eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
88 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام... 👇👇👇
💠 شیوه برخورد امام کاظم(ع) با یک مسلمان ناآگاه و دفع شرّ او 🔺 در ارشاد نقل میکند: مردى از نوادگان که در مدينه بود، امام كاظم(ع) را و آزار میداد و هر گاه حضرت را مى‌ديد، به ايشان و على(ع) مى‌داد. 🔺روزى برخى از اصحاب و یاران حضرت به ایشان گفتند: «اجازه بده تا اين را بكُشيم»؛ امّا حضرت به شدّت آنها را از اين كار نهى كرد، نهی ای شدید و حتی برعکس از حال آن شخصی که او را اذیت و آزار میداد پرسيد. 🔺به حضرت گفتند كه آن شخص در اطراف مدينه، مشغول زراعت است. حضرت سوار مَركب شده و به مزرعه‌ او رفت. وقتی وارد شدند، آن شخص خطاب به حضرت فریاد زد: زراعت و محصول ما را لگدمال نكن! (لا توطِئ زَرعَنا!) 🔺حضرت به ميان مزرعه رفته تا آنکه به او رسيد و از مركب، پایین آمد و نزد او نشست و با او به و پرداخت و به او فرمود: «در اين کشت و زراعت خود، چه قدر هزینه كرده‌اى‌؟» 🔺گفت: صد دينار. حضرت فرمود: «چه مقدار اميد دارى كه از اين زراعت سود نصيبت بشود؟» او گفت: غيب نمى‌دانم. 🔺حضرت فرمود: «از تو غیب نخواستم بلکه گفتم بواسطه این زراعت، چه مقدار امید سود داری؟ گفت: اميدم در آن زراعت، 200 دينار است. 🔺حضرت كيسه‌اى بيرون آورد كه در آن، 300 دينار بود و فرمود: «سود زراعتت نيز مال خودت باشد و خداوند، به همان مقدار كه اميد دارى، به تو روزى خواهد رساند». 🔺آن شخص برخاسته و پیشانی حضرت را بوسيد و از ايشان خواست تا به خاطر و بی ادبی اش او را ببخشد. حضرت به او زده و دور شد. 🔺پس از مدتی حضرت وارد مسجد شده و آن شخص نیز آنجا نشسته بود. هنگامى كه چشم او به حضرت افتاد، گفت: اینکه خداوند رسالت‌هاى خود را در كجا قرار بدهد، از همه داناتر است! 🔺ياران آن شخص، دور او را گرفته و به او گفتند: ماجرای تو چيست‌؟ پيش از اين، چيز ديگرى مى‌گفتى و او را دشنام میدادی اما الان از او تعریف میکنی؟ آن شخص به آنها گفت: آنچه الان گفتم را شنيديد؟ همین است. 🔺او سپس شروع به دعوت به امام كاظم(ع) كرد [یا برای حضرت دعا کرد] که آنگاه بین خودشان جدالی درگرفت و هرکدام برای دیگری استدلال می آورد. 🔺هنگامى كه حضرت به خانه‌اش بازگشت، به اصحابشان كه خواهان كشتن آن شخص بودند، فرمود: ▫️«كدام بهتر بود؟ آن روشی که شما مى‌خواستيد يا روشی که من پیاده کردم؟ من با همين روشی كه ديديد و با آن مقدار هزینه، او را كرده و او را از خود، بازداشتم». ▫️(قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذينَ سَأَلوهُ في قَتلِ العُمَرِيِّ‌: أيُّما كانَ خَيراً: ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ؟! إنَّني أصلَحتُ أمرَهُ بِالمِقدارِ الَّذي عَرَفتُم، وكَفَيتُ بِهِ شَرَّهُ‌!) ➕مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ضرورت و تاثیر سعه صدر در گفتگو 🔺روزی (ع) در خطبه ای فرمودند: ➕«از من بپرسيد؛ چرا كه از هيچ چيزى فراتر از عرش، از من پرسش نشده، مگر آن كه پاسخش را به گونه‌اى داده‌ام كه پس از من، جز يا بر زبان جارى نمى‌كند». 🔺در اين هنگام، مردى که گویا از بوده، از گوشۀ مسجد بلند شد، در حالى كه در گردنش كتاب و گويا مُصحفى بود و با صداى بلند گفت: ➕اى آن كه ادّعاى چيزى دارد اما نمى‌داند و چيزى را كه نمى‌فهمد، به گردن مى‌گيرد! من مى‌پرسم و تو پاسخ بده. (أيُّهَا المُدَّعي ما لا يَعلَمُ وَ المُقَلِّدُ ما لا يَفهَمُ‌! أنَا سائِلٌ فَأَجِب) 🔺ياران و شيعيان حضرت، از هر طرف به قصد و او يورش برده و بر او هجوم آوردند. حضرت آنها را از اینکار كرد و به آنان فرمود: (فَوَثَبَ بِهِ أصحابُ عَلِيٍّ و شِيعَتُهُ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ و هَمّوا بِهِ‌، فَنَهاهُم) ➕«او را رها کنید و در این مسئله ، كه با و ، حجّت‌هاى الهی اقامه و برپا نشده و با آن، برهان‌هاى الهی، آشكار نمى‌گردد» (دَعوهُ و لا تَعجَلوهُ‌؛ فَإِنَّ الطَّيشَ لا تَقومُ بِهِ حُجَجُ اللّٰهِ‌، و لا تَظهَرُ بِهِ بَراهينُ الله) 🔺آن گاه به آن مرد، رو كرد و فرمود: ➕«به هر زبانى كه مى‌خواهى و بدانچه در دل داری، بپرس. من پاسخ مى‌دهم. و ، خداوند را به غضب نیاورده و هيچ نيازى، او را به خشم نمى‌آورد». (سَل بِكُلِّ لِسانِكَ و ما في جَوانِحِكَ‌، فَإِنّي مُجيبٌ‌؛ إنَّ اللّٰهَ تَعالىٰ لا تَعتَلِجُ عَلَيهِ الشُّكوكُ‌، و لا يَهيجُهُ وَسَنٌ‌) 🔺آن مرد شروع به پرسش از حضرت کرد. هر چه پرسید حضرت پاسخ را داد و آن مرد نیز تایید کرد، تا آنجا که آن مرد سرش را تكان داد و گفت: كه خدايى جز خداى يكتا نيست و شهادت مى‌دهم كه محمّد، رسول خداست. 📌چقدر امروز به این شیوه مواجهه و در گفتگوها محتاجیم... مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 بعثت 🔺«بعثت به معنای است. برانگیختگی یعنی چه؟ یعنی تحرک، بعد از رخوت و سستی و رکود... وقتی بر اثر این فکرها، انسان بیدار شد، هوشیار شد، تلاش پیدا کرد، حرکت پیدا کرد، این انسان را می‌گویند برانگیخته شد... 🔺در پیغمبری باید بگوییم دو تحول و دگرگونی است: 1️⃣ اول در وجود خود پیغمبر؛ ، ، ، ، اول در درون و ذات خود پیغمبر، در باطن خود نبی به وجود می آید. اول او عوض می‌شود... 2️⃣ بعد همین سرچشمه، همین تحول، همین شور، همین انقلاب، همین رستاخیز، از این چشمه فیّاضِ جوشان، که روح نبی و باطن نبی است، می ریزد به اجتماع، منتقل می‌شود به ... 🔺و این درسی است برای ، تا بدانند که تا خودشان عوض نشوند، نمی‌توانند دنیا را عوض کنند.» رهبر انقلاب، طرح کلی، جلسه15 🔺فهم عمیق مفهوم بعثت و پشتوانه های معرفتی آن، به شدت تحلیل های امروزین ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. را باید در همین دستگاه فهمید. قطعا در قرن حاضر، را باید دانست، کسی که برای امروز ما مبعوث شده بود. 🔺اساسا او چیزی نبود، جز ، یعنی همان امتِ سرگردان و متحیر، برای حرکت به سمت مقاصد الهی. البته که سرآغاز این حرکت در گام اول قیام و تحول درونی است و در گام بعد قیام اجتماعی: 🔺«همه چيز در قيام للَّه است. قيام للَّه، معرفت اللَّه مى‏ آورد. قيام للَّه، فدايى براى اللَّه مى ‏آورد. قيام للَّه، فداكارى براى اسلام مى ‏آورد. همه چيز در اين قيام للَّه است، و لهذا تنها موعظه ‏اى كه انتخاب كرده خداى تبارك و تعالى از بين موعظه‏ ها همين موعظه است كه‏ «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى،(سبأ:46)»‏. اجتماعى‏ و انفرادى‏ قيام للَّه بكنيد. انفرادى براى وصول به ، اجتماعى براى وصول به » صحیفه امام، ج18، ص126 🔺اگر برای تحقق مقاصد الله، تابع اش شد، آنگاه قطعا معجزه ای اجتماعی رخ خواهد داد. اگر میخواهیم عدالت عملی بشود، نیاز به اراده امت داریم، اگر میخواهیم شکوفا بشود، نیاز به اراده امت داریم، اساسا برای تحقق هر به نحو احسنش، نیاز به اراده امت داریم، البته اراده ای که برخواسته و به تبع اراده امامش باشد. 🔺«معجزه‏ هاى‏ اجتماعى‏ برخلاف معجزه ‏ى اژدها شدنِ عصاى موسى است؛ چون آن‏طور معجزه‏ ها ربطى به اراده‏ ى انسان ندارد؛ اما معجزه ‏هاى‏ اجتماعى‏ به ‏طور مستقيم به اراده ‏ى انسانها ارتباط پيدا مى ‏كند؛ «انّ اللَّه لا يغيّر ما بقوم حتّى يغيّروا ما بأنفسهم». هرگاه ملتى تصميم بگيرد، اراده كند، اقدام كند، حركت متناسب با هدفش را انجام دهد، آن وقت اتفاق مى ‏افتد. 🔺البته در تحولات اجتماعى حق بودن كافى نيست. خيلى اوقات امواج باطل مى‏ آيد حق را لگدكوب مى‏ كند و عبور مى‏ كند. حق بودن به اضافه‏ اقدام، ، اراده و به اضافه‏ و پايدارى است كه آن معجزه را تحقق مى ‏بخشد.» رهبرانقلاب، 16/4/1383 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 تنها کسی که میتونه شعار زن، زندگی، آزادی سر بده، (ص) است که با بعثتش دیگر دختری نشد. 🔰 نقاشی از 📌پ.ن: یکی از تلخ ترین که در طول این سه سال حضور در مدارس، زیاد شنیدم، این بود که چرا اسلام و پیامبر، اینقدر زن را بی ارزش تلقی کرده اند؟ چرا زن در اسلام و نزد پیامبر شما هیچ ارزشی ندارد؟ در نگاه آنها، این حک شده بود که هیچ آئینی به اندازه اسلام به زن ظلم نکرده است. طرف میگفت آخه چجوری کاری کرده بود که وقتی امیرالمومنین(ع) در شهید شد، گفتن مگه علی(ع) نماز هم میخوند؟ گفتم همینجوری که امروز بچه مسلمون، نه مسیحی یا یهودی یا مشرک و...، اونم تو ایران، نه تو امریکا یا اروپا، میگه بی ارزش ترین موجود در اسلام، زن و دختره! بله، همینه. البته + کم کاری ما در تبیین درست مسئله + خراب کاری عده ای از مسئولین به عنوان یکی از علل مهم غیرمستقیم فدای غربتت ... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر (بخش اول) 🔺پس از ، یکی از سه دشمن اصلی پیامبر بلکه اصلی ترین آنها یعنی ، شکست خورد. اما همچنان دو دشمن مهم دیگر نیز وجود داشت: 1. طایفه 2. طایفه . 🔺هوازنی ها آنگاه که خبر حرکت سپاه اسلام از مدینه به سمت مکه را شنیدند، خود را آماده جنگ کرده بودند. ثقیفی ها نیز در شهر طائف مستقر بودند. پس از فتح مکه، این دو گروه بنای در مقابل اسلام داشتند. به همین جهت، پیامبر پیش از ترک مکه، تصمیم گرفت شورش آنها را نیز آرام کند. 🔺 نقل میکند: پس از فتح مکه توسط پیامبر، اشراف هوازن و ثقیف، هرکدام بین خودشان جلسه گذاشته و تصمیم به گرفتند و میگفتند: به خدا سوگند! محمد با قومی مبارز و قوی جنگ نکرده تا عیار او مشخص بشود و اکنون ما آماده شده و پیش از اینکه او به سوی ما بیاید، ما به سوی او میرویم. (و اللّه! ما لاقى محمّد قوما يحسنون القتال، فأجمعوا أمركم فسيروا إليه قبل أن يسير إليكم) 🔺رهبری هوازنی ها در دست ، یک جوان سی ساله بود که شخصیتی مغرور و داشت(كَانَ مُسْبَلا). او به قبیله اش دستور داد تا همه برای نبرد با اسلام حاضر شوند، آن هم با همه دارایی هایشان؛ لذا حتی زنان و کودکان نیز باید حاضر میشدند، به همراه همه شتران، گاوان و گوسفندانشان. 🔺دلیل مالک بن عوف این بود که تنها در این صورت است که همه تا آخرین قطره خونشان از جان، ناموس و مالشان در مقابل مسلمانان، دفاع خواهند کرد و کسی از جنگ نخواهد کرد. هرچند در میانه جنگ، کار به جایی رسید که خودش پا به فرار گذاشت. 🔺در بین هوازنی ها، پیرمرد دانا و باتجربه ای بود به نام «». او وقتی استراتژی جنگی مالک را دید، تمام تلاشش را کرد تا او را از جنگ به همراه زنان و بچه ها و در این شرایط، باز دارد اما تلاش او بی فایده بود. مالک به او گفت: دانش جنگی تو دیگر کهنه شده و امروز افرادی به مراتب قوی تر و داناتر از تو داریم. (إنك قد كبرت و كبر علمك، و حدث بعدك من هو أبصر بالحرب منك!) 🔺پیامبر نیز با سپاهی 12 هزار نفره به سمت هوازن حرکت کرد. (10 هزار از مدینه و 2 هزار از مکه) نخستین چیزی که جلب توجه میکرد، اسلام بود. و برخی دیگر گفتند: امروز از ناحیه قِلت و کمی جمعیت شکست نخواهیم خورد. (لا نغلب اليوم من قلّة) 🔺این جمله بر رسول خدا گران و سخت آمد، چرا که هیچگاه نگاه حضرت بر مادیات نبود، بلکه ایشان ها را همیشه میدانست، نه تعداد افراد یا تجهیزات و... . 🔺کثرت سپاهیان اسلام به دلیل حضور بود که عمده پس از ، مسلمان شده بودند. کسانی که تازه مسلمان شده و شناخت درستی از اسلام نداشتند و از حیث روحی نیز دارای آمادگی کافی برای انجام رسالت های اجتماعی نبودند. 🔺در این نبرد، نیز سپاه اسلام را همراهی میکردند اما چندان علاقه مند به پیروزی پیامبر نبودند بلکه بیشتر به دلیل دیدن نتیجه جنگ و احتمالا شکست سپاه اسلام و در صورت پیروزی، استفاده از ، سپاه را همراهی میکردند. 🔺این نکته خود مشکلی جدی بود چرا که فقط کافی بود تعدادی از این افراد در میانه جنگ از صحنه فرار کنند تا سپاه اسلام از هم بپاشد که اتفاقا چنین هم شد. هوازنی ها در تنگه ها مخفی شده و هنگام عبور سپاه اسلام، به صورت به آنها حمله کردند. طایفه به فرماندهی بن ولید که پیشران سپاه بود، پا به فرار گذاشت. به دنبال آنها، مابقی نیز فرار کردند. 🔺 میگوید: در آن لحظه تنها کسی را که من در کنار رسول خدا دیدم، بود که افسار اسب حضرت را در دست داشت. پیامبر وقتی میبیند همه در حال فرارند، دستور داد اینگونه صدا بزنند: «ای اصحاب شجره، ای گروه انصار، بازگردید، من اینجا هستم.» 🔺پیامبر میخواست ماجرای را به آنها یادآوری کند، چرا که امیدش به و بود، نه نومسلمانان. بعد از این، عده ای باز میگردند و در نهایت نیز با مهاجرین و انصار و با ، سپاه اسلام پیروز میشود. 🔺پس از پیروزی، برخی مسلمانان به دست میزنند. پیامبر به شدت ناراحت شده و مانع این اتفاق میشود. برخی میگویند: مگر اینها فرزندان مشرکین نیستند؟ حضرت پاسخ میدهد: حتی بهترین شما نیز هستید و الان مسلمان شده اید. این کودکان بر پاک به دنیا می آیند و بعدا به تدریج بواسطه پدر و مادرهایشان مسیحی یا یهودی و... میشوند. (أ و ليس خياركم أولاد المشركين‌؟ كلّ نسمة تولد على الفطرة حتى يعرب عنها لسانها، فأبواها يهوّدانها أو ينصّرانها) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 علت اختلاف بین هیئت های مذهبی 🔺امام صادق(ع) در بیانی کلیدی میفرمایند: «مَا اجتَمَعَ مِن أصحابِنا جَماعَةٌ في ذِكرِ اللّهِ أو في شَيءٍ مِن ذِكرِنا، إلّا بَعَثَ إبليسُ شَيطانا في عُنُقِهِ شَريطٌ لِيُفَرِّقَ جَماعَتَهُم.» 🔺هيچگاه گروهى از شیعیان، محبان و ياران ما براى ذکر و ياد كردن از خدا يا براى ذکر و ياد كردن از ما اهل بیت، دور هم جمع نمیشوند، مگر آنكه ، شيطانى شلّاق به گردن را مى‌فرستد تا شان را کرده و بیاندازد. 🔺راوی در ادامه میگوید: چندی بعد، برخی دوستان و اصحاب ما، نزدم آمدند که از من بشنوند من گشتم که جای مناسبی بیابم تا اینکه وارد (از مساجد معروف کوفه) شدیم. تازه شروع به خواندن احادیث کرده بودیم که ناگاه چند بچه آمدند و به سمت‌ ما پرت کردند! اینجا بود که یاد آن سخن امام صادق(ع) افتادم. 🔺در روایت دیگری، مرحوم مجلسی در بحار به نقل از امالی شیخ طوسی نقل میکند: «ما قَعَدَ قَومٌ قَطُّ يَذكُرونَ اللّهَ تَعالى، إلّا بَعَثَ إلَيهِم إبليسُ شَيطانا يَقطَعُ حَديثَهُم عَلَيهِم» 🔺یعنی هرگز گروهی به غرض ذکر و یاد خداوند، دور هم جمع نمیشوند مگر اینکه ، شيطانى را بین آن جمع مى‌فرستد، تا رشته سخن و کلام آنها که مشغول و هستند را قطع کرده و جمع آنها را پراکنده کند. 📌پ.ن: بیش از ده سال از نزدیک در فضای هیئت داری و کارهای فرهنگی و تربیتی حضور داشته ام و بارها این نکته را به چشم دیده ام. این روایت یعنی هیئتی ها شما که میدانید ماموریت شیطان چنین است، خب هرجا دیدید کار به اختلاف و دعوا کشید، به خاطر خدا رها کنید و نگذارید کار به افتراق و جدایی بینجامد. اساسا در همین بستر اتفاق می افتد، بستر تعارضات و اختلافات. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر (بخش دوم) 🔺خلاصه پس از شکست هوازنی ها، اُسرا و غنایم شان به دست مسلمان ها افتاد(حدود 6 هزار اسیر زن، کودک و بزرگ + 24 هزار شتر + تعداد بی شماری گوسفند)، برخی نیز کشته شده و برخی نیز مانند رئیس شان ، به سمت طائف فرار کردند. پیامبر نیز بعد از این ماجرا، به سمت طائف حرکت کردند. 🔺 وقتی دیدند خانواده و همه دارایی شان از چنگشان رفته، به صورت هیئتی نزد پیامبر آمدند و از ایشان ، بخشش و آزادی اُسرایشان را داشتند. حضرت نیز وقتی شان را دید، پذیرفت و آنها را میان بازگرداندن اموال یا اُسرایشان مخیّر کرد. آنها نیز طبیعتا اُسرا را انتخاب کردند. 🔺حضرت به آنها گفت: درباره اسرا، آنچه حق من و فرزندان است بر شما بخشیدم اما نسبت به اموال تان، پس از نماز ظهر، برخیزید و اعلام کنید: ما درباره زنان و فرزندانمان، رسول خدا را نزد مردم شفیع قرار میدهیم و مسلمین را نزد پیامبر. 🔺وقتی بعد از نماز چنین کردند و پیامبر نیز بخشودگی سهم خویش را اعلام کرد، مهاجران و انصار نیز سهم شان را بخشیدند. چند نفر از سران قبایل قصد بخشش نداشتند اما وقتی دیدند همه افراد قبیله شان به خاطر پیامبر بخشیده اند، آنها نیز به هر روی راضی شدند. 🔺پس از آن پیامبر از روسای هوازن، سراغ که رئیس قبیله شان بود را گفت و آنها گفتند به فرار کرده. حضرت به آنها گفت به مالک بن عوف بگویید: اگر مسلمان شود، هم خانواده اش را به او برمیگردانم و هم 100 شتر به او میدهم. (أخبروا مالكا أنه إن أتانى مسلما رددت عليه أهله و ماله، و أعطيته مائة من الإبل) 🔺مالک بن عوف نیز وقتی از ماجرا آگاه شد، در خفا خود را به پیامبر رساند و مسلمان شد و در شعری گفت: تاکنون همانند (ص) کسی را در میان مردم ندیده ام. حضرت نیز او را مجدد رئیس قومش قرار داد. مالک نیز پس از آن در رکاب پیامبر بود و با مشرکان طائف جنگید و آنها را چنان در تنگنا قرار داد که در نهایت مجبور به تسلیم شدند. 📚منابع: 1. المغازی، واقدی، ج3، ص885. 2. السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص437. 3. سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ج1، ص634-642. 📌پ.ن: بله، ملاک و معیار برای اسلام و پیامبر، خون ریزی و کشت و کشتار نیست بلکه ملاک و تک تک افراد است، وگرنه معنا ندارد شخصی مانند مالک بن عوف که دشمنی او علیه اسلام عیان بود را چنین ببخشد. البته کسانی بخشیده میشوند که ابراز ندامت و پشیمانی کرده باشند، حتی در ظاهر. چرا که حفظ ظاهر، بسیار مهم بوده و خود تحلیلی عمیق دارد. این همان مشی ای است که رهبران انقلاب نیز مکرر در جمهوری اسلامی پیاده کرده اند، شاید آخرین مصداق بارزش، عفو رهبر انقلاب درباره بخش زیادی از دستگیرشدگان فتنه 1401 بود. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9