4_6044019399319360753.mp3
17.63M
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#واحد
#چادر
🎤 #سید_مهدی_حسینی🎤
بند1️⃣
نمیشه گذشت ، نباید گذشت
از ارثیه ی مادر
یه چادر سیاه، که میگیره نور
از صدیقه اطهر
چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه
چادر فاطمه، قصه ی قداستش فوق بیانه
چادر فاطمه ، پرچم خیمه ی صاحب الزمانه
به ما رسیده پرچم ، بی منت
سجده ی واجب داره ، این نعمت
(فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا)
بند2️⃣
به عشق علی ، به میدون زد و
سرباز امامش شد
توی کوچه ها ، زمین خورد ولی
این اوج قیامش شد
چادر فاطمه، تار و پودش ریشه ی غیرتمونه
چادر فاطمه، سنگر شیعه ی آخر الزمونه
چادر فاطمه، خاکی شد تا علَم علی بمونه
بار امانت داره ، رو دوشش
میایسته محکم پای ، این پوشش
(فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا)
بند3️⃣
پر از معجزه است ، پر از رحمته
پر برکتِ این چادر
قیامت چقدر ، شفاعت میشن
با نور همین چادر
چادر فاطمه ، رو سر خواهرا تاج افتخاره
چادر فاطمه ، معنیِ عزته و اوج وقاره
چادر فاطمه ، سرپناه توی تمام روزگاره
مظهر عفت یعنی ، این مادر
به چادرش زد بوسه ، پیغمبر
(فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا)
🖍️#صادق_نجم✍
🖍️#امیرطاهری✍
.
4_6046371233216336140.mp3
21.19M
📋 نمیشه گذشت، نباید گذشت
#واحد
#واحد_سنگین
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیشه گذشت، نباید گذشت
از ارثیهی مادر
یه چادر سیاه، که میگیره نور
از صدیقهی اطهر
چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه
چادر فاطمه، قصهی قِداسَتش فوق بیانه
چادر فاطمه، پرچمِ خیمهی صاحِبَ الزَّمانه
به ما رسیده پرچم، بیمِنَّت
سجدهی واجب داره، این نعمت
« یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا
یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا»
به عشقِ علی، به میدون زد و
سرباز امامش شد
توی کوچهها، زمین خورد ولی
این اوجِ قیامش شد
چادر فاطمه، تار و پودش ریشهی غیرتمونه
چادر فاطمه، سنگرِ شیعهی آخرالزَّمونه
چادر فاطمه، خاکی شد تا عَلَم علی بمونه
بارِ امانت داره رو، دوشش
میایسته محکم پای، این پوشش
به ما رسیده پرچم، بیمِنَّت
سجدهی واجب داره، این نعمت
« یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا
یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا»
پُر از معجزهست/ پُر از رحمته
پُر بَرکَته این چادر
قیامت چقدر، شِفاعت میشن
با نور همین چادر
چادر فاطمه، رو سَرِ خواهرا تاجِ افتخاره
چادر فاطمه، معنی عزته و اوجِ وِقاره
چادر فاطمه، سر پناه توی تمام روزگاره
مظهر عِفَّت یعنی، این مادر
به چادرش زد بوسه، پیغمبر
به ما رسیده پرچم، بیمِنَّت
سجدهی واجب داره، این نعمت
« یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا
یا فاطمه یا زهر؛ یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#عامیانه
#محاوره_ای
#فاطمیه
#زبانحال_امام_حسن
من برم به آسمون برم به دریا چی بگم
رفته بودیم فدک و بگیریم اما چی بگم
کوه اگه بشنوه حرفمو کمر خم میکنه
حالا من چیکار کنم برم به بابا چی بگم
امانت دار خوبی برای بابا نبودم
کاش خود بابا میرفت کاشکی که من اونجا نبودم
تا خود خونه نگاهمو ازش میدزدیم
کاش که من اصلا حسن بچه زهرا نبودم
خوب شدش نیومدی ازین به بعدشم نیا
آدمای خوبی پیدا نمیشن تو کوچه ها
راه ما رو بستن و مادرم و کتک زدن
نتونستم یه کلام بهش بگم آخه چرا
سواره با خبر از حال منه پیاده نیست
بغض من بغض گلوگیری بغض ساده نیست
کاش زمین نیفته مادر کسی، حال کسی
بدتر از حال کسی که مادرش افتاده نیست
دیگه من خوب نمیشم آدم سابق نمیشم
شبیه گریه ایم که دیگه هق هق نمیشم
کاش میشد همین الان شیشه زهر و بخورم
اینجوری برا کسی آینه ی دق نمیشم
#بهمن_ترکمان ✍
#امام_حسن
#شهادت_حضرت_زهرا
.
.
#نوحه_سنتی
#طلیعه_فاطمیه
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
◾بنداول
سینه زنان فاطمیه رسیده
قد پیمبر زین عزا خمیده
شور ماتم به پاست
مدینه کربلاست
خانهی حیدر شد سیه پوش
شمع علی گردیده خاموش
یافاطمه فاطمه جانم
◾بنددوم
رفت از جهان فاطمهی مطهر
شبانه تابوتش بدوش حیدر
زینبین و حسن
با شه بیکفن
از غم مادر بیقرارند
چونکه دگر مادر ندارند
یافاطمه فاطمه جانم(۲)
#مرتضی_محمودپور ✍
#فاطمیه
.👇
◾#زمزمه #نوحه
◾روضهای #فاطمیه
دنبال حیدر من میدویدم
در بینکوچه آهی کشیدم
قنفذ مرا زد با تازیانه
زانلطمههابود کانجاخمیدم
یا فاطمه یا ام ابیها
مظلومه زهرا مظلوم زهرا(۲)
من را بهکوچه از کین کشیدند
برگ و برم را از شاخه چیدند
آیات کوثر هستم به قرآن
بس ناسزا در کوچه شنیدم
با تازیانه دستم شکسته
فضه کنارم دیدم نشسته
باهرنفس جان دادم به کوچه
چون رشتههای صبرم گسسته
بیت ولا سوخت زهرا جدا سوخت
زینب جدا و مولا جدا سوخت
غلطیده در خون ششماههی من
کوثر جدا و طاها جدا سوخت
یک سوحسینم با مجتبی سوخت
یاسین قرآن با انما سوخت
دیدم میان کرببلا هم
طفل صغیری در خیمهها سوخت
در بین خیمه سقا جدا سوخت
اکبر جدا و لیلا جدا سوخت
ششماهه اصغر همراه مادر
در گاهواره چه بیصدا سوخت
حنجرجداسوخت خنجرجداسوخت
خواهر جدا و مادر جدا سوخت
در بین مقتل دیدم حسینم
باکام عطشان بی سر جدا سوخت
#مرتضی_محمودپور
.👇
.
#مرثیه
#واحد
#فاطمیه
تمام فکر و ذکرش با علی بود
به پشت در صدایش یا علی بود
چو پروانه پرش را زد به آتش
میان شهر چون تنها علی بود
علی بود و علی بود و علی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
ز دامان علی دستش جدا شد
دوچارهِ آتش کین از جفا شد
چو آتش شعلهور گردید آنجا
تمام هستی زهرا فدا شد
در آن لحظه که فکرش باعلی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
نشست در خون چو بانوی حزینه
شکسته از جفا بازو و سینه
صدا زد فضه را از بهر یاری
که محسن کشته شد از راه کینه
بگو محسن فدایی علی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
امامم را چو دیدم دست بستن
میان خانه اش از کینه خستن
تک و تنها به پایش ایستادم
از آن بازو و پهلویم شکستن
به لب ذکرم همه دم یا علی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
دو دست خویش تا بالا گرفتم
به لب ذکر علی مولا گرفتم
امامم را چو دیدم دست بسته
به روی دست جانم را گرفتم
مرام و دین من یکجاعلی بود
همه عالم ز نورش منجلی بود
#مرتضی_محمودپور ✍
.
.
#زمزمه
#نوحه_سنتی
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
#زمزمه_فاطمیه
سبک ای صفای قلب زارم
◾بنداول
بین کوچه پیش چشمان حسن از پا فتادم
صورتم را روی خاک کوچه از غربت نهادم
شکسته حرمتم
کبوده صورتم(۲)
حسن جانم حسن(۴)
◾بنددوم
راز سیلی راز کوچه مهر خاموشی به لب زد
از شرارش آتش کین بر تن من روز و شب زد
شب من سر شده
گلم پرپر شده(۲)
علی جانم علی(۴)
◾بندسوم
در میان آتش کین فضه آمد یار من شد
محسنم شد کشته آنجا فضهام غمخوار من شد
علی جان پشت در
شدم بر تو سپر(۲)
علی جانم علی(۴)
#مرتضی_محمودپور ✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.👇
.
#فاطمیه
#بستر_بیماری
این روزها شب وسحرت طول می کشد
حتی دقیقه در نظرت طول می کشد
تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت
در پیش چشم های ترت طول می کشد
از کنج خانه تا دم در غصه می خورم
از بس که راه مختصرت طول می کشد
اینگونه پیش گر برود ای کبوترم
درمان زخم های پرت طول می کشد
با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی
از بین کوچه ها گذرت طول می کشد
بگذر از این محله که در وقت حادثه
تا مجتبی شود سپرت طول می کشد
تنگ غروب می رسی و درک می کنم
درد دل تو با پدرت طول می کشد
گیرم به گریه دخترت آرام شد ولی
آرام کردن پسرت طول می کشد
گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست
افسوس ..قصه جگرت طول می کشد
تو می روی و تازه شروع غم من است
گفتم به بچه ها سفرت طول می کشد
*
گودال بود و روضه ی تو مادرانه بود
مادر چقدر ذبح سرت طول می کشد
#شهادت_حضرت_زهرا #حضرت_زهرا
#هادی_ملک_پور ✍
.
.
#زمینه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
میگن آروم بگیر؛ همگی درد کشیدن
میگم داغی که من دیدم، اونا ندیدن
دیوار، سنگ؛ دل اون نابهکار، سنگ
انگار که افتاده بهروی گلزار، سنگ
شد روی آیینه، سنگی
با دست سنگین سنگی
آثار جرم مدینهس
دیوار خونین سنگی
میگن که غصّهها، حریف مرد نمیشه
میگم آتیش دل، یهذرّه سرد نمیشه
یهریز اشک؛ توو فراق عزیز، اشک
هی با خودم میگفتم: پیش دشمن، نریز اشک
یهلحظه یادم نمیره
مردم فقط خیرهخیره
باهاش نبود مردی جز من
مردم تا گریهم نگیره
میگن داغ تو سوخت عالمو تا همیشه
میگم روزی مثه روز «حسین» نمیشه
گودال، خون؛ زره و زین و یال، خون
روو صورتش رد نعل؛ میشه مثه هلال، خون
میره سر شاه خونین
روو نیزه با ماه خونین
عالم میشه سالک این
سیر الیالله خونین
.👇
مداحی آنلاین - میگن آروم بگیر؛ همگی درد کشیدن - کریمی.mp3
7.13M
میگن آروم بگیر؛ همگی درد کشیدن
میگم داغی که من دیدم، اونا ندیدن
دیوار، سنگ؛ دل اون نابهکار، سنگ
انگار که افتاده بهروی گلزار، سنگ
#زمینه
22 آبان 1403📅
#ایام_فاطمیه🏴
#محمود_کریمی🎙
.
#واحد
#فاطمیه
#حاج_محمود_کریمی
در افتاده ولی زهرا نیفتاده
طرفدار علی ازپا نیفتاده
علی جانم علی جانم ز لبهایش
در این اوضاع وانفسا نیفتاده
اگرچه چندباری هم زمین افتاد
ولی بر قامت او، تانیفتاده
غلاف از یکطرف؛ از یکطرف، سیلی
زنی اینگونه در بلوا نیفتاده
خراش افتاد بر بازوی او امّا
خراشی بر روی مولا نیفتاده
صدا زد فاطمه: تا زنده هستم من
امیرالمؤمنین تنها نیفتاده
همه با هم زدند او را؛ همه با هم
همه با هم زدند امّا نیفتاده
تمام آن چهلنامرد، زهرا را
زدند و یکنفر هم، جانیفتاده
حسن میگفت با فضّه در آنکوچه
ببین یک گوشوار اینجا نیفتاده؟
شبیه اتّفاق پشت در، گفتند
که حتّی روز عاشورا نیفتاده
شهادت ارث ما بوده؛ اسارت نه!
به بند آن، کسی از ما نیفتاده
به جز زینب که در بند اسارت رفت
زنی در ماتم و غوغا نیفتاده
کسی مانند زینب آنچنان راهش
به بزم می، خداوندا نیفتاده
👇
مداحی آنلاین - در افتاده ولی زهرا نیفتاده - کریمی.mp3
5.61M
در افتاده ولی زهرا نیفتاده
طرفدار علی ازپا نیفتاده
علی جانم علی جانم ز لبهایش
در این اوضاع وانفسا نیفتاده
#واحد
21 آبان 1403📅
#ایام_فاطمیه🏴
#محمود_کریمی🎙
.
#امام_زمان
#فاطمیه
السلام علیک یا اباصالح المهدی...
آقا بیا دعای مرا مستجاب کن
ما را برای نوکریت انتخاب کن
قلبم شبیه سنگ شد از کثرت گنه
امشب بیا و سنگ دلم را تو آب کن
تأثیر جرم و معصیت اشک مرا گرفت
دستی بکش به روی دلم فتح باب کن
تا کی به لب دعای فرج، تا کی انتظار؟
آقا به حقّ فاطمه پا در رکاب کن
ای منتقم بیا که دلم سخت زخمی است
رحمی نما بر این دل زارم شتاب کن
ای روضه خوان فاطمیه روضه ای بخوان
امشب میان سینۀ ما انقلاب کن
ما در پی تلافی سیلی کوچه ایم
یعنی به روی غیرت ما هم حساب کن ..
#محمد_فردوسی ✍
.
.
#واحد
#فاطمیه
#مدح_حضرت_زهرا سلام الله علیها
▪️بند اول▪️
هم قدر و هم کوثر ما
خدیجه ی دیگر ما
عالم ندید هرگز زنی را
هم رتبه ی مادر ما
انسیه است با خلق و خویش معنا نموده انسانیت را
فریاد زد زهرا همیشه با خطبه هایش حقانیت را
او همچو حیدر حرفش از اسلام ناب است
ای زن به تو از دخت پیغمبر خطاب است
بالاترین زینت برای زن حجاب است
در او ببین بالندگی را
اوج مقام بندگی را
زن ، زندگی ، آزادگی را
یا زهرا
▪️بنددوم▪️
مرضیه بود ، با خدا بود
اهل بکاء و دعا بود
شبها سر سجاده زهرا
در فکر همسایه ها بود
دریای صبر و حیا بود یک قطره صبرش شد صبر زینب
حامی ی دین خدا بود مدیون زهراست این دین و مذهب
عالم همه در گروا عزت فاطمه است
عشق علی در سینه از همت فاطمه است
بهشت و دوزخ در ید حضرت فاطمه است
او بهترین در دو جهان است
او برتر از کل زنان است
او مادر مدافعان است
یا زهرا
#واحد_فاطمیه
#واحد_مدحی
#فاطمیه۱۴۰۳
به سبک واحد رقیه س خوانده می شود
👇👇👇
ضبط۲۰۲۴-۰۷-۰۲ ۰۹-۰۹-۴۶.mp3
3.15M
#واحد_مدحی
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شب_سوم_محرم
▪️بنداول▪️
ای سرفراز یا رقیه
حماسه ساز یا رقیه
هر کس که شد گدای خونت
شد بی نیاز یا رقیه
پیچیده تو آسمانم آواز نامت خانوم رقیه
هر کس که بند حسینه شده غلامت خانوم رقیه
خانوم رقیه بهترین دختر عالمی
خانوم رقیه تاج روی سر عالمی
خانوم رقیه دلبر دلبر عالمی
ای با وفا خانوم رقیه
بنت الهدی خانوم رقیه
گره گشای خانوم رقیه
یا رقیه
▪️بنددوم▪️
در تو هویدا رقیه
طلعت زهرا رقیه
تو هم شبیه عمه زینب
زین ابی یا رقیه
با گریه کاخ ستم را ویرانه کردی خانوم رقیه
الحق که شبیه زینب مرد نبردی خانوم رقیه
خانوم رقیه فاتح شام بلا تویی
خانوم رقیه پرچم امام ما تویی
فاطمه قافله کرب و بلا تویی
ای بی کران خانوم رقیه
کهف امان خانوم رقیه
جان جهان خانوم رقیه
یا رقیه
#واحد_حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#واحد ۱۴۰۳
#واحد
.
#زبانحال_مولا
پُشت غم پنهان شدم ، شاید مرا پیدا کنی
کاش مثل قبل در را تو به رویم وا کنی
چاهها آرامش من را تمنّا می کنند
نخلها تنهایی من را تماشا می کنند
هیچکس با حیدرت حرفی نمی زد در مسیر
شهر تحویلم نمی گیرد ، تو تحویلم بگیر
کَلِّمینی! دارم از این درد ، هق هق می کنم
از تو هم دیگر جوابی نشنوم ، دق میکنم
آسمان خانه ی من ، ماه را گم کرده است
چشم کمسویت دوباره راه را گم کرده است
پُشت چادر چهرهی خورشید را مخفی مکن
ردِّ دستِ زیر پلکت را بیا مخفی مکن
ای وضوح روشن شادیِ من! مُبهم شدی
چند وقتی می شود که آب رفتی ، کم شدی
قامت مانند سروت این اواخر دال شد
این سه ماه آخرت ولله ، سیصد سال شد
پر نداری که..، سبکبالی نمی آید به تو !
سن نداری که..، کهنسالی نمی آید به تو !
مثل سابق چند گامی با همان شوکت ، بیا
لااقل پیش حسن راحت برو راحت بیا
ول کن این دستاس را ، آئینهگردان علی!
از تنور گرم دوری کنی ، تو را جانِ علی
درس سختی را علی از رنج تو آموخته
طاقت گرما ندارد صورتی که سوخته
دیده ام خود را درون آینه ، این مرد کیست؟!
فاطمه ! این مرتضی آن مرتضای قبل نیست
صحنه ای که پشت در دیدم..،علی را پیر کرد
چادر تو زیر پای چل حرامی گیر کرد
شیشهی عمر علی بین در و دیوار رفت
فضه می داند فقط که تا کجا مسمار رفت
از بلورم دوده ی آتش ، تَبَلور را گرفت
دومی وقتی لگد زد..،از صدف ، دُر را گرفت
بعدِ کوچه هیچکس مانند من کمرو نشد
دست قنفذ بشکند! بازوی تو بازو نشد
گیر افتادی میان همهمه! من را ببخش
کاری از من برنیامد فاطمه! من را ببخش
باغ خود را نذر بهبودیِ یاست می کنم
می شود قدری بمانی ، التماست می کنم
زود از پیش علیجانت نرو ، جان حسین
رحم کن بر خشکی لبهای عطشان حسین
تشنهای که بی صفتها منع آبش می کنند
آن لبی که با نوک چکمه خرابش می کنند
دور این بیکس به غیر از لشکر ابلیس نیست
پیکر پاشیده ی او قابل تشخیص نیست
راهِ مــادر گفتنش را نیزه ای سد می کند
سمِّ مرکب روی جسمش رفت و آمد می کند
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#بردیا_محمدی ✍
.
.
#محاوره_ای
#فولکلور
#زبانحال_مولا
کسی مثل علی مظلوم نمیشه
دل شوهر تو آروم نمیشه
تو نگیر نگات و از من لا اقل
من میخوام نگات کنم روم نمیشه
روزگار علی رو سیاه نکن
بچه هاتو دیگه بی پناه نکن
فاطمه خدا نخواست مادر بشی
اینجوری میخ در و نگاه نکن
بخدا این همه آزار بسمه
دیدن خونِ رو مسمار بسمه
برای دق دادن علی یه عمر
ذولفقار روی دیوار بسمه
تو که زهرا نفست بندِ به من
تو که قول دادی از آینده به من
یه طرف قنفذ و میبینی خوشه؟
یه طرف مغیره میخنده به من
قربون خستگیات خسته ترین
من و غصه ی تو کرد خونه نشین
بخدا زود صورت تو خوب میشه
اینهمه خودت رو تو آینه نبین
خونه رو غرق عزا نکن نرو
خون به قلب بچه ها نکن نرو
بچه های قد و نیم قد و ببین
من و دست تنها رها نکن نرو
خونمون و رو سرم خراب نکن
سلام علی رو بی جواب نکن
زیر لب اینهمه لالایی نخون
بسه زهرا دلمون و آب نکن
شنیدم یه مرد بد مست زده بود
پشت هم سیلی پیوست زده بود
بی طهارت بی وضو آخه بگو
کی به قرآن علی دست زده بود؟
ساحل خونه رو جز و مد زده
تورو انگاری یه نابلد زده
تو تموم بخت و اقبال منی
بگو کی به بخت من لگد زده
ماه من اسیر ابر تیره شد
چه بلایی سهم این عشیره شد
تو که آب مهریته من بمیرم
که وضو گرفتنت جبیره شد
چه کسایی زخمت و نمک زدن
تو رو با بهانه ی فدک زدن
داغم و یه مرد میدونه یعنی چی
تو محله زنم و کتک زدن
از هجوم یکسره بدم میاد
از صف چهل نفره بدم میاد
خوش بودم عجب دری ساخته علی
دیگه از هر چی درِ بدم میاد
عطر تو هنوز تو آغوش منه
هنوزم صدات توی گوش منه
یادته جای سرت رو شونهم و؟
حالا تابوته که رو دوش منه
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#سید_صادق_رمضانیان✍
.
.
#کوچه_بنی_هاشم
#فاطمیه
دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت
پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت
** یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید
ضربهای زد به در خانه و در را انداخت
آتشی را به در خانه ی آب آورد و
بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت
ضربهی پای در و بی ادبیهای غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا؛ آنکه
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد
آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت
#حضرت_زهرا
#محمدحسن_بیات_لو ✍
...................
.
** #دوخط_روضه
یکی نبود بگه آخه بیشرف ، نامرد ، مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه ؟! ... مگه صدای زهرارو نشنیدی ؟! ... اگه بپرسید که پس چرا لگد به در زد؛ جوابش اینه ... خوده دومیِ بیشرف توی نامه اش برای معاویه نوشت : معاویه! نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه چون که صدای نفس نفس زهرارو میشنیدم ... اومد دلم به رحم بیاد ، یاد علی افتادم ، اینقدر بغض توی سینه ام جمع کردم ، هرچی زور داشتم توی پام جمع کردم*
#هجوم_به_بیت_وحی
.