eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکوت خونمون شکست مثل همیشه در زدن گفتیم شاید یتیما باز به شوق بابا اومدن صداش اومد که داد میزد علی نیاد بلوا میشه میسوزونیم این خونه رو باهرکی که داخلشه همینکه فهمید مادرم پشت دره لگد زد یابن الحسن ببخش منو خلاصه خیلی بد زد خونه ی ما درش سوخت حوریه و پرش سوخت بین در و دیوار بود بچه با مادرش سوخت آه جوان مادر آه قدکمان مادر ....
. گفتمت برخیز از بستر ، نگفتم پر بزن دستمال اشک را بر این دو چشم تر بزن نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده به اجل باید بگویم خانه ام را در بزن آتش دشمن تو را سوزاند ، من را بیشتر باشد ای زهرا برو بر سینه ام آذر بزن از کفن حالا که دستان تو بیرون آمده آخرین بار است شانه بر موی دختر بزن از کفن گفتم به یاد بی کفن افتاده ام می روی ، گودال اما به حسینت سر بزن - پاییز ۱۴۰۳ .................... . امیرالمومنین میفرماید چون تصمیم گرفتم کفن فاطمه را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ کلثوم، زینب، سکینه، فضّه، حسن و حسین! بیایید و مادر خود را براى آخرین بار ببینید، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسین علیهما السّلام در حالى آمدند که فریاد مى‏زدند: آه از این حسرتى که هیچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پیامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسین! هنگامى که جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم! حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: من خداوند را شاهد مى‏گیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنین را چند لحظه‏اى به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسین را از روى سینه فاطمه بردار، به خداوند سوگند که ملائکه آسمانها را گریان کردند، زیرا دوست مشتاق لقاى دوست است. .
نماهنگ امنا زهرا ابانا علی.mp3
2.69M
امنا زهرا ابانا علی علی همه روح اذانا علی علی 🎙 #️⃣ #️⃣ امنا زهرا ابانا علی علی همه روح اذانا علی علی اسدالله توانا علی علی تا ابد نام تو بالا علی علی به شهر علم نبی در ذکر تو زینت منبر حیدر حیدر حیدر نفس و نفس پیامبر پهلوون بدر و خیبر حیدر حیدر حیدر حیدر علی علی نام آور علی علی تو یه دستی کندی در خیبر علی علی برتر علی علی تا آخر علی علی فاطمه میگه ای جانم با هر علی علی یا علی یا مولا یا علی یا مولا ... عبدود محو وقارت علی علی حلال زادههان کنارت علی علی لا فتا الا تبارت علی علی قبله عالم مزارت علی علی رونوشت حق تعالی پرچمت همیشه بالا مولا مولا مولا به خدا کسی تا حالا نگفته سلونی الا مولا مولا مولا سردار علی علی یل پیکار علی علی نمیشی تا به ابد دیگه تکرار علی علی کرار علی علی لافرار علی علی یک جلوه از تو میشه علمدار علی علی یا علی یا مولا یا علی یا مولا ... 👇
Fatemieh Aval 1403 Hanif [Mohjat_Net] (7).mp3
2.08M
🎤 راز خلقت همه پنهان شده در عین علیست کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علیست روز و شب از تو قضا از تو قدر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر خاک نعلین علی دُر و گوهر شعله ی نور رخش شمس و قمر ربهُ فیه تجلی و ظهر و هو العلی اسمه علی ربه الله و هو الاعلا لقبه مولا ربه الله جانم جانم مولانا علی **** من خودم را درِ این خانه گدا میدانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم آسمان مدح تو هر شام و سحر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر میگوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر ربهُ فیه تجلی و ظهر مانده عالم همه در حیرت او که بشر میشود اینگونه مگر نه خدا و نه بشری علی چه بخوانمت جان مصطفی عشق فاطمه چه بناممت جانم جانم مولانا علی ایام اول 1403 .
Sh 3 Fatemieh Aval 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (2).mp3
1.19M
وای وای وای جانم حسین حسین حسین وای وای وای ای تشنه لب حسین حسین حسین وای وای وای عشق زینب حسین حسین حسین وای وای وای ای بی کفن حسین حسین حسین وای وای وای دور از وطن حسین حسین حسین وای وای وای برادرم حسین حسین حسین وای وای وای من خواهرم حسین حسین حسین وای وای وای بی پیروهن حسین حسین حسین وای وای وای صدپاره تن حسین حسین حسین 🔹 نوستالژی شب 3 اول 1403 .
. شب 4 فاطمیه اول 1403 من کی ام جان جهان ممدوحه جان آفرينم مادر توحيد و بانوی سماوات و زمينم شمع جمع پنج تن همسنگر حبل المتينم وجه رب العالمين جان ولايت رکن دينم منم فاتح قلب فاتح خیبر منم ساقی روح ساقی کوثر من آخر عشق و اول و آخر منم نفس نفیس پیغمبر منم دلبر و جان حضرت دلبر منم مالک دهر و حیدر حیدر عشق علی اُمُ الحسنینم صاحب اختیار عالمینم **** کشتی توحيد را سکان منم لنگر منم من خواجه ی لولاک را دختر منم مادر منم من چارده معصوم را گردون منم محور منم من مومنون من قدر من طاها منم کوثر منم من منم علت خلق علل خلقت منم امام بر امامت و امت منم چشمه ی جاودانه ی عصمت منم چشمه ی خانواده ی عترت منم معلم معلم نهضت منم واسطه ی کرامت و نعمت عشق علی اُمُ الحسنینم من ثقل ثقیل ثقلینم **** من کی ام ام الولا ام النبی ام الکتابم من کی ام صومم صلاتم عصمتم نورم حجابم من کی ام بيت اميرالمومنين را آفتابم اولين شخصيت عالم کند مادر خطابم برترين مولای عالم خوانده يار و همنشينم من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم منم بر حجج الله حجت کبری منم فیض وجود مریم عذرا منم کُفوِ علیِ عالی اعلا منم همسر و عشق سید بطحا منم قائمه ی قیام عاشورا منم نور مبین فاطمه زهرا من ضمانت شهادتینم عشق علی اُمُ الحسنینم استاد ✍ 👇
. 🎤 میگن دریا عمق چشماته تموم عالم خاطرخواته عزیز قبیله وجود عقیله چقدر بی بدیله ابوفاضل نگهبان خیمه عموجان خیمه سخنران خیمه ابوفاضل اسم تو ورد لب حور و العین یا کاشف الکرب عن وجه الحسین مستم مستم مست روی تو در دل دارم آرزوی تو بنشینم من روبروی تو ای عشق مستم مستم مست جام تو سر میکشم می به نام تو افتاده ام بد به دام تو ای عشق ابوفاضل یا ابوفاضل **** همینکه گرفتارتم عشقه تو کی هستی تمثالتم عشقه همه پهلوونا برا تو میمیرن پیشت سر به زیرن ابوفاضل میگن مرد مرداست قسم واسه لاتاست خدایی چه آقاست ابوفاضل باز دلم گیره چشم به معشوقه انقده خوبی دورت شلوغه تو این بازار ما رو هم دریاب یوسف قلبم باز شده بی تاب ما هم دوسِت داریم ای ارباب آغوشت رو جای امنم کن کبوتر جلد صحنم کن فکری هم به حال زخمم کن ای عشق ابوفاضل یا ابوفاضل **** رد خونِ دستای سقا هنوزم روی لب مشکه همه خیمه اشکه همه خیمه آهه میگن که ابالفضل توی راهه امید رباب و امید رقیه به اومدنه حضرت ماهه علقمه غوغا چی شده سقا انگاری شده آخرِ دنیا سقا سقا رو زمین افتاد نقش شمشیر رو جبین افتاد هستی ام البنین افتاد حیف چی شد چشمات انقدر خونه میری اما داغت میمونه خیمه بی تو تو بیابونه ای داد علمدارم ای علمدارم هفتگی؛ آبان 1403 مناسب برای .👇
1403.08.25_1-01.mp3
26.07M
سلام ما به تو ای یار بی نشانه ما سلام ما به تو ای صاحب زمانه ما تویی که کعبه به دور سر تو میگردد ز طوف خانه ی کعبه تویی بهانه ما تو هم شبیه خدا ،مهربان و رزاقی بیا و مرحمتی کن تو آب و دانه ما اگرچه خانه ی ما لایق قدوم تو نیست بجای خیمه شبی را بیا به خانه ما رسیده فاطمیه، تو کجا عزاداری بخوان تو از غم زهرای بی نشانه ما بیا و روضه بپا کن برای مادر خویش که داغ فاطمه شد اشک بی بهانه ما بخوان که فاطمه را یک جماعتی کشتند دلیل خلق جهان را به راحتی کشتند بیا و روضه بخوان دست او ز کار افتاد بیا و روضه بخوان روی یاس خار افتاد بخوان که پیکر پروانه سوخت در آتش بخوان که صورت ریحانه سوخت در آتش بخوان که مانده علی نیمه شب به غسل تنش جراحت است سرا پا تمامیِ بدنش بخوان که مانده علی با تنی که درهم بود ز بس که آب شده چون خیال و مبهم بود چگونه شستشوی این بدن کند حیدر تنی نمانده که دیگر کفن کند حیدر بخوان علی، تنِ یاس مدینه می شوید به اشک دیده علی؛ زخم سینه می شوید چه شد که پیکر او را شبانه می بردند میان ظلمت شب مخفیانه می بردند هر آنچه بود تن پر جراحتش را برد میان خاک مدینه علی به خاک سپرد؟ هر آنچه بود تنش را کفن نمود علی میان خاک مدینه ،به اشک چشم ولی امان ز پیکر زخمی وچاک چاک حسین امان ز پیکر مانده به روی خاکِ حسین نشد کفن مگر از تیغ و نیزه در گودال به زیر سم ستوران تنش شده پامال 🔻 🎤 حجت الاسلام استاد 🔊  📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 صفاییه | حسیــــنیه شهـــداء 
صدا ۰۱۶ 1.mp3
788.9K
✅ بند اول هیزم آورده دشمن خدایا شعله زد آتش از درب خانه ناله ای کودکانه بلند است مادرم را مزن تازیانه وا مصیبت... ای فلک تا همیشه بنالی این چه ظلم و غم بی حساب است ظالمی می زند تازیانه دست خیبر گشا در طناب است وامصیبت کوه صبر از مصیبت شکسته بر فلک قائمه گریه می کرد ای مدینه چه کردی که دیگر روز و شب فاطمه گریه می کرد وامصیبت ✅ بند دوم باغبان گریه کن تا همیشه یاس ما رنگ نیلوفری شد بال پرواز او را شکستند مادر ما دگر بستری شد مرو مادر تا سحر غصه های دلش را می نهد مرحم اشک و ناله میکند تا که پهلو به پهلو بسترش میشود باغ لاله مرو مادر سوره ی قدر پیغمبر است و در غریبی خود جان سپارد صد دعا بهر همسایگان برد یک ملاقاتی اما ندارد مرو مادر ✅ بند سوم شب شدو چشم ماه و ستاره شاهد چشم بارانی من بر مزار غریب تو هر شب بشکند بغض پنهانی من فاطمه جان شب شدو تا سحر گریه می کرد یک جوان بر مزار جوانش یاد روزی که در قلب آتش ناله زد مرغ هم آشیانش فاطمه جان تا ستاره بریزد بر این خاک کاش ، عالم همین شب بماند چاره ساز غم عالمی در چاره ی اشک زینب بماند فاطمه جان
JamadiolAvval 1403.08.23 - Shab 12 - H-Ashouraeian & Gomnam - Fatemiyeh 1 - 05 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
6.14M
🔉 | آنکه در راه حق گذر دارد 🎙 با نوای آنکه در راه حق گذر دارد از بلاهای آن خبر دارد عاشقی سخت و دردسر دارد حرف درد است و حرفی بی‌عاری ترک سر کن اگر جگر داری مرد میدانِ عشق جگر دارد آنکه در راه مولا علی جان خود را فدا کرده کیست؟! فاطمه نور طوبی، یاد ما داده دین را تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) گر نگاهی به ما کند زهرا درد ما را دوا کند زهرا جلوه چون مصطفی کند زهرا بین فتنه پیِ ولّی باشد رهبرِ فاطمه علی باشد بر علی اقتدا کند زهرا قهرمانانه در این مصاف؛ رزم در آتشش دیدنی‌ست فاطمه پشت در سوخت، با کلام خود آموخت؛ تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) شاعر و نغمه‌پرداز:
JamadiolAvval 1403.08.24 - Shab 13 - H-Ashouraeian & Gomnam - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
7.85M
🔉 | ما سر نمی‌دهیم به سامان هیچکس 🎙 با نوای ما سرنمی‌دهیم به سامان هیچکس جز تو نمی‌شویم پریشان هیچکس تا دامن عطای تو باشد؛ نمی‌شویم درعمرخویش دست‌به‌دامان هیچ کس ریزه‌خورهمیشه این آستانه‌ایم با ما نساخته است دگر نان هیچکس وقتی طبیب ماست طبیب طبیب‌ها ما تن نمی‌دهیم به درمان هیچکس مسکین یتیم اسیر نَه فرقی نمی‌کند خالی نمانده پیش تو دستان هیچکس ایمان ما به شرط ولای تو کامل است پس مانمی‌شویم مسلمان هیچکس با ماتم تو ما غم دیگر نمی‌خوریم این دیده نیست غیر تو گریان هیچکس حالا اگر بناست که روضه‌سرا شویم بهترکه روضه‌خوان دل مرتضی شویم اینقدر آرزوی پریدن بیا نکن مظلوم عالمم تو علی را رها نکن تنهاچراغ خانه‌ی من از برم نرو سوسو نزن نصیب دلم را عزا نکن این خانه بی‌تودر نظرم قبر می‌شود با این فراق قبر مرا دست و پا نکن آخر چرا تو آرزوی مرگ می‌کنی؟! پیش حسین دیگر از این کارها نکن خواب حسین بسته به لالایی‌ات شده این گونه ازحسین خودت را جدا نکن
غم روی غمه.mp3
10.25M
تو سینه ام دارم نهفته هزار تا حرف نگفته الهی که مادرتون جلو چشماتون نیفته 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ غم روی غمه توی قلبم آشوب عالمه که هر روزم صد تا محرمه وای وای وای مردنم کمه برا دردی که توی قلبمه زمین افتاد پیش چشم همه وای وای وای تو سینه ام دارم نهفته هزار تا حرف نگفته الهی که مادرتون جلو چشماتون نیفته دیدم که دستاشو برده بالا من قد کشیدم اما مادرم افتاد دیدم که چادرشم شد پاره شکسته شد گوشواره مادرم افتاد روبراه نشد یه جور از پا افتاد که پا نشد از اون روز چشماش دیگه وا نشد وای وای وای مادرم نشست چه جوری زد که با یه ضرب دست با هم دو تا گوشواره شکست تو راه برگشت به خونه دیدم چشماش رنگ خونه با گریه میگفت که این راز عزیزم پیشت بمونه کاش میشد چادر خاک آلودو که زیر پاها بودو علی نبینه کاش میشد زخم روی ابرومو کبودیای رومو علی نبینه ای مادر ای وای من ای مادر ...
دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت یکنفر که دلش از بغض علی می‌جوشید ضربه‌ای زد به در خانه و در را انداخت آتشی را به در خانه‌ی آب آورد و بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت ضربه‌ی پای در و بی ادبی‌های غلاف بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت گره انداخت به کار همه دنیا؛ آن‌که ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت در قیامت جلوی چشم همه می‌اُفتد آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت ✍
ای اشک! چاره‌ای! غم کوثر نگفتنی‌ست باران! ببار! روضه سراسر نگفتنی‌ست با آن‌که روضه‌خواندن ما با کنایه است اما هنوز روضه‌ی مادر نگفتنی‌ست تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنی‌ست جا مانده بین کوچه دلِ بی‌قرارمان اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنی‌ست باران شوی اگر نود و پنج روز، باز حال غریب مادر و دختر نگفتنی‌ست آن‌شب وصیتش به علی ناتمام ماند باران گرفت... روضه‌ی آخر... نگفتنی‌ست ✍
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست اين در سوخته تا حشر گواهِ من و توست غربتم را همه ديدند و تماشا کردند بی‌پناهی فقط انگار پناهِ من و توست کوچه آن روز پر از ديدۀ نامحرم بود همۀ روضه نهان بين نگاهِ من و توست صورت نیلی تو از نفس انداخت مرا گرچه زهرای من اين اول راهِ من و توست آه از اين شعله که خاموش نگردد ديگر آه از آن روز که بر نی سر ماهِ من و توست ✍
گیرم آتش به جفا، «در» که نباید می‌سوخت آشیان سوخت، کبوتر که نباید می‌سوخت آتش این‌بار گلستان نشد انگار؛ ولی باغ و بستان پیمبر که نباید می‌سوخت کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم، وسط حادثه مادر که نباید می‌سوخت آتش افتاد در این مزرعه، گندم‌ها سوخت همه‌ی حاصل حیدر که نباید می‌سوخت زیر خاکسترِ «در» شعله گرفت آتش باز خیمه‌ها سوخته، معجر که نباید می‌سوخت ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه، عصر چادر خاکی خواهر که نباید می‌سوخت از تنور آمده بابا وسط تشت، ولی این‌قَدَر هم دل دختر که نباید می‌سوخت نه فقط شمع، نه پروانه که در این آتش سوخت از غُصه دلِ هرکه نباید می‌سوخت ✍
خدا کند که کسی بی‌هوا زمین نخورد به ضرب پا وسط شعله‌ها زمین نخورد هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه... ولی زنی وسط کوچه‌ها زمین نخورد در ازدحام هجوم ستم ، در خانه خدا کند که زنی پا به ما زمین نخورد... به آن عبا که علی روی همسرش انداخت زنی مقابل نامردها زمین نخورد به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر که مادری جلوی بچه‌ها زمین نخورد زدند فاطمه را هر چه ، باز هم می‌گفت که من زمین بخورم ، مرتضی زمین نخورد پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد خدا کند که کسی نیزه بی‌هوا نزند خدا کند که دگر بی‌هوا زمین نخورد خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر سر برادری از نیزه‌ها زمین نخورد سر بریده به نیزه خدا خدا می‌کرد رقیه‌ام ز روی ناقه‌ها زمین نخورد رباب هم به روی ناقه‌ها دعا می‌کرد علی اصغرم از نیزه‌ها زمین نخورد ─┅─═इई 🖤✨🖤ईइ═─┅─ السلام علیک ایتهاالصدیقه الشهیده یافاطربحق فاطمه عجل لولیک الفرج
آخرش شرح غمم روی زبان‌ها افتاد همه گفتند که خیبرشکن از پا افتاد آه! رفتی و تمام بدنم می‌لرزد پهلوان تو زمین خورد، وَ از نا افتاد دو سه ماه است که رخسار تو با پوشیه است چشم من بر رخ نیلی تو حالا افتاد بشکند دست کسی که... اثرش معلوم است جای دستی به روی صورت حورا افتاد با یتیمان تو همناله شده جبرائیل ولوله در وسط عرش معلّی افتاد ساحلم بودی و رفتی و نگفتی با خود... که علی در وسط موج بلایا افتاد با چه رویی بدنت را بدهم بر پدرت لبم از شرم، ز هر صحبت و نجوا افتاد با چه رویی به پدرجان تو این را گویم... "پیش چشمان همه، ام ابیها افتاد" ✍
عجیب بعد پیمبر ، علی مصیبت داشت میان اهل مدینه چقدر غربت داشت تمام غربت و غم های بیشمارِ علی از انحرافِ درونِ سقیفه نشأت داشت خیانتی که نمودند اهل ظلم به او به ذات اقدس حق ریشه در حسادت داشت اگر به صبر نبود آن یل عرب ملزم کسی برای ورود به خانه جرئت داشت؟ ببین چگونه زند نعره پشت در آن کس که در فرار ز میدان ، فقط مهارت داشت ! به پاک طینت عالم لگد زده آن که ... به استناد روایات ، خبث طینت داشت قسم به ذات خداوند ، فاطمه هر بار پس از نماز از آن دو نفر برائت داشت وَ روح فاطمه درحالی از تنش پر زد که از سقیفه و اهل سقیفه نفرت داشت علی به خاک سپرد آن امانتی را که نشانِ ضربه ی سیلی به روی صورت داشت سروده :  (یونس)
زبانحال امیرالمؤمنین(ع) با حضرت زهرا(س) اکنون سه ماهی می شود که بی قراری حتی توان پا شدن از جا نداری ای داغدار مصطفی این چند وقته طی شد شب و روزت همه با گریه زاری از چه تو پوشاندی ز من رخساره ات را؟ نامحرمت که نیستم! شرم از چه داری؟! تو جای من زخمی شدی،آتش گرفتی بر جان من آتش کشیده شرمساری با من بگو با زخم خود بر روی بستر تا کی قراره لاله ی خونین بکاری؟! زهرای من! روی دعای مردن خود... در هر قنوت از چه تو داری پا فشاری؟! بانوی من! رحمی نما؛ خیلی غریبم پاشو ز جا،بر من بده امیدواری پرپر زدن هایت مرا بیچاره کرده... حتی توان پا شدن از جا نداری! (دلسوخته)
منوچهرحسن زاده 3.mp3
3.88M
نوحه مولا علی ع در فراق خانم زهرا س بانوای شاعر کبوتر غریبم به آشیانه برگرد به خاطر حسینت. بیا به خانه برگرد مباش عزیز جانم به فکر آب و دانه شب آمد و تو اما. نیامدی به خانه بیا به رلف زینب. بزن دوباره شانه پرنده مهاجر. نرو به لانه برگرد به گوش جانم از تو. نمی رسد صدایی دلم گرفته از غم. تو باوفا کجایی نگار من به خانه چرا دگر نیایی به جز تو کس ندارم. در این زمانه برگرد