکلمه
#حضرت_زینب
زنی میان کاروانی خسته نشسته است
اگرچه در هجوم غم شکسته، ایستاده است
به "ما رایت" او قسم که چشم های خویش را
به روی هرچه غیر عشق بسته، ایستاده است
اسیر اوست سلسله، و دید چشم قافله
که بند بند ظلم را گسسته، ایستاده است
ببین غم ستبر را ببین غروب صبر را
به پیشگاه او چه سرشکسته ایستاده است
اگر درست بنگری؛ به این شعور میرسی
که او در آن نماز که نشسته، ایستاده است
چراغ تکیه روشن است به احترام این زن است
هنوز اگر علم میان دسته ایستاده است
#مجمد_رسولی ✍
.
.
#حضرت_زینب
ای بانی هیئت اباعبدالله
احیاگر نهضت اباعبدالله
ما را به برادرت سفارش بنما
ای خواهر حضرت اباعبدالله
ای آنکه تویی زینت مولا، زینب
ای نائبه حضرت زهرا، زینب
مانند مدافعان کویت ای کاش
من هم بشوم شهید تو یا زینب
با خطبه ی خویش آتش افروخته ای
کاخ همه ی ستمگران سوخته ای
در وصف تو فرمود علی بن حسین:
تو عالمه ی درس نیاموخته ای
اگرچه ماتمش عظماست زینب
بسان کوه پابرجاست زینب
مصیبت های او پایان ندارد
همیشه یاد عاشوراست زینب
#مهدی_شریفی ✍
.
نوحه؛ یا لیتنا منا معک.mp3
1.17M
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#نوحه | #واحد
🔹سفیر قیام🔹
اشکت جهاد و صبرت عبادت
کوه وقار و روح متانت
ای خطبهات شورآفرین
چون تیغ حیدر است کلام تو آتشین
تو چنان فاطمه هردم تکیهگاه امامی
تو علمدار حسینی تو سفیر قیامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرگز نگردد نور تو خاموش
«اُسکُت» بگو تا عالم شود گوش
از مادرت داری نشان
با روضۀ تو گریه کند صاحب الزمان
تو که در شام غریبان مثل ماه تمامی
تو علمدار حسینی تو سفیر قیامی
شاعر: #حسین_عباسپور✍
.
مبلغ مکتبم زینبم.mp3
2.1M
#وفات_حضرت_زینب (س)
#شور
مبلغ مکتبم؛زینبم۲
آینه ی مذهبم؛زینبم۲
حسینِ ذکر لبم؛زینبم۲
شهادت یا اسارت
تو راهی که شریفه
فرقی نداره برام
مامورم به وظیفه
تا دم آخر پای کار هستم
تو دل میدون ذولفقار هستم
کوفه با شمشیرِ کلام من
شعله ور شد اینه انتقام من
ای حسین جانم۴
همسنگر و همدلم باحسین۲
عجینه آب و گلم با حسین۲
همیشه قرصه دلم با حسین ۲
روایت کرده عباس
اصل برادری رو
من هم بیان میکنم
معنای خواهری رو
با همه جونم خواهری کردم
لحظه ی آخر مادری کردم
گفتم هر چی درده برای من
حفظ این نهضت هم باشه پای من
ای حسین جانم ۴
شاعر و نغمه پرداز :
#علی_موحدنیا
#حسین_انصاری_فر
#کارگاه_خوشدل
.
.
#زمینه
#وفات_حضرت_زینب (س)
یه سال ونیمه که حسین.غمگین وغرق آهم
این لحظه های آخر.بیا که چشم به راهم
کارم شده.زبعد تو. گریه و زاری
بد دردیه.حسین من.بی کس وکاری
نه اکبر و. نه قاسم و. نه علمداری
واااای.نمیشه باورم توو گودال
واااای.پیکر تو گردیده پامال (2)
حسین.یابن الزهرا برادر من
زداغ تو حسین جان.زینب قد کمونم
بهارمن توبودی.بدون تو خزونم
ای عشق من.برادرم.بی تو دلگیرم
از زندگی.بدون تو.دیگه من سیرم
یادت میاد.گفتم نرو.بی تو می میرم
واااای.تورو به خاک وخون کشیدن
واااای.لب تشنه سرت بریدن (2)
حسین یابن الزهرا برادرمن
به سر رسیده دوری.میام بازم کنارت
یه سال ونیمه داداش.مردم ز انتظارت
چیا کشیدم بعد تو.میون اعدا
دورم بودن.نامحرما.زینب تنها
خیره به سوی خواهرت.چشم دشمن ها
واااای.بهمون شد بی احترامی
واااای.نگاهه معنی داره شامی (2)
حسین.یابن الزهرا برادرمن
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
👇
.
#وفات_حضرت_زینب (س)
#واحد_سنگین
ای برادرجان شامم سحرشد
شهیدبی سر وقت سفرشد
گشته کارم گریه و زاری
بی تو ندارم کس وکاری
ای وای یاحسین برادرم
یک سال ونیمه برتو مینالم
یادجسم تو ته گودالم
غم جدایی کرده پیرم
من از فراق تو می میرم
ای وای یاحسین برادرم
قاری قرآن صبرمن بردی
قامتم خم شد خیزران خوردی
بودی سایه ی روی سرم
رفتی ای غریب مادرم
ای وای یاحسین برادرم
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#وفات_حضرت_زینب(س)
#زمینه
السَّلامُ عَلَیکِ یا
بِنْتَ مَنْ صَلّی قِبْلَتَینِ
زینت شاه اولیا
دختر فاتح حنین
السلام علی، اِبنَةَ ،خَدیجَةَ الکُبرى
السلام علی، أبوها ،وَاُمُّها زهرا
سلام فهیمه عالِمه
عزیز فاطمه
یا زینب الصبور
سلام پیام کربلا
تمام کربلا
لِسانها الشکور
سلام یا زینب الصبور
یه سال و نیمه یا اخا
نمیره یادم اون روزا
چی اومد برسر توو
چی اومد بر سر ماها
سرتو رو نیزه ،می دیدی، بیچاره شد زینب
بدن تو رو خاک ،توو صحرا، آواره شد زینب
زدن تورو چه بی هوا
باسنگ و با عصا
ذبیح بالقفا
زدن به دخترت کتک
می گفت کمک کمک
کجایی ای بابا
سلام یازینب الصبور
چی کشیدیم تو شهرشام
سربازار و ازدحام
آتیش و سنگ بی هوا
میزدن از رو پشت بام
اینا به جای خود ،ای وای از ،اون مجلس یزید
خود تو بودی و،میدونی ،زینب چیا شنید
داداش توو مجلس شراب
دادن مارو عذاب
با اون چشای هیز
داداش یه بی خدایی گفت
با بی حیایی گفت
به دخترت کنیز
سلام یازینب الصبور
#ابوذر_رئیس_میرزایی✍
اجرا: مداح اهلبیت حاج حسن برخورداری
👇
.
#حضرت_زینب(س)
#دوبیتی #صلواتی
آن جلیله که هست خیر بنات
فاطمی خصلت و علی مرآت
می فرستم به نام ابجد او
شصت و نه بار زینبی صلوات
ابوذر رییس میرزایی✍
................
.
#زبانحال_حضرت_زینب(س)
مرا در قتله گاهت پیر کردند
اسیرم در غل و زنجیر کردند
خودت دیدی که ناموس خدا را
سربازارشان تحقیر کردند
ابوذر رئیس میرزایی✍
.
🖤🕯🥀زیـارت نـامـه🥀🕯🖤
حضرت زینب سلام الله علیها
【اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ
وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ وَ سَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِن یَدِ عَلِیِّ ابْن اَبیطالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ اِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُم مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ اَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَلا مُسْتَکْبِر وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی
اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ اَجْمَعینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ】
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زِینَبُ الکُبرَی(سلام الله علیها)، اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُهَا لِلحُسَینِ(علیه السلام) المَظلُومِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹
✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام «حضرت زینب(سلام الله علیها)» آمده است :
1⃣شب عاشورا :
امام سجاد(علیه السلام) فرمود :
وقتی امام حسین(ع) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(س) فرمود :
حضرت زینب(س) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛
📋《لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا》
♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد.
امام حسین(ع) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود :
📋《يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ》
♦️خواهرم! پرهیز کاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱)
2⃣پس از شهادت #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام :
در مقاتل آمده است که حضرت زینب(س) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(ع) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند.
وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(ع) مواجه شد؛
📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》
♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت.
در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند.
امام حسین(ع)؛
📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》
♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲)
3⃣هنگام شهادت #حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام :
طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا استنصار میکرد.
📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ》
♦️نداى استغاثه امام(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست.
امام حسین(ع) به سمت خیمهها پیش افتاد و به حضرت زینب(س) فرمود :
📋《نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ》
♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم.
حضرت زینب(س) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(ع) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳)
4⃣قبل از شهادت #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام :
طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(ع) در کنار زینب کبری(س) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛
📋《فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ :
وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!》
♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(س) فرار کرد و خود را به امام(ع) در قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴)
5⃣هنگام وداع #امام_حسین_علیه_السلام :
هنگامی که امام حسین(ع) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود :
📋《یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً》
♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵)
سپس حضرت(ع) فرمود :
📋《يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ!》
♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶)
6⃣آخرین لحظات حیات #امام_حسین_علیه_السلام در قتلگاه :
طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد :
📋《یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟》
♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!(۷)
7⃣هنگام شهادت #امام_حسین_علیه_السلام :
وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(ع) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ》
♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸)
ادامه مطالب :👇