.
|⇦•یتیمی درد بی درمان....
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
نوجوانها همیشه الگو دارند به الگوشون نگاه می کنن علی اکبر که لباس رزم رو پوشید قاسم با یه ذوقی نگاه میکرد. رفت دست علی اکبر رو گرفت گفت من و هم راه بنداز، من و یادت نره ها هم سفره بودیم.. ما مثل داداشیم علی اکبر! وقتی ابی عبدالله جوونای بنی هاشمی ها رو صدا زد اومدن علی اکبر رو جمع کردند، ریختند رو عبا، قاسم یه طرف عبا رو گرفته بود هی میگفت قولت یادت نره داداشی علی اکبر.. علی اکبر رو که آوردن دیگه بی تاب شد..رفت سراغ عمو جانش، بهم اذن بده..ابی عبدالله مگه دلش میاد به مه پاره ی امامحسن اینطوری رخصت بده.. اینقدر خوشگل بوده قاسم ابن الحسن وقتی میخواست بره میدون عمامه رو نصف کرد. نصفش رو پیچید به سر و صورت بچه گفت: چشمت میزنن عزیز دلم.. زره ام که براش پیدا نشد.
اومد نشست تو خیمه هی تو دلش میگفت: دارم جا میمونم..چه خاکی به سرم بریزم...*
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواری دوران
*مادرش نمیتونه گریه هاش رو ببینه..گریه نکن عزیزم غصه نخور...بابات فکر این روز رو کرده. بعضیا میگن تو بازو بندش بود بعضیا میگن یه نامه ای بود مادرش داد گفت: ببر عمو ببینه رد خور نداره ..اینقدر ذوق کرد..*
از پدر غم نامه آوردم عمو
از چه میترسی که من مَردم عمو
گر زره اندازه ام داری بیار
من ندارم ترسی از کارزار
نامه ات بوی برادر می دهد
بوی آن ساعات آخر می دهد
گر چه سخت است از تو دل کندن برو
تیغ و تیر است پاسخ دشمن برو
*مقاتل نوشته اند این دو تا هم دیگر رو بغل کردند وقتی بغلش کرد بلندش کرد پاهاش از رو زمین بلند شد...انقدر دوتایی تو بغل هم گریه کردن امام حسین غش کرد... قاسم هم غش کرد.. ای امان از دل زینب..یه آبی پیدا نمی کرد به صورت این دوتا بزنه..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
بخش سوم روضه (4).mp3
10.44M
|⇦•یتیمی درد بی درمان......
#روضه_حضرت_قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید امیر حسینی
.
|⇦•شیری از بیشه روان...
#روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
شیری از بیشه روان جانب میدان شده بود
به سوی معرکه میرفت و رجز خوان شده بود
کفنی را به تنش کرده عمو جان حرم
میچکد از لب او نام کریمان حرم
از عبایی که به تن کرده زُهَل میریزد
زیر پایش زلبش شهد عسل میریزد
گرهی کور زده طاق دو ابرویش را
عمه اش شانه زده طُرّه ی گیسو یش را
خوبی نسل علی ها به پسر داشتن است
به هنر داشتن است و به جگر داشتن است
این هم از نسل علی صف شکن خنّاس است
خوبی این پسر این است که با عباس است
رفت میدان و رجز خواند و تماشایی شد
ضربه هایش به سر ودست چه مولایی شد
تیر دورِ سر او چرخ زد و جولان کرد
پدری را ز غم مرگ پسر گریان کرد
پسرِ دوم ازرَق که به میدان تن داد
همه دیدند چگونه سرش از تن افتاد
یک نفر گفت که این ضربه ی حیدر باشد
یک نفر گفت که عباسِ دلاور باشد
دیگری گفت که این مرد غیورِ جمل است
دیگری گفت که این لشگر ما را اجل است
دیگری گفت به والله حس آمده است
زرهی نیست کفن کرده به تن آمده است
ناگهان بند نقاب از قد رعنا که گرفت
دشت را در نظرِ غیرت زهرا که گرفت
رو زد با رجزی گفت: أنا ابن الحسنم
من اویس قَرنم شهر مدینه وطنم
پسر فاطمه عم من و مولای من است
پدرم نیست ولی اوست که بابای من است
*به خیمه ی عمه ام میخواهید چپ نگاه کنید، کور خوندید ..*
من به ناموس خدا چون پدرم حساسم
غیرتُ اللهم و بر اهل حرم حساسم
میزنم گردنتان را به دمِ شمشیرم
انتقام علی و فاطمه را میگیرم
در همین فاصله گفتند که نیرنگ زنیم
این هم از نسل کریم است به او سنگ زنیم
آنقدر سنگ به او خورد که از زین افتاد
در حرم مادرش از ماتم قاسم، جان داد
*سی و پنج نفر رو به درک واصل کرده. ابی مخنف نوشته هفتاد نفر رو به درک واصل کرده..یکی گفت چیکار میکنی یکی کی همهمون رو میکشه..نمیشناسی اینارو؟اینا خون علی تو رگاشونه..*
*ازرق شامی که جنگش با صدها نفر مرد جنگی برابری می کرد پسراش رو فرستاده قاسم یکی یکی پسراش روکشته...اومد گفت : تو چطور بچه های من و کشتی؟ بوه های من و میکشی..قاسم گفت: آره، توأم می کشم. کسی چپ نگاه کنه به خیمه ها دمار از روزگارش در میارم...
مسخره اش گفت: تو چه مرد جنگی هستی که هنوز بند چکمه یا نعلینت رو نبستی ،تا خم شدبند چکمه رو نگاه کنه با یه ضربه بدرک واصلش کرد ..
عباس قمر بنی هاشم داره رزم شاگردش رو نگاه میکنه با الله اکبر هاش به خیمه هام خبر میده ...
صدا زد.." الله اکبر لا حول ولا قوه الا بالله"چی کار کردی قاسم گل کاشتی..
دوره اش کردن کوفیا معروفن سنگ زنهای قهاری ان.. جناب عابس و سه نفر رو بد سنگ زدن تو کربلا. یکی عابس یکی قاسم ابن الحسنه یکیم خود ابی عبدالله است..منتها ابی عبدالله رو از نزدیک میزدن.یکی از این سنگها خورد به پیشانی ارباب لباس عربی رو آورد بالا خون از روی صورتش پاک کنه ...آی حرمله آتیش بگیری قلب ابی عبدالله را نشانه رفت.
روضه اش بمونه برا شب عاشورا فقط همین رو بگم از جلو نتونست تیر رو در بیاره.. آقای غریبمون دست برد از پشت سر تیر رو درآورد.. مثل ناودان خون از قلب مبارک بیرون می ریخت...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
بخش ششم روضه (5).mp3
12.41M
|⇦•شیر ی از بیشه......
#روضه_حضرت_قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید امیر حسینی
.
|⇦•یتیمِ کربلا...
#روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
وقتی ابی عبدالله رسید.این ها از ترس حضور ابی عبدالله اون جنود سوارا ریخت به هم.. هی دور این بدن شروع کردن چرخیدن ،نگم چه بلایی سر این بدن اومد همون بلای عظیمی که عموش دیشب گفته بود، اما دید یه نانجیب روی سینه ی این بچه نشسته.. یه نانجیب رو سینه ی یادگاری حسنش نشسته با پنجه موهای ایت بچه رو گرفته سر رو بلند کرده خنجر رو رو حنجر گذاشته.. آقا با یک ضربه کارش رو ساخت گرد و غبار که خوابید دید نه اوضاع وخیم تر از این حرفهاست..این بچه داره هی دست و پاش و رو زمین میکشه..نوشتن امام حسین متحیر فقط ایستاده بود نگاه میکرد ..
گل رو سر بچه یتیم باید بپاشن،بچه یتیم رو نباید با سنگ بزنن...گفتم بچه یتیم یاد یه یتیم دیگه افتادم..گفت:بابا!ما رو بردن محله ی یهودیها از بالا پشت بوم اینقدر ما رو زدن... حسین آه...آه..آه..*
یتیمِ کربلا غریبم و ببین
جلو چشام نکش پاهاتو رو زمین
عموت بمیره کاش برای غربتت
تموم سنگهاشون خورده به صورتت
از گل هم این جوری گلاب نمیگیرن
که از تنت، عمو از نعل اسبهاشون
یکی شده تنت با جوشنت
گل طوفان سواری وای بر من
تمامِ عشق یاری وای بر من
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من
* این صحنه رو تصور کن آقا داغ جوان دیده..گفت من جوان مرده ام برخیز..
دست برد زیر کمر قاسم سینه رو به سینه قاسم چسبوند.. یا امام حسین کمرش خم شده بود، یا این بچه قد کشیده بود.خلاصه این پاهاش هی رو زمین کشید...*
حسین
قربون مهربونیت حسین..قربون لطافتت حسین.. سینه ی زخمی قاسم رو چسبوندی به سینه ات..اما نوبت خودش که شد"و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه الحسین"
«رحم الله من نادی یا حسین یاحسین»
*بدن قاسم رو آورد تو خیمه ی شهدا گذاشت کنار بدن ریز ریز علی اکبر یکی قد کشیده یکی ریز ریز ارباً اربا.. غریبونه نشست بین دوتاشون صورتش رو گذاشت بین صورت جفتشون علی اکبرم، قاسمم سلام من رو به مادرم برسونید..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
بخش هشتم روضه (5).mp3
14.22M
|⇦•یتیمِ کربلا.....
#روضه_حضرت_قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید امیر حسینی
.
|⇦•یا ولی الله...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
يا وَلِيَّ اللّهِ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبی
تو که اینقده خوبی ما رو کربلا ببر تنگِ غروبی
راضی میشه ازم خدا،تو که راضی بشی ازم
میگذره از گناه ما، اگه ما رو ببری حرم
منتظرانِ زمان ظهوریم
سربازانِ پادگان ظهوریم
بحقِّ ابا عبدالله
عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج یا الله
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زمینه #امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
پیش زمینه.mp3
3.88M
|⇦•یا ولی الله......
#زمینه_امام_حسین و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید امیر حسینی
.
|⇦•تا عمویش رسید...
#روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی حسینی
●━━━━━━───────
تا عمویش رسید بر سر او
دید جسم به خون شناور او
گفت قاسم بلند شو پسرم
روی پات بند شو پسرم
ای فدایت شوم زجا برخیز
سرو رعنای مجتبی برخیز
شعله برجان ما نکش اینقدر
به روی خاک پا نکش اینقدر
پسرم! تو امانت حسنی
چه کنم تا که دست و پا نزنی
روی جسمت برو بیا شده است
استخوانهای سینه وا شده است
شاهد دست و پا زدن شده ام
آه شرمنده ی حسن شده ام
قدکشیدی تو آنقدر اینجا
در عبا جا نمی شوی حتی
راه رفتند بر حریم تنت
جای نعل است برروی بدنت
اسب روی تنت شتاب گرفته
نعل از پیکرت گلاب گرفته
کینه ها نقش برزمین ات کرد
عقده های جمل چُنین ات کرد
قاسمم!
قد کشیدی، ولی کمان شده ای
تو پُر از خُرده استخوان شده ای
*وقتی دید قاسم اونجوری داره دست و پا میزنه توکربلا دوتا بدن بودهنوز نفًس برتن بود اسبا رفتن روی بدن ابی عبدالله تا نگاه کرد یاد مادرش افتادحرفهاش عوض شد امام زمان منوببخشید آقا...*
روی جسم توهمهمه شده است
داغ تو داغ فاطمه شده است
پهلویت درفشار بود شکست
سینه دراظطرار بود شکست
قاسمم!
روضه ات امتداد تاریخ است
زخم نیزه مشابه میخ است
تا که پا پشت در گذاشت زدند
مادرم بار شیشه داشت زدند
یه مادرو تو روز روشن بزنند
چکارمیکنی بگو؟؟
نه مادرت زن همسایه اصلا
چکارمیکنی بگو؟؟
تحملش سخته تو رو امام حسن
چکار میکنی بگو؟؟
در افتاد.. مادر افتاد..
*موسی ابن جعفر علیه السلام فرمود: اون روز نامرد یه جوری تازیانه رو می چرخوند دیگه تا روزای آخر دست مادر ما بالا نیومد..*
حسن جان!
به هیچکس نگو که خوردم زمین
به هیچکس نگو عزیزم آفرین
حسن جان!
حسن تو چادر مرا تکان بده
جلو بیفت خانه را نشان بده
دنبال حیدر می دوید
از چادرش خون می چکید
شکر خدا زینب ندید
*اگه تو مدینه ندید خون پهلوی مادر را
اگه فضه و اسماء مخفی کردند از این دختر بچه، عوضش کربلا جبران شد..از بالای تل هی با صورت زمین خورد و بلند شد...*
منو زابراه نکن
دست و پا که می زنی مادر و نیگا نکن
*همین که قافله راه افتاد دیدند دختر علی سرشو پایین انداخت کاری ازش بر نمیومد میخواستن قافله رو راه بندازن دستشو بلندکرد....*
یه نفر کاری کنه
شمر اومده، برا ما جلوداری کنه
«حسین حسین حسین..»
ای بی کفن حسین
خونین بدن حسین
عریان بدن حسین
حسین جان!
به یاد لبت یک شبم خواب راحت ندارم
شبی که میرفتم واست کاسه آب گذاشتم
تا حالا از این خونواده زنی رو نبُردن اسارت
الهی میمَردم نمی دیدم اینقدر جسارت
واویلا...
صلی الله علیک یا اباعبدالله.
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
4_5904268907333554173.mp3
37.34M
|⇦•تا عمویش رسید.....
#روضه_حضرت_قاسم ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی حسینی
.
|⇦•دنبال کبریایی ..
#مناجات و توسل به #امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
دنبال كبريايى؟! بى كبر و بى ريا باش
وقت اداى دِیْنَت فارغ ز هر ادا باش
راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است
پروانه باش اما چون شمع بی صدا باش
وقتی که پشتِ این در پیغمبران نشستند
در کوی نیکنامی پیوسته خاکِ پا باش
هر منصبی که داری، بیرون روضه داری
اینجا که پا نهادی، تا میشود گدا باش
گفتیم رو سیاهیم، گفتند: پیش ما نه
گفتيم بى پناهيم، گفتند: پيش ما باش
آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است
ديوانه ی حسين و مجنون مجتبى باش
سینه به سینه یادم دادند که بگویم
بابای من فدای یک تار موی باباش
آب زلال را در سرچشمه جستجو کن
خواهان خیر هستی خواهان مرتضی باش
حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟!
پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش
اول بده بدست همسایه نذری اش را
الجّار ثمَّ الدّار از این قبیل ها باش
*همش داره همسایه ها رو دعا میکنه. گفت مادر این حال و روزته. آخه یه مقدارم برا خودت دعا کن. گفت: برا خودم شرط داره. اگه میخوای برا خودم دعا کنم بگو حسینم بیاد حسن جان بگو حسینم بیاد زینب ام کلثوم دور بستر من بشینید شما دستای کوچیک تون رو بالا ببرید من دعا میکنم. همه با هزار امید اومدن دستای کوچیک رو بالا بردن. الآن مادر دعا میکنه حالش خوب میشه. یه وقت دیدن دست شکسته رو بالا آورد. صدا زد.. "اللهم عجل وفاتی سریعا"...*
فرمود امام صادق: از پشت بام خانه
با یک سلام ساده الساعه کربلا باش
او غرق خون خود شد، من غرقِ در گناهم
سر داد، دل ندادم، ای بی وفا مرا باش
یابن الحسن کجایی؟
ای داد از این جدایی
من آمدم به به سویت
لطفی به من نمایی
یابن الحسن کجایی؟
کی می شود بیایی؟
ای غایب از نظر ها
کی می شود بیایی؟
پرده ز رخ بگیری
صورت به ما نمایی
یابن الحسن کجایی؟
ای داد ازین جدایی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#مناجات_با_امام_زمان
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
1402050102.mp3
29.5M
|⇦•دنبال کبریایی....
# مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری