. وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ .... با #امام_زمان عج ، در #روز_عرفه ----------- تا به کی از غم هجران تو من گریه کنم یا که از چهره ی پنهان تو من گریه کنم عرفه آمد و دریاب مرا ای همه نور تا کنار رخ تابان تو من گریه کنم معرفت نیست اگر بی تو بخوانم عرفه کاش می شد که به دامان تو من گریه کنم به منِ خاک نشین هم نظرت افتاده ست باید از این همه احسان تو من گریه کنم تو بخوان آیه ی قرآن ، تو بخوان آیه ی نور تا که با نغمه ی قرآن تو من گریه کنم باید از لعل تو بشنید دعای عرفه تا که با ناله ی سوزان تو من گریه کنم این تویی باغ گل افشان و منم ابرِ بهار بی رخ باغ گل افشان تو من گریه کنم ای که تو طالب خون شهدایی بازآ تا به گلهای شهیدان تو من گریه کنم ای که بر جدّ غریبت همه دم گریه کنی کاش چون دیده ی گریان تو من گریه کنم دل من خون شود از موی پریشان شده ات بر چنین مویِ پریشان تو من گریه کنم بر تنِ بی سرِ فرزند علی آه کِشم یا که بر عمّه ی نالان تو من گریه کنم مثل «یاسر» شده ام خسته و دلتنگ ببین از فراق رخ رخشان تو من گریه کنم ** محمود تاری «یاسر»

. #عرفه و هجران یار آمده ام شکسته دل تا که خدا خدا کنم هرچه گناه و جرم را از دل خود جدا کنم ناله ی من شده فزون می روم از خودم برون رو به خدا برم کنون بر همه من دعا کنم از گل خود ، بهار خود می طلبم قرار خود من که به یاد یار خود با گل خود صفا کنم ای عرفه ببین مرا بی گل خود غمین مرا با غم وی قرین مرا من که ورا صدا کنم این من و روی ماه او منتظر نگاه او آمده ام به راه او هستی خود فدا کنم چشم کبود خویش را بود و نبود خویش را مس وجود خویش را با نگهش طلا کنم پرده ز رخ کشیدنش وقت سحر دمیدنش من به هوای دیدنش طایر دل رها کنم گرچه فتاده ام به چاه گشته دو چشم من سیاه آمده ام به اشک و آه تا مگرش رضا کنم با کرم دوباره اش یک نظر و اشاره اش تا که کنم نظاره اش دیده ی بسته وا کنم آمده ام بسوی او دیده و دل چو روی او از عرفات کوی او راهی نینوا کنم داده به دل زمینه را عطر گل مدینه را تا که حریم سینه را کوفه و کربلا کنم حال سرشک نم نم و شیون و ناله در غم و گریه برای ماتم و غربت لاله ها کنم «یاسر» دل شکسته را در غم گل نشسته را ز قید تن گسسته را لایق این عطا کنم ** #حاج_محمود_تاری «یاسر»✍ #روز_عرفه #مناجات .

. #روز_عرفه #عرفه آمده و باز صدایم کردی میهمان حرم جود وسخایم کردی فرصت دیگری آمد که مرا عفوکنی تا ببخشی گنهم را تو صدایم کردی دل ما را به سوی خویش کشیدی یارب باز از پنجه این نفس رهایم کردی تا نیارم به سوی هیچ کسی روی نیاز بر در رحمت و امید گدایم کردی کرمت هیچ مرا فرصت گفتار نداد هرچه می خواستم ای دوست عطایم کردی حالم ازحال دعای عرفه بخشیدی با چنین حال تو راهی منایم کردی گفتی اوّل نظرت هست به زوارحسین عاشق و شیفته کرب و بلایم کردی چون سبکبال شدم تا حرم کرب و بلا همره و هم سفر پیک صبایم کردی کربلا گفتم و فریاد زجانم برخاست شکرلله که چنین غرق نوایم کردی همره زمزم اشکی که مرا بخشیدی حاجی کعبه ایمان و وفایم کردی گر مشرف نشدم کعبه و حج و عرفات راهی مشهد و حج فقرایم کردی شکرلله دراین روز پر از رحمت و فیض میهمان حرم قدس رضایم کردی کاش گویی ولی عصر دعایم کرده است جز امامم ز همه غیر جدایم کردی چون«وفایی»تو مراعشق و سعادت دادی تا که مشغول مناجات و دعایم کردی #سیدهاشم_وفایی✍ .

. #روز_عرفه ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین خط پیشانی تو مظهر وجه الهی بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین ز ازل بندگی ام نوکری خانه ی توست حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین بین توفان گنه غرق شدم کاری کن ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین باز از قافله ی کرب و بلا جا ماندم کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین #عرفه #واحد 🎼 .👇

. #روز_عرفه با تَضرع ایستاد و رو به رویش حرف زد با خدای خویش از راز مگویش حرف زد دست بر زیر محاسن برد و گفتا: پیشکش از خطوط صورت و زیر گلویش حرف زد هر بلایی بود را روز ازل با جان خرید جان چه قابل، جان به کف از آبرویش حرف زد از گلستانش ،جوانش از هر آن چه داشت گفت از گل شش ماهه ی خوش رنگ و بویش حرف زد هق هق مولای ما آن دشت را شرمنده کرد از علی اکبر و از خُلق و خویش حرف زد در مناجاتش گریزی زد میان قتلگاه از همان سینه که می آیند رویش حرف زد سينه ی خود را برای سُمِّ مركب ها گذاشت لحظه ای كه از جنايات عدويش حرف زد ماجرا را دید تا آن جا که بین راه شام دختر آمد پای نیزه با عمویش حرف زد: با عمو می گفت این جا هستی و ما را زدند؟ از لبش از گونه اش از تار مویش حرف زد یاد ضرب سنگ ها و خون پیشانیش بود وقتی از نوع نماز و از وضويش حرف زد شرح داد و شرح داد و شرح داد و شرح داد از تمام ماجرا و مو به مويش حرف زد #مجتبی_شکریان ✍ #محمدمهدی_روحی✍ #محمود_گیو✍ .

. ‍#تحلیل_مداحی #استاد_حاج_سعید_حدادیان 🎤 تحلیل #دکتر_محمد_فراهانی ✍ #شهادت_حضرت_مسلم علیه السلام #روضه_حضرت_مسلم(ع) #موضوع : پرورش روضه❗️ #متن_روضه 👇 درماتم تو آل پیمبر گریستند چشم بتول و احمد و حیدر گریستند عباس و عون قاسم و اکبر گریستند در موج خون دو بسمل بی سر گریتند آخه دوتا پسراشم کشتن. اون یکی می گفت داداشم امانته اول منو بکش. مادرم اونو به من سپرده. این یکی می گفت من طاقت داغ برادر ندارم. اول منو بکش... در هر دری به یاد تو فریاد و آه بود حتی حسین یاد تو در قتلگاه بود بردختر تو چون خبر قتل تو رسید اشک از دو دیده ریخت و آه از جگر کشید آن داغ دیده قصه ی قتل تو را شنید دیگر سر بریده میان طبق ندید هرچند ریخت خون دل از دیده ی ترش زینب گرفت در بر خود همچو مادرش شاعر #استاد_حاج_غلامرضا_سازگار گفت ای دسته گل زیبایم من از امروز تورا بابایم دختر کوچک من خواهر توست خواهر غم زده ام مادر توست روز عاشورا هروقت سکینه میخواست بیاد برا وداع هی چشمش به این دختر می خورد خجالت می کشید. تا اینکه حسین رفت سوار مرکب شد دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده... جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی. بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین. من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن. بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی... #نکات 🔽 💠پرورش روضه❗️: اگر عین مطالب مندرج در کتابها را بخواهیم برای مستمع بگوییم مثل این است که آشپزی، مواد خام و ناپخته ی غذایی را جلوی میهمان بگذارد. 💥مداح بایستی محتوای اولیه ای را که از منابع استخراج می کند، پرورش دهد بعد به مستمع ارائه نماید. در روضه این فایل این موضوع بخوبی دیده می شود. در روضه قبل از بیان ماوقع روضه وداع، به «خجالت کشیدن حضرت سکینه(س) از دختر حضرت مسلم(ع)» اشاره می شود. حرکت نکردن ذوالجناح اینگونه بیان می شود: «دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده...» سخن حضرت سکینه اینگونه تعبیر می شود که: «جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی» «بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین» ماجراهای بعد از شهادت سیدالشهداء(ع) از زبان حضرت سکینه(س) اینگونه بیان می شود: «من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن» «بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی...» 💥اگر دقت کنید فاصله بین آنچه در متن کتابها آمده با آنچه که در بیان آقای حدادیان پرورش پیدا کرده بسیار زیاد است. بیان در قالبی که محتوا را برای مخاطب مجسم می کند، استفاده از عباراتی که بیشترین تأثیر را در آن مفهوم دارد، توجه به حساسیتهای مخاطب و مواردی از این قبیل، دست به دست هم می دهد و مضمون خام را پرورش یافته به مستمع ارائه می نماید. #مجمع_حضرت_یاس_کبود .👇

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #زمینه #مناجاتی #امام_حسین #زمینه_مناجاتی امام حسین (ع) بند1️⃣ چشام اگه برا تو ، نباره کور بشن گریه میاد به من ، شده عشق اصن ، تو روضه اومدن من همون نوکرم ، تو همون آقایی دستامو میگیری ، تُو اوج تنهایی لا انیس الا نگات لا شفیق الا خوت لا حریم الا حرم لا رفیق الا خودت «آرامش فقط حسین» بند2️⃣ کلّی خاطره دارم ، با تو رقم زدم یادم اومد حرم ، دم محتشم ، گریه زیر علم تو واسم مهمّی ، مگه غیر از اینه؟ یا قدیم الاحسان ، ای عشق دیرینه تو تمومِ سرمایه‌می من چی هستم از دید تو ؟ دلخوشیِ هرلحظه‌می زنده ام به امّید تو «آرامش فقط حسین» بند3️⃣ مثِ نماز قضا ، روضه های قضا گردنمه آقا ، باید این چشا ، بباره هر کجا نزدیکتر از رگِ ، گردن من هستی مطمئـنّم وقت ، مردن من هستی هرکسی که نوکر شده بایدم باشه از خداش ما به فکرِ غیر از تو و فکر ما هستی ، مارو باش... «آرامش فقط حسین» 🖍️ #امیر_طاهری✍ #زمینه_امام_حسین

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #زمینه #مناجاتی #امام_حسین #زمینه_امام_حسین (ع) بند1️⃣ چشام اگه برا تو ، نباره کور بشن گریه میاد به من ، شده عشق اصن ، تُو روضه اومدن من همون نوکرم ، تو همون آقایی دستامو میگیری ، تُو اوج تنهایی لا انیس الّا نگات لا شفیق الّا خوت لا حریم الّا حرم لا رفیق الّا خودت «آرامش فقط حسین» بند2️⃣ کلّی خاطره دارم ، با تو رقم زدم یادم اومد حرم ، دم محتشم ، گریه زیر علم تو واسم مهمّی ، مگه غیر از اینه؟ یا قدیم الاحسان ، ای عشق دیرینه تو تمومِ سرمایه‌می من چی هستم از دید تو ؟ دلخوشیِ هرلحظه‌می زنده ام به امّید تو «آرامش فقط حسین» بند3️⃣ مثِ نماز قضا ، روضه های قضا گردنمه آقا ، باید این چشا ، بباره هر کجا نزدیکتر از رگِ ، گردن من هستی مطمئـنّم وقت ، مردن من هستی هرکسی که نوکر شده بایدم باشه از خداش ما به فکرِ غیر از تو و فکر ما هستی ، مارو باش... «آرامش فقط حسین» 🖍️ #امیر_طاهری ✍

﷽ #شور #شب_اول_محرم #شور_ثابت_لطمه #طلیعه_محرم #حضرت_مسلم ( طلیعه محرم و حضرت ملسم’ع’ ) بند1️⃣ مشکی میپوشیم به اذن فاطمه دوباره ماه عزا محرمه پیرهنِ خونیِ شاه عالمین پرچم عرش خدای اعظمه ای‌وای ای‌وای / واسه یاریِ ، قلب فاطمه ای‌وای ای‌وای / جون بدیم اگه ، از غمش کمه ای‌وای ای‌وای (۲) بمیرم برا ، غم بی‌ حدِش سیاه شد بازم پرچم گنبدش با اون قَدّ خَم، اومد فاطمه چقد از غمش لطمه زد فاطمه (واحسیناه ، وا اسفاه) بند2️⃣ شب اوّله به یاد مسلمش گریه می‌کنیم برای غربتش تک و تنها توی کوفه مونده و ای خدا شکسته میشه حرمتش ای‌وای ای‌وای ، میگه یا حسین ، تا کوفه نیا ای‌وای ای‌وای ، زود تر از همه ، شد سرش جدا ای‌وای ای‌وای(۲) توی کوفه هم ، نبوده یه مرد توو دارالعماره چقد گریه کرد چقد ناله زد ، برا زینبش فقط یاحسین بوده ذکر لبش (وا حسیناه ، وا اسفاه) بند3️⃣ ده روز دیگه حسین تو قتلگاست هر چقد گریه کنیم براش کمه انبیا شدن عزادار حسین بسکه روضه و مصیبت اعظمه ای‌وای ای‌وای ، وا مصیبتا ، وا محمدا ای‌وای ای‌وای ، سنگینه چقد ، داغش ای خدا ای‌وای ای‌وای(۲) ببین غربت‌و ، شده بی سپاه سر پیری افتاده تو قتلگاه بمیرم برا ، غمِ بچه هاش به سمتِ خیامه سه ساعت نگاش (واحسیناه ، وا اسفاه) 🖍️ #امیر_طاهری ✍

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #زمینه یا #شور #امام_حسین (ع) بند1️⃣ باید قدّ ، عالم خم شه دستور اینه گریه کنید زخماش کم شه صبح و مساء ، اشک و ناله باید این گریه واسه زهرا مرهم شه مُحرمه ، ماه ماتم تازه میشه داغ پیغمبر خاتم بر پا شده ، از ساق عرش پیراهن خونیِ ارباب عالم (جانم حسین) بند2️⃣ لطفت واسم ، اصلاً کم نیست جز غمِ‌تو غمِ‌دیگه تُو قلبم نیست طعم چایِ، بعد روضه‌ت مزّه ای داره که تُو آب زمزم نیست از داغ تو ، آشفته‌م من کاشکی آقا از چشم تو نَیُفتم من دست منو ، گرفتی و هرچی از آقاییت بگم کم‌گفتم من (جانم حسین) بند3️⃣ بی آقا مون ، سرده خیمه دلشوره داریم کاشکی برگرده خیمه التماسِ ، خواهر اینه اهل حرم تنهان برگرد مرد خیمه حسین ای دلبند زینب تنها دلیل اشک و لبخند زینب ای اوج احساس خواهر با چادرش زخمت رو می‌بنده زینب (جانم حسین) 🖍️ #امیر_طاهری ✍

#شب_دوم_محرم #محرم_۱۴۰۳ #شور_ثابت_لطمه #شب_دوم / #ورودیه بند1️⃣ کاروان غم رسیده کربلا ای بمیرم واسه اهل قافله پشت سر دعای خیر فاطمه است روبرو شمر و سنان و حرمله ای‌وای ای‌وای ، توی کاروان ، شش ماهه دارن ای‌وای ای‌وای ، کاش رقیه رو ، اینجا نیارن ای‌وای ای‌وای(۲) یه صحرا شده ، پناه حسین بمیرم برا خیمه گاه حسین بمیرم برا ، دلِ خواهرش رسید کربلا محمل خواهرش (واحسیناه وا اسفاه) بند2️⃣ به پا شد خیمه‌ی عباس علی گرمیِ دل حسین و زینبه خاک اینجا مگه چی داره خدا خیلی از غصه و غم لبالبه ای‌وای ای‌وای ، با قامت خم ، مادرش رسید ای‌وای ای‌وای ، خون گریه کنیم ، اکبرش رسید ای‌وای ای‌وای همه دلخوشن ، ولی آخرش ترک می‌خوره لب‌های اصغرش امون از دل ، رباب مادرش می‌بینه که از نِی میُفته سرش (واحسیناه وا اسفاه) بند3️⃣ روضه ها تازه داره شروع میشه چشم زینب افتاده به قتلگاه من بمیرم با چه حُـزنی خواهرش حـنجر حسین شو کرده نگاه ای‌وای ای‌وای ، توُ عصر دهم ، می‌بینه چیا ای‌وای ای‌وای ، روی نِی میره ، رأس شهدا ای‌وای ای‌وای به آل نبی ، جسارت شده بمیرم که از خیمه غارت شده جلو بچه ها ، میسوزه حرم یکی میگه عمه چی‌شد معجرم (واحسیناه وا اسفاه) 🖍️ #امیر_طاهری ✍

مداح اهلبیت،ع،شعبانپور: سلام وعرض ادب خدمت اعضای محترم کانال خواهران محترمی که می خواهند درگروه مداحی بانوان شرکت کنند به آیدی زیر مراجعه کرده و باویس خودشان رامعرفی کنند خادم حاجیه شعبانپور👇👇 پیوی مدیر: @Haram75 🌹التماس دعا🌹 گروه مداحی فارسی👉 گروه مداحی ترکی 👉 فقط برای بانوان👉 فقط باویس خودتون رو در پیوی معرفی کنید📣📣📣📣📣📣📣 باتشکر شعبانپور👉 درایتا👉 خواهش می کنم خواهران محترم فقط باویس خودتونو معرفی کنیدگروه ترکی یا فارسی👇👇👇👇 باویس حتما بگید گروه ترکی یا فارسی چندساله مداح هستید👉👉👉👉👉👉 گروه ترکی👉 گروه فارسی👉 گروه احکام👉👉 فقط باویس📣📣📣📣📣📣

امر ایلدی خلیلینه خلاق ماسوا اسماعیلی گرک ایده سن شوقیله فدا آندیردی اوغلونا بو سوزی حضرت خلیل ایستور فدا اوغول سنی خلاق بی دلیل امر اِلهیه دیدی دلدن موافقم هر امره سن رضا اولاسان منده شایقم قلبی رقیق اولار آنون ایلمز توان هاجردن ایتدیلر اودی که مطلبی نهان حکم خدانی قویمادیلار بی عمل قالا قربان گونی منایه گلوبدور آتا بالا حاضر اولوبلا دائرۀ امتحانده اوز اوغلونا دئدی آتا آخر زمانیده اولسا وصیتون منه اوغلوم منه بیان ایله هر بیر سوزون آنووا واروندور عیان ایله عرض ایلدی واریمدی نچه خواهشیم آتا سر منزله یاخوندی وفا قافلون چاتا باغلا الیمی گوزلریمی شوقیله اوزون باشیم کسنده گوزلریمه دوشمسون گوزون باشسیز جنازه نی بابا حمل ایتمه منزله بیرده مناده قال بو گیجه گیتمه منزله مشگلدی چوخ مصیبته تاب ایده آنام آسوده بلکه بو گیجه نی خواب ایده آنام بیرده بابا سولاندا منیم عمر گلشنیم باشیم کسنده قوی یوزیمی تپراقا منیم ایتدی بیان هامی سوزونی ایلدون قبول آخر سوزون ولی منی چوخ ایتدی دل ملول گلشنده گل سولاندا دوشر یاپراق اوستونه من قویمارام سنون یوزوی تپراق اوستونه ای جامۀ نشاطینی هر دهّه ده سویان قاره گیوب آدینی حسین عاشقی قویان بو مجلس عزاده گلون همّت ایلیک دشت غمه خلیلون اوزین دعوت ایلیک میدان کربلاده دوروب سینه داغلاسون گلسون حسینون اکبرینه باخسون آغلاسون تپراقلار اوسته گوردی حسین اوغلینون یوزون قان لخته سی باشیندان آخوب دولدوروب گوزون نظم وجودینی ووروب اوخ نیزه بیربیره صد برگ گل کیمی داغیلوب گوئیا یره معبودون عشقی باشدا دیز اوسته اوغول باشی آز قالدی قان اولا او شهون گوزده گوز یاشی قویدی یوزون اوغول یوزینه دینجَلَنمَدی هی سسلدی آتا بالانی نطقه گلنمدی بو صحنۀ بلانی ویرن اولمیوب سراق باخدی آتا جوان بالاسی چالدی ال ایاق آهیله سالدی عالم امکانه شور و شین بیر کیمسه اولمادی دیه که آغلاما حسین مشکل اولوب حسینینه درک ایتدی مسئله زهرا قیزی یتوردی اوزین فوری مقتله اولموشدی اشک ماتمه آلوده معجری تلّی انوب قاچا قاچا اوخشوردی اکبری ای محنتی حسینی سالان حالیدن حالا ای برج معرفتده ایشیقلی آیوم بالا وی دشت کربلایه آخان سو کیمی قانی قربان اولا آخان قانوا عمّه وون جانی بیر حالدا گوردی زینبینی شاه کربلا یاددان چخوبدی اکبرینون دردی برملا تاب ایتمدی باجیسنی اُول حالیده گوره فوراً اوغول باشینی دیز اوستن قویوب یره سنسیز دئدی دئمه اورگیم دینجلور بالا مندن گلایه ایلمه عَمّون گلور بالا یوخسا آتون قوراردی عزا مجلسی گنه قویمازدی قان دوتان یوزوی تپراق اوستونه دلده آدون قویوبدی گوزی یاشلی قزلاری منله دانشموسان دو بیبونله دانش باری #انور

. #زمزمه، #زمینه، #شور #فراق_کربلا در روز #عرفه + ۱بند زبان حال حضرت مسلم(ع)... آرزو داشتم، عرفه تو کربلا باشم، که نشد آرزو داشتم، خادمِ صحن و سرا باشم، که نشد آرزو داشتم، پایین پاتون فدا باشم، که نشد چِقَدر نشد نشد کنم بیا یه کم محل بذار شهادت آرزوم شده روی لبم عسل بذار سلطان کربلا، میدونم دستمو میگیری من رو تا نینوا، میبری حتی توی پیری آقای با وفا ، تو اَنیسِ دل فقیری مولانا حسين، بنفسی لک الفدا حسین(۴) بار گناهام، نمیذاره تا که تو صحنِ، تو بیام دوری و دوستی، درد سریِ برا من که، مبتلام میدونی آقا، قَبلِ محرم زيارت از، تو میخوام داره مُحرمت مياد يه فکری کن به حال من به حَجِ ناتموم شُدَت رَختِ فراقْ اَزم بِکَن کاشکی منم دعا، عرفَم رو حرم می خوندم واسه یه لحظه ام، خودمو پیشت می کِشوندم دستم رو بر ضریحْ، با مددِ عباس می رسوندم مولانا حسين، بنفسی لک الفدا حسین(۴) نامه نوشتم، كه بیایی تو ولی آقا، نیایی آقا ببین که، سفیر تو تنها شد اینجا، نیایی کوفه سرِ جنگ، داره با فرزندانِ زهرا، نیایی خودم دیدم که حرمله سه شعبه آماده میکرد پسر عمو با اصغرت سمت مدینه بر بِگرد اينجا جلو چشات، میبُرن از گلهای تو سَر اینجا تو قتلگاه، میشی ای آقا پاره پیکر اینجا اسیر میشه، بین نامحرما یه خواهر واویلا حسین، یا ذبیحاً بالقفا حسین(۴) #مجتبی_دسترنج_ملتمس✍ #زمینه_عرفه #روز_عرفه #حضرت_مسلم ‌👇

. #طلیعه_محرم #شور #مناجاتی #امام_حسین(علیه السلام) برای ماهِ نوکری، جوازِ نوکری میخوام برای گریه تو عزات، یه حالِ ديگری میخوام برای شور و هروله، یه شور محشری میخوام.. برای عرضِ حاجتم، بازم یه فرصتی بده برای خادمیت آقا ، بیا لیاقتی بده برا طوافِ کربلا، آقا یه رخصتی بده.. اباعبدالله به تو بدهکارم اباعبدالله خیلی دوسِت دارم اباعبدالله نوکرِ دربارم اباعبدالله محرمت عشقه اباعبدالله هم علمت عشقه اباعبدالله هم حرمت عشقه اباعبدالله حسین عزیزالله... غيرِ پناهِ روضه ها، کجا رو دارم که بِرَم تمومِ هستیِ منه، همین دوتا چشمِ تَرَم بیا به اشکِ زینبت، بذار تو مُشتَم یه حرم.. نگو که بی لیاقتی، بذار که چون زهیر بشم میون مجلسات آقا، دوماهی اَهلِ سیر بشم تو روضه چون رسولِ‌ترک،من عاقبت‌به‌خیر بشم.. اباعبدالله ای شور هر روزم اباعبدالله برا تو میسوزم اباعبدالله چو شمعِ اَفروزم اباعبدالله پیرهن سیات عشقه اباعبدالله این روضه هات عشقه اباعبدالله کرببلات عشقه اباعبدالله حسین عزیزالله... بايد برات گریه کنم، به رَسمِ زینبِ حزین يه ماه برای کربلا، یه ماه برا شام غمین بيا تو روضه ها آقا، اشکای من رو هم ببین.. فدای غربتت بشم، شبیه مادرت حسین چرا زِ هم پاشیده شد، تمومِ پیکرت حسین شده چراغِ قافله، رو نیزه ها سرت حسین.. اباعبدالله تَنِت توی گودال اباعبدالله چرا شده پامال؟ اباعبدالله نَمونده واسَت حال! اباعبدالله کجاست علمدارت.. ..اباعبدالله سجادِ بيمارت.. ..اباعبدالله زينبِ غمخوارت اباعبدالله حسين عزيزالله... #مجتبی_دسترنج_ملتمس✍ #شور_امام_حسین #استقبال_محرم .👇

. #شور #طلیعه_محرم منو اشک و زاریم منو بی قراریم منو درد و ماتمت دوباره خبر میاد که داره زِ رَه میاد شبای محرمت کوچه ها رنگه مشکیِ عشقه که دلو جلا میده دوباره شهرِ ما دوماه از سال بوی کربلا میده آشوبه دلم توی این دو ماه عزاداريتون آقا واسه گریه ها اِذنم رو گرفتم از علی و زهرا واویلا حسین واویلا حسین حسین غریب مادر... شاعرا آماده شید ذاکرا آماده شید که آقامون غریبه نوحه و دَم بسازید جون و واسش ببازید که غریبیش عجیبه علم و بیرق سر هر کوچه نشونیه روضه هاست وعدمون آقا روزِ عاشورا قتلگاهِ کربلاست سينه‌زن بيا تا با زینب از غمِ آقا بخونيم ماهم چون حبیب تا آخر به پای این علم بمونیم واویلا حسین واویلا حسین حسین غریب مادر... ما همه هواییه تا آخر فداییه اُسوه‌ی شهادتیم ما همه حسینی‌ها به ولایِ مرتضی عاشقِ ولایتیم ما که حساسیم عبدِ عباسیم همه والا منصبیم داریم آوازه همه سربازه پادگانِ زینبیم یاری کن آقا تا که این محرم از مدافعان شم از داغِ سرِ.. رویِ نیزه‌یِ تو آقا نوحه‌خوان شم واویلا حسین واویلا حسین حسین غریب مادر... #مجتبی_دسترنج_ملتمس✍ #شور_امام_حسین ‌#استقبال_محرم 👇

. |⇦•ای عشق... #نوحه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── ای عشق چه زیبایی ای مرد چه تنهایی گریه کنِ حلقه ی اشکت، باران سینه زنِ دسته ی عشقت، طوفان موج عزای تو خروشان مقصد عالم، ای شاه جوانمرد با دلِ زهرا داغ تو چه ها کرد «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» دریا خروشان شد صحرا گلستان شد آمده با لشکرِ ایمان، سلطان قافله ی قبله و قرآن، ای جان دشتِ بلا آمده مهمان... نیزه و تیغ و؛ سنگ و سُمِ مرکب دیده به راهِ آرامش زینب «سَیِّدَالعطشان ارباب غریبم» #شاعر: #مهدی_زنگنه ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #شب_دوم_محرم #ویژهٔ_ایام_محرم #سید_مجید_بنی_فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇