eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
861 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ #کانال_عاشقان_حضرت_زینب_س هشتک کانال👆 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. بند1⃣ قهرمان کربلا زینب زینب وارث خون خدا زینب زینب عزت بی انتها زینب زینب زینب نگو بگو طلایه دار حرم زینب نگو بگو همه وقار حرم زینب نگو بگو کس و کار حرم فانی جهان و پاینده زینب مانند خورشید تابنده زینب نه مثل ماه و نه مثل خورشید دنیا ندیده مانند زینب بند2⃣ اسوه ی آزادگی زینب زینب محور ایستادگی زینب زینب  مظهر دلدادگی زینب زینب زینب نگو بگو علی خیبر شکن زینب نگو بگو خود حسین و حسن زینب نگو بگو شجاعت در سخن هم با تعصب هم با جسارت زینب خلاصه در این عبارت زینب عزیزه زینب امیره چه در مدینه چه در اسارت بند3⃣ نوح کشتی نجات زینب زینب چشمه ی آب حیات زینب زینب ذکر ما در مشکلات زینب زینب زینب نگو بگو امید آل عبا زینب نگو بگو شکوه اهل کسا زینب نگو بگو تمام اولیا شاهان عالم محو مقامش فضه کنیز و قنبر غلامش  عاشق تر از او هستی ندیده عشق حسینی خورده به نامش شعر و نغمه: انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
Mohjat.NetArafeh 1404 Hadadian [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 1.13M
1404 صلا علی مظلوم من آبت ندادن رفتی از حال پیراهنت رو دستمه دستم گرفته بوی گودال شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبرومه آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تمومه فریاد کشید سرِ منم داد کشید تیغشو جلاد کشید آخ بمیرم دیر برید تا من بشم پیر برید آخ یه دلِ سیر برید آخ بمیرم **** صلا علی عطشان من زخم لبت یادم میمونه نفس نمونده جان من زینب برات روضه بخونه از دور با زخم تنت میگم دیگه بی سر نمیشی هرچی بهم میچینمت از این مرتب تر نمیشی بی سر شدی هر لحظه کمتر شدی اندازه ی اصغر شدی آخ بمیرم غارت شدی خیلی اذیت شدی آخ هتک حرمت شدی آخ بمیرم روز عرفه 1404 .
. .. علیه_السلام بند اول مهدوی بند دوم سربند مهدوی محرمی اگه علت اشک چشماتم              اگه باعث غیبتت هستم ببین راه خیمَت پر از چاهه            نزار که بیفتم، بگیر دستم میدونی آقا چی ازت میخوام         نگاهی که جدّت به حُر کرده به بیراهه رفتم نگاهی کن         که قلبم به سمت تو برگرده تو شاه کریمی   تویی بهتر از هر رفیق صمیمی تو شاه کریمی چرا توی کوه و بیابون مقیمی تو شاه کریمی یه عمره که با درد شیعه سهیمی تو شاه کریمی ولی خود اسیر بلای عظیمی شده عمریه آقا......نصیب تو نامردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸 رسیده محرم، غریب آقام            بازم پلک چشم تو مجروحه بیا لحظه ای بین جمع ما            مجالس بدون تو بی روحه گرفتی کجا مجلس روضه         تو باید باشی روضه خون ما الهی به حقّ دل  ِخونِت          ظهور تو دیگه بشه امضا      تو صاحب عزایی شدم مهمون هیئت تو، کجایی تو صاحب عزایی بازم روز و شب زائر کربلایی تو صاحب عزایی هزار ساله مضطر؛ توی روضه هایی تو صاحب عزایی دعا می کنم دیگه آقا بیایی چقد گریه و ناله.... توی روضه ها کردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸 زبان حال حضرت زینب باامام حسین کنار بدن علی اکبر علیهم السلام😭 میون یه لشکر دویدم که        نزارم که تو جون بدی اینجا میخوام که بشم مرهم قلبت        کنار تن اکبر لیلا بمیرم نداری تو آرامش       یه روزه سفید شد همه موهات میدم حق که دیگه زمین گیری        شده ارباً اربا، همه دنیات😭 امون از زمونه خون اکبر از صورت تو روونه امون از زمونه توو قلبت همش داغ مقراض، میمونه امون از زمونه داره هر جا از اکبر  ِتو نشونه امون از زمونه تن درهمش رو کنی جمع چگونه به روی عبا چیدی...... تن ارباً ارباشو زیر لب میگفتی هی... علی اکبرم پاشو اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 زبان حال حضرت زینب با حضرت لیلا علیهمالسلام: میدونم صبوری برات سخته        تو رو کشته داغ جوون، لیلا تموم مسیر، میبرن عمداً       سر اکبرو روبه روت اعدا علی رو صدا میزنی هر بار        جواب تو زخم زبون میشه همین که تو رو میزنه دشمن        رو نی اشک اکبر روون میشه به یادت میمونه شد ماه زیبات، هلالی چگونه به یادت میمونه رو نیزه هنوز خون فرقش روونه به یادت میمونه شده پاسخ آه تو تازیونه به یادت میمونه حالا قاتل تو صدای اذونه😭 نبر اسمشو لیلا...... که همنام بابامه ببین که توو شهرشام.. یهودی روی بامه اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. .. علیه_السلام بند اول مهدوی بند دوم سربند مهدوی محرمی اگه علت اشک چشماتم              اگه باعث غیبتت هستم ببین راه خیمَت پر از چاهه            نزار که بیفتم، بگیر دستم میدونی آقا چی ازت میخوام         نگاهی که جدّت به حُر کرده به بیراهه رفتم نگاهی کن         که قلبم به سمت تو برگرده تو شاه کریمی   تویی بهتر از هر رفیق صمیمی تو شاه کریمی چرا توی کوه و بیابون مقیمی تو شاه کریمی یه عمره که با درد شیعه سهیمی تو شاه کریمی ولی خود اسیر بلای عظیمی شده عمریه آقا......نصیب تو نامردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸 رسیده محرم، غریب آقام            بازم پلک چشم تو مجروحه بیا لحظه ای بین جمع ما            مجالس بدون تو بی روحه گرفتی کجا مجلس روضه         تو باید باشی روضه خون ما الهی به حقّ دل  ِخونِت          ظهور تو دیگه بشه امضا      تو صاحب عزایی شدم مهمون هیئت تو، کجایی تو صاحب عزایی بازم روز و شب زائر کربلایی تو صاحب عزایی هزار ساله مضطر؛ توی روضه هایی تو صاحب عزایی دعا می کنم دیگه آقا بیایی چقد گریه و ناله.... توی روضه ها کردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸 زبان حال حضرت زینب باامام حسین کنار بدن علی اکبر علیهم السلام😭 میون یه لشکر دویدم که        نزارم که تو جون بدی اینجا میخوام که بشم مرهم قلبت        کنار تن اکبر لیلا بمیرم نداری تو آرامش       یه روزه سفید شد همه موهات میدم حق که دیگه زمین گیری        شده ارباً اربا، همه دنیات😭 امون از زمونه خون اکبر از صورت تو روونه امون از زمونه توو قلبت همش داغ مقراض، میمونه امون از زمونه داره هر جا از اکبر  ِتو نشونه امون از زمونه تن درهمش رو کنی جمع چگونه به روی عبا چیدی...... تن ارباً ارباشو زیر لب میگفتی هی... علی اکبرم پاشو اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸 زبان حال حضرت زینب با حضرت لیلا علیهمالسلام: میدونم صبوری برات سخته        تو رو کشته داغ جوون، لیلا تموم مسیر، میبرن عمداً       سر اکبرو روبه روت اعدا علی رو صدا میزنی هر بار        جواب تو زخم زبون میشه همین که تو رو میزنه دشمن        رو نی اشک اکبر روون میشه به یادت میمونه شد ماه زیبات، هلالی چگونه به یادت میمونه رو نیزه هنوز خون فرقش روونه به یادت میمونه شده پاسخ آه تو تازیونه به یادت میمونه حالا قاتل تو صدای اذونه😭 نبر اسمشو لیلا...... که همنام بابامه ببین که توو شهرشام.. یهودی روی بامه اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. غزل مناجات ابتدای جلسه و گریز به (س) دوست دارم هرچه دارم خرج این ماتم کنم چشم هایم را دخیل گریه ی نم نم کنم زودتر می آیم آقا پای کار روضه ات تا بساط چای بعد از روضه ات را دم کنم حق بده آقا به عشق پرچمِ بر گنبدت دور تا دور اتاقم را پر از پرچم کنم شکل اعمالم به تو اصلا نمی آید... قبول باید این بار گناهان خودم را کم کنم گریه ی من که به درد زخم های تو نخورد اشک می خواهم به زخم پیکرت مرهم کنم دست من جز دامنت آقا به جایی بند نیست جا بده من را کنارت، تا دلی مُحکم کنم در میان گریه ها زهرا صدایم را شنید مادرت داده اجازه گریه بر این غم کنم من اگر عمرم شود خرج سه ساله بهتر است آمدم پای همین دختر قدم را خم کنم با خودش می گفت: بابایم می آید، کاش که دست کم فکری برای این سر و وضعم کنم ۱۴۴۷ ه.ق .
. مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها ای سرت بر دامن من، پیکرت روی زمین مانده بود انگشت بی انگشترت روی زمین روزگارم را ببین، احوال زینب را ببین دخترت روی زمین و خواهرت روی زمین من خودم با چشم خود دیدم چه آمد بر سرت بارها افتاد از نیزه سرت روی زمین من زمین خوردم دقیقا مثل آن روزی که آه بی هوا افتاد زهرا مادرت روی زمین آن چنان سیلی به من زد زجر، چشمم تار شد نیمه شب افتاد با سر دخترت روی زمین چادرم را زیر دست و پا لگد کردند، حیف پاره شد آن یادگار اکبرت روی زمین این چهل منزل سکینه پا برهنه راه رفت پا به پای دختر کوچک ترت روی زمین سنگ بود و ریگ بود و تیغ بود و خار بود زیر پای دختران لاغرت روی زمین حرف گهوار و هجوم و غارت و خلخال شد ناگهان افتاد تا آب آورت روی زمین سینه ی سنگین و تیغ کند و ضربه های شمر چه کشیدی لحظه های آخرت روی زمین زبانحال_حضرت_رقیه ۱۴۴۷ ه.ق .
. مرثیه حضرت رقیه (س) جز مرگ نمانده راه چاره دردم شده خارج از شماره از نیزه نزول کن فرود آی ای ماه به دامن ستاره انقدر برات گریه کردم چشمم شده چون ابر بهاره ابروی تو غرق در کنایه ست موی تو شبیه استعاره تو رفتی و شد شلوغ خیمه افتاد به موی ما شراره بردند ز خیمه هر چه میشد بردند ز گوش گوشواره ما بر روی خار میدویدیم شمر و شبث و سنان سواره انقدر بدم می آید از زجر می ترسم از آن قد و قواره هر بار که گریه ی مرا دید افتاد به جان من دوباره این لکنت عجب بلای جانی است کارم شده ایما و اشاره بد جور شکست دخترت را بازار و شلوغی و نظاره سخت است میان شهر گشتن با چادر پاره، رخت پاره من پیر شدم، ز کودکانِ این شهر گرفته ام کناره همپای رباب گریه کردم هر روز به یاد شیرخواره طفلی که نماند لااقل کاش می ماند براش گاهواره با خود ببرم که خسته ام من جز مرگ نمانده راه چاره ، ✍ محرم ۱۴۴۷ ه.ق زبانحال_حضرت_رقیه
. غزل ابتدای جلسه و گریز به حضرت رقیه سلام الله علیها این افتخار ماست گدای رقیه ایم سینه زنی، به بزم عزای رقیه ایم ما دست خالی آمده ایم و نشسته ایم محتاج یک نگاه و دعای رقیه ایم از روز اولیم ؛ گدای رقیه و ... مدیون لطف و جود و عطای رقیه ایم دست رقیه است حساب و کتاب ما شکر خدا همیشه برای رقیه ایم ما را رقیه ای بنویسید تا ابد تا روز حشر تحت لوای رقیه ایم زیباترین ترنم لب های ماست، پس سرگرم ذکر و شور و نوای رقیه ایم زائر اگر شدیم به این نیت آمدیم ما اربعین همیشه به جای رقیه ایم رحمت به آن شهید که با خون خود نوشت سرباز زینبیم و فدای رقیه ایم سینه کبودِ روی کبود سه ساله ایم گریان زخمِ آبله های رقیه ایم ۱۴۴۷ ه.ق سلام الله علیها .
. مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام پدر رسید و ندا شد بلند: یا ولدی بلند شو که نخندد کسی به ما ولدی عصای پیری بابا مقابلم نشکن بلند شو که نباشد قدم دو تا ولدی هزار تا علی اکبر به خاک دیدم که، هزار مرتبه از دل زدم صدا... ولدی تو در سراسر این دشت منتشر شده ای رسیده رد تنت تا به هر کجا، ولدی دل من از تن تو ریش ریش تر شده است مگر به داد دل من رسد خدا، ولدی جمال یوسف من زیر و رو شده حالا به دست سنگ به دستان کربلا... ولدی چگونه تاب بیارم نفس نفس بزنی چگونه تاب بیارم که دست و پا... ولدی تنی که هر طرفش دست نیزه ای مانده بگو چگونه بچینم روی عبا ولدی بلند شو که وقار حرم زمین نخورد رسیده عمه ات از بین خیمه ها ولدی ۱۴۴۷ ه.ق .