eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
597 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه روز دوم ۹۴.mp3
8.66M
🚩 روضه های محرم 🏴 شماره 3⃣ شب دوم محرم ۱۳۹۴ ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🎤‍ 🎧 چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد عطر در کوی تو دریاست اباعبدالله دست گیری ز گدا گردن هر ارباب هست کار ما دست تو آقاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو حرمت عرش معلاست اباعبدالله چشم ما چشم ما روز قیامت به پر قنداق است پسرت مالک فرداست اباعبدالله ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم (سینه زن زینب کبری است اباعبدالله) راه بین الحرمین از حرم عباس است همه جا سفره ی سقاست اباعبدالله به ابی انت و امی یا اباعبدالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله خدا را شکر اربابم حسین است منم مسکین دُرِ نابم حسین است ندارم من هَراسی در دل قبر به قبرم مهر و مهتابم حسین است اکر باشد مرا دنیایی از درد خدا داند رگ خوابم حسین است یقینا گریه درمان غم ماست دلیل این تب و تابم حسین است بلا دور از حسینی های عالم دلیل حب احبابم حسین است به یاد آن لب عطشان ارباب دمم وقتی که سیرابم حسین است به جنت می رود دیوانه ی او که نام درگه و بابم حسین است نخواهم جنت بی روی دلبر که جنت روی اربابم حسین است می آید منتقم ، امّید وارم نوای قلب بی تابم حسین است /عبدِ کریم/ عرض ارادت به حضرت سید الشهدا (ع) عالم همه سرگشته زغوغای حسین است یعنی همه هستی به تمنّای حسین است در مُصحف اعصار ، به تحقیق بجویید آیابه جهان کیست که همتای حسین است آزادی و آزادگی و غیرت و مردی مفهوم جوانمردی و معنای حسین است از نام حسین ابن علی روی مگردان چون نامۀاعمال به امضای حسین است فردا که به محشرصف جرم است و مکافات تشخیص تولّی و تبرّای حسین است آنکس که به دل مهر حسین ابن علی داشت مشمول عنایاتِ چو دریای حسین است والله که در مسئله ی دوزخ و جنّت حکم ازلی قهر و مدارای حسین است از شمر مپرسید چه ها دید به مقتل خاموش ، کجا آب، تقاضای حسین است در کرب و بلا بود اگر چشم بصیرت می دید خدا هم به تماشای حسین است هرسر که نشد خم به زر و زور بلند است آزاده،سری هست که درپای حسین است هرکس به طریقی سخن از منطق اوگفت این فلسفه ها اوج تجلّای حسین است پرسید اگر از کربوبلا بود چه حاصل؟ یک جمله سخن پاسخ یکجای حسین است با ظالم خود کامه بجنگید و بمیرید این مرگ، شرف دارد و فتوای حسین است هر جا که یزید است و کُند حُکم خلافت در خاکِ عطش قامت رعنای حسین است این نکته یزید ابن معاویّه نفهمید در خون گلو ، راز فتحنای حسین است با تخت خلافت نشود ذات بشر پاک آنجا که کند تکیه فقط جای حسین است ما درس وفا را ز علمدار گرفتیم عبّاس ، نماینده ی دنیای حسین است با دستِ جدا از تن عبّاس نوشتند شرحی که برازنده ی سقّای حسین است دیدند لب علقمه یک دشت ستاره دردی که روایت گر غم های حسین است در دامن مهری سر ماه است و کَاَنّه افلاک پراکنده به صحرای حسین است فردا شده دیروز و به امروز رسیدیم هر روز ولی شاهد فردای حسین است در محکمۀ حشر امانی ستمی نیست این محکمه در دست توانای حسین است شاعر : حاج علیرضا امانی اردبیلی
اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_علیهم_السّلام امام_حسین_علیه_السلام شعر مناجات با امام حسین(ع) -( برتو آنهایی که ابراز ارادت میکنند ) برتو آنهایی که ابراز ارادت میکنند خویش را با این ارادت با سعادت میکنند کارشان در این دوماهه گریه بین روضه هاست با لباس مشکی ات کسب شرافت میکنند بر عبادتهایشان مهر قبولی میزنند در نماز خود فقط سجده به تربت میکنند گرچه در دنیا غم بسیار برخود میخرند روز محشر که بیاید عزم جنت میکنند آبرویی را که دارم از تو دارم یاحسین خلق از عشق شما بر من محبت میکنند باوضو در خانه ای که روضه باشد میرویم روضه هایت خانه هارا با قداست میکنند یادمان باشد که از لطف حسین آقا شدیم ما که چیزی نیستیم آنها عنایت میکنند گر نریزیم اشک در غمهای تو پیش خدا روز محشر چشم ها از ما شکایت میکنند پیرما میگفت اسلام از محرم زنده ماند اشک ها از دین پیغمبر حراست میکنند مانده ام در این روایت که پیمبر گفته است دوستداران تو در محشر شفاعت میکنند ما اگر جامه ز تن کندیم مجنونیم و بس این کبودی ها محبت را روایت میکنند عده ای بی فکر در فکر و خیالی باطل اند دائما از ما به کذب و طعنه صحبت میکنند هرکجا سید علی هل من معینش شد بلند سینه زنهای حسین فورا اجابت میکنند زندگی ساده و بی زرق و برقی بایدش آن کسی را که اطاعت از ولایت میکند حرف وقتی بی عمل باشد ندارد فایده سربلندی میکند هرکس اطاعت میکند ان للقتل الحسین حزن بکاء عالیا پیش چشمش بر خیامش هتک حرمت میکنند عده ای دارند بر نیزه سرش را میبرند مانده روی خاک اما خواهرش را میبرند .
"مادرش آمده گودال نچرخان بدنش" بی حیا نیزه و شمشیر نزن بر دهنش از سر و سینه ی او چکمه ی نحست بردار رحم کن پستِ حرامی تو نبر پیرهنش او حسین است ،عزیز دل زهرا و علی با عصایت تو مزن بر بدنِ بی کفنش شمر ناپاک نزن نعره کنار تن او مادرش مضطرب و قطع شده آن سخنش بر لب فاطمه نجواست:غریب است حسین پسرم بی کس و تنهاست،غریب است حسین موی او را تو مکش ،حرمت او را نشکن او جگر گوشه ی زهراست،غریب است حسین از قفا ضربه مزن جان به لبم آمده است کربلا اوج بلاهاست، غریب است حسین هر نفس گفت (بُنیَّ) ، ز نفس افتاده مادرش دختر طاهاست،غریب است حسین من به بمیرم به لب تشنه حسینش کشتند بی کفن در دل صحراست،غریب است حسین میزند بر سر خود خواهر آواره ی او خیمه در غارت اعداست،غریب است حسین عبدِ کریم بسکه صورت دریده خسته شده درد دوری کشیده خسته شده مانده یادش تن بدون سرت موی خود را کشیده خسته شده زیر لب گفت نامسلمانها استخوانش یکی یکی له شد از تن بی سرش چه میخواهید قتلگاه از لگد زدن مه شد باصدای گرفته ای میگفت تن بی سر لگد نمیخواهد مادرم با حسین جان میداد سر مادر لگد نمیخواهد جگرم تیر میکشید آن دم نیزه را در تن تو خم میکرد بد دهن بود و ناسزا میگفت بدنت را چه قلع و غم میکرد بعد شمر لعین سنان آمد به در خیمه زنان آمد میزد و میدرید و می بردو قاتل جان کودکان آمد غارت خیمه تا محیا شد کربلایی دوباره بر پاشد سر عمامه سرت دیدم بین خولی و شمر دعواشد محمد حبیب زاده سر جدا بود ولی پیکرش افتاد زمین روی تل لطمه زنان خواهرش افتاد زمین آمد و دید که دارد ز قفا می بُرَّد او زِ پرپر زدن یاورش افتاد زمین تا علمدار زمین خورد عدویش میگفت بی پناه است همه لشکرش افتاد زمین دامن طفل حسین ابن علی سوخته و در بیابان بلا دخترش افتاد زمین بسته بر نیزه شده یک سر کوچک ای وای سر اصغر جلوی مادرش افتاد زمین زیر لب عمه ی سادات دمادم گوید وای از آن دم که علی اکبرش افتاد زمین کَند با خنجر خود قبر برای پسرش از غم و داغ علی اصغرش افتاد زمین ای خدا نیست ببیند که میان بازار دخترش با رخ بی معجرش افتاد زمین از غم دوری او دختر خونین بدنش ناله سر داد و کنار سرش افتاد زمین عبدِ کریم حرمتش را، خیمه اش را، لشکرش را...بگذریم کینه ی شمشیر زن ها اکبرش را...بگذریم قاسمش را ضربه ها هم قامت عباس کرد تیر بی رحمی گلوی اصغرش را...بگذریم گوشه گودال بود و سایه ای نزدیک شد روبرویش ایستاد و خنجرش را...بگذریم عرش می لرزید حتی اعتنایی هم نکرد گر چه از هر سو صدای مادرش را... بگذریم چشمشان پیراهن صدپاره ی او را گرفت چشم مردی هم گرفت انگشترش را...بگذریم تا بیامیزند با هم استخوان و خون و خاک اسب ها را تاختند و پیکرش را... بگذریم باز آتش کار خود را کرد و صحرا تار شد ناله های دخترانش خواهرش را...بگذریم کاروان آماده ی فریاد بود و ناگهان روبروی محمل خواهر سرش را...بگذریم بگذریم از کوفه و از شام، اما آنچه شد می سپارم دست قلبم باورش را، بگذریم عاقبت کنج خرابه، نیمه شب، دختر که دید- چشم و ابروی پر از خاکسترش را...بگذریم شاعرت انگشت هایش داغ شد، از تو نوشت این غزل باروت بود و دفترش را...بگذریم حسن اسحاقی رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است صداي واي بني شنيدنش سخت است اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد رفيق مي زند و نارفيق مي برد و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد عميق بوسه زده پس عميق مي برد چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است صداي فاطمه گودال را به هم زده است خدابخير كند لحظه هاي اخر را خدا بخير كند رفتن برادر را يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من ولی مزاحممان است خواهرش، با من! تو پا گذار به گودال، خنجرش با من شروع کار قتال از تو، آخرش با من! بریدن سر او مثل آب خوردن بود جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید حبیبه ای به مزار حبیب می آید صدای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرم عنقریب می آید در آن زمان سر خون حسین من جنگ است به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است سعید پاشازاده .
بند ۱ شد به میدان روان ، پور لیلا علی ۲ زنده شد شیوه ی ، رزم مولا علی شبه پیغمبر و - ثانی حیدر است قامتش را ببین - علوی منظر است ( در حیرت لشکر است رزمش چون حیدر است ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ بند ۲ شد زمین و زمان ، رنگ احمر علی ۲ گل باغ رسول ، شده پرپر علی شش جهت بسته شد - تنگ آمد جدال اربا اربا شده - تن احمد خصال ( صحرا گلگون شده غرق در خون شده ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ بند ۳ همچو بازی رسید ، بر سر اکبرش ۲ چه پراکنده است ، پیکر اکبرش پاره شد مصحف - احمدی ای خدا تن و دست و سرش - شد خدایا جدا ( پشت مولا شکست اف بر دنیای پست ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ .
گلدی محرم یاحسین باشلاندی ماتم یا حسین گیدی قرا عاشقلرون سسلوله با هم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** عاشقلرون باتدی غمه غرق اولدی بحر ماتمه ادون یازیلدی پرچمه سسلندی پرچم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** قاره چکیلدی گویلره غم گردی یاغدی یئرلره ادون دوشوبدور دیللره ای شاه اعظم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** یر . گوی باتوبدور ماتمه اغلیر ملک لر بو غمه ادون ائدوبلر زمزمه سسلوله هر دم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** ماه عزا گلدی گینه عالم باتوب غم گردینه واردیر اگر دردین دینه ای جان عالم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** گویده ملک لر یکسره لایلای دیولر اصغره زهرا دوشوبدور چوللره اردینجه مریم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** زهرا دیر عطشان بالام ئوز عشقینه قربان بالام جان جان بالام جان جان بالام سسلور دمادم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** شیر خدا ایلر نوا زهرا دییر مظلوم بالا سویلر اوغول گیتسن هارا اردونجا گلم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** زهرا دییر لایلای بالام مولا دییر ایوای بالام ال باشدا سسلر وای بالام جنتده خاتم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** زینب دییر ایوای حسین ایوای حسینیم وای حسین لای لای حسین لای لای حسین دردوندن ئولم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین .
4_6008171433308456362.mp3
10.08M
📝 چاووش ماتمه اومده وقت عزا 🖊 #روضه 🖊 #شب_اول_محرم_۱۴۴۱ 🖊 هیات روضة_العباس "ع" چاووش ماتمه اومد وقت عزا دور هم جمع شدن باز هم گریه کنا دستامون و گرفت زهرای مرضیه از ما گریه کنا یعنی که راضیه روضه ما رو شفا میده گریه ما رو جلا میده ماه محرم همه جا بوی کرب و بلا میده آقام آقام حسین حسین پرچم تو زدن آقا جان ولی غروب عاشورا یجور دیگه شد بر عکس شد 😔 چه غروبی درست کرد آقا نزدیک تری از رگ گردن به گدایت ماییم و طواف حرم کرب و بلایت هر جای جهان می نگرم نام تو آنجاست از هر نظر انگار شبیه به خدایت حسین جان گشتیم تمامی جهان را و ندیدم شیرین تر و دلچسب تر از شور عزایت آقا جان در روز قیامت که جهان دور تو جمع است بگذار که ما نیز بیوفتیم به پایت حسین جانم حسین جانم آقا ای آنکه جهان تکیه به دستان تو داده است حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدن ملائک همگی گوشه ی گودال آغوش گشودست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن چه شکوهی ای آنکه از دل فاطمه میبرد صدایت حـسـیـن حــسـین حسین جان هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فدای پر قنداقِ علی اصغر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشید پر خاکی به سر خواهر تو بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند وای بر صورت چون برگ گل دختر تو از همینجا همه تقسیم غنائم کردند در کمین اند به تاراج برند لشکر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو 😔 حــسـیـن هر تکانی سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره ی معجر حــســـیـن واااای
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را نرفتی تابه پُشتِ ابرِسنگ وخنجروپیکان به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را فروشدنازاگرطفلی خریدارش پدر باشد بزرگی کن،ببوس این دخترکوچکترخودرا لبم ازتشنگی خشکست وجوهردرصدایم نیست برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم به دنبال توریزم اشک چشمان تر خود را کنارگاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست چراباخودنیاوردی،چه کردی اصغرخودرا؟
‍ حــســـیـن واااای دلت میخواد بری کرب و بلا گریه تو کردی معطلت نمیکنم رو دو کُنده زانو بشین خودتو تو حرم ابی عبدالله ببین این بدنتو بیمه کن تموم شد اگر هر کاری بخوای بکنی تو همین دست این لباس تو برا ابی عبداله بکن و بیمه کن یا اباعبدالله حــســیــن واااای
🌷🌷🌷 ✅بند۱ همیشہ گفتم دوباره میگم ڪہ عشق ومڹ ازرقیہ دیدم رقیہ جوڹ دادبراے باباش برارقیہ سرم رو میدم 🌹 رقیہ نوره نشأتینہ رقیہ عشقہ عالمینہ ماعبدو دیونہ شیم چوڹ رقیہ بنت الحسینہ 🌹 خدامےدونہ مڹ در تب و تابم بردنہ نام تو شد می نابم هستے مایےتو دختِ اربابم 🌹 بہ رقیہ عجڸ لولیڪ (الفرج) ؁؁؁؁؁؁؁ مایہ مےذارم برات مڹ ازجوڹ منم دیوونت مثالہ مجنوڹ گداهاے توهمگے شاهڹ توبس خانومے رقیہ خاتوڹ 🌹 رقیہ اوجہ جنونم رقیہ بستہ بہ جونم تاوقتے مڹ زنده باشم رقیہ جونم میخونم 🌹 عشقہ تو دردنیا مونس و یارم دارو نداره مڹ اےڪس و ڪارم اےهستے ارباب مڹ دوست دارم 🌹 بہ رقیہ عجڸ لولیڪ الفرج ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند۳ ندارم چیزی ببالم براون خوشم از نامت میگیرم سامون تموم خواستم فقط همینه بنامت باشم رقیه خاتون 🌹 رقیه محبوبه ی رب رقیه صاحبه منصب میگم من تو اوجه مستی تویی علمداره زینب (س) 🌹 این سندقلبم خورد بنام تو می میزنم بی بی من زجام تو تویی شهزاده من غلام تو 🌹 به رقیه عجل لولیڪ الفرج ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند۴زینبی جون دشمن رو رسونده برلب همون ذڪری ڪه میگیرم هرشب میلرزه پشته همه دشمنها تا میگم انامحب الزینب 🌹 عقیله والاوبرتر عقیله الگوی اڪبر نیرومیگیرم تامیگم عقیله یابنت الحیدر 🌹 الگوی زنها و اسوه ی غیرت زنی ولی چون صدمردباغیرت ڪی میشه سوریه بڪنیم دعوت 🌹 بحق الزینب عجل لولیڪ الفرج 💠💠💠🌀 99 💢💠💠💠 ؁؁؁؁؁؁؁؁ ؏ 🗓۱۳۹۵-۱۰_۱۳ •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• [ ☘☘ ☘☘ ] •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️ 🎤 خدا نیاره اسم من از قلم بیفته هوای کربلای تو از سرم بیفته هوامو داشته باش آقا  اگه حواسم به تو نیس به پای هر سلام من یه کربلا پام بنویس 2 دعوتم کن/ به حرم / به حرم آقا قسمتم کن/ ببرم / ببرم آقا یا مولانا/ یا حسین / یا حسین مولا 3 در خونت ندیدم  هیچکسی نا امید شه     خدا کنه همینجا موی سرم سپید شه همین که خرج تو میشم         همش برام حساب می شه تا اسم کربلات میاد      دلم دوباره آب میشه از کربلا چه خبر   چه خبر آقا قسمتم کن یه سحر    یه سحر آقا یا مولانا  یا حسین    یا حسین مولا سجده به تربت تو کار همیشگیمه نفس زدن برا تو برکت زندگیمه ارباب من شدی حسین  که نوکری بلد بشم من از کنار اسم تو  چه جوری ساده رد بشم 2 کاری کن هم/ نفسم/ نفسم آقا به اربعین/ برسم/ برسم آقا یا مولانا/ یا حسین / یا حسین مولا 3 🎤 ▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
🌷🌷🌷 لطفا باحالت بکا گوش کنید خداروشکر از پدرم بالاخره خبراومد اومدبرای دیدنم توخرابه هم سری زد اگرچه چیزی ندارم ازت پذیرایی کنم یه جون ناقابلی هست فدای بابایی کنم من الذی ایتمنی 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 یه سئوالی ازت دارم سرتو رو کی بریده کدوم نامرده بی حیا رگهاتو ازهم دریده یک شب که تو بیابونا به روی سنگاخوابیدم بالگد ضجرلعین یهویی از خواب پریدم بابا هنوزتوگوشمه اون حرفای زشت و بدش کل تنم درد میکنه از ضربه ی اون لگدش من الذی ایتمنی 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 عمه جانم (۲)عمه جان قدکمانم دستم به روی گونه هام سرم همیشه پایینه نکنه بچه ای بیاد کبودی هامو ببینه توبازی شون رام نمیدن میگن بروتواسیری تمومه موهات سپیده بچه که نیستی توپیری عمه جانم (۲)عمه جان قدکمانم خداکنه که باز نیان دوباره طعنه میزنن سرگرمی شون همین شده بالکنت هی حرف میزنن عمو جونم (۲) عموجون مهربونم هرکی که دیدصورتمو گفت که چرا اینجوریه؟؟؟!!!! پیشش نرید واگیر داره این مریضیِ مُسریه یه نانجیبی هم اومد گفت جای رد سیلیه حقش بوده، ولش کنید یه بچه ی خارجیه سرتو می بوسم بابا بابا بابایی بلکه منم بخوابم باتو لالا لالایی 💠💠💠⭕️ 18 ❌💠💠💠 ____________________ •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• [ ☘☘ ☘☘ ] •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول سلام بابا سلام ای بابایی جونم سلام بابا بابای مو پریشونم سلام من به دوتا چشم پرخونت سلام من به اون لبهای گلگونت بگو بابا سرت رو کی برید بابا بگو بابا رگا تو کی درید بابا تو رفتی وهزارو صد دفه مردم هزاران بار باعمه ها زمین خوردم تو رفتی و ازین زندگی سیرم من بزاربابا برات امشب بمیرم من یتیمم من یتیمم من 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تو رفتی و به ماسنگ میزدن از بام شنیدیم ما هزاران طعنه ودشنام تور فتی و مثل شب شد همه روزام تو رفتی و حروم شد خنده بر لبهام تورفتی و. شروع شد گریه های من تو رفتی و. کبود شد گونه های من تو رفتی و من و بردن سر بازار تورفتی و. من و بردن بین انظار تو رفتی و. شدم تنها و بی یاور تورفتی و. کشیدن از سرم معجر یتیمم من یتیمم من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم تو رفتی و گذاشتن رو دل من داغ تورفتی و زدن خیلی من شلاق تو رفتی و نصیب ما اسارت شد تو رفتی و به ما خیلی جسارت شد تو رفتی و ما رو ظالمونه بردند به ضرب مشت ما رو وحشیونه بردند دلم تنگه دوچشمام مثل یه دریاس بگو بابا کجا رفته عمو عباس یتیمم من یتیمم من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندچهارم عموجونم ببین قلبم رو آزردن کجابودی وقتی گوشوارم و بردن عمو جونم. ندیدی تو اسیریم و تو شهر شام. ندیدی که حقیریم و عمو جونم. نبودی روی من می سوخت توی اتیش وقتی که موی من می سوخت عمو جونم. نبودی مردک نامرد تو بزم می. کنیز وقتی صدام می کرد عمو جونم. غرورم شد جریحه دار من و بردن. وقتی بین کوچه بازار 😭 یتیمم من یتیمم من 💠💠4⃣9⃣1⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖➖🔘
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️ 🎤 خدا نیاره اسم من از قلم بیفته هوای کربلای تو از سرم بیفته هوامو داشته باش آقا  اگه حواسم به تو نیس به پای هر سلام من یه کربلا پام بنویس 2 دعوتم کن/ به حرم / به حرم آقا قسمتم کن/ ببرم / ببرم آقا یا مولانا/ یا حسین / یا حسین مولا 3 در خونت ندیدم  هیچکسی نا امید شه     خدا کنه همینجا موی سرم سپید شه همین که خرج تو میشم         همش برام حساب می شه تا اسم کربلات میاد      دلم دوباره آب میشه از کربلا چه خبر   چه خبر آقا قسمتم کن یه سحر    یه سحر آقا یا مولانا  یا حسین    یا حسین مولا سجده به تربت تو کار همیشگیمه نفس زدن برا تو برکت زندگیمه ارباب من شدی حسین  که نوکری بلد بشم من از کنار اسم تو  چه جوری ساده رد بشم 2 کاری کن هم/ نفسم/ نفسم آقا به اربعین/ برسم/ برسم آقا یا مولانا/ یا حسین / یا حسین مولا 3 🎤 ▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
Babolharam Taheri shab9.mp3
1.56M
⇦• #قسمت_اول نجوا با امام زمان روحی له الفدا و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
⇦• نجوا با امام زمان روحی له الفدا و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• دو چشم تو محرم در محرم پُر از اندوه و اشک و حزن و ماتم فقط یک حرف از غم هات کافیست زِ یادم می رود غم هایِ عالم بُوَد ذکرِ سوارانت اباالفضل شود لبیکِ یارانت اباالفضل فراتِ خون شده چشمان عالم بیا جانِ عموجانت اباالفضل بیا تا قلبِ خسته جان بگیرد بیا تا غصه ها پایان بگیرد بیاور با خودت مشکِ عمو را بیا تا کودکی عطشان نمیرد ببین از دست رفته صبر و چاره صدایِ مادری آید دوباره شده لالایی اش برگرد آقا به حقِ این گلویِ پاره پاره بیا آرام کن چشم تری را نگاهِ نیمه جان و پرپری را شده چشمان مقتل حلقۀ اشک بیا و پس بگیر انگشتری را *فرمود در امرِ فرج آقارو به حقِ عمه جانش زینب قسم بدین ..* فدایِ اشکهای بی امانت چه بارانی ست امشب آسمانت بیا ای التیامِ رویِ نیلی بخوان از غصه هایِ عمه جانت ____ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ .
نگرانی من از چهرهء زردم پیداست تو مگو خواهر من منزل آخر اینجاست دلهُره کُشت مرا خواهر خود را دریاب باورم نیست که این دشت همان کرب و بلاست آیه میخوانی و ارکان تنم می لرزد نیستی فکر من انگار دو چشمم دریاست نگران توأم ای یار بیا برگردیم با تو بودن همه اُمّید دلم بعد خداست از بَرم دور مشو بَندِ دلم پاره شود بازی اینگونه مگر با دل بیمار رواست؟ شانه ات را برسان تا که به آن سر بنهم از نگاهم تو ببین درد دل من پیداست به مدینه ببری کاش رُباب و طفلش منّت آب از این کور دلان بی معناست از سرت مویی اگر کم بشود می میرم چه رسد تا که ببینم سرِ نعشت دعواست من چگونه سرِ جسم تو به گودال آیم تا ببینم تن تو بی زره و خود و عباست نگرانم که نوک نیزه به حلقت برسد یا ببینم به شکم خُفته تنت در صحراست همهء دلخوشی ام مثل تو بر عبّاس است بی ابالفضل شوم مُشکل من معجرهاست حاضرم تا ابدالدّهر بسوزم امّا من نبینم سرِ تو سایه ء من از بالاست ✅مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸
. قلم شدم بنویسم  قسم به باور زینب قسم به عشق ، حسین است  نامِ دیگر زینب حسین اول زینب حسین آخر زینب دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب ملیکه‌ی ملکوت و   جلیله‌ی جبروت و بهشتِ هر بَرَهوت و  تمام ، غرق ثبوت و و روشن است عَوالم زِ نورِ انورِ زینب اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش که زنگِ قافله‌ی عشق هم مسخر زینب خداست مَحوِ حجابش  نبی‌است ماتِ نقابش حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش تمامِ خانه‌ی زهرا به گِردِ محورِ زینب اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند و هرچه هست در عالم  به دورِ خویش دَوانَد که می‌بَرند همه روزی از در زینب حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم دلش گرفت از اینجا  دلِ مطهر زینب برادران همه هستند در این زمان همه هستند هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب رسید و دید بلا را شنید همهمه‌ها را نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب چقدر حول و هیاهو  چقدر نیزه در آنسو چقدر تیغِ بلند و  چقدر تیرِ سه پهلو قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است صدای ناله‌ی من نَه  که التماس رُباب است بیا بزن دو سه باره  گِره به معجرِ زینب گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد دوباره شانه‌ی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده چقدر خورده زمین و  گمان کنم که بُریده و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد رسید موقعِ غارت  برای پیرهن آمد ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن حرامی است و حرامی   حسین چشم تو روشن هزار دشمن و یک زن  همه برابر زینب به ناله گفت نخندید  به خاک و خون ننشانید به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید زد آنقدر زِ جگر داد  سوخت حنجرِ زینب "سری به نیزه بلنداست در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب" رسیده ناقه* کجایی  امیر لشکرِ زینب ✅حسن لطفی ۹۸/۰۶/۱۱ *در مقاتل آمده است،امام سجاد علیه‌السلام میفرمایند که ناقه‌ی عریان من لنگ و علیل و ناقه‌ی عمه مان لاغر و استخوانی بود. .
خدا کند به دلت آب هم تکان نخورد نشسته ام غباری به پلکتان نخورد تو خوب باش فدای سرت، سر زینب تو باش باغ دلم سیلی از خزان نخورد امیر امر نموده به بادها امروز که روسری ز سر دختران تکان نخورد دلت نیامد و من هم دلم نمی آید مسیر روضه به شش ماهه ناگهان نخورد خدا کند که بگیرد دعای من امروز خدا کند که مسیرت به ساربان نخورد اگر چه مادرمان روضه خوانده از گودال سرت به نیزه و شمشیر توامان نخورد و کاش عمر دهم پای ناقه ی عریان دوباره چشم من آنجا به این سنان نخورد بمان کنار عزیزم که دخترت روزی هزار ضربه ی سیلی از این و آن نخورد کنار چشم رباب و میان بزم شراب خدا کند که لبت چوب خیزران نخورد احمد شاکری
تاکه فرمود رسیدیم عَلَم را کوبید  یک علمدار بر این خاک قدم را کوبید  بر رویِ سینه‌ی خود تیِغ دودَم را کوبید  بینِ این دشت ستونهایِ حرم را کوبید بیرق افراشته شد ، باد تکانش میداد  کیست این مرد که یک دشت نشانش میداد زانویش خم شده و هست مُهَیا خانوم  با ادب گفت علمدار بفرما : خانوم  آمد از محملِ خود حضرت زهرا ، خانوم  دست بگذاشت رویِ شانه‌یِ سقا خانوم گِرد او پنج برادر همه می‌چرخیدند  پنج تن دورِ سرِ فاطمه می‌چرخیدند چو بزرگیش قسم در همه‌ی عالم نیست  پرده‌ی محملش از پرده‌ی کعبه کم نیست  گرچه در سایه‌ی عباس نشان از غم نیست  شُکر مَحرم پُر و یک دیده‌ی نامحرم نیست گرچه مانند عمو دور و بَرِ زینب بود  هرچه غم بود فقط بر جگرِ زینب بود مادرش آه امان از دلِ زینب میگفت  همه‌ی راه امان از دلِ زینب میگفت  گاه و بی گاه امان از دلِ زینب میگفت  سخت جانکاه امان از دلِ زینب میگفت رفت در پیشِ برادر که برادر چه کنم  جگرم سوخته ، با ناله‌یِ مادر چه کنم میزَند شور دلم تاب ندارد اینجا  دل پریشانی‌ام آداب ندارد اینجا  جانِ من جان رُباب آب ندارد اینجا  بچه بیدار شده خواب ندارد اینجا به لبش پیشِ تو لبخند نمی‌آید وای  گریه‌ی اصغرمان بند نمی‌آید وای حرفِ این دخترکان است از اینجا برویم  ساربان تا که نرفته است بگو تا برویم  کوچه‌ی مادرمان خانه‌ی زهرا برویم  باشد آقا همه‌اش حرفِ تو اما برویم دست ما نیست عطش بِین حرم اُفتاده  مُردم از غم چه کنم بد به دلم اُفتاده همه‌ی فکر و حواسم به تو باشد برگرد  قبل از آنکه به سَرَت شمر بیاید برگرد  به عروسِ تو قسم حرمله آمد برگرد  کاش بر تیر خودش زهر نمیزد برگرد کاش دوریِ شما قسمت خواهر نشود  زینبت کاش که بی پنج برادر نشود عزم کردی نروی کاش خزان برگردد  لااقل گو که از آن جمع سنان برگردد  زودتر از همه آن تیر و کمان برگردد  چشمِ آن جمعیت از سمتِ زنان برگرد سایه‌ی روی سرم از سرِ اطفال مَرو  تا‌که من زنده‌ام آقا لبِ گودال مَرو حسن لطفی